@asheghanehaye_fatima
آمدی، دست تو می گيردم، ـ بر دستت بوسه می زنم.
با عشق با هراس، ـ بر دستت بوسه می زنم.
آمدی که نابودم کنی، عشق، خوب می دانم.
زانوانم می لرزد، بيا! نابودم کن! ـ بر دستت بوسه می زنم.
دندان در ميوه فرو می بری و به دورش می اندازی: در قلبم دندان فرو کن که از آن توست!
خوشا زخمی که از دندان تو بر جا ماند! ـ بر دستت بوسه می زنم.
همگی ام را می خواهی: و چون همه را گرفتی، به هيچ کارش نمی زنی.
جز ويرانی به جا نمی گذاری. ـ بر دستت بوسه می زنم.
دستت که نوازشم می دهد، فردا خواهدم کشت.
به انتظار ضربت کشنده ی دست تو، بر آن بوسه می زنم.
مرا بکش! بزن! هر بار که دردم می دهی، راحتی است که می رسانی، نجاتم می بخشی، ای ويرانگر. ـ بر دستت بوسه می زنم.
هر يک از ضربات تو که خونينم می کند، رشته ی پيوندی را می گسلد. تو زنجير را همراه گوشت تن بر می کنی. ـ بر دستت بوسه می زنم.
زندان تنم را ای کشنده ی من ، در هم می شکنی، و از رخنه ی آن زندگی من به در می رود. ـ بر دستت بوسه می زنم.
من زمين زخم ديده ام که دانه در آن خواهد رست،
دانه ی دردی که تو افشانده ای. ـ بر دستت بوسه می زنم.
بيفشان درد مقدس را! تا درون سینه ام رسيده شود،
سراسر دردهای جهان! ـ بر دستت بوسه می زنم،
بر دستت بوسه می زنم...
جان شیفته
#رومن_رولان
آمدی، دست تو می گيردم، ـ بر دستت بوسه می زنم.
با عشق با هراس، ـ بر دستت بوسه می زنم.
آمدی که نابودم کنی، عشق، خوب می دانم.
زانوانم می لرزد، بيا! نابودم کن! ـ بر دستت بوسه می زنم.
دندان در ميوه فرو می بری و به دورش می اندازی: در قلبم دندان فرو کن که از آن توست!
خوشا زخمی که از دندان تو بر جا ماند! ـ بر دستت بوسه می زنم.
همگی ام را می خواهی: و چون همه را گرفتی، به هيچ کارش نمی زنی.
جز ويرانی به جا نمی گذاری. ـ بر دستت بوسه می زنم.
دستت که نوازشم می دهد، فردا خواهدم کشت.
به انتظار ضربت کشنده ی دست تو، بر آن بوسه می زنم.
مرا بکش! بزن! هر بار که دردم می دهی، راحتی است که می رسانی، نجاتم می بخشی، ای ويرانگر. ـ بر دستت بوسه می زنم.
هر يک از ضربات تو که خونينم می کند، رشته ی پيوندی را می گسلد. تو زنجير را همراه گوشت تن بر می کنی. ـ بر دستت بوسه می زنم.
زندان تنم را ای کشنده ی من ، در هم می شکنی، و از رخنه ی آن زندگی من به در می رود. ـ بر دستت بوسه می زنم.
من زمين زخم ديده ام که دانه در آن خواهد رست،
دانه ی دردی که تو افشانده ای. ـ بر دستت بوسه می زنم.
بيفشان درد مقدس را! تا درون سینه ام رسيده شود،
سراسر دردهای جهان! ـ بر دستت بوسه می زنم،
بر دستت بوسه می زنم...
جان شیفته
#رومن_رولان
@asheghanehaye_fatima
نومیدی و دیوانگی و جنایت در هر یک از ما پرسه می زنند، بعضی مقاومت میکنند، دیگری از پا در می آید و ایا میتوان دانست برای چه؟"این او بود، امکان داشت که من باشم، من حق ندارم کسی را محکوم کنم...
جان شیفته
#رومن_رولان
نومیدی و دیوانگی و جنایت در هر یک از ما پرسه می زنند، بعضی مقاومت میکنند، دیگری از پا در می آید و ایا میتوان دانست برای چه؟"این او بود، امکان داشت که من باشم، من حق ندارم کسی را محکوم کنم...
جان شیفته
#رومن_رولان
@asheghanehaye_fatima
ما زنان وقتی عاشق می شویم همه ی قلب و وجودمان را به مرد محبوبمان می سپاریم آنگونه همه زیبایی ها و لذات دیگر در رابطه با او معنا می یابند .. اما شما مردان وقتی عاشق می شوید تنها قسمتی از قلب و وجود خود را در اختیار زن محبوبتان می گذارید .. بقیه را برای موفقیتها و کسب قدرتها و خودخواهی خود نگه می دارید.
حرفی نیست شاید اگر ما هم مرد بودیم چنین می کردیم اما آنچه از شما می خواهیم این است که آن قسمتی از قلبتان را که به ما سپردید دیگر ملعبه هوسبازی هایتان نکنید، ما به همان سهم هر چند کوچک .. اگر زلال و اطمینان بخش باشد قانعیم ...
جان شیفته
#رومن_رولان
ما زنان وقتی عاشق می شویم همه ی قلب و وجودمان را به مرد محبوبمان می سپاریم آنگونه همه زیبایی ها و لذات دیگر در رابطه با او معنا می یابند .. اما شما مردان وقتی عاشق می شوید تنها قسمتی از قلب و وجود خود را در اختیار زن محبوبتان می گذارید .. بقیه را برای موفقیتها و کسب قدرتها و خودخواهی خود نگه می دارید.
حرفی نیست شاید اگر ما هم مرد بودیم چنین می کردیم اما آنچه از شما می خواهیم این است که آن قسمتی از قلبتان را که به ما سپردید دیگر ملعبه هوسبازی هایتان نکنید، ما به همان سهم هر چند کوچک .. اگر زلال و اطمینان بخش باشد قانعیم ...
جان شیفته
#رومن_رولان
@asheghanehaye_fatima
گل به لبخند و مرا گریه گرفتهست گلو
چون دلم تنگ نباشد! که پر بازم نیست
گاهم از نای دل خویش نوایی برسان
که جزین نالهی سوز تو دمسازم نیست
در گلو میشکند نالهام از رقت دل
قصهها هست ولی طاقت ابرازم نیست
آه اگر اشک منت باز نگوید غم دل
که درین پرده جزین همدم و همرازم نیست
هوشنگ_ابتهاج
گل به لبخند و مرا گریه گرفتهست گلو
چون دلم تنگ نباشد! که پر بازم نیست
گاهم از نای دل خویش نوایی برسان
که جزین نالهی سوز تو دمسازم نیست
در گلو میشکند نالهام از رقت دل
قصهها هست ولی طاقت ابرازم نیست
آه اگر اشک منت باز نگوید غم دل
که درین پرده جزین همدم و همرازم نیست
هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima
ما به همراهِ آب و باد و خاک و آتش
تبعیدِ این سیاره شده ایم
و این جا
زیباترین جا
برای تنهایی ست
#شهرام_شیدایی
ما به همراهِ آب و باد و خاک و آتش
تبعیدِ این سیاره شده ایم
و این جا
زیباترین جا
برای تنهایی ست
#شهرام_شیدایی
به تناسخ فکر کن
شاید چند نسل آنطرف تر
تو ماهی شوی و من ماهیگیر ...
#شما_فرستادید
#سعید
@asheghanehaye_fatima
شاید چند نسل آنطرف تر
تو ماهی شوی و من ماهیگیر ...
#شما_فرستادید
#سعید
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
به چندین پیچ و تاب از دام حیرت برنمیآیم
سراپایم نگاه چشم گردابست پنداری
#بیدل_دهلوی
@asheghanehaye_fatima
سراپایم نگاه چشم گردابست پنداری
#بیدل_دهلوی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#نکته :
💢برای اینکه بتونید نان میکادو رو راحت رول کنید حلواتون بایستی داغ و شل و کمی چرب باشه .
وقتی رول کردید بزارید کمی خنک بشه بعد با قطر ۲cm ببرید.
#کدبانو
#حلوا_رولتی
@asheghanehaye_fatima
💢برای اینکه بتونید نان میکادو رو راحت رول کنید حلواتون بایستی داغ و شل و کمی چرب باشه .
وقتی رول کردید بزارید کمی خنک بشه بعد با قطر ۲cm ببرید.
#کدبانو
#حلوا_رولتی
@asheghanehaye_fatima
#مارمالاد_پرتقال😍😍
مواد لازم:
پرتقال بدون پوست: یک کیلوگرم
رنده پوست پرتقال: به میزان لازم
شکر: ۲ کیلوگرم
اسانس پرتقال: یک ق چ
ژلاتین: ۶ ورق
گلوکز: ۲ ق غ
جوهرلیمو: ۲ ق چ
✍طرزتهیه :
ابتدا پرتقالها را که پوست کندهایم خرد کرده و هسته میگیریم و داخل پارچ میکسر ریخته و مقداری شکر به آن اضافه میکنیم. بعد از میکسکردن مایه کاملا یکدست آن را داخل قابلمهای مسی ریخته و روی حرارت میگذاریم؛ بقیه شکر را به مواد اضافه کرده و اجازه میدهیم تا مارمالاد بجوشد و بلوری شود. قبل از اینکه مارمالاد قوام آید کف شکر را نیز میگیریم تا مارمالاد کدر نشود. درنهایت ژلاتین نرم شده را به همراه جوهر لیمو و اسانس و گلوکز روی حرارت به مواد اضافه کرده و آنقدر به هم میزنیم تا گلوکز ذوب شود. مارمالاد را در دمای محیط میگذاریم تا خنک شود. در این زمان در صورت دلخواه مقداری رنده پوست پرتقال را به آن اضافه میکنیم. سپس آن را در شیشههای مخصوص مارمالاد ریخته و در یخچال نگهداری میکنیم.
#کدبانو
@asheghanehaye_fatima
مواد لازم:
پرتقال بدون پوست: یک کیلوگرم
رنده پوست پرتقال: به میزان لازم
شکر: ۲ کیلوگرم
اسانس پرتقال: یک ق چ
ژلاتین: ۶ ورق
گلوکز: ۲ ق غ
جوهرلیمو: ۲ ق چ
✍طرزتهیه :
ابتدا پرتقالها را که پوست کندهایم خرد کرده و هسته میگیریم و داخل پارچ میکسر ریخته و مقداری شکر به آن اضافه میکنیم. بعد از میکسکردن مایه کاملا یکدست آن را داخل قابلمهای مسی ریخته و روی حرارت میگذاریم؛ بقیه شکر را به مواد اضافه کرده و اجازه میدهیم تا مارمالاد بجوشد و بلوری شود. قبل از اینکه مارمالاد قوام آید کف شکر را نیز میگیریم تا مارمالاد کدر نشود. درنهایت ژلاتین نرم شده را به همراه جوهر لیمو و اسانس و گلوکز روی حرارت به مواد اضافه کرده و آنقدر به هم میزنیم تا گلوکز ذوب شود. مارمالاد را در دمای محیط میگذاریم تا خنک شود. در این زمان در صورت دلخواه مقداری رنده پوست پرتقال را به آن اضافه میکنیم. سپس آن را در شیشههای مخصوص مارمالاد ریخته و در یخچال نگهداری میکنیم.
#کدبانو
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بافت گره کشویی دستبندهای مرواریدی که جدیدا ترند شده
بعد از اینکه بافت رو زدید با نیم سانت فاصله نخ را بریده و با فندک نخ را سوزانده خیلی فوری با پشت ناخن روی کار
بچسبانید😍👍
#کدبانو
@sheghanehaye_fatima
بعد از اینکه بافت رو زدید با نیم سانت فاصله نخ را بریده و با فندک نخ را سوزانده خیلی فوری با پشت ناخن روی کار
بچسبانید😍👍
#کدبانو
@sheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
شاید این را شنیدهای که زنان
در دل «آری» و «نه» به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو میزند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
#فروغ_فرخزاد
شاید این را شنیدهای که زنان
در دل «آری» و «نه» به لب دارند
ضعف خود را عیان نمیسازند
رازدار و خموش و مکارند
آه، من هم زنم، زنی که دلش
در هوای تو میزند پر و بال
دوستت دارم ای خیال لطیف
دوستت دارم ای امید محال
#فروغ_فرخزاد
برای مردن
مرا میان مریم ها و نرگس ها
نگذار
مرا رها نکن در آبهای جهان
به کهکشان ها هم
مرا نسپار...
مرا نخست از میان النگوی
آن نگاه زاویه دار اریب
عبور ده
و از پله های سنگی شکسته بسته به سوی درختهای
قدیمی
که سایه هاشان در باد
می وزند...
ببر بالا آن ور
مرا به هیچ کسی نشان نده ...
#رضا_براهنی
@asheghanehaye_fatima
مرا میان مریم ها و نرگس ها
نگذار
مرا رها نکن در آبهای جهان
به کهکشان ها هم
مرا نسپار...
مرا نخست از میان النگوی
آن نگاه زاویه دار اریب
عبور ده
و از پله های سنگی شکسته بسته به سوی درختهای
قدیمی
که سایه هاشان در باد
می وزند...
ببر بالا آن ور
مرا به هیچ کسی نشان نده ...
#رضا_براهنی
@asheghanehaye_fatima
من از سرزمین گناهان کبیره می آیم!
تنم از قحطی دوست داشتن است که بی جان می زند!!
و نفس هایم به لطف عطر آلوده ی عشق..متعفن شده است!!
تمام صفات نیک را واگرفته ام
وفادار مانده ام..دل داده ام..سوخته ام..ساخته ام..باخته ام..
دل را به حسرت کشانده ام!
با حماقت ،بازی خورده ام!
چوب حراج به خواستنم زده ام!
بدون هراس باش!
بدون هراس..
من از این بهشت جانکاه ..تنها..بدون قلب.. رانده شده ام !!
به جهنم خوانده شده ام!!
بدون هراس باش!!
بدون هراس!
دستم را به گرمی مفشار!
رمقی برایم نمانده است
می روم تا مانعی باشم که زندگی را زنده به گور کنم!!
اگر کسی نامم را پرسید
بگو پرنده ای بود.. دانه ای برچید.. در دام گرفتار ماند...غریبانه ،در دامن صیاد جان داد !
_بهشت خواستگاه دیوانگان مسلول است..
#آرزویزدانی_ر_ه_ا
@asheghanehaye_fatima
تنم از قحطی دوست داشتن است که بی جان می زند!!
و نفس هایم به لطف عطر آلوده ی عشق..متعفن شده است!!
تمام صفات نیک را واگرفته ام
وفادار مانده ام..دل داده ام..سوخته ام..ساخته ام..باخته ام..
دل را به حسرت کشانده ام!
با حماقت ،بازی خورده ام!
چوب حراج به خواستنم زده ام!
بدون هراس باش!
بدون هراس..
من از این بهشت جانکاه ..تنها..بدون قلب.. رانده شده ام !!
به جهنم خوانده شده ام!!
بدون هراس باش!!
بدون هراس!
دستم را به گرمی مفشار!
رمقی برایم نمانده است
می روم تا مانعی باشم که زندگی را زنده به گور کنم!!
اگر کسی نامم را پرسید
بگو پرنده ای بود.. دانه ای برچید.. در دام گرفتار ماند...غریبانه ،در دامن صیاد جان داد !
_بهشت خواستگاه دیوانگان مسلول است..
#آرزویزدانی_ر_ه_ا
@asheghanehaye_fatima
از کدامین وادی ژرفاژرفِ چونان خواب،
آمدهای
که برمیگیری در چشمانت،
صدای خونم را.
من فراموش کردهام؛
عاشقی را
و دیروز را...
سرانگشتان عمر،
شوریدند؛
برای محوِ قصهی پشيمانی.
ای خیال او،
دنیای تو،
رمقی باقی نگذاشته از تنم.
چه بدهم،
از خاکستر استخوانهایم؛
کرمها را؟!
مرا با شبان سرخ فریفتی
پرچمهایم،
بر تبسمهای سیاهش
لغزیدند
و دیروزم
در رهگذر شر گمراه شد.
و برای فردایم،
چیزی باقی نگذاشته است؛
جز پژواک ستمگری،
و شبحهای گذشتهای
که چون سایههایی فرو افتادند؛
در غروب و شبهایم!
#بلند_الحیدری
ترجمه: #صالح_بوعذار
@asheghanehaye_fatima
آمدهای
که برمیگیری در چشمانت،
صدای خونم را.
من فراموش کردهام؛
عاشقی را
و دیروز را...
سرانگشتان عمر،
شوریدند؛
برای محوِ قصهی پشيمانی.
ای خیال او،
دنیای تو،
رمقی باقی نگذاشته از تنم.
چه بدهم،
از خاکستر استخوانهایم؛
کرمها را؟!
مرا با شبان سرخ فریفتی
پرچمهایم،
بر تبسمهای سیاهش
لغزیدند
و دیروزم
در رهگذر شر گمراه شد.
و برای فردایم،
چیزی باقی نگذاشته است؛
جز پژواک ستمگری،
و شبحهای گذشتهای
که چون سایههایی فرو افتادند؛
در غروب و شبهایم!
#بلند_الحیدری
ترجمه: #صالح_بوعذار
@asheghanehaye_fatima
.
شب را
از زنانى بپرس
كه تنها گذاشته شده اند ،
زیرا كه شب ها همه چیز
چند برابر مى شود...
#مسلم_یوکسل
@asheghanehaye_fatima
شب را
از زنانى بپرس
كه تنها گذاشته شده اند ،
زیرا كه شب ها همه چیز
چند برابر مى شود...
#مسلم_یوکسل
@asheghanehaye_fatima