دلچسب بُوَد در تو گرفتار شدن
بر چشمِ شررخیزِ تو بیمار شدن
سودای لبت مرا سحرخیزم کرد
انگیزه یِ صبحِ زود بیـدار شدن!
✍ #علی_عدالتجو
@asheghanehaye_fatima
بر چشمِ شررخیزِ تو بیمار شدن
سودای لبت مرا سحرخیزم کرد
انگیزه یِ صبحِ زود بیـدار شدن!
✍ #علی_عدالتجو
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
میگن که وقتی با عشق زندگیت برخورد می کنی، زمان متوقف میشه!
و خب این حقیقته.
اما چیزی که نگفتن اینه که وقتی دوباره زمان به حرکت بیوفته
و بخوای به عشقت برسی،
خیلی خیلی خیلی سریعتر از اون که فکر کنی جلو میره!
دیالوگ
#ماهی_بزرگ
میگن که وقتی با عشق زندگیت برخورد می کنی، زمان متوقف میشه!
و خب این حقیقته.
اما چیزی که نگفتن اینه که وقتی دوباره زمان به حرکت بیوفته
و بخوای به عشقت برسی،
خیلی خیلی خیلی سریعتر از اون که فکر کنی جلو میره!
دیالوگ
#ماهی_بزرگ
@asheghanehaye_fatima
دوست داشتنش شبیه بستنی بود. یخ بودا، ولی میچسبید. حتی وسط زمستون. یخ بودا، مثه وقتی که تو زمستون میری رو کوه بستنی میخوری و همهی بدنت مثه بید میلرزه، وقتی کنارم بود همهی وجودم از حجم سرماش میلرزید. ولی آدمی که هوس بستنی کرده که این چیزا حالیش نیس. میشینه کنار آتیش و بستنیشو میخوره.
دوست داشتنشُ که قورت میدادم، قلبم یخ میکرد، ولی من با آتیش خیالای رنگارنگ خودمُ گرم میکردم.
این خیالا سرمُ گرم میکرد؛ دلمُ نه. یه کم دیر شد تا فهمیدم که دوست داشتن باید دلمُ گرم کنه، که حضورم باید دلشُ گرم کنه، نه سرشُ...
#آنا_جمشیدی
دوست داشتنش شبیه بستنی بود. یخ بودا، ولی میچسبید. حتی وسط زمستون. یخ بودا، مثه وقتی که تو زمستون میری رو کوه بستنی میخوری و همهی بدنت مثه بید میلرزه، وقتی کنارم بود همهی وجودم از حجم سرماش میلرزید. ولی آدمی که هوس بستنی کرده که این چیزا حالیش نیس. میشینه کنار آتیش و بستنیشو میخوره.
دوست داشتنشُ که قورت میدادم، قلبم یخ میکرد، ولی من با آتیش خیالای رنگارنگ خودمُ گرم میکردم.
این خیالا سرمُ گرم میکرد؛ دلمُ نه. یه کم دیر شد تا فهمیدم که دوست داشتن باید دلمُ گرم کنه، که حضورم باید دلشُ گرم کنه، نه سرشُ...
#آنا_جمشیدی
@asheghanehaye_fatima
من كاملا تهی هستم.
می دانيد كاملا تهی بودن، يعنی چه؟
تهی بودن، مثل خانه ايست كه كسی در آن زندگی نكند.
خانه ای بدون قفل، بدون اينكه كسی در آن زندگی كند.
هركسی ميتواند وارد شود هر وقت دلش بخواهد.
| #کافکا_در_کرانه
#هاروکی_موراکامی |
من كاملا تهی هستم.
می دانيد كاملا تهی بودن، يعنی چه؟
تهی بودن، مثل خانه ايست كه كسی در آن زندگی نكند.
خانه ای بدون قفل، بدون اينكه كسی در آن زندگی كند.
هركسی ميتواند وارد شود هر وقت دلش بخواهد.
| #کافکا_در_کرانه
#هاروکی_موراکامی |
آشفته ام...
زیبایی ات باشد برای بعد
من درد دارم
شانه ای مردانه می خواهم...
.
.
#عليرضا_بدیع
@adheghanehaye_fatima
زیبایی ات باشد برای بعد
من درد دارم
شانه ای مردانه می خواهم...
.
.
#عليرضا_بدیع
@adheghanehaye_fatima
درمان نخواستم ز تو من درد خواستم
یک درد ماندگار! بلایت به جان من
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بَدَل به باده شود در رگان من...
#حسین_منزوی
@asheghanehaye_fatima
یک درد ماندگار! بلایت به جان من
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بَدَل به باده شود در رگان من...
#حسین_منزوی
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from دستیار
.
من همیشه
در جستجوی تو بودهام
گاهی حتی
برای لحظهای
در بازوان تو به خواب رفتهام
چون کودکی بر سینۀ مادر
در گهوارۀ گرمای تو
و در دامان سایهسار تو
تو، افسانهای زیبا
از هزار و یک خیال
#رزه_آوسلندر
@asheghanehaye_fatima
من همیشه
در جستجوی تو بودهام
گاهی حتی
برای لحظهای
در بازوان تو به خواب رفتهام
چون کودکی بر سینۀ مادر
در گهوارۀ گرمای تو
و در دامان سایهسار تو
تو، افسانهای زیبا
از هزار و یک خیال
#رزه_آوسلندر
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from دستیار
Doostam Dari
Hojat Ashrafzadeh
دوست دارم که بدانم امروز
مثل دیروز مرا می خواهی...❤️
#دوستم_داری
شعر: #محمدعلی_بهمنی
صدا: #حجت_اشرف_زاده
@asheghanehaye_fatima
مثل دیروز مرا می خواهی...❤️
#دوستم_داری
شعر: #محمدعلی_بهمنی
صدا: #حجت_اشرف_زاده
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
ﮐﺎﺵ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮔﻨﺠﻪ ﺍﯼ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻗﻔﻞ ﮐﻨﻢ
ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﮑﯽ ﻳﮏ ﮔﻨﺠﻪ ﺧﺎﻟﯽ …
ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻢ
ﺟﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﭼﻨﺎﺭﯼ ﺑﮑﺎﺭﻡ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻴﺮﻡ …
#ﻧﺎﻇﻢ_ﺣﻜﻤﺖ
ﮐﺎﺵ ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﻡ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﮔﻨﺠﻪ ﺍﯼ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ ﻭ ﻗﻔﻞ ﮐﻨﻢ
ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﮑﯽ ﻳﮏ ﮔﻨﺠﻪ ﺧﺎﻟﯽ …
ﺭﻭﯼ ﺷﺎﻧﻪ ﻫﺎﻳﻢ
ﺟﺎﯼ ﺳﺮﻡ ﭼﻨﺎﺭﯼ ﺑﮑﺎﺭﻡ
ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻔﺘﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﺳﺎﻳﻪ ﺍﺵ ﺁﺭﺍﻡ ﮔﻴﺮﻡ …
#ﻧﺎﻇﻢ_ﺣﻜﻤﺖ
@asheghanehaye_fatima
_گفت : دارم اینجا می پوسم، باید از این خراب شده برم.
_گفتم : کجا میخوای بری؟
_گفت : نمیدونم، هرجا غیر اینجا. "یه جای دیگه"
_گفتم : واسه تویی که نمیتونی فراموشش کنی
هیچ جا "یه جای دیگه" نمیشه.
#بابک_زمانی
رمان #بعد_از_ابر
_گفت : دارم اینجا می پوسم، باید از این خراب شده برم.
_گفتم : کجا میخوای بری؟
_گفت : نمیدونم، هرجا غیر اینجا. "یه جای دیگه"
_گفتم : واسه تویی که نمیتونی فراموشش کنی
هیچ جا "یه جای دیگه" نمیشه.
#بابک_زمانی
رمان #بعد_از_ابر
@asheghanehaye_ fatima
اگر اسم اين حسی که به تو دارم
عشق است
هيچوقت قبلا عاشق نبوده ام
مــرا بــه ديــدن جسمــانــي تــو،
هيــچ نيــازي نيســت!
چنــان پُــرم از تــو،
چنــان پُــر
کــه بيشتــر شبيــه شــوخــي زيبــايــي هستــم . . .
#رضا_براهنی
اگر اسم اين حسی که به تو دارم
عشق است
هيچوقت قبلا عاشق نبوده ام
مــرا بــه ديــدن جسمــانــي تــو،
هيــچ نيــازي نيســت!
چنــان پُــرم از تــو،
چنــان پُــر
کــه بيشتــر شبيــه شــوخــي زيبــايــي هستــم . . .
#رضا_براهنی
@asheghanehaye_fatima
ای تو
ای مقیم در قطره های خون من
ای وطن که عمرمان نذر توست
و خواب وبیداری ما
کودکانت را
به من ببخش..
تاققنوس نوری بزاید
و از مجمر مرگ برخیزد
من در این تیرگی شب
فریاد می زنم
و در پرتو یگانگی اش
اگر توبیایی
بر دستان تو عاشق می شوم
#حمده_خمیس
#اگربیایی
ای تو
ای مقیم در قطره های خون من
ای وطن که عمرمان نذر توست
و خواب وبیداری ما
کودکانت را
به من ببخش..
تاققنوس نوری بزاید
و از مجمر مرگ برخیزد
من در این تیرگی شب
فریاد می زنم
و در پرتو یگانگی اش
اگر توبیایی
بر دستان تو عاشق می شوم
#حمده_خمیس
#اگربیایی
@asheghanehaye_fatima
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﻣﻦ
ﻧﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ ﻣﻌﺘﺮﺿﻪ ﺑﺎﺵ
ﻭ ﻧﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﺟﻤﻠﻪ
ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻨﻲ
ﻧﻘﻄﻪ ﻱ ﺁﺧﺮ ﺧﻂ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺧﻂ :
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻡ
#غاده_السمان
ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﻲ ﻣﻦ
ﻧﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﻱ ﻣﻌﺘﺮﺿﻪ ﺑﺎﺵ
ﻭ ﻧﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﻱ ﻣﻴﺎﻥ ﺩﻭ ﺟﻤﻠﻪ
ﺗﻮ ﺗﻤﺎﻣﻲ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻨﻲ
ﻧﻘﻄﻪ ﻱ ﺁﺧﺮ ﺧﻂ
ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﻠﻤﻪ ﺩﺭ ﺁﻏﺎﺯ ﺧﻂ :
ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻣﻲ ﺩﺍﺭﻡ
#غاده_السمان
@asheghanehaye_fatima
"هرگز نمی توان
گل زخم های خاطره ای را ز قلب کَند
که در این سیاه قرن
بی قلب زیستن
آسان تر است ز بی زخم زیستن
قرنی که قلب هر انسان
چندیدن هزار بار
کوچکتر است
از زخم های مزمن و رنجی که می کشد"
#نصرت_رحمانی
"هرگز نمی توان
گل زخم های خاطره ای را ز قلب کَند
که در این سیاه قرن
بی قلب زیستن
آسان تر است ز بی زخم زیستن
قرنی که قلب هر انسان
چندیدن هزار بار
کوچکتر است
از زخم های مزمن و رنجی که می کشد"
#نصرت_رحمانی
@asheghanehaye_fatima
ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺑﻪ ﻗﻮﻝِ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻫﺎ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺮﺳﺪ
ﮐﻪ ﻣﻦ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﻻﻝ
ﻣﯿﺎﻥِ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ
ﺍﺻﻼ ﺭﺍﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﻭ !
ﻋﺸﻖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﺧﻤﯽ ﺑﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐــــــــﺸﮏ ﺍﺳﺖ ،ﮐﺸﮏ
ﻧﺨﻨﺪ ... ﺧﻮﺩﻡ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻣﺮﺩِ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻣﺎﻥ
ﺑﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ
ﻫﻤﻪ ﯼ ﻗﻮﻝ ﻭ ﻗﺮﺍﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﮐﺸﮏ ؟
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺳﻮﺧﺖ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﭼﻪ ﺑﭽﮕﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺯﻥ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﻃﺮﻑِ ﻗﺼﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺸﺴﺘﻪ
ﮐﻪ ﺍﻣﯿﺪﺵ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪِ ﺯﻥ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ
.
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﺳﺮِ ﻟﻮﺱ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯼِ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ
ﻭ ﻏﺮﻭﺭِ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ
ﺍﻭﻗﺎﺕِ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﮐﻤﯽ ﺗﻠﺦ ﺷﺪ
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻫﺴﺖ
ﺳﻘﻒِ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼِ ﻣﺎ
ﻫﻤﺎﻥ ﭼﻬﺎﺭﺩﯾﻮﺍﺭﯼِ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼِ خوب ﻭ بد ﺍﺳﺖ
#عادل_دانتیسم
__
ﻓﮑﺮﺵ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺕ ﺩﻭﺭ ﮐﻦ !
ﺑﻪ ﻗﻮﻝِ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﻫﺎ ﻫﻔﺘﺎﺩ ﻗﺮﺁﻥ ﺑﻪ ﻣﯿﺎﻥ
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺑﺮﺳﺪ
ﮐﻪ ﻣﻦ ﺯﺑﺎﻧﻢ ﻻﻝ
ﻣﯿﺎﻥِ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻫﺎﯾﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ
ﺍﺻﻼ ﺭﺍﻫﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﺑﺮﻭ !
ﻋﺸﻖ ﺍﮔﺮ ﺑﻪ ﺍﺧﻤﯽ ﺑﻨﺪ ﺑﺎﺷﺪ
ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﻋﺸﻖ ﻧﯿﺴﺖ
ﮐــــــــﺸﮏ ﺍﺳﺖ ،ﮐﺸﮏ
ﻧﺨﻨﺪ ... ﺧﻮﺩﻡ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﺩﯾﺮﻭﺯ ﻣﺮﺩِ ﻫﻤﺴﺎﯾﻪ ﻣﺎﻥ
ﺑﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ
ﻫﻤﻪ ﯼ ﻗﻮﻝ ﻭ ﻗﺮﺍﺭﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﮐﺸﮏ ؟
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﺳﻮﺧﺖ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﻣﺮﺩﻫﺎ ﻫﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﭼﻪ ﺑﭽﮕﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ
ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﺯﻥ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﻖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ
ﺑﯽ ﺁﻧﮑﻪ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ﯾﮏ ﻃﺮﻑِ ﻗﺼﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﻧﺸﺴﺘﻪ
ﮐﻪ ﺍﻣﯿﺪﺵ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻪ ﻟﺒﺨﻨﺪِ ﺯﻥ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ
.
ﺣﺎﻻ ﻣﻦ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﻭ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﺍﺯ ﺳﺮِ ﻟﻮﺱ ﺑﺎﺯﯼ ﻫﺎﯼِ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﻪ
ﻭ ﻏﺮﻭﺭِ ﻣﺮﺩﺍﻧﻪ
ﺍﻭﻗﺎﺕِ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﮐﻤﯽ ﺗﻠﺦ ﺷﺪ
ﺣﻮﺍﺳﺖ ﺑﺎﺷﺪ
ﺣﻮﺍﺳﻢ ﻫﺴﺖ
ﺳﻘﻒِ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯼِ ﻣﺎ
ﻫﻤﺎﻥ ﭼﻬﺎﺭﺩﯾﻮﺍﺭﯼِ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼِ خوب ﻭ بد ﺍﺳﺖ
#عادل_دانتیسم
__
@asheghanehaye_fatima
#تو_نوشت2
گفت:یه وقتایی فهمیدنت خیلی سخت میشه!
گفتم:مثلا چه وقتایی؟
گفت:خوب همین عشق وعاشقیت، قابل درک نیست به خدا!
گفتم:چرا ؟
گفت:آخه مگه میشه کسی و دوست داشت که تا حالا اصلا روبروت توی کافه ننشسته و تو روبه یه دل سیر لبخند دعوت نکرده؟یا مثلا شونه به شونه ات روی برگ های هزار رنگ پاییز ،صدای خش خش زندگی و برات موندگار نکرده!ازهمه مهمتر اصلا تا حالا گرمی دستاش توی سردی دستات حل نشده!!
گفتم:مگه دوست داشتن فقط توی کافه رفتنای دونفره معنامیشه؟مگه حس بودن فقط باگره خوردن انگشتاالقامیشه؟ اون برای من همه جا هست!کنارم توی سینما،نزدیک خیالم موقع خواب، هم شونم موقع قدم زدن،هم صحبتم موقع چای ...اون نیست اما خیلی هست به خدا!
گفت:واقعاکه فهمش خیلی سخته!!
اخه چطوری تنهایی اینقد عاشقی دختر؟
گفتم:خوب تنهایی به جای دونفرمون دوستش دارم!
گفت:چیو؟
گفتم:همون رابطه ی پنهون عاشقونمونو دیگه!
گفت:این دیگه خیلی زیاده!!!تو دیونه شدی!عاشق کسی شدی که اصلا نمی دونی دوستت داره یانه!نمیشه فهمیدت دختر!!
گفتم:آره،نمیشه فهمیدت!!
#آرزویزدانی_ر_ه_ا
#نپرس_که...
#تو_نوشت2
گفت:یه وقتایی فهمیدنت خیلی سخت میشه!
گفتم:مثلا چه وقتایی؟
گفت:خوب همین عشق وعاشقیت، قابل درک نیست به خدا!
گفتم:چرا ؟
گفت:آخه مگه میشه کسی و دوست داشت که تا حالا اصلا روبروت توی کافه ننشسته و تو روبه یه دل سیر لبخند دعوت نکرده؟یا مثلا شونه به شونه ات روی برگ های هزار رنگ پاییز ،صدای خش خش زندگی و برات موندگار نکرده!ازهمه مهمتر اصلا تا حالا گرمی دستاش توی سردی دستات حل نشده!!
گفتم:مگه دوست داشتن فقط توی کافه رفتنای دونفره معنامیشه؟مگه حس بودن فقط باگره خوردن انگشتاالقامیشه؟ اون برای من همه جا هست!کنارم توی سینما،نزدیک خیالم موقع خواب، هم شونم موقع قدم زدن،هم صحبتم موقع چای ...اون نیست اما خیلی هست به خدا!
گفت:واقعاکه فهمش خیلی سخته!!
اخه چطوری تنهایی اینقد عاشقی دختر؟
گفتم:خوب تنهایی به جای دونفرمون دوستش دارم!
گفت:چیو؟
گفتم:همون رابطه ی پنهون عاشقونمونو دیگه!
گفت:این دیگه خیلی زیاده!!!تو دیونه شدی!عاشق کسی شدی که اصلا نمی دونی دوستت داره یانه!نمیشه فهمیدت دختر!!
گفتم:آره،نمیشه فهمیدت!!
#آرزویزدانی_ر_ه_ا
#نپرس_که...
@asheghanehaye_fatima
.
داشتم فکر میکردم شاید اصلا برای همین است که هیچ وقت به هیچ کسی قول همیشه ماندن نداده ام...
انگار که من
فقط می توانم
از دور آدم هارا دوست داشته باشم!
مثلا
از دور تورا دوست داشته باشم...
از دور مراقبت باشم...
از دور نگاهت کنم....
از دور......
به دل نگیر!
میبینی که دور خودم دیوار چیده ام، و از هرکسی که بخواهد این مرز را رد کند بیشتر فاصله میگیرم!
من میترسم!
جایی در پس ذهنم، میترسم که پایم را از این دوست داشتن فراتر بگذارم...
انگار رنج نرسیدن را به تلخی جدایی ترجیح داده ام!
گاهی حس میکنم در تنهایی ام غرق خواهم شد، و یک روز صبح، اتاقم جسدم را پس خواهد زد...
با این حال
بگذار هرکسی کار خودش را بکند
تو راهت را بگیر و برو...
من میخواهم از دور
دوستت داشته باشم....
#اهورا_فروزان
#به_دل_نگیر
.
داشتم فکر میکردم شاید اصلا برای همین است که هیچ وقت به هیچ کسی قول همیشه ماندن نداده ام...
انگار که من
فقط می توانم
از دور آدم هارا دوست داشته باشم!
مثلا
از دور تورا دوست داشته باشم...
از دور مراقبت باشم...
از دور نگاهت کنم....
از دور......
به دل نگیر!
میبینی که دور خودم دیوار چیده ام، و از هرکسی که بخواهد این مرز را رد کند بیشتر فاصله میگیرم!
من میترسم!
جایی در پس ذهنم، میترسم که پایم را از این دوست داشتن فراتر بگذارم...
انگار رنج نرسیدن را به تلخی جدایی ترجیح داده ام!
گاهی حس میکنم در تنهایی ام غرق خواهم شد، و یک روز صبح، اتاقم جسدم را پس خواهد زد...
با این حال
بگذار هرکسی کار خودش را بکند
تو راهت را بگیر و برو...
من میخواهم از دور
دوستت داشته باشم....
#اهورا_فروزان
#به_دل_نگیر