عاشقانه های فاطیما
785 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima

دوستت دارم
و نگرانم روزی بگذرد
که تو تن زندگی ام را نلرزانی
و در شعر من انقلابی بر پا نکنی
و واژگانم را به آتش نکشی



دوستت دارم

و هراسانم دقایقی بگذرند،
که بر حریر دستانت دست نکشم
و چون کبوتری بر گنبدت ننشینم
و در مهتاب شناور نشوم
سخن ات شعر است
خاموشی ات شعر
و عشقت

آذرخشی میان رگ هایم

چونان سرنوشت.


#نزار_قبانی

#موسی_بیدج
@asheghanehaye_fatima

مردی که مرد من نیست

آن لحظه مبارک را لعنت می کنم
لحظه ای که قایقم
به جزیره تو کوبیده شد
و در هم شکست
و از شکستگی اش احساس شادی کرد
و به کرانه تو دل باخت.

آن لحظه مبارک را لعنت می کنم
و طبق معمول
شتابانم
در کوچه های شهری که از آن من نیست
و در رویای مردی
که مرد من نیست.

#غاده_السمان
ترجمه: #موسی_بیدج
کتاب:با این همه عاشقت بوده ام
نشر:سرزمین اهورایی
@asheghanehaye_fatima
🎀


کوچ کشتی ها

چرا
هر وقت یادت می کنم
صدای کشتی هایی را می شنوم
که از سواحل دلخواه خویش کوچ می کنند
در حالی که فریاد خداحافظ،خداحافظ را بر زبان دارند

چونان پرندگان استوایی
که گردبادی سهمگین
غافل گیرشان کرده است
آیا به این معناست
که... دوستت دارم؟

#غاده_السمان
ترجمه: #موسی_بیدج
کتاب:با این همه عاشقت بوده ام
نشر:سرزمین
@asheghanehaye_fatima

چرا
هر وقت یادت می کنم
صدای کشتی هایی را می شنوم
که از سواحل دلخواه خویش کوچ می کنند
در حالی که فریاد خداحافظ،خداحافظ را بر زبان دارند

چونان پرندگان استوایی
که گردبادی سهمگین
غافل گیرشان کرده است
آیا به این معناست
که... دوستت دارم؟

#غادة_السمان
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه:
#موسی_بیدج
@asheghanehaye_fatima


وقلبُكَ أرضي وأهلي وشعبي
وقلبُك قلبي..
::

قلب ِ تو
سرزمین ِ من است
خانواده‎ی من است
ملت ِ من است...
قلب ِ تو
قلب ِ من است...


#سمیح_القاسم
#شعر_فلسطین🇵🇸
ترجمه:
#موسی_بیدج
@asheghanehaye_fatima


دوستت دارم...
اینجا درتمام دنيا زنی به زيبايی تو نیست،
ولی مشكل تو
مشكل گلی ست که عطرخود را نمی بوید
مشکل کتابی ست که خواندن نمی داند.

تو مهمترین زن عالمی!
نه به خاطر اینکه چشمانت به سان دو باغ سبز و خرم آسیایی می مانند،

و نه برای اینکه لبانت نصف محصول شراب فرانسه را انبار میکنند،
و نه به خاطر اینکه سینه هایت اولین دیکتاتورهایی هستند که بر جهان سوم حکومت می کنند..
و نه برای اینکه تن زیرکت
قبل از اینکه چیزی گفته باشم آن را بخواند،
تو مهمترین زن دنیایی
چون من تو را دوست دارم!


#نزار_قبانی
برگردان: #موسی_بیدج.
@asheghanehaye_fatima



دوستت دارم...
اینجا درتمام دنيا زنی به زيبايی تو نیست،
ولی مشكل تو
مشكل گلی ست که عطرخود را نمی بوید
مشکل کتابی ست که خواندن نمی داند.

تو مهمترین زن عالمی!
نه به خاطر اینکه چشمانت به سان دو باغ سبز و خرم آسیایی می مانند،

و نه برای اینکه لبانت نصف محصول شراب فرانسه را انبار میکنند،
و نه به خاطر اینکه سینه هایت اولین دیکتاتورهایی هستند که بر جهان سوم حکومت می کنند..
و نه برای اینکه تن زیرکت
قبل از اینکه چیزی گفته باشم آن را بخواند،
تو مهمترین زن دنیایی
چون من تو را دوست دارم!


#نزار_قبانی
برگردان: #موسی_بیدج
قلب تو
سرزمین من است
خانواده ی من است‎
ملت من است
قلب تو
قلب من است


#سمیح_القاسم
#شاعر_فلسطین🇯🇴
ترجمه : #موسی_بیدج

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



ای که چون زمستانی
و من دوست دارمت
دستت را از من مگیر
برای بالا پوش پشمین‌ات
از بازی‌های کودکانه‌ام مترس.
همیشه آرزو داشته‌ام
روی برف، شعر بنویسم
روی برف، عاشق شوم
و دریابم که عاشق
چگونه با آتش ِ برف می‌سوزد!

#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه 🇸🇾
ترجمه: #موسی_بیدج
@asheghanehaye_fatima


هر قدر جفا کنی
باز هم
به چشم من فرشته ای.
نسیمت را عنبر می بینم
زمینت را شکر
و دوستت دارم
بیشتر و بیشتر!

#محمود_درویش
ترجمه #موسی_بیدج
#نشر_سرزمین_اهورایی
@asheghanehaye_fatima



میان ریتا و چشمانم... تفنگی است
وآن‌که ریتا را می‌شناسد، خم می‌شود
و برای خدایی که در آن چشمان عسلی است
نماز می‌گزارد.
و من ریتا را بوسیدم
آن‌‌گاه که کوچک بود
و به‌ یاد می‌آورم که چه‌سان به من درآویخت
و بازویم را زیباترین بافه‌ی گیسو فروپوشاند
و من ریتا را به یاد می‌آورم
همان‌سان که گنجشکی برکه‌ی خود را

آه... ریتا
میان ما یک میلیون گنجشک و تصویر است
و وعده‌های فراوانی
که تفنگی... به رویشان آتش گشود!
نام ریتا در دهانم عید بود
تن ریتا عروسی بود در خونم
و من در راه ریتا... دو سال گم گشتم
و او دو سال بر دستم خفت
و بر زیباترین پیمانه پیمان بستیم، و آتش گرفتیم
در شراب لب‌ها
و دو بار زاده شدیم.

آه... ریتا
چه چیز چشمم را از چشمانت برگرداند
جز دو خواب کوتاه و ابرهایی عسلی
پیش از این تفنگ.
بود آن‌چه بود
ای سکوت شامگاه
ماه من در آن بامداد دور هجرت گزید
در چشمان عسلی
و شهر
همه آوازخوانان را و ریتا را رُفت
میان ریتا و چشمانم... تفنگی است



#محمود_درویش
ترجمه #موسی_بیدج
@asheghanehaye_fatima




هر قدر جفا کنی
باز هم
به چشم من فرشته ای.
نسیمت را عنبر می بینم
زمینت را شکر
و دوستت دارم
بیشتر و بیشتر!




#محمود_درویش
ترجمه #موسی_بیدج
#نشر_سرزمین_اهورایی
@asheghanehaye_fatima




و آنکه ریتا را می‌شناسد 
خم می‌شود
و برای خدایی که در آن چشمان عسلی است
نماز می‌گزارد

و من ریتا را بوسیدم
آن‌‌گاه که کوچک بود
و به‌ یاد می‌آورم که چه‌سان به من درآویخت
و بازویم را زیباترین بافه‌ی گیسو فروپوشاند
و من ریتا را به یاد می‌آورم
همان‌سان که گنجشکی برکه‌ی خود را

آه ریتا
میان ما یک میلیون گنجشک و تصویر است
و وعده‌های فراوانی
که تفنگی به رویشان آتش گشود

نام ریتا در دهانم عید بود
تن ریتا عروسی بود در خونم
و من در راه ریتا دو سال گم گشتم
و او دو سال بر دستم خفت
و بر زیباترین پیمانه پیمان بستیم ، و آتش گرفتیم
در شراب لب‌ها
و دو بار زاده شدیم

آه ریتا
چه چیز چشمم را از چشمانت برگرداند
جز دو خواب کوتاه و ابرهایی عسلی
پیش از این تفنگ

بود آن‌چه بود
ای سکوت شام‌گاه
ماه من در آن بامداد دور هجرت گزید
در چشمان عسلی
و شهر
همه آوازخوانان را و ریتا را رُفت
میان ریتا و چشمانم تفنگی‌ست




#محمود_درویش
ترجمه #موسی_بیدج 


پی نوشت: محمود درویش و ریتا عاشق همدیگر بودند
ریتا یهودی اسرائیلی و محمود وطن پرست فلسطینی
ریتا به ارتش اسرائیل پیوست
و محمود درویش چنین نوشت.
@asheghanehaye_fatima

دوستت دارم...
اینجا درتمام دنيا زنی به زيبايی تو نیست،
ولی مشكل تو
مشكل گلی ست که عطرخود را نمی بوید
مشکل کتابی ست که خواندن نمی داند.

تو مهمترین زن عالمی!
نه به خاطر اینکه چشمانت به سان دو باغ سبز و خرم آسیایی می مانند،

و نه برای اینکه لبانت نصف محصول شراب فرانسه را انبار میکنند،
و نه به خاطر اینکه سینه هایت اولین دیکتاتورهایی هستند که بر جهان سوم حکومت می کنند..
و نه برای اینکه تن زیرکت
قبل از اینکه چیزی گفته باشم آن را بخواند،
تو مهمترین زن دنیایی
چون من تو را دوست دارم!


#نزار_قبانی
برگردان: #موسی_بیدج
@asheghanehaye_fatima

و آنکه ریتا را می‌شناسد 
خم می‌شود
و برای خدایی که در آن چشمان عسلی است
نماز می‌گزارد

و من ریتا را بوسیدم
آن‌‌گاه که کوچک بود
و به‌ یاد می‌آورم که چه‌سان به من درآویخت
و بازویم را زیباترین بافه‌ی گیسو فروپوشاند
و من ریتا را به یاد می‌آورم
همان‌سان که گنجشکی برکه‌ی خود را

آه ریتا
میان ما یک میلیون گنجشک و تصویر است
و وعده‌های فراوانی
که تفنگی به رویشان آتش گشود

نام ریتا در دهانم عید بود
تن ریتا عروسی بود در خونم
و من در راه ریتا دو سال گم گشتم
و او دو سال بر دستم خفت
و بر زیباترین پیمانه پیمان بستیم ، و آتش گرفتیم
در شراب لب‌ها
و دو بار زاده شدیم

آه ریتا
چه چیز چشمم را از چشمانت برگرداند
جز دو خواب کوتاه و ابرهایی عسلی
پیش از این تفنگ

بود آن‌چه بود
ای سکوت شام‌گاه
ماه من در آن بامداد دور هجرت گزید
در چشمان عسلی
و شهر
همه آوازخوانان را و ریتا را رُفت
میان ریتا و چشمانم تفنگی‌ست

#محمود_درویش
ترجمه #موسی_بیدج 
و آنکه ریتا را می‌شناسد 
خم می‌شود
و برای خدایی که در آن چشمان عسلی است
نماز می‌گزارد

و من ریتا را بوسیدم
آن‌‌گاه که کوچک بود
و به‌ یاد می‌آورم که چه‌سان به من درآویخت
و بازویم را زیباترین بافه‌ی گیسو فروپوشاند
و من ریتا را به یاد می‌آورم
همان‌سان که گنجشکی برکه‌ی خود را

آه ریتا
میان ما یک میلیون گنجشک و تصویر است
و وعده‌های فراوانی
که تفنگی به رویشان آتش گشود

نام ریتا در دهانم عید بود
تن ریتا عروسی بود در خونم
و من در راه ریتا دو سال گم گشتم
و او دو سال بر دستم خفت
و بر زیباترین پیمانه پیمان بستیم ، و آتش گرفتیم
در شراب لب‌ها
و دو بار زاده شدیم

آه ریتا
چه چیز چشمم را از چشمانت برگرداند
جز دو خواب کوتاه و ابرهایی عسلی
پیش از این تفنگ

بود آن‌چه بود
ای سکوت شام‌گاه
ماه من در آن بامداد دور هجرت گزید
در چشمان عسلی
و شهر
همه آوازخوانان را و ریتا را رُفت
میان ریتا و چشمانم تفنگی‌ست.


#محمود_درویش
برگردان: #موسی_بیدج

@asheghanehaye_fatima