عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
بامدادتان عطرآگین گلهای باران‌خورده
امروزتان ناب و فرخنده و بهارینه

درس امروز

مسیرهای سخت و پر پیچ و خم به بهترین مقصدها می رسند، هنوز بهترین اتفاق زندگی ات رخ نداده است.پس منتظر باش

#مارتین_لوتر_کینگ


@asheghanehaye_fatima
📸 #فاطیما
#صبح
.


شادی تو بی رحم است و بزرگوار،
نفست در دست های خالی من ترانه و سبزی است
من برمی خیزم!
چراغی در دست
چراغی در دلم.
زنگار روحم را صیقل می زنم
آینه ئی برابر آینه ات می گذارم
تا از تو
ابدیتی بسازم.

 #احمد_شاملو

‌‌‎‌‌‌@asheghanehaye_fatima
گواهی می‌دهم بر اقرارِ آب در شيبِ تشنگی
گواهی می‌دهم بر سکوت آدمی، بر آواز سنگ، بر مرگ و بر درنگ
گواهی می‌دهم بر اعتراف آينه در خواب خشت
گواهی می‌دهم بر خويش که رازدارِ حروفی از آسمانِ فردايم ...
گواهی می‌دهم که جهان را نامی نيست
آدمی و پرنده را، سکوت را و سايه را نامی نيست.


گواهی می‌دهم که اول کلمه بود و کلمه در بند نبود و
کلمه بر کلمه گواهی می‌داد.


گواهی می‌دهم که خوابم نمی‌آيد،‌ اما می‌ترسم.
می‌ترسم دختری از آن روزهای دور
به دق‌الباب يادها بيايد و افسرده بگذرد،
اگر او يک ترانه‌ی کوچکِ ساده باشد
تکليفِ بيداری من چه خواهد بود!؟


گواهی می‌دهم که حرفی نخواهم زد،
گواهی می‌دهم که بخاطر شعر بيدار می‌مانم و
بخاطر زندگی می‌خوابم،‌ اما خوابم نمی‌آيد....



#سیدعلی_صالحی


@asheghanehaye_fatima
هیچ چیز نمیتواند بر عشق حکومت کند
بلکه این عشق است که حاکم بر همه چیز
است
#لافونتن


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من این‌جا تنهایم و دودِ سیگارم مرا آزرده می‌سازد
اندوهِ من چنان گنجشکی کوچک، زوایای تنهایی‌ام را می‌کاود
من در این سفر افسانه‌یی
عواطفِ سیمان و چوب و فرهنگ خستگی را دریافتم
هندوستان و جهانِ زرد را
اما زنی نیافتم که موی طلایی‌ام را شانه کند و درونِ کیف‌دستی‌اش برای من
آب نبات داشته باشد و به هنگام عریانی بپوشاند
و به هنگام زمین خوردن دست مرا بگیرد.

#نزار_قبانی


@asheghanehaye_fatima
آن‌گاه که خورشید الماس‌هایش را
بر سر جهان می‌پاشد
عطر گل‌ها را استشمام می‌کنم
تو را در تمام درختان می‌بینم.

و تو را
در یک هم‌آغوشی مست از عشق
بر علفزارهای معطر تسخیر می‌کنم.

آن‌هنگام که ماه فروتنانه نعمت‌اش
را به همگان می‌بخشد
من تو را غول‌آسا تجسم می‌کنم
همچون سایه‌روشن‌های نوک تیز ِ
یک رعد و برق.

تو در نگاه من
پر شکوه جلوه می‌کنی
تعجب‌زده از جاودانه‌ها و بی‌مرگی‌ها
بخشاینده‌ی لذت به گرداگرد جهان
تسلی دهنده‌ی نا امیدی‌ها
و زداینده‌ی رنج‌ها‌.

تو را در فضا تنفس می‌کنم
پر رمز و راز تصورت می‌کنم
تو را از نیستی‌ها استخراج می‌کنم.

اینطور به نظر می‌رسد
که جهان برای یاری من در وجود آمده
تا تو را برانگیزانم
و خورشید برای خدمت من این‌جاست
تا هم‌چون فانوسی
راه‌های ناهموار مرا روشنایی بخشد...


سکوت ماربل
#ترزا_ویلم_مونت
ترجمه:نریمان.ز


◐ در هشتم سپتامبر ۱۸۹۳ نویسنده پیشرو و شاعر و انارشیست- فمنیست شیلی ترزا بدنیا آمد.
راست‌گراهای وحشت‌زده او را تجسم انحراف جنسی و جادوگر (پیشگو) جامعه لقب داده بودند.
او ایده‌های آنارشیسم را تنگ در اغوش فشرد تا بخشی از تغییر بزرگ اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم باشد، درست هنگامی‌که جهان با شتاب رو به صنعتی‌شدن می‌رفت.

او تا آخرین لحظه به آرمان‌اش یعنی انقلاب بزرگ اجتماعی پایبند ماند و به نقد بی‌رحمانه‌ی سیستم سرمایه داری پرداخت.
سرانجام او در سن ۲۸ سالگی در هتلی در پاریس به علت اوردوز از مصرف ورونال به زندگی خود پایان داد. از او آثار با ارزشی بر جای مانده است. در سال ۲۰۰۹ از کارگردان Tatiana Gaviola به نام «ترزا مصلوب عشق» ساخته شد.


@asheghanehaye_fatima
☕️قطعه‌ای از کتاب

اگر ذهنتان را آلوده كنيد، قانون طبيعت در همانجا و همان زمان شما را تنبيه خواهد كرد. اين قانون صبر نمی‌كند تا شما بميريد و شما را به جهنم ببرد. شما عذاب جهنم را همين حالا حس خواهيد کرد و احساس بدبختی خواهید نمود.
همين‌طور اگر ذهنتان پاک و لبريز از عشق و دلسوزی و خيرخواهی باشد، در همينجا و همين حالا پاداش می‌گیرید.
نگاه كنيد؛ اگر ذهنتان پاک باشد و هيچ نوع منفی‌گرایی در آن نباشد، احساس آرامش و شادی فراوان می‌كنيد. مطلب به همين سادگی است.

📕#اینک_مراقبه

#گویانکا

@asheghanehaye_fatima
دنیا پر از شگفتی ها و رازهاست. فکر میکنیم آدم های نزدیکمان را میشناسیم، اما زمان با خودش چیزهایی می آورد که میفهمیم کمتر از آنچه فکر میکردیم میدانیم؛ یعنی تقریبا هیچ.

همیشه بخش بزرگتر حقیقت در سایه قرار دارد. حتی اگر بخش روشن بزرگتر شود باز هم برد با سایه هاست.

📕#قلبی_به_این_سپیدی

#خابیر_ماریاس

@asheghanehaye_fatima
دآن
حیدو هدایتی - کابین
🎼●آهنگ: ‍‍«دآن»

🎙●خواننده: #حیدو_هدایتی

●آهنگ‌ساز: #حامد_هدایتی

●شاعر: #ملاحسن_کبگانی

عقیقی چون لب‌ات اندر یمن نیست
چو روی دل‌فریب‌ات، یاسمن نیست
رفیقان را کنید نفرین و از غم
که یار بی‌وفا روی‌اش به من نیست

@asheghanehaye_fatima
که من برهنگی‌ات را شبانه از بَر کردم
و انگشت‌هایی که از لذّتی وحشی می‌لرزیدند
هنوز هم می‌لرزند

پدرسگ‌ها انگار حافظه دارند....!!!!

#رضا_براهنی

@asheghanehaye_fatima
هر صبح با من داخل آئینه‌‌ام هستی
آری همان معشوقه‌‌ی دیرینه‌‌ام هستی

هر صبح، خط چشم‌هایت تازگی دارد
با این که عکسی گوشه‌‌ی آئینه‌‌ام هستی

ای کفتر جلدم که هرگز برنخواهی گشت
هی خواب می‌‌بینم که روی چینه‌ام هستی

ای داغ بر دل مانده، هر شب نیمه‌شب در خواب
سنگینی سنگی به روی سینه‌ام هستی

تنها دلیل رغبت آن روزهای من!
این روزها تنها دلیل کینه‌‌ام هستی

ای نامه‌‌ی آخر که خیلی دوستت دارم
امشب دلیل گرمی‌شومینه‌‌ام هستی..



#محمدحسین_ملکیان


@asheghanehaye_fatima
جهان در وضع بسیار بدیست
آدم های وحشی یکدیگر را می خورند،
وآدم های متمدن یکدیگر را
فریب می دهند،
و این همان است که نامش را
گردش جهان گذارده اند

#آرتور_شوپنهاور

@asheghanehaye_fatima
دنیا پُره از آدمایی که میان، نمی‌مونن و می‌رن. هر آدمی باید یه پنجره‌ی شخصی داشته باشه رو به یه خیابون بی‌انتها که هروقت دلش گرفت و هیچکس نبود، سرش رو به اون تکیه بده، به یه نقطه‌ی نامشخص خیره بشه و همه‌ی عمرش رو گریه کنه. گاهی فکر نکردن به یه‌نفر، از زندگی کردن سخت‌تره. وقتی نمی‌تونی خودت رو دور بریزی، وقتی نمی‌تونی از یاد ببری، باید یه گوشه بشینی و برای هرچی نداری گریه کنی. یه پنجره، بیش‌تر از هر آدمی می‌تونه حرفات رو بشنوه و هیچی نگه، انقدر که با اولین بارون، بهت فکر کنه و گوله گوله اشک بریزه.
پشت هر پنجره یه آدم نگران هست که حرف نمی‌زنه، فقط اشک می‌ریزه.

#پویا_جمشیدی

@asheghanehaye_fatima
مغز مانند یک قصه گوست و هر یک از ما داستانی را که مغز تعریف می کند باور می کنیم. اینکه دستخوش یک پندار بصری باشیم یا به رؤیایی گرفتار شویم یا حروف الفبا را رنگی ببینیم یا در دوره ای از بیماری اسکیزوفرنی دچار هذیانی شویم، فرقی ندارد. به هر حال همه ما واقعیت هایی را که مغزمان ترسیم می کند، باور می کنیم.

علیرغم آنکه حس می کنیم جهان خارج را به طور مستقیم درک می کنیم، اما واقعیت وجود ما در تاریکی و به زبان ناشناخته سیگنالهای الکتروشیمیایی نوشته میشود. فعالیت شبکه گسترده عصبي ما به داستانی تبدیل می شود که همان درک خاص ما از جهان است: مثل حس در دست گرفتن همین كتاب، روشنایی اتاق، بوی گلهای سرخ و صدای حرف زدن دیگران. حتی عجیب تر آن است که هر مغزی داستانی مختصر متفاوت با دیگران را تعریف می کند. چون در هر موقعیتی که شاهدان متعددی در صحنه باشند با شرحهای گوناگونی از جانب آنان روبرو می شویم. با توجه به اینکه نزدیک هفت میلیارد مغز انسانی روی این سیاره وجود دارد و علاوه بر این با تریلیونها مغز جانوری نیز سرو کار داریم، پس یک نسخه واحد از واقعیت وجود ندارد. هر مغزی حامل حقیقتی خاص خود است.

پس واقعیت چیست؟ واقعیت مثل نمایشی تلویزیونی است که از یک طرف شما می توانید آن را ببینید و از طرف دیگر قادر به خاموش کردن آن هم نیستید. اما خبر خوب این است که این بهترین نمایشی است که شما امکان دیدن آن را دارید: نمایشی که با حک و اصلاح برای شخص شما ساخته شده و فقط برای شما به نمایش در می آید.

#دیوید_ایگلمن
کتاب: مغز داستان شما


@asheghanehaye_fatima
همه ما دو زندگی داریم: زندگی واقعی ‌مان همان است كه در كودكی رویایش را بافته‌ ایم ، رویایی كه در جوانی و میانسالی ، توی ابرها ، همچنان به پرداختنش ادامه می ‌دهیم.

و زندگی جعلی ‌مان هم ، همین است كه در روابطمان با دیگران از سر گرفته ‌ایم ، رفتاری كاربردی كه به نفع‌ مان است ، زندگی ‌ایی كه با خوابیدن توی تابوت تمام می ‌شود ...


#فرناندو_پسوآ
کتاب: دلواپسی



@asheghanehaye_fatima
از دست نده کسی را که
وقتی اسمت را می‌بَرد
گویی مکانِ امنی را
توصیف می‌کند •••

#محمود_درویش

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از حضور تو به کجا می توانم بگریزم؟
اگر به آسمان صعود کنم، تو در آن جا هستی؛
اگر به اعماق زمین فرو روم، تو در آن جا هستی؛
اگر بر بال های سپیده دم سوار شوم و به آن سوی دریاها پرواز کنم، در آن جا نیز حضور داری.

#مزامیر
https://tttttt.me/rekhnehchannell
تنت می‌تواند زندگی‌ام را پر کند
عین خنده‌ات
که دیوار تاریک حزنم را به پرواز در می‌آورد.
تنها یک واژه‌ات حتی
به هزار تکه می‌شکند تنهایی کورم را.
اگر نزدیک بیاوری دهان بی‌‌کران‌ات را
تا دهان من
بی‌وقفه می‌نوشم
ریشه‌ی هستی خود را.
تو اما نمی‌بینی
که چقدر قرابت تنت
به من زندگی می‌بخشد و
چقدر فاصله‌اش
از خودم دورم می‌کند و
به سایه فرو می‌کاهدم.
تو هستی: سبک‌بار و مشتعل
مثل مشعلی سوزان
در میانه‌ی جهان.
هرگز دور نشو:
حرکات ژرف طبیعت‌ات
تنها قوانین من‌اند.
زندانی‌ام کن
حدود من باش.
و من آن تصویرِ شاد خویش خواهم بود
که تو-اش به من بخشیدی.


خوزه_آنخل_بالنته
محسن عمادی

@asheghanehaye_fatima