عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
عشق تو آفتاب است
آنگاه که درونم
طلوع می‌کنی و می‌بینمت
آن هنگام هم که می‌روی نمی‌بینمت
سایه‌ی تنم می‌شوی
و ابر خیالم
پا به پایم راه می‌افتی و
همراهم می‌شود !

#شیرکو_بیکس


@asheghanehaye_fatima
راه پنهانی
میخانه نداند همه‌کس

جز
من و
زاهد و
شیخ و
دو سه رسوای دگر !

#حافظ
@asheghanehaye_fatima
در بین اوقات گذشته و آینده‌ی زندگی من
امشب شب من است و رؤیای زندگی‌ام
تو تمامِ عشق و آرزوهایم هستی
پس پیمانه را از عشق پر کن و بیاور
پس از مدتی عشق از این خانه خواهد رفت
و گنجشکان از لانه‌ها کوچ خواهند کرد
و سرزمین‌هایی که در گذشته آباد بودند
ما را بی برگ و نوا خواهند دید
همچنان‌که ما آن‌ها را بیابانی خشک می‌بینی
زندگی در آینده ما را
به بازی و ریشخند خواهد گرفت
پس بیا اکنون تو را
بیش‌ از هر زمان دیگر دوست دارم.

#جورج_جرداق

@asheghanehaye_fatima
اون چیزی که همه عشق می دونن
فقط واکنش شیمیایی توی جانداران برای تولیدمثله.
این حس با قدرت به سراغت میاد
و کم کم از بین میره
و فقط یک ازدواج شکست خورده
به جا میزاره.

من این کار رو کردم.
والدینت تجربه می‌کنند.
این چرخه رو بشکن، مورتی...


#دیالوگ
#Rick_and_Morty
#ریک_و_مورتی


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#ورزشی
#اصلاحی
👇تمرین اصلاح زانو پرانتزی 👇
این تمرین را در روز یک بار انجام دهید
هر‌تمرین را 10 تکرار کنید
این تمرین تایم آزاد میباشد


@asheghanehaye_fatima
آی شب، آی شب
من خانه ای ندارم
اما دهانم با من است
رو به قلعه ی تاریکت می ایستم
و فریاد می زنم.

نه پرده ها
نه پیاله ها
نه پاسبانها
پنهانت نمی توانند
که صدایم از سیمان می گذرد
از سنگ می گذرد
و تا استخوانت تیر می کشد
آی شب،
آرام نخواهی خفت.

من می گریم
اما این گریه
شکستن بغض هزار ساله است

این گریه
بغض هزار پرنده است
که مجال رها شدن نیافتند....

آی شب
آرام نخواهی خفت....


#الیاس_علوی

@asheghanehaye_fatima
همچون رودخانه‌ها به جستجوی دریا
حتی ژرف‌تر از آن‌ها
جان من به جستجوی توست
در آن دورها
آنجا که رودها
بر بستر تنهایی خویش می‌گریند
من نیز ناله می‌کنم
همچون گل‌ِسرخی زیبا
که هستی خود را
بر قدرت شیرین خورشید می‌گشاید
من نیز تمام قلبم را
برای تو باز می‌کنم
همچون شبنم صبحدم
که خالص و رها
سوی خورشید می‌رود
روح من نیز
رو به سوی تو دارد
همچون شبنم که بر چهره‌ی خورشید ردی نمی‌گذارد
من نیز در وجود تو بی‌ردّم
رودها راه خود را می‌شناسند
و قطرات شبنم خورشید را
گل‌ِسرخ به دست خورشید خواهد شکفت
اما اندوه من آیا خواهد گذشت؟
پایان این راه طولانی کجاست؟
آیا به تو خواهد رسید؟
این راه طولانی و اندوه
آیا روزی به پایان خواهد رسید؟

#کریستیناروزتی

@asheghanehaye_fatima
▪️

چنانچه می‌خواهید راه خود را به‌ سوی
عشق و شور زندگی بازیابید باید راه دل
و قلب خود را بازیابید ..

آنجا، در مرکز وجودی شما،
تمامی آنچه هستید سکونت دارد.
شما خود نور هستید
شما شور و شادمانی هستید
شما از جنس عشق هستید.

- عشق و شور زندگى
#باربارادی_آنجلیس

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گر راه‌زن تو باشی صد کاروان توان زد...

شعر از : #حافظ
با صدای : #احمد_شاملو
موسیقی پس‌زمینه: با صدای آیدا شاه قاسمی


@asheghanehaye_fatima
می‌خواهم برگردم به زمان پیش از آمدن زنان
به زمان پیش از آمدن گریه
که در آن:
نه صورت زنی را ببینم
نه صدای زنی را بشنوم
نه خودم را با سینه‌ی زنی حلق‌آویز کنم
و نه مانند گربه زانوی هیچ زنی را بلیسم

#نزار_قبانی

@asheghanehaye_fatima
افراد شاد عموما بخشنده‌تر، دلسوزتر و بلندنظرترند
و نسبت به افراد غمگین، از کنترل بیشتری برخوردارند
و تحملشان در مقابل ناامیدی بیشتر است.

درحالیکه افراد غمگین،
اغلب طردشده، پرخاشگر، متخاصم و خود محورند.

اسکار وایلد می‌گوید:
«کسی که آدم خوبی است، همیشه شاد نیست،
اما کسی که شاد است، همیشه خوب است...»


#گریچن_رابین


@asheghanehaye_fatima
تو زنی دشوار و آسمانفرسا هستی
و واژه‌های من چون اسب‌های خسته
بر ارتفاعات تو له له می‌زنند
و عبارات من برای تصویر شعاع تو کافی نیست

#نزار_قبانی
•مترجم: یدالله گودرزی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
(حقیقتِ عریان)
داستانی كوتاه از جبران خلیل جبران که از افسانه‌ی دروغ و حقیقت می‌گوید. این داستان در قرن نوزدهم منتشر شد.

روزی دروغ و حقیقت به هم رسیدند، دروغ به حقیقت گفت:
_ روزِ قشنگی است!
حقیقت با تردید به اطراف نگاه کرد و چشمان خود را به آسمان دوخت و هوا را واقعاً دلپذیر یافت و تصمیم گرفت روز را با قدم زدن به همراه دروغ بگذراند.
سپس دروغ به حقیقت گفت:
_ آب چاه بسیار زیباست، بیا برای آب‌بازی برویم پایین..
حقیقت برای دومین بار با شک و تردید به دروغ نگاهی افکند و آب را لمس کرد، و آن را واقعاً زیبا یافت..
آن دو لباس‌هایشان را درآوردند و به درون چاه رفتند.
اندکی بعد، دروغ به‌یکباره از چاه بیرون آمد، سریع لباس حقیقت را پوشید و دوید…
حقیقت، عریان و خشمگین از چاه بیرون آمد و دنبال دروغ دوید و دلش می‌خواست به او برسد و وقتی مردم او را برهنه دیدند، از دست حقیقت بیچاره برآشفتند و از او روی تافتند. لذا به چاه برگشت و در آن پنهان شد و از شدت شرمساری دیگر از آن بیرون نیامد.
از آن روز به بعد دروغ در لباس حقیقت در جهان جولان می‌دهد و مردم هم آن را می‌پذیرند و در عین حال، از دیدن حقیقت عریان امتناع می‌کنند!

#جبران_خلیل_جبران
ترجمه: #محمد_حمادی


@asheghanehaye_fatima