عاشقانه های فاطیما
819 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
Daste Khali
Ehsan Khajehamiri
از اون روزی که تنهامون گذاشتی
من از این خونه بیرونم نمیرم
تو دلواپس دلتنگیم نباش من
به دنیا اومدم عاشق بمیرم

چرا باید از احساسی که دارم
چرا باید از عشقت خسته باشم
تا گریه میکنی گریم میگیره
به دنیا اومدم وابسته باشم

با اینکه دست من خالیه حالا
با عشقت هر چی که میخوام دارم
توی بیداری از من دوری اما
تورو هر شب توی رویام دارم

با اینکه دست من خالیه اما
با عشقت هر چی که میخوامو دارم
توی بیداری از من دوری اما
تورو هر شب توی رویام دارم

چشاتو هرجای دنیا ببندی
هوا تو خونه ی ما سرد میشه
همون چیزی که دور از تو محاله
تو باشی بی برو برگرد میشه

از اون روزی که تنهامون گذاشتی
من از این خونه بیرونم نمیرم
تو دلواپس دلتنگیم نباش من
به دنیا اومدم عاشق بمیرم

با اینکه دست من خالیه حالا
با عشقت هر چی که میخوام دارم
توی بیداری از من دوری اما
تورو هر شب توی رویام دارم

با اینکه دست من خالیه اما
با عشقت هر چی که میخوامو دارم
توی بیداری از من دوری اما
تورو هر شب توی رویام دارم


#احسان_خواجه_امیری
#عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
📌


کاش از شاخه‌ی سرسبزِ حیات
گلِ اندوهِ مَـــرا می‌چیدی ..

#فروغ_فرخزاد


@asheghanehaye_fatima
خوابِ خوابی
زیر پلک من، خوابی و نتْوانم
به خوابِ تو آمد.

#بیژن_الهی


@asheghanehaye_fatima
📌


با خیال خشک تا کی سر به یک بالین نهم؟
دست در آغوش با تصویر کردن مشکل است

#صائب_تبریزی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




غافلی از حال دل
ترسم که این ویرانه را

دیگران بی صاحب انگارند
و تعمیرش کنند!






#صائب_تبریزی
@asheghanehaye_fatima




_ کِی رسیدی؟؟
+ دیشب... وقتی بهت زنگ زدم هنوز فرودگاه بودم. دوس داشتم تو اولین کسی باشی که از اومدنم‌ با خبر میشه
_چرا ؟؟
+ تصور می‌کردم خوشحال میشی ولی تصور آدما همیشه درست از آب درنمیاد
_ آره تصور آدما هیچ وقت درست از آب در نمیاد
+ واسه بحث کردن اینجا نیستم. هنوزم همون محله ی قدیم زندگی می‌کنی؟
_ آره ... ساختموناش بزرگتر شدن و آدماش سنگی تر‌... تابستوناش مش اکبر نیست که آلاسکا بفروشه و زمستوناشم تو هیچ خونه ای کرسی روشن نمیشه... هنوز همون جا زندگی می کنم.
+ اون محله منو یاد یه چی میندازه ...
_یاد چی؟!
+ یاد سنگ ، کاغذ ، قیچی ... یادته هر‌کاری که قرار بود انجام بدیم سنگ کاغذ قیچی می کردیم؟؟ برای اینکه کی مشق اون یکی رو بنویسه ... امروز کی اون یکی رو آلاسکا مهمون کنه ... کی خراب شدن اسباب بازیامون رو گردن بگیره.
_ آره یادمه ... همیشه ی خدا هم تو می بردی
+ نه من نمی بردم. تو می باختی. من همیشه سنگ می‌آوردم. تو اینو می دونستی و همیشه قیچی می آوردی. تو همیشه دوست داشتی من برنده بشم حتی به قیمت باختن خودت ... پول تو جیبیاتو آلاسکا می خریدی ، مشقامو می نوشتی و کتک خراب کردن اسباب بازی ها رو به جون می خریدی. تو می باختی تا من ببرم.
_ بالاخره فهمیدی... آره بچه که بودی خیلی قشنگ می‌خندیدی... ولی حالا چشات خیسه
+ چیزی نیست حساسیت دارم
_بغضتم واسه حساسیته؟
+ نه... واسه باختنه... تو کاری کرده بودی که من همیشه ببرم. من به بردن عادت داشتم‌. وقتی رفتم یکی اومد تو زندگیم... سر خیلی چیزا سنگ کاغذ قیچی می‌کردیم... چیزای مهم... من سنگ می آوردم و اون کاغذ... هر بار من سنگ می آوردم ولی اون همیشه کاغذ بود.
_پس توام مثل من گیر افتاده بودی؟
+ نه اشتباه نکن... من نمی باختم که اون ببره. من سنگ‌می آوردم که ببینم یه بار ... فقط‌یه بار برنده شدن من رو انتخاب میکنه... که نکرد ... تو چی؟ تو بعد از من با کسی سنگ کاغذ قیچی بازی کردی؟
_نه ... من فهمیدم که تو زندگی خیلی بهتره که دُنگ آلاسکاتو خودت بدی، مشقاتو خودت بنویسی و اشتباهاتت رو گردن بگیری... ولی همیشه تو زندگی همه ی آدما یکی هست که بهش باختن رو به بردن ترجیح میدی.
+بزنیم؟ سر صورت حساب این دو تا قهوه که نخوردیم ...
_ باشه ... حاضری ؟! سنگ ... کاغذ ... قیچی
#حسین_حائریان
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
من اندوه
سیگار زنی هستم
که شهوت حضورت را
آبستن ست

#ناشناس


@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درود فرزانگان فرهیخته!
بامداد بهرام شیدتان نیکو و فرخنده؛
نور خدا در نگاهتان، لبخند ملکوت بر لبانتان، دریا دریا فراوانی سهم دستانتان، کرور کرور شادمانی ارزانی دلتان...
آرزو دارم امروز به آرزوی دیرینتان برسید و هر غم و اندوهی دارید از وجود نازنینتان پاک شود...

درس،امروز

موفقیت به معنای این نیست که مدام اتفاقات عالی برایت رخ دهد بلکه یـعنی هر روز صبح از خواب بلند شوی و بهترین استفاده را از هر روزت بکنی.

📸 #عزیز_روزهام

@asheghanehaye_fatima
#صبح
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دلــم یڪ بـــاغ پر نارنـــج...
دلم آرامشِ تُرد وُ لطیفَ صبح شالیزار...

دلم #صبـــــحی
سلامــــی
بوســــه اے
#عشـــــــقی
نسیــــــمی
عطـر لبخنـدے
نواے دلکش تار و کمانچه

از مسیری دورتر حتی...
دلم شعری سراسر #دوستت_دارم
دلم دشتی پر از آویشن و
گل پونه می خواهد ...


#بتول_مبشری

@asheghanehaye_fatima
‍ در گندم زار ، مِهر می وزید؛
و آنگاه که خورشید
میان ِ شاخه های ِ درختان ِ دشت غلتان بود،
چشمانم در حریر خواب رؤیا دید


رها ... رها ... رها
از هیچ پَرت شدم میان توت های جوانِ دشت
کسی صدایم می کرد به زبانی که نمی دانستم!
نمیدانم کجای جهان بودم که آوازی موزون، چکه چکه در من می تپید...

من جاری شدم در خاک
پاشیده شدم در آب
صدا شدم در باد
نور شدم در آتش

ذره ای سرگردان در آغاز تحولی بزرگ!

و این منِ کوچک
در هفتمین برگ ِنیلوفر آبی
در تکه ابری گریان روی برکه ای کوچک
در نجوای شبانه ی باد با جنگل
و سوسوی فانوسی در ذهن ِ کرم شب تاب
آشکار شدم

خاک را بارور کردم به گیاه ... بالیدم

بهار شدم پشت پلک های پنجره ای خاموش
سایه شدم بر التهاب شورانگیز گنجشک ها
آغوش شدم در دستان تنهای زن رقصنده

آب را بارور کردم به باران ... باریدم

شراب شدم در شکوفه ی گیلاس های وحشی
شُکوه شدم در بُته جقه های پیراهن مادرم
شوق شدم، و در قلب محزون کاسپین دَف زدم

باد را بارور کردم به طوفان ... غریدم

ناله شدم در گیسوان ِ سوگ زده ی بادهای چهل گانه
نعره شدم در خروش ِ رودخانه، بر پوست چروکیده ی زمین
نهیب شدم در حنجره ی ماده شیر خفته

آتش را بارور کردم به نور ... تابیدم

درخشیدم و در بزم ِ شعر کولاک کردم
شعله شدم و از ریسه ی مهتاب ، خوشه ی آرزو چیدم
برق شدم در چشمان ِ زنی شرقی
و معشوقم را به خانه ای که سیب هایش شعله می کشیدند دعوت کردم ...

و این من ِ کوچک
خودم را بارور کردم به هیچ
هیچ ... هیچ ...
فقط
ه
ی
چ

و از خلسه ی مه آلود زمان دوباره برگشتم...



#شورا_عسکرزاده



@asheghanehaye_fatima
هیچ وقت نفهمیدم که دلیل واقعی «دل‌تنگی» چیه؟ نفهمیدم چی توی سرم بالا یا پایین می‌شه که قلبم می‌گیره و نفسم به شماره می‌افته. چی باعث می‌شه که روزها و ماه‌ها و سال‌ها به یه‌نفر فکر کنم و از این دور باطل خسته نشم؟ چی باعث می‌شه از این زخم لعنتی بمیرم و لذت ببرم؟
برای من دل‌‌تنگی یه زخمه. زخمی که آدم به خودش می‌زنه و هیچ‌کس غیر خودش نمی‌بیندش. از او زخما که هیچ‌کس جز خودت، حال‌ت رو نمی‌فهمه. بعضی از زخما اولش سطحین، اما به مرور زمان عمیق می‌شن. انقدر عمیق که می‌تونی خودت و آرزوهات رو توش گم کنی. اگه دست من بود، اگه می‌تونستم ذهن‌ش رو تسخیر کنم، کاری می‌کردم که دل‌ش برام تنگ بشه. اگه دست من بود، بهش می‌گفتم من رو بخواه، باهام حرف بزن، همین الان. تو تنها کسی هستی که هیچ‌وقت از شنیدن صداش خسته نمی‌شم.

#پویا_جمشیدی
#دلتنگی‌های_احمقانه



@asheghanehaye_fatima
ساگردو: من به عقل انسان اعتقاد ندارم. طی چهل سال عمل و رفتار آدم ها به من ياد داد که آنها ميآنه اي با عقل ندارند. دم سرخ رنگ ستاره ی دنباله داری را به آنها نشان بده، دلشان را از ترس پر کن، می بينی که آشفته و سراسيمه از خانه هاشان بيرون مي ريزند، و در هم بر هم چنان می دوند که قلم پاشان بشکند. ولی بيا و به آنها حرف معمولی بزن، و به هزار دليل ثابتش کن، می بینی که فقط به ريشت می خندند!


#زندگی_گالیله
#برتولت_برشت

@asheghanehaye_fatima
هنر زندگی بیشتر شبیه کشتی گرفتن است نه رقصیدن، زیرا در زندگی نیز باید محکم و استوار مراقب حملات دور از انتظار باشیم
ببین کسانی که تو را تایید می کنند چگونه افرادی هستند و از چه اصولی پیروی می کنند. به خواستگاه فکری و انگیزه هایشان توجه کن. در این صورت، نه از توهین غیر ارادی آن ها خواهی رنجید و نه محتاج تاییدشان خواهی بود.


#مارکوس_اورلیوس

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دیالوگ
▪️سکانسی به یاد ماندنی از فیلم "آلفاویل"

▫️#آنا_کارینا در تعریف عشق شعری از #پل_الوار میخواند که به زیبایی عشق و روابط انسانی را تعریف می کند.

@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
کسی چه می‌داند در این لحظه که من با دلسردی کلمات را پشتِ سرِ هم می‌گذارم تو چه حال و روزی داری ؟
عزیزم، زندگی خیلی بی‌مقدار است، و فقط کسی که می‌داند چطور با شلاق واردِ معرکه شود برنده می‌شود...
فقط بخواب، بخواب!
تنها در خواب می‌توان در میانِ ارواحِ نیکوکار بود؛ بیداری زیاد مرگ را به همراه می‌آورد.

#نامه_به_فلیسه
#فرانتس_کافکا

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



وحشتناک است که بخواهی بروی، و نخواهی هیچ جایی بروی...


#سیلویا_پلات
محبوب من!
دست های شما
بوی بهار نارنج می دهد
و صدایتان طعم بهشت
می شود کنار همین احساس
مرا بنشانید تا گلبرگ های زمین را
روی سرانگشتان شما حلقه ببندم
و آهنگ کلامتان را
در قطره های باران بریزم ...
عجیب دلم تنگ شده
تا حوالی عشق بایستم
و برای آن غروب نشسته روی انگشتانتان
خلوتی از ترانه های بی صدا را
در گلوی باد آواز دهم
تا بر تار گیسوان شما بپیچد
محبوب من!
چقدر دلم هوای شانه ی شما را دارد
و شبی که می شود کنار آن نشست
و با سرپنجه ی چنگی
تارهایش را روی اکسیر هوا
در دست نسیم کاشت...



#عرفان_یزدانی


@asheghanehaye_fatima
همین که صدایم می‌کنی
همه چیز این جهان یادم می‌رود
یادم می‌رود که جهان روی شانه‌ی من قرار دارد
یادم می‌رود سر جایم بایستم
پابه‌پا می‌شوم
زمین می‌لرزد...
💙
#عباس_معروفی

@asheghanehaye_fatima