💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_پنجم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما چه صحبتهایی در مورد تداوم جنبش معلمان دارید؟
#فلاحی: چند راهکار به ذهنم میرسد. به گمان من باید آن تشکل با جامعه هدف خود ارتباط گستردهای داشته باشد که در مورد ما بهطور مشخص میشود #جامعه_معلمان. در کنار این ارتباط گسترده جامعه معلمان، افراد دیگری که در مجموعه آموزش و پرورش ذینفع هستند، مثل والدین، دانشآموزان و کسانی که بهنوعی به آموزش و پرورش مربوط میشوند، یک ارتباط گسترده و تبادلنظر میتواند به تداوم آنها کمک بکند. راهکار دیگر این است که با گفتوگو معلمان را جذب بکنند که در باورشان بگنجد که مطالبات خود را از طریق تشکل پیگیری کنند، چون به هر حال در بین جامعه معلمان هستند کسانی که از وضعیت اقتصادی و مالی ناراضی هستند و مشکلاتی دارند ولی این مشکلات را از طریق کار بیشتر و بهطور شخصی دنبال کنند. باید تلاش شود این باور شکل بگیرد که مطالبات خود را از طریق تشکلها پیگیری کنند. باید به افرادی که جذب میشوند، آموزش داده شود و آنها را نسبت حقوق اجتماعی و صنفی خودشان آگاه کنیم. نکته دیگر اینکه هر تشکل صنفی باید تحلیلهای جامعی از شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه داشته باشد و بر اساس یک تحلیل درست بتواند استراتژی درستی برای خودش تبیین کند که در چه زمان به چه نوع عمل و کنشی دست بزند که هزینه متناسب داشته باشد. هدفگذاری در قالب هدفهای کوچک و قابل دسترسی در کوتاه یا میانمدت کمک زیادی به بقای جنبشها میکند.
از این جهت که دسترسی به هدفهای بزرگ ممکن است امید ایجاد نکند چون خیلی دور از دسترس به نظر برسد. ضمن اینکه انرژی و پتانسیل زیادی بخواهد. مهمتر اینکه چون خیلی بزرگ است ممکن است آن دستاوردی که مورد هدف بوده فراهم نشود و دلسردی ایجاد شود، اما یک نکته دیگر به نظر من این است که تشکل زمانی میتواند در کارهایش پیش برود که یک ارتباط متقابلی بین تشکل و حاکمیتی که قرار است پاسخگوی آن مطالبات باشد، وجود داشته باشد.
ما در سالهای اخیر هرچه جلوتر آمدیم، دیدیم این ارتباط متقابل و اعتماد مردم بهویژه به نهادهای حکومتی خیلی کمتر شده است و به هر دلیلی که باشد؛ بیتفاوتی یا ضدیت با منافع مردم یا نبود شایستهسالاری باعث شده این اعتماد متقابل از بین رفته است.
من فکر میکنم یکی از تلاشهایی که باید تشکلها انجام بدهند؛ البته از جانب خودشان، این اعتماد متقابل را ایجاد بکنند؛ مانند برخی حرکتهای اعتراضی در کشورهای اروپایی مثلاً در اوایل قرن بیستم بین نهادهای کارگری که در تضاد با حکومتها بودند. به این رسیدند که اعتماد متقابل باید بین آنها و حکومتها به وجود بیاید. فکر میکنم الآن برای ما هم این یک ضرورت است. تمایل دارم که در این مورد نظر بقیه دوستان را هم بشنوم. من فکر میکنم تشکلها باید سعی کنند از حرکتهایی که واکنشهای تندی را ایجاد میکند، پرهیز کنند و بتوانند هویت و فرهنگ و ادبیات مستقل خودشان را داشته باشند. همه اینها کمک میکند به بقای تشکلها و درنتیجه بقای مطالبهگری معلمان.
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
📌 قسمتهایی از گفتوگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_پنجم
#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی
❓آقای فلاحی شما چه صحبتهایی در مورد تداوم جنبش معلمان دارید؟
#فلاحی: چند راهکار به ذهنم میرسد. به گمان من باید آن تشکل با جامعه هدف خود ارتباط گستردهای داشته باشد که در مورد ما بهطور مشخص میشود #جامعه_معلمان. در کنار این ارتباط گسترده جامعه معلمان، افراد دیگری که در مجموعه آموزش و پرورش ذینفع هستند، مثل والدین، دانشآموزان و کسانی که بهنوعی به آموزش و پرورش مربوط میشوند، یک ارتباط گسترده و تبادلنظر میتواند به تداوم آنها کمک بکند. راهکار دیگر این است که با گفتوگو معلمان را جذب بکنند که در باورشان بگنجد که مطالبات خود را از طریق تشکل پیگیری کنند، چون به هر حال در بین جامعه معلمان هستند کسانی که از وضعیت اقتصادی و مالی ناراضی هستند و مشکلاتی دارند ولی این مشکلات را از طریق کار بیشتر و بهطور شخصی دنبال کنند. باید تلاش شود این باور شکل بگیرد که مطالبات خود را از طریق تشکلها پیگیری کنند. باید به افرادی که جذب میشوند، آموزش داده شود و آنها را نسبت حقوق اجتماعی و صنفی خودشان آگاه کنیم. نکته دیگر اینکه هر تشکل صنفی باید تحلیلهای جامعی از شرایط سیاسی و اقتصادی جامعه داشته باشد و بر اساس یک تحلیل درست بتواند استراتژی درستی برای خودش تبیین کند که در چه زمان به چه نوع عمل و کنشی دست بزند که هزینه متناسب داشته باشد. هدفگذاری در قالب هدفهای کوچک و قابل دسترسی در کوتاه یا میانمدت کمک زیادی به بقای جنبشها میکند.
از این جهت که دسترسی به هدفهای بزرگ ممکن است امید ایجاد نکند چون خیلی دور از دسترس به نظر برسد. ضمن اینکه انرژی و پتانسیل زیادی بخواهد. مهمتر اینکه چون خیلی بزرگ است ممکن است آن دستاوردی که مورد هدف بوده فراهم نشود و دلسردی ایجاد شود، اما یک نکته دیگر به نظر من این است که تشکل زمانی میتواند در کارهایش پیش برود که یک ارتباط متقابلی بین تشکل و حاکمیتی که قرار است پاسخگوی آن مطالبات باشد، وجود داشته باشد.
ما در سالهای اخیر هرچه جلوتر آمدیم، دیدیم این ارتباط متقابل و اعتماد مردم بهویژه به نهادهای حکومتی خیلی کمتر شده است و به هر دلیلی که باشد؛ بیتفاوتی یا ضدیت با منافع مردم یا نبود شایستهسالاری باعث شده این اعتماد متقابل از بین رفته است.
من فکر میکنم یکی از تلاشهایی که باید تشکلها انجام بدهند؛ البته از جانب خودشان، این اعتماد متقابل را ایجاد بکنند؛ مانند برخی حرکتهای اعتراضی در کشورهای اروپایی مثلاً در اوایل قرن بیستم بین نهادهای کارگری که در تضاد با حکومتها بودند. به این رسیدند که اعتماد متقابل باید بین آنها و حکومتها به وجود بیاید. فکر میکنم الآن برای ما هم این یک ضرورت است. تمایل دارم که در این مورد نظر بقیه دوستان را هم بشنوم. من فکر میکنم تشکلها باید سعی کنند از حرکتهایی که واکنشهای تندی را ایجاد میکند، پرهیز کنند و بتوانند هویت و فرهنگ و ادبیات مستقل خودشان را داشته باشند. همه اینها کمک میکند به بقای تشکلها و درنتیجه بقای مطالبهگری معلمان.
https://tttttt.me/ksmtehran1/188
#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
Telegram
..