کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
2.06K subscribers
8.5K photos
948 videos
59 files
3.78K links
ارگان رسمی کانون صنفی معلمان ایران(تهران)

بازتاب‌دهنده مواضع و خبرهای کانون صنفی معلمان ایران (تهران)
@Ertebat_Ba_KSMtehran
Download Telegram
💠 #گفت_و_گو

📌 #صدایی_در_سکوت_خیابان

🔺گفت‌وگویی در چیستی و چگونگی مطالبات معلمان با حضور #سعید_مدنی، #محمدتقی_فلاحی، #محمد_حبیبی و #لطف‌الله_میثمی

#بخش_یکم

#سعید_مدنی: جنبش‌های اجتماعی از دید برخی متفکران سه ویژگی دارند: هویت؛ موضوع مبارزه؛ و چشم‌انداز یا مدل اجتماعی. برای نمونه جنبش معلمان هویت صنفی، سیاسی و اجتماعی و حتی هویت طبقاتی دارد و بیشتر آن را طبقات متوسط و فرودست تشکیل می‌دهند. همچنین موضوعی برای چالش دارد؛ یعنی به‌طور مشخص در حال حاضر مطالبات صنفی دارد. از همه مهم‌تر اینکه چشم‌انداز یا مدل اجتماعی هم دارد، یعنی به‌تدریج تصویری از وضعیت ایده‌آل و مطلوب در جامعه و جنبش معلمان شکل گرفته که در حال حاضر پای صحبت هر معلمی هم بنشینید می‌تواند توضیح دهد که وضعیت ایده‌آل نسبت به وضع موجود چه مختصاتی دارد. چارلز تیلی از زاویه دیگری به جنبش‌ها می‌نگرد و می‌گوید جنبش‌ها حاصل‌ضرب چهار ویژگی هستند، این چهار ویژگی در هم ترکیب می‌شوند و جنبش‌ها را ایجاد می‌کنند: نخست ارزشمندی آن است. ارزیابی‌هایی که از جامعه ایران شده در طول سال‌های گذشته به‌تدریج مرجعیت معلمان در کل جامعه ایران ارتقا پیدا کرده و در سال‌های اخیر بیشتر شده است؛ دوم، وحدت است، یعنی این مجموعه‌ای که کنش اعتراضی می‌کنند، نمادها و ویژگی‌های مشترک دارند که از نشانه‌های جنبش است؛ سوم، افرادی که بدنه اجتماعی جنبش باشند و پای بیانیه‌ها را امضا می‌کنند یا در تجمع شرکت می‌کنند و جنبش معلمان در سطح ملی از آن برخوردار است؛ و چهارم، تعهد، یعنی مقاومت و ازخودگذشتگی، کمک و همیاری. می‌بینیم که کنش اعتراضی معلمان چهار ویژگی ارزشمندی، تعداد، وحدت و تعهد را دارد که قطعاً می‌شود به آن عنوان جنبش اجتماعی را داد.

#محمدتقی_فلاحی : نهادهای معلمان در بدو شکل‌گیری سعی کردند با دسته‌بندی و انسجام‌بخشی به مطالبات قشر فرهنگی از طرق مختلف بتواند آن‌ها را مطرح و پیگیری بکند. در این مسیر تشکل‌ها و نهادهای صنفی و مشخصاً کانون صنفی معلمان و بعد شورای هماهنگی از روش‌هایی مانند گفت‌وگو و رایزنی با نهادهای وابسته به قدرت مثل مراکز تصمیم‌گیری وزارت آموزش ‎و پرورش و نهادهای وابسته به ریاست‌جمهوری و کلاً دولت استفاده کردند. معلمان با توضیح و تشریح مسائل و مشکلات خود به این نهادها، سعی کرده‌اند با آن‌ها کار توضیحی کنند. روش‌های دیگری نیز وجود داشته است، نظیر مطرح کردن مسائل در نشریات و رسانه‌های مختلف به‌عنوان یکی از راه‌های بردن مسائل آموزش و پرورش به‌طور عام و معلمان بهطور خاص به سطح عمومی جامعه، نوشتن نامه‌های سرگشاده یا سربسته به مسئولان و البته در کنار همه این‌ها تجمع، تحصن و اعتصاب در مدرسه‌ها و محل کار.

#محمد_حبیبی: من مطالبات معلمان را به دو بخش تقسیم می‌کنم. یک بخش مطالباتی است که به‌وسیله همه معلمان نمایندگی می‌شود و بخش دیگر مطالبات را نخبگان جامعه و معلمان نمایندگی می‌کنند. بحث معیشت و تأمین بیمه‌های اجتماعی کمبود امکانات و تجهیزات در مدارس این‌ها مطالباتی است که همه معلمان از آن‌ها حمایت می‌کنند و درواقع جزئی از آن مطالبات معیشتی است، هم تشکل‌های صنفی، هم افرادی که در این تشکل‌ها فعالیت می‌کنند، هم معلمان فعال رسانه‌ای و هم کلیت جامعه معلمین پشت این مطالبات و حامی این بخش از مطالبات هستند. این مطالبات عمومی است و بخش دیگر عمدتاً توسط تشکل‌های صنفی فرهنگیان یا آن بخش از معلمانی که فعالیت‌های رسانه‌ای دارند و افرادی که به‌نوعی در درون این تشکل‌ها فعالیت دارند که اصطلاحاً به آن می‌گویم بخش نخبگی معلمان؛ (نخبگی را منظر کنشگری اجتماعی می‌گویم نه از منظر معرفتی) دنبال می‌شود. مطالباتی مانند مخالفت با خصوصی‌سازی آموزش یا دفاع از آموزش رایگان و کیفیت آن و مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از حقوق دانش‌آموزان.

#لطف‌الله_میثمی : حرکت کارگران به نظر من حرکت موفقی بوده است. آن‌ها مخالف مقاطعه‌کاران هستند. می‌گویند این‌ها بیمه را یک‌ماهه تمدید می‌کنند که بتوانند اخراج بکنند و این مغایرت با قانون کار دارد. این‌ها می‌توانند روی این خواسته بایستند و شعارشان هم محدود بود و موفق هم شدند. یا چهار ماه حقوق نگرفتیم و باید حقوق ما را بدهند و موفق هم شد. اصلاً آمدند گفتند که این خصولتی درست نیست و باید برگردد به دولت چیزی که با یک تفسیر مغایر قانون از اصل ۴۴ صورت گرفته بود، توانستند به دولت برگردانند و موفق شوند. ما در شرایطی که ابرچالش زیاد داریم و همه‌چیز سیاسی محسوب می‌شود، وظیفه نیروهای کنشگر این است که حرکت‌ها را به حرکت‌های صنفی تقلیل بدهند تا دستاورد بیشتر داشته باشیم.

📌منبع: چشم‌انداز ایران شماره ۱۳۱

@cheshmandaz_iran

لینك بخش اول:‌ https://bit.ly/34Lf00k

#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #گزارش

🔺رتبه‌ها را محدود کردند تا با بودجه تطبیق پیدا کند؛ معلم را مقابل معلم قرار دادند
رتبه‌بندی معلم‌ها بعد از سال‌ها انتظار اعلام شد، اما نتایج آن نتوانست انتظار قریب به ده سال را برآورده کند، شش معلم در گفت گفت‌وگو با خبرآنلاین به کم و کیف قانون رتبه‌بندی و ارزیابی‌های انجام شده پرداختند، آن‌ها معتقدند شیوه و البته کیفیت ارزیابی‌ها مناسب نبوده است.

#بخش_اول

مظاهر گودرزی: رتبه‌بندی معلمان اعلام شد، چیزی‌که بخش بزرگی از جامعه معلم‌ها قریب به ۱۰ سال منتظر آن بودند، از بازخوردها معلوم است این انتظار ۱۰ ساله به کام آن‌ها نشده، طوری‌که حالا تعداد زیادی از معلم‌ها به رتبه‌ای که برای‌ آن‌ها ارزیابی شده اعتراض دارند، اگرچه درِ اعتراض باز و فرصت آن ایجاد شده است اما برخی چندان چشم امیدی به آن ندارند، می‌گویند: «فرصت اعتراض فقط برای بازبینی مجدد مدرک‌های ارسالی است و اجازه تکمیل یا جابه‌جایی مدارک بارگذاری شده وجود ندارد.»

به‌گفته محمدرضا نیک‌نژاد، یکی از معلم‌هایی که با خبرآنلاین گفت‌وگو کرد: «از ۹۰۰ هزار معلم فقط هزار نفر رتبه پنج شدند.» به تعبیر صفیه بسیم، دیگر معلمی که با خبرآنلاین گفت‌وگو کرد: «اگر ما واقعا شایستگی معلم بودن نداشتیم وزارتخانه بیاید پاسخ بدهد ما برچه اساسی سی سال در این آموزش‌وپرورش تدریس داشتیم و فرزندان کشور را آموزش دادیم.»
اعلام رتبه‌بندی معلم‌ها و اعتراض بخش زیادی از این جامعه به نتایج رتبه‌بندی سبب شد با تعدادی از آن‌ها به‌گفت‌وگو بنشینیم، نرگس ملک‌زاده، علی بهشتی‌نیا، نسرین محمدباقری، محمدرضا نیک‌نژاد، صفیه بسیم و حفیظ‌الله مشهور معلم‌هایی بودند که در گفت‌وگویی به بیان دیدگاه‌های خود درباره نتایج و روند رتبه‌بندی معلم‌ها پرداختند.
هرکسی امتیاز پایینی آورده می‌گویند مدیر مدرسه امتیاز کمی داده است...

🔹 نرگس ملک‌زاده، معلم

ابتدا «نرگس ملک‌زاده» درباره قانون رتبه‌بندی گفت: «دولت‌های مختلف معلم‌ها را بر سر رتبه‌بندی بازی دادند، چیزی‌ هم که در دولت سیزدهم اجرا شد مدنظر معلم‌ها نبود، شیوه‌نامه‌ها و آیین‌نامه‌های بسیار سخت‌گیرانه‌ای طراحی کردند تا همان اندک امیدی که معلم‌ها به رتبه‌بندی داشتند از بین برود. اوایل که بحث رتبه‌بندی معلم‌ها مدنظر بود بیشتر دنبال افزایش کیفیت آموزش بودند تا در کنار افزایش منزلت اجتماعی معلم‌ها مشکلات اقتصادی آن‌ها هم حل شود، تحقق این موارد بسیار سخت است اما ما گمان می‌کردیم که می‌شد توازنی میان این سه ایجاد کرد که انجام نشد.»
او ادامه داد: «اصل رتبه‌بندی مورد قبول است، اما نه‌چیزی که الان دارد اجرا می‌شود، ما معلم‌ها قبول داریم که سنجش شایستگی و صلاحیت حرفه‌ای برای‌مان انجام شود اما این روشی که رتبه‌بندی در ایران انجام شد رتبه‌بندی مدنظر ما نبود. در رتبه‌بندی می‌خواستند معلم‌ها را بسنجند اما هیچ معلمی از قبل به معیارهای سنجش آگاه نبود، منِ معلم اگر بخواهم از دانش‌آموزان امتحان بگیرم از قبل به آن‌ها می‌گویم چه فصل‌هایی موضوع امتحان است اما در بحث سنجش رتبه‌بندی ما از قبل هیچ اطلاعی درباره آیین‌نامه‌ها و شیوه‌نامه‌های سنجش نداشتیم، حتی بعد از بارگذاری مدارک نمره بندها تغییر می‌کرد، طوری‌که مثلاً اگر یک بندی موقع بارگذاری مدرک ۱۰ امتیاز داشت بعداً متوجه شدیم امتیاز آن بند تغییر کرده و مثلاً به شش امتیاز کاهش پیدا کرده است.»
این معلم درباره نحوه ارزیابی‌ها بیان کرد: «یکی از ایرادات این بود که برخی از موارد ارزیابی مصداق دقیق و عینی نداشتند، مثلاً در مورد بخش شایستگی‌های عمومی این‌گونه بود، بندهای این بخش را خود معلم‌ها باید به شیوه خوداظهاری تکمیل می‌کردند اما در نهایت ارزیاب‌ها نمرات این بخش را کاهش دادند. به‌نظرم معلم‌هایی نمره کامل گرفتند که توانستند مدارک خودشان و بخشی که باید آن‌ها را بارگذاری می‌کردند، مهندسی کنند، شاید خیلی از معلم‌هایی که الان رتبه پایین دارند، به‌انداره معلمی که رتبه بالا گرفته مدرک و سند داشتند اما به‌خوبی نمی‌دانستند که هر مدارک را باید در کدام بخش‌ بارگذاری کنند، لذا باید آموزش‌های لازم داده می‌شد. از طرفی تکمیل بخش‌هایی از پرونده معلم‌ها باید توسط مدیران مدارس تکمیل می‌شد، الان هم هرکسی امتیاز پایینی آورده و اعتراض دارد به او می‌گویند مدیر مدرسه به شما امتیاز کمی داده است، در واقع معلم را مقابل معلم قرار می‌دهند.»
ملک‌زاده گفت: «در تغییرات اخیر سامانه به‌جای اعتراض به نمره رتبه‌بندی گزینه بازبینی وجود دارد، استنباط ما این است که دیگر امکان بارگذاری مدرک جدید برای همکاران وجود ندارد و درصورت ثبت اعتراض تنها همان مدارک قبلی مجدد بازبینی می‌شود. درحالی‌که باید به معلم‌ها امکان بارگذاری و اصلاح مدارک داده شود.»
🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #گزارش

🔺 گفتگو با شش معلم درباره نحوه اجرای رتبه‌بندی

#بخش_دوم

🔹 علی بهشتی‌نیا

او با بیان این‌که ابتدا باید حقوق معلم‌ها همسان‌سازی می‌شد و بعد رتبه‌بندی آن‌ها انجام می‌شد به قانون رتبه‌بندی نقد وارد کرد و گفت: «یک سوال کلی همین ابتدا وجود دارد، آن‌هم این‌که رتبه‌بندی معلم‌ها ضرورتی داشت یا نه؟ نزدیک به ۱۰ سال از شروع بحث رتبه‌بندی می‌گذرد، در این طرح افزایش کیفی فرآیند تعلیم و تربیت، حفظ کرامت و منزلت اجتماعی معلم‌ها و معیشت آن‌ها مورد توجه بود. من از ابتدا با اصل قانون رتبه‌بندی مخالفم، چراکه اگر قرار بود با کمک رتبه‌بندی معیشت معلم‌ها هم‌سان‌سازی شود اول باید هم‌سان‌سازی انجام می‌شد و بعد رتبه‌بندی صورت می‌گرفت، یعنی ابتدا حقوق معلم‌ها با سایر کارکنان دولت برابر می‌شد و بعد نظام ارزشیابی برای معلم‌هایی که برای ارتقا کیفیت آموزش وقت می‌گذارند طراحی می‌شد. لذا اصل رتبه‌بندی با وضعیت فعلی اصلاً نباید اجرا می‌شد.»
در بخش شایستگی‌های عمومی می‌خواهند باورها، نگرش‌ها، اعتقادات، رفتار مبتنی بر نظام ارزشی فرهنگی اخلاقیِ جامعه اسلامی را اندازه‌گیری کنند، من هنوز نمی‌دانم معلم چه‌کاری باید انجام دهد که اعتقادات و رفتارش قابل اندازه‌گیری باشد؟
وی ادامه داد: «اما با این حال فرض کنیم قانون رتبه‌بندی با همین وضعیت باید اجرا شود، اجرای این قانون ایراداتی دارد، نخست این‌که ما یک بودجه کلانی را از سال ۱۳۹۰ برای به تعویق انداختن طرح از دست دادیم، جدا از بودجه قانون رتبه‌بندی یک کپی از سند تحول بنیادین است، آن‌جا هم یکسری واژه‌ها وجود دارد که هیچ‌کدام متر و اندازه ندارند و قابل اندازه‌گیری نیستند، درهمین قانون هم ما واژگانی داریم که قابل اندازه‌گیری و ارزیابی نیستند، مثلاً در بخش شایستگی‌های عمومی می‌خواهند باورها، نگرش‌ها، اعتقادات، رفتار مبتنی بر نظام ارزشی فرهنگی اخلاقیِ جامعه اسلامی را اندازه‌گیری کنند، من هنوز نمی‌دانم معلم چه‌کاری باید انجام دهد که اعتقادات و رفتارش قابل اندازه‌گیری باشد؟ اصلاً متر و اندازه‌گیری این اعتقادات چیست؟ همچنین بخشی دیگری با عنوان فعالیت جهادی معلم‌ها وجود دارد، اگر تعریف جهادی این باشد که معلم‌ها خارج از وقت خودشان زمانی برای مدرسه و دانش‌آموز اختصاص می‌دهند، معلم‌ها سال‌ها است این کار را انجام می‌دهند اما جایی فعالیت آن‌ها مستندسازی نشده است، وقتی مستندی وجود ندارد چطور یک معلم می‌تواند فعالیت جهادی خود را در سامانه بارگذاری کند، لذا بسیاری از بندها در بخش شایستگی‌های عمومی قابل اندازه‌گیری نیست. در مجموع فقط دو موردِ سنوات و مدرک تحصیلی قابل اندازه‌گیری هستند.»
او بیان کرد: «متاسفانه ارزیابی‌ها فله‌ای انجام شده است، در قانون رتبه‌بندی چهار بخش اصلی وجود دارد که شامل شایستگی‌های عمومی، شایستگی‌های تخصصی، شایستگی‌های حرفه‌ای و تجربه می‌شود، زیرعنوان این چهار بخش ۲۰ عنوان فرعی وجود دارد، برای هر عنوان فرعی حدود سه الی چهار مدرک باید بارگذاری می‌شد، توجه کنید چه حجم عظیمی از مدارک باید توسط معلم‌ها تهیه و بارگذاری می‌شد، آیا در این زمان محدود ارزیابان می‌توانند حجم زیاد مدارک را ارزیابی کنند؟ به نظر من قطعاً خطای زیادی در ارزیابی‌ها وجود داشته و نمونه‌های آن را شاهد هستیم، همکاری داریم که معاون پژوهشی بوده، سند تحول بنیادین را به مدیران تدریس می‌کرده، الان در بخش تسلط به اسناد بالادستی نمره نگرفته است، یعنی کسی‌که به دیگران اسناد را تدریس می‌کرده در این بخش نمره نگرفته است.»
بهشتی‌نیا گفت: «با توجه به فرآیند ارزیابی معلم‌ها، از این به بعد معلمی که باید کار تدریس را انجام می‌داد باید بیفتد دنبال مدرک و تقدیرنامه، مثلاً در بندها آمده که شرکت در مسابقات ورزشی و رویدادها نمره دارد، اساساً کار معلم علمی است و اگر ورزش می‌کند برای خودش ورزش می‌کند، چه لزومی دارد شرکت در مسابقات ورزشی نمره‌ای به نمره رتبه‌بندی معلم‌ها اضافه کند. یک چرخه معیوب در قانون رتبه‌بندی معلم‌ها وجود دارد، مثل بازی مار و پله‌ای است که خانه پایانی ندارد، اگر هدف انگیزه و تشویق است باید رتبه‌های بالاتر از ۵ هم وجود می‌داشت.»
او در پایان بیان کرد: «ارزیاب‌ها در نتیجه ارزیابی تاثیرگذار بوده‌اند، ممکن است نتیجه بررسی یک پرونده از یک ارزیاب به ارزیاب دیگر تغییر کند، اگرچه وزارتخانه گفته بود ارزیاب‌های ما دوره دیده‌اند اما مدل‌های ارزیابی طوری بود که کسی نمی‌تواند رفتار حرفه‌ای داشته باشد، وقتی مدل ارزیابی طوری هست که موارد قابل اندازه‌گیری نیست یک ارزیاب چطور می‌تواند ارزیابی درستی داشته باشد.
اصلاً یک ارزیاب از کجا می‌داند ویژگی‌های شخصیتی من چگونه است، ضمن این‌که مشخص نکردن ارزیاب‌ها به ابهام ماجرا اضافه می‌کند.»

لینک بخش اول:

https://tttttt.me/KSMtehran/13039

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
💠 #نگاه_کارشناس

🔺سرمایۀ اجتماعی: چسب سازمان جنبش‌ها

#سعید_مدنی

#بخش_اول

در تعاریف اولیه، سرمایۀ اجتماعی برابر بود با «حسن نیت، رفاقت، همدردی و تبادلات اجتماعی در بین افراد و خانواده‌ها، دارایی‌هایی معنوی‌ که در زندگی روزانۀ مردم بسیار مهم و بنیان واحد اجتماعی هستند». بعدها از این اصطلاح برای تأکید بر اهمیت شبکه‌های مردمی در شهرها استفاده کردند و سرمایۀ اجتماعی را «شبکه‌های اجتماعی فشرده‌ای» می‌دانستند که در محدوده‌های قدیمی شهری، در مقایسه با عوامل نهادهای رسمی مانند پلیس و نیروهای انتظامی، مسئولیت‌پذیری بیشتری درمورد حفظ نظافت، عدم وجود جرم و جنایت خیابانی و دیگر تصمیمات مرتبط با بهبود کیفیت زندگی از خود نشان می‌دهند. به نظر پیر بوردیو، سرمایۀ اجتماعی «مجموع منابع بالفعل و یا بالقوه‌ای را در‌بر‌می‌گیرد که به مالکیت یک شبکۀ پایدار متصل است».
 
با نظریه‌پردازی‌های بعدی دربارۀ سرمایۀ اجتماعی، این مفهوم گسترش بیشتری یافت. از‌جمله چنین تعریف شد: مجموعه‌ای از منابع، ساختارها و نظامات اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکه‌هایی که می‌توانند کارایی جامعه را از‌طریق تسهیل فعالیت هماهنگ بهبود بخشند.
 
سرمایۀ اجتماعی به‌مثابه علقه‌ها، تعلقات و گره‌هایی است که بافت اجتماعی را استحکام می‌بخشد. برخی تصور می‌کنند این تعلقات را باید تنها در راه‌پیمایی‌ها و تظاهرات خیابانی جست‌وجو کرد. اگرچه در کنش‌های جمعی می‌توان ارزش‌ها و روابط جدید را به‌فراوانی یافت، در‌عین‌حال پیوند‌ها در هنگام بروز و شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی خصوصاً جنبش‌های اجتماعی جدید فراتر می‌رود و به‌تدریج آثار آن در همۀ جوانب زندگی آشکار می‌شود. درست به همین دلیل این جنبش‌ها را «جنبش‌های سبک زندگی» نامیده‌اند.
 
از دیگر تعاریف رایج سرمایۀ اجتماعی می‌توان به تعریف پورتس اشاره کرد. وی بیان می‌دارد اجماع روزافزونی برای پذیرش این نکته وجود دارد که سرمایۀ اجتماعی به قابلیت کنشگران برای حفظ منافع خود از‌طریق عضویت در شبکه‌های اجتماعی و یا سایر ساختارهای اجتماعی اشاره می‌کند. به‌عبارت‌دیگر، سرمایۀ اجتماعی «توانایی کنشگران است برای تأمین منافع که ناشی از عضویت آن‌ها در شبکه‌های اجتماعی و دیگر ساختارهای اجتماعی است».
 
تأکید بر مفهوم «شبکه» به‌عنوان مسئله‌ای کلیدی در تعریف سرمایۀ اجتماعی در تعاریف دیگر نیز مشاهده می‌شود.‌ در مقابل رویکرد شبکه‌ای به سرمایۀ اجتماعی، برخی دیگر از صاحب‌نظران با وارد کردن مفاهیم کلیدی دیگری همچون «هنجار» و «اعتماد» سعی کردند تعریفی جامع‌تر ارائه دهند. در این دسته از تعاریف، سرمایۀ اجتماعی شامل مؤلفه‌های شبکه­‌های روابط اجتماعی، هنجارهای اعتماد و رابطۀ متقابل است. این مؤلفه‌ها در پیوند با یکدیگر جامعۀ مدنی را حفظ می­‌کنند و افراد را قادر می­‌سازند برای منافع متقابل تلاش کنند.
 
با‌وجود تعاریف متفاوت از مفهوم سرمایۀ اجتماعی، برخی نتیجه‌گیری‌ها در‌بارۀ محدوده و معنای آن امکان‌پذیر است. می‌توان نقاط اشتراک برخی از تعاریف را در سه مؤلفه خلاصه کرد:
۱) بیشتر پژوهشگران توافق دارند که شبکه‌های اجتماعی و هنجارهای اجتماعی، عناصر کلیدی سرمایۀ اجتماعی هستند. در این زمینه باید مجدداً تأکید کرد که جنبش‌های اجتماعی نیز متکی به شبکه‌ای از روابط و ارزش‌های پذیرفته‌شده هستند و از‌این‌جهت سرمایۀ اجتماعی درون آن‌ها بسیار غنی است.
 
۲) اکثر صاحب‌نظران بر «اعتماد» به‌عنوان عنصر پایۀ سرمایۀ اجتماعی و یا شاخصی دقیق برای سنجش میزان سرمایۀ اجتماعی در اجتماع تأکید کرده‌اند. جنبش‌های اجتماعی نه‌تنها از منبع غنی اعتماد و اطمینان در سطوح مختلف جنبش برخوردارند، بلکه از آن فراتر خود تولید‌کنندۀ اعتماد هستند و حوزه‌های جدیدی در این زمینه ایجاد می‌کنند.
 ۳) بسیاری از محققان سرمایۀ اجتماعی را منبعی می‌دانند که افراد می‌توانند برای دستیابی به‌ هدف‌های خاص خود از آن استفاده کنند. گفته شده در‌حالی‌که سرمایۀ اقتصادی در حساب‌های بانکی افراد و سرمایۀ انسانی در درون سر آنان است، سرمایۀ اجتماعی ذاتاً در ساختار ارتباطات آن‌هاست. برای داشتن سرمایۀ اجتماعی، فرد باید با دیگران مربوط باشد و این دیگران‌اند، و نه خود او، که منبع واقعی نفع وی هستند. جنبش‌های اجتماعی سرشار از روابطی هستند که به افراد اطمینان و امنیت می‌دهند.

...ادامه دارد
https://tttttt.me/httpsksmtehran2/171

🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran