#چهارم_ژوئن
#خشونت
#کودکان
خشونت زیستیـگفتمانی علیه کودک در مداخلات جنسیتی
✍️ به قلم مريم رحمانيان
💢مقدمه
چهارم ژوئن، روز جهانیِ کودکانِ بیگناهِ قربانیِ خشونت، فرصتی است برای بازاندیشی دربارﮤ اشکالِ پنهان، ساختاری و نظاممندِ خشونت که کودکان امروز، بیآنکه همواره قابلِمشاهده باشد، در معرض آن قرار دارند. درحالیکه توجه عمومی اغلب معطوف به جنگ، فقر یا آزارِ جسمی است، نوعی دیگر از آسیب در حالِ گسترش است که با ظاهرِ مراقبت، همراهی و آزادی، خود را مشروع جلوه میدهد: مداخلاتِ پزشکیِ زودهنگام با هدفِ تغییرِ جنسیت در کودکان. این مداخلات، که تحت عنوانِ «درمانهای تأییدی» (gender-affirming care) شناخته میشوند، شاملِ استفاده از داروهایِ توقفِ بلوغ، تجویزِ هورمونهایِ متقاطع، و در برخی موارد، انجامِ جراحیهایِ غیرقابلِ بازگشت است؛ اقداماتی که بهطورِ فزایندهای با پرسشهایِ علمی، اخلاقی، روانشناختی و انسانی مواجه شدهاند.[۱]
در این پژوهش، بر این دیدگاه تأکید میشود که آنچه امروزه در گفتمانهای رایج با عنوان «هویت جنسیتی» در دوران کودکی معرفی میشود، نه لزوماً بازتاب یک ساختار زیستی یا عصبی پایدار بلکه اغلب واکنشی ناپایدار، گذرا و متأثر از زمینههای محیطی، الگوبرداری فرهنگی و بازنماییهای رسانهای است. تجربههایی که گاه پیش از رسیدن کودک به بلوغ روانی و شناختی، بهاشتباه بهعنوان «هویت قطعی» در نظر گرفته میشوند.
✍️ این مقاله با رویکردی میانرشتهای، تلاقی سه سطح اصلی را بررسی میکند:
🟠 ۱) تحلیل زبانشناختی و گفتمانی در ساخت هویت جنسیتی
🟠 ۲) شواهد تجربی و روانشناختی دربارﮤ بلوغ شناختی و تصمیمگیری در کودکان
🟠 ۳) ابعاد اخلاقی و حقوق کودک در مداخلات پزشکی زودهنگام.
هدف این است که نشان داده شود چگونه در غیاب این سهلایۀ ارزیابی، آنچه مراقبت تلقی میشود، ممکن است در عمل، به شکلهایی از خشونت نمادین و ابژهسازی بدل گردد.
مبنای قرار دادن چنین تجربههایی برای تصمیمگیریهای پزشکی، بهجای آنکه همواره نشانۀ مراقبت باشد، ممکن است نشانهای از یک نوع خشونت ساختاری باشد؛ خشونتی که برخلاف خشونت مستقیم یا آشکار، در بستر سیاستها، پروتکلها و رویههای بهظاهر مشروع و حمایتگرانه اعمال میشود - ساختارهایی که، بهجای پشتیبانی از رشد تدریجی و تجربهورزی کودک، نقشهایی از پیشتعریفشده را بر بدن و ذهن او تحمیل میکنند. در این الگو، خشونت نه در ارادۀ افراد خاص بلکه در منطق نهادها و سازوکارهای گفتمانی نهفته است؛ سازوکارهایی که با حذف امکان تردید، تعلیق و بازاندیشی، کودک را بهسوی «تثبیت هویت» سوق میدهند؛ هویتی که ممکن است هنوز در مراحل ابتدایی تکوین روانیـهیجانی باشد.
در چنین شرایطی، كودك ممکن است تحت فشار گفتمان مسلط، با حالتی از «رضایتنمایی» (Consent Simulation) نقش تحمیلشده را بپذیرد – نقشی که نه الزاماً برخاسته از درون بلکه در اثر کنش متقابل با ساختارهای فرهنگی، نهادی و زبانی شکل گرفته است. مطابق با مفهوم خشونت ساختاری در اندیشۀ یوهان گالتونگ (Galtung) [2]، هنگامی که ساختارهای اجتماعی بهگونهای طراحی شوند که مانع از برآورده شدن نیازهای بنیادین انسانی - مانند امنیت روانی، امکان تردید، یا حق بر ناپختگی - شوند، شکلی از خشونت پدید میآید که اغلب دیده نمیشود، اما پیامدهای عمیق و بلندمدت دارد.
❓ پرسش محوری این مقاله آن است که: آیا كودک که از نظر شناختی، عصبشناختی و هیجانی هنوز به مرحلۀ تصمیمگیری آگاهانه نرسیده، میتواند برای مداخلهای برگشتناپذیر رضایت معتبر ارائه دهد؟ و اگر پاسخ منفی است - چنانکه بنابر یافتههای علوم اعصاب (Casey et al.) [3] و روانشناسی رشد اینگونه است - چگونه است که نهادهای درمانی، آموزشی و رسانهای، چنین روندهایی را مشروع میسازند و در مسیر درمان پیشفرض قرار میدهند؟
در سالهای اخیر، هشدارهای فزایندهای از سوی نهادهای تخصصی دربارﮤ پیامدهای این مداخلات منتشر شدهاند. گزارش رسمی Cass Review که به سفارش نظام سلامت بریتانیا (NHS England) تهیه شد، تأکید میکند که رویکرد تأییدی در درمان كودک دارای نارضایتی جنسیتی، فاقد شواهد علمی کافی بوده و میتواند سلامت روانی و جسمی آنها را در معرض آسیب قرار دهد.[4] این گزارش خواستار توقف مسیر درمانیسازی سریع و بازگشت به ارزیابیهای چندلایۀ روانشناختی شده است.
🗣 در همین راستا، انجمن روانشناسی آمریکا (APA) نیز تصریح کرده است که اجماعی علمی دربارﮤ منشأ زیستی یا پایداری گرایشهای جنسیتی در کودکی وجود ندارد، و تصمیمگیریهای مبتنی بر خوداظهاری کودک باید با احتیاط شدید صورت گیرد.[5] همچنین، سازمان جهانی بهداشت (WHO) نیز تغییر جنسیت در دوران کودکی را تنها در شرایط نادر و تحت پروتکلهای سختگیرانه و نظارت بینرشتهای توصیه میکند.[6]
📖 صفحه ۱
👇 ادامه مقاله
🚀 @Zaman_Zohour
#خشونت
#کودکان
خشونت زیستیـگفتمانی علیه کودک در مداخلات جنسیتی
💢مقدمه
چهارم ژوئن، روز جهانیِ کودکانِ بیگناهِ قربانیِ خشونت، فرصتی است برای بازاندیشی دربارﮤ اشکالِ پنهان، ساختاری و نظاممندِ خشونت که کودکان امروز، بیآنکه همواره قابلِمشاهده باشد، در معرض آن قرار دارند. درحالیکه توجه عمومی اغلب معطوف به جنگ، فقر یا آزارِ جسمی است، نوعی دیگر از آسیب در حالِ گسترش است که با ظاهرِ مراقبت، همراهی و آزادی، خود را مشروع جلوه میدهد: مداخلاتِ پزشکیِ زودهنگام با هدفِ تغییرِ جنسیت در کودکان. این مداخلات، که تحت عنوانِ «درمانهای تأییدی» (gender-affirming care) شناخته میشوند، شاملِ استفاده از داروهایِ توقفِ بلوغ، تجویزِ هورمونهایِ متقاطع، و در برخی موارد، انجامِ جراحیهایِ غیرقابلِ بازگشت است؛ اقداماتی که بهطورِ فزایندهای با پرسشهایِ علمی، اخلاقی، روانشناختی و انسانی مواجه شدهاند.[۱]
در این پژوهش، بر این دیدگاه تأکید میشود که آنچه امروزه در گفتمانهای رایج با عنوان «هویت جنسیتی» در دوران کودکی معرفی میشود، نه لزوماً بازتاب یک ساختار زیستی یا عصبی پایدار بلکه اغلب واکنشی ناپایدار، گذرا و متأثر از زمینههای محیطی، الگوبرداری فرهنگی و بازنماییهای رسانهای است. تجربههایی که گاه پیش از رسیدن کودک به بلوغ روانی و شناختی، بهاشتباه بهعنوان «هویت قطعی» در نظر گرفته میشوند.
هدف این است که نشان داده شود چگونه در غیاب این سهلایۀ ارزیابی، آنچه مراقبت تلقی میشود، ممکن است در عمل، به شکلهایی از خشونت نمادین و ابژهسازی بدل گردد.
مبنای قرار دادن چنین تجربههایی برای تصمیمگیریهای پزشکی، بهجای آنکه همواره نشانۀ مراقبت باشد، ممکن است نشانهای از یک نوع خشونت ساختاری باشد؛ خشونتی که برخلاف خشونت مستقیم یا آشکار، در بستر سیاستها، پروتکلها و رویههای بهظاهر مشروع و حمایتگرانه اعمال میشود - ساختارهایی که، بهجای پشتیبانی از رشد تدریجی و تجربهورزی کودک، نقشهایی از پیشتعریفشده را بر بدن و ذهن او تحمیل میکنند. در این الگو، خشونت نه در ارادۀ افراد خاص بلکه در منطق نهادها و سازوکارهای گفتمانی نهفته است؛ سازوکارهایی که با حذف امکان تردید، تعلیق و بازاندیشی، کودک را بهسوی «تثبیت هویت» سوق میدهند؛ هویتی که ممکن است هنوز در مراحل ابتدایی تکوین روانیـهیجانی باشد.
در چنین شرایطی، كودك ممکن است تحت فشار گفتمان مسلط، با حالتی از «رضایتنمایی» (Consent Simulation) نقش تحمیلشده را بپذیرد – نقشی که نه الزاماً برخاسته از درون بلکه در اثر کنش متقابل با ساختارهای فرهنگی، نهادی و زبانی شکل گرفته است. مطابق با مفهوم خشونت ساختاری در اندیشۀ یوهان گالتونگ (Galtung) [2]، هنگامی که ساختارهای اجتماعی بهگونهای طراحی شوند که مانع از برآورده شدن نیازهای بنیادین انسانی - مانند امنیت روانی، امکان تردید، یا حق بر ناپختگی - شوند، شکلی از خشونت پدید میآید که اغلب دیده نمیشود، اما پیامدهای عمیق و بلندمدت دارد.
در سالهای اخیر، هشدارهای فزایندهای از سوی نهادهای تخصصی دربارﮤ پیامدهای این مداخلات منتشر شدهاند. گزارش رسمی Cass Review که به سفارش نظام سلامت بریتانیا (NHS England) تهیه شد، تأکید میکند که رویکرد تأییدی در درمان كودک دارای نارضایتی جنسیتی، فاقد شواهد علمی کافی بوده و میتواند سلامت روانی و جسمی آنها را در معرض آسیب قرار دهد.[4] این گزارش خواستار توقف مسیر درمانیسازی سریع و بازگشت به ارزیابیهای چندلایۀ روانشناختی شده است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏13❤1
💢چهارچوب نظری: بدن، قدرت و تولید هویت در کودک
در بررسی پدیدﮤ تغییر جنسیت در کودکان، تحلیل صرف زیستی، روانپزشکی یا هنجاری کافی نیست. مداخلههای جنسیتی در کودکی، نهفقط کنشهایی پزشکی بلکه فرایندهایی معنادار در بستر گفتمان، قدرت و مشروعیت اجتماعیاند. ازاینرو، چهارچوب نظری این مقاله مبتنی بر نظریههایی است که بدن کودک را نه بهمثابۀ موضوعی زیستی و منفعل بلکه همچون عرصهای زنده از تنش میان دانش، قدرت و هویت درک میکنند.
میشل فوکو در نظریۀ زیستسیاست (biopolitics) نشان داد که بدن انسان – بهویژه بدنهای آسیبپذیر مانند کودکان، بیماران یا زندانیان – چگونه در کانون سیاستهای تنظیم زیست قرار میگیرند. در گذشته، قدرت عمدتاً از طریق سرکوب مستقیم یا مرگ اعمال میشد؛ اما در دوران مدرن، قدرت در قالب مراقبت، سلامت و «عادیسازی» چهرهای موجه به خود گرفته است (Foucault, 1978) [18].
هنگامیکه نهادهای درمانی، آموزشی یا رسانهای، بهجای تسهیل درک زمینهای کودک، در نقش مرجع تغییر یا تأیید عمل میکنند، مداخلۀ پزشکی خود میتواند به ابزار اجرای قدرت گفتمانی بدل شود؛ قدرتی که هدفش نهتنها درمان، بلکه تثبیت نظم معنایی خاصی دربارۀ «جنسیت» است.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤8👏3🥰1
پیر بوردیو در مفهوم خشونت نمادین (Symbolic Violence) نشان میدهد که چگونه گفتمانهای مسلط، بدون نیاز به اجبار فیزیکی، درونیترین لایههای ادراک و تصمیمگیری افراد را شکل میدهند (Bourdieu, 1991) [14]. در بستر بحث جنسیت کودک، عوامل متعددی چون فشار رسانهای، پاداشهای نهادی، و تشویقهای فرهنگی و مشاورهای، ممکن است بهگونهای عمل کنند که کودک احساس کند انتخابش آزادانه است، درحالیکه در واقع، دارد خواست گفتمان را اجرا میکند.
یافتههای علوم اعصاب رشد تأکید دارند که قشر پیشپیشانی مغز - ناحیۀ مسئول تصمیمگیری آیندهنگر، مهار تکانه و ارزیابی پیامدها - تا اواخر نوجوانی و گاه اوایل بزرگسالی کامل نمیشود (Casey et al., 2008) [22]. این یافتهها مبنای پرسشی اساسی در اخلاق پزشکی هستند: آیا کودکی که هنوز توان درک پیامدهای تصمیمات برگشتناپذیر را ندارد، میتواند رضایت معتبری برای چنین مداخلاتی ارائه دهد؟
از این منظر، مفهومی چون «رضایتنمایی» میتواند توصیفگر شرایطی باشد که کودک بهظاهر اعلام رضایت میکند، اما این رضایت، هنوز فاقد بنیان شناختی، هیجانی و آیندهنگر لازم برای تصمیمی غیرقابل بازگشت است.
ژودیت باتلر در نظریۀ پرفورماتیو بودن هویت (Butler, 1990) بیان میدارد که جنسیت، نه یک حقیقت ذاتی بلکه محصول تکرار اعمال، زبان و مناسبات اجتماعی است [25].
از این منظر، زمانیکه کودک در پاسخ به فضای اطراف، جملهای مانند «من ترنس هستم» را بیان میکند، این گفتار ممکن است بازتاب واقعیتی درونی نباشد، بلکه پاسخی به انتظارات زبانیـفرهنگی محیط باشد.
در چنین ساختاری، مداخلات پزشکی (دارو، بلوککنندهها، جراحی) به ابزاری بدل میشوند که از طریق آنها، زبان گفتمان بر بدن حک میشود. به تعبیر باتلر، بدن تنها حامل هویت نیست، بلکه صحنۀ اجرای آن است – و این اجرا، میتواند تحت فشار نظم نمادین و ساختار قدرت شکل گیرد.
💢باکس تحلیلی | دیدگاههای متقابل: میان دو ریسک
در برابر رویکردی که بر ناپختگی شناختی، سوگیری زبانی و فشار گفتمانی تأکید دارد، گروهی از روانپزشکان و کنشگران اجتماعی بر ضرورت «درمان تأییدی» (affirmative care) تأکید میکنند. آنها معتقدند که تعویق در مداخله میتواند به افزایش اضطراب، افسردگی و حتی خطر خودکشی در نوجوانان ترنس منجر شود. مطالعهای مانند Turban et al. (2020) نشان داده است که استفاده از بلوککنندههای بلوغ ممکن است با کاهش نرخ افکار خودکشی و بهبود سلامت روانی همراه باشد [26].
افزون بر این، مدلهای درمانیای چون مدل Hidalgo et al. (2013) نقش والدین، فشار ناشی از مشاهدﮤ رنج کودک، و اضطراب تعویق درمان را از عوامل موجهسازی تصمیمهای درمانی میدانند [27]. در همین راستا، de Vries و Cohen-Kettenis (2012) استدلال میکنند که سلب امکان مداخلۀ زودهنگام میتواند نقض حق تعیین سرنوشت فردی و ایجاد آسیب روانی مضاعف باشد [28].
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7👏5
💢۶. جمعبندی نظری: کودک در تقاطع قدرت، رضایت و گفتمان
برآیند نظریههای بررسیشده، تصویری پدید میآورد از کودک، نه بهمثابۀ تصمیمگیرندهای آزاد، بلکه بهعنوان سوژهای ناپخته که در شبکهای از فشارهای ساختاری و گفتمانهای هدایتشده، موضوع مداخلاتی بهنام مراقبت یا آزادی قرار گرفته است.
از منظر نگارنده، مفهوم «هویت استقراضی» میتواند خلأ مفهومی میان پدیدﮤ رضایتنمایی، ناپختگی شناختی و خشونت نمادین را پر کند و ابزار مناسبی برای تحلیل تقاطع قدرت و نقشپذیری در کودکان باشد. این مقاله با پیشنهاد این مفهوم، بر ضرورت بازنگری در سیاستهای جنسیتی پزشکیشده تأکید میورزد؛ بهویژه دربارﮤ کودکانی که هنوز در مرحلۀ تکوین هیجانی، اخلاقی و شناختی هستند، اما بهگونهای فزاینده در معرض تثبیتهای هویتی گفتمانی قرار میگیرند.
بر همین مبنا، مقاله مفهومی را معرفی میکند با عنوان «هویت استقراضی» (Borrowed Identity): وضعیتی که در آن، کودک پیش از آنکه فرصت کاوش، تردید یا تجربۀ تدریجی برای شکلدادن به خود داشته باشد، در نقش فرهنگیای تثبیت میشود که از او انتظار میرود.
💢باکس مفهومی | «هویت استقراضی»: تثبیت نقش پیش از تجربه
اصطلاح پیشنهادی: هویت استقراضی (Borrowed Identity)
وضعیتی است که در آن، کودک یا نوجوان، پیش از آنکه فرصت تجربهورزی تدریجی، تردید، و رشد شناختیـهیجانی را داشته باشد، نقش هویتی تثبیتشدهای را که توسط گفتمان غالب، نهادهای آموزشی، درمانی یا رسانهای تعریف شده، میپذیرد و بازنمایی میکند؛ نقشی که بیش از آنکه ریشه در خودآگاهی درونی داشته باشد، وامدار ساختارهای اطراف اوست.
• شکلگیری در بستر پاداشهای فرهنگی و بازنماییهای رسانهای؛
• برآمده از ناپختگی شناختی و فشار تطبیقی؛
• فاقد بنیانهای پایدار زیستی، هیجانی یا شناختی؛
• در تضاد با فرایند «خودشناسی تدریجی» در روانشناسی رشد.
• مبتنی بر نظریههای خشونت نمادین (Bourdieu, 1991)، پرفورماتیو بودن هویت (Butler, 1990)، و نارسایی تصمیمگیری شناختی در کودکان (Casey et al., 2008)؛
• مرتبط با مفهوم «رضایتنمایی» (consent simulation) در اخلاق پزشکی.
این مفهوم برای توصیف وضعیتی به کار میرود که در آن، کودک بدون گذر از مراحل لازم برای خودفهمی و بلوغ شناختی، بهدلیل ساختارهای گفتمانی و هنجارهای نمادین، وارد نقش هویتیای میشود که از بیرون بر او تحمیل یا هدایت شده است. نقشپذیری او در این حالت، بیشتر از آنکه نشانۀ خودآیینی باشد، بازتابی از ساختاری است که انتخاب را از پیش تعریف کرده است.
تحلیل اجتماعیـگفتمانی و دادههای تجربی: از بازنمایی تا تثبیت پزشکی
درک پدیدﮤ افزایش مداخلات جنسیتی در کودکان، بدون تحلیل گفتمانهای فرهنگی، رسانهای و آموزشی ممکن نیست. گفتمان جنسیت در دهۀ اخیر، بهویژه در کشورهای غربی، دچار دگرگونی عمیقی شده است: از تلقی «جنسیت» بهعنوان یک وضعیت روانیـبدنی، به فهم آن بهعنوان «هویت اصیل و درونی»؛ و از درک «تفاوت» به ادعای «حقیقت خودبودگی». مفاهیمی همچون «هویت واقعی»، «زندگی اصیل»، یا «ترنس بودن بهمثابۀ شجاعت» فضای معناییای را شکل میدهند که در آن، عدم احساس تطابق با بدن، نه نشانهای از بحران یا مرحلۀ رشدی، بلکه شاخصی از خودآگاهی پیشرفته تلقی میشود (de Graaf et al., 2018) [30].
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤6🕊4💯1
یکی از مهمترین هشدارها در این باره، در گزارش رسمی Cass Review (2022) مطرح شده است. در یکی از پروندههای مستند، که در رسانۀ The Times نیز بازتاب یافت، دختری ۱۱ساله، تنها پس از سه جلسه مشاوره در کلینیک Tavistock، برای دریافت داروی بلوککنندﮤ بلوغ معرفی شد – بدون بررسی روانشناختی ژرف، تحلیل زمینۀ خانوادگی یا ارزیابی توانایی شناختی او برای درک تبعات تصمیم. مادر این کودک، در یک مصاحبۀ رسمی، چنین بیان میکند:
«او هنوز باور داشت که حیوانات اسباببازیاش زندهاند. اما همان زمان، مشاور از او پرسید که آیا از بدن دخترانهاش ناراضی است – و او گفت بله، چون چاق است…» [31]
💢باکس تجربی | پروندﮤ دختر ۱۱ساله: مراقبت یا تعجیل در تثبیت؟
این روایت کوتاه، واجد سه لایۀ تحلیلی مهم است:
این پرونده، بههمراه موارد مشابه، از دلایل تعلیق فعالیت کلینیک Tavistock در سال ۲۰۲۲ توسط نظام سلامت انگلستان (NHS) بوده است. [32]
💢تحلیل نهایی: از رضایتنمایی تا بازتولید خشونت در قالب مراقبت
در چنین شرایطی، آنچه کودک بهعنوان «تصمیم» یا «هویت» بیان میکند، اغلب پاسخی است به پرسشهایی که پیشاپیش در قالبهای گفتمانی برای او ساخته شدهاند.
مداخلۀ پزشکی، در این بافت، نه بر پایۀ فهم درونی کودک بلکه در چهارچوب اجرای نسخهای از نقش اجتماعی مورد انتظار انجام میشود؛ نقشی که در دل خشونت نمادینِ بازتولیدشده توسط نهادها شکل گرفته است.
این مقاله از این فرایند با عنوان «رضایتنمایی ناشی از فشار گفتمانی» یاد میکند: یعنی رضایتی که بهظاهر از کودک صادر میشود، اما در حقیقت، محصول زبانیست که امکان تردید، تأمل، یا تجربه را از او سلب کرده است. [33]
بنابراین، لازم است سیاستگذاران، درمانگران و نهادهای آموزشی به این پرسش اساسی بازگردند: آیا آنچه ما بهنام مراقبت ارائه میدهیم، واقعاً مبتنی بر بلوغ تصمیمگیری کودک است یا بر بازنماییهای تثبیتشدهای که امکان تجربهورزی را از او سلب میکنند؟
💢نقل قول تفسیری | از مشروعسازی خشونت تا انکار رشد کودک
در این راستا، یکی از هشدارهای اخلاقى قابل تأمل را سید احمد الحسن چنین بیان کرده است:
«هیچ تفاوتی نیست میان آنکه فتوا میدهد و میکوشد لذتجویی جنسی از کودک یا نوزاد را قانونی کند، با آنکه از همجنسگرایی و تغییر جنسیت کودکِ سالمجنسی حمایت کرده و آن را مشروع میسازد؛ چراکه همۀ آنها از یک پلیدی واحد دم میزنند. بلکه باید گفت که تجاوز به کودکی، جنایتی بزرگتر است.»[34]
[پاورقی: نقل قول تفسیری است و بازتابدهندۀ نگاه فلسفیـاخلاقی دعوت سيداحمدالحسن دربارﮤ حرمت کودک است.]
💢باکس تحلیلی | خشونت مشروعسازیشده: از لذتجویی تا مداخلۀ هویتی
در نگاه نخست، قیاس میان کسی که لذتجویی جنسی از کودک را قانونی جلوه میدهد، با کسی که تغییر جنسیت کودک را در قالب «مراقبت» یا «هویتیابی» مشروع میسازد، ممکن است افراطی به نظر برسد. اما اگر ساختار درونی این دو پروژه را از منظر روانشناسی رشد، اخلاق پزشکی و تحلیل گفتمان بررسی کنیم، درمییابیم که این دو رویکرد، شباهتهای عمیقی دارند، نه در ظاهر بلکه در بنیانهای شناختی و اخلاقی آنها:
عنصر ساختاری در لذتجویی جنسی از کودک
در تغییر جنسیت کودک ابژهسازی بدن
بدن، ابزاری برای ارضای میل جنسی است
بدن، محمل اجرای ایدئولوژی هویتی است
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏7❤4💯1
کودک «موافقت» میکند
کودک «ابراز هویت کرده» یا «خودش خواسته»
نادیدهگرفتن ناپختگی شناختی کودک بهجای نیازمند حمایت، به سوژﮤ مختار بدل میشود. همین مکانیزم در مداخلات پزشکی نیز تکرار میشود.
مشروعسازی از طریق زبان واژگان «حق»، «آزادی» یا «رضایت» بهکار گرفته میشود. واژگان «هویت»، «تأیید»، «شجاعت» و «رفاه» جایگزین میشود.
در پرتو نظریههای قدرت (فوکو)، خشونت نمادین (بوردیو) و زبان پرفورماتیو (باتلر)، میتوان گفت: «هر دو پروژه، با اتکا بر زبان مشروعساز، خشونتی را اعمال میکنند که در آن، ناپختگی کودک نه مانع، بلکه ابزار توجیه است.»
💢نتیجهگیری | از مراقبت گفتمانی تا خشونت ساختاری
آنچه در نگاه نخست دو تجربۀ کاملاً متفاوت بهنظر میرسد، در سطح ساختار قدرت، زبان و اخلاق، بازتاب یک پدیدۀ واحد است:
اعمال خشونت بر بدن ناپخته، به نام مراقبت.
تحلیل زبانی: از «پرسش سوگیرانه» تا بازتولید هویت گفتمانی
در روانشناسی زبان و تحلیل گفتمان، نوع پرسشگری، نهفقط ابزاری برای کشف، بلکه فرایندی معنادار در ساخت واقعیت است. برای نمونه، سؤالی مانند: «آیا از بدن دخترانهات ناراضی هستی؟»
در ظاهر، ساده و کاوشگرانه است، اما درون آن چندین پیشفرض نهفته است:
از منظر تحلیل گفتمان، این پرسش درون یک ساختار معناساز هدایتشونده جای میگیرد. به تعبیر باتلر (1990)، زبان در اینجا نه بازتاب واقعیت، بلکه ابزار ساختن واقعیت است (performative). کودک، در پاسخ، صرفاً نظرش را بیان نمیکند؛ بلکه وارد نقشی میشود که پیشتر توسط گفتمان طراحی شده است.
این نوع پرسشها، در ادبیات رواندرمانی، پرسشهای سوگیرانه (leading questions) نام دارند؛ پرسشهایی که تجربۀ پاسخدهنده را محدود کرده و جهتدار میسازند (Exner, 2003; Butler, 1990).[35].
تمایز ضروری: رواندرمانی حرفهای در برابر گفتمان گمراهکننده
با این حال، نقد زبان سوگیر نباید به معنای بیاعتمادی مطلق به فرایند درمان باشد. باید میان زبان گفتمانی در فضای رسانهای و آموزشی - که معمولاً با پیشفرضهای ایدئولوژیک همراه است - و روششناسی درمانی حرفهای تمایز قائل شد.
• آزمونهای فرافکن (مانند Rorschach)،
• نقاشیدرمانی و بازیدرمانی،
• مشاهدۀ آزاد در محیطهای طبیعی.
این روشها تلاش میکنند تصویر واقعیتر، سیالتر و چندلایهتری از تجربۀ کودک بهدست آورند، بیآنکه نقش خاصی را بر او تحمیل کنند.
💢جمعبندی نهایی:
زبان، اگر بدون درک پیچیدگی رشد کودک بهکار رود، نه ابزار فهم، بلکه ابزار تثبیت است.
نقد زبان گفتمانیِ سوگیر، ضرورتی نظری و اخلاقی است، اما تنها زمانی اعتبار دارد که با شناخت دقیق از روشهای جایگزین درمانی همراه شود.
💢باکس تحلیلی | از زبان هدایتشده تا تصمیمسازی گفتمانی
در فضای مشاورهای، آموزشی یا رسانهای، کودک نه صرفاً خود را توصیف میکند، بلکه درون ساختارهای زبانی ازپیشتعریفشده فهمیده میشود. این ساختارها تعیین میکنند که چه چیزی «مشکل» تلقی میشود، چه چیزی «نیازمند مداخله» است، و چه پاسخی «شجاعانه»، «درست» یا «پذیرفتنی» محسوب میشود.
در این فضا، واژگان، پاداشها و نحوﮤ پرسشگری جهتدارند. بنابراین، باید پرسید:
آیا کودک واقعاً در حال تصمیمگیری است یا صرفاً در حال ایفای نقشی از پیش طراحیشده توسط زبان و گفتمان غالب است؟
روانشناسی رشد نشان میدهد که توانایی تصمیمگیری آگاهانه، بر اساس ارزیابی پیامدها و درک ساختار زمانی آینده، یکی از آخرین مراحل تکامل شناختی در انسان است. بر پایۀ نظریۀ رشد پیاژه و پژوهشهای نوروساینس معاصر، عملکردهای اجرایی مغز - از جمله مهار هیجان، قضاوت، و ارزیابی خطر - تا حدود ۱۶ تا ۲۱ سالگی به بلوغ کامل نمیرسند (Casey et al., 2008).[36].
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤11💯2👏1
در چنین بستری، پرسش محوری این است که:
نارضایتی کودک از بدن یا جنسیت خود، چگونه باید تفسیر شود؟
بهمثابۀ بحرانی رشدی که نیازمند همراهی است؟
یا بهعنوان نشانهای از هویت پایدار جنسیتی؟
این تمایز، برای سیاستگذاری سلامت روان، اخلاق پزشکی و انتخاب مسیر درمان، حیاتی است. رویکرد محتاطانهتر، میان «وضعیت ناپایدار رشدی» و «هویت تثبیتشده» تمایز مینهد، بهویژه در مواردی که نارضایتی ریشه در اضطراب، تصویر بدنی، تعارضات خانوادگی یا خشونت دارد.
افزون بر این، بازی با نقشهای جنسیتی در کودکی امری رایج و طبیعی است؛ و بنا بر گزارش APA (2021)، بخش زیادی از کودکانی که در سنین پایین نارضایتی جنسیتی ابراز کردهاند، بدون مداخلۀ طبی، در نوجوانی با هویت جنسی مطابق زیستجنس خود سازگار شدهاند.
در بسیاری از پروندههای بالینی، احساسات موقت یا واکنشهای هیجانی کودک، بهسرعت بهعنوان نشانهای از «ترنس بودن» تلقی شدهاند، بدون آنکه زمینۀ عاطفی، خانوادگی یا مراحل رشد روانی او تحلیل شود.
مقالۀ حاضر این پدیده را با مفهوم «رضایتنمایی» (consent simulation) توضیح میدهد:
یعنی وضعیتی که کودک، بهدلیل فشارهای گفتمانی و نظام پاداش فرهنگی، نوعی رضایت سطحی و شرطیشده ابراز میکند؛ اما از منظر روانشناسی رشد و نوروساینس، این «رضایت» نمیتواند مبنای مداخلۀ بازگشتناپذیر باشد.[33]
میان «احساس گذرا» و «هویت پایدار» باید تفکیک نظری و اخلاقی قائل شد.
فضای مشاورهای و درمانی باید امکان تردید، تجربه و رشد تدریجی را فراهم کند، نه آنکه کودک را درون نقشهای تثبیتشدﮤ گفتمانی محصور کند. در غیر این صورت، مداخلۀ زودهنگام، نه به معنای مراقبت بلکه دخالت در مسیر طبیعی تکوین هویت کودک خواهد بود.
💢باکس مفهومی | احساسِ کودک یا تشخیصِ ساختاری؟
▫️ادعای رایج:
برخی درمانگران، برنامههای مدرسهای یا کنشگران رسانهای چنین میگویند:
• «کودکان از همان ابتدا میدانند چه کسی هستند.»
• «اگر کودکی احساس کند در بدن اشتباهی به دنیا آمده، باید به او گوش داد و درمان را آغاز کرد.»
-هویت جنسیتی در کودکان، متغیر و ناپایدار است.
براساس راهنمای APA (2021)، بسیاری از کودکانی که در سنین پایین با نارضایتی جنسیتی شناخته میشوند، در نوجوانی بدون مداخله به هویت زیستی خود بازمیگردند.[37]
-هیچ ژن قطعی برای «ترنس بودن» وجود ندارد.
هیچ ژن قطعی برای «ترنس بودن» یا حتی گرایش همجنسگرایانه وجود ندارد. گرچه هویت جنسیتی با گرایش جنسی متفاوت است، برخی پژوهشهای ژنتیکی مرتبط با گرایش جنسی معمولاً برای اثبات ذاتیبودن بهکار میروند؛ درحالیکه مطالعهای گسترده بر بیش از نیممیلیون نفر نشان داده است که تنها همبستگیهای آماری بسیار ضعیف میان ژنها و گرایش جنسی وجود دارد، و هیچ نشانگر ژنتیکی مشخصی وجود ندارد که بهتنهایی پیشبینیکنندﮤ این گرایش باشد.
(یادداشت: این مطالعه مربوط به گرایش جنسی است، نه هویت جنسیتی، و صرفاً بهعنوان قیاس ساختاری آورده شده است.)
-ساختارهای درمانی، رسانهای و آموزشی میتوانند جهتدهنده باشند.
اگر تنها «ترنس بودن» بهعنوان پاسخ پذیرفتهشده و پاداشدار ارائه شود، کودک ممکن است بهجای کشف درونی، وارد اجرای یک نقش ازپیشتعریفشده شود.
💢تحلیل موردی | نروژ: تغییر جنسیت از پنجسالگی، تضاد با حق ناپختگی
طبق دستورالعمل رسمی Helsenorge، کودکان از پنجسالگی میتوانند با رضایت والدین، تغییر جنسیت قانونی ثبت کنند؛ حتی بدون هیچ مداخله پزشکی: «کودکانی که به سن پنجسالگی رسیدهاند، در صورتی که والدین رضایت دهند، میتوانند درخواست تغییر جنسیت قانونی ثبت کنند.» (Helsenorge, n.d.)[39].
این سیاست در تضاد آشکار با یافتههای روانشناسی رشد و نوروساینس قرار دارد. دادههای موجود (Casey et al., 2008; APA, 2021) نشان میدهند کودک در این سن هنوز فاقد توانایی تمایز میان نقش و هویت، پیشبینی پیامدها، و تثبیت هیجانی است. شکلگیری هویت پایدار جنسی معمولاً در میانه نوجوانی رخ میدهد و نارضایتیهای کودکی اغلب گذرا و محیطمحورند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤6👏4💯1
از منظر بوردیو و فوکو، چنین مداخلاتی شکلی از خشونت نمادین ساختاری هستند؛ چراکه قدرت نهادها میتواند حتی در پوشش مراقبت، نقشهایی تثبیتشده و جهتدار را بر کودک تحمیل کند، بهویژه وقتی ناپختگی، بهجای آنکه محدودیتی اخلاقی باشد، فرصتی برای شکلدهی هویت تلقی شود.
در مقابل، اصل حق بر ناپختگی باید به رسمیت شناخته شود: حقی برای تجربه، تردید، و رشد تدریجی؛ حقی که کودک را از تثبیتهای شتابزده و مداخلات برگشتناپذیر محافظت میکند. این اصل، هم با یافتههای علمی رشدشناختی سازگار است و هم با مادﮤ ۳ کنوانسیون حقوق کودک، که بر اولویت منافع عالی کودک تأکید دارد.
💢نتیجه:
مداخلات پزشکی در زمینۀ هویت جنسیتی باید تنها پس از ارزیابیهای چندلایه روانشناختی، رشدشناختی و عصبی انجام گیرند – نه صرفاً بر پایۀ خوداظهاری گذرا یا رضایت والدین در سنینی که توانایی تفکر آیندهنگر شکل نگرفته است.
💢دفاع از حق ناپختگی در برابر پزشکیسازی هویت کودک
تحلیل این مقاله نشان داد که پدیدﮤ تغییر جنسیت در کودکان، اگر بدون ارزیابیهای ژرف روانشناختی، فهم زمینههای اجتماعی، و توجه کافی به ناپختگی شناختی کودک انجام گیرد، نه مداخلهای درمانی، بلکه شکلی از خشونت ساختاری و نمادین است که در پوشش مراقبت و همدلی ظاهر میشود. مفاهیمی چون هویت استقراضی، رضایتنمایی (Consent (Simulation ، بدن پزشکیشده، و پرفورماتیو بودن هویت نشان میدهند که کودک در بستر فشارهای گفتمانی و پاداشهای فرهنگی، بهسمت ایفای نقشی سوق داده میشود که هنوز توان عصبشناختی، شناختی و هیجانی لازم برای درک پیامدهای آن را ندارد.
▫️در این میان، مفهوم «حق بر ناپختگی» (right to immaturity) بهعنوان یک اصل اخلاقی و رشدشناختی بنیادین مطرح میشود: حقی که به کودک امکان میدهد در فرایند تدریجی رشد، از مداخلات پزشکی بازگشتناپذیر، تثبیتهای گفتمانی، و فشارهای اجتماعی مصون بماند؛ حتی در برابر تمایلات یا رضایت ظاهری خود. این حق، پاسداشت آزادی کودک برای تجربه، تردید، خطا و کشف خویشتن در زمان مناسب است؛ نه ابزاری برای تثبیت نقشهایی که بزرگسالان – آگاهانه یا ناآگاهانه – برای او تعریف کردهاند.
این رویکرد با مادﮤ ۳ کنوانسیون حقوق کودک همراستاست، آنجا که تصریح میشود:
«در همۀ اقداماتی که به کودک مربوط میشود… منافع عالی کودک باید در اولویت قرار گیرد.» (UN Convention on the Rights of the Child, Article 3)[40].
و در نهایت: کودک، بیش از آنکه نیازمند «بازتعریف هویت» باشد، نیازمند فضایی امن برای رشد، تردید و دیر آمدن است. این، حق فراموششدﮤ کودکی است.
💢باکس مفهومی | حق ناپختگی (Right to Immaturity)
حق ناپختگی، حقی رشدشناختی و اخلاقی است که از محدودیتهای طبیعی کودک در تصمیمگیری آگاهانه، درک پیامدهای بلندمدت، و بلوغ عاطفی نشئت میگیرد. این حق، کودک را از مواجهه با مداخلات برگشتناپذیر – مانند تثبیت جنسیتی، تصمیمهای حقوقی و اقدامات پزشکی – محافظت میکند؛ حتی اگر کودک بهظاهر تمایل یا رضایت خود را ابراز کند.
• قشر پیشپیشانی (prefrontal cortex)، مسئول قضاوت و ارزیابی خطر، تا حدود ۲۱ سالگی به بلوغ کامل نمیرسد (Casey et al., 2008) [41].
• تصمیمگیری آگاهانه و آیندهنگر، از آخرین مراحل رشد شناختی است و نیازمند زمان، تجربه، و توانایی تعلیق واکنشهای آنی است.
• دادههای نوروساینس و روانشناسی رشد، بر ناپایداری هویت در دوران کودکی و نوجوانی تأکید دارند.
• مادﮤ ۳ کنوانسیون حقوق کودک (UNCRC): «در همۀ اقداماتی که به کودک مربوط میشود، منافع عالی کودک باید در اولویت قرار گیرد» (United Nations, 1989) [42].
• اعلام رضایت از سوی کودک، تنها در صورتی معتبر است که توانایی درک پیامدها، ثبات هیجانی، و ارزیابی واقعبینانه در او وجود داشته باشد. در غیر این صورت، با پدیدﮤ «رضایتنمایی» (consent simulation) مواجهایم [43].
حق ناپختگی بهعنوان سپری اخلاقیـتحولی، از کودک در برابر گفتمانهایی محافظت میکند که او را شتابزده در نقشهایی تثبیت میکنند که هنوز برای درک آنها آمادگی ندارد.
💢باکس سیاستی | تعارضهای حقوقی و راهکارهای پیشنهادی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7👏4💯1
در بسیاری از منشورهای اخلاق پزشکی کودک، «رضایت والدین» شرط ضروری برای هرگونه تصمیمگیری درمانی محسوب میشود. این اصل، مبتنی بر این پیشفرض است که کودک هنوز از نظر رشد شناختی، هیجانی و آیندهنگرانه، قادر به تصمیمگیری مستقل نیست و والدین موظفاند در جهت «منافع عالی کودک» (best interest of the child) عمل کنند (Beauchamp & Childress, 2019) [44].
اما در سیاست جاری نروژ، تناقضی جدی پدید آمده است: براساس دستورالعمل رسمی Helsenorge، کودکان از پنجسالگی، در صورت رضایت والدین، میتوانند تغییر جنسیت قانونی ثبت کنند – بدون هیچگونه غربالگری روانشناختی، ارزیابی شناختی یا بررسی پیامدهای بلندمدت این تصمیم (Helsenorge, n.d). بهبیان دیگر، والدین میتوانند، حتی بدون مداخله متخصصان رشد کودک، تصمیمی هویتی با اثرات اجتماعی و روانی پایدار برای فرزند خود اتخاذ کنند.
-ممنوعیت مداخلات پزشکی غیرقابل بازگشت برای کودکان زیر ۱۳ سال
مداخلاتی چون بلوککنندههای بلوغ، هورمونهای متقابل و جراحیهای جنسیتی باید، جز در موارد استثنائی و با ارزیابی چندلایۀ روانپزشکی، بهطور کامل ممنوع شوند.
الگو: سیاستهای بازنگریشده در سوئد (2022)، [45] فنلاند (2020) [46] و NHS انگلستان (2022) [47].
-جایگزینی مدل «درمان تأییدی» با «رواندرمانی اکتشافی» (Exploratory Psychotherapy)
مدل اکتشافی تأکید دارد که مداخلات پزشکی نباید پاسخ فوری به خوداظهاری کودک باشند، بلکه ابتدا باید گفتوگوی درمانی، بررسی تعارضهای رشدی و تأمل ساختاری انجام گیرد.
الگو: اصلاحات رواندرمانی فنلاند (2020) و توصیههای Cass Review (2022).[48]
-تنظیم چهارچوب محدودکننده برای محتوای رسانهای و آموزشی دربارۀ هویت جنسیتی در کودکی این سیاست با هدف پرهیز از تثبیت هویتهای جنسیتی پیش از بلوغ شناختی و حفظ فضای تجربی کودک از فشارهای گفتمانی طراحی میشود.
الگو: قوانین آموزش جنسیتی در فرانسه (2021) [49] و مجارستان (2021) [50].
-افزودن اصل «حق بر ناپختگی» به منشورهای اخلاق پزشکی و حقوق کودک
حق ناپختگی، بهعنوان حقی علمی، رشدشناختی و اخلاقی، باید در ارزیابی مشروعیت هر مداخلۀ پزشکی یا هویتی در کودکان لحاظ شود؛ حتی زمانی که کودک رضایت ظاهری خود را اعلام کند.
پیشنهاد نظری این مقاله؛ همراستا با مادﮤ ۳ کنوانسیون حقوق کودک (United Nations, 1989).[51]
-تأسیس نهادهای نظارت اخلاقی مستقل برای بررسی پروندههای مداخلات جنسیتی در کودکان
این نهادها باید از ترکیب تخصصهای روانپزشکی کودک، روانشناسی رشد، حقوق کودک، اخلاق پزشکی و دانش میانرشتهای تشکیل شوند و وظیفۀ ارزیابی همهجانبۀ پروندهها را پیش از هر مداخله بر عهده داشته باشند.
الگو: شوراهای اخلاقی نوجوانان در فرانسه و هلند [51].
-بازتعریف نقش والدین: مشارکت آگاهانه، نه اختیار مطلق
مشارکت والدین در فرآیند درمانی کودک ضروری است، اما نباید جایگزین ارزیابی تخصصی و علمی شود. در غیاب تحلیل رشدشناختی و روانشناختی دقیق، رضایت والدین بهتنهایی نمیتواند معیار مشروعیتبخشی به مداخلات پرخطر باشد (Beauchamp & Childress, 2019) [52].
💢باکس جمعبندی | ناپختگی: نه نقص، بلکه حق
کودک، پیش از آنکه عامل تصمیمگیریهای برگشتناپذیر باشد، انسانی در حال تکوین است. او موجودی در حال رشد است با ظرفیتهایی ناپایدار، حساس و زمینهمند که در چهارچوب نظریههای رشد، اخلاق پزشکی و حقوق کودک، مستحق حفاظت است، نه مداخله.
هر نظام درمانی، آموزشی یا سیاستگذارانهای که این ناپختگی را نادیده گرفته و آن را با رضایت ظاهری جایگزین کند، از قلمرو مراقبت عبور کرده و وارد حوزﮤ تثبیت گفتمانی هویت شده است؛ تثبیتی که ممکن است بازگشتناپذیر و آسیبزا باشد.
خشونت در جهان امروز، دیگر با چهرﮤ مجازات ظاهر نمیشود؛ بلکه با لبخند مراقبت، با پوشش همدلی، و با شعار «شنیدهشدن کودک»…
و در روز جهانی کودکان قربانی خشونت،باید بار دیگر پرسید: آیا زمان آن نرسیده است که از بدن کودک، در برابر گفتمانهای شتابزده، سیاستهای تثبیتگر، و درمانهای غیرقابلبرگشت، محافظت کنیم؟
ومهمتر از آن: آیا کودک حق ندارد تجربه نکند؟ تصمیم نگیرد؟ وصرفاً رشد کند؟
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤10💯2👏1
American College of Pediatricians. (2021). Gender dysphoria in children https://acpeds.org/position-statements/gender-dysphoria-in-children
American Psychological Association. (2021). Guidelines for psychological practice with transgender and gender nonconforming people. https://www.apa.org/practice/guidelines/transgender.pdf
Bourdieu, P. (1991). Language and symbolic power (J. B. Thompson, Ed.; G. Raymond & M. Adamson Trans.). Harvard University Press.
Butler, J. (1990). Gender trouble: Feminism and the subversion of identity. Routledge
.Cass, H. (2022). Independent review of gender identity services for children and young people: Interim report. NHS England. https://cass.independent-review.uk/publications/interim-report/
.Casey, B. J., Jones, R. M., & Hare, T. A. (2008). The adolescent brain. Annals of the New York Academy of Sciences, 1124(1), 111–126. https://doi.org/10.1196/annals.1440.010
.Foucault, M. (1978). The history of sexuality: Volume I: An introduction (R. Hurley, Trans.). Pantheon Books
.Galtung, J. (1969). Violence, peace, and peace research. Journal of Peace Research, 6(3), 167–191 https://doi.org/10.1177/002234336900600301
.Ganna, A., et al. (2019). Large-scale GWAS reveals insights into the genetic architecture of same-sex sexual behavior. Science, 365(6456), eaat7693. https://doi.org/10.1126/science.aat7693
.Littman, L. (2018). Parent reports of adolescents and young adults perceived to show signs of a rapid onset of gender dysphoria. PLOS ONE, 13(8), e0202330 https://doi.org/10.1371/journal.pone.0202330
.World Health Organization. (2022). Gender incongruence and gender dysphoria. https://www.who.int/news-room/fact-sheets/detail/gender-incongruence-and-gender-dysphoria
.Littman, L. (2018). Parent reports of adolescents and young adults perceived to show signs of a rapid onset of gender dysphoria. PLOS ONE, 13(8), e0202330 https://doi.org/10.1371/journal.pone.0202330
.American College of Pediatricians. (2021). Gender Dysphoria in Children. Retrieved from https://acpeds.org/position-statements/gender-dysphoria-in-children
.Foucault, M. (1978). The History of Sexuality, Volume 1: An Introduction (R. Hurley, Trans.) Pantheon Books.
.Bourdieu, P. (1991). Language and Symbolic Power (J. B. Thompson, Ed.; G. Raymond & M. Adamson Trans.). Harvard University Press.
.Casey, B. J., Tottenham, N., Liston, C., & Durston, S. (2008). Imaging the developing brain: What have we learned about cognitive development? Trends in Cognitive Sciences, 9(3), 104–110 https://doi.org/10.1016/j.tics.2005.01.011
.Vygotsky, L. S. (1978). Mind in Society: The Development of Higher Psychological Processes (M ColeV. John-Steiner, S. Scribner, & E. Souberman, Eds.). Harvard University Press.
.Butler, J. (1990). Gender Trouble: Feminism and the Subversion of Identity. Routledge.
.Ben Abdesslem, F. (2023). “The Trans Child and the Reification of Identity.” Journal of Gender Studies 32(2), 145–161. https://doi.org/10.1080/09589236.2023.2178469
.Halim, M. L. D., & Ruble, D. N. (2017). Gender identity and stereotyping in early and middle childhood In L. Liben & R. Bigler (Eds.), Advances in Child Development and Behavior (Vol. 52, pp. 41–72). Academic Press. https://doi.org/10.1016/bs.acdb.2016.10.003
.Hruz, P. W. (2020). Deficiencies in Scientific Evidence for Medical Management of Gender Dysphoria The Linacre Quarterly, 87(1), 34–42. https://doi.org/10.1177/0024363919884799
.Casey, B. J., Jones, R. M., & Hare, T. A. (2008). The adolescent brain. Annals of the New York Academy of Sciences, 1124(1), 111–126. https://doi.org/10.1196/annals.1440.010
.Cass, H. (2022). Independent Review of Gender Identity Services for Children and Young People Interim Report. NHS England. Retrieved from https://cass.independent-review.uk
.American Psychological Association. (2021). Resolution on Supporting Sexual/Gender Diverse Children and Adolescents in Schools. https://www.apa.org/about/policy/resolution-sexual-gender-diverse-children.pdf
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
webarchive.nationalarchives.gov.uk
UK Government Web Archive
This Page is [ARCHIVED CONTENT] and shows what the site page https://cass.independent-review.uk/publications/interim-report/ looked like on 10 Mar 2025 at 14:36:33
❤7💯2👏1
.Butler, J. (1990). Gender Trouble: Feminism and the Subversion of Identity. Routledge
.Turban, J. L., King, D., Carswell, J. M., & Keuroghlian, A. S. (2020). Pubertal suppression for transgender youth and risk of suicidal ideation. Pediatrics, 145(2), e20191725 https://doi.org/10.1542/peds.2019-1725
.Hidalgo, M. A., Ehrensaft, D., Tishelman, A. C., Clark, L. F., Garofalo, R., Rosenthal, S. M., & Spack N. P. (2013). The Gender Affirmative Model: What we know and what we aim to learn. Human Development, 56(5), 285–290. https://doi.org/10.1159/000355235
.de Vries, A. L. C., & Cohen-Kettenis, P. T. (2012). Clinical management of gender dysphoria in children and adolescents: The Dutch approach. Journal of Homosexuality, 59(3), 301–320 https://doi.org/10.1080/00918369.2012.653300
.Levine, S. B. (2021). Ethical concerns about emerging treatment paradigms for gender dysphoria Journal of Sex & Marital Therapy, 47(1), 29–44. https://doi.org/10.1080/0092623X.2020.1842158
. de Graaf, N. M., Carmichael, P., Steensma, T. D., & Zucker, K. J. (2018). Evidence for a change in the sex ratio of children referred for gender dysphoria: Data from the Gender Identity Development Service in London (2000–2017). Journal of Sex & Marital Therapy, 44(7), 543–555. https://doi.org/10.1080/0092623X.2018.1437580
. Cass, H. (2022). The Cass Review: Independent Review of Gender Identity Services for Children and Young People – Interim Report. NHS England. https://cass.independent-review.uk
Also reported in: The Times. (2022, April 11). Puberty blocker given to girl who thought her toys were alive. https://www.thetimes.co.uk
. NHS England. (2022). Cass Review: Interim report recommends closure of Tavistock gender clinic. Retrieved from https://www.england.nhs.uk/2022/07/cass-review-interim-report
Author. (2025). Term coined in this article: “رضایتنمایی ناشی از فشار گفتمانی” .
https://x.com/ahmedalhasan313/status/1836578753524437228?s=46&t=9Y3HhFgfKYZA80zP1lWRSw
Butler, J. (1990). Gender trouble: Feminism and the subversion of identity. Routledge. Exner, J. E (2003). The Rorschach: A comprehensive system: Volume 1. Basic foundations (4th ed.). John Wiley & Sons.
.Casey, B. J., Getz, S., & Galvan, A. (2008). The adolescent brain. Developmental Review, 28(1), 62–77 https://doi.org/10.1016/j.dr.2007.08.003
American Psychiatric Association. (2021). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (DSM-5-TR). Washington, DC: American Psychiatric Publishing.
Ganna, A., Verweij, K. J., Nivard, M. G., Maier, R., Wedow, R., Busch, A. S., … & Zietsch, B. P. (2019). Large-scale GWAS reveals insights into the genetic architecture of same-sex sexual behavior. Science, 365(6456), eaat7693. https://doi.org/10.1126/science.aat7693
.Helsenorge. (n.d.). Endring av juridisk kjønn. Retrieved May 30, 2025, from https://www.helsenorge.no/rettigheter/juridisk-kjonn
.United Nations. (1989). Convention on the Rights of the Child. Treaty Series, 1577, 3. Retrieved from https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/convention-rights-child
.Casey, B. J., Jones, R. M., & Hare, T. A. (2008). The adolescent brain. Annals of the New York Academy of Sciences, 1124(1), 111–126. https://doi.org/10.1196/annals.1440.010
.United Nations. (1989). Convention on the Rights of the Child. Treaty Series, 1577, 3 https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/convention-rights-child
.Turban, J. L., King, D., Reisner, S. L., & Keuroghlian, A. S. (2020). Pubertal suppression for transgender youth and risk of suicidal ideation. Pediatrics, 145(2), e20191725. https://doi.org/10.1542/peds.2019-1725
. Beauchamp, T. L., & Childress, J. F. (2019). Principles of Biomedical Ethics (8th ed.). Oxford University Press.
. Swedish National Board of Health and Welfare. (2022). Care of children and adolescents with gender dysphoria – Update of national guidance. Socialstyrelsen. https://www.socialstyrelsen.se
📖 صفحه ۱۱
👇 ادامه
🚀 @Zaman_Zohour
.Turban, J. L., King, D., Carswell, J. M., & Keuroghlian, A. S. (2020). Pubertal suppression for transgender youth and risk of suicidal ideation. Pediatrics, 145(2), e20191725 https://doi.org/10.1542/peds.2019-1725
.Hidalgo, M. A., Ehrensaft, D., Tishelman, A. C., Clark, L. F., Garofalo, R., Rosenthal, S. M., & Spack N. P. (2013). The Gender Affirmative Model: What we know and what we aim to learn. Human Development, 56(5), 285–290. https://doi.org/10.1159/000355235
.de Vries, A. L. C., & Cohen-Kettenis, P. T. (2012). Clinical management of gender dysphoria in children and adolescents: The Dutch approach. Journal of Homosexuality, 59(3), 301–320 https://doi.org/10.1080/00918369.2012.653300
.Levine, S. B. (2021). Ethical concerns about emerging treatment paradigms for gender dysphoria Journal of Sex & Marital Therapy, 47(1), 29–44. https://doi.org/10.1080/0092623X.2020.1842158
. de Graaf, N. M., Carmichael, P., Steensma, T. D., & Zucker, K. J. (2018). Evidence for a change in the sex ratio of children referred for gender dysphoria: Data from the Gender Identity Development Service in London (2000–2017). Journal of Sex & Marital Therapy, 44(7), 543–555. https://doi.org/10.1080/0092623X.2018.1437580
. Cass, H. (2022). The Cass Review: Independent Review of Gender Identity Services for Children and Young People – Interim Report. NHS England. https://cass.independent-review.uk
Also reported in: The Times. (2022, April 11). Puberty blocker given to girl who thought her toys were alive. https://www.thetimes.co.uk
. NHS England. (2022). Cass Review: Interim report recommends closure of Tavistock gender clinic. Retrieved from https://www.england.nhs.uk/2022/07/cass-review-interim-report
Author. (2025). Term coined in this article: “رضایتنمایی ناشی از فشار گفتمانی” .
https://x.com/ahmedalhasan313/status/1836578753524437228?s=46&t=9Y3HhFgfKYZA80zP1lWRSw
Butler, J. (1990). Gender trouble: Feminism and the subversion of identity. Routledge. Exner, J. E (2003). The Rorschach: A comprehensive system: Volume 1. Basic foundations (4th ed.). John Wiley & Sons.
.Casey, B. J., Getz, S., & Galvan, A. (2008). The adolescent brain. Developmental Review, 28(1), 62–77 https://doi.org/10.1016/j.dr.2007.08.003
American Psychiatric Association. (2021). Diagnostic and statistical manual of mental disorders (DSM-5-TR). Washington, DC: American Psychiatric Publishing.
Ganna, A., Verweij, K. J., Nivard, M. G., Maier, R., Wedow, R., Busch, A. S., … & Zietsch, B. P. (2019). Large-scale GWAS reveals insights into the genetic architecture of same-sex sexual behavior. Science, 365(6456), eaat7693. https://doi.org/10.1126/science.aat7693
.Helsenorge. (n.d.). Endring av juridisk kjønn. Retrieved May 30, 2025, from https://www.helsenorge.no/rettigheter/juridisk-kjonn
.United Nations. (1989). Convention on the Rights of the Child. Treaty Series, 1577, 3. Retrieved from https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/convention-rights-child
.Casey, B. J., Jones, R. M., & Hare, T. A. (2008). The adolescent brain. Annals of the New York Academy of Sciences, 1124(1), 111–126. https://doi.org/10.1196/annals.1440.010
.United Nations. (1989). Convention on the Rights of the Child. Treaty Series, 1577, 3 https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/convention-rights-child
.Turban, J. L., King, D., Reisner, S. L., & Keuroghlian, A. S. (2020). Pubertal suppression for transgender youth and risk of suicidal ideation. Pediatrics, 145(2), e20191725. https://doi.org/10.1542/peds.2019-1725
. Beauchamp, T. L., & Childress, J. F. (2019). Principles of Biomedical Ethics (8th ed.). Oxford University Press.
. Swedish National Board of Health and Welfare. (2022). Care of children and adolescents with gender dysphoria – Update of national guidance. Socialstyrelsen. https://www.socialstyrelsen.se
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤7👏3
. Finnish Office of the Ombudsman for Children. (2020). Position paper on gender dysphoria in minors Helsinki: Government of Finland.
. Cass, H. (2022). The Cass Review: Independent Review of Gender Identity Services for Children and Young People – Interim Report. NHS England. https://cass.independent-review.uk
. Cass, H. (2022). The Cass Review: Independent review of gender identity services for children and young people – Interim report. NHS England. Retrieved from https://cass.independent-review.uk
. Ministère de l’Éducation nationale et de la Jeunesse. (2021). Instruction sur les contenus d’éducation sexuelle dans les écoles primaires. Paris: Gouvernement français.
. Hungarian Government. (2021). Act LXXIX of 2021 on stricter regulation of content related to gender identity and sexuality in schools. Budapest: Government of Hungary.
.United Nations. (1989). Convention on the Rights of the Child. Retrieved from https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/convention-rights-child
. Beauchamp, T. L., & Childress, J. F. (2019). Principles of biomedical ethics (8th ed.). Oxford University Press.
📖صفحه ۱۲
🚀 @Zaman_Zohour
. Cass, H. (2022). The Cass Review: Independent Review of Gender Identity Services for Children and Young People – Interim Report. NHS England. https://cass.independent-review.uk
. Cass, H. (2022). The Cass Review: Independent review of gender identity services for children and young people – Interim report. NHS England. Retrieved from https://cass.independent-review.uk
. Ministère de l’Éducation nationale et de la Jeunesse. (2021). Instruction sur les contenus d’éducation sexuelle dans les écoles primaires. Paris: Gouvernement français.
. Hungarian Government. (2021). Act LXXIX of 2021 on stricter regulation of content related to gender identity and sexuality in schools. Budapest: Government of Hungary.
.United Nations. (1989). Convention on the Rights of the Child. Retrieved from https://www.ohchr.org/en/instruments-mechanisms/instruments/convention-rights-child
. Beauchamp, T. L., & Childress, J. F. (2019). Principles of biomedical ethics (8th ed.). Oxford University Press.
📖صفحه ۱۲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
OHCHR
Convention on the Rights of the Child
Entry into force: 2 September 1990, in accordance with article 49 Preamble The States Parties to the present Convention, Considering that, in accordance with the principles proclaimed in the Charter of the United Nations, recognition of the inherent dignity…
👍11🕊4❤3👏2💯1
Forwarded from اشعار احمدی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
می رود ماه سمت منزل خویش
در مسیرش هزار طوفان است
#کمیل_انصاری
#؛ ۸ ذی الحجه_حرکت کاروان امام حسین از مکه به کربلا
#یوم_الترویه
#یوم_الحسین
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
@ashaar13
در مسیرش هزار طوفان است
#کمیل_انصاری
#؛ ۸ ذی الحجه_حرکت کاروان امام حسین از مکه به کربلا
#یوم_الترویه
#یوم_الحسین
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
@ashaar13
❤29🕊4👍1🥰1
نشریه زمان ظهور
#نشریه_زمان_ظهور #نشریه_شماره_204 #روانشناسی #منیت ✔️ روانپریشی پنهان: اختلال ناشی از منیت ▪️قسمت سوم ✍️ به قلم مریم احمدیار 💢پیشگفتار در مقالات پیشین، به علت بروز بیماریها و مشکلات روان از دیدگاه روانشناسی دین پرداختیم. همچنین یادآور شدیم منظور از…
Anonymous Quiz
47%
4%
48%
1%
❤37👍6💯3❤🔥2👏1
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ایستگاه_تفکر
#اسماعیل_رمضانی
#آخوند
⚠️ اگر آخوندها نباشند!
🔍 درنگی بر گفتههای شیخ اسماعیل رمضانی در پاسخ سؤال بالا!
✍️ بهقلم محمدرضا عطوف
سؤالی که گاهوبیگاه، به شوخی یا جدی تکرار میشود، این است:
«نقش هر صنفی از اصناف آنقدر پررنگ است که اگر از چرخهٔ جامعه کنار برود، جای خالیاش در زندگی روزمره خیلی زود احساس میشود (نانوایی، رانندگی، پزشکی، نظافت شهری و ...).
❔ سؤال اینجاست که کارکرد روحانیت برای جامعه دقیقاً چیست؟ و اگر روزی صنف روحانیت (حوزویان/آخوندها/طلاب) از جامعهٔ انسانی حذف شود، چه چیزی را از دست خواهیم داد؟»
🟥 در این ویدیو، فردی معمم در پاسخ به این سؤال، ضمن تخطئهٔ ضمنیِ تغییر کاربری نهادِ روحانیت و ورود آن به بسیاری از حوزههای غیرتخصصی مانند عقد و ازدواج و ...، نقش و کارکرد خود را بهعنوان یک حوزوی، «تبیین نگاه امام معصوم به مسائل مختلف» عنوان میکند.
به گمان او، اگر بخواهیم نظر امام زمان (ع) را در هر مسئلهٔ خرد و کلانی بدانیم، باید از او بپرسیم؛ و کارکرد او بهعنوان یک فرد حوزوی برای جامعه همین است.
او در توجیه حرفش میگوید: «چون من با دروسی که خواندهام و با رعایت بایدها و نبایدهای عملی (گناه نکردن)، آمادگی علمی و روحی لازم را دارم که بتوانم بفهمم نظر معصوم در حوزههای مختلف چیست!»
و در نهایت، صحبتهای خود را با این جمله به پایان میرساند: «اگر آخوندها نباشند، مردم نمیدانند نظر معصوم در رابطه با پدیدهها چیست!»
💢درنگی کوتاه بر گفتههای او:
پیش از هر چیز باید گفت اساساً اینکه بخواهیم پیامدهای فوریِ حذف هر صنف از جامعه را ملاک ارزیابی و ارزشگذاری آن بدانیم، مغلطهآمیز و گمراهکننده است؛ چه اینکه بسیاری از اصناف هستند که شاید در کوتاهمدت نبودشان به چشم نیاید، اما نمیتوان خدمات ارزشمندشان به جامعه را نادیده گرفت؛ همچون بسیاری از حوزههای علوم اجتماعی (جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، مددکاری و ...).
✅ با صرفنظر از این نکته، بیایید صحبتهای این فرد معمم را با هم بررسی کنیم و نهایتاً ببینیم کارکرد نهاد روحانیت دقیقاً چیست تا بدانیم بود و نبود آنها چه فرقی دارد؟
نخست به او میگوییم: بسیاری از افراد، همچون جنابعالی، خود را سخنگو یا نمایندﮤ امام علی(ع) و امام زمان(ع) میدانند؛ با این حال، آنچه در گفتار این افراد مشاهده میشود، اختلافات و تناقضات آشکار در عرصۀ عقاید و احکام دینی است. بهعبارت دیگر، هر یک از این افراد عملاً تصویر و روایت متفاوتی از امام علی(ع) و امام زمان (ع) ارائه میدهند و گویی هرکدام در حال تبلیغ امامی متفاوت و جداگانهاند. بنابراین، تا زمانی که شخص به محضر معصوم نرسیده و از ارتباط مستقیم با او برخوردار نباشد، نمیتواند خود را بهدرستی سخنگو، مبلغ یا واسطۀ معصوم معرفی کند.
📖 صفحه ۱
👇 ادامه مقاله
🚀 @Zaman_Zohour
#اسماعیل_رمضانی
#آخوند
سؤالی که گاهوبیگاه، به شوخی یا جدی تکرار میشود، این است:
«نقش هر صنفی از اصناف آنقدر پررنگ است که اگر از چرخهٔ جامعه کنار برود، جای خالیاش در زندگی روزمره خیلی زود احساس میشود (نانوایی، رانندگی، پزشکی، نظافت شهری و ...).
به گمان او، اگر بخواهیم نظر امام زمان (ع) را در هر مسئلهٔ خرد و کلانی بدانیم، باید از او بپرسیم؛ و کارکرد او بهعنوان یک فرد حوزوی برای جامعه همین است.
او در توجیه حرفش میگوید: «چون من با دروسی که خواندهام و با رعایت بایدها و نبایدهای عملی (گناه نکردن)، آمادگی علمی و روحی لازم را دارم که بتوانم بفهمم نظر معصوم در حوزههای مختلف چیست!»
و در نهایت، صحبتهای خود را با این جمله به پایان میرساند: «اگر آخوندها نباشند، مردم نمیدانند نظر معصوم در رابطه با پدیدهها چیست!»
💢درنگی کوتاه بر گفتههای او:
پیش از هر چیز باید گفت اساساً اینکه بخواهیم پیامدهای فوریِ حذف هر صنف از جامعه را ملاک ارزیابی و ارزشگذاری آن بدانیم، مغلطهآمیز و گمراهکننده است؛ چه اینکه بسیاری از اصناف هستند که شاید در کوتاهمدت نبودشان به چشم نیاید، اما نمیتوان خدمات ارزشمندشان به جامعه را نادیده گرفت؛ همچون بسیاری از حوزههای علوم اجتماعی (جامعهشناسی، روانشناسی، علوم سیاسی، مددکاری و ...).
نخست به او میگوییم: بسیاری از افراد، همچون جنابعالی، خود را سخنگو یا نمایندﮤ امام علی(ع) و امام زمان(ع) میدانند؛ با این حال، آنچه در گفتار این افراد مشاهده میشود، اختلافات و تناقضات آشکار در عرصۀ عقاید و احکام دینی است. بهعبارت دیگر، هر یک از این افراد عملاً تصویر و روایت متفاوتی از امام علی(ع) و امام زمان (ع) ارائه میدهند و گویی هرکدام در حال تبلیغ امامی متفاوت و جداگانهاند. بنابراین، تا زمانی که شخص به محضر معصوم نرسیده و از ارتباط مستقیم با او برخوردار نباشد، نمیتواند خود را بهدرستی سخنگو، مبلغ یا واسطۀ معصوم معرفی کند.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👏25❤10👍4❤🔥3💯3
⬅️در همین راستا، تأمل در خطبۀ ۱۸ نهجالبلاغه نیز قابل توجه است؛ آنجا که امیرالمؤمنین علی(ع) اختلاف فتاوای فقیهان را به نقد و حتی تمسخر میگیرد و با اشاره به وحدت خدا، کتاب و پیامبر، میفرماید:
▫️«إلٰهُهُم وَاحِدٌ، وَنَبِيُّهُم وَاحِدٌ، وَكِتَابُهُم وَاحِدٌ، أَفَأَمَرَهُمُ اللهُ بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ؟! أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ؟!»
▫️«خدای ایشان یکی است، پیامبرشان یکی است، کتابشان یکی است؛ آیا خداوند ایشان را به اختلاف فرمان داده و آنان اطاعت کردهاند؟ یا از آن نهی کرده و آنان نافرمانیاش کردهاند؟»[1]
❕ اشکالِ مهم دیگر در سخنان این فرد آن است که با این رویکرد، امام معصوم و احساس نیاز به وی بهکلی از جامعه حذف میشود؛ چون وقتی شما روحانیت را سخنگوی رسمی دین بدانید و برای اطلاع از نظراتِ امام غائب، به حوزویها مراجعه کنید، دیگر چه نیازی به ظهور امام غایب و آمدن وی خواهد بود؟! شاید بتوان علتِ دشمنیِ علما و فقها با امام زمان(ع) به هنگام ظهور را هم همین دانست که دیگر جایی خالی برای امام وجود ندارد و دیگران بر جایگاه وی تکیه زده و بهزعم خودشان جای خالیِ او را پر کردهاند؛ و به همین دلیل هم به او میگویند: «برگرد که به تو نیازی نداریم».[2]
✍️ در این باره، مرتضی مطهری، اندیشمند نامآشنای عصر حاضر، مینویسد:
❕ اشکال دیگرِ سخنان این فرد معمم، آن است که گناه نکردن و تسلط بر آموزههای بهجامانده از امامان پیشین را برای اطلاع از نظرات امام حاضر کافی میداند؛ اما سؤال اینجاست که اگر چنین بود، پس اساساً فلسفۀ ضرورت خلافت الهی و استمرار آن در هر زمان چیست و چرا بهگواه آیات و روایاتِ متعدد، باید در هر زمانی امامی وجود داشته باشد؟! اگر چنین میبود، یک امام میآمد و تمامِ آموزههای دین را بیان میکرد و نسلهای بعد هم همانها را فرا میگرفتند و همین کافی بود!
همۀ ماجرا این است که دین، یک سیستم ایستا و ثابت نیست، بلکه داینامیک و تاریخمند و بهروز و متناسب با زمان است، و اقتضائات زمانی آن هم از سوی امام هر زمان بیان میشود. امام صادق (ع) میفرماید:
آری، حرفهایی از جنسِ حرفهای این فرد معمم، ضرورتِ حضورِ معصوم را در جامعه بیشازپیش کمرنگ میکند و امام معصوم را از یادها میبرد.
📖 صفحه ۲
👇 ادامه مقاله
🚀 @Zaman_Zohour
▫️«إلٰهُهُم وَاحِدٌ، وَنَبِيُّهُم وَاحِدٌ، وَكِتَابُهُم وَاحِدٌ، أَفَأَمَرَهُمُ اللهُ بِالِاخْتِلَافِ فَأَطَاعُوهُ؟! أَمْ نَهَاهُمْ عَنْهُ فَعَصَوْهُ؟!»
▫️«خدای ایشان یکی است، پیامبرشان یکی است، کتابشان یکی است؛ آیا خداوند ایشان را به اختلاف فرمان داده و آنان اطاعت کردهاند؟ یا از آن نهی کرده و آنان نافرمانیاش کردهاند؟»[1]
«علمای شیعه و فقهای شیعه خود را نائب حضرت حُجَّةبن الحسن(ع) معرفی میکنند، ولی فقط در بعضی کارها، نه در همه کارها. هر کاری که منفعت دارد و از آن کار پولی و مقامی درمیآید، نیابت آن کارها را قبول دارند، مثل گرفتن وجه و ولایت بر صِغار و قُصَّر و غُیَّب و اِفتاء و قَضاء، و هر کاری که فقط زحمت و مجاهده میخواهد میگویند خود حضرت بیایند و آن کار را درست کنند. علیهذا بودجۀ مصالح عامه را آقایان میگیرند و به خودِ اصلاحات عمومی کاری ندارند و بلکه ایمان به آن کار هم ندارند و عقیدۀ خلاف دارند و درست مثل قوم بنیاسرائیل میگویند: «فَاذْهَبْ أَنْتَ وَرَبُّكَ فَقاتِلا إِنَّا هاهُنَا قَاعِدُونَ».
از اینجا باید فهمید که چرا در روایات وارد شده که فقها به قتل حجةبن الحسن فتوا خواهند داد؛ هرچند آقایان تأویل میکنند و میگویند مقصود، فقهای عامه هستند! البته قضیه علت طبیعی دارد؛ وقتی کسی ظاهر شود که دکان آقایان را میبندد، با او کاری ندارند، بلکه صددرصد با او مخالفاند. اینها امروز از نام او، از جشن تولد او و از مقام او بهرهبرداری میکنند و این بهرهبرداری در صورتی است که خود او حاضر نباشد؛ اگر خود او حاضر باشد، این بهرهبرداری میسر نیست.»[۳]
همۀ ماجرا این است که دین، یک سیستم ایستا و ثابت نیست، بلکه داینامیک و تاریخمند و بهروز و متناسب با زمان است، و اقتضائات زمانی آن هم از سوی امام هر زمان بیان میشود. امام صادق (ع) میفرماید:
▫️«قطعاً قرآن تأویلی دارد که برخی از آن محقق شده و زمان وقوع برخی هم هنوز فرا نرسیده؛ پس هنگامیکه تأویل آن در زمان امامی از امامان واقع شود، امامِ آن زمان آن را خواهد دانست»
▫️«إنَّ لِلقُرآنِ تأویلاً، و منهُ ما قد جاءَ، و منهُ ما لم یجئ؛ فإذا وقَعَ التأویلُ فی زمانِ إمامٍ مِن الأئمةِ عرَفَهُ إمامُ ذلکَ الزمان.»[4]
آری، حرفهایی از جنسِ حرفهای این فرد معمم، ضرورتِ حضورِ معصوم را در جامعه بیشازپیش کمرنگ میکند و امام معصوم را از یادها میبرد.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤24💯4❤🔥2🥰2👍1👏1
💢رسالت نهاد روحانیت چیست و بود و نبود آن چه فرقی دارد؟
شاید شنیده باشید که خیلی از اوقات، برای اشاره به روحانیون از این عنوان استفاده میشود: «شاگردان امام صادق(ع)».
آری، در ادبیات دینی ما، روحانیت شاگردان معصوم هستند و در انتقال معارف الهی از معصوم به پیروان او نقش ایفا میکنند؛ آنان در واقع، مصداق همان شهرهای ظاهر و آشکاری هستند که به تعبیر قرآن کریم، میان شهرهای مبارک و مردم واسطه شدهاند[5]، و آنان همان گروهی هستند که بهفرمودﮤ قرآن کریم، هجرت میکنند تا با شاگردی نزد معصوم، فقیه شوند.[6]
🔺 طبیعتاً وقتی سخن از واسطۀ معصوم بودن به میان میآید، معنایش این است که مهمترین ویژگی روحانیت، شناخت معصوم و دسترسی به او برای فراگیری آموزههای دین است؛ و از همین روست که در روایت معروفِ امام صادق(ع)، یکی از ویژگیهای چهارگانۀ فقیهی که باید مردم به او مراجعه کنند این است: «مطیع امر مولایش باشد».[7] این یعنی، او باید پیش از هر چیز مولایش را بشناسد و به او دسترسی داشته باشد تا از اوامر او آگاهی داشته و مطیعش باشد.
سخن را با قسمتی از کلام دکتر شیخ ناظم عقیلی، عضو دفتر سید احمد الحسن، به پایان میبرم؛ ایشان در سخنرانی اخیر خود دربارﮤ اهمیت جایگاه شاگردان معصوم، میگوید:
🟡 «حدیث معروفی از امام صادق(ع) وجود دارد: "یا عالم باش یا در حال یادگیری علم یا دوستدار اهل علم، و چهارمی نباش که با [داشتنِ] بغض آنها، هلاک میشوی."
فضیلت و برتری علما را ببینید؛ این علمایی که بههمراه پیامبران، فرستادگان و ائمه(ع) هستند، دستان امام و حجت خدا هستند، شمشیرهای حجت خدا هستند که با آنها میجنگد. به همین خاطر، امام در اینجا ما را نسبت به مسئلهای بسیار مهم هشدار میدهد. میفرماید: "عالم باش یا متعلّم و در حال یادگیری یا دوستدار اهل علم، و چهارمی نباش." یعنی نسبت به اهل علم، بغض و دشمنی نداشته باش که با بغض نسبت به آنها، هلاک میشوی. چرا با بغض و دشمنی نسبت به آنها هلاک میشود؟ چون اینها شمشیرهای امام و شمشیرهای خداوند سبحان در زمین و شمشیرهای حجت خدا هستند.
🟢 این افراد خود را از چیزهایی محروم کردند که تو بیستوچهارساعته با آنها سرگرمی و لذت میبری؛ بهراحتی وقتت را سپری میکنی، رفتوآمدت به دلخواهت است، خواب و بیداریات به دلخواه توست، لباس پوشیدنت به دلخواهت است، دورهمی با خانوادهات را بهراحتی داری... همهچیز! تو داری لذت میبری و انگار هیچچیز محدودت نمیکند. اما این افراد با نفسشان جنگیدند و از تمام این چیزهایی که تو داری، خود را محروم کردند؛ یعنی حتی اگر از حلال باشد، و البته حرام که إنشاءالله اهل علم از آن بهدور هستند.
🟠 بنابراین، امام صادق(ع) در اینجا به ما هشدار میدهد و میفرماید: "یا عالم باش، یا متعلّم، یا دوستدار و محب اهل علم. مواظب باشید و بترسید از اینکه مبغض اهل علم باشید." چون اینان لشکر امام(ع) هستند. این افراد کسانی هستند که برای امام(ع) زمینهسازی میکنند و دعوت امام(ع) را منتشر میکنند؛ کسانی هستند که از امام(ع) دفاع میکنند، کسانی هستند که از خداوند عزوجل و دعوت او دفاع میکنند.
⚪️ تو حق نداری که بغض آنها را در دل داشته باشی؛ یا یکی از آنان باش یا شاگردشان باش یا دستکم دوستشان داشته باش. ضعیفترین درجۀ ایمان این است که برایشان دعا کنی و دوستشان داشته باشی. اما اینکه دهان باز کنی و چشمانت را بر آنان متمرکز کنی و عیبجویی کنی (اگر تعبیر درستی باشد)، این - پناه بر خدا - باعث هلاکت میشود.»[8]
📚 منابع:
[1] نهجالبلاغه، خطبۀ ۱۸.
[2] شیخ مفید، الإرشاد، ج 2، ص 384.
[3] مرتضی مطهری، یادداشتهای استاد مطهری ، ج 15 (جلد سوم از بخش دفاتر یادداشت)، ص150.
[4] محمدبن حسن صفار، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۱۹۵.
[5] سورﮤ سبأ، آیۀ ۱۸؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمه، ج ۲، ص ۴۸۳.
[6] سورﮤ توبه، آیۀ ۱۲۲؛ شیخ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۸.
[7] شیخ طبرسی، الإحتجاج، ج ۲، ص۴۵۶ (نسخۀ عربی) ، ج ۴، ص ۲۵۱ (نسخۀ فارسی).
[8] سخنرانی دکتر شیخ ناظم عقیلی در گروه تلگرامی الدعوة المهدویه، با موضوع: «همسفر شدن با قائم: آمادگیها و موانع»، به تاریخ: ۷ فروردین ۱۴۰۴ مصادف با ۲۶ رمضان ۱۴۴۶ ه.ق و 27 مارس 2025 م.
📖 صفحه ۳
🚀 @Zaman_Zohour
شاید شنیده باشید که خیلی از اوقات، برای اشاره به روحانیون از این عنوان استفاده میشود: «شاگردان امام صادق(ع)».
آری، در ادبیات دینی ما، روحانیت شاگردان معصوم هستند و در انتقال معارف الهی از معصوم به پیروان او نقش ایفا میکنند؛ آنان در واقع، مصداق همان شهرهای ظاهر و آشکاری هستند که به تعبیر قرآن کریم، میان شهرهای مبارک و مردم واسطه شدهاند[5]، و آنان همان گروهی هستند که بهفرمودﮤ قرآن کریم، هجرت میکنند تا با شاگردی نزد معصوم، فقیه شوند.[6]
سخن را با قسمتی از کلام دکتر شیخ ناظم عقیلی، عضو دفتر سید احمد الحسن، به پایان میبرم؛ ایشان در سخنرانی اخیر خود دربارﮤ اهمیت جایگاه شاگردان معصوم، میگوید:
فضیلت و برتری علما را ببینید؛ این علمایی که بههمراه پیامبران، فرستادگان و ائمه(ع) هستند، دستان امام و حجت خدا هستند، شمشیرهای حجت خدا هستند که با آنها میجنگد. به همین خاطر، امام در اینجا ما را نسبت به مسئلهای بسیار مهم هشدار میدهد. میفرماید: "عالم باش یا متعلّم و در حال یادگیری یا دوستدار اهل علم، و چهارمی نباش." یعنی نسبت به اهل علم، بغض و دشمنی نداشته باش که با بغض نسبت به آنها، هلاک میشوی. چرا با بغض و دشمنی نسبت به آنها هلاک میشود؟ چون اینها شمشیرهای امام و شمشیرهای خداوند سبحان در زمین و شمشیرهای حجت خدا هستند.
[1] نهجالبلاغه، خطبۀ ۱۸.
[2] شیخ مفید، الإرشاد، ج 2، ص 384.
[3] مرتضی مطهری، یادداشتهای استاد مطهری ، ج 15 (جلد سوم از بخش دفاتر یادداشت)، ص150.
[4] محمدبن حسن صفار، بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۱۹۵.
[5] سورﮤ سبأ، آیۀ ۱۸؛ شیخ صدوق، کمالالدین و تمامالنعمه، ج ۲، ص ۴۸۳.
[6] سورﮤ توبه، آیۀ ۱۲۲؛ شیخ کلینی، الکافی، ج ۱، ص ۳۷۸.
[7] شیخ طبرسی، الإحتجاج، ج ۲، ص۴۵۶ (نسخۀ عربی) ، ج ۴، ص ۲۵۱ (نسخۀ فارسی).
[8] سخنرانی دکتر شیخ ناظم عقیلی در گروه تلگرامی الدعوة المهدویه، با موضوع: «همسفر شدن با قائم: آمادگیها و موانع»، به تاریخ: ۷ فروردین ۱۴۰۴ مصادف با ۲۶ رمضان ۱۴۴۶ ه.ق و 27 مارس 2025 م.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤34👏5❤🔥3🥰1👌1💯1