#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_205
#معرفی
✅ انتشار نشریه زمان ظهور
✅ نشریه شماره 205
✍️ در این شماره از نشریه زمان ظهور میخوانیم:
▫️بازاندیشی در مفهوم تکثرگرایی و آسیبشناسی آن بهعنوان یکی از فرزندان دموکراسی
▫️نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی در مورد شخص مصلوب |قسمت سوم
▫️گفتوگوی داستانی، قسمت اول از فصل دوم
▫️پیِ آواز حقیقت بدویم |قسمت هفتم
▫️سلسلهمقالات تربیت فرزند |قسمت سوم
▫️فرازهایی از خطبههای نماز جمعه
🔗 دانلود نشریه زمان ظهور
📌با ما همراه باشید...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_205
#معرفی
▫️بازاندیشی در مفهوم تکثرگرایی و آسیبشناسی آن بهعنوان یکی از فرزندان دموکراسی
▫️نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی در مورد شخص مصلوب |قسمت سوم
▫️گفتوگوی داستانی، قسمت اول از فصل دوم
▫️پیِ آواز حقیقت بدویم |قسمت هفتم
▫️سلسلهمقالات تربیت فرزند |قسمت سوم
▫️فرازهایی از خطبههای نماز جمعه
📌با ما همراه باشید...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤18👍2🥰1🕊1
نشریه زمان ظهور شماره 205.pdf
14.1 MB
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_205
#انتشار
✅ نشریه زمان ظهور شماره 205
🔗 عناوین نشریه شماره 205
📌با ما همراه باشید...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_205
#انتشار
📌با ما همراه باشید...
〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤29🥰1👏1
Audio
#مقاله_صوتی
#پادکست
🎙 گفتوگوی داستانی دربارۀ دعوت فرستادۀ عیسای مسیح
🟡 قسمت پنجم
✍️ بهقلم: متیاس
🔹 چرا فرستادۀ عیسی یک مسلمان عراقی است؟
🔹 ساره گفت: «برایم واضح شد که با انسان بیسواد و سادهای مواجه نیستیم. نمیدانم چرا کتابش مرا به خود جذب کرده است.»
🔹 میبینی الیاس! بعد از اینکه عیسی مبعوث شد، یهود میگفت چرا اهل ناصره است؟ مگر از ناصره چیز خوبی میآید؟
🔹 واضح است که مکان آمدن عیسی هم برخلاف انتظارات یهود بود. آنزمان میگفتند چرا جلیل و ناصره؟ امروزه میگویند چرا عراق و بصره؟!
🔗 متن مقاله
🚀 @Zaman_Zohour
#پادکست
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤32👍2🥰1👏1
#دلنوشته
#قاضی
❄️ چکش قاضی (Gavel) و پروندﮤ مهدى مسافر
✍️ به قلم مريم رحمانيان
دادگاه (نور سرد، میز قاضی، چکش سنگین، سکوت. پروندهای روی میز).
قاضی (مکث، پرونده را میخواند. پیشانیاش بیاختیار چین میخورد).
راوی
به پیشانی قاضی، چین افتاد؛ مثل زلزلهای که به جان زمین میافتد…
اما او بر سر ايمان خويش نمىلرزد!
قاضی
حکم: سه سال حبس، بهجرم دفاع از وصیت پیامبر (ص)
(دستش را بهطرف چکش میبرد. چکش تکان نمیخورد).
راوی
چکش…
گویی وزنش یک تُن شده بود؛
یک تُن بغض در گلویش،
یک تُن اشک در چشمهایش.
⏫ چکش
(با خود، آرام)
چه کسی حکم او را به دستش میرساند؟
وکیل كه ندارد تا صدايش بزنیم؟
آیا اصلاً وقت دفاع از خود دارد؟
قاضی
(چپچپ نگاه میکند)
مگر نمیدانی زبان سبز، سر سرخ میدهد بر باد!
نمیفهمم چرا هر بار من حق و ناحق میکنم، تو به زبان میآیی…
چکش
(با صدایی محکم)
خدا شاهد است…
قاضی
( عبوس و عصبی، دستش را بلند میکند تا بر دهان چکش بزند. مکث. پایین میآورد).
راوی
چکشی که هر بار حکم مظلومی صادر میشد و زیر بار آن نمیرفت،
برای تنبیه، نزد آهنگر میفرستادند...
اما آهنگر، او را دوست میداشت.
میگفت:
❣️ «نمیدانم چه رازی در این دوستداشتن است!»
(چکش روی سندان گذاشته شده)
قاضی
(در ذهن چکش، بازتابی از پرسش)
چرا ممانعت میکنی از صادر شدن این حکم؟
چکش
تو مهدی را میشناسی؟
قاضی
(بیتفاوت، شانههایش را بهسختی بالا میاندازد).
آخر، اصلاً مسئولیتپذیر نبودند…
چکش
(فرتوت، اما مصمم…)
✨ «نزد آلمحمد (ص)، رازی از رازهای خدا و علمی از علم خدا وجود دارد
که نه ملک مقرّب، نه نبی مرسل، و نه مؤمنی که خداوند قلبش را برای ایمان آزموده، تاب آن را ندارد.
به خدا قسم، خدا جز آنان را به آن علم مکلّف ننمود،
و هیچکس جز آنان با آن خدا را عبادت نکرده است.
در نزد آنان، رازی است که مأمور به تبلیغش بودند.
تبلیغ کردند،
اما محلی، اهلی، مردمی که تحمّلش کنند، نیافتند…
تا آنکه خداوند اقوامی را از همان طینت و نوری که محمد و آل و ذریهاش را آفرید، خلق کرد -
از فضل و رحمت خود.
چون آن پیام به آنان رسید،
تحمّل کردند، پذیرفتند،
و دلهایشان به معرفت آلمحمد متمایل شد.
اگر از آن طینت و نور آفریده نشده بودند،
نه به خدا، تحمّل نمیکردند.
🔥 و خدا، مردمی را هم برای آتش آفرید.
آنها را تبلیغ کردیم، اما چهره در هم کشیدند،
نفرت پیدا کردند، گفتند: جادوگر است، دروغگوست…
و خدا بر دلهایشان مهر زد، و آن را از یادشان برد… .»[١]
راوی
قاضی عبوس، که تحمل شنیدن حرفهای چکش را نداشت،
دستور داد آن را پیش آهنگر ببرند و دیگر بازنگردانند…
(نور گرم کارگاه. چکش روی سندان است).
چکش
(آرام، رو به آهنگر)
چه شد؟
راوی
چکش برای آهنگر تعریف کرد که چه گذشته…
و قلب آهنگر، ذوب شد…
چکش
آهنگ آسمان، که به گوش جانت رسید،
از اینرو به آنرو شدی!
آهنگر
(لبخندی عمیق، چشمی اشکبار)
راوی
چکش، به علامت تأیید، بالا رفت…
سفرت بخير، مهدى مسافر!
🔤 مادر (زمزمهوار در گوش مرسانا):
بابا آب داد… دیگر شعار ما نیست.
بابا ایمان داشت…
بابا بهخاطر دفاع از وصیتِ رسول خدا، محمد (ص)،
راهی زندان شد…
راوی (آرام):
مرسانا، پلکش سنگین میشود
آخر بابا، به خوابش آمده است ...
بابايي، ما در زمان ظهور امام محمدبن الحسن المهدى (ع) هستيم!
لبيك يا مهدى (ع) ... ما بر آن عهد كه بستيم، هستيم… خدا شاهد است…
⚫️ [1] شیخ کلینی، کافی، ج 1، ص 402.
⚫️ [2] سید احمد الحسن، پاسخهای روشنگر بر بستر امواج، ج ٣، ص ٧٦.
🚀 @Zaman_Zohour
#قاضی
دادگاه (نور سرد، میز قاضی، چکش سنگین، سکوت. پروندهای روی میز).
قاضی (مکث، پرونده را میخواند. پیشانیاش بیاختیار چین میخورد).
راوی
به پیشانی قاضی، چین افتاد؛ مثل زلزلهای که به جان زمین میافتد…
اما او بر سر ايمان خويش نمىلرزد!
قاضی
حکم: سه سال حبس، بهجرم دفاع از وصیت پیامبر (ص)
(دستش را بهطرف چکش میبرد. چکش تکان نمیخورد).
راوی
چکش…
گویی وزنش یک تُن شده بود؛
یک تُن بغض در گلویش،
یک تُن اشک در چشمهایش.
(با خود، آرام)
چه کسی حکم او را به دستش میرساند؟
وکیل كه ندارد تا صدايش بزنیم؟
آیا اصلاً وقت دفاع از خود دارد؟
قاضی
(چپچپ نگاه میکند)
مگر نمیدانی زبان سبز، سر سرخ میدهد بر باد!
نمیفهمم چرا هر بار من حق و ناحق میکنم، تو به زبان میآیی…
چکش
(با صدایی محکم)
خدا شاهد است…
قاضی
( عبوس و عصبی، دستش را بلند میکند تا بر دهان چکش بزند. مکث. پایین میآورد).
راوی
چکشی که هر بار حکم مظلومی صادر میشد و زیر بار آن نمیرفت،
برای تنبیه، نزد آهنگر میفرستادند...
اما آهنگر، او را دوست میداشت.
میگفت:
(چکش روی سندان گذاشته شده)
قاضی
(در ذهن چکش، بازتابی از پرسش)
چرا ممانعت میکنی از صادر شدن این حکم؟
چکش
تو مهدی را میشناسی؟
قاضی
(بیتفاوت، شانههایش را بهسختی بالا میاندازد).
آخر، اصلاً مسئولیتپذیر نبودند…
چکش
(فرتوت، اما مصمم…)
که نه ملک مقرّب، نه نبی مرسل، و نه مؤمنی که خداوند قلبش را برای ایمان آزموده، تاب آن را ندارد.
به خدا قسم، خدا جز آنان را به آن علم مکلّف ننمود،
و هیچکس جز آنان با آن خدا را عبادت نکرده است.
در نزد آنان، رازی است که مأمور به تبلیغش بودند.
تبلیغ کردند،
اما محلی، اهلی، مردمی که تحمّلش کنند، نیافتند…
تا آنکه خداوند اقوامی را از همان طینت و نوری که محمد و آل و ذریهاش را آفرید، خلق کرد -
از فضل و رحمت خود.
چون آن پیام به آنان رسید،
تحمّل کردند، پذیرفتند،
و دلهایشان به معرفت آلمحمد متمایل شد.
اگر از آن طینت و نور آفریده نشده بودند،
نه به خدا، تحمّل نمیکردند.
آنها را تبلیغ کردیم، اما چهره در هم کشیدند،
نفرت پیدا کردند، گفتند: جادوگر است، دروغگوست…
و خدا بر دلهایشان مهر زد، و آن را از یادشان برد… .»[١]
راوی
قاضی عبوس، که تحمل شنیدن حرفهای چکش را نداشت،
دستور داد آن را پیش آهنگر ببرند و دیگر بازنگردانند…
(نور گرم کارگاه. چکش روی سندان است).
چکش
(آرام، رو به آهنگر)
چه شد؟
راوی
چکش برای آهنگر تعریف کرد که چه گذشته…
و قلب آهنگر، ذوب شد…
چکش
آهنگ آسمان، که به گوش جانت رسید،
از اینرو به آنرو شدی!
آهنگر
(لبخندی عمیق، چشمی اشکبار)
«آنان که خداییاند، کلمات خدا را میشنوند؛
و شیعۀ حقیقیِ محمد و آلمحمد علیهمالسلام،
صدای چوپانِ صالح را بهدرستی میشناسد.
آیا انسان، صدای امامش را تباه میکند؟
آیا ممکن است که فرزند، بهدلیل شلوغی دنیا و اینکه صداهای بسیاری را شنیده است،
صدای پدری را که او را پرورانده، نشناسد؟
آیا چنین چیزی ممکن است؟» [٢]
راوی
چکش، به علامت تأیید، بالا رفت…
سفرت بخير، مهدى مسافر!
بابا آب داد… دیگر شعار ما نیست.
بابا ایمان داشت…
بابا بهخاطر دفاع از وصیتِ رسول خدا، محمد (ص)،
راهی زندان شد…
راوی (آرام):
مرسانا، پلکش سنگین میشود
آخر بابا، به خوابش آمده است ...
بابايي، ما در زمان ظهور امام محمدبن الحسن المهدى (ع) هستيم!
لبيك يا مهدى (ع) ... ما بر آن عهد كه بستيم، هستيم… خدا شاهد است…
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
❤41💔8😢4❤🔥2👍2👌2💯2🤔1🕊1
#ایستگاه_تفکر
هر سال، در روز ۱۷ مه، جهان به احترام گرایشهای جنسی اقلیت، بهویژه همجنسگرایی، شعارهایی چون «عشق، عشق است» (Love is love) یا «گرایش جنسی بخشی طبیعی از وجود انسان است» (Sexual orientation is a natural part of who we are) را تکرار میکند.
🗓 این روز که با عنوان «روز جهانی مبارزه با تبعیض علیه اقلیتهای جنسی» نامگذاری شده، در تلاش است تا پذیرش اجتماعی همجنسگرایی را تقویت کند. اما آیا این ادعاها از منظر زیستشناسی، روانشناسی و علوم اعصاب، بنیاد علمی محکمی دارند؟
یکی از خطاهای رایج در استدلالهای مربوط به همجنسگرایی، خَلط میان فراوانی و بهنجاری است. اینکه درصدی از جمعیت، تجربه یا تمایل همجنسگرایانه دارند، بهمعنای طبیعی، سالم یا بهنجار بودن آن نیست
📌یکی از مهمترین مغالطههای رایج در فضای امروز آن است که هرگونه نقد علمی به همجنسگرایی، نفی کرامت انسانی تلقی میشود. این برداشت نه علمی است و نه اخلاقی. ما میتوانیم و باید از کرامت انسانی همۀ افراد، صرفنظر از گرایش، دفاع کنیم؛ اما این دفاع به معنای پذیرش علمی تمام گرایشها نیست.
🔗 مطالعهی متن کامل مقاله
🚀 @Zaman_Zohour
هر سال، در روز ۱۷ مه، جهان به احترام گرایشهای جنسی اقلیت، بهویژه همجنسگرایی، شعارهایی چون «عشق، عشق است» (Love is love) یا «گرایش جنسی بخشی طبیعی از وجود انسان است» (Sexual orientation is a natural part of who we are) را تکرار میکند.
یکی از خطاهای رایج در استدلالهای مربوط به همجنسگرایی، خَلط میان فراوانی و بهنجاری است. اینکه درصدی از جمعیت، تجربه یا تمایل همجنسگرایانه دارند، بهمعنای طبیعی، سالم یا بهنجار بودن آن نیست
ادعای «طبیعی بودن همجنسگرایی» اغلب بر پایۀ نوعی جبرِ زیستی یا ژنتیکی استوار میشود. اما حتی اگر شواهدی از تأثیر ژنها در رفتارهای جنسی وجود داشته باشد، این برای مشروعیتِ زیستی یک گرایش کافی نیست
📌یکی از مهمترین مغالطههای رایج در فضای امروز آن است که هرگونه نقد علمی به همجنسگرایی، نفی کرامت انسانی تلقی میشود. این برداشت نه علمی است و نه اخلاقی. ما میتوانیم و باید از کرامت انسانی همۀ افراد، صرفنظر از گرایش، دفاع کنیم؛ اما این دفاع به معنای پذیرش علمی تمام گرایشها نیست.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
نشریه زمان ظهور
#همجنس_گرایی
#نقد
☑بازاندیشی در طبیعتانگاری گرایش جنسی
✔️نقد علمی یک ادعای جهانی در روز ۱۷ مه
✍️به قلم مريم رحمانيان
هر سال، در روز ۱۷ مه، جهان به احترام گرایشهای جنسی اقلیت، بهویژه همجنسگرایی، شعارهایی چون «عشق، عشق است» (Love is love) یا «گرایش…
#نقد
☑بازاندیشی در طبیعتانگاری گرایش جنسی
✔️نقد علمی یک ادعای جهانی در روز ۱۷ مه
✍️به قلم مريم رحمانيان
هر سال، در روز ۱۷ مه، جهان به احترام گرایشهای جنسی اقلیت، بهویژه همجنسگرایی، شعارهایی چون «عشق، عشق است» (Love is love) یا «گرایش…
❤23👍3🥰1👏1🤔1💯1
#نشریه_زمان_ظهور
#نشریه_شماره_205
#دموکراسی
✔️ بازاندیشی در مفهوم تکثرگرایی و آسیبشناسی آن بهعنوان یکی از فرزندان دموکراسی
✍️ بهقلم زهرا محمدی
✔️ بزرگترین تهدید جهان امروز که به آن عصر «پساحقیقت» نیز گفته میشود، چیست؟
✔️ دموکراسی و تکثرگرایی بهعنوان راهی برای رهایی از اقتدارگرایی؟
✔️ راه نجات کجاست؟
◀️ مشاهده فوری (Instant view)➡️
👏 @Zaman_Zohour
#نشریه_شماره_205
#دموکراسی
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍16👏3❤2🥰1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegraph
🔅بازاندیشی در مفهوم تکثرگرایی و آسیبشناسی آن بهعنوان یکی از فرزندان دموکراسی
✍️بهقلم زهرا محمدی ⭕️مقدمه: در دنیای امروز، که کار جهان و خلق جهان جمله در هم است، بازاندیشی در ارزشهای اخلاقی و سیاسی ضروریتر از نان شب است و این کاری است که بسیاری از علمای علوم سیاسی و اجتماعی در کشورهای دموکراتیک به آن مشغولاند. در این مقاله، تلاش…
❤25👍1🥰1
نشریه زمان ظهور
#نشریه_زمان_ظهور #نشریه_شماره_204 #روانشناسی #منیت ✔️ روانپریشی پنهان: اختلال ناشی از منیت ▪️قسمت سوم ✍️ به قلم مریم احمدیار 💢پیشگفتار در مقالات پیشین، به علت بروز بیماریها و مشکلات روان از دیدگاه روانشناسی دین پرداختیم. همچنین یادآور شدیم منظور از…
Anonymous Quiz
5%
5%
16%
73%
❤30💯6
Forwarded from اشعار احمدی
ای پنجمین وصیّ خدا باقرالعلوم
ای کشته ی جفا و بلا باقرالعلوم
امروز احمدت شده آن منجی زمان
او هم شده شبیه شما باقرالعلوم
اینجاهلان دین خدا سخت دشمنند
علمش شده نشان جفا باقرالعلوم
امروز باقری است میان همه به شوق
افسوس شد رهای رها باقرالعلوم
تحقیق علم او شده جرم زمان ما
چوب ستم نشسته به ما باقرالعلوم
این دین شیعه را به کجا می برد ستم؟
رحمی نشد به شاه ولا باقرالعلوم
آن غربتی که بود گرفتار آن حسین
دامن زده به ماه ولا باقرالعلوم
جهل زمانه بُرد سری روی نیزه ها
آن سر که بوده اصل وفا باقرالعلوم
#برادر_سید
#؛
#شهادت_امام_باقر_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
@ashaar13
ای کشته ی جفا و بلا باقرالعلوم
امروز احمدت شده آن منجی زمان
او هم شده شبیه شما باقرالعلوم
اینجاهلان دین خدا سخت دشمنند
علمش شده نشان جفا باقرالعلوم
امروز باقری است میان همه به شوق
افسوس شد رهای رها باقرالعلوم
تحقیق علم او شده جرم زمان ما
چوب ستم نشسته به ما باقرالعلوم
این دین شیعه را به کجا می برد ستم؟
رحمی نشد به شاه ولا باقرالعلوم
آن غربتی که بود گرفتار آن حسین
دامن زده به ماه ولا باقرالعلوم
جهل زمانه بُرد سری روی نیزه ها
آن سر که بوده اصل وفا باقرالعلوم
#برادر_سید
#؛
#شهادت_امام_باقر_ع
#احمد_الحسن_فرستاده_امام_مهدی_ع
@ashaar13
❤37🕊3❤🔥1👏1😢1
#معرفی
🟢 مشتی از خروار
◀️ نقد و بررسی کلمات ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ شخص مصلوب
▫️قسمت سوم
✍️ بهقلم ارمیا خطیب
🫥 سرتیترهای این قسمت:
⚫️ بررسی نکتۀ چهارم دربارﮤ مصلوب
⚫️ سند وحشت و اضطراب مصلوب کجاست؟!
⚫️ ناصر مکارم شیرازی دربارﮤ یهودای اسخریوطی میگوید: «مىگويند شباهت كاملى به مسيح (ع) داشت.»
🔗 مطالعه مقاله در نشریه شماره 205
🔗 قسمت دوم
🚀 @Zaman_Zohour
▫️قسمت سوم
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
👍19❤5💯2🥰1