کانال تخصصی موج سوم رفتاردرمانی
2.24K subscribers
212 photos
65 videos
127 files
482 links
این کانال با هدف معرفی و آموزش رواندرمانی‌های متعلق به موج سوم رفتاردرمانی و کاربردهای فردی و اجتماعی آن‌ها ایجاد شده است.
Download Telegram
مشفقانه با هیجانات دشوار کار کنید: با پذیرش شروع کنید.

راسل کولتس

مترجم: علی فیضی

#شفقت
#CFT
یکی از بزرگ‌ترین چالش‌ها در راه کار با هیجانات دشواری نظیر اضطراب و خشم در قدم اول پذیرفتن آن‌ها است. این کار اصلا راحت نیست. ما نمی‌خواهیم آن‌ها را بپذیریم چون حالمان را بد می‌کنند. همینطور پیغام‌های زیادی از این ور و آن ور دریافت می‌کنیم که به ما می‌گویند ما باید همیشه و همه‌جا خوشحال باشیم و اگر نباشیم لابد عیب و ایرادی داریم.
https://telegram.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
در درمان متمرکز بر شفقت این روش هشیارانه و مشفقانه ارتباط با هیجانات با فهم سه حلقه هیجان شروع می‌شود.
برای ادامه مطالعه این مقاله می‌توانید به آدرس زیر مراجعه بفرمایید:
http://www.mrmz.ir/Study/مشفقانه-با-هیجانات-دشوار-کار-کنید-با-پذیرش-شروع-کنید
از بازیگر درونی خود برای تمرین شفقت استفاده کنید

دنیس تیرچ

مترجم: علی فیضی

این متن به سفارش مرکز خدمات روان‌شناسی و مشاوره زندگی ترجمه شده است

https://telegram.me/thirdwaveofBehaviorTherapy

”در اولین سطح شفقت شبیه‌سازی می‌شود. این سطح آغازین است؛ وقتی شما نیاز دارید مراقبه‌های خاصی را برای تولید شفقت تمرین کنید. درنتیجه این تمرینات به سطح دوم می‌رسید که در آن شفقت طبیعی و خودانگیخته می‌شود.“

جملات بالا به ما یادآور می‌شود که مجبور نیستیم سفر مشفقانه خود را با دسترسی آسان به یک ذهن مشفق شروع کنیم. اگر می‌خواهیم بعد از سال‌ها عدم فعالیت بدن خود را بسازیم با اقداماتی کوچک شروع می‌کنیم و ممکن است از اولین گام‌های خود احساس درد و خستگی کنیم. کسب شفقت تفاوتی ندارد. هر چه که بخواهیم یاد بگیریم سفر با ”یک ذهن تازه‌کار“ شروع می‌شود. اگر خردمند باشیم خواهیم چیزهای زیادی وجود دارد که هنوز نمی‌دانیم. یادگیری ما به‌تدریج پیشرفت می‌کند.

وقتی شروع به ایجاد و پرورش شفقت به دیگران و خودمان می‌کنیم از همان‌جا شروع می‌کنیم که هستیم. هدفمان این می‌شود که خودمان تا آنجا که می‌توانیم را همان‌طور که در هرلحظه هستیم بپذیریم. برای بسیاری از ما تجارب نادیده گرفته شدن یا تروما یا دیگر خاطرات دردناک تجاربی که از هیجانات ملایمت و مراقبت داشته‌ایم را با اضطراب و وحشت مخلوط کرده است.
#شفقت
#CFT
برای مطالعه ادامه مقاله می‌توانید به لینک زیر مراجعه بفرمایید:
http://www.mrmz.ir/خانه/از-بازیگر-درونی-خود-برای-تمرین-شفقت-استفاده-کنید
درآمدی کوتاه بر تاریخچه و معنای درمان متمرکز بر شفقت (بخش اول)
دکتر پل گیلبرت
مترجم: #علی_فیضی
درمان متمرکز بر شفقت به صورتی نسبتا ساده و مستقیم در دهه هستاد میلادی متولد شد. من صرفا با دقت به اهمیت فهم آن لحن هیجانی که افراد موقع کمک به خود در ذهنشان ایجاد می‌کنند شروع کردم. مثلا تصور کنید وقتی که احساس افسردگی می‌کنید دارید تلاش می‌کنید که افکار مفیدی در ذهنتان ایجاد کنید اما این افکار را به صورتی بسیار خصمانه می‌شنوید و تجربه می‌کنید؛ انگار که حتی وقتی آنها را در ذهن خود می‌گویید خشمگین و پر از نفرت هستید.در نهایت چه می‎شود؟ حتی اگر عبارتی نظیر تو می‌توانی انجامش بدهی را با خود بگویید این جمله وقتی با لحن خصمانه‌ای در ذهن شنیده شود چیزی سمی خواهد شد. می‌توانید این جمله را به صورتی تحقیرآمیز، و به شیوه‌ای خصمانه با خود بگویید و توجه کنید که چه احساسی به شما دست می‌دهد. دقت کنید که ایا احساس رغبت و دلگرمی شما بیشتر می‌شود؟ بعد تصور کنید که می‌توانید واقعا روی گرما و ملایمت و فهم همدلانه در کلمات تمرکز کنید، روی چنین احساسی متمرکز شوید؛ انگار که دارید این کلمات را از کسی می‌شنوید که واقعا به شما اهمیت می‌دهد و از صمیم قلب آرزوی رهایی شما از افسردگی را دارد یا این که صدای خودتان را به صورتی حمایت‌گر، مهربان و تایید‌کننده با همان نیت‌های خوش بشنوید. در واقع اگر چنین تمریناتی را انجام بدهید برایتان مفید است چون در CFT کسب تجربۀ شخصی با انجام چنین تمریناتی برای پرورش مهارت‌های درمانی ضروری است.
آنچه من بیست سال پیش دریافتم این بود که افراد می‌گفتند با این که به صورت ”شناختی“ می‌توانند چشم‌اندازها و افکار مقابله‌ای جدید تولید کنند اما اغلب این کار با لحنی تحقیرآمیز یا خصمانه انجام می‌دهند. در واقع ایشان اغلب درمی‌یافتند که تجربۀ افکار مقابله‌ای در صورتی که دو ویژگی خاص داشت برایشان بسیار سخت می‌شد. اکنون می‌دانیم که این دو جنبۀ مهم برای فهم شفقت نقش کلیدی دارند. اولین ویژگی این بود که برای این افراد سخت بود که با انگیزشی صمیمانه افکار مقابله‌ای را به سوی خود هدایت کنند. این انگیزش بر اساس دغدغۀ همدلانه برای پرداختن به دلایل عمیق‌تر مشکلات قرار دارد (انگیزش مشفقانه). بسیاری از بیماران در واقع خود را سرزنش می‌کنند یا فکر می‌کنند که لایق شفقت نیستند یا شفقت به نوعی حاکی از ضعف است- یعنی خیلی نرم و لطیف است! بعضی اوقات ایت افراغد از دلایل رنج خود به شدت اجتناب می‌کنند؛ مثلا نمی‌خواهند به تجربۀ آسیب‌زایی که زیربنای افسردگی ایشان است بپردازند یا نمی‌خواهند با این واقعیت روبه‌رو بشوند که بایستی زندگی خود را تغییر بدهند. شروع کار با این مسائل دشوار شجاعت می‌خواهد. نکتۀ دوم این است که این افراد وقتی افکار مقابله‌ای را در ذهن خود ایجاد می‌کنند در تولید هیجانات حمایت‌کننده، مهربان و حاکی از تفاهم و ارزنده‌سازی مشکل دارند (اقدام مشفقانه).
#شفقت
#CFT
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
درآمدی کوتاه بر تاریخچه و معنای درمان متمرکز بر شفقت (بخش دوم)
دکتر پل گیلبرت
مترجم: #علی_فیضی
پسCFT با سعی برای این سوال شروع شد که چگونه می‌توان به درمانجویان کمک کرد انگیزش مشفقانه و هیجانات مراقبت-مدار در خود تولید کرده و همراه این انگیزش انواع خاصی از تعادل هیجانی درون ذهن خود ایجاد کنند. ما از تعریف معیار شفقت: آرزوی صمیمانه برای از بین رفتن رنج، آمادگی برای پرورش ”حساسیت به رنج کشیدن خود و دیگران همراه با تعهد جهت تسکین و پیشگیری این رنج“ استفاده می‌کنیم. بخش پیشگیری مهم است چون هدف آموزشی که می‌دهیم کاهش رنج در حال حاضر و آینده است؛ پس روانشناسی اول شفقت در مورد این است که چطور شروع به بررسی رنج خود کرده و واقعا شروع به فهمیدن آن بکنیم. در این فرایند به ظرفیت‌های زیادی همچون این که چطور توجه کنیم، چطور با ناراحتی تماس حاصل کنیم، چطور با ناراحتی خود مدارا کنیم و چطور بدون قضاوت‌گری یا انتقادگری ناراحتی خود را همدلانه درک کنیم نیاز خواهیم داشت.
روانشناسی دوم شفقت فی‌الواقع دربارۀ پرورش خردمندی دانستن این است که چطور به طور اصیلی مفید باشیم. مفید بودن نیازمند پرورش شفقت است؛ ما قبل از این که برای کار با رنج مجهز بشویم بایستی ماهیت و طبیعت رنج خود را بشناسیم. همچنین هرچند ملایمت و گرما می‌تواند بخشی از شفقت باشد، شفقت مستلزم استقامت، قاطعیت و مقدار زیادی شجاعت نیز هست. والدین آماده‌اند تا با کودکان خود دربارۀ تغذیه و دیر خوابیدن بحث کنند چون هرچند که این کارها ممکن است باعث تعارض بشود می‌خواهند از ایشان محافظت کنند. در بعضی رودررویی‌های درمانی درمانجویان از خشم یا اضطراب یا سوگ خود می‌ترسند. با این که ممکن است برخی اوقات تجربۀ این هیجانات برای درمانجو خوشایند نباشد درمانگران ممکن است این درمانجو را تشویق به این تجربه‌گری کند چون این کار همان چیزی است که به درمانجو کمک می‌کند احساسات دشوار خود را تجربه و با آنها کار کند. این خردمندی و مهارت درمانی است که به درمانجو اجازه می‌دهد بداند که چگونه و کی این کار را بکند. در واقع مطالعات چندسال قبل نشان داند که برخی از گرمترین درمانگران رفتارگرا هستند! این یافته بی‌دلیلی نیست چون رفتاردرمانی اغلب مستلزم ترغیب درمانجویان به درآمیختن با چیزهایی است که تمایلی به برقراری تماس با آنها ندارند.
#CFT
#شفقت
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
نقش شفقت در درمان متمرکز بر شفقت و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد
ترجمه: #علی_فیضی
بسیاری از افراد به سادگی درباره شفقت دچار سوءتفاهم شده و آن را عشق ومهربانی به اشتباه یکی می‌گیرند. در واقع سخت‌ترین و قدرتمندترین انواع شفقت به چیزهایی ابراز می‌شود که نه دوستشان داریم ونه به آن‌ها عشق می‌ورزیم و چیزهای درون خودمان از جمله همان‌هایی چیزهایی است که چنان شفقتی قرار است نثارشان بشود. در سنت بودیسم ماهایانا هستۀ شفقت، انگیزش است -انگیزشی برای فایده رساندن به دیگران- که بودیسیتا نامیده می‌شود. این انگیزش فرد را وا می‌دارد این توانایی را به دست آورد که نسبت به رنج خود و دیگران حساس باشد و به صورت هیجانی و همراه با توجه با آن رنج وفق پیدا کند، بتواند دلایل آن را ببیند و خردمندی و تعهد لازم برای تسکین آن رنج و پیشگیری از آن را به دست بیاورد. بدیهی است که این انگیزش برای روی آوردن به سوی رنج و ایستادن در مسیر بادهای آن است، نه روی گرداندن از آن؛ و نیز برای کسب تمایل جهت پرداختن به رنج و دلایل آن است. در اینجا می‌توانیم هماهنگی واضحی را با ACT مشاهده کنیم که از آغاز و به طور ظریفی روی مسئله اجتناب هیجانی و ایجاد تمایل برای تجربه چیزها هما‌ن‌گونه که هستند تمرکز کرده است. با اینحال نکته مهمتر این است که هم در CFT و هم در ACT شفقت نه صرفا برای تسکین رنج که بلکه برای افزایش بهزیستی به کار می‌رود. تا حدودی به همین خاطر است که CFT به پویایی‌های زیرین دلبستگی و رفتار حاکی از پذیرفتن و پذیرفته‌شدن توجه زیادی دارد. شفقت به عنوان نقطه تمرکز درمانی بایستی برای افزایش بهزیستی به کار برود نه صرفا برای کاهش رنج.
در حالی که CFT در پی آشکارسازی برخی مولفه‌های کلیدی شفقت نظیر انگیزش متمرکز بر مراقبت، حساسیت توجه، همدردی، مدارا با پریشانی، همدلی و عدم قضاوت‌گری و کمک به افراد برای کسب این ویژگی‌ها است، ACT بیشتر روی اصول رهاسازی افراد از بندهایی است که ذهن می‌بافد تمرکز دارد. این بندها به این خاطر بافته می‌شود که علاوه بر انگیزش‌های بنیادی و هیجان‌هایی که انسان‌ها به طور مشترک با دیگر موجودات دارند، نزدیک به دو میلیون سال پیش در میان ایشان ظرفیت تصور، نشخوار فکری، حسی از خویشتن و نظارت برخود تکامل پیدا کرد. شیوه یکپارچه شدن و آمیختن این ظرفیت‌های شناختی به تازگی تکامل یافته با دیگر سیستم‌های انگیزشی هیجان دغدغه اصلی ACT است. برای کمک به افراد جهت قطع آمیختگی با نظارت برخود و برچسب‌زنی آزارنده به خود که با هیجان‌های دردناک آمیخته‌اند بایستی چیزی کسب شود که در ACT انعطاف‌پذیری روان‌شناختی نامیده می‌شود. این مفهوم مثل شفقت یک پیامد سرراست نیست؛ بلکه در واقع محصول زیرفرایندهایی نظیر گسلش، ارزش‌ها، خود به عنوان بافتار، پذیرش، اقدام متعهدانه و توجه‌آگاهی است.
#Learning_ACT
#شفقت
#CFT
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy
احساس و انتخاب
دکتر راس هریس
مترجم: #علی_فیضی
”هیچ‌کس نمی‌تواند احساس خاصی را در من ایجاد کند“
”اگر ما اجازه ندهیم کسی نمی‌تواند باعث شود که ما غمگین، خشمگین و ... بشویم“
این نوع جملات (حداقل از دیدگاه من) انگار این ادعا را دارند که ما به طریقی کنترل کاملی روی احساسات خود داریم. به گمان من این جملات با درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد سازگار نیستند و اغلب بر اساس مدل‌هایی قرار دارند که ادعا می‌کنند با کنترل فکر خود می‌توانید احساسات خود را هم کنترل کنید. از قضا یکی از بینش‌‌های اصلی ACT که تضاد چشمگیری با نظرات ذکر شده دارد این است که ما اغلب اوقات نمی‌توانیم چگونگی احساسات خود را کنترل کنیم (البته بعضی مواقع هم می‌توانیم اما بیشتر اوقات این کار برای ما ممکن نیست و شیوۀ رفتار دیگران با ما غالبا اثر چشمگیری روی هیجانات ما می‌گذارد). هیجانات ما تحت تاثیر عوامل بسیار زیادی قرار دارد و یکی از این عوامل بسیار موثر، نحوۀ رفتار و برخورد دیگران با ما است. اگر دیگران با ما با پرخاشگری، خشونت، سوءاستفاده‌گری، خصومت و به صورتی طردکننده رفتار کنند آنگاه ما هم مسلما انواع احساسات ناخوشایند و هیجانات دردناک را حس خواهیم کرد (مگر این که در حالت تجزیه‌ای باشیم؛ در واقع وقتی افراد مورد آزار و بدرفتاری دیگران واقع می‌شوند و نمی‌توانند به طور جسمانی فرار کنند این کرختی یکی از کارکردهای عمدۀ حالت تجزیه‌ای است. این حالت تجزیه و گسستگی به چنین افرادی کمک می‌کند از درد هیجانی ناگریزی که در چنان بافتارهایی ایجاد می‌شود بگریزند).
ما از طرف دیگر می‌توانیم نحوۀ پاسخ به هیجاناتمان را انتخاب کنیم: مثلا می‌توانیم به احساسات دردناک خود با پذیرش، شفقت به خود، گسلش، توجه به ارزش‌ها و اقدام متعهدانه پاسخ بدهیم و این نوع از پاسخ برای ما موثرتر از پاسخ همراه با آمیختگی و اقدامات ناکارآمدی همچون تکانشگر یا انفعال خواهد بود.
پس من از دیدگاه ACT می‌خواهم به جای اظهارنظرهایی که در آغاز این یادداشت آمد بگویم:
رفتار دیگران -حتی اگر نخواهیم- روی ما اثر می‌گذارد و اگر آنها با ما بدرفتاری کنند این اقدام آنها راه‌انداز هیجانات دردناکی در ما خواهد شد که مطمئنا مطلوب نیستند؛ و با این حال ما (مثلا با مثبت‌اندیشی) نمی‌توانیم از وقوع آن هیجانات جلوگیری کنیم. واقعیت بدیهی این است که مورد بدرفتاری واقع شدن دردناک است. با این حال اگر به قدر کافی هوشیار باشیم می‌توانیم نحوۀ پاسخ خود به هیجاناتمان را انتخاب کنیم؛ می‌توانیم تصدیق کنیم که این هیجانات چقدر دردناک‌اند و می‌توانیم با خود با شفقت رفتار کنیم.
به قول درمانگران CFT (درمان متمرکز بر شفقت) در چنان شرایطی می‌توانیم از خود بپرسیم:
- با توجه به آنچه دربارۀ خود می‌دانم آیا درگیر شدنم با این هیجانات (ناراحت شدنم، خشمگین شدنم، غمگین شدنم) معنادار و قابل فهم است؟ (پاسخ تقریبا همیشه بله است!)
- با توجه به پاسخ سوال قبلی، مفیدترین کاری که در این شرایط می‌توانم انجام بدهم چیست؟
#شفقت
#Learning_ACT
#CFT
https://tttttt.me/thirdwaveofBehaviorTherapy