کانال صنفی معلمان ایران
6.36K subscribers
17.2K photos
2.61K videos
407 files
8.26K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
🔴 نوبخت و بازی با کارت تشکل‌های فرهنگیان #جعفر_ابراهیمی #قسمت سوم ۱. اعتراض معلمان در اینستاگرام در ادامه کمپین های پیشین و سایر حرکات اعتراضی قابل درک و تبیین است. معلمان نشان دادند که قادرند از فضای مجازی برای ایجاد حساسیت و پیشبرد مطالبات استفاده…
🔴 نوبخت و بازی با کارت‌ تشکل‌های فرهنگیان

#جعفر_ابراهیمی

#قسمت_چهارم

بنا بر اطلاع موثق و اطلاع از مواضع افراد حاضر در جلسه تا امروز و پس از سه جلسه مذاکره #تیم_نوبخت و #تیم_کمیجانی (نماینده خود خوانده معلمان) تا کنون موارد زیر از نظر نوبخت قطعی است.

۱. از نظر نوبخت فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری اجرا شده‌است و دولت سر این موضوع مذاکره نخواهد نمود. این در جلسه روز پنج‌شنبه مطرح شده‌است و روز شنبه نوبخت تاکید نموده و #کمیجانی تایید کرده‌است
با این حساب نوبخت به کمک تشکل‌های سیاسی حاضر در جلسه مطالبات بازنشستگان را سر بریده‌است و با اجرای ناقص فصل دهم باعث شکاف بیست درصدی بین حقوق کادر آموزشی با کادر اداری شده‌است. چون با اجرای ناقص فصل دهم تنها ۲۵ درصد نیروهای آموزش و پرورش یعنی نیروهای اداری مشمول افزایش حقوق فوق‌العاده ویژه شده‌اند.


۲. تاکنون منابع مالی برای اجرای افزایش حقوق فرهنگیان مشخص نشده است در بهترین حالت ۵۰۰۰ میلیارد تومان برای اجرای ناقص فصل دهم در نظر گرفته شده‌است.

۳. احیای رتبه‌بندی به صورت کامل مد نظر نوبخت نیست و قرار شده‌است کارشناسان تیم نوبخت بررسی کنند و بگویند با چه مکانیزمی رتبه‌بندی را احیا کنند کارشناسان نوبخت باور دارند که رتبه‌بندی در دل فصل دهم اجرا شده‌است و عملا مکانیزم مشخصی نیز برایش ندارند.

با توجه به موارد فوق ، هنوز برای ما مشخص نیست نوبخت قرار است چه کاری انجام دهد اما پر واضح است که آنها #نمی‌خواهند #فصل_دهم را به صورت کامل اجرا کنند #حاضر_نیستند به احکام فعلی میزان رتبه‌بندی سال ۹۴ و ۹۸ را اضافه نمایند و برای تامین منابع دولت #لایحه_جدید #نخواهد داد. پس متاسفانه باید منتظر یک دوره نامشخص برای احیای رتبه‌بندی باشیم. یادمان نرود همین #نوبخت رتبه‌بندی را از سال ۹۴ تا ۹۸ کش داد.


با این حساب #مترسک‌های حاضر در جلسه یا باید به افزایش فرمالیته نوبخت تن دهند که به معنای اجرای ناقص رتبه‌بندی است یا کلا از این دور باطل خارج شوند. اما سران این تشکل‌ها که تا دیروز با #تحلیل‌های_دایی‌جان_ناپلئونی حرکت های صنفی معلمان را #اردوکشی_خیابانی قلمداد می‌کردند و کارکردشان راه‌اندازی میتینگ انتخاباتی برای جناح‌های سیاسی است و یکسره برای گرفتن پست در حال لابی هستند چگونه قادرند فراتر از #پایگاه_طبقاتی، #گرایش_سیاسی وابسته خود عمل نمایند؟!؟ آنها جاده‌صافکن سرکوب بوده هستند و خواهند بود. یک روز در دهه شصت سرکوب عریان و مستقیم دانش‌آموزان و معلمان را در دستور کار داشتند و حالا ضمن ادامه پنهان آن ، حالا به سرکوب معیشت و دستمزد فرهنگیان مشغولند. یگانه را خروج از این تنگنا برای ما تشکل‌یابی مستقل و تقویت تشکل‌های صنفی پیشرو است

ادامه دارد ...

🔻🔻🔻
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi


🔸🔹🔶🔷

🔹 #کانال_صنفی_معلمان

🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
💠 #بودجه۱۴۰۰_آموزش_و_پرورش_۱
« بایدها و نبایدها»

🔹 #محمد_مالجو

#قسمت_اول

موضوع بحث ارائه یک طرح کلی است که کدام نوع از انواع توازن قوای نیروهای سیاسی،
اقتصادی،اجتماعی،خصوصاً در سطح ملی این برونداد را و این ویژگی‌های معیوب را برای بودجه ۱۴۰۰ و البته سال‌های گذشته هم به بار آورده است.

در واقع در یک سطح کلان و تجریدی موضوع بحث اقتصاد سیاسی بودجه سال ۱۴۰۰ آموزش و پرورش است. اقتصاد سیاسی آن شاخه‌ای از دانش است که امور گوناگون اقتصادی را در بستر مناسبات قدرت مطالعه می‌کند.

موضوع بحث ما نیز مناسبات قدرتی است که در جامعه جاری و ساری است و برون‌دادش در بسیاری از زمینه‌ها از جمله بودجه ۱۴۰۰ آموزش و پرورش مطرح می شود.
این چارچوب تحلیلی را من در ۵ سطح عرضه می‌کنم. در جریان بحث به ۵ نوع توازن قوای نابرابر در جامعه اشاره خواهم کرد که تا زمانی که این ۵ نوع توازن قوا برقرار باشد، بودجه ۱۴۰۰ و تمام سال‌های بعدی علی‌القاعده دارای عیب های بسیار بزرگی از این دست خواهد بود.

این چارچوب تحلیلی در خدمت این است که اگر معلمان به درستی مطالباتی صنفی دارند، ترجمه این مطالبات صنفی در آینه سیاست چه زبانی باید به خود بگیرد.

🔹 سطح اول، سرشت دوگانه ساختار قدرت سیاسی نظام مستقر در کشور در چند دهه اخیر است. به این معنا که بدنه حکومتی ما متشکل است از یک بخش انتخابی با همین کیفیتی که از انتخابات سراغ داریم و یک بخش به مراتب بزرگتر غیر انتخابی. نماد این بخش‌های غیرانتخابی را می‌توانیم در سه محور خلاصه کنیم:

محور اول، نهادهای نظامی و انتظامی هستند
محور دوم، انواع پرشمار بنیادها و سازمان های موازی دولت
محور سوم، انواع پرشمار نهادهای حکومتی و انقلابی هستند.

نه همه وظایف و دستورکارهای این مجموعه اما بخش قابل توجهی از این دستور کارها به نحوی موازی‌کاری با بخش انتخابی است که متجلی می‌شود در قوه مجریه، قوه مقننه، شوراهای شهر و بدنه های سیاسی از این نوع.

این بخش غیر انتخابی سوای غیر انتخابی بودن که خصلت اولش هست، در برابر بخش های انتخابی ناپاسخگوست. به طور مطلق اگر پاسخگویی وجود داشته باشد، در درون بدنه خودش است و بیرون از صحنه افکار عمومی؛ و به همین قیاس هیچگونه حسابرسی بیرون از کلیت خودش نزد جامعه یا بخش‌های انتخابی نظام سیاسی در جامعه ندارد.
این نوع آرایش قوا یعنی بدنه غیرانتخابی بزرگ و این میزان از بدنه انتخابی که سراغ داریم، چه نوع تاثیری در درآمدهای دولت و در هزینه‌ها و مخارج دولت دارد؟

چون موضوع بحث ما بودجه دولت است که بخش کوچکی از آن هم بودجه آموزش و پرورش است این نوع آرایش قوا و سرشت دوگانه قدرت سیاسی در ایران که ریشه در مناسبات حقوقی برآمده از قانون اساسی دارد و نیز مناسبات حقیقی که به خصوص در ۳۰ سال اخیر به زیان بخش های انتخابی تشدید شده است ،
۱. چه نوع تاثیری بر روی درآمدها و ۲. روی مخارج دولت دارد؟

ابتدا درآمدها: تاثیری که روی درآمدهای دولت دارد، محروم کردن دولت (قوه مجریه/ سازمان مالیاتی) از ظرفیت های مالیات‌ستانی است. در واقع به میزانی قابل توجه و تعیین کننده درآمدهای مالیاتی دولت را کاهش داده است. به این ترتیب که؛

اولاً، بخش وسیعی از نهادهای غیر انتخابی به رغم استفاده از امکانات محلی و ملی از معافیت مالیاتی برخوردارند.

ثانیاً، بخش‌هایی از این بدنه های غیر انتخابی مالیات می‌دهند، اما این مالیات صوری است. یعنی به ازای مالیاتی که می دهند، دریافت های مشابهی را در بودجه دولت از آن خودشان می کنند.

سوما، بخش‌های قابل توجهی از این بدنه غیر انتخابی اگرچه مالیات می‌دهند اما نه متناسب با سطح متعارفی که بخش خصوصی و نیروهای یا پرسنل دولت یا سایر اعضای جامعه با آن مواجه هستند. البته در چارچوب همین سیستم مالیاتی ناکارآمدی که داریم. بنابراین ظرفیت مالی‌ستانی دولت را به طرز تاریخی چند دهه‌ای‌است که کاهش داده اند. از سوی دیگر هزینه های دولت را به میزانی قابل توجه اما دشوار از نظر برآورد، افزایش می‌دهند. به این ترتیب که فعالیت‌ها و کارکردهای موازی با دولت دارند که غالباً در خدمت کنترل و نظارت روی جامعه است و بخش قابل توجهی از تامین مالی این نوع عملیات بخش‌های غیر انتخابی هم بر دوش بودجه دولت است.

به میزانی که بودجه‌های بخش غیر انتخابی زیاد می‌شود از یک جایی باید کم شود یکی از آنها بودجه آموزش و پرورش است.

ادامه دارد....

#محمد_مالجو
#نابرابری_آموزشی
#نابرابری_اجتماعی
#آموزش_پرورش
#بودجه
منبع:

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران (تهران)

🆔 @KSMtehran
🔻🔻🔻
ارتباط با کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان

🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Audio
🔴 آنچه فعالان سیاسی ، مدنی و صنفی حتما باید بدانند.

🎙 توضیحات کامل #سعید_دهقان درباره

📍تفاوت حقوق شهروندی در ایران با حقوق بشر
📍براساس قانون اساسی ، آزادی های فردی و مدنی اصل است و به هیچ بهانه ای قابل نقض نیست ،همچون آزادی برگزاری تجمعات.
📍شکنجه به هر شکلی خلاف اصل ۳۸ قانون اساسی است .
📍فلسفه ماده ۵۱۲ در دفاع از حقوق متهم

📌بخشی از اتاق «حقوق شهروندی به زبان ساده» برگزار شده در کلاب کانون صنفی معلمان ایران

#قسمت_دوم
#حقوق_شهروندی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran

🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
🌀 #یاد

🍃یادی از استاد #ادیب_خوانساری؛
ادیب پرچم‌دار موسیقی فاخر!

🔻 با نظری گذرا بر آراء آدورنو و بوردیو پیرامون موسیقی!

حسن مایلی

#قسمت_اول

بگو ادیب زند نغمه شعر حافظ را/ گرت هوای سماع فرشتگان به سر است (جلال‌الدین همایی)

🔻 ششم فروردین ماه چهلمین سالروز درگذشت استاد بی‌همتای آواز ایران اسماعیل ادیب خوانساری است. ادیب خوانساری را می‌توان یکی از برجسته‌ترین اساتید آواز مکتب اصفهان به شمار آورد؛ فروتنی بی‌تکلف و رادمردی مزین به اخلاق نیکو که قدر و منزلت هنرش را خوب می‌دانست و آنرا سر هر بازاری نفروخت! صدای رسا و با صلابت ادیب و تسلط کامل او بر ردیف‌های آوازی و اوزان شعر پارسی صدای وی را از چنان پختگی برخوردار ساخته بود که تکنیک منحصر به فرد او در ساختار تحریرها و ادای صحیح و اصولی شعر را سبب شده بود. نام ادیب این نغمه‌سرای ادبِ ایرانی را در کنار بزرگان و پیشگامانی چون اقبال السلطان، طاهرزاده، قمرالملوک وزیری و تاج اصفهانی می‌توان بر تارک آواز ایرانی نشاند.

مختصری از زندگی ادیب خوانساری (۱۳۶۱_۱۲۸۰)

🔻 ادیب روحانی زاده‌ای بود که تا ۱۴ سالگی لباس طلبگی پوشید و پس از آنکه چهار سال به صورت مخفیانه نزد عندلیب گلپایگانی آموزش دید؛ در ۱۸ سالگی سر طغیان بر آورد و برخلاف خواست پدر به جهت تکمیل آواز خویش به اصفهان رفت. سفری که به گفته او سبب طرد وی از خانواده‌اش شد. باری درویشی ادیب نیز حریف رندیِ تحجر و جزم‌اندیشی زمانه نشد. در اصفهان نزد سید رحیم اصفهانی تلمذ کرد و سپس از محضر اساتیدی چون نایب اسدالله و میرزا حبیب بهره برد. سال ۱۳۰۳ به تهران کوچ کرد و در محضر حسین‌خان اسماعیل‌زاده به فراگیری آواز ادامه داد و در محضر وی با بزرگانی چون محجوبی، نی‌داوود و شهنازی آشنا شد. در سال ۱۳۰۵ به همراه اسماعیل مهرتاش جامعه باربد را تاسیس کرد و پس از آن در سال ۱۳۱۹ به رادیو ملی پیوست. آن‌گونه که خود ادیب می‌گوید بسیاری از آثار دوران پختگی آواز او در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی به دلیل کدورت مسئولان وقت از صفحات رادیو پاک شد و تشنگان ره شوق را از چشمه آواز او محروم گردانید. ادیب سابقه تدریس آواز در مدرسه عالی موسیقی مرحوم خالقی را در کارنامه دارد و به‌علاوه در دوران تصدی ابتهاج بر رادیو هنرجویان را از تجارب خود بی‌نصیب نگذاشت. ادیب پس از دوره طولانی بیماری سرانجام در فروردین ۱۳۶۱ دیده از جهان گشود و چهره در نقاب خاک کشید.


ادیب؛ پرچم‌دار موسیقی فاخر با نظری بر دوگانه آدورنو!

🔻 تئودور آدورنو اندیشمند مکتب فرانکفورت که پژوهش‌های او در خصوص موسیقی دارای جایگاه رفیعی است؛ موسیقی را به دو دسته عامه‌پسند و فاخر تقسیم می‌کند. آدورنو موسیقی عامه‌پسند را محصول صنعت فرهنگ تحت دو فرایند استاندارد شدن و فردیت مجازی می‌داند و معتقد است موسیقی عامه‌پسند شنونده را از خودانگیختگی محروم می‌سازد. او این نوع موسیقی را غیربازتابی و دارای شخصیت بت واره‌شده توصیف می‌کند و در جمله‌ای طلایی معتقد است: در موسیقی عامه‌پسند قطعه موسیقی برای شنونده شنیده می‌شود!

🔻 در مقابل، موسیقی فاخر و کلاسیک را خوداندیش و سابژکتیو برشمرده آن را بازتابی و هنر واقعی توصیف می‌نماید. گرچه تمامی خصایص موسیقی فاخرٍ مدنظر آدورنو را نمی‌توان در موسیقی اصیل ایرانی رؤیت کرد؛ اما با پذیرش این تقسیم‌بندی می‌توان آواز ایرانی و به‌ویژه آواز ادیب خوانساری را پرچم‌دار این نوع موسیقی دانست. باری محتوای آواز ایرانی به‌ویژه مکتب آواز اصفهان برآمده از اندیشه فرهیختگان ایران زمین در پیوند با شعر فاخر ایرانی پیام‌های متعالی خود را در پهنه‌ی تاریخ منتقل کرده است. با این وصف و با پذیرش دوگانه آدورنو، آواز اسماعیل ادیب خوانساری را می‌توان نمونه‌ای از موسیقی فاخر و اصیل برشمرد؛ آوازی که جلاء دهنده روح هر ایرانی است و در پرتو اشعار حافظ و سعدی و گاه عارف قزوینی پیام‌های خود را به جامعه‌ی ایرانی منتقل کرده است.

#بزرگان_فرهنگ_و_هنر
#تاریخ

📝ادامه در پست بعدی👇

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi
‍ ‍ ‍ ‍ #قسمت_دوم

درک آواز ادیب با نظری بر نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو!

🔻 نسل پنجم پژوهش‌ پیرامون جامعه‌شناسی موسیقی را می‌توان شامل طرح مفاهیمی چون سبک زندگی و سرمایه فرهنگی از سوی بوردیو تلقی کرد. بوردیو معتقد است سرمایه فرهنگی به‌عنوان تمایلات زیباشناختی به استعداد و توانایی درک، رمزگشایی و نیز توانایی ارزش‌گذاری آثار هنری اطلاق می‌شود. وی معتقد است آثار هنری دارای کدهایی هستند که رمزگشایی این کدها به میزان سرمایه فرهنگی فرد باز‌می‌گردد. بوردیو معتقد است آثار هنری طبقات اجتماعی بالاتر دارای کدهای پیچیده‌تری نسبت به کدهای موسیقی عامه است؛ در واقع بوردیو بین سرمایه فرهنگی و ذهنیت اشخاص با نوع موسیقی انتخابی رابطه مستقیم ایجاد می‌کند.

🔻 از این منظر می‌توان مطابق نظریه بوردیو آواز ایرانی به خصوص مکتب آوازی اصفهان و به‌ویژه آواز ادیب را با توجه به خاستگاه دستگاهی و ردیفی آن از نوع موسیقی فاخر و دارای کدهای پیچیده توصیف کرد که رمزگشایی این پیچیدگی‌ها نیازمند سرمایه فرهنگی بالایی است. حسین عمومی از مدرسان آواز، مکتب آوازی را مجموعه‌ای از اندیشه و مهارت‌ها می‌داند که مدلی منسجم ساخته و دارای پیروان و عاملانی باشد و به‌علاوه راه جذب اندیشه‌ها و مهارت‌ها را بر خود باز بگذارد. در بین مکاتب سه‌گانه آواز ایران (اصفهان، تبریز و تهران) مکتب اصفهان دارای جایگاه ممتازتری است که این امر را باید در ویژگی‌های آن جستجو کرد. توجه و تاکید بر ادای صحیح شعر و بیان درست آن، استفاده مناسب از تحریر و ادوات آن، تلفیق مناسب شعر و آواز و مناسب‌خوانی از جمله ویژگی‌های منحصر به فرد مکتب آواز اصفهان و به‌تبع آن آواز ادیب به‌عنوان یکی از قلل آن، به شمار می‌رود. مطابق آنچه بوردیو در نظریه سرمایه فرهنگی بیان می‌دارد رمزگشایی از این نوع موسیقی مستلزم سرمایه فرهنگی بالایی است. باری فهم آواز ادیب نیازمند شناخت دقیق شعر و اوزان شعر پارسی و نیز آشنایی با دستگاه‌ها و ردیف‌های موسیقی ایرانی است؛ گرچه صدای ادیب به‌طور خاص و آواز ایرانی به‌طور عام برآمده از پهنه‌ی تاریخ ایران زمین است و دستگاه‌های موسیقی ایرانی در تارو پود هر ایرانی نهادینه شده است.

🔻 تئودور آدورنو معتقد است شنوندگان موسیقی به ۷ دسته تقسیم می‌شوند. با نظری بر نظریه سرمایه فرهنگی بوردیو می‌توان مطابق تقسیم‌بندی آدورنو شنوندگان متخصص (دارای دانش و توجه به زوایای فنی) و شنونده خوب (موسیقی به مثابه زبان مادری اوست و اتفاقات درونی را دنبال می‌کند اما خاستگاه فنی آن را نمی‌داند) را با میزان سرمایه فرهنگی بالا توصیف کرد و شنوندگان دیگر نظیر: شنونده فرهنگی، احساساتی، متعصب و ... را در مراتب دیگر قرار داد. از این منظر شنوندگان متخصص و خوب به سبب سرمایه فرهنگی بالاتر توانایی بیشتری در رمزگشایی و فهم موسیقی فاخر دارند؛ از این‌روی آواز ادیب را می‌توان مناسب شنونده متخصص و شنونده خوب توصیف کرد؛ گرچه دسته‌های دیگر نیز به فراخور استعداد و سرمایه فرهنگی خود می‌توانند ره‌توشه‌ای از آن بردارند و احتمالا حظی ببرند و مصداقی بر بیت آب دریا گر نتوان کشید پس به قدر تشنگی باید چشید، شوند!

صفحات جاودانه ادیب خوانساری

🔻 دیسکوگرافی صفحات ادیب خوانساری شامل ۴ دوره است:
_ صفحات کمپانی هیز مسترز ویس ۱۳۰۶؛
_ صفحات کمپانی هیز مسترز ویس ۱۳۰۸؛
_ صفحات کمپانی بایدافون ۱۳۰۹؛
_ صفحات کمپانی هیز مسترز ویس ۱۳۲۶.

🔻 البته از ادیب صفحاتی نیز با تار برازنده (۱۳۱۰)، صفحات کمپانی اودئون (۱۳۲۷)، صفحه ضبط شده با ارکستر طاطایی (۱۳۲۷) و نیز ردیف آوازی ضبط شده با تار ابراهیم سرخوش (۱۳۵۶) نیز به یادگار مانده است. از آثار با ارزش به جا مانده از نوای نغز و دل‌انگیز ادیب می‌توان آثار زیر را بر صدر نشاند:

آواز مثنوی افشاری/ گر زحال دل خبر داری بگو (مولوی)؛
آواز چهارگاه/ چو تلخ عیشی من بشنوی به خنده درآی (سعدی)؛
آواز دشتی/ چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست (حافظ)؛
آواز بیات اصفهان/ تو را ز حال پریشان ما چه غم دارد (سعدی)؛
آواز ماهور/ غلام همت رندان و پاکبازانم (سعدی)؛
آواز شور/ گر به میخانه روم بار دگر (حافظ)؛
آواز بیات ترک/ ندانم از من خسته جگر چه می‌خواهی (سعدی).

🔺 به پیوست آواز استاد ادیب خوانساری را در بیات اصفهان گوش جان بسپارید (هیزمسترزویس ۱۳۰۶).

حسن مایلی

روحش شاد و نامش جاویدان باد!

📎https://tttttt.me/kajpg/88

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان

📌 قسمتهایی از گفت‌وگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱
#قسمت_چهارم

#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)


آقای حبیبی آن نقطه‌ای که هم جنبش معلمان باقی بماند و هم بتواند تداوم پیدا کند و به مطالباتشان هم دست پیدا کنند، آن نقطه کجاست؟ چه دینامیزمی در روش یا مطالبات داشته باشد که تشکل بتواند بقا پیدا کند؟

#حبیبی: من ابتدا درباره وحدت بین معلمان و دیگر جریان‌ها توضیحی بدهم. به هر حال هماهنگی‌ها بین تشکل‌ها به مقدماتی نیاز دارد. جریان معلمی در ایران سابقه تاریخی طولانی ندارد. حتی به قبل از انقلاب و مشروطه نگاه بکنید ما اتحادیه‌های کارگری زیرمجموعه احزاب چپ داریم، ولی کمتر می‌شنویم که جریان‌های معلمی یا سندیکاهای معلمی مستقلی داشته باشیم. اگر این انقطاع تاریخی نبود انباشت تجربه تاریخی ایجاد می‌شد و اگر وجود داشت، ما یک تئوری منسجمی در درون مجموعه فعلی تشکل‌های صنفی فرهنگیان داشتیم. به هر حال این یک تشکل جوان است با عمر بیست‌ساله و به نظر نمی‌آید آن زمان هم که دوستانی این تشکل را شکل دادند پس ذهنشان یک تئوری مشخصی وجود داشته باشد، حداقل تاریخچه را که نگاه می‌کنیم یا با دوستان پیشکسوت صحبت می‌کنیم به نظر نمی‌آید. پس جنبش معلمان تفاوت‌هایی با جریانات کارگران دارند.

جنبش کارگران، سر یک سفره آماده فکری نشسته است؛ چراکه انباشت تاریخی و تجربی که در جریانات کارگری وابسته به جریان چپ وجود دارد و درنتیجه انسجام آن‌ها بیشتر است. جنبش معلمان به نظر من به دلیل فقدان تئوری مشخص هنوز نتوانسته به یک روال مشخصی در هماهنگی و اتحاد با دیگر جریان‌های اجتماعی مثل کارگران، دانشجویان و زنان دست پیدا کند. معلمان مدل آزمون و خطایی داشتند و تجربیات آن‌ها چالش‌هایی را نیز درون مجموعه در این بیست سال ایجاد کرده که همین چالش‌ها فرازونشیب‌هایی را هم به وجود آورده است.

 🔺 دو راه برای هماهنگی با سایر نیروها وجود دارد: یکی نگاه طبقاتی است؛ و دیگری نگاه از منظر جامعه مدنی. آن نگاه از منظر جامعه مدنی را من بیشتر منطبق با جریان معلمی می‌بینم، چون به هر حال جامعه معلمان را جزء طبقه متوسط جامعه محسوب می‌کنم، پس کنش‌هایش بیشتر شبیه به کسانی است که در این طبقه کنشگری دارند؛ چه جمعی و چه فردی. درنتیجه از منظر جامعه مدنی به مسئله نگاه کنیم به‌نوعی در این سال‌ها اتحادهایی شکل گرفته که اگرچه این‌ها مقطعی بوده یا محدود بوده، اما به هر حال به‌نوعی می‌شود نام این‌ها را اتحاد گذاشت.

🔺 مطالباتی مثل تشکل مستقل و بحث بالا بودن خط فقر و مطالبه آموزش رایگان و مخالفت با خصوصی‌سازی در امر آموزش می‌تواند خودبه‌خود ما را به کارگران و دانشجویان پیوند بزند.

از مطالبه آموزش رایگان به‌نوعی جریان‌های دیگر هم استقبال می‌کنند، اما من در شرایط کنونی آن اتحادی که این جنبش‌ها را به هم پیوند بزند، پیوندی که بتواند بروز و ظهور اجتماعی داشته باشد، کمتر می‌بینیم. البته باید توجه داشت که تحمل این همگرایی در ساختار هم نیست و من این عامل را عامل مهمی می‌دانم.

 در شرایط کنونی با توجه به اینکه بحث مطالبات معیشتی و منزلتی از طریق فعالیت‌های جمعی و سازمان‌دهی‌های تشکل‌های صنفی وجود دارد و شبکه‌های مختلفی که از طریق شبکه‌های مجازی ایجاد می‌شود، به نظر من بقایی را تضمین کرده که بعید است ساختار بتواند کلیت حرکت جنبش را متوقف کند، اما خطرهایی در درون خود جریان وجود دارد.

🔺 به‌عنوان مثال افراط و تفریط می‌تواند ضرباتی به تداوم جریان بزند. سؤالی که اخیراً چالشی در مجموعه ایجاد کرد، این بود که با توجه به تجمعات گسترده‌ای که انجام شد، آیا امکان این وجود دارد این تجمعات به‌صورت سلسله‌وار ادامه پیدا کند یا ضرورتی اصلاً وجود دارد یا باید تأخیری در این مسئله ایجاد کرد. این‌ها محل بحث و مناقشات در درون تشکل‌های صنفی فرهنگیان است، ولی نهایتاً به دلیل اینکه این مجموعه تا حدی وابستگی به خرد جمعی دارد تصمیمی که گرفته می‌شود با لحاظ کردن تمام جوانب است، مثلاً بعد از انجام تجمعات اخیر مجموعه به این جمع‌بندی رسید برای جلوگیری از فشارها یا چالش درون مجموعه و کاهش خستگی افراد، انقطاعی در تجمعات ایجاد شود و تجمع‌ها به تأخیر بیفتد.

🔺 به‌ هر حال من فکر می‌کنم معلمان دارای شرایطی شده‌اند که تداوم این جریان را در آینده شاهد خواهیم بود. ممکن است روند حرکت آن‌ها با فراز و نشیب همراه باشد، اما به هیچ وجه متوقف نمی‌شود؛ یعنی ما از مرحله بقا عبور کرده‌ایم.

https://tttttt.me/ksmtehran1/212

#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان

📌 قسمتهایی از گفت‌وگویی درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱

#قسمت_سوم

#محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی



آقای فلاحی شما دستاوردهای جنبش معلمان را چه می‌دانید؟

#فلاحی: به نظر من با توجه به شرایط جامعه و نابرابری و تورم اتفاقاً جنبش معلمان برای معلمان دستاورد معیشتی نداشته است و اگر دستاوردی بوده است، دستاوردهای غیرمعیشتی بوده است که برخی از آن‌ها را می‌گویم.

🔺 به‌عنوان مثال وقتی به بیست سال پیش برمی‌گردیم که این تشکل‌ها شکل گرفتند و با امروز مقایسه می‌کنیم می‌بینیم موضوعاتی را که در ارتباط با آموزش و پرورش در نشریات آن زمان مطرح می‌شد اگر با نشریات امروز مقایسه می‌کنیم، می‎بینیم نگاه به معلمان و آموزش و پرورش متفاوت شده و پوشش خبری معلمان هم خیلی بیشتر شده است.
🔺 درواقع امروز بیشتر از پیش نخبگان و روشنفکران جامعه به مسئله آموزش و پرورش و معلمان توجهشان جلب شده است.

🔺 دستاورد مهم دیگر خود تشکل‌های معلمان است که در گذشته با توجه به مخالفت و برخورد درون حکومت با چنین تشکل‌هایی که همیشه وجود داشته خیلی وضعیت ناشناخته و شکننده‌ای داشتند و امروز بعد از گذشت بیست سال یکی از مهم‌ترین دستاوردهایش این بوده که این تشکل‌ها در درون جامعه بیشتر از گذشته شناخته شدند. اگرچه همچنان موانع برای کنترل و انزوابخشی و تخریبشان وجود دارد، ولی تشکل‌ها به شرایطی رسیده‌اند که دوام و بقای خود را حفظ کنند و رشد و گسترش هم داشته باشند و با استفاده از رسانه‌های نو توانسته‌اند صدای مستقل خودشان را به گوش جامعه برسانند.

🔺 در داخل مجموعه معلمان، اهداف معیشتی وحدت بیشتری ایجاد کرد، اما این اهداف ممکن است با سایر بخش‌های جامعه همسو نباشد و این ممکن است مانع نزدیکی جنبش معلمان با دیگر بخش‌های جامعه شود. هرچند برخی از مطالبات معلمان با دیگر اقشار همپوشانی داشته است.

مثلاً وقتی شعار داده می‌شود که حقوق من به‌عنوان یک معلم یا هرکسی که کار می‌کند، نباید زیر خط فقر باشد، فکر می‌کنم این دیگر مطالبه خاص معلمان نیست. این شعار همه حقوق‌بگیران و کارگران می‌تواند باشد و عامل همبستگی همه آن‌هاست.

🔺 حق تشکل‌یابی مستقل هم از همین نوع مطالبات است. تأکید بر حق تشکل‌یابی مستقل برای این است که اولاً، ما تا متشکل نباشیم نمی‌توانیم خواسته‌هایمان را پیش ببریم. دوماً، ما می‌خواهیم تشکل ما مستقل از حکومت و حاکمیت باشد.

ما می‌بینیم که از یک‌سو دولت به‌عنوان بزرگ‌ترین کارفرما درآمد کافی برای تأمین نیازهای کارمندانش ازجمله معلمان ندارد. از سوی دیگر با استفاده یا شاید بشود گفت سوءاستفاده از قوانین و اختیارات حاکمیتی‌ای که دارد موانع متعددی را برای کسانی که قصد تشکل‌یابی دارند ایجاد می‌کند.
این‌همه مداخله در همه امور، خودبه‌خود افراد را به سمت انگیزه‌ها و مطالبات مشترک سوق می‌دهد. درواقع دولت هم کارفرمای همه است، هم مانع.

گروه‌های مختلف فعال در عرصه‌های مختلف می‌خواهند تشکل داشته باشند اما مشکل مشترک داشتن پروانه و مجوز رسمی برای فعالیت‌هایشان است که درواقع خود دولت از آن‌ها می‌خواهد و خود دولت هم به آن‌ها نمی‌دهد. همه جریان‌هایی که انسجام درونی برای مطالباتشان داشتند در سال‌های اخیر درگیر دریافت مجوز برای فعالیت بودند. این خودش موضوعی مشترک بین همه نیروها شده است.

🔺 بخشی از مطالبات معلمان هم با سرنوشت دانش‌آموزان ارتباط دارد و درنتیجه برای خانواده‌ها هم انگیزه ایجاد می‌کند. تأکید بر حق آموزش رایگان که در اصل ۳۰ قانون اساسی آمده است، باعث همبستگی معلمان و خانواده‌ها می‌شود.

🔺 یکی از مطالبات بنیادین همه تشکل‌ها، حق آزادی بیان است. حقی که دیگر یک مطالبه سیاسی نیست و امروز یک ضرورت است.

این‌ها همه می‌تواند منشأ همبستگی بین جریان‌ها باشد. باید گفت که مطالبات صنفی و مطالباتی که کمتر جنبه عمومی دارند، در گرو تحقق برخی از مطالبات بنیادی‌تر هستند و این‌ها چه در برنامه تشکل‌ها باشد و چه نباشد، همه به این سمت سوق داده خواهند شد.


📝 ادامه دارد...

https://tttttt.me/ksmtehran1/188

#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #صدایی_در_سکوت_خیابان

📌 قسمتهایی از گفت‌وگو درباره #چیستی_و_چگونگی_مطالبات_معلمان /دی ماه ۱۴۰۰ / چشم انداز ایران شماره ۱۳۱

#قسمت_ششم

#محمد_حبیبی سخنگوی کانون صنفی معلمان ایران( تهران)

چه عناصر دیگری در جنبش معلمان هست که آن‌ها را به جنبش اجتماعی جدید تبدیل می‌کند؟

#حبیبی: در حوزه مطالبات هم تشکل‌های صنفی فرهنگیان در این سال‌ها مطالبات عمومی‌تری را مطرح کردند و من فکر می‌کنم طرح مطالبات عمومی‌تری مانند، آموزش رایگان، مخالفت با آموزش ایدئولوژیک و دفاع از کیفیت آموزشی در قالب بیانیه، شعارها و مواضع این پالس را به‌جامعه داده است که مطالبات معلمان صرفاً بحث معیشت نیست.

#حبیبی: باید بگویم وقتی نگاهی به تاریخچه جریاناتی مانند جنبش کارگری در اواسط قرن بیستم می‌اندازیم اعتماد متقابل در یک پروسه‌ دوطرفه ایجاد می‌شود. از یک طرف تشکلات کارگری تمایلات بسیار دموکرات پیدا می‌کنند و از آن چپ رادیکال بودن کمی عقب‌نشینی می‌کنند، از آن طرف هم دولت یا حاکمیت در رفتار متقابل موجودیت و ماهیت این‌ها را به رسمیت می‌شناسد یعنی در یک دیالکتیک ارتباطی است که نهایتاً جامعه وارد یک پروسه تعادل می‌شود. ما در شرایط کنونی با حاکمیتی طرف هستیم که اساساً موجودیت ما را به رسمیت نمی‌شناسد.

ما به‌عنوان یک تشکل صنفی که مجموعه بالادست ما به‌عنوان شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان فراخوان تجمع می‌دهد و در بیش از صد شهر هم‌زمان تجمع برقرار می‌کنند و رسانه‌های خارجی و داخلی به این تجمعات می‌پردازند، ولی وقتی قرار است صحبتی با وزیر آموزش و پرورش صورت بگیرد، عملاً به‌صورت عامدانه روی این تشکل خط می‌کشند و بعد ما می‌بینیم آن افرادی که انتخاب شدند برای صحبت با وزیر آموزش و پرورش عمدتاً کسانی هستند که با بحث میدان و حرکت خیابانی مشکل دارند، یا افراد منفردی هستند که بیشتر به‌عنوان فعال رسانه‌ای فعالیت می‌کنند، بدون اینکه عضو هیچ تشکل معلمی باشند، در مقابل چنین سیاستی اعتماد متقابل به وجود نمی‌آید، نمی‌بینیم که حاکمیت قدمی به عقب بگذارد یا موجودیت شما را به رسمیت بشناسد.

برای ما که در این سال‌ها بحث برخورد امنیتی و زندان پیش آمده است، یک اتهام ثابتی داشتیم و آن غیرقانونی بودن تشکل ما بوده است. درصورتی‌که حداقل از طرف دولت‌های روحانی یا قبل‌تر خاتمی، به‌صورت مشخص دولت به رسمیت شناخته بود که حداقل این تشکل غیرقانونی نیست، ولی بخشی از حاکمیت که مشخصاً هم نهادهای امنیتی و قضایی پشتش هستند این رسمیت را برای ما قائل نیستند و درنهایت هم آن‌ها تصمیم‌گیر هستند و آن‌ها خط‌مشی نهایی در تقابل با این تشکل‌ها را تعیین می‌کنند. زمینه چنین تعامل و اعتماد متقابلی را نمی‌بینم و مشکل اصلی را هم از طرف حاکمیت می‌بینم، چون فعالیت‌هایی هم که در این بیست‌ساله از طرف تشکل‌های صنفی برگزار شده همگی مسالمت‌آمیز و مدنی بوده است. من فکر می‌کنم که حرکت‌های تندی وجود نداشته و مواضع شخصی افراد را نمی‌توان مواضع کلی تشکل به حساب آورد، برآیند کلی این مجموعه بر اساس بیانیه‌ها و موضع‌گیری‌ها، تشکل متعادلی را نشان می‌دهد؛ یعنی کنش‌ها و مواضعمان کاملاً متعادل و مسالمت‌آمیز بوده و وارد فاز رادیکال و تندی که بخواهد در مقابل موجودیت نظام قرار بگیرد، هرگز نرفتیم. ولی با این حال حاکمیت موجودیت ما را حتی به رسمیت نشناخته است.

درحالی‌که در تجربه کشورهای اروپایی در قرن بیستم این اجازه را حتی به اتحادیه‌های کارگری می‌دهد که در قالب یک حزب وارد حوزه قدرت شوند و در تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی سهیم باشند.

#حبیبی: ما علاوه بر تشکل‌های صنفی فرهنگیان، یک‌سری تشکل‌های سیاسی معلمان هم داریم، مثل سازمان معلمان که جدیدتر است یا مجمع فرهنگیان که آن هم جدید است، ولی انجمن اسلامی معلمان که قدمت طولانی‌تری دارد و از اوایل انقلاب شکل گرفته و نقش‌های مهمی انجمن معلمان از اول انقلاب یا مجمع معلمان از سال‌های اخیر در عزل و نصب مدیران یا وزیر آموزش و پرورش داشتند، این تشکل‌ها اگرچه پا در زمین معلمی دارند ولی خواست اصل آن‌ها سیاسی است و با گرایش اصلاح‌طلبی هم فعالیت می‌کنند و هدفشان هم درنهایت به هر حال تأثیرگذاری در بحث قدرت یا ورود به نهاد مجلس یا تعیین رئیس‌جمهور و وزیر برای وزارت آموزش و پرورش است. این‌ها چه جایگاهی در جنبش معلمان دارند؟

https://tttttt.me/ksmtehran1/212

#اعتراضات_سراسری_معلمان
#مطالبات_صنفی_معلمان_مطالبه_عمومی
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #سلسله_مقالات_گفتگوها


🔹#چالش_های_آموزش_و_پرورش_در_ایران
#قسمت_یکم

 🔹#محمدتقی_فلاحی
🔹 پنجشنبه ۴ مهرماه ۹۸

📌 قسمتهایی از گفتگوی آزاد معلمان در برنامه نشست آزاد روزنامه نگاران مهرماه ۹۸




🔹 آقای فلاحی با اشاره به چند چالش پیش رو دیدگاههای خود را به صورت زیر مطرح نمودند :
 
وی یکی از چالش های جدی در عرصه نظام آموزشی را چالش در #اقتصاد_آموزش_و_پرورش مطرح کرده و گفتند این چالش ناشی از عوامل زیر است :

الف) سهم آموزش وپرورش از تولید ناخالص داخلی منطقی و متعارف نیست. 
در سال ۹۲ سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی ۲.۱ درصد بوده است و در سال های اخیر به ۵.۱ درصد رسیده است. در حالی که در کشورهای صنعتی به ۱۹ درصد هم می رسد.
ب) کسری بودجه مزمن در آموزش و پرورش
به گفته زاهدی رئیس کمیسیون آموزش مجلس در سال ۹۸ آموزش و پرورش ۱۵ هزار میلیارد تومان کسری بودجه دارد. سال هاست این کسری همواره وجود داشته است.

عددی به عنوان بودجه در هر سال تعیین می شود، درصدی از آن تأمین اعتبار شده متحقق می گردد، و بخشی دیگر به عنوان بدهی به کارکنان( عموما معلمان) به سال بعد موکول می شود. برای بودجه سال بعد میزان بودجه تحقق یافته را معیار قرار نمی دهند بلکه همان رقم کلی روی کاغذ که مصوب بوده است، مبنا قرار می گیرد. لذا اگر صد در صد بودجه سال جدید هم تأمین اعتبار شده محقق گردد( که تقریبا در هیچ سالی این چنین نمی شود)، باز هم بدهی سال قبل تامین نشده است. این بدهی ها هر سال روی هم انباشته شده و هرسال بخشی از بودجه سال قبل را می بلعند. 
 
وی در ادامه به #آموزش_و_پرورش_ایدئولوژیک پرداختند و در مورد کارکرد نظام آموزشی گفتند:

کارکرد آموزش و پرورش را از دو منظر می توان بررسی کرد:
الف) نگاه ابزاری و تکنوکراتیک
نهاد آموزش عمومی، ابزاری برای آموزش و پرورش نیروهای لازم برای بخش های مختلف کار در جامعه تلقی می شود.

ب) نگاه ایدئولوژیک 
از این منظر، آموزش و پرورش در صدد پرورش «نگهبانان» نظام سیاسی موجود است. آموزش و پرورش جایگاه کشمکش بر سر نوع خاصی از آموزش و سیاست فرهنگی تلقی می شود. 

این پیش فرض نظریه های بازتولید است که نهادهای اجتماعی مانند خانواده، نظام آموزشی، زبان و رسانه های گروهی، نهادهایی هستند که گرایش به نوع خاصی از رفتار و فکر کردن را در مردم به وجود می آورند. این نهادها... در پی دسترسی به یک هدف هستند و آن درونی سازی، طبیعی جلوه دادن و ابدی سازی منافع و طرز تلقی های طبقات و گروه های برخوردار از قدرت در جامعه است. نظام آموزش و پرورش در ایران هم در پی فرآیندهایی است که به نحوی خاص ذهنیت مخاطبان خود را شکل دهد.

با نگاهی به اسناد و قوانین بالادستی در آموزش و پرورش ایران می توان دریافت که تفکر سیاسی و مذهبی خاصی در این اسناد بسیار پر رنگ است و به صورتی کاملا آشکار تبلیغ و القا می شود. به عنوان مثال می توان به سند موسوم به «تحول بنیادین در آموزش و پرورش» استناد کرد که در بندهای متعدد و در کلیات خود در فصل اول، ودر فصل دوم در گزاره های ۱، ۲و ۶ در فصل پنجم هدف های کلان شماره ۱ و ۲ جهت گیری کاملا ایدئولوژیک خود را نشان می دهد همین طور در صفحه ۲۸ راهکار ۴-۱ و صفحه ۳۵ راهکار ۲-۷

نکته دیگر در مورد آموزش ایدئولوژیک این که به نظرات کارشناسی اهمیتی داده نمی شود. 

دبیرکل کانون تهران چالش #عدالت_آموزشی ( در ذیل عدالت اجتماعی که به محاق رفته است ) را چالش سوم مطرح نموده و تاکید کردند : 
با گسترش سیاست خصوصی سازی به عنوان سیاست کلی در نظام آموزشی، عدالت آموزشی تحت تأثیر عمیق تر شدن شکاف اقتصادی و اجتماعی در جامعه، خواه ناخواه به فراموشی سپرده می شود. 
کنکور و آزمون زدگی ناشی از آن و همین طور شکل گیری موسساتی پیرامون کنکور با گردش مالی فوق العاده آن و شکل گیری زنجیره ای از مدارس غیردولتی، موسسات کنکور و کتاب های به اصطلاح کمک درسی. در رأس اصلی ترین و شناخت شده ترین این موسسات از هردو جناح افرادی قرار دارند که وصل به قدرت هستند. به نحوی که وزیر پیشین آموزش و پرورش در جلسه ای رسمی اعلام داشت توان مقابله با آن ها را ندارد.

📝 ادامه دارد...

📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی


https://tttttt.me/ksmtehran1/223

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #سلسله_مقالات_گفتگوها


🔹#چالش_های_آموزش_و_پرورش_در_ایران
#قسمت_دوم (پایانی)

 🔹#محمدتقی_فلاحی
🔹 پنجشنبه ۴ مهرماه ۹۸

📌 قسمتهایی از گفتگوی آزاد معلمان در برنامه نشست آزاد روزنامه نگاران مهرماه


محمد تقی فلاحی با تاکید بر تمرکزگرا بودن نظام آموزشی به چالش #تمرکزگرایی_شدید در آموزش و پرورش اشاره کردند و ادامه دادند : 
ایران کشوری است دارای تنوع اقلیمی و تنوع فرهنگی و قومیتی. برای چنین جامعه ای سیاست گذاری متمرکز مشکلات زیادی را ایجاد می کند و کارایی ندارد. به طور ویژه این تمرکز گرایی در آموزش و پرورش موجب سلب اختیار از مدیران میانی، مدیران مدارس و معلمان شده است. ساختاری هرمی شکل گرفته است که مدرسه و کادر آموزشی و اداری آن در قاعده این هرم قرار می گیرند به عنوان مجریان دستوراتی که از بالا به پایین به صورت یک طرفه، صادر می شود. نتیجه ی طبیعی چنین وضعیتی بی انگیزگی و عدم رشد خلاقیت در میان معلمان و... است.

ساختار متمرکز خود می تواند نتیجه ی ایدئولویک بودن یک نظام باشد. به این دلیل که هدف نظام ایدئولوژیک القاء باورهای یکسانی است که موجب حفظ اقتدار حاکمان شود. اما از سوی دیگر همان ساختار متمرکز مانعی است در جلب همکاری معلمان و بدنه نظام آموزشی که به دلیل نادیده گرفته شدن و دخالت نداشتن در تصمیم گیری ها، نوعی مقاومت در برابر طرح ها و برنامه ها انجام می دهند که موجب عدم پذیرش، عدم انتقال پیام های القایی و در نتیجه ناکامیاب ماندن در تحقق هدف ها می شود.

از نظر این فعال صنفی چالش #آسیب_های_اجتماعی یک چالش مهم در حوزه دانش آموزان است وی در همین زمینه گفتند :‌
از چالش های دیگر می توان به چالش آسیب های اجتماعی، که به طور روز افزونی در حال گسترش است و نشان می دهد که نظام آموزشی نه تنها نتوانسته است به هدف های ایدئولوژیک خود دست یابد، بلکه دانش آموزان بیمارتری را به جامعه تحویل می دهد. سلامت روانی دانش آموزان به شدت در معرض خطر است.

آمار برخی آسیب ها مانند خودکشی، رو آوردن به مصرف سیگار در سنین نسبتا کم، رفتارهای پرخطر مانند مصرف انواعی از مواد مخدر و محرک رو به افزایش است. کم تحرکی به ویژه در میان درصد بالایی از دختران سلامت جسمی آنان را تهدید می کند.  


📌 #بازنشر اندیشه و یادداشت های #محمدتقی_فلاحی دبیرکل کانون صنفی معلمان ایران( تهران) #معلم_زندانی


https://tttttt.me/ksmtehran1/223

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran