کانال صنفی معلمان ایران
6.33K subscribers
17.5K photos
2.62K videos
408 files
8.3K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
🌀 #یاد

📝 به یاد زینب جلالیان و مریم اکبری منفرد

🔹زینب جلالیان چهارده سال و مریم اکبری منفرد سیزده سال از بهترین روزهای عمرشان را در زندان و در تبعید بدون حتی ساعتی مرخصی سپری می‌کنند.
در تاریخ ایران در میان زندانیان سیاسی چنین مواردی سابقه نداشته و جمهوری اسلامی در کنار ستم‌های دیگر رکورد حبس طولانی مدت دو تن از زنان فعال سیاسی را نیز در کارنامه منحوس خود ثبت کرده است!

🔹زینب جلالیان را ندیده‌ام اما شرح ایستادگی‌های او را به کرات شنیده‌ام، شنیده‌هایم از او همان‌هایی‌ست که در مریم دیدم که شش سال با او هم بند بوده‌ام و در میان تمامی کسانی که در زندان بودند به معنای واقعی کلمه مقاوم ترین، محکم ترین، با نشاط ترین و مصمم ترین زندانی بوده و هست، در تمام سال های حبس باوجود آزارها و شکنجه های فرسایشیِ بی امان همچنان اراده و مقاومت و شادابی خود را حفظ کرد و البته آسیب های بسیار هم دید اما سربلند ایستاد.

🔷 هر یک از آنان علاوه بر دشمن اصلی که همان ج.ا می‌باشد با جناح بندی‌های رسانه‌های مطرح و فراموشی‌ها و بایکوت‌های خبری آن هم صرفا به سبب عقایدشان جنگیدند، قهرمانی برای آن‌ها در تیتر اول رسانه‌ها بودن و جایزه‌های رنگارنگ بین‌المللی معنا نمی‌شود بلکه در عزم و اراده برای شکست قدرت ظالم و ایستادگی در برابر شکنجه‌های جسمی و روانی بوده و هست ولو در سکوت خبری، مریم اولین زندانی بود که از داخل زندان به دادخواهی اعدام چهار عضو خانواده‌اش پرداخت و موفق به ثبت نام اعضای خانواده‌اش در لیست گم‌شدگان قهری سازمان ملل شد...

📣 تنهایشان نگذاریم... هر چند که حتما به تنهایی قدرت یک ایران را دارند که حکومت چنین خصمانه در برابر آن‌ها قدرت‌نمایی می‌کند.»

از اینستاگرام «آتنا دائمی
سه شنبه ۱۰ اسفند۱۴۰۰
https://tttttt.me/kajpg/85

#آزادی_بیقیدوشرط_فوری_زندانیان_سیاسی

#زنان
#زنان_مبارز
#زنان_تاریخ_ساز
#حق_اعتراض



🔗در آستانه #روز_جهانی_زن

🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
🌀 #یاد

#زادروز هوشنگ گلشیری

‍ ما خیال می کردیم راه رسیدن به آن ناکجاآبادمان ازهرکوچه ای باشد، باشد؛ قصد فقط رسیدن است.
...اما حالا می فهمم تاریخ اصلا زباله دانی ندارد. هیچ چیز را نمی شود دورریخت.

#نویسنده
#قلم
#کانون_نویسندگان
#آزادی_بیان
#ادبیات

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
💠 #یاد

🔹 #معرفی_زنان_تاثیر_گذار


🔹 #زینب_پاشا؛ پیشتاز بیداری زنان مشروطه خواه در تبریز

🍁 در ۲۶ اسفند ۱۲۹۹؛ ۱۱۰ سال پیش در چنین روزی زینب پاشا در کربلا درگذشت.

🔹 زینب پاشا از جمله زنان مبارز تبریزی است که نامش در نهضت مبارزه با واگذاری امتیاز تنباکو آمده‌است. او با شرکت کردن در نهضت تحریم توتون و تنباکو و در گشودن انبارهای محتکران تبریز در زمان قحطی نان پیشگام بوده‌است.

🔹 زینب معروف به «بی بی شاه زینب»، «زینب باجی» و «ده باشی زینب»، در محلهٔ عموزین الدین، یکی از محله‌های قدیمی تبریز در یک خانواده کشاورز به دنیا آمده‌است.

🔹 زینب پاشا زنی تنومند و قوی هیکل بود که دو گوشه چادر خود را به کمر می‌بست. در آن زمان که در تبریز بیشتر خانم‌ها روبندی به صورت خود می‌زدند؛ این خانم با صورت باز و بدون روبند؛ رفت‌وآمد می‌کرده‌است. قبل از مشروطیت و در دوران استبداد؛ چون در ایران نظم و امنیتی وجود نداشت، لذا محتکران در تابستان غله سالانه مردم را به قیمت ارزان خریده و در انبارها نگه می‌داشتند و در فصل زمستان قحطی مصنوعی، به وجود آورده و کالای احتکار شده خود را به چندین برابر قیمت، به مردم فقیر می‌فروختند.

🔹 تقریباً در سال ۱۳۱۳ هجری قمری و در دوره سلطنت ناصرالدین شاه این قحطی مصنوعی که توسط عده‌ای محتکر به وجود آمده بود، به اوج خود رسیده بود و افراد فقیر شهر در تنگنای بزرگی گرفتار شده بودند، تا جایی که قیمت یک من نان از ۱۲ شاهی به ۱۵ شاهی ترقی کرده بود. در چنین شرایط سخت اجتماعی، «زینب پاشا» چماق خود را که پوشیده از میخ و فلز بود، به دست گرفته و عده‌ای از زنان را به دور خود جمع کرده و علیه محتکران با سلاح سرد خود قیام نمود. زینب پاشا غیر از بستن بازار و حمله به مقر حکومت و سنگ‌باران کردن آن، عده‌ای از بقال‌های محتکر و نانوایان گران‌فروش را نیز به زیر چماق خود انداخته بود.

🔻 علل قیام زینب پاشا

🔹 او تقریباً یک قرن و اندی پیش، برای اولین بار در تاریخ ایران با چهل نفر از زنان تبریز علیه ستم پیشگان و به موازات آن علیه نابرابری‌های جنسی که نظام فئودالی و دیدگاه‌های سنتی بر زنان تحمیل کرده بود، به جنگ مسلحانه و پارتیزانی دست می‌زند. یکی از عوامل مهم جنبش زنان تبریز به رهبری زینب، ستمگری بیش از حد برخی شاهزادگان و حکام دوره قاجار در آذربایجان بود.

🔹 در عرصه اجتماعی و سیاسی این دوره همچنین مشکلات و مسایل مهمی مانند «بحران نان» و «امتیاز تنباکو» نیز مطرح گردید که این دو عامل نیز از جمله مهم‌ترین عواملی بود که جنبش زنان تبریز به رهبری زینب پاشا را موجب گردید.

🔹 از جمله کارهای معروف «زینب پاشا» و یاران وی نیز حمله به انبارهای احتکار غله و تقسیم آن بین فقرا و گرسنگان در شهر تبریز بوده‌است.

🔹 زنان اغلب در اعتراض به وضع بحرانی نان پیش قدم بودند نمونه‌ای از این عملیات «زینب پاشا» و یارانش در قحطی اواخر دوره ناصرالدین شاه دیده شد که این قحطی در اثر احتکار گندم به وجود آمده بود؛ محتکرین، مجتهد تبریز، مباشرین، ولیعهد و حاکم تبریز بودند. زنان تصمیم به تظاهرات گرفتند. در حدود سه هزار زن چوب به دست، در بازارها به راه افتادند و کسبه را به بستن دکان و پیوستن به راهپیمایان مجبور کردند. حکومت، قشون مراغه را خبر کرد، دستور تیراندازی داده شد. در دم پنج زن و یک سید کشته شدند. در این‌جا روحانیت معترض هم علیه مجتهد بزرگ به زنان پیوست، و در کنسولگری روس تحصن کردند و سه یار از فرار ملائی که می‌خواست صحنه را ترک کند ممانعت کردند و با او به خشونت تمام رفتار نمودند. فردای همان روز تظاهرات را از سر گرفتند. حکومت هراسید و بار دیگر عقب‌نشینی کرد.

🔹 شاعری به نام میرزا فرخ که خود شاهد مبارزات زینب بوده شعری دارد که آن روزها ورد زبان مردم تبریز بوده. او به زبان ترکی سروده بود:

حکم ایله دی زینب پاشا جمله اناث و فراشا
سیز بازاری باسون داشا دگنگی باغلیوم گلیم
پاتاوامی باغلیوم گلیم

ترجمهٔ شعر ترکی به فارسی:

فرمان بداد زینب پاشا به شیرزنان و فراشا
بازار به سنگ بندید شما من چماقو حاضر کنم
پاتابه را پیچم به پا

زینب پاشا سخنرانی‌های آتشین در کوچه و بازار ایراد می‌کرد و مردان را به قیام فرا می‌خواند.

نمونه‌ای از سخنان زینب پاشا است که گفت:

«اگر شما مردان جرئت ندارید جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، در کنج خانه بنشینید، ما به جای شما با ستمکاران می‌جنگیم.»

🔹 این حرکات و سخنان باعث برانگیخته شدن مردان می‌شد؛ و نوشته‌اند که حتی گروه زینب برای انگیختن مردان به اعتراض لچک‌های خود را به سوی مردان پرتاب می‌کردند.

منبع: کانال جامعه شناسی زن روز

https://tttttt.me/ksmtehran1/194

#یاد
#زنان
#زنان_تاثیر_گذار
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
🌀 #یاد_آر

♦️ دایه شریفه، مادران و خانواده های دادخواه آبان در خیابان و تبریک نوروز ۱۴۰۱

#یادبود فرزندان از دست رفته
در میان مردم 🌹

🔗 همبستگی برای شادی عمومی


#نوروز
#زیبایی
#شادی_عمومی
#حق_شادی
#مادران_دادخواه
#آبان
#همبستگی


🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
🌀 #یاد

🍃یادی از استاد #ادیب_خوانساری؛
ادیب پرچم‌دار موسیقی فاخر!

🔻 با نظری گذرا بر آراء آدورنو و بوردیو پیرامون موسیقی!

حسن مایلی

#قسمت_اول

بگو ادیب زند نغمه شعر حافظ را/ گرت هوای سماع فرشتگان به سر است (جلال‌الدین همایی)

🔻 ششم فروردین ماه چهلمین سالروز درگذشت استاد بی‌همتای آواز ایران اسماعیل ادیب خوانساری است. ادیب خوانساری را می‌توان یکی از برجسته‌ترین اساتید آواز مکتب اصفهان به شمار آورد؛ فروتنی بی‌تکلف و رادمردی مزین به اخلاق نیکو که قدر و منزلت هنرش را خوب می‌دانست و آنرا سر هر بازاری نفروخت! صدای رسا و با صلابت ادیب و تسلط کامل او بر ردیف‌های آوازی و اوزان شعر پارسی صدای وی را از چنان پختگی برخوردار ساخته بود که تکنیک منحصر به فرد او در ساختار تحریرها و ادای صحیح و اصولی شعر را سبب شده بود. نام ادیب این نغمه‌سرای ادبِ ایرانی را در کنار بزرگان و پیشگامانی چون اقبال السلطان، طاهرزاده، قمرالملوک وزیری و تاج اصفهانی می‌توان بر تارک آواز ایرانی نشاند.

مختصری از زندگی ادیب خوانساری (۱۳۶۱_۱۲۸۰)

🔻 ادیب روحانی زاده‌ای بود که تا ۱۴ سالگی لباس طلبگی پوشید و پس از آنکه چهار سال به صورت مخفیانه نزد عندلیب گلپایگانی آموزش دید؛ در ۱۸ سالگی سر طغیان بر آورد و برخلاف خواست پدر به جهت تکمیل آواز خویش به اصفهان رفت. سفری که به گفته او سبب طرد وی از خانواده‌اش شد. باری درویشی ادیب نیز حریف رندیِ تحجر و جزم‌اندیشی زمانه نشد. در اصفهان نزد سید رحیم اصفهانی تلمذ کرد و سپس از محضر اساتیدی چون نایب اسدالله و میرزا حبیب بهره برد. سال ۱۳۰۳ به تهران کوچ کرد و در محضر حسین‌خان اسماعیل‌زاده به فراگیری آواز ادامه داد و در محضر وی با بزرگانی چون محجوبی، نی‌داوود و شهنازی آشنا شد. در سال ۱۳۰۵ به همراه اسماعیل مهرتاش جامعه باربد را تاسیس کرد و پس از آن در سال ۱۳۱۹ به رادیو ملی پیوست. آن‌گونه که خود ادیب می‌گوید بسیاری از آثار دوران پختگی آواز او در دهه ۲۰ و ۳۰ شمسی به دلیل کدورت مسئولان وقت از صفحات رادیو پاک شد و تشنگان ره شوق را از چشمه آواز او محروم گردانید. ادیب سابقه تدریس آواز در مدرسه عالی موسیقی مرحوم خالقی را در کارنامه دارد و به‌علاوه در دوران تصدی ابتهاج بر رادیو هنرجویان را از تجارب خود بی‌نصیب نگذاشت. ادیب پس از دوره طولانی بیماری سرانجام در فروردین ۱۳۶۱ دیده از جهان گشود و چهره در نقاب خاک کشید.


ادیب؛ پرچم‌دار موسیقی فاخر با نظری بر دوگانه آدورنو!

🔻 تئودور آدورنو اندیشمند مکتب فرانکفورت که پژوهش‌های او در خصوص موسیقی دارای جایگاه رفیعی است؛ موسیقی را به دو دسته عامه‌پسند و فاخر تقسیم می‌کند. آدورنو موسیقی عامه‌پسند را محصول صنعت فرهنگ تحت دو فرایند استاندارد شدن و فردیت مجازی می‌داند و معتقد است موسیقی عامه‌پسند شنونده را از خودانگیختگی محروم می‌سازد. او این نوع موسیقی را غیربازتابی و دارای شخصیت بت واره‌شده توصیف می‌کند و در جمله‌ای طلایی معتقد است: در موسیقی عامه‌پسند قطعه موسیقی برای شنونده شنیده می‌شود!

🔻 در مقابل، موسیقی فاخر و کلاسیک را خوداندیش و سابژکتیو برشمرده آن را بازتابی و هنر واقعی توصیف می‌نماید. گرچه تمامی خصایص موسیقی فاخرٍ مدنظر آدورنو را نمی‌توان در موسیقی اصیل ایرانی رؤیت کرد؛ اما با پذیرش این تقسیم‌بندی می‌توان آواز ایرانی و به‌ویژه آواز ادیب خوانساری را پرچم‌دار این نوع موسیقی دانست. باری محتوای آواز ایرانی به‌ویژه مکتب آواز اصفهان برآمده از اندیشه فرهیختگان ایران زمین در پیوند با شعر فاخر ایرانی پیام‌های متعالی خود را در پهنه‌ی تاریخ منتقل کرده است. با این وصف و با پذیرش دوگانه آدورنو، آواز اسماعیل ادیب خوانساری را می‌توان نمونه‌ای از موسیقی فاخر و اصیل برشمرد؛ آوازی که جلاء دهنده روح هر ایرانی است و در پرتو اشعار حافظ و سعدی و گاه عارف قزوینی پیام‌های خود را به جامعه‌ی ایرانی منتقل کرده است.

#بزرگان_فرهنگ_و_هنر
#تاریخ

📝ادامه در پست بعدی👇

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi
💠 #یاد

#روز_معلم

🍃 ادای احترام معلمان، دوستان و تعدادی از اعضای کانون صنفی معلمان تهران به پیشگامان آگاهی این سرزمین.

با حضور بر مزار؛ #ابوالحسن_خانعلی
ابن بابویه_ شهرری

📝 ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱



📌 ما هنوز زنده ایم ✌️

#روز_معلم
#پیشگامان_آموزش
#تاریخ_آموزش_پرورش
#نشر_آگاهی
#معلمان_زندانی
#همبستگی
#اعتراضات_سراسری_معلمان


🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💠 #یاد

#روز_معلم

🍃 گوشه ای از صحبتهای یکی از اعضای کانون صنفی معلمان در جمع حاضرین بر مزار #ابوالحسن_خانعلی

📝 ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱


🔺 خانعلی عزیز راستی همکارانت معارفی و بهلولی دیگر نبودند و الا می آمدند و به احترامت سخنرانی می کردند.
عبدی و فلاحی و باغانی و بداقی و حبیبی و ابراهیمی نیز که نیامدند، به جرم مطالبه گری در زندانند.

🔺 بقیه همکاران نیز از جمله هاشم خواستار ، سپهری، لعل محمدی، رمضانزاده، یزدانی، روزیخواه، فتحعلیان، همرنگ، اقدام دوست، عسگری، صفرزاده، رمضانپور و نصرت بهشتی از داخل زندان بر تو درود می فرستند.

🔺 همکاران بازداشتی اخیر : رمضانی، اسدی، خواجه صیادی، خجسته، شفیعی، ملاکی، عمرانی، امانی فر، محمدی، نیکخواه، لطفی، سرخی، عرفانیان، حاجی، بهمنی، محمودی، مسلمی، و بسیاری از دیگر عزیزان یادت را در بازداشتگاه گرامی داشتند.

📌خانعلی عزیز آسوده بخواب ما بیداریم و تا هستیم بر پیمانت استوار خواهیم ماند.


#روز_معلم
#پیشگامان_آموزش
#تاریخ_آموزش_پرورش
#نشر_آگاهی
#معلمان_زندانی
#همبستگی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یاد

#روز_معلم

🍃 ادای احترام معلمان، دوستان و تعدادی از اعضای کانون صنفی معلمان تهران به پیشگامان آگاهی این سرزمین ، با حضور بر مزار #ابوالحسن_خانعلی
📝 ۱۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۱

🔻 گوشه هایی از صحبتهای یکی از اعضای کانون صنفی معلمان تهران :

برخورد با اصحاب فرهنگ و دانش و بی مهری نسبت به معلمان در ایران پیشینه ای طولانی دارد.
از آن روزی که میرزا حسن خان رشدیه با توصیه و مشورت پدرش ملا مهدی که از روحانیون بود تصمیم گرفت به جای رفتن به نجف و ادامه درس طلبگی روانه استانبول و مصر و بیروت گردد و آموزگاری نوین را یاد بگیرد و به ایران برگردد، برخورد متحجران واپسگرا آغاز شد ...
این روند نامبارک بی مهری به معلمان ادامه یافت تا در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۴۰ میدان بهارستان به خون مردی دیگر از تبار معلمان آغشته شد. دکتر ابوالحسن خانعلی معلم ۲۹ ساله دبیرستان جامی تهران در تجمع صنفی معلمان به ضرب گلوله سرگرد شهرستانی به شهادت رسید تا خط فرهنگ ستیزی و معلم کشی تداوم یافته و روز معلم متولد شود.

🔺 خانعلی عزیز : ما امروز آمده ایم که به تو بگوییم پس از چهل و پنج سال از شهادت تو (اسفند ۸۵) درست در همان میدان بهارستان باز هم همکارانت مورد ضرب و شتم قرار گرفتند، اما این بار نه سر ، که کرامت و شخصیت شان را نشانه گرفتندو صدها نفر را به صورت فله ای دستگیر و روانه بازداشتگاه ها کردند و به دادگاه فرستاده و برایشان حکم صادر کردند.
و

📌 دیروز هم پس از گذشت ۶۱ سال ، بهارستان شاهد سرکوب همکاران عدالتخواه تو بود.

📌 در بهارستان همه چیز همان طور است که تو آخرین بار دیدی ، فقط دیوار ساختمان مجلس بلند تر و ضخیم تر شده و دیگر صدای اعتراضات به گوش نمایندگان نمی رسد. ...


🔺 خانعلی عزیزراستی همکارانت معارفی و بهلولی دیگر نبودند و الا می آمدند و به احترامت سخنرانی می کردند.

🔺 عبدی و فلاحی و باغانی و بداقی و حبیبی و ابراهیمی نیز که نیامدند، به جرم مطالبه گری در زندانند.

🔺 بقیه همکاران نیز از جمله هاشم خواستار ، سپهری، لعل محمدی، رمضانزادا، یزدانی، روزیخواه، فتحعلیان، همرنگ، اقدام دوست، عسگری، صفرزادا، رمضانپور و نصرت بهشتی از داخل زندان بر تو درود می فرستند.

🔺 همکاران بازداشتی اخیر : رمضانی، اسدی، خواجه صیادی، خجسته، شفیعی، ملاکی، عمرانی، امانی فر، محمدی، نیکخواه، لطفی، سرخی، عرفانیان، حاجی، بهمنی، محمودی، مسلمی، و بسیاری از دیگر عزیزان یادت را در بازداشتگاه گرامی داشتند.

📌 خانعلی عزیز آسوده بخواب ما بیداریم و تا هستیم بر پیمانت استوار خواهیم ماند.


#روز_معلم
#پیشگامان_آموزش
#تاریخ_آموزش_پرورش
#نشر_آگاهی
#معلمان_زندانی
#همبستگی
#اعتراضات_سراسری_معلمان
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #یاد

🔳 مراسم #سالروز_درگذشت #مهدی_بهلولی
معلم،نویسنده،مترجم

🍂 مراسم اولین سالگرد از دست دادن دادن #مهدلی_بهلولی، معلمِ پژوهشگر ، نویسنده و کنشگر صنفی، که سال گذشته بخاطر کوتاهی مسؤلان در واردات سریع و به موقع واکسن کرونا درگذشت ؛ برگزار شد.
خانواده و دوستان و فعالان صنفی و اعضای هیئت مدیره کانون تهران با حضور بر سر مزار ایشان یادش را گرامی داشتند.


🍃 یاد و خاطرش گرامی باد

#یاد
#کرونا
#سوگ
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
🌀 یاد بعضی نفرات

#میرزا_حسن_تبریزی (مشهور به #رشدیه) در ۱۲۳۰ در تبریز متولد شد. تحصیلات مقدماتی را نزد پدر خود فرا گرفت و بنا داشت برای ادامه تحصیلات دینی به نجف مهاجرت کند.

او در جوانی تحت تاثیر خواندن روزنامه‌های فارسی منتشره در خارج از ایران (از جمله حبل المتین، اختر و ثریا) به تعلیم و تربیت علاقه‌مند و از فکر پیشین خود برای سفر به نجف منصرف شد.
اندکی بعد “اصلاح اصول تعلیم و تربیت” را به عنوان هدف خود برگزید و برای تدارک مقدمات آن راهی بیروت شد.

به مدت دو سال در دارالمعلمین بیروت که به وسیله فرانسویان، تاسیس یافته بود به تحصیل علوم جدید پرداخت و به شیوه‌های تدریس آشنایی پیدا کرد. سپس برای تکمیل مطالعات خود به استانبول و مصر سفر کرد و در روش تدریس در مدارس رشدیه (استانبول) و اعدادیه (مصر) آنجا مطالعاتی نمود.

در استانبول به طرح نقشه‌هایی برای تعلیم تربیت اطفال و نو آموزان پرداخته و اقدام به رفع مشکلات تدریس در زبان فارسی و اختراع الفبای صوتی در این زبان کرد و سپس به ایروان رفته، در سال ۱۲۶۲ نخستین مدرسه ایرانی را تاسیس کرد و با اصول (الفبای صوتی) که از اختراعات خودش بود، شروع به تدریس نمود. مدرسه او دو زبانه بود و نخستین کتاب آموزش زبان ترکی را تالیف کرد.

پس از چهار سال به تبریز بازگشت. پس از ورود به ایران عده‌ای از اقوام با سواد خود را گرد آورد و طرز تدریس اسلوب جدید خود را به آنان آموخت و اولین دبستان را در سال۱۲۶۷ در مسجد مصباح الملک تاسیس نمود.
اشتیاق مردم به باسواد شدن کودکانشان، باعث گرمی بازار مدرسه شد. اما مکتب‌داران سنتی یکی از عالمان تبریز را وادار نمودند، رشدیه را تکفیر و فتوای انهدام مدرسه جدید را صادر کند. رشدیه نیز شبانه به مشهد فرار کرد.

پس از شش ماه دوباره به تبریز بازگشت و دومین مدرسه را در محله بازار تأسیس کرد. اما این مدرسه هم مورد هجوم قرار گرفت و رشدیه دیگربار به مشهد فرار کرد.
مدرسه سوم را در چرنداب تبریز تأسیس نمود. این بار، طلبه‌های علوم دینی به تحریک مکتب داران به مدرسه حمله کردند و رشدیه را تهدید به قتل نمودند.
چهارمین مدرسه را در محله نوبر تبریز، برای کودکان تهی‌دست بنیان گذاشت؛ که شمار شاگردانش به ۳۵۷ و شمار معلمان به ۱۲ نفر رسید. این بار مکتب داران به پدر رشدیه متوسل شدند و او را تهدید کردند. پدر رشدیه نیز از او خواست به مشهد برود و او چنین کرد.

بعد از چندی، باز به تبریز برگشت و پنجمین مدرسه را در محله بازار دائر نمود. باز هم مدرسه مورد هجوم واقع شد. دانش آموزان مجروح شدند و یکی از آنان کشته شد. میرزا حسن دیگر بار به مشهد گریخت.
رشدیه در مشهد مدرسه‌ای تأسیس کرد اما آنجا نیز با هجوم کهنه پرستان مواجه شد. مدرسه را چپاول و دست اش را نیز شکستند.

ششمین مدرسه را در لیلی آباد دایر نمود. این مدرسه سه سال دوام آورد. چندی بعد کلاسی برای بزرگسالان نیز باز کرد که در مدت ۹۰ ساعت خواندن و نوشتن را به آنان آموخت. این بار، مخالفان با شلیک تیری به پای او مجروحش ساختند. با مجروح شدن او مدرسه هم بسته شد.
مدرسه هفتم او هم به وسیله بمبی از باروت و زرنیخ تخریب شد و رشدیه تصمیم به ترک ایران گرفت و به قفقاز رفت.

هنگامی که امین‌الدوله به عنوان والی آذربایجان، انتخاب شد، رشدیه را به تبریز دعوت کرد. او دبستان باشکوهی در تبریز ساخت که هشتمین مدرسه او بود. به سبب حمایت‌های امین الدوله، مخالفین کاری از پیش نبردند اما بعد از رفتن او به تهران منحل شد.

میرزا حسن مدارسی را به نام مدارس رشدیه در تهران بنیان گذاشت. اما بعد از عزل امین الدوله مدرسه تعطیل شد. بعدها شایعه شد که رشدیه بابی شده‌است. مدتی به استخدام وزارت معارف درآمد و به گیلان رفت و همانجا بازنشسته شد. او در دوران بازنشستگی در رشت، تهران و اردبیل نیز مدارسی تاسیس کرد. پس از آن به قم رفت و تا آخر عمر در این شهر سکونت داشت. در همان سال ورود مدرسه‌ای تأسیس کرد و در آن به تدریس با شیوه خاص خود مشغول شد.

رشدیه نهایتا در ۱۸ آذر ۱۳۲۳ در قم در سن ۹۷ سالگی درگذشت و چنین وصیت کرده بود:
مرا در محلی به خاک بسپارید که هر روز شاگردان مدارس از روی گورم بگذرند و از این بابت روحم شاد شود. وی در قبرستان نو در نزدیکی حرم فاطمه معصومه در قم دفن شده‌است.

#فرهنگ
#آموزش_نوین
#یاد_بعضی_نفرات

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @Kasenfi
💠 #یاد

🔺به یاد معلمی اندیشمند و منتقد

محمدتقی فلاحی

🔹 نهم شهریورماه یادآور معلمی متفاوت است. #صمد_بهرنگی را بیش و پیش از هر چیز شاید با ماهی سیاه کوچولو، افسانه های آذربایجان و به‌خصوص اولدوز و کلاغ‌ها یش بشناسیم؛ اما بدون کاستن از نقش تاثیرگذار او در ادبیات کودکان این سرزمین که وجهه‌ای جهانی هم به خود گرفت، لازم است وجوه دیگر اندیشه و زیست او نیز مورد توجه قرارگیرد.
🔹 شیوه زیست صمد گویای آن است که  معلمی برای او نه یک شغل که دل‌مشغولی و موضوع عمده‌ی زندگی و مبارزه او بود؛ به ویژه تاثیر گرفته از عشق به محروم‌ترین کودکانی که خود نیز از میان آنان برخاسته بود و با تمام توان تلاش می‌کرد با ترویج آگاهی و دانش، با جهل و محرومیت و هر آن چه به رکود و سکون منجر می‌شود، مقابله کند. قصه‌ها، مقالات و معلمی کردن صمد در برخی از محروم‌ترین روستاهای آذربایجان، گواهی بر این ادعاست.

روح آزادی‌خواه صمد، همانگونه که در «کچل کفتر باز» نظم حاکم بر زندگی را به چالش می‌کشد، در مقالاتی که در جایگاه یک معلم و کارشناس آموزش می‌نویسد نیز، نظام آموزشی مرکزمحور و تمرکزگرا را به طور جدی نقد می‌کند و مردود می شمارد.

بهرنگی در مقالات کتاب «کندوکاو در مسائل تربیتی ایران» به نمودهای مختلف تمرکز به عنوان یکی از ویژگی‌های نظام آموزشی ایران می‌پردازد و آثار منفی آن را در اداره مدرسه، رفتار و واکنش معلم و دانش آموز و ناکارآمدی آموزش و کتاب‌های درسی، با بیان نمونه‌هایی تجربی و عینی به نقد و گاهی تمسخر می‌گیرد و مهمتر آن که به عنوان یک اندیشمند در حوزه آموزش به ارائه راهکار برای حل این مسئله می‌پردازد.
در بخشی از کتاب «کندوکاو ...» می‌نویسد:
«برای بچه چابهار کتاب می‌نویسند و برای بچه گاوگان برنامه تنظیم می‌کنند که مدرسه باید از اول مهرماه باز شود و معلم‌ها هم از اول شهریورماه حاضر شوند و در آخر خرداد ماه هم درس تمام شود. دیگر غافلند که گاوگانی‌ها تا آخر مهرماه هنوز انگورشان را نچیده‌اند که بتوانند سرکلاس حاضر شوند و خردادماه هم که بشود باز توی باغ و مزرعه لازمند و در شهریور ماه سرشان آنقدر شلوغ است که اغلب، روز امتحان و مواد تجدیدی خود را فراموش می‌کنند.»(صفحه ۶۴)

یا در مورد تدوین کتاب‌های درسی بدون در نظر گرفتن تنوع جغرافیایی و فرهنگی مناطق مختلف ایران، که از نمودهای سلطه فرهنگ تمرکزگراست، می‌نویسد؛
«مولفان کتاب، وقت نوشتن آن خیال می کرده‌اند که بچه درسخوان ایرانی یعنی چندصد نفر بچه تر و تمیز خود و آشنایان.... مولفان خواسته اند کتابی تألیف کنند دارای مطلب های شهری و روستایی که در تمام نقاط ایران استفاده شود؛ هم در تهرانِ پایتخت... و هم در «آخیرجان» که محل کار من است. دهی مانند هزاران ده ناشناخته ایران که کدخدایی دارد و منی و یک «باب‌ِ اولیا»، برای نذر و نیاز وقتی که بارندگی نشود یا سردرختی ها را سرما بزند.(صفحه  ۶۷ و ۶۶)

... تمام نوشته های کتاب مخصوص شهر و قابل فهم آن دسته از فارسی زبانان اعیان و اشراف، نه حتی بچه‌های بی‌چیز شهری است.
شاگرد که از زندگی خود چیزی در کتاب نیافت، تکلیف روشن است. به زور مته‌واره که نمی‌شود یاد داد.»( صفحه۶۹)

آن‌گاه است که به رنج معلمی در چنین نظامی می‌پردازد که معلم را بسان خدمت‌گزاری مطیع می‌خواهد که بدون توجه به موقعیت یگانه‌ی هر کلاس و هر دانش‌آموز به عنوان فردی خاص، ماشین وار تابع بخشنامه‌ها و آیین نامه هایی باشد که از مرکز صادر شده و مدرسه و معلم را در پایین ترین سطح هرم، به عنوان مجری صرف می‌خواهد؛
«... معلمی که خوب درک می‌کند و شاگردش را میان لغت‌های ناآشنا و آداب و رسوم عجیب و غریب سرگردان می‌یابد و می‌بیند که مجبور است چیزهایی در مغز او فرو کند که هیچکدام برایش لازم نیست و زیانبخش هم هست، دائم در رنج است.»
و شاگردی که با احساس بیگانگی با محتوای آموزشی ارائه شده در کتاب درسی‌اش، ناخودآگاه در مقابل یادگیری آن مقاومت می‌کند یا اساسا حتی اگر بخواهد، چیزی درک نمی‌کند و گرهی از زندگی‌اش گشوده نمی‌شود.
«شاگرد هم اگر فشار بیاورندش، لج می کند و چیزی یاد‌ نمی‌گیرد.  ... یک عمارت خیلی قشنگ در کتاب کشیده‌اند و نوشته‌اند: دبستان. (نمی‌تواند باور کند) چون که مدرسه خودشان دو اتاق کاه‌گلی است و پا که به زمین می‌زنی یک وجب خاک بالا می آید. ... کودک چیزهای عینی را زود باور می‌کند و یاد می‌گیرد؛ وقتی مدرسه دواتاقه کاه‌گلی ده خودش جلو چشم است، چطوری باور کند که مدرسه غیر از این می‌شود.»
و نکته دیگر اینکه؛
«شاگردی که فارسی حرف‌زدن را بلد نباشد، طبعا دیگر درس‌ها را هم که به زبان فارسی است، نخواهد توانست یاد بگیرد و پس بدهد. دبیر تاریخ هم مجبور است درسش را به سیاق قرائت فارسی بدهد و اگر پاداد شاگردان هم یک دفتر لغت مخصوص تاریخ داشته باشند.

👇 ادامه در پست بعد
💠 #یاد

▪️پروانه اسکندری (فروهر) قربانی قتل‌های زنجیره‌ای

پروانه اسکندری (پروانه فروهر)🥀
(۲۹ اسفند ۱۳۱۷ – ۱ آذر ۱۳۷۷)



يك روز، شايد يك روز
كه آفتاب گيسوی نقره ای
دماوند پير را نوازش مى‌كند
در يك غريو تندر بارانی
در يك نسيم نوازشگر بهار
يك روز، شايد همراه پرواز
پرستوی عاشقی
واژه ی لبخند
به سرزمين سوخته ی من باز گردد
اميد، كوبه ی در را بفشارد
و سپيدی
جای تمامی اين سياهی ها را پر كند
آن روز بر مردگان نيز
سياه نخواهم پوشيد
حتی بر عزيزترين‌شان


#پروانه_اسکندری



🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠#یاد

#محمد_بهمن_بیگی
(بنیانگذار آموزش عشایر ایران)

🍃#زاد_روز ۲۶ بهمن ۱۲۹۸

🔹بنیانگذار آموزش و پرورش عشایر در ایران
🔹 در نوع خود موفق ترین فرد در آموزش جهان سوم
🔹برنده جایزه یونسکو در سال ۱۳۵۳ (به فعالین عرصه سوادآموزی)


🎍برخی آثار:
بخارای من ایل من، طلای شهامت، به اجاقت قسم، عرف و عادت در عشایر فارس، اگر قره قاج نبود ...


#تقویم_کانون
#نشر_آگاهی
#معلمان_تاثیرگذار
#آموزش_عشایر
#شیوه‌های_نوین_آموزش
#بزرگان_تاریخ_آموزش
#تاریخ_آموزش_و_پرورش

🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران )

🆔 @KSMtehran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💠 #یاد
نیاز داشت.
او نیاز داشت؛
به نفس کشیدن.
به دست رو هم گذاشتن.
او نیاز داشت به ترس
به بودن‌های بی‌بهانه
او در مردابِ رویاگون‌اش زندگی را تقلا می‌کرد
او نیاز داشت به زیستن
نیاز داشت که وجود داشته باشد
پس دستش را دراز کرد
نمی‌دانست به چه امیدی
فقط می‌خواست که قدمی بردارد
او یادش رفته بود که در مرداب است
لجن
نزول
تعفن
انزجار
نفرت
غم
فریادی که دهان ندارد
چشمانی که سو ندارد
آسمانی که رنگ ندارد
پاییزی که باران ندارد
و پایانی که پایان ندارد...

1401/6/26
01:19

#سارینا_ی_جان
#زادروز
۱۱ تیر ۸۵ _ ۱ مهر ۱۴۰۱

🔹🔹🔹

🖋 کانال کانون صنفی معلمان ایران

🆔 @KSMtehran