✍ #خودکشی : مرگ به مثابه رسانه جمعی / #ایمان_معمار
@IranSociology
💢 سال ها از زمانی که #دورکیم با بررسی یک عمل به ظاهر فردی به نام خودکشی و پیوند آن با ساختارهای اجتماعی، قدرت تحلیلی جامعه شناسی را به دیگران نشان داد می گذرد. البته بررسی های دورکیم بیشتر معطوف به دنبال کردن تغییرات در نرخ خودکشی به عنوان دماسنج بدنه اجتماعی بود و در تحقیقات او خودکشی با طناب دار یا با اسلحه، هر دو در حد یک "عدد" باقی می ماندند. به همین جهت چیزی که برای او حایز اهمیت بود کمیت خودکشی و نه کیفیت آن بود. وضعیت "آنومی " ای که دورکیم برای تبیین خودکشی ارائه کرد در زمان خود تا حد زیادی توانست علل خودکشی را با ارتباط دادن به انسجام و انتظام اجتماعی تبیین کند. اما وضعیت آنومیک دورکیمی به هیچ وجه نمی تواند به این سوال پاسخ دهد که چرا عده ای به جای خودکشی در منزل ، یک مکان عمومی را برای این کار انتخاب می نمایند؟
شاید پاسخ این سوال را باید در این جمله مک لوهان جست و جو کرد که «رسانه، خود پیام است» هدف مک لوهان از این عبارت سعی در نشان دادن این مطلب بود که فرم رسانه از اساس تاثیرگذارتر از محتوایی است که به ظاهر عرضه می کند. طبق این نظر برای بررسی تاثیر یک رسانه مثل شبکه های اجتماعی بر جامعه، نباید به سراغ محتوای رد و بدل شده در آن ها بلکه باید به بررسی خود ساختارهای فنی و قابلیت های موجود در آن ها پرداخت.
خودکشی های اخیر در تهران و شهرهای دیگر را می توان از جمله "خودکشی های پیام رسان" نامید . به این معنا که رساندن پیام به دیگران برای فرد خودکشی کننده مهمتر از حتی اصل خودکشی است و اگر مکان مناسبی برای خودکشی یافت نشود این امر می تواند تا یافتن به زمان و مکان مناسب که قابلیت رسانه ای شدن داشته باشد تعویق یابد. در حقیقت همان طور که رسانه خود پیام است اینجا خودکشی خود پیام است و محتوای خودکشی که نیستی و مرگ است در درجه دوم اهمیت قرار دارد.استفاده از تمام قابلیت یک رسانه برای به اوج رساندن تاثیر آن بی شباهت به تصویربرداریهای داعش از کشتارهای خود نیست. در حقیقت کارکرد مرگ از پایان بخشیدن به یک زندگی تبدیل به رساندن پیامی به دیگران می گردد. اینجا مرگ بیشتر از این که هدف باشد وسیله است. فرد خودکشی کننده به خوبی آگاه است که خودکشی او در یک مکان عمومی در زمان کوتاهی سوژه تمامی شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های مختلف ارتباطی می شود و صحنه مرگ او به وسیله دهها تلفن همراه ثبت می گردد. او هدف خاصی از انتخاب "استدیو خبری" خود دارد و اگر مثلا پل میرداماد را به جای یکی از پل های محل زندگی اش انتخاب می کند نه صرفا تصادفی که بلکه کاملا آگاهانه است . شاید حتی دلیل انتخاب روشنایی روز برای خودکشی های پیام رسان اخیر توجه به نورمناسب برای ضیط فیلم و عکس بوده باشد. اما علت انتخاب این فرم از خودکشی چیست؟
@IranSociology
برای پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که علت خودکشی از دلیل انتخاب نوع و مکان محل خودکشی امری متمایز است که نمی توان هیچ کدام را به دیگری تحویل داد.همچنین تقلیل نوع خودکشی به رسومات و یا عادت های جا افتاده نیز نمی تواند کمکی به روشن تر شدن این رفتار داشته باشد. چرا که شاید بتوان در مورد خودسوزی زنان خرم آباد از سنت خودسوزی پیش بستگان همسر یاد کرد اما به طور قطع مسلم در مورد شهر تهران هیچ رسم و آیین از پیش تعیین شده ای در باره حلق آویز شدن از پل میرداماد یا پل های مشابه وجود ندارد!
زندگی امروز زیر سلطه برساخت گرایی رسانه های جمعی و اجتماعی است. تفاوت امر مهم از امر غیر مهم و نحوه چیدمان عناصر نظام ارزشی یک فرد یا جامعه بستگی به آن چیزی دارد که رسانه ها و شبکه های اجتماعی تعیین می کند و نه آن چیزی که ممکن است در حقیقت ضروری و مهم باشد. واقعیت غیر رسانه ای یک واقعیت بی ارزش است و این مطلبی است که اکثر افراد جامعه با توجه به تجربه زیسته و از سرگذراندن رخدادهای مثل انتخابات و موج های تلگرامی و توییتری کمابیش از آن باخبرند. در چنین وضعی اکثر افراد جامعه سعی دارند تا خود را رسانه ای کنند. شبکه اجتماعی اینستاگرام و رشد روزافزون آن خود مدعای عطش اقشارمختلف جامعه به این رسانه ای شدن روزمره است. تصمیم به رسانه ای شدن نتیجه دانستن اهمیت رسانه ای شدن است.
#مارکس معتقد بود #انقلاب محصول اعتراض طبقه ای است که هیچ چیز برای از دست دادن ندارد به جز زنجیرهایش ، در این شکل خودکشی های پیام رسان را هم می توان آخرین اعتراض افرادی دانست که هیچ چیز برای از دست دادن ندارند به جز مرگ خودخواسته شان!
@IranSociology
@IranSociology
💢 سال ها از زمانی که #دورکیم با بررسی یک عمل به ظاهر فردی به نام خودکشی و پیوند آن با ساختارهای اجتماعی، قدرت تحلیلی جامعه شناسی را به دیگران نشان داد می گذرد. البته بررسی های دورکیم بیشتر معطوف به دنبال کردن تغییرات در نرخ خودکشی به عنوان دماسنج بدنه اجتماعی بود و در تحقیقات او خودکشی با طناب دار یا با اسلحه، هر دو در حد یک "عدد" باقی می ماندند. به همین جهت چیزی که برای او حایز اهمیت بود کمیت خودکشی و نه کیفیت آن بود. وضعیت "آنومی " ای که دورکیم برای تبیین خودکشی ارائه کرد در زمان خود تا حد زیادی توانست علل خودکشی را با ارتباط دادن به انسجام و انتظام اجتماعی تبیین کند. اما وضعیت آنومیک دورکیمی به هیچ وجه نمی تواند به این سوال پاسخ دهد که چرا عده ای به جای خودکشی در منزل ، یک مکان عمومی را برای این کار انتخاب می نمایند؟
شاید پاسخ این سوال را باید در این جمله مک لوهان جست و جو کرد که «رسانه، خود پیام است» هدف مک لوهان از این عبارت سعی در نشان دادن این مطلب بود که فرم رسانه از اساس تاثیرگذارتر از محتوایی است که به ظاهر عرضه می کند. طبق این نظر برای بررسی تاثیر یک رسانه مثل شبکه های اجتماعی بر جامعه، نباید به سراغ محتوای رد و بدل شده در آن ها بلکه باید به بررسی خود ساختارهای فنی و قابلیت های موجود در آن ها پرداخت.
خودکشی های اخیر در تهران و شهرهای دیگر را می توان از جمله "خودکشی های پیام رسان" نامید . به این معنا که رساندن پیام به دیگران برای فرد خودکشی کننده مهمتر از حتی اصل خودکشی است و اگر مکان مناسبی برای خودکشی یافت نشود این امر می تواند تا یافتن به زمان و مکان مناسب که قابلیت رسانه ای شدن داشته باشد تعویق یابد. در حقیقت همان طور که رسانه خود پیام است اینجا خودکشی خود پیام است و محتوای خودکشی که نیستی و مرگ است در درجه دوم اهمیت قرار دارد.استفاده از تمام قابلیت یک رسانه برای به اوج رساندن تاثیر آن بی شباهت به تصویربرداریهای داعش از کشتارهای خود نیست. در حقیقت کارکرد مرگ از پایان بخشیدن به یک زندگی تبدیل به رساندن پیامی به دیگران می گردد. اینجا مرگ بیشتر از این که هدف باشد وسیله است. فرد خودکشی کننده به خوبی آگاه است که خودکشی او در یک مکان عمومی در زمان کوتاهی سوژه تمامی شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های مختلف ارتباطی می شود و صحنه مرگ او به وسیله دهها تلفن همراه ثبت می گردد. او هدف خاصی از انتخاب "استدیو خبری" خود دارد و اگر مثلا پل میرداماد را به جای یکی از پل های محل زندگی اش انتخاب می کند نه صرفا تصادفی که بلکه کاملا آگاهانه است . شاید حتی دلیل انتخاب روشنایی روز برای خودکشی های پیام رسان اخیر توجه به نورمناسب برای ضیط فیلم و عکس بوده باشد. اما علت انتخاب این فرم از خودکشی چیست؟
@IranSociology
برای پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که علت خودکشی از دلیل انتخاب نوع و مکان محل خودکشی امری متمایز است که نمی توان هیچ کدام را به دیگری تحویل داد.همچنین تقلیل نوع خودکشی به رسومات و یا عادت های جا افتاده نیز نمی تواند کمکی به روشن تر شدن این رفتار داشته باشد. چرا که شاید بتوان در مورد خودسوزی زنان خرم آباد از سنت خودسوزی پیش بستگان همسر یاد کرد اما به طور قطع مسلم در مورد شهر تهران هیچ رسم و آیین از پیش تعیین شده ای در باره حلق آویز شدن از پل میرداماد یا پل های مشابه وجود ندارد!
زندگی امروز زیر سلطه برساخت گرایی رسانه های جمعی و اجتماعی است. تفاوت امر مهم از امر غیر مهم و نحوه چیدمان عناصر نظام ارزشی یک فرد یا جامعه بستگی به آن چیزی دارد که رسانه ها و شبکه های اجتماعی تعیین می کند و نه آن چیزی که ممکن است در حقیقت ضروری و مهم باشد. واقعیت غیر رسانه ای یک واقعیت بی ارزش است و این مطلبی است که اکثر افراد جامعه با توجه به تجربه زیسته و از سرگذراندن رخدادهای مثل انتخابات و موج های تلگرامی و توییتری کمابیش از آن باخبرند. در چنین وضعی اکثر افراد جامعه سعی دارند تا خود را رسانه ای کنند. شبکه اجتماعی اینستاگرام و رشد روزافزون آن خود مدعای عطش اقشارمختلف جامعه به این رسانه ای شدن روزمره است. تصمیم به رسانه ای شدن نتیجه دانستن اهمیت رسانه ای شدن است.
#مارکس معتقد بود #انقلاب محصول اعتراض طبقه ای است که هیچ چیز برای از دست دادن ندارد به جز زنجیرهایش ، در این شکل خودکشی های پیام رسان را هم می توان آخرین اعتراض افرادی دانست که هیچ چیز برای از دست دادن ندارند به جز مرگ خودخواسته شان!
@IranSociology
📝 کیارستمی با طعم گیلاس جاودانه شد .طعم گیلاس فقط فیلم نبود مانفیستی برای زندگی بود. در زمانه ای که افسردگی ودلزدگی در حیات اجتماعی ایران پس ازپایان جنگی خانمانسوز و گسترش مدرنیسم وسیطره زندگی ماشینی در کنار فضای سرد داخلی ،انسان دهه هفتاد در غم از دست دادن رویاهای خود و ناامیدی به رسیدن به آینده روشن بیش از هردورانی بارهستی بردوشش سنگینی می کرد و #خودکشی در ناخودآگاه جمعی وسوسه نجات از شرایط دهشت بار اجتماع آن دوران بود. کیارستمی با طعم گیلاس پنجره ای را به سوی کوهستانهای امید گشود وهمگان را به پناه بردن به ذات پاک طبیعت ودست دراز کردن به مهر مادر زمین و سایه درختان و چشیدن دوباره طعم زندگی ولذت بودن در مسیر آزادگی فراخواند. یادش گرامی باد.
@IranSociology
📜 درباره #عباس_کیارستمی
عباس کیارستمی (۱ تیر ۱۳۱۹ تهران - ۱۴ تیر ۱۳۹۵ پاریس) فیلمنامهنویس، تهیهکننده، کارگردان، کارگردان هنری،تدوینگر و عکاس بینالمللی اهل ایران بود.
آثار وی با استقبال فراوان منتقدان، فستیوالها و بنیادهای فرهنگی هنری جهان روبهرو شده است. کیارستمی از سال ۱۹۷۰ میلادی در عرصهٔ سینما شروع به فعالیت کرد، او بیش از ۴۰ فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخته است. از مهمترین آثار وی میتوان به: سهگانه کوکر، کلوزآپ (۱۹۹۰)،طعم گیلاس (۱۹۹۷)، باد ما را خواهد برد (۱۹۹۹) و کپی برابر اصل (۲۰۱۰) اشاره کرد. کیارستمی علاوه بر سینما در عرصههای دیگر هنری از جمله شعر، عکاسی، چیدمان، موسیقی، طراحی گرافیک، طراحی و نقاشی نیز فعال بود. او را باید در زمره سینماگران موسوم به موج نوی سینما در ایران به شمار آورد. سادگی، استفاده از کودکان به عنوان نقش اول و قهرمان داستان، سبک مستندگونه، بهرهگیری از فضاهای روستایی، حذف کارگردان، شاعرانگی و نیز مکالمهٔ شخصیتها در خودرو برخی از ویژگیهای فیلمهای کیارستمی است. کیارستمی برنده چندین جایزهٔ بزرگ سینمایی است. کیارستمی پنج بار نامزد دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن شد و در سال ۱۹۹۷ در پنجاهمین دورهٔ جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس موفق به دریافت این جایزه گردید.
💢 داوری در جشنوارهها
کیارستمی در بسیاری از جشنوارههای فیلم به عنوان داور حضور داشته است که میتوان از جشنواره فیلم کن در سالهای ۱۹۹۳، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵ به عنوان برجستهترین آنها یاد کرد.
💢 ده فیلمساز برتر آسیا
کیارستمی و فیلم کلوزآپ ساخته وی، در جریان بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم پوسان ۲۰۱۵ در ردهبندی برترین هنرمندان و فیلمهای قاره آسیا، در میان ۱۰ هنرمند و اثر شاخص قاره قرار گرفتند.
عباس کیارستمی در فهرست ۱۰ کارگردان برتر سینمای آسیا، پس از یاسوجیرو اوزو و هو شیائو-شین در رده سوم برترینها قرار گرفته است. آکیرا کوروساوا، ساتیا جیت رای، وونگ کار وای، اپیچاتپونگ ویراستاکول، جیا ژانکه، کنجی میزوگوچی و ادوارد یانگرتبههای بعدی این ردهبندی را به خود اختصاص دادهاند.
💢 ششمین کارگردان برتر جهان
روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۱ در گزارشی فهرست ۴۰ کارگردان بزرگ معاصر سینمای دنیا را منتشر کرد. عباس کیارستمی در مکان ششم این لیست و بالاتر از بسیاری از چهرههای نامدار سینما همچون دیوید کراننبرگ، دیوید فینچر، استیون سودربرگ، پدرو آلمودوار و گاس ون سنت قرار گرفت.
💢دیگر فعالیت ها
کیارستمی تجربههای متفاوتی در زمینههای مختلف نظیر آهنگسازی، طراحی صحنه، پوستر و لباس، تدوین و حتی بازیگری و رهبری اپرا داشتهاست، وی همچنین در زمینه ٔعکاسی طبیعت شناخته شدهاست. او به تازگی دو کتاب از ادبیات کلاسیک ایران به نامهای حافظ به روایت "عباس کیارستمی" و "سعدی از دست خویشتن فریاد" را منتشر ساختهاست.
♦️اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادری اش میتواند بدهد نیست. این یک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم. - عباس کیارستمی
♦️ در تمام فیلمها خواستهام این است که تصویری مهربانتر و صمیمی تر از انسانیت و کشورم را به نمایش بگذارم. کیارستمی در مصاحبه با #گاردین
♦️ من مثل یک درخت هستم؛ درخت بهخاطر اینکه از زمین رشد کرده و بیرون آمده، نسبت به آن احساس مسوولیت ندارد، بلکه باید میوه، برگ و شکوفه بیاورد. من هیچ وظیفهای برای تصحیح شناخت اشتباه از کشور و فرهنگام ندارم. من چهکسی هستم که چنین وظیفهای داشته باشم. ازسوی دیگر، تعداد کسانی که فیلمهای مرا میبینند را با کسانی که تحت تأثیر رسانههای جمعی غرب هستند مقایسه کنید! من چه کاری میخواهم انجام دهم؟
عباس کیارستمی
✅کانال جامعه شناسی
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
📝 کیارستمی با طعم گیلاس جاودانه شد .طعم گیلاس فقط فیلم نبود مانفیستی برای زندگی بود. در زمانه ای که افسردگی ودلزدگی در حیات اجتماعی ایران پس ازپایان جنگی خانمانسوز و گسترش مدرنیسم وسیطره زندگی ماشینی در کنار فضای سرد داخلی ،انسان دهه هفتاد در غم از دست دادن رویاهای خود و ناامیدی به رسیدن به آینده روشن بیش از هردورانی بارهستی بردوشش سنگینی می کرد و #خودکشی در ناخودآگاه جمعی وسوسه نجات از شرایط دهشت بار اجتماع آن دوران بود. کیارستمی با طعم گیلاس پنجره ای را به سوی کوهستانهای امید گشود وهمگان را به پناه بردن به ذات پاک طبیعت ودست دراز کردن به مهر مادر زمین و سایه درختان و چشیدن دوباره طعم زندگی ولذت بودن در مسیر آزادگی فراخواند. یادش گرامی باد.
@IranSociology
📜 درباره #عباس_کیارستمی
عباس کیارستمی (۱ تیر ۱۳۱۹ تهران - ۱۴ تیر ۱۳۹۵ پاریس) فیلمنامهنویس، تهیهکننده، کارگردان، کارگردان هنری،تدوینگر و عکاس بینالمللی اهل ایران بود.
آثار وی با استقبال فراوان منتقدان، فستیوالها و بنیادهای فرهنگی هنری جهان روبهرو شده است. کیارستمی از سال ۱۹۷۰ میلادی در عرصهٔ سینما شروع به فعالیت کرد، او بیش از ۴۰ فیلم سینمایی، کوتاه و مستند ساخته است. از مهمترین آثار وی میتوان به: سهگانه کوکر، کلوزآپ (۱۹۹۰)،طعم گیلاس (۱۹۹۷)، باد ما را خواهد برد (۱۹۹۹) و کپی برابر اصل (۲۰۱۰) اشاره کرد. کیارستمی علاوه بر سینما در عرصههای دیگر هنری از جمله شعر، عکاسی، چیدمان، موسیقی، طراحی گرافیک، طراحی و نقاشی نیز فعال بود. او را باید در زمره سینماگران موسوم به موج نوی سینما در ایران به شمار آورد. سادگی، استفاده از کودکان به عنوان نقش اول و قهرمان داستان، سبک مستندگونه، بهرهگیری از فضاهای روستایی، حذف کارگردان، شاعرانگی و نیز مکالمهٔ شخصیتها در خودرو برخی از ویژگیهای فیلمهای کیارستمی است. کیارستمی برنده چندین جایزهٔ بزرگ سینمایی است. کیارستمی پنج بار نامزد دریافت جایزه نخل طلای جشنواره فیلم کن شد و در سال ۱۹۹۷ در پنجاهمین دورهٔ جشنواره فیلم کن برای فیلم طعم گیلاس موفق به دریافت این جایزه گردید.
💢 داوری در جشنوارهها
کیارستمی در بسیاری از جشنوارههای فیلم به عنوان داور حضور داشته است که میتوان از جشنواره فیلم کن در سالهای ۱۹۹۳، ۲۰۰۲ و ۲۰۰۵ به عنوان برجستهترین آنها یاد کرد.
💢 ده فیلمساز برتر آسیا
کیارستمی و فیلم کلوزآپ ساخته وی، در جریان بیستمین جشنواره بینالمللی فیلم پوسان ۲۰۱۵ در ردهبندی برترین هنرمندان و فیلمهای قاره آسیا، در میان ۱۰ هنرمند و اثر شاخص قاره قرار گرفتند.
عباس کیارستمی در فهرست ۱۰ کارگردان برتر سینمای آسیا، پس از یاسوجیرو اوزو و هو شیائو-شین در رده سوم برترینها قرار گرفته است. آکیرا کوروساوا، ساتیا جیت رای، وونگ کار وای، اپیچاتپونگ ویراستاکول، جیا ژانکه، کنجی میزوگوچی و ادوارد یانگرتبههای بعدی این ردهبندی را به خود اختصاص دادهاند.
💢 ششمین کارگردان برتر جهان
روزنامه گاردین در سال ۲۰۱۱ در گزارشی فهرست ۴۰ کارگردان بزرگ معاصر سینمای دنیا را منتشر کرد. عباس کیارستمی در مکان ششم این لیست و بالاتر از بسیاری از چهرههای نامدار سینما همچون دیوید کراننبرگ، دیوید فینچر، استیون سودربرگ، پدرو آلمودوار و گاس ون سنت قرار گرفت.
💢دیگر فعالیت ها
کیارستمی تجربههای متفاوتی در زمینههای مختلف نظیر آهنگسازی، طراحی صحنه، پوستر و لباس، تدوین و حتی بازیگری و رهبری اپرا داشتهاست، وی همچنین در زمینه ٔعکاسی طبیعت شناخته شدهاست. او به تازگی دو کتاب از ادبیات کلاسیک ایران به نامهای حافظ به روایت "عباس کیارستمی" و "سعدی از دست خویشتن فریاد" را منتشر ساختهاست.
♦️اگر درختی را که ریشه در خاک دارد از جایی به جای دیگر ببرید، آن درخت دیگر میوه نمیدهد و اگر بدهد آن میوه دیگر به خوبی میوهای که در سرزمین مادری اش میتواند بدهد نیست. این یک قانون طبیعت است. فکر میکنم اگر سرزمینم را رها کرده بودم درست مانند این درخت شده بودم. - عباس کیارستمی
♦️ در تمام فیلمها خواستهام این است که تصویری مهربانتر و صمیمی تر از انسانیت و کشورم را به نمایش بگذارم. کیارستمی در مصاحبه با #گاردین
♦️ من مثل یک درخت هستم؛ درخت بهخاطر اینکه از زمین رشد کرده و بیرون آمده، نسبت به آن احساس مسوولیت ندارد، بلکه باید میوه، برگ و شکوفه بیاورد. من هیچ وظیفهای برای تصحیح شناخت اشتباه از کشور و فرهنگام ندارم. من چهکسی هستم که چنین وظیفهای داشته باشم. ازسوی دیگر، تعداد کسانی که فیلمهای مرا میبینند را با کسانی که تحت تأثیر رسانههای جمعی غرب هستند مقایسه کنید! من چه کاری میخواهم انجام دهم؟
عباس کیارستمی
✅کانال جامعه شناسی
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
کاویدن " #خودکشی " در ایران
@IranSociology
اگر فرض کنیم که آمار خودکشیِ روزانه 11 نفر در کشور صحیح باشد؛ بسیار بالا و تامل برانگیز است. کشوری با بستر فرهنگی و اجتماعی ایران در دوران جنگ نیز چنین آماری نداشته. آمار خودکشی در کشور نسبت به تاریخ معاصری که داشتهایم روند افزایشی عجیبی پیدا کردهاست. پیش از این شاید موارد خاص از خودکشی همچون خودکشی زنان ایلامی بود که رسانهای میشد.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://fararu.com/fa/news/288911/کاویدن-خودکشی-در-ایران
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
@IranSociology
اگر فرض کنیم که آمار خودکشیِ روزانه 11 نفر در کشور صحیح باشد؛ بسیار بالا و تامل برانگیز است. کشوری با بستر فرهنگی و اجتماعی ایران در دوران جنگ نیز چنین آماری نداشته. آمار خودکشی در کشور نسبت به تاریخ معاصری که داشتهایم روند افزایشی عجیبی پیدا کردهاست. پیش از این شاید موارد خاص از خودکشی همچون خودکشی زنان ایلامی بود که رسانهای میشد.
متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
http://fararu.com/fa/news/288911/کاویدن-خودکشی-در-ایران
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
Fararu
کاویدن "خودکشی" در ایران
11 نفر در روز خودشان را میکُشند. 11 نفری که هم کودکاند، هم میانسال و هم زنان و مردانی جوان. مدتیاست همه بهدنبال پاسخی برای
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #انیمیشن #خودکشی
کار خلاقانهای از OBC
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
کار خلاقانهای از OBC
🌐جامعه شناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA