مدرسه‌ رهایی
2.38K subscribers
7.21K photos
2.21K videos
207 files
5.25K links
«مدرسه‌ رهایی» نام جدید کانال «معلمان عدالت‌خواه»
است. این کانال انعکاس صدای آزادی‌ و عدالت‌ خواهی دانش‌آموزان و معلمان است و با رویکرد رادیکال و انتقادی به دنبال معرفی آموزش رهایی‌بخش است.
ما معتقد به اتحاد جنبش‌های اجتماعی بر بستر عینی و طبقاتی هستیم.
Download Telegram
🔴| کشتارها‌ی خانوادگی، قتل بابک خرم دین: خشونت ساختاری و فروپاشی اجتماعی! |

🗓 پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در گفت‌وگو با احمد بخارایی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۱۹


🔍 با روزنامه‌‌ی «آفتاب یزد» گفت‌و‌گو داشتم. می‌دانستم خط قرمزهایی که جلوی نشر حقايق را می‌گیرند مانع انتشار همه‌ی صحبت من خواهند شد پس طبق معمول، شرط کردم که فایل صوتی‌ام را برای نشر در کانال تلگرامی‌ام در اختیارم قرار دهند. اینک بخش‌هایی از گفته‌ی من در آن مصاحبه که دعوت می‌کنم فایل صوتی کوتاه را هم بعداً بشنوید:

… روان‌شناسان هیچ‌گاه قادر نخواهند بود مسائلی مانند قتل #بابک_خرمدین به دست والدینش که ریشه‌های جدی در جامعه‌ی بیمار دارد را تحلیل کنند …

… این گونه حوادث اعم از کشتارهای ناموسی و خانوادگی و غیره به عنوان «ُبژه‌»ها و مصادیق، دارای ماهیت و خمیرمایه‌ی مشترکی در #جامعه هستند که ما را به سوی «#سوژه» سوق می‌دهند …

… در سطح پایین، به تحلیل «#خانواده» پرداخته می‌شود که در آن عدم تفاهم و نبود فهم متقابل ناشی از شکل نگرفتن دیالوگ و کلام و صحبت متقابل بین فرزندان و والدین، به بحران‌های خانواده دامن زده است …

… افراد خانواده در سطح «میانه» در #آموزش_و_پرورش و دانش‌گاه و سازمان‌های مربوطه که «شایسته‌ستیزی» و ترویج #خشونت در آن‌هاست حضور دارند و #جامعه‌پذیر می‌شوند …

… ساختارهای کلان و #نظام_سیاسی، خشونت را دامن می‌زنند که کوچک‌ترین بازتابش، قتل‌های خانوادگی است …

… چرا امثال من را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که در خصوص مسائل خانمان‌سوز #اجتماعی حرف نزنیم و در گفت‌و‌گو با تلویزیون‌های بیرونی به تحلیل آن‌ها نپردازیم؟ چرا؟ چرا جلوی شکل‌‌گیری دیالوگ را می‌گیرند؟ اگر دیالوگ شکل نگیرد این گونه حوادث، به اشکال بدتری در آینده نزدیک در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تعجب نخواهیم کرد زیرا مسبب اصلی این وقایع دهشتناک، نظام سیاسی است …

… آدمی که بر اساس هرم سلسله نیازهای «#مازلو» معیشتش دچار مشکل است و #بی‌عدالتی و اختلاف وحشتناک طبقاتی را می‌بیند و احساس #تبعیض می‌کند آماده #خشونت‌ورزی است …

… این همه کاندیدای #ریاست_جمهوری با این همه ادعا و این همه سابقه بیایند و بگویند و توضیح دهند که این ۷۰ درصد جمعیتی که در دهک‌های #فقیر یک تا سه در ایران از هیچ حقوق و حمایت رسمی و غیر رسمی برخوردار نیستند چه عواقب اجتماعی‌ای داشته و چه عواقبی خواهد داشت؟ آیا اینها معنای این پرسش را اصلا می‌فهمند؟ …

… یک #بی‌عدالتی #نامشروع در #قانون_اساسی، «#مشروع» قلمداد می‌شود و این اختلاف طبقاتی وحشتناک و این #طبقه_نوکیسه و این همه تبعیض و این بی‌عدالتی ساختاری در #ساختار_حقوقی توجیه می‌شود …

… همان زمانی که خبر قتل بابک خرم‌دین را شنیدم سناریوها و حدس‌های من مبتنی بر احتمال وجود #اعتیاد یا #روابط_جنسی و نهایتاً پدیده‌ی «#هم‌جنس‌گرایی» بود. می‌خواهم بگویم هر سناریویی در نظر گرفته شود، اینک بحث اصلی این است که چرا در جامعه‌ی ما «فهم متقابل»، ضعیف است و چرا هیجانی رفتار می‌کنیم و چرا در الگوهای کهن و سنتی ناکارآمد دست‌وپا می‌زنیم؟ این جامعه‌ی منبرگونه از آن نظام سیاسی‌اش که «فرد محور» است تا خانواده‌اش با «عدم تفاهم» ناشی از عدم دیالوگ مواجه است. جامعه، #اتمیزه شده. جامعه، مرده و ناپویاست. میلیون‌ها #معتاد و #خشونت‌های_خیابانی با همین قتل‌ها رابطه‌ی معناداری دارند …

… نظام سیاسی «فردمحور» در #نظام_اقتصادی «ناعادلانه» بازتاب یافته و «#بی‌عدالتی_ساختاری» جلوه‌گر شده …

… منِ #جامعه‌شناس از وقوع حوادث و فجایعی مانند قتل بابک‌ها شگفت‌زده نخواهم شد و انتظار رخ‌نمایی و وقوع فجایعی بدتر از این را در این جامعه دارم زیرا سعی می‌کنم به ریشه‌ها توجه کنم …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

منبع : کانال دکتر بخارایی

🔹🔹🔹
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
🌀 #تقویم_تاریخ

📝 سالروز تصویب لایحه‌ آموزش و پرورش #اجباری و #رایگان و #عمومی
۶ مرداد ماه ۱۳۲۲

۷۸ سال پیش مجلس شورای ملی ایران، لایحه‌ آموزش و پرورش اجباری، رایگان و یکسان را تصویب کرد.

🔹 این قانون که پایه گذار سیستم آموزش و پرورش در ایران بود، در ۱۶ ماده و هشت تبصره به تصویب رسید از جمله؛
ماده ۳) آموزش و پرورش در دبستان‌های دولتی در تمام کشور مجانی است و به هیچ عنوان نباید از دانش‌آموزان وجهی مطالبه شود به دانش‌آموزان بی‌بضاعت کتاب درسی مجانی داده خواهد شد.

🔹در شهریور ۱۳۵۳، همه مدارس غیر دولتی از سوی دولت خریداری شد. و علاوه بر تحصیل رایگان، از آغاز سال تحصیلی ۵۴-۱۳۵۳ در مدارس ابتدایی و راهنمایی، دانش‌آموزان تغذیه رایگان هم دریافت می‌کردند.

🔹بعد از انقلاب ۵۷ نیز، قانون اساسی در اصل۳۰خود رایگان بودن تحصیلات تا پایان دوره متوسطه را دائمی کرد.

📌 اما بر اساس آخرین تغییرات در تیرماه ۱۳۶۷؛ اجازه تأسیس مدارس غیرانتفاعی به افراد واجد شرایط داده شد و درنتیجه پس از نزدیک به دو دهه، بار دیگر آموزش خصوصی در کشور از سر گرفته شد!


#قانون
#آموزش_پرورش
#آموزش_رایگان_حق_همه

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi

🔻🔻🔻
#کانال_معلمان_عدالت‌خواه

🆔 @edalatxah
🔴حق برخورداری همزمان ازفوق العاده عائله مندی توسط زن وشوهر

🔰درمقررات مربوط به پرداخت کمک عائله مندی (ماده ۸۶قانون تامین اجتماعی) شرط تحت تکفل بودن ویا تفکیک جنسیتی پیش بینی نشده است و ملاک عمل این پرداخت ها ، بیمه بودن کارگر می باشد.

🔻لذا زن و شوهر به شرط داشتن سابقه پرداخت ۷۲۰روزحق بیمه ، هردو مشمول برخورداری از حق اولاد خواهند بود.

#قانون_کار
🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah
▫️ نقدِ ایدئولوژی «رسمی» و «غیر‌رسمی»‏
بخش دوم: برزخ هویتی، اعتراضات کارگری

نوشته‌ی: فرنگیس بختیاری

‏28 نوامبر 2021‏

🔸 سال ۱۳۵۷، وقتی قدرت در اختیار حاکمان جدید گذارده شد، رهبرانِ نهادِ دولت تغییر کردند، اما خود این نهاد هم‌چنان ‏پایدار و بر همان پاشنه‌ی سابق با شبکه‌ای از نهادها، پیکریافته در۳ نهادِ اجرایی، مقننه و قضایی بازتولید شد. طوفان انشقاق ‏سیاسی طبقه کارگر با القاب متعدد و انتزاعی ـ مذهبی و غیر‌مذهبی‌ـ در حالی شروع شد که این طبقه قبلا، در آغاز قرن در ‏چند گروه و زیر گروه تقسیم شده بود. گروه اول: کارکنان مستقل، که آن زمان هم گسترده و حدود یک‌سوم شاغلین را تشکیل ‏می‌دادند، اقلیت این گروه در اقشار میانی جامعه ، اما اکثریت آن‌ها کارگر بودند.‏

🔸 گروه دوم کارکنان دولت، مزد و حقوق‌بگیران بخش عمومی، که کم‌تر از یک‌پنجم جمعیت شاغل کشور بودند. از این تعداد، ‏بخشی نقش غیر‌واقعی داشتند و «رسمی» نامیده می‌شدند؛ همان کسانی که امروز با‌ عنوان «مشاغل حاکمیتی» شناخته ‏می‌شوند... این بخش در جایگاه اجتماعی سلطه قرار دارند و در گروه‌بندی کارگران حضور ندارند. بقیه کارگر محسوب ‏می‌شوند و با آمریت دو قانون در دو زیر گروه قرار گرفته‌اند : ۱- آنها که امروز با‌ عنوان مشاغل غیر‌حاکمیتی شناخته شده‌اند، ‏در سلسله مراتب قانون استخدام کشوری شایسته‌سازی شده‌‌، با هویتِ «مستخدم رسمی» دارای «شغل ثابت» و با هویتِ ‌‏«مستخدم پیمانی» دارای شغل «معین با مدت موقت» ‌بودند و ۲- آنها که در قاعده هرم قدرت قرار داشتند، عمدتاً کارهای ‏بدنی و غیر‌فکری می‌کردند، «کارگر» محسوب می‌شدند و با هویتِ «مستخدم غیر‌‌‌رسمی» شغل موقت ‌داشتند. با این ‏تقسیمات، بخشی از کارگران به‌نام کارکنان دولت توسط ۳ نشانه‌ی قانونی، «رسمی»، «غیر‌رسمی» و «پیمانی» هویت‌بندی ‏شده‌بودند. ‏

🔸 گروه سوم: مزد‌بگیران بخش‌ خصوصی که همه از رئیس، مدیر و معاون تا معلم، جوشکار و … طبق آمریت قانون کار با ‏انتزاع «کارگر» مخاطبِ نهادهای دولتی قرار‌ می‌گرفتند. اکثریت این مزدبگیران با نشانه‌ی قانونی قرارداد کارِ «نامحدود»، ‏شغل دائم داشتند و خود را «ر‌سمی» می‌نامیدند، و آنها که قرارداد موقت‌ داشتند، خود را «غیر‌‌‌ر‌سمی» می‌انگاشتند. با این ‏نشانه‌ها، «شغل ثابت» و غیر‌ثابت، هویت‌های‌ «رسمی و غیر‌‌ر‌سمی» را واقعیت بخشیده بودند. از طرف دیگر انتزاعات ‌‏«کارگر» و «مستخدم دولت» که با آمریتِ اولین ماده‌ در ‌هر دو قانون کار و استخدام کشوری به‌وجود آمده بودند، در طی زمان ‏خود را از نشانه‌‌های قانونی خود جدا کرده‌بودند. بر پایه‌‌ی تصورات مردم از تقسیم کار فکری و بدنی در دولت، «مستخدم ‏دولت» با اصطلاح‌ «کارمند»، هویت‌بخش شاغلین کار ذهنی ـ نرم‌افزاری‌ـ و «کارگر» هویت‌بخش شاغلین کار بدنی‌ ‏ـ ‌سخت‌افزاری‌ شده‌بودند. در پائیز ۱۳۵۷ این هویت‌ها با اخبار اعتصاب کارگران، اعتصاب کارمندان، پیوستن کارمندان به ‏کارگران و… در گفتمان مسلط و چپ، قدرت ایدئولوژیک خود را به رخ می‌کشیدند. هنوز هم، ایدئولوژی «کارمندی، ‏کارگری» همه‌جا، از اینترنت گرفته تا دنیای واقعی و از قانون گرفته تا باورها، سیطره دارد.‏

🔸 روند قانون‌گذاری، از ممنوعیت استخدام «رسمی» در سال ۱۳۵۸ تا حذف کار «نامحدود» در قانون کار ۱۳۶۹ و تا سلب ‏شغل دائم از مشاغل غیر‌حاکمیتی در سال ۱۳۸۶ نشان می‌دهد که رژیم اسلامی از آغاز قداره بسته بود که حذف شغل دائمِ ‏کارگران و نیازمندکردن آنها به کار موقت روزمزد یا بدون مزد، حتی برده‌وار را گام به‌گام در قانون واقعیت ببخشد. سلب ‌‏«شغل ثابت» از کارگران و هویت‌زدایی غیر مستقیم مشاغل «رسمی و غیر‌رسمی» بالاخص در بخش خصوصی در سه دهه ‏اول، با کمک تصرف ذهن کارگران با ایدئولوژی‌های دیگر در حوزه‌ی سیاست بدون بحران اساسی پیش رفت. ایدئولوژی‌های ‏مختلف از «مستضعفان و مستکبران»، «دشمن‌تراشی» تا «دفاع میهنی»، سپس ایدئولوژی دوگانه‌ی «اصلاح‌طلب و ‏اصول‌گرا» موفق شدند اکثریت کارگرانِ مزدبگیر بخش خصوصی را تابع و به قرارداد موقت تسلیم کنند. اعتراضات اقلیت ‏نیز محدود به‌ شکایت به مراجع قدرت و مطالبه حقوق معوقه شد ... اما در دهه ۹۰ همه‌گیرشدن شغل موقت همزمان با ‏بی‌‌اثرشدن ایدئولوژی‌های سیاسی و کاهش شدید مشروعیت حکومت دینی شد و تغییر روابط اجتماعی ناشی از کاهش ‏تصدی‌گری دولت و هویت‌زدایی از کارکنان دولت، آنها را با بحران در هویت مواجه ساخت. ‏

🔹متن کامل این مقاله را در لینک زیر بخوانید:‏

https://wp.me/p9vUft-2Ek

#فرنگیس_بختیاری #قانون_کار #مشاغل_حاکمیتی
#کارگران_رسمی #کارگران_غیررسمی #ارکان_ثالث

👇🏽
🖋@naghd_com

🔻🔻🔻🔻
لینک عضویت #کانال_معلمان_عدالت‌خواه

https://tttttt.me/joinchat/QQ_Z8ocDVbBvpIRz
🔴هشدار ترک تحصیل دختران در خوزستان:

در یک دبیرستان دخترانه شلمچه از ۴۰۰ دانش اموز ۸۳ نفر ترک تحصیل کردند.

تصویر توییت عباس مدحجی خبرنگار خوزستانی

#قانون_مرتجع_کودک_همسری_باید_برچیده_شود
#زن_زندگی_آزادی
#جای_دانش‌آموز_مدرسه_است

🔻🔻🔻
🆔 @edalatxah