@asheghanehaye_fatima
-تنها چیزی که میدونم اینه که؛
دوست داشتن نه وابستهی لمس تنه،
نه محتاج دیدار.
تنها چیزی که میدونم اینه که؛
توی تمام کتابا، توی تمام فیلما، توی هر جایی که بوی ادبیات و هنر رو بده میتونی پیدام کنی. میتونم پیدات کنم!.
یه کلمه، یه تصویر از هزاران کیلومتر اونورتر میتونه ما رو به هم وصل کنه، یکیمون کنه...
تو منو توی این کتابا و کلمهها پیدا کردی.
چهجور میتونی
تا وقتی این کلمهها نفس میکشن گمم کنی؟!
چهجور میتونم گمت کنم؟!...
#سید_مهدی_موسوی
کتاب #گفتگو_در_تهران
-تنها چیزی که میدونم اینه که؛
دوست داشتن نه وابستهی لمس تنه،
نه محتاج دیدار.
تنها چیزی که میدونم اینه که؛
توی تمام کتابا، توی تمام فیلما، توی هر جایی که بوی ادبیات و هنر رو بده میتونی پیدام کنی. میتونم پیدات کنم!.
یه کلمه، یه تصویر از هزاران کیلومتر اونورتر میتونه ما رو به هم وصل کنه، یکیمون کنه...
تو منو توی این کتابا و کلمهها پیدا کردی.
چهجور میتونی
تا وقتی این کلمهها نفس میکشن گمم کنی؟!
چهجور میتونم گمت کنم؟!...
#سید_مهدی_موسوی
کتاب #گفتگو_در_تهران
Forwarded from دستیار
Conversation in Tehran(@mydarkworld).pdf
1.8 MB
@asheghanehaye_fatima
💫
-تنها چیزی که میدونم اینه که؛
دوست داشتن نه وابستهی لمس تنه،
نه محتاج دیدار.
تنها چیزی که میدونم اینه که؛
توی تمام کتابا، توی تمام فیلما، توی هر جایی که بوی ادبیات و هنر رو بده میتونی پیدام کنی. میتونم پیدات کنم!.
یه کلمه، یه تصویر از هزاران کیلومتر اونورتر میتونه ما رو به هم وصل کنه، یکیمون کنه...
تو منو توی این کتابا و کلمهها پیدا کردی.
چهجور میتونی
تا وقتی این کلمهها نفس میکشن گمم کنی؟!
چهجور میتونم گمت کنم؟!...
#سید_مهدی_موسوی💥
کتاب #گفتگو_در_تهران✅
💫
-تنها چیزی که میدونم اینه که؛
دوست داشتن نه وابستهی لمس تنه،
نه محتاج دیدار.
تنها چیزی که میدونم اینه که؛
توی تمام کتابا، توی تمام فیلما، توی هر جایی که بوی ادبیات و هنر رو بده میتونی پیدام کنی. میتونم پیدات کنم!.
یه کلمه، یه تصویر از هزاران کیلومتر اونورتر میتونه ما رو به هم وصل کنه، یکیمون کنه...
تو منو توی این کتابا و کلمهها پیدا کردی.
چهجور میتونی
تا وقتی این کلمهها نفس میکشن گمم کنی؟!
چهجور میتونم گمت کنم؟!...
#سید_مهدی_موسوی💥
کتاب #گفتگو_در_تهران✅
@asheghanehaye_fatima
#گفتگو
✏️
میگه : عاشق اونی نیست که یباربگه تا ا بد می مونم یبار بگه نه نمیتونم دیگه ،باید برم ...
عاشق اونی ِکه بود ونبود با کسی که دوستش داره ،میشه براش زندگی ، هوا ،نفس ..
میگم : عاشق که یه آدم فضایی نیست ، یا یه قهرمان افسانه ای ... عاشق هم یه آدمه که خیلی وقتا کم میاره .... خیلی وقتا بین مردن و زنده بودن، دست وپا میزنه ...
عاشق اونیکه تاهمیشه عاشق باشه چه بمونه چه بره ..
#نیلوفرثانی
#من_و_تو
#گفتگو
✏️
میگه : عاشق اونی نیست که یباربگه تا ا بد می مونم یبار بگه نه نمیتونم دیگه ،باید برم ...
عاشق اونی ِکه بود ونبود با کسی که دوستش داره ،میشه براش زندگی ، هوا ،نفس ..
میگم : عاشق که یه آدم فضایی نیست ، یا یه قهرمان افسانه ای ... عاشق هم یه آدمه که خیلی وقتا کم میاره .... خیلی وقتا بین مردن و زنده بودن، دست وپا میزنه ...
عاشق اونیکه تاهمیشه عاشق باشه چه بمونه چه بره ..
#نیلوفرثانی
#من_و_تو
@asheghanehaye_fatima
«میدونی خوبی تو چیه؟ اینکه کم حرف میزنی. کلمهها احساسات رو به گند میکشونن. همهشون توضیحات احمقانهای هستن که مخاطبو بیشتر گمراه میکنن. میدونی من چرا اینقدر حرف میزنم؟ از سکوت میترسم. وقتی ساکت میشم مغزم شروع میکنه به کار کردن و بعد ممکنه دیگه نتونم ادامه بدم. آدم باید با یه چیزی جلوی این مغز لعنتی رو بگیره. با دراگ، با مشروب، با سکس، با حرف زدن، با آواز خوندن... فقط نباید بذاری شروع به کار کنه. وگرنه دیگه تحمّل دنیا سخت میشه...»
#گفتگو_در_تهران
#مهدی_موسوی✏️
«میدونی خوبی تو چیه؟ اینکه کم حرف میزنی. کلمهها احساسات رو به گند میکشونن. همهشون توضیحات احمقانهای هستن که مخاطبو بیشتر گمراه میکنن. میدونی من چرا اینقدر حرف میزنم؟ از سکوت میترسم. وقتی ساکت میشم مغزم شروع میکنه به کار کردن و بعد ممکنه دیگه نتونم ادامه بدم. آدم باید با یه چیزی جلوی این مغز لعنتی رو بگیره. با دراگ، با مشروب، با سکس، با حرف زدن، با آواز خوندن... فقط نباید بذاری شروع به کار کنه. وگرنه دیگه تحمّل دنیا سخت میشه...»
#گفتگو_در_تهران
#مهدی_موسوی✏️
@asheghanehaye_fatima
کافکا با لحنی گلهآمیز گفت: «شما شوخی میکنید. ولی من جدی گفتم. خوشبختی با تملک به دست نمیآید. خوشبختی به دید شخص بستگی دارد. منظورم این است که آدم خوشبخت، طرف تاریک واقعیت را نمیبیند. هیاهوی زندگیاش صدای موریانهی مرگ را که وجودش را میجَوَد، میپوشاند. خیال میکنیم ایستادهایم، حال آنکه در حال سقوطیم. این است که حال کسی را پرسیدن، یعنی به صراحت به او اهانت کردن. مثل این است که سیبی از سیب دیگر بپرسد: حال کرمهای وجود مبارکتان چطور است؟- یا علفی از علف دیگر بپرسد: از پژمردن خود راضی هستید؟ حال پوسیدگی مبارکتان چطور است؟ - خوب، چه میگوئید؟»
بیاختیار گفتم: «چندشآور است.»
کافکا گفت: «میبینید؟» و چانهاش را به حدی بالا گرفت که رگهای کشیده گردنش نمایان شد.
«حالِ کسی را پرسیدن، آگاهی از مرگ را در انسان تشدید میکند. و من که بیمارم، بیدفاعتر از دیگران رو در رویش ایستادهام.»
#گوستاو_یانوش
#گفتگو_با_کافکا
کافکا با لحنی گلهآمیز گفت: «شما شوخی میکنید. ولی من جدی گفتم. خوشبختی با تملک به دست نمیآید. خوشبختی به دید شخص بستگی دارد. منظورم این است که آدم خوشبخت، طرف تاریک واقعیت را نمیبیند. هیاهوی زندگیاش صدای موریانهی مرگ را که وجودش را میجَوَد، میپوشاند. خیال میکنیم ایستادهایم، حال آنکه در حال سقوطیم. این است که حال کسی را پرسیدن، یعنی به صراحت به او اهانت کردن. مثل این است که سیبی از سیب دیگر بپرسد: حال کرمهای وجود مبارکتان چطور است؟- یا علفی از علف دیگر بپرسد: از پژمردن خود راضی هستید؟ حال پوسیدگی مبارکتان چطور است؟ - خوب، چه میگوئید؟»
بیاختیار گفتم: «چندشآور است.»
کافکا گفت: «میبینید؟» و چانهاش را به حدی بالا گرفت که رگهای کشیده گردنش نمایان شد.
«حالِ کسی را پرسیدن، آگاهی از مرگ را در انسان تشدید میکند. و من که بیمارم، بیدفاعتر از دیگران رو در رویش ایستادهام.»
#گوستاو_یانوش
#گفتگو_با_کافکا
@asheghanehaye_fatima
وقتی کسی حرفی نمیفهمد،
مضحک نیست،
تنهاست،
بیچاره است،
متروک است.
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
وقتی کسی حرفی نمیفهمد،
مضحک نیست،
تنهاست،
بیچاره است،
متروک است.
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
IX (Conciliation)
Reflection Nebula
می توانم خیلی ساده بهانه بتراشم و بگویم حال مزاجی ام خوب نیست. ولی متاسفانه چنین چیزی در بین نیست. فقط هر وقت چیزی مسحورم می کند، نوعی خستگی و خلاء مرگبار بر من چیره می شود. شاید تخیل ندارم. اشیا به نوسان می افتند و محو می شوند. آنچه می ماند زندان بی رنگ و بی تسکین من است.
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
@asheghanehaye_fatima
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
@asheghanehaye_fatima
وقتی مأوایت را از دست بدهی، نمیدانی روی چه ایستادهای و در کجایی...آنوقت برای خودت واقعیت دیگری اختراع میکنی و با آن بسر میبری؛ سازگار با حالوهوای روح خودت که چون ساختگی و تصنعی است به هر بادی فرومیریزد و روح تو را هم مثل دود، آشوب و پراکنده میکند.
#گفتگو_در_باغ
#شاهرخ_مسکوب
@asheghanehaye_fatima
#گفتگو_در_باغ
#شاهرخ_مسکوب
@asheghanehaye_fatima
زنها حکمِ دام را دارند. همهجا در کمین نشستهاند تا ما را به محدودیت صرف گرفتار کنند. اگر به دلخواه گرفتارِ یکی از دامها شویم، خطرشان از میان خواهد رفت. ولی اگر، بر اثرِ عادت، بر این خطر غلبه کنیم، دامها دوباره دهان باز خواند کرد.
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
@asheghanehaye_fatima
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
@asheghanehaye_fatima
کافکا با لحنی گلهآمیز گفت: «شما شوخی میکنید. ولی من جدی گفتم. خوشبختی با تملک به دست نمیآید. خوشبختی به دید شخص بستگی دارد. منظورم این است که آدم خوشبخت، طرف تاریک واقعیت را نمیبیند. هیاهوی زندگیاش صدای موریانهی مرگ را که وجودش را میجَوَد، میپوشاند. خیال میکنیم ایستادهایم، حال آنکه در حال سقوطیم. این است که حال کسی را پرسیدن، یعنی به صراحت به او اهانت کردن. مثل این است که سیبی از سیب دیگر بپرسد: حال کرمهای وجود مبارکتان چطور است؟- یا علفی از علف دیگر بپرسد: از پژمردن خود راضی هستید؟ حال پوسیدگی مبارکتان چطور است؟ - خوب، چه میگوئید؟»
بیاختیار گفتم: «چندشآور است.»
کافکا گفت: «میبینید؟» و چانهاش را به حدی بالا گرفت که رگهای کشیده گردنش نمایان شد.
«حالِ کسی را پرسیدن، آگاهی از مرگ را در انسان تشدید میکند. و من که بیمارم، بیدفاعتر از دیگران رو در رویش ایستادهام.»
#گوستاو_یانوش
#گفتگو_با_کافکا
@asheghanehaye_fatima
بیاختیار گفتم: «چندشآور است.»
کافکا گفت: «میبینید؟» و چانهاش را به حدی بالا گرفت که رگهای کشیده گردنش نمایان شد.
«حالِ کسی را پرسیدن، آگاهی از مرگ را در انسان تشدید میکند. و من که بیمارم، بیدفاعتر از دیگران رو در رویش ایستادهام.»
#گوستاو_یانوش
#گفتگو_با_کافکا
@asheghanehaye_fatima
#میشه_بخندی
لبخند شما در واقع اشکهایی هستند که سرازیر نمیشوند.
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
@asheghanehaye_fatima
لبخند شما در واقع اشکهایی هستند که سرازیر نمیشوند.
#گفتگو_با_کافکا
#گوستاو_یانوش
@asheghanehaye_fatima
.
ما در مُردابی از دروغها و توهمهای پوسیده زندگی میکنیم که هیولاهای وحشتناک به جهان میآورد، هیولاهائی که با چهرهای پُر از محبت به دوربین عکاسها لبخند میزنند ولی در همان لحظه - بیآنکه کسی متوجه شود - با بیخیالی میلیونها انسان را چون حشره زیر پا له میکنند
✍ #گوستاو_یانوش
📙 #گفتگو_با_کافکا
@asheghanehaye_fatima
ما در مُردابی از دروغها و توهمهای پوسیده زندگی میکنیم که هیولاهای وحشتناک به جهان میآورد، هیولاهائی که با چهرهای پُر از محبت به دوربین عکاسها لبخند میزنند ولی در همان لحظه - بیآنکه کسی متوجه شود - با بیخیالی میلیونها انسان را چون حشره زیر پا له میکنند
✍ #گوستاو_یانوش
📙 #گفتگو_با_کافکا
@asheghanehaye_fatima