عاشقانه های فاطیما pinned «غم انگیزترین حالت این روزهایم این است که دلم می خواهد همه چیز را همینطور که هست بگذارم و با کوله پشتی کوچکم از در خانه بزنم بیرون، دلم می خواهد بروم، بروم، بروم ... طوری بروم که کسی نتواند پیدایم کند. طوری بروم که حتی خودم هم ندانم کجای کره خاکی ایستاده…»
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هر چه میخواهی بگو، از هر چه میخواهی
هر چه خواهی کن، تو خود دانی
گر عبث، یا هر چه باشد چند و چون،
این است و جز این نیست
مرگ گوید: هوم! چه بیهوده!
زندگی میگوید: اما باز باید زیست،
باید زیست،
باید زیست!
امروز چهارم شهریور ماه سالروز درگذشت شاعر پرآوازه و موسیقیپژوه ایرانی #مهدی_اخوان_ثالث است.
روحش شاد و یادش گرامی🌹
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
هر چه خواهی کن، تو خود دانی
گر عبث، یا هر چه باشد چند و چون،
این است و جز این نیست
مرگ گوید: هوم! چه بیهوده!
زندگی میگوید: اما باز باید زیست،
باید زیست،
باید زیست!
امروز چهارم شهریور ماه سالروز درگذشت شاعر پرآوازه و موسیقیپژوه ایرانی #مهدی_اخوان_ثالث است.
روحش شاد و یادش گرامی🌹
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
------------
چشمهاے تو درشت بودند با مژههاے زیبا
و صورت ڪَرد تو
مثل ڪاسہے ماه بود
و پاهایت کہ میآمدند تا مرا در
ڪَوشہاے پیدا ڪنند
مرا چون واشرے ، چون لبہے ریشریش فرش
یا « پلنڪَی از ڪار افتاده »
چشمهاے تو مهربان بودند
دهانت مهربان بود
و ڪَنجشڪها واقعا میآمدند
از ڪَوشہے لبت آب میخوردند ..!!
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
چشمهاے تو درشت بودند با مژههاے زیبا
و صورت ڪَرد تو
مثل ڪاسہے ماه بود
و پاهایت کہ میآمدند تا مرا در
ڪَوشہاے پیدا ڪنند
مرا چون واشرے ، چون لبہے ریشریش فرش
یا « پلنڪَی از ڪار افتاده »
چشمهاے تو مهربان بودند
دهانت مهربان بود
و ڪَنجشڪها واقعا میآمدند
از ڪَوشہے لبت آب میخوردند ..!!
#غلامرضا_بروسان
@asheghanehaye_fatima
۲۴ اوت، سالروز تولد #خورخه_لوئیس_بورخس.
۱۸۹۹-۱۹۸۶
#بورخس تقریباً سی سال آخر عمرش را در نابینایی گذراند و بخش بزرگی از آثارش را در تاریکی خلق کرد. با این که در این سالها به اوج شهرت و محبوبیت رسید، جوایز مختلف گرفت و برای ایراد سخنرانی مدام به اروپا و امریکا دعوت می شد، اما اغلب آه میکشید و از این که دیگر نمی توانست کتاب بخواند و نقشههای جغرافیایی را ببیند اندوهگین بود.
«من نه به زندگی دسترسی دارم، نه به مرگ. » آخر او عاشق رنگها بود. از دیدن ساعت شنی ، نقشه و شکل هرم لذت میبرد. زمان را مساله اصلی فلسفه میدانست. دوست داشت شعر را با صدای بلند و به قول خودش «ماورایی» بخواند. به ادبیات انگلیسی بینهایت علاقه داشت.
روزهای آخر عمرش، به دوستش گفته بود: «میدانم که فراموشی مرا محو خواهد کرد و همین تسلایم میدهد.» بعد ساکت شده بود، و دوباره پرسیده بود: «فراموشی مرا گمنام خواهد کرد، مگر نه؟»
#معرفی_شاعر👇
@asheghanehaye_fatima
۱۸۹۹-۱۹۸۶
#بورخس تقریباً سی سال آخر عمرش را در نابینایی گذراند و بخش بزرگی از آثارش را در تاریکی خلق کرد. با این که در این سالها به اوج شهرت و محبوبیت رسید، جوایز مختلف گرفت و برای ایراد سخنرانی مدام به اروپا و امریکا دعوت می شد، اما اغلب آه میکشید و از این که دیگر نمی توانست کتاب بخواند و نقشههای جغرافیایی را ببیند اندوهگین بود.
«من نه به زندگی دسترسی دارم، نه به مرگ. » آخر او عاشق رنگها بود. از دیدن ساعت شنی ، نقشه و شکل هرم لذت میبرد. زمان را مساله اصلی فلسفه میدانست. دوست داشت شعر را با صدای بلند و به قول خودش «ماورایی» بخواند. به ادبیات انگلیسی بینهایت علاقه داشت.
روزهای آخر عمرش، به دوستش گفته بود: «میدانم که فراموشی مرا محو خواهد کرد و همین تسلایم میدهد.» بعد ساکت شده بود، و دوباره پرسیده بود: «فراموشی مرا گمنام خواهد کرد، مگر نه؟»
#معرفی_شاعر👇
@asheghanehaye_fatima
اگر بتوانم يکبار ديگر زندگي کنم
ميکوشم بيشتر اشتباه کنم
نميکوشم بينقص باشم
راحتتر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آنچه حالا هستم
در واقع، چيزهاي کوچک را جديتر ميگيرم
کمتر بهداشتي خواهم زيست
بيشتر ريسک ميکنم
بيشتر به سفر ميروم
غروبهاي بيشتري را تماشا ميکنم
از کوههاي بيشتري صعود خواهم کرد
در رودخانههاي بيشتري شنا خواهم کرد
جاهايي را خواهم ديد که هرگز در آنها نبودهام
بيشتر بستني خواهم خورد، کمتر لوبيا
مشکلات واقعي بيشتري خواهم داشت و دشواريهاي تخيلي کمتري
من از کساني بودم
که در هر دقيقه عمرشان
زندگي محتاط و حاصلخيزي داشتند
بيشک لحظات خوشي بود اما
اگر ميتوانستم برگردم
ميکوشيدم فقط لحظات خوش داشته باشم
اگر نميداني که زندگي را چه ميسازد
اين دم را از دست مده
از کساني بودم که هرگز به جايي نميروند
بدون دماسنج
بدون بطري آب گرم
بدون چتر و چتر نجات
اگر بتوانم دوباره زندگي کنم، سبک سفر خواهم کرد
اگر بتوانم دوباره زندگي کنم، ميکوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پايان پاييز
بيشتر دوچرخهسواري ميکنم
طلوعهاي بيشتري را خواهم ديد و با بچههاي بيشتري بازي خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
اما حالا هشتادو پنج سالهام
و ميدانم رو به موتم
#خورخه_لوئيس_بورخس👇
@asheghanehaye_fatima
ميکوشم بيشتر اشتباه کنم
نميکوشم بينقص باشم
راحتتر خواهم بود
سرشارتر خواهم بود از آنچه حالا هستم
در واقع، چيزهاي کوچک را جديتر ميگيرم
کمتر بهداشتي خواهم زيست
بيشتر ريسک ميکنم
بيشتر به سفر ميروم
غروبهاي بيشتري را تماشا ميکنم
از کوههاي بيشتري صعود خواهم کرد
در رودخانههاي بيشتري شنا خواهم کرد
جاهايي را خواهم ديد که هرگز در آنها نبودهام
بيشتر بستني خواهم خورد، کمتر لوبيا
مشکلات واقعي بيشتري خواهم داشت و دشواريهاي تخيلي کمتري
من از کساني بودم
که در هر دقيقه عمرشان
زندگي محتاط و حاصلخيزي داشتند
بيشک لحظات خوشي بود اما
اگر ميتوانستم برگردم
ميکوشيدم فقط لحظات خوش داشته باشم
اگر نميداني که زندگي را چه ميسازد
اين دم را از دست مده
از کساني بودم که هرگز به جايي نميروند
بدون دماسنج
بدون بطري آب گرم
بدون چتر و چتر نجات
اگر بتوانم دوباره زندگي کنم، سبک سفر خواهم کرد
اگر بتوانم دوباره زندگي کنم، ميکوشم پابرهنه کار کنم
از آغاز بهار تا پايان پاييز
بيشتر دوچرخهسواري ميکنم
طلوعهاي بيشتري را خواهم ديد و با بچههاي بيشتري بازي خواهم کرد
اگر آنقدر عمر داشته باشم
اما حالا هشتادو پنج سالهام
و ميدانم رو به موتم
#خورخه_لوئيس_بورخس👇
@asheghanehaye_fatima
"به دام عشق افتادن شبیه ساختن یک مذهب تازه با یک خدای جایزالخطا است"
۲۴ اوت زادروز #خورخه_لوییس_بورخس نویسنده و شاعر آرژانتینی
خورخه لوئیس بورخس، شاعر، داستان کوتاه نویس، مقاله نویس و مترجم از چهره های بزرگ ادب اسپانیایی زبان و به روایتی مهم ترین نویسنده قرن بیستم در سال ۱۸۹۹ در بوینس آیرس پایتخت #آرژانتین به دنیا آمد.
پدرش معلم ادبیات انگلیسی بود و کتابخانهای بزرگ داشت.
این کتابخانه مایه عیش این "کرم کتاب" از کودکی شد چنان که از همان کودکی شروع به خواندن آثار مارک تواین، رابرت لوئیس استیونسون، ادگار آلن پو و… پرداخت.
خانواده پدری بورخس به شکل ارثی به بیماری چشمی مبتلا می شدند. در ۱۹۱۴ برای درمان کم بینایی پدرش به ژنو رفتند. (این ارثیه شوم بعدها گریبان بورخس را گرفت) در همین دوران که مصادف با جنگ جهانی اول بود #بورخس در سوئیس به فراگیری زبان های فرانسه و آلمانی پرداخت چنان که آثار ادبی این دو زبان تاثیر زیادی بر او گذاشتند. در سال ۱۹۲۱ به آرژانتین بازگشت و زندگی ادبی را با راه انداختن مجلات ادبی و انتشار دفترهای شعرش ادامه داد.
بورخس کم بینا و بی تجربه برای گذران زندگی کارمند کتابخانه شد. این سالها سالهای پرباری در زندگی ادبی بورخس هستند. در همین سالها بود که مجموعه داستان «الف» را منتشر کرد. در سالهای بعد با روی کار آمدن #خوان_پرون ، بورخس به ریاست کتابخانه ملی آرژانتین رسید و استاد ادبیات در دانشگاه بوینس آیرس شد.
با دچار شدن به نابینایی مطلق بورخس از نوشتن متنهای طولانی دست کشید و پس از آن آثارش به مادر، دوستان و منشیانش دیکته کرد.
از موثرترین نویسندگانی که بر بورخس اثر گذاشتند میتوان از #فرانتس_کافکا نام برد.
بورخس در یکی از مقالات خود در مورد #کافکا نوشت: «هر نویسندهای عناصر و شخصیت پیشرو خود را خلق میکند. آثار کافکا تصورات ما از گذشته و همینطور درک ما از آینده را اصلاح میکنند»
بورخس شروع دوران نویسندگیش را این گونه روایت کرده است:
«من نوشتن را با سبکی سخت خودآگاه و غريب و مبالغه آميز آغاز کردم. شايد علتش پروا و حجب جوانی بود. جوانان اکثرا بيم آن را دارند که طرحها و اشعارشان جالب نباشد. از اين رو با وسايلی ديگر در پنهان کاری يا هنرنمايی میکوشند. من در آغاز نويسندگی میکوشيدم تا سبک کلاسيک نويسندگان اسپانيايی قرن هفدهم را به کار گيرم.
بعد دريافتم که وظيفه من در مقام يک آرژانتينی آنست که چونان يک آرژانتينی بنويسم. پس يک فرهنگ آرژانتينی و آرژانتينی گری خريدم و چنان در سبک و واژگان، آرژانتينی دو آتشهای شدم که ديگر نه مردم مرا میفهميدند و نه خودم میتوانستم معانی کلمات را خوب به ياد آورم! کلمات مستقيما از فرهنگ لغت به دست نوشته من منتقل میشدند. بی آنکه از هيچ تجربهای راه گرفته باشند!
اکنون پس از چندين و چند سال حس میکنم که بهترين راه، آنست که با واژگانی بسيار ساده بنويسی و همه ذهنت را متوجه کسی کنی که شعرای نوگرا بکلی خود را از او غافل و منفک کرده ند، يعنی به خواننده»
«برخی بورخس را پدر داستان نویسی آمریکای لاتین نامیدهاند که بدون او شاید آثار نویسندگان بزرگ آن دیار مثل #ماریو_وارگاس_یوسا، #گابریل_گارسیا_مارکز ، "گیهیرمو کابررا اینفانته" و "کارلوس فوئنتس" هیچگاه خلق نمیشدند.
در زمینه سیاسی، بورخس ضد کمونیست بود، ضد فاشیست بود و ضد دولت پوپولیستی پرون نیز بود. در یک فاصله هفت هشت ساله که پرون از ریاست جمهوری برکنار شد، به او بسیار سخت گذشت. فکر میکنم بزرگترین اشتباه سیاسی او این بود که از دولت #کودتا جانبداری کرد. به هرحال او یک نوع آقامنشی سنتی داشت و از عوام که طرفدار دولت پوپولیستی و عدالتمحور پرون بودند، خوشش نمیآمد و بیشتر به رفتار نظامیها گرایش داشت. اینها باعث شد تا نویسندگان آن نسل که عمدتا گرایش چپ داشتند، زیاد او را تحویل نگرفتند و بورخس به انزوا رفت.
سوزان جیل لوین مترجم و سردبیر مجموعه آثار پنج جلدی بورخس که توسط انتشارات پنگوئن منتشر شده است میگوید:
«امروزه میتوان بورخس را مهمترین نویسنده قرن بیستم قلمداد کرد. چون او یک قاره ادبی جدیدی را بین شمال و جنوب آمریکا، بین اروپا و آمریکا و بین جهان کهن و مدرنیته خلق کرد. بورخس با خلق اصیل ترین و اوریجیننال ترین ادبیات دوران خود به ما یاد داد که هیچ چیزی کاملا تازه نیست و خلق کردن در حقیقت بازآفریدن است.
همه ما یک ذهن واحد و متناقض هستیم و به واسطه زمان و فضا با یکدیگر مرتبطیم و اینکه آدمیان نه فقط خالق و سازنده داستان بلکه خود داستانند، اینکه هر آنچه که ما میاندیشیم و درک میکنیم افسانه است و هر جزء و گوشهای از دانش ما نیز قصه است.»
خورخه لوئیس بورخس در سال ۱۹۸۶ درگذشت.
@asheghanehaye_fatima 👇
۲۴ اوت زادروز #خورخه_لوییس_بورخس نویسنده و شاعر آرژانتینی
خورخه لوئیس بورخس، شاعر، داستان کوتاه نویس، مقاله نویس و مترجم از چهره های بزرگ ادب اسپانیایی زبان و به روایتی مهم ترین نویسنده قرن بیستم در سال ۱۸۹۹ در بوینس آیرس پایتخت #آرژانتین به دنیا آمد.
پدرش معلم ادبیات انگلیسی بود و کتابخانهای بزرگ داشت.
این کتابخانه مایه عیش این "کرم کتاب" از کودکی شد چنان که از همان کودکی شروع به خواندن آثار مارک تواین، رابرت لوئیس استیونسون، ادگار آلن پو و… پرداخت.
خانواده پدری بورخس به شکل ارثی به بیماری چشمی مبتلا می شدند. در ۱۹۱۴ برای درمان کم بینایی پدرش به ژنو رفتند. (این ارثیه شوم بعدها گریبان بورخس را گرفت) در همین دوران که مصادف با جنگ جهانی اول بود #بورخس در سوئیس به فراگیری زبان های فرانسه و آلمانی پرداخت چنان که آثار ادبی این دو زبان تاثیر زیادی بر او گذاشتند. در سال ۱۹۲۱ به آرژانتین بازگشت و زندگی ادبی را با راه انداختن مجلات ادبی و انتشار دفترهای شعرش ادامه داد.
بورخس کم بینا و بی تجربه برای گذران زندگی کارمند کتابخانه شد. این سالها سالهای پرباری در زندگی ادبی بورخس هستند. در همین سالها بود که مجموعه داستان «الف» را منتشر کرد. در سالهای بعد با روی کار آمدن #خوان_پرون ، بورخس به ریاست کتابخانه ملی آرژانتین رسید و استاد ادبیات در دانشگاه بوینس آیرس شد.
با دچار شدن به نابینایی مطلق بورخس از نوشتن متنهای طولانی دست کشید و پس از آن آثارش به مادر، دوستان و منشیانش دیکته کرد.
از موثرترین نویسندگانی که بر بورخس اثر گذاشتند میتوان از #فرانتس_کافکا نام برد.
بورخس در یکی از مقالات خود در مورد #کافکا نوشت: «هر نویسندهای عناصر و شخصیت پیشرو خود را خلق میکند. آثار کافکا تصورات ما از گذشته و همینطور درک ما از آینده را اصلاح میکنند»
بورخس شروع دوران نویسندگیش را این گونه روایت کرده است:
«من نوشتن را با سبکی سخت خودآگاه و غريب و مبالغه آميز آغاز کردم. شايد علتش پروا و حجب جوانی بود. جوانان اکثرا بيم آن را دارند که طرحها و اشعارشان جالب نباشد. از اين رو با وسايلی ديگر در پنهان کاری يا هنرنمايی میکوشند. من در آغاز نويسندگی میکوشيدم تا سبک کلاسيک نويسندگان اسپانيايی قرن هفدهم را به کار گيرم.
بعد دريافتم که وظيفه من در مقام يک آرژانتينی آنست که چونان يک آرژانتينی بنويسم. پس يک فرهنگ آرژانتينی و آرژانتينی گری خريدم و چنان در سبک و واژگان، آرژانتينی دو آتشهای شدم که ديگر نه مردم مرا میفهميدند و نه خودم میتوانستم معانی کلمات را خوب به ياد آورم! کلمات مستقيما از فرهنگ لغت به دست نوشته من منتقل میشدند. بی آنکه از هيچ تجربهای راه گرفته باشند!
اکنون پس از چندين و چند سال حس میکنم که بهترين راه، آنست که با واژگانی بسيار ساده بنويسی و همه ذهنت را متوجه کسی کنی که شعرای نوگرا بکلی خود را از او غافل و منفک کرده ند، يعنی به خواننده»
«برخی بورخس را پدر داستان نویسی آمریکای لاتین نامیدهاند که بدون او شاید آثار نویسندگان بزرگ آن دیار مثل #ماریو_وارگاس_یوسا، #گابریل_گارسیا_مارکز ، "گیهیرمو کابررا اینفانته" و "کارلوس فوئنتس" هیچگاه خلق نمیشدند.
در زمینه سیاسی، بورخس ضد کمونیست بود، ضد فاشیست بود و ضد دولت پوپولیستی پرون نیز بود. در یک فاصله هفت هشت ساله که پرون از ریاست جمهوری برکنار شد، به او بسیار سخت گذشت. فکر میکنم بزرگترین اشتباه سیاسی او این بود که از دولت #کودتا جانبداری کرد. به هرحال او یک نوع آقامنشی سنتی داشت و از عوام که طرفدار دولت پوپولیستی و عدالتمحور پرون بودند، خوشش نمیآمد و بیشتر به رفتار نظامیها گرایش داشت. اینها باعث شد تا نویسندگان آن نسل که عمدتا گرایش چپ داشتند، زیاد او را تحویل نگرفتند و بورخس به انزوا رفت.
سوزان جیل لوین مترجم و سردبیر مجموعه آثار پنج جلدی بورخس که توسط انتشارات پنگوئن منتشر شده است میگوید:
«امروزه میتوان بورخس را مهمترین نویسنده قرن بیستم قلمداد کرد. چون او یک قاره ادبی جدیدی را بین شمال و جنوب آمریکا، بین اروپا و آمریکا و بین جهان کهن و مدرنیته خلق کرد. بورخس با خلق اصیل ترین و اوریجیننال ترین ادبیات دوران خود به ما یاد داد که هیچ چیزی کاملا تازه نیست و خلق کردن در حقیقت بازآفریدن است.
همه ما یک ذهن واحد و متناقض هستیم و به واسطه زمان و فضا با یکدیگر مرتبطیم و اینکه آدمیان نه فقط خالق و سازنده داستان بلکه خود داستانند، اینکه هر آنچه که ما میاندیشیم و درک میکنیم افسانه است و هر جزء و گوشهای از دانش ما نیز قصه است.»
خورخه لوئیس بورخس در سال ۱۹۸۶ درگذشت.
@asheghanehaye_fatima 👇
دلبستهی اشيا يا مردم نشويد. اشيا میشكنند و مردم ناپديد میشوند.
#خورخه_لوئيس_بورخس
@asheghanehaye_fatima
#خورخه_لوئيس_بورخس
@asheghanehaye_fatima
بزرگ شدیم و فهمیدیم
هیچ زخمی با بزرگ شدن
خوب نمیشه
فقط کهنه میشه...!
#فاطمه_صابری_نیا
@asheghanehaye_fatima
هیچ زخمی با بزرگ شدن
خوب نمیشه
فقط کهنه میشه...!
#فاطمه_صابری_نیا
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸تارا جاف
#تارا_جاف ، نوازنده و خواننده برجسته کُرد ،سال ۱۹۵۸ میلادی در بغداد از پدر و مادری حلبچه ای( در کُردستان عراق )به دنیا آمده است. در سن ده سالگی به فراگیری پیانو پرداخت. تارا در دانشگاه موسیقی بغداد به تحصیل در رابطه با موسیقی کلاسیک و پیانو پرداخت.او همچنین بر روی سازهای زهی چون گیتار، ماندولین چارانگو و باغلاما کار کرد. در سال ۱۹۷۶ به انگلستان مهاجرت کرد. بیشتر شهرت موسیقایی وی به واسطه نواختن چنگ است.
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
#تارا_جاف ، نوازنده و خواننده برجسته کُرد ،سال ۱۹۵۸ میلادی در بغداد از پدر و مادری حلبچه ای( در کُردستان عراق )به دنیا آمده است. در سن ده سالگی به فراگیری پیانو پرداخت. تارا در دانشگاه موسیقی بغداد به تحصیل در رابطه با موسیقی کلاسیک و پیانو پرداخت.او همچنین بر روی سازهای زهی چون گیتار، ماندولین چارانگو و باغلاما کار کرد. در سال ۱۹۷۶ به انگلستان مهاجرت کرد. بیشتر شهرت موسیقایی وی به واسطه نواختن چنگ است.
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
■راز عشق
هرگز راز عشقات را با معشوق مگوی
آن عشق میپاید که ناگفته میماند
زیرا این نسیم لطیف و مهربان
خوشتر که خاموش و نامریی بگذرد
من از عشق خویش با معشوق سخن گفتم
و راز دل آشکار کردم
اما او سرد و لرزان،
و هراسناک و پریشان،
مرا رها کرد و برفت
دیری نپایید
که روندهای از راه رسید
خاموش و نامریی و همچون نسیم
و او را با یک آه در ربود و ببرد
■Love's Secret
Never seek to tell thy love,
Love that never told can be;
For the gentle wind doth move Silently, invisibly.
I told my love,
I told my love,
I told her all my heart, Trembling, cold, in ghastly fears.
Ah! she did depart!
Soon after she was gone from me,
A traveller came by,
Silently, invisibly:
He took her with a sigh.
#ویلیام_بلیک
برگردان: #حسین_الهی_قمشهای
@asheghanehaye_fatima
هرگز راز عشقات را با معشوق مگوی
آن عشق میپاید که ناگفته میماند
زیرا این نسیم لطیف و مهربان
خوشتر که خاموش و نامریی بگذرد
من از عشق خویش با معشوق سخن گفتم
و راز دل آشکار کردم
اما او سرد و لرزان،
و هراسناک و پریشان،
مرا رها کرد و برفت
دیری نپایید
که روندهای از راه رسید
خاموش و نامریی و همچون نسیم
و او را با یک آه در ربود و ببرد
■Love's Secret
Never seek to tell thy love,
Love that never told can be;
For the gentle wind doth move Silently, invisibly.
I told my love,
I told my love,
I told her all my heart, Trembling, cold, in ghastly fears.
Ah! she did depart!
Soon after she was gone from me,
A traveller came by,
Silently, invisibly:
He took her with a sigh.
#ویلیام_بلیک
برگردان: #حسین_الهی_قمشهای
@asheghanehaye_fatima
اسیر تو بودن
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق
• #سهام_الشعشاع
• ترجمه :بابک شاکر
@asheghanehaye_fatima
آزادی ست
حتی زیر اقیانوس های عمیق
حتی با چشمان بسته
بدون هیچ تنفس عمیق
• #سهام_الشعشاع
• ترجمه :بابک شاکر
@asheghanehaye_fatima
در کنج حیاط
در میان حبابهای ریزِ آب
چند شاخه گل سرخ
بر زیرِ بارِ رایحهی خوشِ خود خمیدهاند
همان گلهای سرخی
که هیچکس آنها را نبوییده است
هیچ تنهاییای
کوچک نیست
• #یانیس_ریتسوس
• ترجمه از بابک زمانی
@asheghanehaye_fatima
در میان حبابهای ریزِ آب
چند شاخه گل سرخ
بر زیرِ بارِ رایحهی خوشِ خود خمیدهاند
همان گلهای سرخی
که هیچکس آنها را نبوییده است
هیچ تنهاییای
کوچک نیست
• #یانیس_ریتسوس
• ترجمه از بابک زمانی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
خطهای بیقرار مورب
اندامهای عاصی او را
در طرح استوارش دنبال میکنند
گویی که تاتاری
در انتهای چشماناش پیوسته در کمین سواریست
او پاک میکند
با پارههای خیمه مجنون
از کفش خود، غبار خیابان را
معشوق من
همچون خداوندی، در معبد نپال
او مردیست از قرون گذشته
یادآور اصالت زیبایی
او در فضای خود
چون بوی کودکی
پیوسته خاطرات معصومی را بیدار میکند
او مثل یک سرود خوش عامیانه است
او با خلوص دوست میدارد
ذرّات زندگی را
ذرّات خاک را
غمهای آدمی را
غمهای پاک را
او با خلوص دوست میدارد
یک کوچه باغ دهکده را
یک درخت را
یک ظرف بستنی را
یک بند رخت را
معشوق من انسان سادهایست
انسان سادهای که من او را
چون آخرین نشانه ی یک مذهب شگفت
در لابهلای بوتههایم
پنهان نمودهام...
#فروغ_فرخزاد
خطهای بیقرار مورب
اندامهای عاصی او را
در طرح استوارش دنبال میکنند
گویی که تاتاری
در انتهای چشماناش پیوسته در کمین سواریست
او پاک میکند
با پارههای خیمه مجنون
از کفش خود، غبار خیابان را
معشوق من
همچون خداوندی، در معبد نپال
او مردیست از قرون گذشته
یادآور اصالت زیبایی
او در فضای خود
چون بوی کودکی
پیوسته خاطرات معصومی را بیدار میکند
او مثل یک سرود خوش عامیانه است
او با خلوص دوست میدارد
ذرّات زندگی را
ذرّات خاک را
غمهای آدمی را
غمهای پاک را
او با خلوص دوست میدارد
یک کوچه باغ دهکده را
یک درخت را
یک ظرف بستنی را
یک بند رخت را
معشوق من انسان سادهایست
انسان سادهای که من او را
چون آخرین نشانه ی یک مذهب شگفت
در لابهلای بوتههایم
پنهان نمودهام...
#فروغ_فرخزاد
درون هر فرد ساعتی براى سكس وجود دارد
و براى ايجاد روابط جنسی بين دو نفر
حتما بايد عقربه های ساعت هر دو نفر،
روی يك شماره مشترك باشد۰
اين تقارن،
هر روز صورت نمی پذيرد۰
كسی كه عشق می ورزد،
نيازی به انجام عمل جنسی ندارد تا خوشحال شود۰
دو فرد كه در كنار هم هستند
و يكديگر را دوست دارند،
بايد عقربه های ساعتشان را هماهنگ كنند۰
اين كار،
با صبر و پشتكار،
با بازی در نمايشنامه ها
و ساير ترفندها عملی است۰
آنها بايد درك كنند حضورشان در كنار يكديگر غنيمت است
بايد بفهمند كه سكس،
فراتر از يك ملاقات ساده است۰
بايد متوجه شوند كه هماغوشی،
بخشی از سكس است نه همه آن۰۰۰
📓یازده دقيقه
🖊 #پائولو_کوئیلو
@asheghanehaye_fatima
و براى ايجاد روابط جنسی بين دو نفر
حتما بايد عقربه های ساعت هر دو نفر،
روی يك شماره مشترك باشد۰
اين تقارن،
هر روز صورت نمی پذيرد۰
كسی كه عشق می ورزد،
نيازی به انجام عمل جنسی ندارد تا خوشحال شود۰
دو فرد كه در كنار هم هستند
و يكديگر را دوست دارند،
بايد عقربه های ساعتشان را هماهنگ كنند۰
اين كار،
با صبر و پشتكار،
با بازی در نمايشنامه ها
و ساير ترفندها عملی است۰
آنها بايد درك كنند حضورشان در كنار يكديگر غنيمت است
بايد بفهمند كه سكس،
فراتر از يك ملاقات ساده است۰
بايد متوجه شوند كه هماغوشی،
بخشی از سكس است نه همه آن۰۰۰
📓یازده دقيقه
🖊 #پائولو_کوئیلو
@asheghanehaye_fatima
گره می زنم،
امتدادِ تمامی افکارم را
به ازدیادِ
تمامیِ حضورت...
انقدر در منی،
که از خودم خالی می شوم
به هر تپشِ هرزه موهومی...
صبح ها
تیری رها می کنم در تاریکیِ اقبالم،
و جرعه جرعه
دختر آرزوهایت را
با چای
سر می کشم...
#خورشید_الدوز
@asheghanehaye_fatima
امتدادِ تمامی افکارم را
به ازدیادِ
تمامیِ حضورت...
انقدر در منی،
که از خودم خالی می شوم
به هر تپشِ هرزه موهومی...
صبح ها
تیری رها می کنم در تاریکیِ اقبالم،
و جرعه جرعه
دختر آرزوهایت را
با چای
سر می کشم...
#خورشید_الدوز
@asheghanehaye_fatima
من حرفم این است که همهچیز آنقدر غمناک است که دلم میخواهد شب باشد تا بتوانم خودم را روی قلب خودم فشار بدهم. دلم میخواهد و اصلا از گفتن این حرف احساس شرم نمیکنم، دلم میخواهد.....دلم میخواهد....دلم میخواهد تنگِ آغوش خودم آرام بگیرم.
#مراقبت_شدید
#ژان_ژنه
@asheghanehaye_fatima
#مراقبت_شدید
#ژان_ژنه
@asheghanehaye_fatima
او دام گستردن بلد نیست
او چشم هائی دارد معطوف به زیبائی اش
که چه آسان چه آسان به خودفرا می خوانند
و این چشم ها هستند که او را به بند می کشند
واو بر من است که تکیه می کند
و بر خود اوست که می افکند
تور سیار نوازش ها را....
#پل_الوار
ترجمه :غزال صحرائی
@asheghanehaye_fatima
او چشم هائی دارد معطوف به زیبائی اش
که چه آسان چه آسان به خودفرا می خوانند
و این چشم ها هستند که او را به بند می کشند
واو بر من است که تکیه می کند
و بر خود اوست که می افکند
تور سیار نوازش ها را....
#پل_الوار
ترجمه :غزال صحرائی
@asheghanehaye_fatima
بزودی
دور نیست انروز که بازایش افتاب زیباترین خبر ها در کوچه پس کوچه در رسانه ها با زنگ ناقوسها پخش اذان از مناره ها صدای دهل در روستاها
بگویند تمام شد
ویروس کرونا ریشه کن شد
ماسکهارا بردارید
یکدیگر را درآغوش بکشید ببوسید بخندید
در کافه ها بنوشید
دربازار خوش بو ترین عطر هارا بخرید
زیباترین تولدها پر شور ترین عروسیها را برپا دارید
دست هارا بهم بدهید ازین سر دنیا تا آن سر دنیا زنجیر عشق و دوستی بسازید
کرونا همراه خود همه بدی هارا برد
تمام شد هم کرونا نیست هم همه نابرابری هاهمه نیات شوم و پلیدی ها هم بیعدالتی ها و نیات شوم و فریب با کرونا رفتند
نقطه پایان تاریخ کرونا
عصر جدید عصر بعد کرونا
#توران_پناهیان
@asheghanehaye_fatima
دور نیست انروز که بازایش افتاب زیباترین خبر ها در کوچه پس کوچه در رسانه ها با زنگ ناقوسها پخش اذان از مناره ها صدای دهل در روستاها
بگویند تمام شد
ویروس کرونا ریشه کن شد
ماسکهارا بردارید
یکدیگر را درآغوش بکشید ببوسید بخندید
در کافه ها بنوشید
دربازار خوش بو ترین عطر هارا بخرید
زیباترین تولدها پر شور ترین عروسیها را برپا دارید
دست هارا بهم بدهید ازین سر دنیا تا آن سر دنیا زنجیر عشق و دوستی بسازید
کرونا همراه خود همه بدی هارا برد
تمام شد هم کرونا نیست هم همه نابرابری هاهمه نیات شوم و پلیدی ها هم بیعدالتی ها و نیات شوم و فریب با کرونا رفتند
نقطه پایان تاریخ کرونا
عصر جدید عصر بعد کرونا
#توران_پناهیان
@asheghanehaye_fatima