عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


گرچه
در
خلوتِ
راز دل ما کس نرسید

همه
جا
زمزمه
عشق نهان من و توست


#هوشنگ_ابتهاج
@asheghanehaye_fatima



«آدم می‌تونه یه‌نفر رو از دور تا بی‌نهایت دوست داشته باشه. اما وقتی یه‌بار خاک تن‌ش رو لمس کنه، دیگه آدم قبل نیست. دیگه نمی‌تونه فراموش‌ش کنه. وقتی یه نفر آغوش‌ش رو ازت پس می‌گیره، یعنی تو رو به جهنم خاطرات تبعید کرده. می‌تونی ببخشی‌ش؟ نه. می‌تونی باهاش کنار بیای؟ قطعا نه. چون چیزی که از دست دادی بخش بزرگی از آرامش و امنیت تو بوده و هر روز با تصویری از خاطرات اون به خودت یادآوری می‌کنی که من بعد از تو غمگین‌تر از قبلم.»

#پویا_جمشیدی
📌
زندگی میچرخه عین تاس
یه روز حکم میکنی یه روز التماس...
حواست به روزی که حکم میکنی باشه...


#بهروز_خان_وثوقی
آرام بخش ها
حافظه‌ام را پاک کرده‌اند
اما دلم می‌گوید،
من کسی را
بسیار، دوست داشته‌ام...


#محمد_برقعی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



به تاخیر انداختن مرگ‌ ،
معجزه‌ی ناچیز دست‌هایش بود !
پاک کردن غروب‌های جمعه
از پنجره‌ی خانه
که دیگر کاری نداشت ...

#حسنا_میرصنم‌
@asheghanehaye_fatima





.

تو را دوست دارم
آن‌سان که هرگز کسی را دوست نداشته‌ام
و دوست نخواهم داشت.
تو یگانه هستی و خواهی ماند
بی هیچ قیاسی با دیگری

این حس چیزی است آمیخته و عمیق
چیزی که تمامِ ذراتم را دربرمی‌گیرد
تمام امیال‌ام را ارضاء می‌کند
و تمام غرورهایم را نوازش

این را حس می‌کنی؟
گر چه تن‌هایمان دور هستند
اما روح‌هایمان همدیگر را لمس می‌کنند.
روحِ من اغلب با روحِ توست.



#گوستاو_فلوبر
@asheghanehaye_fatima
.




- ولی آخه چرا جدا بشیم؟
ما می‌تونیم تمام عمر باهم خوشبخت باشیم.

-وقتی دو نفر این‌جور که تو میگی به هم بچسبن، عاقبت کارشون به اونجا می‌کشه که اتومبیل و خونه می‌خرن و کار و کاسبی و بچه و این جور چیزها راه میندازن.
اون وقت دیگه رابطه‌شون عشق نیست، اسمش میشه زندگی.

#رومن_گاری
رمان #خداحافظ_گاری_كوپر
دوست داشتنم توی کلمه ها نمیگنجید...
به جایِ گفتنش...
#بوسیدمت...💋

#فاطمه_جوادی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



از لابه لای مژه های شبنم زده
تو را درهم اما هنوز میبینم
تویی که رفته ای
من هر بار که به مختصات تو فکر میکنم تمامت خلاصه میشود در یک نقطه
چشمانت
که دروغ میگفتند و من دوست داشتم
بشنوم و ببینم.



#سولماز_بیضاوی
@asheghanehaye_fatima

عشقم،
دستانت را از پیکرم دور کن
بازوانت را از دورِ تنم باز گیر؛
که پیچک هایی ترد و نازک اند
پیچک هایی ناشناخته ؛
اگر با خشونت گرفته شوند،
به آنی می شکنند.

محبوبم،
گونه هایت را پیش تر آر
چهره ات آتش فشان ست؛
هر چند شاعر آن را ماه می خواند،
ماه را که آتشی نیست بی تو

که امشب چونان یخ پاره هایی فسرده اند.

#لویی_آراگون
@asheghanehaye_fatima




اگر تو امتداد بهار نیستی
پس این شکوفه‌های روی قلبم را از چه دارم
ببین چگونه عطر تن‌ت باران می‌شود
و من با بوی تو خلوت می‌کنم
اگر تو امتداد بهار نیستی
این پرنده چه می‌گوید
دارد دور قلبم می‌چرخد
زمین می‌خورد
بال‌ می‌زند
قلبم تند می‌کوبد
و من می‌ترسم بگویم
دوستت دارم
می‌ترسم زیاد به تو فکر کنم
می‌ترسم نامت را روی کاغذ بنویسم
آه، این‌ها‌ یعنی
من عاشقت شده‌ام



#شیما_سبحانی
@asheghanehaye_fatima



کاش
خوب نگاهش می‌کردم
چشم‌هایش را به یاد ندارم
و رنگ صدایش را
کاش خوب گوش می‌کردم.
من از تمام او
دست کوچکش را به خاطر می‌آورم
آن پرنده‌ی سفید را که بی‌تاب رفتن بود
دستم را که باز کردم برای همیشه پرید...



#رسول_يونان
بعضی چیزها را نمی شود گفت...
بعضی چیزها را احساس می کنید،
رگ و پی شما را می تراشد،
دل شما را آب می کند،
اما وقتی می خواهید بیان کنید،
می بینید که بی رنگ و جلاست.
مانند تابلوئیست که شاگردی از روی کار استاد ساخته باشد.
عینا همان تابلوست اما آن روح،
آن چیزی که دل شما را می فشارد در آن نیست.

بزرگ_علوی
چشمهايش
@asheghanehaye_fatima

البته دوستش داشتم،ولی
وسوسه ی خودم را بیشتر دوست داشتم،
در رفتن از همه جا و دنبال چیزی که نمی دانم چه بود گشتن.
مطمئنا غرور احمقانه ام
و یقین به برتر بودن باعث می شد..







#لویی_فردینان_سلین
سفر به انتهای شب
فرهاد غبرایی
@asheghanehaye_fatima
.

تو رفتی اما صدایت را گذاشتی بمانَد. اول هم همه جا بود. بعد زمان شروع کرد آن کارِ غم انگیز را با آن کردن. هرچند که وقتی فراموشش می کنم دردش کمتر است، دلم نمی آید فراموشش کنم. مثل این است که پدری ناگهان اسباب بازیِ کودکِ از دست رفته اش را ببیند. هم نگه داشتنش کارِ سختی است برایش، هم دور انداختنش دردِ بزرگی است در دلش. آدم دلش می خواهد حرمتِ عشق را نگه دارد. فراموش کردنش سنگدلی می خواهد. اما به خاطر آوردنش هم ویران کننده است. هیچ وقت نباید به عشق کم محلی کرد. اما این هم مثل آن است که جایی در تسخیرِ ارواح باشد. این طور نیست؟ معشوقت در یادت بر می گردد و تو ترس به دلت می افتد.



#رابرت_وون
تو می‌آیی
با دامنی که در طوفان تأثیر می‌گذارد
و من جوی آبی می‌شوم
که از کنار تو بگذرم




#غلامرضا_بروسان

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




چه چـيز در اين جهان،
غريبانه‌تر از زنی است
كه خودش را،
و تنهايی‌اش را بغل می‌كند و می‌پوسد،
اما حاضر نيست ديگر كسی را دوست بدارد؟

#مريم_ملک_دار
@asheghanehaye_fatima



صبور
مثل درختی که در آتش می‌سوزد
و‌ توان گریختن ندارد.
حیرت‌زده چون گوزنی
که شاخ‌های بلند
در شاخه گرفتارش کرده‌اند.

همه این روزها این چنینیم


#شمس_لنگرودی
@asheghanehaye_fatima


پیدا نبود قلب تو در جستجوی من
آخر گذشتی از دل من آرزوی من

با اینکه قصه ی تو به پایان رسیده است
چشمان تو نمی رود از رو به روی من

ای رکعت جدایی روح از بدن سلام
وین قطره های اشک وداعم وضوی من

گفتی که راز عشق مرا با کسی نگو
غیر از تو کیست محرم راز مگوی من؟

رسوا شدم ، تو نیستی اما ملال نیست
در جوی عشق ریخته شد آبروی من

آیا دوباره می شود از نو بسازی ام؟
برگرد عاشقانه ترین عطر و بوی من

تندی نمی کنم پس از این لال می شوم
حتی اگر که پر شود از خون سبوی من

آواز قوی گم شده در برکه های اشک
مثل حکایت غزل است و گلوی من ...


#زین_العابدین_محب_علی