عاشقانه های فاطیما
818 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




دلم برای تو تنگ شده است 
اما نمی‌دانم چه کار کنم 
مثل پرنده‌ای لالم
که می‌خواهد آواز بخواند و نمی‌تواند.

به هوای دیدنت 
در قاب پنجره ها قد می‌کشم
نیستی
فرو می‌ریزم
مثل فواره‌ای بر سر خودم
زیر آوار خودم می‌مانم در گوشه‌ی اتاق

ای انار ترک خورده بر فراز درخت
من دستی کوتاهم 
من پرنده‌ای بی بالم
ای آسمان دور دست!

از تو محرومم
آنگونه که دهکده از پزشک
کویر از آب
لاکپشت از پرواز

اندوه‌ها در من شعله‌ور است و
ابرها در من در حال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم ، آتشم را خاموش نمی‌کند.

گرفتار ناتوانی‌های خویشم
رودی کوچکم
گرفتار باتلاق.

من تو را دوباره کی خواهم دید
ای پرنده‌ی مسافر
از کجا معلوم که دوباره برگردی؟

راه‌ها باز است
آفتاب می‌تابد
اما من 
حسرت راه رفتنم در پای فلج
گرسنه‌ای هستم 
که نانم را
جای ماه بر سینه‌ی آسمان چسبانده اند.

دلم برای تو تنگ شده است
اما نمی‌دانم چه کار کنم
آرام می‌گریم
حال آدمی را دارم
که می‌خواهد به همسر مرده‌اش تلفن کند
اما نمی‌کند
چرا که به خوبی می‌داند
در بهشت گوشی‌ها را بر نمی‌دارند

#رسول_يونان
@asheghanehaye_fatima



کاش
خوب نگاهش می‌کردم
چشم‌هایش را به یاد ندارم
و رنگ صدایش را
کاش خوب گوش می‌کردم.
من از تمام او
دست کوچکش را به خاطر می‌آورم
آن پرنده‌ی سفید را که بی‌تاب رفتن بود
دستم را که باز کردم برای همیشه پرید...



#رسول_يونان
@asheghanehaye_fatima



احساس خوبي دارم
همه چيز درست مي شود
تو خواهي آمد و دهان
تاريک باد را خواهي دوخت
آمدن تو ، يعني پايان رنجها و تيره روزي ها
آمدن تو ، يعني آغاز روزي نو
بلافاصله پس از غروب
از وقتي که نوشته اي مي آيي
هواپيماها
در قلب من فرود مي آيند





#رسول_يونان
@asheghanehaye_fatima

من به تو نرسیدم
در آنسوی دنیا زاده شده بودی
دور بودی
مثل تمام آرزوها
و ریل ها
در مه زنگ زده بودند
هیچ قطاری حاضر نبود
مرا به تو برساند
من به تو نرسیدم
من به حرفی تازه در عشق نرسیدم
و در ادامه خواب های من
هرگز خورشیدی طلوع نکرد ...


#رسول_يونان
@asheghanehaye_fatima



در آغاز
تو خورشيدي بر نيامده بودي
و من
مسافري گُم در برف
عشق ما
بر آمدن و پيدا شدن بود
نبود؟

#رسول_يونان
@asheghanehaye_fatima



اي پرنده‌ی زيبا
زخمِ بالت را که مي‌بستم
عاشقت شدم..

نبايد اين‌قدر بي‌رحمانه دور مي‌شدی
بي پر و بالم من
آسمان به آسمان
چگونه دنبالت بگردم؟

اي پرنده‌ی زيبا..
اسيرِ زيبايي‌ات شده‌ام
مرا به قفس انداخته‌ای..


#رسول_يونان
.

كسی در من ديوانه شده!
ديوانه ای كه ميخواهد از پنجره آشپزخانه
به پرواز درايد!
ليوان چايش را در هوا خالی كند
از چيزهايی لذت ميبرد كه هيچكس نميبرد
نگه داری از اين ديوانه برايم سخت است
دست هايم را بسته ام ...
تا او شيشه ها را نشكند
پاهايم را بسته ام ...
تا او از لبه ب پرتگاه به راه رفتنش ادامه ندهد‌.
به دهانم چسب زده ام
تا او خواب ِشهر را بر هم نزند!
كسي در من ديوانه شده ...
من از او ميترسم !

#رسول_يونان




@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



چمدانم را برداشتم و
آمدم
اما اين فقط يك شوخي ست
و يا لااقل تو باور نكن!
جدايي
بريدن درخت از ريشه است
و اره كردن زندگي
كه مرگ را رقم مي زند
اما من زنده ام
و اين يعني من آنجايم
كنار تو
كنار تو و درخت توت و اسب.







#رسول_يونان
.

كسی در من ديوانه شده!
ديوانه ای كه ميخواهد از پنجره آشپزخانه
به پرواز درايد!
ليوان چايش را در هوا خالی كند
از چيزهايی لذت ميبرد كه هيچكس نميبرد
نگه داری از اين ديوانه برايم سخت است
دست هايم را بسته ام ...
تا او شيشه ها را نشكند
پاهايم را بسته ام ...
تا او از لبه ب پرتگاه به راه رفتنش ادامه ندهد‌.
به دهانم چسب زده ام
تا او خواب ِشهر را بر هم نزند!
كسي در من ديوانه شده ...
من از او ميترسم !



#رسول_يونان
اسکی روی شیروانی ها

@asheghanehaye_fatima
من ديگر 
تفنگم را شسته و آويختم 
چشم هايت 
شکارم کردند 
ان دو گوزن سبز 
آن ها زودتر از تمام شکارچيان شليک مي کنند 
بعد از اين 
پاي تمام اتش ها 
قصه تو را خواهم گفت 

#رسول_يونان

@asheghanehaye_fatima
خورشيد براي من
ساعت هفت غروب طلوع مي کند
آن هم از پشت ميز يک کافه
يعني وقتي تو را مي بينم
روز من از حضور تو شروع مي شود
شب من از غيبت تو
کاري کن
روزهايم بلند باشند
من از شب ها مي ترسم

#رسول_يونان


@asheghanehaye_fatima


كسی در من ديوانه شده!
ديوانه ای كه ميخواهد از پنجره آشپزخانه
به پرواز درايد!
ليوان چايش را در هوا خالی كند
از چيزهايی لذت ميبرد كه هيچكس نميبرد
نگه داری از اين ديوانه برايم سخت است
دست هايم را بسته ام ...
تا او شيشه ها را نشكند
پاهايم را بسته ام ...
تا او از لبه ب پرتگاه به راه رفتنش ادامه ندهد‌.
به دهانم چسب زده ام
تا او خواب ِشهر را بر هم نزند!
كسي در من ديوانه شده ...
من از او ميترسم !




#رسول_يونان

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



دلم برای تو تنگ شده است 
اما نمی‌دانم چه کار کنم 
مثل پرنده‌ای لالم
که می‌خواهد آواز بخواند و نمی‌تواند.

به هوای دیدنت 
در قاب پنجره ها قد می‌کشم
نیستی
فرو می‌ریزم
مثل فواره‌ای بر سر خودم
زیر آوار خودم می‌مانم در گوشه‌ی اتاق

ای انار ترک خورده بر فراز درخت
من دستی کوتاهم 
من پرنده‌ای بی بالم
ای آسمان دور دست!

از تو محرومم
آنگونه که دهکده از پزشک
کویر از آب
لاکپشت از پرواز

اندوه‌ها در من شعله‌ور است و
ابرها در من در حال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم ، آتشم را خاموش نمی‌کند.

گرفتار ناتوانی‌های خویشم
رودی کوچکم
گرفتار باتلاق.

من تو را دوباره کی خواهم دید
ای پرنده‌ی مسافر
از کجا معلوم که دوباره برگردی؟

راه‌ها باز است
آفتاب می‌تابد
اما من 
حسرت راه رفتنم در پای فلج
گرسنه‌ای هستم 
که نانم را
جای ماه بر سینه‌ی آسمان چسبانده اند.

دلم برای تو تنگ شده است
اما نمی‌دانم چه کار کنم
آرام می‌گریم
حال آدمی را دارم
که می‌خواهد به همسر مرده‌اش تلفن کند
اما نمی‌کند
چرا که به خوبی می‌داند
در بهشت گوشی‌ها را بر نمی‌دارند

#رسول_يونان
فقط من می دانم
تو چقدر زيبايی ...!


#رسول_يونان

پگاه آخر هفته تون فقط..."عشق"

@asheghanehaye_fatima
خورشيد براى من
ساعت هفت غروب طلوع مى کند
آن هم از پشت ميز يک کافه
يعنى وقتى تو را مى بينم
روز من از حضور تو شروع مى شود
شب من از غيبت تو
کارى کن
روزهايم بلند باشند
من از شب ها مى ترسم

#رسول_يونان


...🚶‍♂...

@asheghanehaye_fatima
شماره‌ها شبیه هم نیستند
اما در تمام آن‌ها
صدای انسان شنیده می‌شود

صدای انسان‌ها شبیه هم نیستند
در یکی عشق هست
در یکی اندوه

اندوه‌ها شبیه هم نیستند
در یکی ناامیدی هست
در یکی امید

امیدها شبیه هم نیستند
دست یکی به آسمان چنگ می‌زند
دست یکی به انسان

دست‌های انسان‌ها شبیه هم نیستند
یکی خاک را به باد می‌دهد
یکی عمر را

انسان‌ها شبیه هم عمر نمی‌کنند
یکی زندگی می‌کند
یکی تحمل

انسان‌ها شبیه هم تحمل نمی‌کنند
یکی تاب می‌آورد
یکی می‌شکند

انسان‌ها شبیه هم نمی‌شکنند
یکی از وسط دو نیم می‌شود
دیگری تکه‌تکه

تکه‌ها شبیه هم نیستند
تکه‌ای یک قرن عمر می‌کند
تکه‌ای یک روز

روزها شبیه هم نیستند
یکی خوب است
یکی بد

روزهای بد شبیه هم نیستند
یک روز تو سکوت می‌کنی
یک روز تلفن...

■شاعر: #واقیف_صمداوغلو | Vaqif Səmədoğlu | جمهوری آذربایجان |

■برگردان: #رسول_يونان



@asheghanehaye_fatima
تو در منی‌
مثل عكس ماه در بركه،
در منی
و دور از من..

#رسول_يونان

@asheghanehaye_fatima
.

اگر مرا دوست نمی‌داری
دوست نداشته باش
من هر طور شده
خودم را از اين تنگنا نجات می‌دهم

اما دوست داشتن را فراموش نکن
عاشق ديگری باش
اين ترانه نبايد به پايان برسد
سکوت، آدم‌ها را می‌کشد

اين چشمه نبايد بند بيايد
ميخک‌هايی که در قلب‌ها شکوفا شده‌اند
از تشنگی می‌خشکند
اگر دوست‌داشتن را فراموش نکنی
تمام زيبايی‌ها را به ياد خواهی آورد.


#رسول_يونان

@asheghanehaye_fatima
نمى توانم فراموشت كنم
گرامافونى در اعماق خاطره ها
روشن مانده است....

#رسول_يونان

@asheghanehaye_fatima
دنياى بدون تو
دنياى بدون توست
هيچ تعريفى ندارد
همه چيز با تو تعريف مى شود
با تو كه عشق و صلح نام هاى ديگر توست

#رسول_يونان

@asheghanehaye_fatima