عاشقانه های فاطیما
805 subscribers
21.2K photos
6.47K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




تعداد آدم ها و اشیایی که در گذشته آدم دیگر حرکتی ندارند، دیوانه کننده است.زنده هایی که در دخمه های زمان سرگردانند...

#لویی_فردینان_سلین
سفر به انتهای شب
@asheghanehaye_fatima
.




دلم می‌خواست یک نفر آرام و شمرده توی گوشم زمزمه می‌کرد: دنیا بی‌ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست، داری خواب می‌بینی...

من خواستم و او گفت. او گفت: دنیا بی‌ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می‌بینی.

من باورم شد. باورم شد که دارم خواب می‌بینم. این چشم‌های خیس را. این شب سرد و اندوهناک را... همه‌اش یک کابوس است. بیدار می‌شوی و یادت می‌رود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت. یادت می‌رود که حرف‌ها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت می‌رود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه اینها یادت می‌رود. داری خواب می‌بینی.

#لویی_فردینان_سلین
کتاب #دسته_دلقک‌ها
ترجمه #مهدی_سحابی
Forwarded from پیوند نگار
‍ .

لحظه هایی هست که تنهای تنها می‌شوی و به آخر هرچیزی که ممکن است برایت اتفاق بیفتد میرسی. این آخر دنیاست. خود غصه. غصه ی تو دیگر جوابگویت نیست و باید به عقب برگردی، وسط آدم ها، هرکه میخواهد باشد. در این جور لحظه ها به خودت سخت نمی گیری، چون حتی به خاطر اشک ریختن هم باید به آغاز هرچیز برگردی، به جایی که همه ی دیگران هستند...

کتاب : سفر به انتهای شب
#لویی_فردینان_سلین

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




دلم می‌خواست یک نفر آرام و شمرده توی گوشم زمزمه می‌کرد: دنیا بی‌ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست، داری خواب می‌بینی...

من خواستم و او گفت. او گفت: دنیا بی‌ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می‌بینی.

من باورم شد. باورم شد که دارم خواب می‌بینم. این چشم‌های خیس را. این شب سرد و اندوهناک را... همه‌اش یک کابوس است. بیدار می‌شوی و یادت می‌رود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت. یادت می‌رود که حرف‌ها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت می‌رود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه اینها یادت می‌رود. داری خواب می‌بینی.

#لویی_فردینان_سلین
کتاب #دسته_دلقک‌ها
ترجمه #مهدی_سحابی
@asheghanehaye_fatima



از یک جایی به بعد
آدم یک چیز بیشتر دلش نمی‌خواهد ...
این که ولش کنند راحت باشد؛
حتی از این هم بهتر،
جوری رفتار کنند که انگار مرده‌ی!


🖌 #لویی_فردینان_سلین
@asheghanehaye_fatima
.

دردها فراموش می‌شوند،
اما حرومزاده‌‌ها هرگز ...




دسته‌ی دلقک‌ها
#لویی_فردینان_سلین
@asheghanehaye_fatima




دلم می‌خواست یک نفر آرام و شمرده توی گوشم زمزمه می‌کرد: دنیا بی‌ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست، داری خواب می‌بینی...

من خواستم و او گفت. او گفت: دنیا بی‌ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می‌بینی.

من باورم شد. باورم شد که دارم خواب می‌بینم. این چشم‌های خیس را. این شب سرد و اندوهناک را... همه‌اش یک کابوس است. بیدار می‌شوی و یادت می‌رود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت. یادت می‌رود که حرف‌ها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت می‌رود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه اینها یادت می‌رود. داری خواب می‌بینی.

#لویی_فردینان_سلین
کتاب #دسته_دلقک‌ها
ترجمه #مهدی_سحابی
@asheghanehaye_fatima



دلم می‌خواست یک نفر آرام و شمرده توی گوشم زمزمه می کرد:
« دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می‌بینی...»
من خواستم و او گفت.
او گفت: « دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می بینی...»
من باورم شد.
باورم شد که دارم خواب می بینم.
این چشم های خیس را.
این شب سرد و اندوهناک را...
همه اش یک کابوس ست...
بیدار می شوی و یادت می رود که تنهایی چقدر سخت بود.
دروغ چقدر درد داشت.
یادت می‌رود که حرف‌ها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد.
یادت می‌رود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه اینها یادت می‌رود.
داری خواب می‌بینی.


دسته دلقک‌ها
#لویی_فردینان_سلین
@asheghanehaye_fatima



زندگی همین است،
روشنایی خفیفی که
در تاریکی شب خاموش می‌شود...

#لویی_فردینان_سلین
عشق عین الکل است، هر قدر ناتوان‌تر و مست‌تر بشوی، گمان میکنی که قوی‌تر و ناتو تری و از حقوق خودت مطمئن‌تر میشوی.

📕 سفر به انتهای شب
✍🏽 #لویی_فردینان_سلین


@asheghanehaye_fatima

اجداد ما به خوبی خودمان بودند؛
کینه‌ای، رام، بی‌عصمت، درب و داغان، ترسو و نامرد، حقا که به خوبی خودمان بودند!

ماها عوض نمی‌شویم؛
نه جوراب‌مان عوض می‌شود
و نه ارباب‌هامان، و نه عقایدمان...

وقتی هم می‌شود آنقدر دیر است
که به زحمتش نمی‌ارزد!
ما ثابت‌قدم به دنیا آمده‌ایم
و ثابت‌قدم هم ریغ رحمت را سر می‌کشیم؛
سرباز بی‌جیره و مواجب،
قهرمان‌هایی که سنگ دیگران را به سینه می‌زنند،
بوزینه‌های ناطقی که از حرف‌هاشان رنج می‌برند.

ماها آلت دست عالیجناب نکبتیم..
او صاحب اختیار ماست.
باید هوای کار دستمان باشد
که لااقل بشود غذایی بلنبانیم.
این که نشد زندگی...!!



سفر به انتهای شب | #لویی_فردینان_سلین



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



عشق ؛
مثل الکل است
هرقدر ناتوان تر و مست تر بشوی
کمان می کنی قوی تر و تواناتری
و از حقوق خودت مطمئن تر می شوی ...!


♦️سفر به انتهای شب
♦️ #لویی_فردینان_سلین
گاهی پیش می‌آید که بعد از سال‌های سال، وقتی دوباره فکرش را می‌کنی، دلت بخواهد کلماتی را که بعضی آدم‌ها گفته‌اند و خود این آدم‌ها را به یاد بیاوری و ازشان بپرسی که مقصودشان چه بوده. ولی دیگر نیستند! آن‌موقع آن‌قدر حالیت نمی‌شده که منظورشان را بفهمی. دلت می‌خواهد بدانی که آیا از آن‌وقت تا به حال تغییر عقیده‌ای داده‌اند یا نه. ولی خیلی دیر است. تمام شده! دیگر هیچ‌کس چیزی درباره‌شان نمی‌داند. آن‌وقت باید تنهایی در شب به راهت ادامه بدهی. انسان گمشده! همیشه تاخیر داری.

#لویی_فردینان_سلین

@asheghanehaye_fatima
روح با کلمه راضی می‌شود، ولی تن فرق دارد، راحت نمی‌شود خوشحالش کرد، احتیاج به عضله دارد.


📕 سفر به‌ انتهای شب
#لویی_فردینان_سلین


@asheghanehaye_fatima
🖇

آدم باید خیلی ذلیل باشدکه حسرت سال های
به خصوصی از عمرش را بخورد.ماها میتوانیم
با رضایت خاطر پیر شویم.مگر دیروز آش دهن
سوزی بود؟یا مثلا پارسال؟عقیده ات غیر از
این است؟افسوس چه را بخوریم؟ ها؟
جوانی؟ ما هرگز جوان نبودیم!

👤 #لویی_فردینان_سلین
📚 سفر به انتهای شب



@asheghanehaye_fatima
بهتر است خیال برت ندارد، آدم ها چیزی برای گفتن ندارند. واقعیت این است که هرکس فقط از, دردهای شخصی خودش با دیگری حرف می زند. هر کس برای خودش و دنیا برای همه.

عشق که به میدان می آید ، هرکدام از طرفین سعی می کنند دردشان را روی دوش دیگری بیندازند،  ولی هرکاری که بکنند، بی نتیجه است و دردهاشان را دست نخورده نگه می دارند. دوباره از سر می گیرند،  بازهم سعی می کنند جایی برایش پیدا کنند.

#لویی_فردینان_سلین
کتاب: سفر به انتهای شب

@asheghanehaye_fatima
.

💭دلم می‌خواست یک نفر آرام و شمرده توی گوشم زمزمه می کرد: "دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می‌بینی."
من خواستم و او گفت. او گفت: "دنیا بی ارزش نیست. سخت نیست، پوچ هم نیست. داری خواب می بینی."
من باورم شد. باورم شد که دارم خواب می بینم. این چشم های خیس را. این شب سرد و اندوهناک را. همه اش یک کابوس ست.
بیدار می شوی و یادت می رود که تنهایی چقدر سخت بود. دروغ چقدر درد داشت. یادت می‌رود که حرف‌ها فقط حرف هستند و نباید باورشان کرد. یادت می‌رود که هیچ چیز ارزش ندارد. همه اینها یادت می‌رود. داری خواب می‌بینی...

#لویی_فردینان‌_سلین

@asheghanehaye_fatima
.

تمام تنم تکه‌هایی بود وصله‌شده. تکه‌ای خیس، تکه‌ای مست، تکه‌ای دست که وحشتناک بود، تکه‌ای گوش که هولناک بود، تکه‌ای دوستی با مرد انگلیسی که خیلی تسلی‌بخش بود، تکه‌ای زانو که همین‌طوری ول می‌شد، تکه‌ای گذشته که خوب به یاد دارم هنوز دنبال این بود که آویزانِ زمان حال شود و دیگر نمی‌توانست ــ‌ و بعد تکه‌ای  آینده که بیشتر از کل تکه‌پاره‌های دیگر مرا می‌ترساند، و آخرسر هم تکه‌ای مسخره که می‌خواست از ورای سایر تکه‌ها ماجرایی برایم تعریف کند.

📕جنگ
#لویی_فردینان_سلین


@asheghanehaye_fatima
هرگز فورا بدبختی کسی را باور نکنيد ، بپرسيد که می تواند بخوابد يا نه؟

اگر جواب مثبت باشد، همه‌چيز روبراه است! همين کافی است...


📚سفر به انتهای شب
#لویی_فردینان_سلین


@asheghanehaye_fatima
▫️
در عمق آدم خو‌ش‌قلبی بود.
من هم خوش‌قلب بودم؛
اما زندگی، مسئله‌اش قلب نیست.

#لویی_فردینان_سلین

@asheghanehaye_fatima