@asheghanehaye_fatima
وَ چای دغدغه ی عاشقانه ی خوبی ست
برای با تو نشستن بهانه ی خوبی ست
حیاطِ آب زده، تخت چوبی و من و تو
چه قدر بوسه، چه عطری، چه خانه ی خوبی ست
قبول کن به خدا خانه ی شما سارا
برای فاخته ها آشیانه ی خوبی ست
غروب اول آبان قشنگ خواهد بود
نسیم، نم نم باران نشانه ی خوبی ست
بیا به کوچه که فردیس شاعری بکند
که چشم تو غزل عامیانه ی خوبی ست
کرج؟
سوار شو ، آقا صدای ضبط اگر...
نخیر! کم نکن آقا ترانه ی خوبی ست
صدای شعله ور گل نراقی و باران
فضای ملتهب و شاعرانه ی خوبی ست
مطابق نظر ماست هر چه می خواهیم
قبول کن که زمانه، زمانه ی خوبی ست
به خانه باز رسیدیم و چای می خواهم
برای بوسه گرفتن، بهانه ی خوبی ست
#حسن_صادقی_پناه
وَ چای دغدغه ی عاشقانه ی خوبی ست
برای با تو نشستن بهانه ی خوبی ست
حیاطِ آب زده، تخت چوبی و من و تو
چه قدر بوسه، چه عطری، چه خانه ی خوبی ست
قبول کن به خدا خانه ی شما سارا
برای فاخته ها آشیانه ی خوبی ست
غروب اول آبان قشنگ خواهد بود
نسیم، نم نم باران نشانه ی خوبی ست
بیا به کوچه که فردیس شاعری بکند
که چشم تو غزل عامیانه ی خوبی ست
کرج؟
سوار شو ، آقا صدای ضبط اگر...
نخیر! کم نکن آقا ترانه ی خوبی ست
صدای شعله ور گل نراقی و باران
فضای ملتهب و شاعرانه ی خوبی ست
مطابق نظر ماست هر چه می خواهیم
قبول کن که زمانه، زمانه ی خوبی ست
به خانه باز رسیدیم و چای می خواهم
برای بوسه گرفتن، بهانه ی خوبی ست
#حسن_صادقی_پناه
@asheghanehaye_fatima
گوش کن آلیوشا!
قصد دارم همه چیز رابرایت بگویم. چون یکنفر همیشه باید باشدکه آدم همه چیز را برایش بگوید.
توحرف هایم رامیشنوی، حکم میکنی و می بخشایی.
#برادران_کارامازوف
#داستایفسکی
گوش کن آلیوشا!
قصد دارم همه چیز رابرایت بگویم. چون یکنفر همیشه باید باشدکه آدم همه چیز را برایش بگوید.
توحرف هایم رامیشنوی، حکم میکنی و می بخشایی.
#برادران_کارامازوف
#داستایفسکی
@asheghanehaye_fatima
جهان بزرگ است و جا میشود
در این پنجرهی رو به دریا.
دریا بزرگ است و جا میشود
در بستر و بر تختِ عاشقی.
عشق بزرگ است و جا میشود
در فضای موجز بوسهای.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
جهان بزرگ است و جا میشود
در این پنجرهی رو به دریا.
دریا بزرگ است و جا میشود
در بستر و بر تختِ عاشقی.
عشق بزرگ است و جا میشود
در فضای موجز بوسهای.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
چقدر خوب است
آدم يكى را داشته باشد
كه هر روز بگويد
ديوانه
من تو را ديوانه، ديوانه،
ديوانه وار دوست دارم ...
#امیر_وجود
@asheghanehaye_fatima
آدم يكى را داشته باشد
كه هر روز بگويد
ديوانه
من تو را ديوانه، ديوانه،
ديوانه وار دوست دارم ...
#امیر_وجود
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
همچون
شاپرکی گمشده در
ملودی تلخ زندگی ،
مینوازم
نت به نت
گرمی آغوشت را
#ثنا_صمصامی
همچون
شاپرکی گمشده در
ملودی تلخ زندگی ،
مینوازم
نت به نت
گرمی آغوشت را
#ثنا_صمصامی
@asheghanehaye_fatima
آیا عاشقانه هایم را
هنگامی که سکوت کرده ام
می شنوی ؟
سکوت ، بانوی من
بهترین سلاح من است
هنگامی که نزد منی بهتر است سکوت کنی
سکوت رساتر از هرصدایی است
و بهتر از هر زمزمه ای
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه:
#شهاب_گودرزی
آیا عاشقانه هایم را
هنگامی که سکوت کرده ام
می شنوی ؟
سکوت ، بانوی من
بهترین سلاح من است
هنگامی که نزد منی بهتر است سکوت کنی
سکوت رساتر از هرصدایی است
و بهتر از هر زمزمه ای
#نزار_قبانی
#شاعر_سوریه🇸🇾
ترجمه:
#شهاب_گودرزی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بهترین بغل ها بغل هایی هستند
که به موقع نگه ات داره
دقیقاً همون زمانی که داری از هم میپاشی...
♥ @asheghanehaye_fatima
که به موقع نگه ات داره
دقیقاً همون زمانی که داری از هم میپاشی...
♥ @asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
آقا گمانم من شما را دوست
حسی غریب و آشنا را دوست
نه ! نه ! چه میگویم فقط این که
آیا شما یک لحظه ما را دوست ؟
منظور من این که شما با من
من با شما این قصه ها را دوست
ای وای ! حرفم این نبود اما
سردم شده آب و هوا را دوست
حس عجیب پیشتان بودن
نه ! فکر بد نه ! من خدا را دوست
از دور می آید صدای پا
حتی همین پا و صدا را دوست
این بار دیگر حرف خواهم زد
آقا گمانم من شما را دوست
#نجمه_زارع
آقا گمانم من شما را دوست
حسی غریب و آشنا را دوست
نه ! نه ! چه میگویم فقط این که
آیا شما یک لحظه ما را دوست ؟
منظور من این که شما با من
من با شما این قصه ها را دوست
ای وای ! حرفم این نبود اما
سردم شده آب و هوا را دوست
حس عجیب پیشتان بودن
نه ! فکر بد نه ! من خدا را دوست
از دور می آید صدای پا
حتی همین پا و صدا را دوست
این بار دیگر حرف خواهم زد
آقا گمانم من شما را دوست
#نجمه_زارع
@asheghanehaye_fatima
محبوب من مردی ست
که قرنهای متمادی ایستاده مانده است
لحظه های زیادی را بی قرارایستاده است
برای محبوب من درختان بلند وپرتراکم سرخم کرده اند
دریاهای پرتلاطم بی ساحل مانده اند
سرداران جنگ آور اندلس بیقرار مانده اند
وتمام دختران ساحره بادیه ها به رقص آمده اند
محبوب من مردی ست
ایستاده در دره های خونین وعمیق
سینه اش را مقابل فاصله های دور ستبر کرده است
ازنزدیک شبیه بلند ترین کوه های زمین است
وازدور بی شباهت به پیامبران زیبا روی عشق است
محبوب من آیه های زیبایی را شبیه داوود میخواند
صدایش را سوار بر بادهای وزیده ازعراق
بادهای وزیده از حجاز
بادهای وزیده از صحرای گرم
به گوش معشوقه هایش می رساند
محبوب من مردی ست
که تمام زنهای جهان عاشق او می شوند
وقتی که تنها اسم او بر کتابهای نوشته اش حک می شود
#می_زیاده
#شاعر_فلسطین 🇸🇩
ترجمه :
#بابک_شاکر
محبوب من مردی ست
که قرنهای متمادی ایستاده مانده است
لحظه های زیادی را بی قرارایستاده است
برای محبوب من درختان بلند وپرتراکم سرخم کرده اند
دریاهای پرتلاطم بی ساحل مانده اند
سرداران جنگ آور اندلس بیقرار مانده اند
وتمام دختران ساحره بادیه ها به رقص آمده اند
محبوب من مردی ست
ایستاده در دره های خونین وعمیق
سینه اش را مقابل فاصله های دور ستبر کرده است
ازنزدیک شبیه بلند ترین کوه های زمین است
وازدور بی شباهت به پیامبران زیبا روی عشق است
محبوب من آیه های زیبایی را شبیه داوود میخواند
صدایش را سوار بر بادهای وزیده ازعراق
بادهای وزیده از حجاز
بادهای وزیده از صحرای گرم
به گوش معشوقه هایش می رساند
محبوب من مردی ست
که تمام زنهای جهان عاشق او می شوند
وقتی که تنها اسم او بر کتابهای نوشته اش حک می شود
#می_زیاده
#شاعر_فلسطین 🇸🇩
ترجمه :
#بابک_شاکر
@asheghanehaye_fatima
عشقت به من آموخت كه غمگين باشم
و من ساليان سال
نيازمند زنی بودم
كه به اندوهم وا دارد !
زنی كه ميان بازوانش
چون گنجشكی بگريم
زنی كه گرد آورد تكه هايم را
چون خرده های بلوری شكسته ...
عشق تو ... بانويم !
بدترين عادت ها را به من آموخت !
يادم داد كه هر شب هزار بار
فال قهوه بگيرم
به طبابت عطاران تن دهم
و بر در پيشگويان بكوبم
يادم داد كه از خانه بيرون زنم !
و سنگ فرش خيابان ها را گز كنم
و جست و جو كنم چهره ات را
در قطره های باران و در نور ماشين ها
و رنگی از تو را
حتی ... حتی !
در آگهی ها و اعلان ها ...
#نزار_قبانی
عشقت به من آموخت كه غمگين باشم
و من ساليان سال
نيازمند زنی بودم
كه به اندوهم وا دارد !
زنی كه ميان بازوانش
چون گنجشكی بگريم
زنی كه گرد آورد تكه هايم را
چون خرده های بلوری شكسته ...
عشق تو ... بانويم !
بدترين عادت ها را به من آموخت !
يادم داد كه هر شب هزار بار
فال قهوه بگيرم
به طبابت عطاران تن دهم
و بر در پيشگويان بكوبم
يادم داد كه از خانه بيرون زنم !
و سنگ فرش خيابان ها را گز كنم
و جست و جو كنم چهره ات را
در قطره های باران و در نور ماشين ها
و رنگی از تو را
حتی ... حتی !
در آگهی ها و اعلان ها ...
#نزار_قبانی
@asheghanehaye_fatima
برای خاطر عشق به من بگو
آن شعله چه نام دارد که در دلم زبانه ميکشد
نيرويم را ميبلعد
و ارادهام را زايل ميکند ؟
خطاست اگر بينديشيم عشق
حاصل مصاحبت دراز مدت و باهم بودني مجدانه است
عشق ثمرهي خويشاوندي روحي است
و اگر اين خويشاوندي در لحظهاي تحقق نيابد
در طول ساليان و حتي نسلها نيز
تحقق نخواهد يافت
#جبران_خليل_جبران
برای خاطر عشق به من بگو
آن شعله چه نام دارد که در دلم زبانه ميکشد
نيرويم را ميبلعد
و ارادهام را زايل ميکند ؟
خطاست اگر بينديشيم عشق
حاصل مصاحبت دراز مدت و باهم بودني مجدانه است
عشق ثمرهي خويشاوندي روحي است
و اگر اين خويشاوندي در لحظهاي تحقق نيابد
در طول ساليان و حتي نسلها نيز
تحقق نخواهد يافت
#جبران_خليل_جبران
@asheghanehaye_fatima
عاشقش شده بودم. برایش شکلک درمیآوردم. میخنداندماش. آنقدر تند میزد که از حد طبیعی خارج میشد. از پشت شیشه میبوسیدماش. آرام میگرفت. حتی یکبار با تمام خطری که متوجه ما بود از توی مایع پلاسمایی بیرون آورده و بوسیدماش. از حمام که میآمدم جلویش لباس میپوشیدم. شرمنده میشد و خودش را به نفهمی میزد. برایش آواز میخواندم. آوازهای سوزناک. کاری از دستش برنمیآمد. عشق ما مرزی شیشهای داشت و ما این موضوع را بهخوبی فهمیده بودیم.
#باواریا
#هادی_تقیزاده
عاشقش شده بودم. برایش شکلک درمیآوردم. میخنداندماش. آنقدر تند میزد که از حد طبیعی خارج میشد. از پشت شیشه میبوسیدماش. آرام میگرفت. حتی یکبار با تمام خطری که متوجه ما بود از توی مایع پلاسمایی بیرون آورده و بوسیدماش. از حمام که میآمدم جلویش لباس میپوشیدم. شرمنده میشد و خودش را به نفهمی میزد. برایش آواز میخواندم. آوازهای سوزناک. کاری از دستش برنمیآمد. عشق ما مرزی شیشهای داشت و ما این موضوع را بهخوبی فهمیده بودیم.
#باواریا
#هادی_تقیزاده
تو را دوست دارم؛
و این دوست داشتن ...،
حقیقتی است که مرا به زندگی
دلبسته می کند.
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
و این دوست داشتن ...،
حقیقتی است که مرا به زندگی
دلبسته می کند.
#احمد_شاملو
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
في عيد فالنتاين
حاولت أن أكتب عن عينيك يا حبيبتي
قصيدة جديدة
ما كتبت يوما بتاريخ الأدب
حروفها من ذهب
زنرها من ذهب
سروالها من ذهب
و عندما فرغت من كتابتي
جاء رجال من لدى أبي لهب
فاعتقلوا القصيدة
و أغلقوا بالشمع و الرصاص
علبة البريد
در جشن ولنتاین
بر آن شدم، در وصف چشمانِ تو ای محبوبِ من
شعر جدیدی بنویسم
که تاکنون در طول تاریخ ادب نوشته نشده است
حروفش از طلا
زُنّارش از طلا و
شلوارش از طلاست
آنگاه که از نوشتنش فارغ شدم
مردانی از سوی ابولهب از راه رسیدند و
شعر را دستگیر و
صندوق پست را
با شمع و سرب مهروموم کردند
#نزار_قبانی
في عيد فالنتاين
حاولت أن أكتب عن عينيك يا حبيبتي
قصيدة جديدة
ما كتبت يوما بتاريخ الأدب
حروفها من ذهب
زنرها من ذهب
سروالها من ذهب
و عندما فرغت من كتابتي
جاء رجال من لدى أبي لهب
فاعتقلوا القصيدة
و أغلقوا بالشمع و الرصاص
علبة البريد
در جشن ولنتاین
بر آن شدم، در وصف چشمانِ تو ای محبوبِ من
شعر جدیدی بنویسم
که تاکنون در طول تاریخ ادب نوشته نشده است
حروفش از طلا
زُنّارش از طلا و
شلوارش از طلاست
آنگاه که از نوشتنش فارغ شدم
مردانی از سوی ابولهب از راه رسیدند و
شعر را دستگیر و
صندوق پست را
با شمع و سرب مهروموم کردند
#نزار_قبانی
@asheghanehaye_fatima
.
"و...
عشق سزاور توست"
در انتهای شبی هول انگیز
می رسی از راه
در لابلای شاخه های سکوت
؛رقص کنان؛
مثل یک ناگهان نسیم،
می پیچی
در کالبد صبح
و
می بری مرا
تا ابد
به ضیافت آفتابی عشق.
#عليرضا_صادقی_افجدی
.
"و...
عشق سزاور توست"
در انتهای شبی هول انگیز
می رسی از راه
در لابلای شاخه های سکوت
؛رقص کنان؛
مثل یک ناگهان نسیم،
می پیچی
در کالبد صبح
و
می بری مرا
تا ابد
به ضیافت آفتابی عشق.
#عليرضا_صادقی_افجدی
@asheghanehaye_fatima
.
نام من چه ارمغانی برای تو دارد؟
هرچه هست خواهد مرد
به سان هیاهوی اندوه بار موجهایی که در سواحل دور بر هم می کوبند
همچون آوای شبانه در جنگلی خاموش!
نام من ردّ پای میرایی است بر برگی جاودان
هم چون سنگ مزار
- نوشته به خطی نا خواندنی –
نام من چه دارد؟
نامی که دیرزمانی است در تلاطم آشفتگیها از یاد رفته
و نمیتواند یادمانی پاک نثار قلبت کند
امّا تو در روزی غمآلود ، در سکوت
نامم را با حسرت و اندوه بر زبان آر
و بگو هنوز یادی از من باقی است
و بگو در دنیا دلی هست،
که من در آن خانه کردهام...
#الکساندر_پوشکین
.
نام من چه ارمغانی برای تو دارد؟
هرچه هست خواهد مرد
به سان هیاهوی اندوه بار موجهایی که در سواحل دور بر هم می کوبند
همچون آوای شبانه در جنگلی خاموش!
نام من ردّ پای میرایی است بر برگی جاودان
هم چون سنگ مزار
- نوشته به خطی نا خواندنی –
نام من چه دارد؟
نامی که دیرزمانی است در تلاطم آشفتگیها از یاد رفته
و نمیتواند یادمانی پاک نثار قلبت کند
امّا تو در روزی غمآلود ، در سکوت
نامم را با حسرت و اندوه بر زبان آر
و بگو هنوز یادی از من باقی است
و بگو در دنیا دلی هست،
که من در آن خانه کردهام...
#الکساندر_پوشکین
@asheghanehaye_fatima
بانوی من !
رسواییِ قشنگ !
با تو خوشبو میشوم !
تو آن شعر باشکوهی که آرزو میکنم
امضای من پای تو باشد !
تو معجزهی زرّینُ لاجوردی کلامی !
مگر میتوانم در میدان شعر فریاد نزنم :
دوستت میدارم ،
دوستت میدارم ،
دوستت میدارم...
مگر میتوانم خورشید را در صندوقچهای پنهان کنم ؟
مگر میتوانم با تو در پارکی قدم بزنم
بی آن که ماهوارهها بفهمند
تو دلدار منی ؟
نمیتوانم شاپرکی که در خونم شناور است را
سانسور کنم !
نمیتوانَم یاسمنها را
از آویختن به شانههایم باز دارم !
نمیتوانم غزل را در پیراهنم پنهان کنم
چرا که منفجر خواهم شد !
بانو جان !
شعر آبروی مرا برده است و واژگان رسوایمان ساختهاند !
من آن مردم که جز قبای عشق نمیپوشد
و تو آن زن
که جز قبای لطافت !
پس کجا برویم ؟ عشق من !
مدال دلدادگی را چگونه به سینه بیاویزیم
و چگونه روز والنتاین را جشن بگیریم
به عصری که با عشق بیگانه است ؟
🕊 #نزار_قبانی🕊
بانوی من !
رسواییِ قشنگ !
با تو خوشبو میشوم !
تو آن شعر باشکوهی که آرزو میکنم
امضای من پای تو باشد !
تو معجزهی زرّینُ لاجوردی کلامی !
مگر میتوانم در میدان شعر فریاد نزنم :
دوستت میدارم ،
دوستت میدارم ،
دوستت میدارم...
مگر میتوانم خورشید را در صندوقچهای پنهان کنم ؟
مگر میتوانم با تو در پارکی قدم بزنم
بی آن که ماهوارهها بفهمند
تو دلدار منی ؟
نمیتوانم شاپرکی که در خونم شناور است را
سانسور کنم !
نمیتوانَم یاسمنها را
از آویختن به شانههایم باز دارم !
نمیتوانم غزل را در پیراهنم پنهان کنم
چرا که منفجر خواهم شد !
بانو جان !
شعر آبروی مرا برده است و واژگان رسوایمان ساختهاند !
من آن مردم که جز قبای عشق نمیپوشد
و تو آن زن
که جز قبای لطافت !
پس کجا برویم ؟ عشق من !
مدال دلدادگی را چگونه به سینه بیاویزیم
و چگونه روز والنتاین را جشن بگیریم
به عصری که با عشق بیگانه است ؟
🕊 #نزار_قبانی🕊