@asheghanehaye_fatima
جهان بزرگ است و جا میشود
در این پنجرهی رو به دریا.
دریا بزرگ است و جا میشود
در بستر و بر تختِ عاشقی.
عشق بزرگ است و جا میشود
در فضای موجز بوسهای.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
جهان بزرگ است و جا میشود
در این پنجرهی رو به دریا.
دریا بزرگ است و جا میشود
در بستر و بر تختِ عاشقی.
عشق بزرگ است و جا میشود
در فضای موجز بوسهای.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
برایات،
عطر باغ وُ میوههای جنگلی را
عشق بازیِ آستانهی در
شنبه های لبریز از عشق
یکشنبههای آفتابی
دوشنبههای خوش خُلق را
آرزو میکنم.
برایات،
یک فیلم با خاطرات مشترک
نوشیدن شراب با دوستانات
و یکنفر که تو را بسیار دوست دارد
آرزو میکنم.
شنیدن واژههای مهربان
دیدن زندگیِ درحال عبور
رویت شبی با ماهکامل
مرور یک رابطهی دوستانهی عمیق
و ایمان به خدا را
برایات دوست دارم.
خندههای بیحساب / مانند کودکان
گوش سپردن به پرنده / وقتی میخواند
و نشنیدن خداحافظی را
برایات دوست دارم.
سرودهای عاشقانه
دوش گرفتن زیر آبشار
خواندن آوازهای نو
انتظاری عاشقانه در ایستگاه قطار
ویک مهمانی پر از صدای گیتار
برایات آرزو میکنم.
یافتن خاطرات یک عشق قدیمی
داشتن شانههای صمیمی
کفزدنهای شادمانه
بعدازظهرهای آرام
نواختن گیتار برای اوکه دوستاش داری
شرابی سفید
و یکدنیا عشق از من
برایات آرزو میکنم.
■○شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
🔺"Carlos Drummond de Andrade"
■○برگردان: #مسعود_درویشی
@asheghanehaye_fatima
عطر باغ وُ میوههای جنگلی را
عشق بازیِ آستانهی در
شنبه های لبریز از عشق
یکشنبههای آفتابی
دوشنبههای خوش خُلق را
آرزو میکنم.
برایات،
یک فیلم با خاطرات مشترک
نوشیدن شراب با دوستانات
و یکنفر که تو را بسیار دوست دارد
آرزو میکنم.
شنیدن واژههای مهربان
دیدن زندگیِ درحال عبور
رویت شبی با ماهکامل
مرور یک رابطهی دوستانهی عمیق
و ایمان به خدا را
برایات دوست دارم.
خندههای بیحساب / مانند کودکان
گوش سپردن به پرنده / وقتی میخواند
و نشنیدن خداحافظی را
برایات دوست دارم.
سرودهای عاشقانه
دوش گرفتن زیر آبشار
خواندن آوازهای نو
انتظاری عاشقانه در ایستگاه قطار
ویک مهمانی پر از صدای گیتار
برایات آرزو میکنم.
یافتن خاطرات یک عشق قدیمی
داشتن شانههای صمیمی
کفزدنهای شادمانه
بعدازظهرهای آرام
نواختن گیتار برای اوکه دوستاش داری
شرابی سفید
و یکدنیا عشق از من
برایات آرزو میکنم.
■○شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
🔺"Carlos Drummond de Andrade"
■○برگردان: #مسعود_درویشی
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
■«بیداری، زندگی»
چگونه بیدرد بیدار شوم؟
بیدلهره آغاز کنم؟
رؤیایام مرا به سرزمینی برد
که در آن زندگی وجود ندارد
و من میمانم
بی روح،
بیاحساس
چگونه تکرار کنم؟
روزها را از پس دیگری،
افسانهی ناتمامام را،
چگونه تحمل کنم؟
تصویر رنجهای فردا را،
با دشواریهای امروز؟
چگونه مراقب خود باشم؟
با زخمهایی که سر باز میکنند
و حادثهها،
دلیل این زخمها،
همیشه در من زنده میمانند،
حادثههایی شبیه زمین،
شبیه دیوانهگی کبود زمین،
و زخم دیگری که بر خود روا داشتهام،
هر ساعت شکنجه میکند،
بیگناهی را که دیگر من نیستم.
کسی پاسخ نمیدهد،
زندگی بیرحم است.
■○شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
🔺"Carlos Drummond de Andrade"
■○برگردان: #الهام_عسگری
■«بیداری، زندگی»
چگونه بیدرد بیدار شوم؟
بیدلهره آغاز کنم؟
رؤیایام مرا به سرزمینی برد
که در آن زندگی وجود ندارد
و من میمانم
بی روح،
بیاحساس
چگونه تکرار کنم؟
روزها را از پس دیگری،
افسانهی ناتمامام را،
چگونه تحمل کنم؟
تصویر رنجهای فردا را،
با دشواریهای امروز؟
چگونه مراقب خود باشم؟
با زخمهایی که سر باز میکنند
و حادثهها،
دلیل این زخمها،
همیشه در من زنده میمانند،
حادثههایی شبیه زمین،
شبیه دیوانهگی کبود زمین،
و زخم دیگری که بر خود روا داشتهام،
هر ساعت شکنجه میکند،
بیگناهی را که دیگر من نیستم.
کسی پاسخ نمیدهد،
زندگی بیرحم است.
■○شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
🔺"Carlos Drummond de Andrade"
■○برگردان: #الهام_عسگری
@asheghanehaye_fatima
باز نکن
آن درِ بسته را.
شاید چیزی بیابی
که نه در پیاش بودی
نه در انتظارش.
در تاریکی
شاید پایات بخورد
به دو عاشقِ دستپاچه
که دارند سرِ پا عشقبازیِ میکنند
و آن شمعِ توی دستات
پِرپِرزنان
شاید چهرهی نشمهی جوانات را نشانات دهد
شاید چهرهی شوهرِ حسودت را.
حواسات نباشد
آن درِ بسته
شاید به تو ماجرایی بگوید
که دلات نمیخواست
بدانی.
■●شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | "Carlos Drummond de Andrade" | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
■●برگردان: #محمدرضا_فرزاد
باز نکن
آن درِ بسته را.
شاید چیزی بیابی
که نه در پیاش بودی
نه در انتظارش.
در تاریکی
شاید پایات بخورد
به دو عاشقِ دستپاچه
که دارند سرِ پا عشقبازیِ میکنند
و آن شمعِ توی دستات
پِرپِرزنان
شاید چهرهی نشمهی جوانات را نشانات دهد
شاید چهرهی شوهرِ حسودت را.
حواسات نباشد
آن درِ بسته
شاید به تو ماجرایی بگوید
که دلات نمیخواست
بدانی.
■●شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | "Carlos Drummond de Andrade" | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
■●برگردان: #محمدرضا_فرزاد
@asheghanehaye_fatima
■«بیداری، زندگی»
چگونه بیدرد بیدار شوم؟
بیدلهره آغاز کنم؟
رؤیایام مرا به سرزمینی برد
که در آن زندگی وجود ندارد
و من میمانم
بی روح،
بیاحساس
چگونه تکرار کنم؟
روزها را از پس دیگری،
افسانهی ناتمامام را،
چگونه تحمل کنم؟
تصویر رنجهای فردا را،
با دشواریهای امروز؟
چگونه مراقب خود باشم؟
با زخمهایی که سر باز میکنند
و حادثهها،
دلیل این زخمها،
همیشه در من زنده میمانند،
حادثههایی شبیه زمین،
شبیه دیوانهگی کبود زمین،
و زخم دیگری که بر خود روا داشتهام،
هر ساعت شکنجه میکند،
بیگناهی را که دیگر من نیستم.
کسی پاسخ نمیدهد،
زندگی بیرحم است.
شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | "Carlos Drummond de Andrade" | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
برگردان: #الهام_عسگری
■«بیداری، زندگی»
چگونه بیدرد بیدار شوم؟
بیدلهره آغاز کنم؟
رؤیایام مرا به سرزمینی برد
که در آن زندگی وجود ندارد
و من میمانم
بی روح،
بیاحساس
چگونه تکرار کنم؟
روزها را از پس دیگری،
افسانهی ناتمامام را،
چگونه تحمل کنم؟
تصویر رنجهای فردا را،
با دشواریهای امروز؟
چگونه مراقب خود باشم؟
با زخمهایی که سر باز میکنند
و حادثهها،
دلیل این زخمها،
همیشه در من زنده میمانند،
حادثههایی شبیه زمین،
شبیه دیوانهگی کبود زمین،
و زخم دیگری که بر خود روا داشتهام،
هر ساعت شکنجه میکند،
بیگناهی را که دیگر من نیستم.
کسی پاسخ نمیدهد،
زندگی بیرحم است.
شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده | "Carlos Drummond de Andrade" | برزیل●۱۹۸۷-۱۹۰۳ |
برگردان: #الهام_عسگری
Telegram
attach 📎
چگونه بیدرد بیدار شوم ؟
بی دلهره آغاز کنم ؟
رؤیایم مرا به سرزمینی برد
که در آن زندگی وجود ندارد
و من میمانم
بی روح
بی احساس
چگونه تکرار کنم ؟
روزها را از پس دیگری
افسانه ی ناتمامم را
چگونه تحمل کنم ؟
تصویر رنج های فردا را
با دشواری های امروز ؟
چگونه مراقب خود باشم ؟
با زخم هایی که سر باز می کنند
و حادثه ها
دلیل این زخم ها
همیشه در من زنده می مانند
حادثه هایی شبیه زمین
شبیه دیوانگی کبود زمین
و زخم دیگری که بر خود روا داشته ام
هر ساعت شکنجه می کند
بی گناهی را که دیگر من نیستم
کسی پاسخ نمیدهد
زندگی بیرحم است
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمه : #الهام_عسگری
❀┅═══•❀💖❀•═══┅❀
@asheghanehaye_fatima
بی دلهره آغاز کنم ؟
رؤیایم مرا به سرزمینی برد
که در آن زندگی وجود ندارد
و من میمانم
بی روح
بی احساس
چگونه تکرار کنم ؟
روزها را از پس دیگری
افسانه ی ناتمامم را
چگونه تحمل کنم ؟
تصویر رنج های فردا را
با دشواری های امروز ؟
چگونه مراقب خود باشم ؟
با زخم هایی که سر باز می کنند
و حادثه ها
دلیل این زخم ها
همیشه در من زنده می مانند
حادثه هایی شبیه زمین
شبیه دیوانگی کبود زمین
و زخم دیگری که بر خود روا داشته ام
هر ساعت شکنجه می کند
بی گناهی را که دیگر من نیستم
کسی پاسخ نمیدهد
زندگی بیرحم است
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمه : #الهام_عسگری
❀┅═══•❀💖❀•═══┅❀
@asheghanehaye_fatima
چگونه میتوان بیدار شد، بدون رنج؟
دوباره آغاز کرد، بیوحشت؟
خواب، مرا به آن سرزمینی بُرد
که در آن اثری از زندگی نیست
و من بیجان و بیروح میمانم
بیهیچ شور و اشتیاقی.
چگونه میتوان تکرار کرد،
روز از پس روز،
همان حکایت ناتمام را؟
چگونه میتوان تاب آورد
شباهت چیزهای ناگوارِ فردا را
با چیزهای ناخوشایند امروز؟
چگونه میتوانم خود را محافظت کنم
در برابر زخمها؟
زخمهایی که پیشامدها
در من پدید میآورند،
هر پیشامدی که یادآورِ زمین
و جنون بنفشاش است.
و بیش از همه آن زخمی که
لحظهبهلحظه،
خود بر خویشتن میزنم،
شکنجهگرِ انسان بیگناهی
که من نیستم.
پاسخی در کار نیست،
زندگی ستمکار است.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | "Carlos Drummond de Andrade" |
برگردان: #ملیحه_بهارلو
@asheghanehaye_fatima
چگونه میتوان بیدار شد، بدون رنج؟
دوباره آغاز کرد، بیوحشت؟
خواب، مرا به آن سرزمینی بُرد
که در آن اثری از زندگی نیست
و من بیجان و بیروح میمانم
بیهیچ شور و اشتیاقی.
چگونه میتوان تکرار کرد،
روز از پس روز،
همان حکایت ناتمام را؟
چگونه میتوان تاب آورد
شباهت چیزهای ناگوارِ فردا را
با چیزهای ناخوشایند امروز؟
چگونه میتوانم خود را محافظت کنم
در برابر زخمها؟
زخمهایی که پیشامدها
در من پدید میآورند،
هر پیشامدی که یادآورِ زمین
و جنون بنفشاش است.
و بیش از همه آن زخمی که
لحظهبهلحظه،
خود بر خویشتن میزنم،
شکنجهگرِ انسان بیگناهی
که من نیستم.
پاسخی در کار نیست،
زندگی ستمکار است.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | "Carlos Drummond de Andrade" |
برگردان: #ملیحه_بهارلو
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
@asheghanehaye_fatima
تو را دوست دارم
چرا که دوستات دارم.
لازم نیست تو عاشق باشی یا حتا بدانی.
تو را دوست دارم چرا که دوستات دارم.
عشق بخشنده است و مجانی.
عشق، آفریدهی بخشش است.
چیزی گسترده در باد، درآبشار، روشنی.
عشق
از واژهنامهها، از مقررات میگریزد.
دوستات دارم
چراکه خودم را به اندازهی کافی دوست ندارم.
چراکه عشق بیبازگشت است
چه دوستام داشته باشی چه نه.
زیرا عشق، شادیست و استواری.
عشق، برادر مرگ است.
و در هر لحظهاش
با بیشتر و بیشتر کشتن
بر مرگ پیروز.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | "Carlos Drummond de Andrade" |
برگردان: #مسعود_درویشی
تو را دوست دارم
چرا که دوستات دارم.
لازم نیست تو عاشق باشی یا حتا بدانی.
تو را دوست دارم چرا که دوستات دارم.
عشق بخشنده است و مجانی.
عشق، آفریدهی بخشش است.
چیزی گسترده در باد، درآبشار، روشنی.
عشق
از واژهنامهها، از مقررات میگریزد.
دوستات دارم
چراکه خودم را به اندازهی کافی دوست ندارم.
چراکه عشق بیبازگشت است
چه دوستام داشته باشی چه نه.
زیرا عشق، شادیست و استواری.
عشق، برادر مرگ است.
و در هر لحظهاش
با بیشتر و بیشتر کشتن
بر مرگ پیروز.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | "Carlos Drummond de Andrade" |
برگردان: #مسعود_درویشی
■خودت را نکش
کارلوس! آرام بگیر، عشق
همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پسفردا یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جانسختی ثمری دارد
نه خودکشی.
اما خود را نکُش! خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
کارلوس، ای کارلوس خاکی، عشق
شبی را با تو بود
#کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | "Carlos Drummond de Andrade" |
برگردان: #محمدرضا_فرزاد
@asheghanehaye_fatima
کارلوس! آرام بگیر، عشق
همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پسفردا یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جانسختی ثمری دارد
نه خودکشی.
اما خود را نکُش! خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
کارلوس، ای کارلوس خاکی، عشق
شبی را با تو بود
#کارلوس_دروموند_د_آندراده | برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | "Carlos Drummond de Andrade" |
برگردان: #محمدرضا_فرزاد
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یافتن خاطرات یک عشق قدیمی
داشتن شانههای صمیمی
کف زدنهای شادمانه
بعدازظهرهای آرام
نواختن گیتار برای او که دوستش داری،
شرابی سفید
و یک دنیاعشق از من
برایت آرزو میکنم.
• #کارلوس_دروموند_د_آندراده
• برگردان:مسعود درویشی
@asheghanehaye_fatima
داشتن شانههای صمیمی
کف زدنهای شادمانه
بعدازظهرهای آرام
نواختن گیتار برای او که دوستش داری،
شرابی سفید
و یک دنیاعشق از من
برایت آرزو میکنم.
• #کارلوس_دروموند_د_آندراده
• برگردان:مسعود درویشی
@asheghanehaye_fatima
کارلوس، آرام بگیر
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پس فردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جان سختی ثمری دارد، نه خود-کشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
پسرم کارلوس
عشقِ در تاریکی، نه! عشقِ در روشنای روز
همیشه اندوهبار است
اما این را به هیچکس نگو
که نه میداند
و نه خواهد دانست
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمهی بهنود فرازمند
@asheghanehaye_fatima
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پس فردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جان سختی ثمری دارد، نه خود-کشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
پسرم کارلوس
عشقِ در تاریکی، نه! عشقِ در روشنای روز
همیشه اندوهبار است
اما این را به هیچکس نگو
که نه میداند
و نه خواهد دانست
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمهی بهنود فرازمند
@asheghanehaye_fatima
کارلوس، آرام بگیر
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پس فردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جان سختی ثمری دارد، نه خود-کشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
پسرم کارلوس
عشقِ در تاریکی، نه! عشقِ در روشنای روز
همیشه اندوهبار است
اما این را به هیچکس نگو
که نه میداند
و نه خواهد دانست
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمهی بهنود فرازمند
@asheghanehaye_fatima
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پس فردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جان سختی ثمری دارد، نه خود-کشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
پسرم کارلوس
عشقِ در تاریکی، نه! عشقِ در روشنای روز
همیشه اندوهبار است
اما این را به هیچکس نگو
که نه میداند
و نه خواهد دانست
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمهی بهنود فرازمند
@asheghanehaye_fatima
تمام شده است؟
این جاودانگیهای خیلی کوچک
به دست ساعتهای مچی بلیعده شده
و بازتاب آن در تودرتوهای ذهن
نه! هیچکس نمرده است! هیچکس بدبخت نیست!
دست، دست تو، دستهایمان چروکیده
هنوز گرمای همان زمان را دارند
وقتی ما زنده بودیم. زنده بودیم ما؟
حالا ما از همیشه زندهتریم.
دروغ، که آدمی تنها خواهد بود.
هیچ چیزی که من احساس میکنم در واقعیت تمام نمیشود.
همه چیز با وهم تمام شدن، تمام خواهد شد.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
@asheghanehaye_fatima
این جاودانگیهای خیلی کوچک
به دست ساعتهای مچی بلیعده شده
و بازتاب آن در تودرتوهای ذهن
نه! هیچکس نمرده است! هیچکس بدبخت نیست!
دست، دست تو، دستهایمان چروکیده
هنوز گرمای همان زمان را دارند
وقتی ما زنده بودیم. زنده بودیم ما؟
حالا ما از همیشه زندهتریم.
دروغ، که آدمی تنها خواهد بود.
هیچ چیزی که من احساس میکنم در واقعیت تمام نمیشود.
همه چیز با وهم تمام شدن، تمام خواهد شد.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
@asheghanehaye_fatima
دلایلی برای عشق نیست
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
و نیازی نیست که دلداده باشی
و همیشه باید بتوانی که آن باشی
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
عشق وضعیت فیض است
و با عشق چیزی از کف نمی رود
عشق شطرنج لطف است
بذری است که در طوفان کشت می شود
میان آبشاران و در کسوف آفتاب
عشق قاموس واژگان را آتش می زند
و به طرز قاعده مندی متغیر است
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
اندک یا بسیار برای همدیگر
آنچه که دوست داشته می شوند کنار هم قرار نمی گیرند
چون عشق، عشق است و دیگر هیچ
سرخوش و کله شق در یک حالت
عشق آغاز مرگ است
و سپس بر مرگ فائق آمدن
چون در هر لحظه ی عشق
قربانیان بیشتری گرفته می شوند
#کارلوس_دِروموند_دِ_آندراده
🔃ابوذر کردی
@asheghanehaye_fatima
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
و نیازی نیست که دلداده باشی
و همیشه باید بتوانی که آن باشی
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
عشق وضعیت فیض است
و با عشق چیزی از کف نمی رود
عشق شطرنج لطف است
بذری است که در طوفان کشت می شود
میان آبشاران و در کسوف آفتاب
عشق قاموس واژگان را آتش می زند
و به طرز قاعده مندی متغیر است
من ترا دوست می دارم چون ترا دوست دارم
اندک یا بسیار برای همدیگر
آنچه که دوست داشته می شوند کنار هم قرار نمی گیرند
چون عشق، عشق است و دیگر هیچ
سرخوش و کله شق در یک حالت
عشق آغاز مرگ است
و سپس بر مرگ فائق آمدن
چون در هر لحظه ی عشق
قربانیان بیشتری گرفته می شوند
#کارلوس_دِروموند_دِ_آندراده
🔃ابوذر کردی
@asheghanehaye_fatima
کارلوس، آرام بگیر
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پس فردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جانسختی ثمری دارد، نه خود-کشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
پسرم کارلوس
عشقِ در تاریکی، نه! عشقِ در روشنای روز
همیشه اندوهبار است
اما این را به هیچکس نگو
که نه میداند
و نه خواهد دانست
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمهی فرازمند
@asheghanehaye_fatima
کارلوس، آرام بگیر
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پس فردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جانسختی ثمری دارد، نه خود-کشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
تمام و کمال، خود را نگهدار برای عروسی
گیرم کسی نداند آیا و کی خواهد بود.
پسرم کارلوس
عشقِ در تاریکی، نه! عشقِ در روشنای روز
همیشه اندوهبار است
اما این را به هیچکس نگو
که نه میداند
و نه خواهد دانست
#کارلوس_دروموند_د_آندراده
ترجمهی فرازمند
@asheghanehaye_fatima
.
جهان بزرگ است و جا میشود
در این پنجرهی روبهدریا.
دریا بزرگ است و جا میشود
در بستر و بر تختِ عاشقی.
عشق بزرگ است و جا میشود
در فضای موجزِ بوسهیی
#کارلوس_دروموند_د_آندراده [ برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ [ Carlos Drummond de Andrade ]
@asheghanehaye_fatima
جهان بزرگ است و جا میشود
در این پنجرهی روبهدریا.
دریا بزرگ است و جا میشود
در بستر و بر تختِ عاشقی.
عشق بزرگ است و جا میشود
در فضای موجزِ بوسهیی
#کارلوس_دروموند_د_آندراده [ برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ [ Carlos Drummond de Andrade ]
@asheghanehaye_fatima
چگونه مراقبِ خود باشم؟
با زخمهایی که سر باز میکنند
و حادثهها،
دلیلِ این زخمها،
همیشه در من زنده میمانند،
حادثههایی شبیه زمین،
شبیه دیوانهگی کبودِ زمین،
و زخمِ دیگری که بر خود روا داشتهام،
هر ساعت شکنجه میکند،
بیگناهی را که دیگر من نیستم.
کسی پاسخ نمیدهد،
زندگی بیرحم است.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده [ برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ [ Carlos Drummond de Andrade ]
@asheghanehaye_fatima
با زخمهایی که سر باز میکنند
و حادثهها،
دلیلِ این زخمها،
همیشه در من زنده میمانند،
حادثههایی شبیه زمین،
شبیه دیوانهگی کبودِ زمین،
و زخمِ دیگری که بر خود روا داشتهام،
هر ساعت شکنجه میکند،
بیگناهی را که دیگر من نیستم.
کسی پاسخ نمیدهد،
زندگی بیرحم است.
#کارلوس_دروموند_د_آندراده [ برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ [ Carlos Drummond de Andrade ]
@asheghanehaye_fatima
کارلوس، آرام بگیر
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پسفردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جانسختی ثمری دارد، نه خودکشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
■شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده [ برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | Carlos Drummond de Andrade ]
@asheghanehaye_fatima
عشق همین است که میبینی:
امروز بوسه، فردا بیبوسه
پسفردا، یکشنبه است و
هیچکس نمیداند حکایت دوشنبه چیست.
نه جانسختی ثمری دارد، نه خودکشی.
اما خود را نکُش، خود را نکُش.
■شاعر: #کارلوس_دروموند_د_آندراده [ برزیل، ۱۹۸۷-۱۹۰۳ | Carlos Drummond de Andrade ]
@asheghanehaye_fatima