Forwarded from دستیار
Eddea
7 Band
@asheghanehaye_fatima
اشـک؛
آخرين گزينه مردهاست
و خاک بر سر روزگار
اگر مردی به گزينه آخر خود برسد!
#سامان_ارسخوان
🍀🍀
اشـک؛
آخرين گزينه مردهاست
و خاک بر سر روزگار
اگر مردی به گزينه آخر خود برسد!
#سامان_ارسخوان
🍀🍀
اگر عاشق بودن این است که
آدم خیلی ساده بگوید "من عاشقتم"
پس من هرگز عشق را نشناخته ام
چون همیشه جمله ی"من عاشقتم"
را به کسانی گفته ام که نیازمند شنیدنش بوده اند...
#جان_بارت
#اپرای_شناور
آدم خیلی ساده بگوید "من عاشقتم"
پس من هرگز عشق را نشناخته ام
چون همیشه جمله ی"من عاشقتم"
را به کسانی گفته ام که نیازمند شنیدنش بوده اند...
#جان_بارت
#اپرای_شناور
@asheghanehaye_fatima
-به من بگو ببینم او را چگونه دوست داری؟
-نلی، این چه سوال احمقانه ایست؟ همانطوری که دیگران همدیگر را دوست دارند.
-نه، این جواب قانع کنندهای نبود. جواب حسابی بده.
-من زمین زیر پاهای او و هوایی را که استنشاق میکند دوست میدارم. هر چیز را که دست میزند و هر سخنی را که بر زبان میآورد دوست میدارم. نگاههایش را، تمام حرکاتش را و خودش را هر طور که هست و همانطور که هست تمام و کمال دوست میدارم. حالا این دلیل کافی است یا نه.
#بلندی_های_بادگیر
#امیلی_برونته
-به من بگو ببینم او را چگونه دوست داری؟
-نلی، این چه سوال احمقانه ایست؟ همانطوری که دیگران همدیگر را دوست دارند.
-نه، این جواب قانع کنندهای نبود. جواب حسابی بده.
-من زمین زیر پاهای او و هوایی را که استنشاق میکند دوست میدارم. هر چیز را که دست میزند و هر سخنی را که بر زبان میآورد دوست میدارم. نگاههایش را، تمام حرکاتش را و خودش را هر طور که هست و همانطور که هست تمام و کمال دوست میدارم. حالا این دلیل کافی است یا نه.
#بلندی_های_بادگیر
#امیلی_برونته
@asheghanehaye_fatima
هر بار که رنج میبرم قلبم متلاشی می شود.
در حال حاضر این دل من آن قدر ترک و زخم دارد که دیگر عادت کرده است و فورا جوش می خورد و اثری از زخم باقی نمی ماند.
من پوشیده از زخمهای شفای یافته هستم و به همین جهت است که تا این حد پر طاقتم.
#زوربای_یونانی
#نیکوس_کازانتزاکیس
هر بار که رنج میبرم قلبم متلاشی می شود.
در حال حاضر این دل من آن قدر ترک و زخم دارد که دیگر عادت کرده است و فورا جوش می خورد و اثری از زخم باقی نمی ماند.
من پوشیده از زخمهای شفای یافته هستم و به همین جهت است که تا این حد پر طاقتم.
#زوربای_یونانی
#نیکوس_کازانتزاکیس
@asheghanehaye_fatima
به عنوان یک زن، هیچ چیز برایم ناراحت کننده تر از دیدن زنانی نیست که با رفتار احمقانه، خود را خوار می کنند، از بدن خود استفاده می کنند تا مردها را اغوا کنند و شعور خود را نادیده میگیرند.
میلیون ها زن هنوز بایستی از خواب بیدار شوند و حقیقت را بدانند که زمان خوش بختانه در حال تغییر است و آن ها دقیقا به اندازه ی مردها در زندگی خود باهوش و با استعداد هستند.
#باربارا_دی_آنجلیس
به عنوان یک زن، هیچ چیز برایم ناراحت کننده تر از دیدن زنانی نیست که با رفتار احمقانه، خود را خوار می کنند، از بدن خود استفاده می کنند تا مردها را اغوا کنند و شعور خود را نادیده میگیرند.
میلیون ها زن هنوز بایستی از خواب بیدار شوند و حقیقت را بدانند که زمان خوش بختانه در حال تغییر است و آن ها دقیقا به اندازه ی مردها در زندگی خود باهوش و با استعداد هستند.
#باربارا_دی_آنجلیس
تمام آن چیزی که دربارهی تو در سرم هست، دهها کتاب میشود
اما تمام چیزی که در دلم هست فقط دو کلمه است
"دوستت دارم"
#ویکتور_هوگو
@asheghanehaye_fatima
اما تمام چیزی که در دلم هست فقط دو کلمه است
"دوستت دارم"
#ویکتور_هوگو
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
من از آن تافته های جدابافته نبودم که هر توهینی را ببخشایم،
اما
همیشه در آخر کار آن را از یاد می بردم. آن کس که تصور میکرد که من از او نفرت دارم چون می دید که با لبخندی صمیمی به او سلام می گویم غرق در شگفتی می شد و نمی توانست باور کند.
در این حال، بر حسب خلق و خوی خودش، یا بزرگواریم را تحسین و یا بی غیرتی ام را تحقیر می کرد، بی آنکه فکر کند که انگیزه من ساده تر از اینها بوده است،
من همه چیز حتی نام او را از یاد برده بودم!
سقوط
#آلبر_كامو
من از آن تافته های جدابافته نبودم که هر توهینی را ببخشایم،
اما
همیشه در آخر کار آن را از یاد می بردم. آن کس که تصور میکرد که من از او نفرت دارم چون می دید که با لبخندی صمیمی به او سلام می گویم غرق در شگفتی می شد و نمی توانست باور کند.
در این حال، بر حسب خلق و خوی خودش، یا بزرگواریم را تحسین و یا بی غیرتی ام را تحقیر می کرد، بی آنکه فکر کند که انگیزه من ساده تر از اینها بوده است،
من همه چیز حتی نام او را از یاد برده بودم!
سقوط
#آلبر_كامو
@asheghanehaye_fatima
همه چیز می تواند از یک اتفاقِ ساده آغاز شود
از یک
خانوم شما اول بفرمایید !
آقا ببخشید ساعت چند است ؟
از یک نگاه و یک سلام !
همه چیز می تواند یک ساده ی پیچیده شود
یک بی قراریِ مدام !
ساده اگر آغاز شد
ساده باش
ساده بمان
ساده ها همیشه ماندنی ترند
عاشق ترند
ساده ها عاشق که می شوند
دیگر حتی
نمی پرسند از رهگذری ساعت را !
تلفن را برمی دارند؛ شماره ی تو را می گیرند
و به بهانه ی ساعت
تو را از راهِ دور می بوسند
و بلند می گویند
دوستت دارم !
همه چیز گاهی ساده باشد بهتر است
یک چای و کیک
یک بلیتِ اتوبوس
یک مهمانیِ دو نفره
سادگی
از همه چیز
ماندنی تر است
زیبا تر است
#عادل_دانتیسم
📕 کتاب آغوشش عشق بود / نشر شانی
همه چیز می تواند از یک اتفاقِ ساده آغاز شود
از یک
خانوم شما اول بفرمایید !
آقا ببخشید ساعت چند است ؟
از یک نگاه و یک سلام !
همه چیز می تواند یک ساده ی پیچیده شود
یک بی قراریِ مدام !
ساده اگر آغاز شد
ساده باش
ساده بمان
ساده ها همیشه ماندنی ترند
عاشق ترند
ساده ها عاشق که می شوند
دیگر حتی
نمی پرسند از رهگذری ساعت را !
تلفن را برمی دارند؛ شماره ی تو را می گیرند
و به بهانه ی ساعت
تو را از راهِ دور می بوسند
و بلند می گویند
دوستت دارم !
همه چیز گاهی ساده باشد بهتر است
یک چای و کیک
یک بلیتِ اتوبوس
یک مهمانیِ دو نفره
سادگی
از همه چیز
ماندنی تر است
زیبا تر است
#عادل_دانتیسم
📕 کتاب آغوشش عشق بود / نشر شانی
@asheghanehaye_fatima
سرانجام
همۀ خاطراتت را پاک کردم
دیگر حتا اسمت را
به یاد ندارم
چند روز پیش گویا
باز در خیابان دیدهامت نشناختمت
لبخند زدی، سلام کردی نشناختمت
گویا گفتهای: «منم! فلانی!» نشناختمت
بعد حیرت کردهای
مردم دور ما جمع شدهاند
همه
یک به یک گفتهاند: «این فلانی است! چطور نمیشناسیاش؟» نشناختمت
بعد
دستم را گرفتهای
به خانه رساندیام نشناختمت نشناختمت
#مهدی_تدینی
سرانجام
همۀ خاطراتت را پاک کردم
دیگر حتا اسمت را
به یاد ندارم
چند روز پیش گویا
باز در خیابان دیدهامت نشناختمت
لبخند زدی، سلام کردی نشناختمت
گویا گفتهای: «منم! فلانی!» نشناختمت
بعد حیرت کردهای
مردم دور ما جمع شدهاند
همه
یک به یک گفتهاند: «این فلانی است! چطور نمیشناسیاش؟» نشناختمت
بعد
دستم را گرفتهای
به خانه رساندیام نشناختمت نشناختمت
#مهدی_تدینی
@asheghanehaye_fatima
من خستهام
خسته از آینه، از آدمی، از آسمان
مگر تحمل یک پرنده کوچک خانهزاد
یک پرنده جامانده از فوج بارانخورده بیبازگشت
تا کجای آسمان تمام رویاهاست؟
من بریدهام
بریده مثل باران تنبل عصر آخرین جمعه خرداد
بریده مثل شیر ماسیده بر پستان آهوی مضطرب
بریده مثل باد، باد خسته به بنبست نشسته دی ماه
بریده مثل تسبیح دوره گردی کور بر سنگفرش بیچراغ
حالا هی بگو برو خانه چراغ بیاور!
«چراغ ما هم در همین خانه شکسته است»
دروغ میگویم؟
هی دوست دانای من!
فقط بگو کی وقت رفتن فرا خواهد رسید؟
#سید_علی_صالحی
من خستهام
خسته از آینه، از آدمی، از آسمان
مگر تحمل یک پرنده کوچک خانهزاد
یک پرنده جامانده از فوج بارانخورده بیبازگشت
تا کجای آسمان تمام رویاهاست؟
من بریدهام
بریده مثل باران تنبل عصر آخرین جمعه خرداد
بریده مثل شیر ماسیده بر پستان آهوی مضطرب
بریده مثل باد، باد خسته به بنبست نشسته دی ماه
بریده مثل تسبیح دوره گردی کور بر سنگفرش بیچراغ
حالا هی بگو برو خانه چراغ بیاور!
«چراغ ما هم در همین خانه شکسته است»
دروغ میگویم؟
هی دوست دانای من!
فقط بگو کی وقت رفتن فرا خواهد رسید؟
#سید_علی_صالحی
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
Bilitis [Generique]
Francis Lai
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
.
این قهوه هم سرد شد، حتما باز هم پشت آن ترافیک همیشگی گیر کرده ای...
می دانی جانم، انتظار کشیدن دلهره دارد، دلهره از اینکه نیایی.
اما چشیدن این قهوه سرد ترسناک است!
بعضی چیزها نباید از دهن بیفتند، چون دیگر طعم گذشته را ندارند، من از خیلی دیر آمدن می ترسم.
بگذریم، شنیده ام فردا خیابان ها خلوت است،
پس قرارمان فردا، ساعت هفت، همان کافه همیشگی...
#روزبه_معین
@asheghanehaye_fatima
این قهوه هم سرد شد، حتما باز هم پشت آن ترافیک همیشگی گیر کرده ای...
می دانی جانم، انتظار کشیدن دلهره دارد، دلهره از اینکه نیایی.
اما چشیدن این قهوه سرد ترسناک است!
بعضی چیزها نباید از دهن بیفتند، چون دیگر طعم گذشته را ندارند، من از خیلی دیر آمدن می ترسم.
بگذریم، شنیده ام فردا خیابان ها خلوت است،
پس قرارمان فردا، ساعت هفت، همان کافه همیشگی...
#روزبه_معین
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
دربسترم خاکستر ِ آتشفشان خوابیده است
برسینه ی دیوار آونگ ِ زمان خوابیده است
گویی کویر بی کسی ها خواب باران دیده و ..
در بافه ای از آسمان و ریسمان خوابیده است
بر سنگفرش این خیابان دل آزار شما ...
احساس پیری در پس عشقی جوان خوابیده است
هر روز میدیدم که جانم با نگاهی میرود
در لای زخم ناتمامم استخوان خوابیده است
از رد پای تازه اش روی خیال ِ تخت من !
معلوم شد نامهربان با دیگران خوابیده است
دیروز برچیدند از کوچه بساط عشق را
بیچاره طفل بخت ما را ، همچنان خوابیده است
#محمد_حسین_ناطقی
دربسترم خاکستر ِ آتشفشان خوابیده است
برسینه ی دیوار آونگ ِ زمان خوابیده است
گویی کویر بی کسی ها خواب باران دیده و ..
در بافه ای از آسمان و ریسمان خوابیده است
بر سنگفرش این خیابان دل آزار شما ...
احساس پیری در پس عشقی جوان خوابیده است
هر روز میدیدم که جانم با نگاهی میرود
در لای زخم ناتمامم استخوان خوابیده است
از رد پای تازه اش روی خیال ِ تخت من !
معلوم شد نامهربان با دیگران خوابیده است
دیروز برچیدند از کوچه بساط عشق را
بیچاره طفل بخت ما را ، همچنان خوابیده است
#محمد_حسین_ناطقی
@asheghanehaye_fatima
برای به یاد آوردن یه نفر، یه بهانهی کوچیک کافیه، اما کی میدونه برای فراموش کردن، چند سال باید بگذره؟ از کجا معلوم که با مرگ، همهی خاطرات فراموش میشن؟ کاش آدم آرزوهاش رو توی دنیا بذاره، خاطراتش رو به گور ببره.
توی قدیمیترین عکسها، همیشه یه نفر هست، که هیچوقت لبخندش کهنه نمیشه.
یه روز همهی آدما، میرن سراغ یه عکس قدیمی، کنار یه عشق قدیمی، زل میزنن به یه بغض قدیمی و میگن؛ «خیلی ممنون، که یه روز با تمام وجود دوستم داشتی»
#پویا_جمشیدی
برای به یاد آوردن یه نفر، یه بهانهی کوچیک کافیه، اما کی میدونه برای فراموش کردن، چند سال باید بگذره؟ از کجا معلوم که با مرگ، همهی خاطرات فراموش میشن؟ کاش آدم آرزوهاش رو توی دنیا بذاره، خاطراتش رو به گور ببره.
توی قدیمیترین عکسها، همیشه یه نفر هست، که هیچوقت لبخندش کهنه نمیشه.
یه روز همهی آدما، میرن سراغ یه عکس قدیمی، کنار یه عشق قدیمی، زل میزنن به یه بغض قدیمی و میگن؛ «خیلی ممنون، که یه روز با تمام وجود دوستم داشتی»
#پویا_جمشیدی
@asheghanehaye_fatima
تا پرده را پس میزند انگشت بیخوابی
رد میشوند از آسمان شش هفت مرغابی
یاد تو میافتم که میگفتی چهل سال است
شبها کنار یک درخت کاج میخوابی
-" شبها هوا زیر درخت کاج سنگین است!
من رختخوابم را همینجا توی مهتابی..."
یاد تو میافتم... ( چقدر این خانه تاریک است!)
یاد تو میافتم... تو و آواز "سیما بیـــ
ــنا" و صدای قلقل و قلیان و عطر چای!...
شب های تابستان وآن... آن فرش عنّابی!...
بعد از تو دنیا جای امنی نیست، می بینی؟
افتاده از سقف جهان یک کاشی آبی!
#پانته_آ_صفایی
تا پرده را پس میزند انگشت بیخوابی
رد میشوند از آسمان شش هفت مرغابی
یاد تو میافتم که میگفتی چهل سال است
شبها کنار یک درخت کاج میخوابی
-" شبها هوا زیر درخت کاج سنگین است!
من رختخوابم را همینجا توی مهتابی..."
یاد تو میافتم... ( چقدر این خانه تاریک است!)
یاد تو میافتم... تو و آواز "سیما بیـــ
ــنا" و صدای قلقل و قلیان و عطر چای!...
شب های تابستان وآن... آن فرش عنّابی!...
بعد از تو دنیا جای امنی نیست، می بینی؟
افتاده از سقف جهان یک کاشی آبی!
#پانته_آ_صفایی