Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تو را بخاطر "دوست داشتن" دوست میدارم
ببینید لطفا عالیه🙏☺️❤️
#پل_الوار
#شاملو
#شهاب_حسینی
@asheghanehaye_fatima
ببینید لطفا عالیه🙏☺️❤️
#پل_الوار
#شاملو
#شهاب_حسینی
@asheghanehaye_fatima
Forwarded from دستیار
Paria
darush
@asheghanehaye_fatima
"آدمها"
همه می پندارند که "زنده اند"
برای آنها تنها
"نشانهی حیات"
بخار گرم
"نفسهايشان" است!
کسی از کسی نمی پرسد:
آهای "فلانی"
از خانهی دلت چه خبر؟
گرم است؟
چراغش نوری دارد هنوز!؟
#شاملو
"آدمها"
همه می پندارند که "زنده اند"
برای آنها تنها
"نشانهی حیات"
بخار گرم
"نفسهايشان" است!
کسی از کسی نمی پرسد:
آهای "فلانی"
از خانهی دلت چه خبر؟
گرم است؟
چراغش نوری دارد هنوز!؟
#شاملو
در فراسوهای عشق٬
تو را دوست میدارم
در فراسوهای پرده و رنگ.
در فراسوهای پیکرهایمان
با من وعده ی دیداری بده...
#شاملو
@asheghanehaye_fatima
تو را دوست میدارم
در فراسوهای پرده و رنگ.
در فراسوهای پیکرهایمان
با من وعده ی دیداری بده...
#شاملو
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
آیدای کوچولوی من!
آنقدر دوستت دارم که گاهی از وحشت به لرزه می افتم!
زندگی من دیگر چیزی به جز تو نیست. خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم. چهرهات تمام زندگی مرا در آینهی واقعیت منعکس میکند و این واقعیت آن قدر عظیم است که به افسانه می ماند!
تو را دوست دارم؛ و این دوست داشتن، حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته میکند.
همهی شادیهایم در یک لبخند تو خلاصه میشود؛ و کافی است که تو قیافه ناشادی بگیری تا من همهی شادیها و خوشبختیهای دنیا را در خطوط درهم فشردهی آن، -چهرهای که خدا میداند چقدر دوستش میدارم- گم کنم!
#شاملو❣
آیدای کوچولوی من!
آنقدر دوستت دارم که گاهی از وحشت به لرزه می افتم!
زندگی من دیگر چیزی به جز تو نیست. خود من هم دیگر چیزی به جز خود تو نیستم. چهرهات تمام زندگی مرا در آینهی واقعیت منعکس میکند و این واقعیت آن قدر عظیم است که به افسانه می ماند!
تو را دوست دارم؛ و این دوست داشتن، حقیقتی است که مرا به زندگی دلبسته میکند.
همهی شادیهایم در یک لبخند تو خلاصه میشود؛ و کافی است که تو قیافه ناشادی بگیری تا من همهی شادیها و خوشبختیهای دنیا را در خطوط درهم فشردهی آن، -چهرهای که خدا میداند چقدر دوستش میدارم- گم کنم!
#شاملو❣
@asheghanehaye_fatima
حوصله ات که سر می رود
با دلم
با دوست داشتنم بازی نکن
من ...
در بی حوصلگی هایم
با تو
زندگی کرده ام ...
#شاملو
حوصله ات که سر می رود
با دلم
با دوست داشتنم بازی نکن
من ...
در بی حوصلگی هایم
با تو
زندگی کرده ام ...
#شاملو
Forwarded from پیوند نگار
.
🎼برگردان آهنگ: "محبوب زیبا" | Cielito lindo
🎙🎧خواننده: #محسن_نامجو
■شعر: #مولانا | #شاملو
☑️ "محبوب زیبا" "Cielito lindo" از ترانههای قدیمی و مشهور مکزیک (بهزبان اسپانیایی) است.
De la Sierra Morena, از کوه سیرامورنا
Cielito lindo, vienen bajando, محبوب زیبای من پایین میآید
Un par de ojitos negros, یک جفت چشم سیاه
Cielito lindo, de contrabando. دارد محبوب زیبا
که نایاب است.
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا ،دلدار
[ای يار من، اي يار من، ای یار بیزنهار من
ای دلبر و دلدار من، ای مونس و غمخوار من
خوش میروی در جان من، خوش میکني درمان من
ای دين و ای ايمان من، ای بحر گوهر دار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا ،دلدار
[ ای شبروان را مشعله، ای بیدلان را سلسله
ای قبله هر قافله، ای قافلهسالار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[ای در زمين ما را قمر، ای نيمه شب ما را سحر
ای در خطر ما را سپر، ای ابر شکر بار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
Ese lunar que tienes, آن علامت زیبایی که تو داری
Cielito lindo, junto a la boca, محبوب زیبا، کنار لبهایت
No se lo des a nadie, آن را به کسی نده
Cielito lindo, que a m? me toca. معشوقه زیبا،
آن متعلق به من است
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[ای شبروان را مشعله، ای بیدلان را سلسله
ای قبله هر قافله، ای قافلهسالار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[مرا
تو بیسببی نيستی
بهراستی صلت کدام قصيدهای
ای غزل
ستاره باران جواب کدام سلامی
به آفتاب
از دريچه تاريک
کلام از نگاه تو شکل میبندد
خوشا نظر بازیا که تو آغاز میکنی...]
@asheghanehaye_fatima
🎼برگردان آهنگ: "محبوب زیبا" | Cielito lindo
🎙🎧خواننده: #محسن_نامجو
■شعر: #مولانا | #شاملو
☑️ "محبوب زیبا" "Cielito lindo" از ترانههای قدیمی و مشهور مکزیک (بهزبان اسپانیایی) است.
De la Sierra Morena, از کوه سیرامورنا
Cielito lindo, vienen bajando, محبوب زیبای من پایین میآید
Un par de ojitos negros, یک جفت چشم سیاه
Cielito lindo, de contrabando. دارد محبوب زیبا
که نایاب است.
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا ،دلدار
[ای يار من، اي يار من، ای یار بیزنهار من
ای دلبر و دلدار من، ای مونس و غمخوار من
خوش میروی در جان من، خوش میکني درمان من
ای دين و ای ايمان من، ای بحر گوهر دار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا ،دلدار
[ ای شبروان را مشعله، ای بیدلان را سلسله
ای قبله هر قافله، ای قافلهسالار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[ای در زمين ما را قمر، ای نيمه شب ما را سحر
ای در خطر ما را سپر، ای ابر شکر بار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
Ese lunar que tienes, آن علامت زیبایی که تو داری
Cielito lindo, junto a la boca, محبوب زیبا، کنار لبهایت
No se lo des a nadie, آن را به کسی نده
Cielito lindo, que a m? me toca. معشوقه زیبا،
آن متعلق به من است
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[ای شبروان را مشعله، ای بیدلان را سلسله
ای قبله هر قافله، ای قافلهسالار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[مرا
تو بیسببی نيستی
بهراستی صلت کدام قصيدهای
ای غزل
ستاره باران جواب کدام سلامی
به آفتاب
از دريچه تاريک
کلام از نگاه تو شکل میبندد
خوشا نظر بازیا که تو آغاز میکنی...]
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
دستت را به من بده ،حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده . . . ،
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه ی لب ها سخن گفته ام
و دست هایت با دستان من آشناست.
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان، و در گورستان تاریک
با تو خوانده ام .
#شاملو
دستت را به من بده ،حرفت را به من بگو
قلبت را به من بده . . . ،
من ریشه های تو را دریافته ام
با لبانت برای همه ی لب ها سخن گفته ام
و دست هایت با دستان من آشناست.
در خلوت روشن با تو گریسته ام
برای خاطر زندگان، و در گورستان تاریک
با تو خوانده ام .
#شاملو
🎼●آهنگ اسپانیایی-فارسی: «محبوب زیبا» | Cielito lindo |
🎙●خواننده: #محسن_نامجو
■شعر: #مولانا | #شاملو
De la Sierra Morena, از کوه سیرامورنا
Cielito lindo, vienen bajando, محبوب زیبای من پایین میآید
Un par de ojitos negros, یک جفت چشم سیاه
Cielito lindo, de contrabando. دارد محبوب زیبا
که نایاب است.
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا ،دلدار
[ای يار من، اي يار من، ای یار بیزنهار من
ای دلبر و دلدار من، ای مونس و غمخوار من
خوش میروی در جان من، خوش میکني درمان من
ای دين و ای ايمان من، ای بحر گوهر دار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا ،دلدار
[ ای شبروان را مشعله، ای بیدلان را سلسله
ای قبله هر قافله، ای قافلهسالار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[ای در زمين ما را قمر، ای نيمه شب ما را سحر
ای در خطر ما را سپر، ای ابر شکر بار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
Ese lunar que tienes, آن علامت زیبایی که تو داری
Cielito lindo, junto a la boca, محبوب زیبا، کنار لبهایت
No se lo des a nadie, آن را به کسی نده
Cielito lindo, que a m? me toca. معشوقه زیبا،
آن متعلق به من است
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[ای شبروان را مشعله، ای بیدلان را سلسله
ای قبله هر قافله، ای قافلهسالار من]
Ay, ay, ay, ay, آی آی آی آی
Canta y no llores, آواز بخوان و گریه نکن
Porque cantando se alegran, زیرا آواز خواندن شادت میکند
Cielito lindo, los corazones. محبوب زیبا، دلدار
[مرا
تو بیسببی نيستی
بهراستی صلت کدام قصيدهای
ای غزل
ستاره باران جواب کدام سلامی
به آفتاب
از دريچه تاريک
کلام از نگاه تو شکل میبندد
خوشا نظر بازیا که تو آغاز میکنی...]
🔺آهنگ محبوب زیبا از ترانههای قدیمی و مشهور مکزیک (بهزبان اسپانیایی) است.
@asheghanehaye_fatima
Telegram
attach 📎
....
برای خلق چشمانت
یک خدا کم است
هر چشمت را خدایی باید
کفرش هم بماند
به پای من...
#شاملو
21 آذر ماه
زاد روز شاعر، نویسنده و مترجم بزرگ ایران
استاد #احمد_شاملو
متخلص الف. بامداد
یاد و نامش جاودان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
برای خلق چشمانت
یک خدا کم است
هر چشمت را خدایی باید
کفرش هم بماند
به پای من...
#شاملو
21 آذر ماه
زاد روز شاعر، نویسنده و مترجم بزرگ ایران
استاد #احمد_شاملو
متخلص الف. بامداد
یاد و نامش جاودان
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نخست،
دیر زمانی در او نِگریستم،
چندان که چون نظر از وی باز گرفتم،
در پیرامونِ من همه چیزی به هیأتِ او در آمده بود...
آنگاه دانستم که
مرا دیگر از او گریز نیست...
#شاملو
@asheghanehaye_fatima
دیر زمانی در او نِگریستم،
چندان که چون نظر از وی باز گرفتم،
در پیرامونِ من همه چیزی به هیأتِ او در آمده بود...
آنگاه دانستم که
مرا دیگر از او گریز نیست...
#شاملو
@asheghanehaye_fatima
مدتی بود در #کافهی یک دانشگاه کار میکردم ...
و شب را هم همانجا میخوابیدم!
#دختر های زیادی میآمدند و میرفتند...
اما انقدر درگیر فکرم بودم که فرصت نمیکردم ببینمشان.
اما این یکی فرق داشت!
وقتی بدون اینکه #منو را نگاه کند ،
سفارش #لاته_آیریش_کرم داد،
یعنی فرق داشت!
همان همیشگی ِ من را میخواست ...
همیشگی ام به وقت #تنهایی!
تا سرم را بالا بیاورم ،
رفت و کنار پنجره نشست ...
و #کتاب کوچکی از کیفش در آورد و مشغول خواندن شد.
#موهای تاب خوردهاش را از فرق باز کرده بود ،
و اصلا هم #مقنعه اش را نگذاشته بود پشت گوش!
#ساده بود...
ساده شبیه زن هایی که در داستانهای #محمود_دولت آبادی دل میبرند!
باید #چشمانش را میدیدم ...
اما سرش را بالا نمیآورد.
همه را صدا میکردم قهوهشان را ببرند ،
اما قهوه این یکی را خودم بردم.
داشت #شاملو میخواند.
بدون اینکه سرش را بالا بیاورد تشکر کرد.
اما نه!
باید چشمانش را میدیدم...
گفتم ببخشید خانم؟!
سرش را بالا آورد و منتظر بود چیزی بگویم!
اما چشمان قهوهای روشن و سبزهی صورتش،
همراه با مژههایی که با تاخیر بازو بسته میشدند فرمان سکوت را به گلویم دوخت...
طوری که آب دهانم هم پایین نرفت.
خجالت کشید و سرش را پایین انداخت.
من هم برگشتم ،
و در بین راه پایم به میز خورد و سینی به صندلی،
تا #لو برود ...
چقدر دست و پایم را گم کرده ام.
از فردا یک #تخته_سياه کوچک گذاشتم گوشهای از کافه ،
و #شعرهای_شاملو را مینوشتم!
هميشه می ایستاد و با دقت شعرها را میخواند ...
و به ذوقم لبخند میزد.
چند بار خواستم بگویم،
من را چه به شاملو دختر جان؟!
این ها را مینویسم تا چند لحظه بيشتر بایستی ،
تا بیشتر #ببینمت و دل از دلم برود!
شعرهای شاملو به منوی کافه هم کشید ،
و کم کم به در و دیوار و روی میز و...
دیگر #کافه بوی شاملو را میداد!
همه مشتری مداری میکردند من هم دخترِ رویایم مداری!!!
داشتم #عاشقش میشدم ...
و یادم رفته بود که ،
باید تا یک ماه دیگر برگردم به #شهرستان ..
و پول هایی که در این مدت جمع کرده ام خرج #عمل_مادرم کنم.
داشتم میشدم که نه،
عاشق شده بودم و یادم رفت اصلا من را چه به این حرف ها؟
یادم رفته بود باید #آرزوهایم را با مشکلات زندگی طاق بزنم!
این یک ماهِ رویایی هم ،
با تمام روزهایی که می آمد و کنار پنجره مینشست و لاته میخورد تمام شد!
و برای همیشه دل بریدم از ؛
#بوسه هایی که اتفاق نیفتاد!
مدتی بعد شنیدم ؛
بعد از رفتنام ،
مثل قبل می آمده و مینشسته کنار پنجره ...
و قهوهاش را بدون اینکه لب بزند رها میکرده و میرفته.
یک ترم بعد هم ،
#دانشگاهش را کلا عوض کرده بود.
📌 #عشق همین است
آدم ها میروند تا بمانند..!
گاهی به #آغوش یار
و گاهی از آغوش یار...
چیزهایی هست که نمیدانی
#علی_سلطانی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
و شب را هم همانجا میخوابیدم!
#دختر های زیادی میآمدند و میرفتند...
اما انقدر درگیر فکرم بودم که فرصت نمیکردم ببینمشان.
اما این یکی فرق داشت!
وقتی بدون اینکه #منو را نگاه کند ،
سفارش #لاته_آیریش_کرم داد،
یعنی فرق داشت!
همان همیشگی ِ من را میخواست ...
همیشگی ام به وقت #تنهایی!
تا سرم را بالا بیاورم ،
رفت و کنار پنجره نشست ...
و #کتاب کوچکی از کیفش در آورد و مشغول خواندن شد.
#موهای تاب خوردهاش را از فرق باز کرده بود ،
و اصلا هم #مقنعه اش را نگذاشته بود پشت گوش!
#ساده بود...
ساده شبیه زن هایی که در داستانهای #محمود_دولت آبادی دل میبرند!
باید #چشمانش را میدیدم ...
اما سرش را بالا نمیآورد.
همه را صدا میکردم قهوهشان را ببرند ،
اما قهوه این یکی را خودم بردم.
داشت #شاملو میخواند.
بدون اینکه سرش را بالا بیاورد تشکر کرد.
اما نه!
باید چشمانش را میدیدم...
گفتم ببخشید خانم؟!
سرش را بالا آورد و منتظر بود چیزی بگویم!
اما چشمان قهوهای روشن و سبزهی صورتش،
همراه با مژههایی که با تاخیر بازو بسته میشدند فرمان سکوت را به گلویم دوخت...
طوری که آب دهانم هم پایین نرفت.
خجالت کشید و سرش را پایین انداخت.
من هم برگشتم ،
و در بین راه پایم به میز خورد و سینی به صندلی،
تا #لو برود ...
چقدر دست و پایم را گم کرده ام.
از فردا یک #تخته_سياه کوچک گذاشتم گوشهای از کافه ،
و #شعرهای_شاملو را مینوشتم!
هميشه می ایستاد و با دقت شعرها را میخواند ...
و به ذوقم لبخند میزد.
چند بار خواستم بگویم،
من را چه به شاملو دختر جان؟!
این ها را مینویسم تا چند لحظه بيشتر بایستی ،
تا بیشتر #ببینمت و دل از دلم برود!
شعرهای شاملو به منوی کافه هم کشید ،
و کم کم به در و دیوار و روی میز و...
دیگر #کافه بوی شاملو را میداد!
همه مشتری مداری میکردند من هم دخترِ رویایم مداری!!!
داشتم #عاشقش میشدم ...
و یادم رفته بود که ،
باید تا یک ماه دیگر برگردم به #شهرستان ..
و پول هایی که در این مدت جمع کرده ام خرج #عمل_مادرم کنم.
داشتم میشدم که نه،
عاشق شده بودم و یادم رفت اصلا من را چه به این حرف ها؟
یادم رفته بود باید #آرزوهایم را با مشکلات زندگی طاق بزنم!
این یک ماهِ رویایی هم ،
با تمام روزهایی که می آمد و کنار پنجره مینشست و لاته میخورد تمام شد!
و برای همیشه دل بریدم از ؛
#بوسه هایی که اتفاق نیفتاد!
مدتی بعد شنیدم ؛
بعد از رفتنام ،
مثل قبل می آمده و مینشسته کنار پنجره ...
و قهوهاش را بدون اینکه لب بزند رها میکرده و میرفته.
یک ترم بعد هم ،
#دانشگاهش را کلا عوض کرده بود.
📌 #عشق همین است
آدم ها میروند تا بمانند..!
گاهی به #آغوش یار
و گاهی از آغوش یار...
چیزهایی هست که نمیدانی
#علی_سلطانی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#شاملو میگه :
من عاشقانه دوستش میداشتم
و او عاقلانه طردم کرد...
منطقِ او
حتی از حماقتِ من احمقانهتر بود...
اون میگه:....
#دیالوگ
@asheghanehaye_fatima
من عاشقانه دوستش میداشتم
و او عاقلانه طردم کرد...
منطقِ او
حتی از حماقتِ من احمقانهتر بود...
اون میگه:....
#دیالوگ
@asheghanehaye_fatima
نیازمندم به خوشحالی های زودگذر!
مثل اون جایی که #شاملو میگه: « الان من روى تختمم؛ باد ملایمی میاد؛ نور آفتاب روی صورت تو افتاده و من خوشحالم!
حتی اگه بدونم در ازای این لحظه قراره هزار تا
لحظه وحشتناک ديگه داشته باشم، چیزی که ازش مطمئنم اینه که الان در این لحظه، کنار تو خوشحالم. »
@asheghanehaye_fatima
مثل اون جایی که #شاملو میگه: « الان من روى تختمم؛ باد ملایمی میاد؛ نور آفتاب روی صورت تو افتاده و من خوشحالم!
حتی اگه بدونم در ازای این لحظه قراره هزار تا
لحظه وحشتناک ديگه داشته باشم، چیزی که ازش مطمئنم اینه که الان در این لحظه، کنار تو خوشحالم. »
@asheghanehaye_fatima