عاشقانه های فاطیما
807 subscribers
21.2K photos
6.48K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima


من همچون زنبوری
که شهدش را 
به گل‌هایش مدیون است
کلماتم را
به تو مدیونم
زیرا که من
عاشق توام

عزیزم!
پیش از جهنم 
پیش از بهشت
حتی پیش از آن‌که
جسمِ لرزانم
در میانِ خاک نهاده شود
عاشق توام

عشق من!
چه سخت است گام برداشتن 
در روزهای تشنگی
به سمتِ هزار دهانِ دلجوی تو...

آلدا مرینی | شاعر ایتالیایی
برگردان: اعظم کمالی

#آلدا_مرینی
#اعظم_کمالی
اگر به‌جای این قلب شکسته‌ی رنج‌‌دیده
ظرافت دختربچه‌ای را داشتم
و پاکی آب را به اندازه‌ی پاکی درون‌ام
که از ایثارهای افسانه‌‌گونه‌ی پیشین به‌جای مانده می‌دانستم
خاطرات بی‌‌معنای گذشته را
از تن بیرون می‌آوردم
و خودم را در تو غرق می‌کردم
در تویی که مرد من شده‌ای
من پربارترین قصه‌های سرزمین‌ام را
که هرگز به‌ثمر نمی‌نشینند
به تو مدیون‌ام
من
هم‌چو زنبوری که شهدش را
به گل‌ها مدیون است
کلمات‌ام را به تو مدیون‌ام
زیرا که عاشق توأم
عزیزم
پیش از جهنم
پیش از بهشت
حتا پیش از آن که
در میان جسم خاکی‌ ترسان‌ام نهاده شوم
عاشق توأم
عشق من
چه سخت است به سمت تو آمدن
با ارابه‌ی تن
در روزهای تشنه‌گی
به سمت دهان هزار دل‌جوی تو آمدن‌.



#آلدا_مرینی | Alda Merini | ایتالیا، ۲۰۰۹--۱۹۳۱ |

برگردان: #اعظم_کمالی

@asheghanehaue_fatima
‍ ‍
■وحشت‌ناک ‌دوست‌ات دارم

وحشت‌ناک دوست‌ات دارم
اگر هر بار که به تو فکر می‌کنم
گلی شکفته می‌شد
تمام بیابان‌ها آکنده می‌شدند از گل.
می‌توانم نفس کشیدن را از یاد ببرم
اما اندیشیدن به تو را
هرگز.
عشق‌های بزرگ را نه می‌توان دید و نه می‌توان لمس کرد
که تنها با قلب حس می‌شوند.
عشق چیزی برای بخشیدن ندارد الا خودش
عشق چیزی نمی‌پذیرد الا از خودش
عشق نه فرمانده است و نه فرمان‌بر
عشق برای عشق کافی‌ست
هر آن‌جا که عشق رفت برو.

■Ti amo terribilmente

Ti amo terribilmente,
se sbocciasse un fiore ogni volta che ti penso,
ogni deserto ne sarebbe pieno…
Potrei dimenticarmi di respirare ma non di pensare a te.
Il grande amore non si può vedere né toccare, si può sentire solo con il cuore.
L'amore non dà nulla se non sé stesso,
non coglie nulla se non da sé stesso
L'amore non possiede né è posseduto: l'amore basta all'amore.
Segui l'amore

#جبران_خلیل_جبران | Gibran Khalil Gibran | لبنان-آمریکا، ۱۹۳۱ - ۱۸۸۳ |

برگردان: #اعظم_کمالی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



🎼●آهنگ ایتالیایی: «زن‌ها عاشق می‌شوند»
"Le Donne Ama
no"

🎙●خواننده: #پپینو_دی_کاپری
#Peppino_Di_Capri

□●برگردان: #اعظم_کمالی

Non le cambierai
sono l'amore
fragili ma poi
più forti di noi
non le cambierai
sono la luce
sono la poesia
quella che ogni notte
scriverai per lei
نمی‌توانی تغییرشان دهی
آن‌ها عشق‌اند
شکننده‌ اما بسیار قوی‌تر از ما هستند
نمی‌توانی تغییرشان دهی
زن‌ها نورند
شعرند
همان شعری که هر شب
برایش (برای یک زن) می‌نویسی

le donne amano
con tutta l'anima
ad occhi chiusi stanno lì a sognare
quando promettono sai non tradiscono mai
زن‌ها با تمام وجود
عاشق می‌شوند
و با چشم‌های بسته رؤیا می‌بینند
و هنگامی که قولی می‌دهند (عهدی می‌بندند) می‌دانی هرگز خیانت نمی‌کنند

le donne amano
e ti perdonano
bambine sempre complicate
che si nascondono dietro un semplice no
زن‌ها عاشق می‌شوند
و تو را می‌بخشند
دختر بچه‌هایی هماره پیچیده‌
که خود را پشت یک «نه» ساده پنهان می‌کنند

le donne sono il bacio di una sera
il profumo della primavera
che tu cercherai a Capri con lei
زن‌ها بوسه‌ی شب‌اند
عطر بهارند
که تو با او در جزیره‌ی کاپری به دنبال آن عطر و بوسه‌ای.

le donne vivono su di una nuvola nel loro mondo fatto d'illusioni
e quando sono nei guai non lo ammettono mai
زن‌ها به روی ابری از دنیای خیالی خودشان زندگی می‌کنند
و وقتی در دردسری بیفتند هرگز آن را نمی‌پذیرند
le donne amano
e quando amano
lo fanno senza pudore
perché è amore
زن‌ها عاشق می‌شوند
و هنگامی که عاشق می‌شوند
بی‌هیچ شرم و خجالتی عاشقی می‌کنند
چرا که عشق است
le donne amano
senza una logica
quel universo non lo puoi capire
ma poi sorridono
il cuore ha già detto di sì
زن‌ها عاشق می‌شوند
بی‌هیچ منطقی
دنیای‌شان را نمی‌توانی درک کنی
اما هنگامی که لبخند می‌زنند
یعنی قلب‌شان گفته آری

le donne fingono ma se ti vogliono nessuno al mondo le può fermare
per amore sai non lo nascondono mai
زن‌ها خیالاتی‌اند
اما اگر تو را بخواهند کسی در دنیا نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد
می‌دانی، به خاطر عشق هرگز چیزی را پنهان نمی‌کنند

le donne sono il bacio di una sera
una musica leggera che tu ballerai soltanto con lei!
زنعها بوسه‌ی شب‌اند
موسیقی ملایمی که تو تنها با آن می‌رقصی

Le donne amano
e se ti vogliono nessuno al mondo le può fermare
perché in amore no, non si arrendono mai
زن‌ها عاشق می‌شوند
و اگر تو را بخواهند، کسی در دنیا نمی‌تواند جلوی آن‌ها را بگیرد
چراکه در عشق هرگز، هرگز تسلیم نمی‌شوند

le donne sono il bacio di una sera
le pazzie che rifaresti ancora
soltanto per lei
soltanto con lei
le donne amano...
زنها بوسه‌ی شب‌اند
دیوانگی‌هایی که هنوز بخاطر او دوباره انجام‌شان می‌دهی
زن‌ها عاشق می‌شوند

#موسیقی_ایتالیا
Forwarded from اتچ بات
هنوز از فکر کردن به تو دست برنداشتم
بارها خواستم بهت بگم.
‌خواستم برات بنویسم که دل‌ام می‌خواد که برگردم
که دل‌تنگت‌ام
که بهت فکر می‌کنم
اما دنبالت نمی‌گردم.
حتا برات ننوشتم سلام
نمی‌دونم حالت چطوره
اما دل‌ام می‌خواد بدونم چطوری.
برنامه‌ای داری؟
امروز خندیدی؟
چه خوابی دیدی؟
بیرون رفتی؟
کجا رفتی؟
فکر و خیالی داشتی؟
چیزی خوردی؟
دوست دارم به دنبالت بیام و پیدات کنم
اما حس‌وحالش رو توانش رو ندارم‌
توام نداری.
و حالا جفت‌مون بیهوده منتظریم.
به هم فکر می‌کنیم .
من رو به یادت بمونه.
و یادت بمونه که به تو فکر می‌کنم
تو نمی‌دونی من اما هر روز تو رو زندگی می‌کنم
(نفس می‌کشم)
که از تو بنویسم
و یادت بمونه که دنبال چیزی بودن و فکر کردن دوتا چیز متفاوتن
و من به تو فکر می‌کنم
اما دنبالت نمی‌گردم

Non ho smesso di pensarti,
vorrei tanto dirtelo.
Vorrei scriverti che mi piacerebbe tornare,
che mi manchi
e che ti penso.
Ma non ti cerco.
Non ti scrivo neppure ciao.
Non so come stai.
E mi manca saperlo.
Hai progetti?
Hai sorriso oggi?
Cos’hai sognato?؟
Esci?
Dove vai?
Hai dei sogni?
Hai mangiato?
Mi piacerebbe riuscire a cercarti.
Ma non ne ho la forza.
E neanche tu ne hai.
Ed allora restiamo ad aspettarci invano.
E pensiamoci
E ricordami
E ricordati che ti penso,
che non lo sai ma ti vivo ogni giorno,
che scrivo di te.
E ricordati che cercare e pensare son due cose diverse.
Ed io ti penso
ma non ti cerco.

#چارلز_بوکوفسکی | Charles Bukowski |

برگردان: #اعظم_کمالی

🔺برگردان این شعر از روی ترجمه‌ی ایتالیایی انجام شده است

🗓●امروز شانزدهم اوت زادروز «هاینریش چارلز بوکوفسکی» (زاده‌ی ۱۶ اوت ۱۹۲۰ آلمان- درگذشته‌ی ۹ مارس ۱۹۹۴ آمریکا) شاعر و داستان‌نویس آمریکایی‌-آلمانی است.

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



اگر برخی از کلمات بی‌ارزش من
خوش‌آیند تو باشند
و تو
این را فقط با نگاه‌ات به من بگویی
گل از گل‌ام می‌شکفد و
خنده‌ای از سر شوق می‌کنم
اما در خود می‌لرزم
چونان مادری که
رنگ می‌بازد
اگر رهگذری به او بگوید
فرزندت چه زیباست.



#آنتونیا_پوتزی | Antonia Pozzi | ایتالیا، ۱۹۱۲-۱۹۳۸ |

برگردان: #اعظم_کمالی

@asheghanehaye_fatima

■من زن‌ام

کسی نم
ی‌تواند حدس بزند
وقتی سکوت پیشه کرده‌ام‌
چه می‌گویم.
که را می‌بینم
وقتی چشم‌هایم را می‌بندم
چگونه در تنگنا به سر می‌برم وقتی در تنگنایم
و چه را می‌جویم وقتی دست‌هایم را دراز می‌کنم.
هیچ‌کس، هیچ‌کس نمی‌داند
چه وقت گرسنه‌ام چه وقت سفر می‌کنم
چه وقت قدم برمی‌دارم و چه وقت گم می‌شوم
کسی نمی‌داند رفتن برای من بازگشتن است
و بازگشتن، پاپس‌کشیدن است
کسی نمی‌داند که ناتوانی‌ام نقاب ا‌ست
توانایی‌ام نقاب‌ است
و آن‌چه در راه است طوفان است.
دیگران بر این باورند که همه‌چیز را می‌دانند
می‌گذارم خیال کنند که می‌دانند و
خلق می‌کنم.

برایم قفسی ساخته‌اند
تا آزادی‌ پیش‌کشی از جانب آن‌ها باشد
تا قدردانی کنم، تمکین کنم،
من اما آزاد بوده‌ام‌،
پیش از آن‌ها، پس از آن‌ها،
با آن‌ها، بی‌آن‌ها
من در شکست و در پیروزی
آزادم.
زندان‌ام اراده‌ام است
و کلید زندان‌ام زبان آن‌هاست
اما زبان‌شان به دور انگشت‌ آرزوی من پیچیده شده‌ است
و هرگز قادر نخواهند بود آرزوی مرا تحت‌سلطه‌ی خود درآورند.
من زن‌ام.
آن‌ها بر این باورند که آزادی‌ام را مالک و صاحب اختیارند
می‌گذارم چنین فکر کنند
و اتفاق میفتم‌.


@asheghanehaye_fatima

#جمانه_حداد | لبنان، ۱۹۷۰ |

برگردان: #اعظم_کمالی

🔺برگردان این شعر از روی ترجمه‌ی ایتالیایی انجام شده است
تو
دیروز سرتاپا زیبایی بودی
و امروز
یک‌پارچه عشقی



#خورخه_لوئیس_بورخس | Jorge Luis Borges | آرژانتین، ۱۹۸۶-۱۸۹۹ |

برگردان: #اعظم_کمالی


@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




تو چنان بلادی هستی
که کسی تا به‌حال از تو نگفته‌ است
در انتظار کسی‌ و چیزی نیستی
جز واژه‌ای که از درون برخیزد
نسیمی که به تو می‌وزد
چنان نسیمی‌ست که به میوه‌ای میان شاخ‌سار می‌زند
اشیاء بی‌جان و از نفس افتاده راه‌ات را
می‌بندند و
اعضاء و واژه‌های باستانی
به هم‌راه باد دور می‌شوند
تو در فصل تابستان می‌لرزی.



#چزاره_پاوزه | Cesare Pavese | ایتالیا، ۱۹۵۰-۱۹۰۸ |

برگردان: #اعظم_کمالی
@asheghanehaye_fatima


■پاییز

پاییز، آمدن‌اش را پیش از این حس کرده بودیم
در وزش باد آگوست
در باران‌های سیل‌آسا و اشک‌ریزان سپتامبر
لرزی در تن زمین افتاده
و اکنون، برهنه و غمگین
به پیش‌واز آفتاب رنگ‌پریده می‌رود.
در پاییزی با چنین قدم‌هایی کُند
بهترین فصل زندگی‌مان می‌گذرد و رو به افول می‌رود
و به ما بدرودی کش‌دار می‌گوید.




#وینچنتزو_کاردارلی |Vincenzo Cardarelli | ایتالیا، ۱۹۵۹-۱۸۸۷ |

برگردان: #اعظم_کمالی


🎼 ●برگردان آهنگ انگلیسی-ایتالیایی:
«عالی‌ترین» | "Perfect"

🎙●با ص
دای:
#Andrea_Bocelli و #Ed_Sheeran

●●برگردان: #اعظم_کمالی | #پرهام_صادقیه


I found a love for me
Oh darling, just dive right in and follow my lead
Well, I found a girl, beautiful and sweet
Oh, I never knew you were the someone waiting for me
'Cause we were just kids when we fell in love
Not knowing what it was
I will not give you up this time
But darling, just kiss me slow, your heart is all I own
And in your eyes, you're holding mine

برای خودم عشقی پیدا کردم
عزیزم دل به دریا بزن و به دنبال‌ام بیا
چه خوب! دختری را پیدا کردم زیبا و شیرین
هیچ‌وقت نمی‌دانستم که تو همان‌ کسی هستی که چندی منتظر من بود
چرا که ما وقتی عاشق هم شدیم بچه بودیم بدون آن‌که بدانیم چه‌ حسی میان ما بود
حالا اما دیگر تو را از دست نمی‌دهم (تو را به هر دلیلی تسلیم نمی‌کنم)
اما عزیزم! آرام مرا ببوس! قلب تو تنها چیزی‌ست که من دارم
و تو هم در چشم‌هایت قلب مرا نگه‌ داشته‌ای.

Baby, I'm dancing in the dark with you between my arms
Barefoot on the grass, listening to our favourite song
When you said you looked a mess, I whispered underneath my breath
But you heard it, darling, you look perfect tonight.

عزیزم من در تاریکی با تو که در میان آغوش‌امی در حال رقصیدن‌ام
با پاهایی برهنه بر روی چمن،
به ترانه‌ی محبوب‌مان گوش می‌دهیم
و زمانی که تو گفتی خیلی شلخته به نظر می‌رسی
من خیلی آرام توی نفس‌هام زمزمه کردم‌اش
اما عزیزم تو این را شنیدی که تو امشب عالی‌ترینی.

Sei la mia donna
La forza delle onde del mare
Cogli i miei sogni e i miei segreti molto di più
Spero che un giorno, l'amore che ci ha accompagnato
Diventi casa, la mia famiglia, diventi noi
E siamo sempre bambini ma
Nulla è impossibile
Stavolta non ti lascerò
Mi baci piano ed io, torno ad esistere
E nel tuo sguardo crescerò.
تو بانوی من هستی
تو نیروی امواج دریایی
رویاها و اسرار مرا کنار هم می‌‌گذاری!
حتا با نیرویی بیش‌تر
امیدوارم یک روز توسط عشقی که ما را هم‌راهی می‌کند
بانوی خانه‌ام شوی، خانواده‌ام شوی و من‌وتو (ما) شویم
ما همیشه‌ بچه‌ایم
اما هیچ‌چیز غیر ممکن نیست
این‌بار ترک‌ات نمی‌کنم
مرا آرام می‌بوسی و من
به عالم کائنات برمی‌گردم
و در نگاهت رشد می‌کنم.

Ballo con te, nell'oscurità
Stretti forte poi, a piedi nudi noi
Dentro la nostra musica
Ti ho guardato ridere e sussurrando ho detto
Tu stasera, vedi sei perfetta per me.

با تو می‌رقصم، در تاریکی، تنگ در آغوش هم‌ایم،
با پاهایی برهنه
در میان موزیک خودمان دیدم که می‌خندی
و نجواکنان گفتم ببین که تو امشب برای من عالی‌ترینی‌.

Ballo con te, nell'oscurità
Stretti forte poi, a piedi nudi noi
Dentro la nostra musica
Ho creduto sempre in noi
Perchè sei un angelo e io ti ho aspettato
Quanto ti ho aspettato
Perché tu stasera, sei perfetta per me

با تو می‌رقصم، در تاریکی، تنگ در آغوش هم‌ایم
با پاهایی برهنه
ما‌بین موزیک مان همیشه خودمان را باور داشتم
چرا‌ که تو یک فرشته‌ای و من در انتظار ‌تو بودم
چه زمان‌هایی که منتظر تو بودم
چرا که تو امشب برای من عالی‌‌ترینی.




@asheghanehaye_fatima
■دیگر نمی‌دانم کدام بندر بود

دیگر نمی‌دانم کدام بندر بود
که قصد سفر به آن را داشتم.
چرا که عشق مرا دربند اماکنی عجیب و ناپیدا کرده‌ است
عشقی که دشمن هر سرنوشت والایی‌ست.
چون بادی که مخالف کشتی‌رانی‌ست:
همان‌جایی که زمان‌ام را از دست دادم و توان قلب‌ام
را به صفر رساندم.
اماکنی متروک که دیگر به آن‌ها برنخواهم گشت.
چرا که می‌دانم دیگر زمین برای‌ام چیزی نیست مگر پناه‌گاهی ممنوعه و گورستانی از خاطرات.



#وینچنتزو_کاردارلی
برگردان: #اعظم_کمالی



@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنگامی که از خودت می‌پرسی عشق چیست
دو دست آتشین را تصور کن
که در هم گره خورده‌اند
دو نگاه را که در هم ‌گم شده‌اند
دو قلب را که در برابر وسعت یک احساس به لرز افتاده‌اند
و چند‌کلمه را تصور کن
برای جاودانه کردن یک آن.

#آلن_دوآر | Alan Duar | فرانسه |
برگردان: #اعظم_کمالی



@asheghanehaye_fatima
هنگامی که از خودت می‌پرسی:
عشق چیست،
دو دست آتشین را تصور کن
که در هم گره خورده‌اند
دو نگاه را،
که در هم گم شده‌اند
دو قلب را،
که در برابر وسعت یک احساس
به لرز افتاده‌اند
و چند‌ کلمه را تصور کن
برای جاودانه کردن یک "آن"...

آلن دوآر - شاعر فرانسوی
برگردان: اعظم کمالی

#آلن_دوار
#اعظم_کمالی

@asheghanehaye_fatima

🎼●آهنگ ایتالیایی: «یک عشق بزرگ»
"Un Amore Grande"

🎙●خواننده:
#پپینو_گالیاردی
#Peppino_Gagliardi

●●برگردان: #اعظم_کمالی

Un amore grande,
grande come il mondo
Mi portavi la bellezza di un
mattino,
un sorriso nei miei occhi,
un sorriso che oramai non c'è più
یک عشق بزرگ
بزرگ مانند دنیا
زیبایی صبح را برایم می‌آوردی
لب‌خند را به چشم‌هایم می‌آوردی
لب‌خندی که دیگر نشانی از آن نیست
Eri un amore grande,
grande più del mondo
Cancellavi con un attimo di vita
tutto il triste mio passato
come all'alba nasce un
giorno dalla notte
عشق بزرگی بودی
بزرگ‌تر از تمام دنیا
در آنی از زندگی، تمام گذشته‌‌ی غم‌انگیزم را پاک می‌کردی
مانند وقت سحر که به یک‌باره روز از شب متولد می‌شود
Prima c'eri tu,
oggi quante notti passo ad
aspettare,
quanti versi improvviso nel sognare
stringendo un cuscino fra
le braccia e rivedo te
در ابتدا تو بودی
امروز چه شب‌هایی که در انتظار گذراندم
چه شعرهای فی‌البداهه‌ای که در رویاهایم سرودم
در حالی‌که بالشی را میان آغوش‌ام می‌فشردم و تو را از نو می‌دیدم
Che eri un amore grande,
grande più del mondo
Mi portavi la bellezza di un mattino
un sorriso nei miei occhi,
un sorriso che oramai non c'è più
چراکه تو عشق بزرگی بودی
بزرگ‌تر از تمام دنیا
زیبایی صبح را برایم می‌آوردی
لب‌خندی را به چشم‌هایم می‌آوردی
لب‌خندی که دیگر نشانی از آن نیست
Prima c'eri tu,
oggi quante notti passo ad aspettare,
quanti versi improvviso nel sognare
stringendo un cuscino fra le braccia e rivedo te
ابتدا تو بودی
امروز چه شب‌هایی را که در انتظار گذراندم
چه شعرهای فی‌البداهه‌ای که در رویاهایم سرودم
در حالی‌که بالشی را میان آغوش‌ام می‌فشردم و تو را از نو می‌دیدم
Che eri un amore grande,
grande più del mondo
Mi portavi la bellezza di un mattino
un sorriso nei miei occhi,
un sorriso che oramai non c'è più
چراکه عشقی بزرگ بودی
بزرگ‌تر از دنیا
زیبایی صبح را برایم می‌آوردی
لب‌خند را به چشم‌هایم می‌آوردی
لب‌خندی که دیگر نشانی از آن نیست.

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




هیچ‌کسی نمی‌تواند
مرا
آن‌گونه بشناسد که تو شناخته‌ای.

چشم‌های تو
همان‌جا که هردومان
در آن به خواب می‌رویم
به سوسوی انسانی‌ام
تقدیری به‌تر از شب‌های زمین بخشیده‌اند

چشم‌های تو
همان‌جا که من در آن به گشت‌وگذار می‌پردازم
به گونه‌ی جاده‌ها
معنایی متفاوت از گونه‌ی زمینی‌شان بخشیده‌اند

در چشم‌های تو
آن چیزهایی که تنهایی بی‌پایان‌مان را به ما می‌نمایانند
بیش‌تر از آنی نیستند که گمان‌می‌کنند، هستند.

هیچ‌کسی نمی‌تواند
تو را
آن‌گونه بشناسد که من شناخته‌ام.

#پل_الوار
برگردان: #اعظم_کمالی

🔺برگردان این شعر از روی ترجمه‌ی ایتالیایی انجام شده است



@asheghanehaye_fatima
دوستش داشته باش، نه به این دلیل که همسر توست، بل به این‌دلیل که او را پسندیده‌یی.
دوستش داشته باش، حتا اگر گاهی آرزو می‌کنی کاش آدم دیگری بود.
دوستش داشته باش، وقتی که «سردرد» دارد.
وقتی فریاد می‌زند.
وقتی ساکت است و در خفا گریه می‌کند.
دوستش داشته باش، وقتی خسته و بی‌رمق است.
وقتی شاد است و ترانه‌هایی را زمزمه می‌کند که تو دوست نداری.
دوستش داشته باش، وقتی تو را اغوا می‌کند
وقتی دامن سکسی و کفش پاشنه‌بلند می‌پوشد.
وقتی روی مبل با گرمکن و جوراب لم می‌دهد
دوستش داشته باش، وقتی از تو می‌گریزد
دوستش داشته باش و «مامان» خطابش نکن.
چراکه او مادر فرزندان توست نه مادر تو.
دوستش داشته باش، وقتی‌که خوشحال است.
دوستش داشته باش، وقتی‌که مستأصل است و به چین‌و‌چروک‌ها و موهای به‌هم‌ریخته‌اش نگاه کن.
وقتی بحث می‌کنی، دوستش داشته باش
وقتی می‌خوابد، دوستش داشته باش و بی‌آنکه لمسش کنی تماشایش کن.
همیشه دوستش داشته باش.
وقتی در را به هم می‌کوبی و می روی، به خاطر دعواهای بعدی دوستش داشته باش.
هر روز دوستش باش
بی‌قیدوشرط، بی‌چهارچوب، بی‌واهمه.
از ته دل دوستش داشته باش.
عاشقش باش.
از او خواستگاری کن، حتا اگر « عمری‌ست که با هم سر بر یک بالش می‌گذارید»
احساس منحصربه‌فرد بودن، احساس از آن تو بودن را در او زنده کن.
از دوست داشتنش، از حمایت‌اش، از دست‌گیری‌اش در انجام تعهدات و سختی‌های زندگی خجالت نکش.
او را به شام، به سینما، به کنسرت دعوت کن.
بلیت نمایشی را بخر که دوست دارد و او را به تماشای آن ببر.
او را غافل‌گیر کن، او تو را شگفت زده خواهد کرد.
دوستش داشته باش، چرا که تو یک مردی،
نه یک نرینه.



#ناشناس
برگردان از ایتالیایی به فارسی: #اعظم_کمالی

@asheghanehaye_fatima
هنگامی که از خودت می‌پرسی عشق چیست
دو دستِ آتشین را تصور کن
که در هم گره خورده‌اند
دو نگاه را که در هم ‌گم شده‌اند
دو قلب را که در برابرِ وسعت یک احساس به لرز افتاده‌اند
و چند‌ کلمه را تصور کن
برای جاودانه کردن یک آن.

#آلن_دوآر

برگردان: #اعظم_کمالی

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima

در زندگی روزهایی هست
روزهایی پر از باد
روزهایی پر از خشم

روزهایی پر از باران
روزهایی پر از درد

در زندگی روزهایی هست
  مالامال از عشقی که به ما
شهامت قدم گذاردن
در روزهای بعد را می دهد .


#رومانو_بتالیا
🔁 #اعظم_کمالی
هنگامی که تو را می‌بوسم
تنها دهان تو نیست که بر آن بوسه می‌زنم
تنها ناف تو نیست
تنها شکم تو نیست که می‌بوسم‌اش
من حتا
پرسش‌های تو را می‌بوسم
آرزوهای تو را
عکس‌العمل تو را می‌بوسم
شک‌های تو را
شهامت‌ات را
عشق‌ات را به من
و
رهایی‌ات را از من
من به پاهای تو بوسه می‌زنم
که به این‌جا آمده‌اند و دوباره
از این‌جا خواهند رفت
من
تو را می‌بوسم
همین‌گونه که هستی
هم‌آن‌گونه که خواهی‌ بود
فردا و فرداها
هنگامی که حتا
هنگامه‌ی من نیز گذشته است.

#اریش_فرید
ترجمه #اعظم_کمالی
@asheghanehaye_fatima