عاشقانه های فاطیما
816 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
.

ُ‌ با صبح شکوفا می شوی
نفس نفس
در من جان می گیری
و آفتاب را
با چشمانت به خانه ام می آوری
بگذار این صبح
یادگار مهر ُ‌  باشد



#مریم_پورقلی
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
خواب دیدم، بگذریم...
آنقدر می‌گویم که صبح
عطر تند غنچه‌ای
در بسترم پیچیده بود...

#علیرضا_بدیع

@asheghanehaye_fatima
وفاداری یک زن
‏زمانی معلوم می‌شود
‏که مردش هیچ نداشته باشد
‏و وفاداری یک مرد
‏زمانی معلوم می‌شود
‏که همه‌چیز داشته باشد

‏⁧
#موریس_مترلینگ

@asheghanehaye_fatima
در خيالم عطر پرتقالُ
در سينه ام عشق شاليزار
در دستم قلمى
كه جنگلى سبز مى كشد
كه زير هر درخت
سفره اي كوچكُ
يك زنُ
يك مرد مى كشد

#نيكى_فيروزكوهي
📷alireza.d.o
@asheghanehaye_fatima
.

تو کمی
بیشتر از من
به تنم می‌آیی...

#فریبا_مولایی

@asheghanehaye_fatima
پایان هفته تان ناب و دلپذیر

@asheghanehaye_fatima
منتظرت می‌مانم.

... از ته قلبم تمام آنچه دارم و آنچه هستم را به تو بخشیده‌ام. تو قلبم را با خود خواهی داشت تا وقتی که من این جهان غریب را ترک بگویم، جهانی که دارد خسته‌ام می‌کند. تنها امیدم این است که روزی تو بفهمی چقدر دوستت داشته‌ام. "

❄️ #آلبر_کامو
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima
سهراب سپهری در نامه‌اش به احمد‌رضا احمدی نوشته بود، باید شروع کرد به، و رفت به طرفِ. یادآور اینکه گاهی واژه‌ها کم می‌آورند و چاره‌ای نیست جز کنار آمدن با جای خالی آنها. کنار آمدن با نبودشان، کنار آمدن با فقدان کلمه‌ای که وجود دارد. یادآور اینکه گاهی برای آنچه در دل‌مان می‌گذرد، واژه در خوری نداریم. وقت‌هایی که می‌دانیم واژه‌های در دسترس همه جاهایی در گذشته به کار رفته‌اند و اینجا شبیه هیچکدام از آن جاها نیست.  وقت‌هایی که می‌دانیم واژه‌ها دست خورده‌اند و به کار نمی‌آیند.

پس گاهی جواب دوستت دارم و دلم تنگ است، چیزی است مانند “من خیلی خیلی”، بی کلمه‌ای اضافه. که یعنی در دلم چیزی به مقدار زیاد هست که کلمه‌ای برای توصیفش ندارم. تنها حجمش هست که در واژه می‌گنجد، خودش نه.

#امیرعلی_بنی_اسدی

@asheghanehaye_fatima
...

‏جمله عاشقانه و غم‌آلودی از نویسنده ترک جناب
#اوغوز_آتای هست که می‌فرمایند :


" اگر چیزی که جدایمان کرده مرگ نیست،
پس خیلی حیف شده‌ایم."


#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
.

این برگ‌های زرد
به خاطر پاییز نیست
که از شاخه می‌افتند
قرار است تو از این کوچه بگذری

و آن‌ها
پیشی می‌گیرند از یکدیگر
برای فرش کردن مسیرت..

گنجشک‌ها
از روی عادت نمی‌خوانند،
سرودی دسته‌جمعی را تمرین می‌کنند
برای خوش‌آمد گفتن
به تو..

باران برای تو می‌بارد
و رنگین‌کمان
– ایستاده بر پنجه‌ی پاهایش –
سرک کشیده از پسِ کوه
تا رسیدن تو را تماشا کند.

نسیم هم مُدام
می‌رود و بازمی‌گردد
با رؤیای گذر از درز روسری
و دزدیدن عطر موهایت!
زمین و عقربه‌ی ساعت‌ها
برای تو می‌گردند
و من
به دورِ تو!


#یغما_گلرویی
#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
#نزار_قبانی میگه هم می‌ترسم دوستت داشته باشم، اون‌وقت بری و درد بکشم. هم می‌ترسم دوستت نداشته باشم، که فرصت «عاشق تو بودن» از دستم میره و پشیمون می‌شم. حالا تو بگو! «کیف احبک بلا الم، و کیف لااحبک بلا ندم». چطور عاشقت باشم و درد نکشم، و چطور عاشقت نباشم و پشیمون نشم

#شما_فرستادید

@asheghanehaye_fatima
🍃
آخرش‌همہ‌اون راه‌هایی رو ڪه با دلٺ رفتی؛
با عقلٺ برمیگردی!

*"❥شبتون در آرامش❥"*

@asheghanehaye_fatima
«خلاصه ی دنیا»


رنگِ چشمات یه رنگِ ممنوعه س،
رنگِ مُچبند و شالِ شورشیاس
هر نگاهت شروعه یه سفره،
آخه چشمات خلاصه ی دنياس

میرزا کوچیک هنوز نمرده و تو
جنگلِ چشمِ تو کمین کرده
باز داره نقشه می کشه واسه
ساختنِ یه جهانِ بی برده

یه سیاهکل چریک تو چشماته،
وقتی اخماتو می کشی درهم
ابری می شه هوای سیسنگان،
وقتی که گریه می کنی نم نم

رنگِ چشماتو از کی دزدیدی؟
شايد از گربه های ایرانی.
ودکا خوبه با مزه ی چشمات،
اون دو زیتون سبزِ لبنانی

تو شمالِ چشات منو گم کن! 
توی اون جنگلای بکر و عميق!
تو دلِ شالیزارِ مه زده و
پلاژِ پرتِ بی نجات غریق.

تو نگاهت یه کارت پستال از
یه جزیره س تو قلبِ اقیانوس
چشما رو خیره می کنه رنگش،
مثل عشق بازیه دو تا طاووس.

تو نگاهت یه دشت خشخاشه
که داره تو حریق می سوزه
از نگاهت شراب می باره!
می شکنه با یه چشمکت روزه.

چشای جنگلیتو وا کردی،
زندگی قابل تحمل شد
حافظ ام شاعری رو ول کرد و
خطیِ پایتخت – آمل شد

رنگِ چشماتو از کی دزدیدی؟
از کدوم برگ، از کدوم سبزه؟
که با هر گوشه ی نگاهِ تو
قلبِ من توی سینه می لرزه.

تو شمالِ چشات منو گم کن! 
توی اون جنگلای بکر و عميق!
تو دلِ شالیزارِ مه زده و
پلاژِ پرتِ بی نجات غریق. //

#یغما_گلرویی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
تمامِ حس تاریخو
توی برق چشات داری
شبیهِ دخترک‌های
رو قلیون‌های قاجاری.

شکوهِ دوره‌ی “ماد”ی،
غمِ تاراجِ “تیمور”ی
چه قدر نزدیکِ نزدیکی،
چه قدر از دیگرون دوری.

شبیه بوی بارون تو
غروب”تخت جمشید”ی
یه خورشیدی که از مغرب
به این ویرونه تابیدی

مَرِمَّت کن منو از نو!
نذار خالی شم از رویا
نگاهم کن اگه حتا
تمومه این سفر فردا.

هزار آتشکده توی
نگاهت غرقِ آتیشن
یه عالم یشم و مروارید
تو لبخندت یکی می‌شن

مثِ تابیدنِ مهتاب
رو طاقِ “طاقِ بُستان”ی
پر از نقش و نگاری تو
شبیهِ فرشِ ایرانی

می‌شه “جام جمو” حتا
تو دستای تو پیدا کرد
درِ هر معبدو می‌شه
با یه لبخندِ تو وا کرد

مرمت کن منو از نو!
نذار خالی شم از رویا
نگاهم کن اگه حتا
تمومه این سفر فردا.

#یغما_گلرویی
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
صبحگاه
نخستین واژه از‌ آنِ توست
و شامگاه
آخرین واژه نیز برای توست
و میان صبح و شب
هم‌چون پروانه‌ای پرواز می‌کنی
و چونان عطر پراکنده می‌شوی...


#ریاض_الصالح_الحسین
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
از جهانی می‌گویم
که شبانه‌های نازکش با پلک‌های تو
به‌خواب می‌روند
و صبحِ مشتاق از صدای نور
از بندهای لطیف دستان تو بیدار می‌شود
محبوب من!
جهانی را می‌شناسم
که آغاز و انجام خورشیدش
از شکوه اندام تو نشان‌ها دارد
در این جهان زیسته‌ام
خواهم مرد
و دوباره به خورشیدش باز می‌گردم
قلب من دوست‌داشتن تو را تکرار خواهد کرد💜



#محمدصالح‌_هاشمیان
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
گریز .. .
 
از هم گریختیم
و آن نازنین پیاله دلخواه را ،
دریغ ، بر خاک ریختیم .
جان من و تو تشنه پیوند مهر بود
دردا که جان تشنه خود را گداختیم .
بس دردناک بود جدائی میان ما ،
از هم جدا شدیم و بدین درد ساختیم

دیدار ما که آن همه شوق و امید داشت
اینک نگاه کن که سراسر ملال گشت .

و آن عشق نازنین که میان من و تو بود
دردا که چون جوانی ما پایمال گشت .
با آن همه نیاز که من داشتم به تو ،
پرهیز عاشقانه من ناگزیر بود .
من بارها به سوی تو باز آمدم ، ولی
هر بار دیر بود .. .
اینک من و توایم دو تنهای بی نصیب
هر یک جدا گرفته ره سرنوشت خویش
سرگشته در کشاکش طوفان روزگار
گم کرده همچو آدم و حوا
بهشت خویش .

#هوشنگ_ابتهاج



@asheghanehaye_fatima
هرگز از مرگ نترسیدم من
مگر امروز که لرزید دلم
داشتم با کیوان
درد دل می‌کردم
یادم آمد آنگاه
آخرین مانده‌ی آن جمع پریشانم، آه
چه کسی خوابِ تو را خواهد دید
چه کسی از تو سخن خواهد گفت
چشم خندانش برقی زد
سایه‌جان! ما هستیم
ما صدای سخن عشقیم
یادگار دل ما مژده‌‌ی آزادی انسان است.



#هوشنگ_ابتهاج
#شما_فرستادید


@asheghanehaye_fatima