غریب است سرگردانی در مه
آنجا که تنهاست هرسنگ و بوتهای
و هیچ درختی درخت دیگر را نمیبیند
همه تنهایند
پر از دوست بود دنیا برایم
آنوقت که زندگیام نور بود
اینک که مه فرو میافتد
دیگر کسی قابل رویت نیست
راستی که هیچکس عاقل نمیشود
مگر اینکه تاریکی را بشناسد
که خاموش و گریز ناپذیر
از همه جدا میکند او را
غریب است در مه سرگردان شدن
زندگی تنها بودن است
هیچکس چیز دیگری نمیشناسد
همه تنهایند.
#هرمان_هسه
#شاعر_آلمان
ترجمه:
#فرشته_وزیری_نسب
@asheghanehaye_fatima
آنجا که تنهاست هرسنگ و بوتهای
و هیچ درختی درخت دیگر را نمیبیند
همه تنهایند
پر از دوست بود دنیا برایم
آنوقت که زندگیام نور بود
اینک که مه فرو میافتد
دیگر کسی قابل رویت نیست
راستی که هیچکس عاقل نمیشود
مگر اینکه تاریکی را بشناسد
که خاموش و گریز ناپذیر
از همه جدا میکند او را
غریب است در مه سرگردان شدن
زندگی تنها بودن است
هیچکس چیز دیگری نمیشناسد
همه تنهایند.
#هرمان_هسه
#شاعر_آلمان
ترجمه:
#فرشته_وزیری_نسب
@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima
هیچوقت نخواهم فهمید
که الف در موردم چه فکر میکرد
آیا ب سرانجام مرا بخشید
چرا پ وانمود میکرد که همه چیز عادی است
ت چه سهمی در سکوت ت داشت
جیم چه توقعی داشت، اگر اصلا توقعی داشت
چرا چ با اینکه دقیقن میدانست، فراموش کرد
ح چه چیزی را پنهان میکرد
آیا اینکه من حضور داشتم
برای خ و دال و بقیهی الفبا اهمیتی هم داشت؟
#ویسواوا_شیمبورسکا
#شاعر_لهستان
ترجمه:
#فرشته_وزیری_نسب
هیچوقت نخواهم فهمید
که الف در موردم چه فکر میکرد
آیا ب سرانجام مرا بخشید
چرا پ وانمود میکرد که همه چیز عادی است
ت چه سهمی در سکوت ت داشت
جیم چه توقعی داشت، اگر اصلا توقعی داشت
چرا چ با اینکه دقیقن میدانست، فراموش کرد
ح چه چیزی را پنهان میکرد
آیا اینکه من حضور داشتم
برای خ و دال و بقیهی الفبا اهمیتی هم داشت؟
#ویسواوا_شیمبورسکا
#شاعر_لهستان
ترجمه:
#فرشته_وزیری_نسب
می توانم با گردن کج به تو لبخند بزنم
و توهین هایت را با لبهای مشتاق بنوشم
دهانم را با قرمز خوشبویی رنگ کنم
و با سرانگشتان تعلیم دیده بر ابروانت دست بکشم
وقتی که فهرست عشق هایت را برایم ردیف می کنی
می توانم بخندم و با چشمان شگفت زده نگاهت کنم
و تو هم بخندی و نبینی
که قلبم هزار بار می میرد
از آنجا که من نقشم را خوب بلدم باور می کنی
که به سرخوشی بامداد و سبکی برفم
و همه ی آنچه را که بر قلبم سنگینی می کند
هرگز نخواهی دانست...
#دوروتی_پارکر
#شاعر_آمریکا
ترجمه:
#فرشته_وزیری_نسب
@asheghanehaye_fatima
و توهین هایت را با لبهای مشتاق بنوشم
دهانم را با قرمز خوشبویی رنگ کنم
و با سرانگشتان تعلیم دیده بر ابروانت دست بکشم
وقتی که فهرست عشق هایت را برایم ردیف می کنی
می توانم بخندم و با چشمان شگفت زده نگاهت کنم
و تو هم بخندی و نبینی
که قلبم هزار بار می میرد
از آنجا که من نقشم را خوب بلدم باور می کنی
که به سرخوشی بامداد و سبکی برفم
و همه ی آنچه را که بر قلبم سنگینی می کند
هرگز نخواهی دانست...
#دوروتی_پارکر
#شاعر_آمریکا
ترجمه:
#فرشته_وزیری_نسب
@asheghanehaye_fatima
غریب است سرگردانی در مه
آنجا که تنهاست هرسنگ و بوتهای
و هیچ درختی درخت دیگر را نمیبیند
همه تنهایند
پر از دوست بود دنیا برایم
آنوقت که زندگیام نور بود
اینک که مه فرو میافتد
دیگر کسی قابل رویت نیست
راستی که هیچکس عاقل نمیشود
مگر اینکه تاریکی را بشناسد
که خاموش و گریز ناپذیر
از همه جدا میکند او را
غریب است در مه سرگردان شدن
زندگی تنها بودن است
هیچکس چیز دیگری نمیشناسد
همه تنهایند.
#هرمان_هسه
برگردان: #فرشته_وزیری_نسب
@asheghanehaye_fatima
آنجا که تنهاست هرسنگ و بوتهای
و هیچ درختی درخت دیگر را نمیبیند
همه تنهایند
پر از دوست بود دنیا برایم
آنوقت که زندگیام نور بود
اینک که مه فرو میافتد
دیگر کسی قابل رویت نیست
راستی که هیچکس عاقل نمیشود
مگر اینکه تاریکی را بشناسد
که خاموش و گریز ناپذیر
از همه جدا میکند او را
غریب است در مه سرگردان شدن
زندگی تنها بودن است
هیچکس چیز دیگری نمیشناسد
همه تنهایند.
#هرمان_هسه
برگردان: #فرشته_وزیری_نسب
@asheghanehaye_fatima