@asheghanehaye_fatima
عيناك جمرتان وأنا الشتاء
دمعتان وأنا الدمع
الخراف والغزلان والحمام وأنا الذئب..
..
أعليتُ رايتي لتلفحها الرياح، وكدهر تنظر عيناي
إليك
فقد سمعت في عينيك عذابي ينام وسأُحبّك لأنّك
الضباب المهاجر،
وأنا الريح وراء الضباب...
أحبّيني ...
..
..
چشمان ِ تو دو پارهی اخگرند و من زمستان،
دو قطرهی اشکاند و من اشک،
برهها و آهوها و کبوترهایند و من گرگ..
..
پرچم خود را بالا بردم تا بادها آن را بگدازند
و همانند روزگارْ چشمهایم تو را نگاه میکنند
چون شنیدهام که رنج من در چشمهای تو به خواب میرود...
و دوستت خواهم داشت..
زیرا تو آن مه مهاجری
و من
آن باد که در پی مِه...
مرا دوست داشته باش...
#أنسي_الحاج
#شاعر_لبنان
ترجمه:
#اسماء_خواجه_زاده 🌱
عيناك جمرتان وأنا الشتاء
دمعتان وأنا الدمع
الخراف والغزلان والحمام وأنا الذئب..
..
أعليتُ رايتي لتلفحها الرياح، وكدهر تنظر عيناي
إليك
فقد سمعت في عينيك عذابي ينام وسأُحبّك لأنّك
الضباب المهاجر،
وأنا الريح وراء الضباب...
أحبّيني ...
..
..
چشمان ِ تو دو پارهی اخگرند و من زمستان،
دو قطرهی اشکاند و من اشک،
برهها و آهوها و کبوترهایند و من گرگ..
..
پرچم خود را بالا بردم تا بادها آن را بگدازند
و همانند روزگارْ چشمهایم تو را نگاه میکنند
چون شنیدهام که رنج من در چشمهای تو به خواب میرود...
و دوستت خواهم داشت..
زیرا تو آن مه مهاجری
و من
آن باد که در پی مِه...
مرا دوست داشته باش...
#أنسي_الحاج
#شاعر_لبنان
ترجمه:
#اسماء_خواجه_زاده 🌱
@asheghanehaye_fatima
تعال
تعال
نصنع قمراً جديداً يهرع إلينا من النافذة
فنعرّيه من فضة الخجل
ونُلبسه دغشة المساء وسيولة الشبق.
تعال
نعجنه وننضجه
ليصير كعكةً
أو جنوناً
فنأكل ونعطي العصافير ما يجمع شملها.
تعال
نضحك على الغيوم السكرى
ونسرقه من خرومها
لنزيّن الهواء بالطيش
ونضيّع الأفق بالدوار
ثم تقصد هاويتي وتفنى في فناء عينيّ.
تعال
نمِّش صدري برغبات عينيك
تعال
لا نقتل البرد بل ندفِّئه
لا نخنق الطمأنينة بل نطرّيها
تعال
لا نُحدث نوماً ولا ضجراً
بل جنحةً وعذاباً
—-------------------------
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
ترجمه: ستار جلیل زاده.
تعال
تعال
نصنع قمراً جديداً يهرع إلينا من النافذة
فنعرّيه من فضة الخجل
ونُلبسه دغشة المساء وسيولة الشبق.
تعال
نعجنه وننضجه
ليصير كعكةً
أو جنوناً
فنأكل ونعطي العصافير ما يجمع شملها.
تعال
نضحك على الغيوم السكرى
ونسرقه من خرومها
لنزيّن الهواء بالطيش
ونضيّع الأفق بالدوار
ثم تقصد هاويتي وتفنى في فناء عينيّ.
تعال
نمِّش صدري برغبات عينيك
تعال
لا نقتل البرد بل ندفِّئه
لا نخنق الطمأنينة بل نطرّيها
تعال
لا نُحدث نوماً ولا ضجراً
بل جنحةً وعذاباً
—-------------------------
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
ترجمه: ستار جلیل زاده.
@asheghanehaye_fatima
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
@asheghanehaye_fatima
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
@asheghanehaye_fatima
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
بیا
بیا
ماه تازهای بسازیم
تا شتابان از پنجره سوی ما بیاید
از نقرهی شرم عریانش کرده
با تاریکی شب و بخار شهوت آن را بپوشانیم
بیا
خمیرش کرده
از آن کیکی مهیا کنیم
یا مجنونی
سپس آن را خورده
آن چه گنجشکها را گرد هم میآورد، به آنها بدهیم
بیا
بر ابرهای مست بخندیم
سپیدیهایش را دزدیده
فضا را بیهیچ پروایی آذین بندیم
افق را با چرخیدن گم کنیم
سپس راهی گردابم شده
تا در نیستی چشمانم محو شوی
بیا
سینهام را به میل چشمانت زمزمه کنیم
بیا
تا نکشیم سرما را
بلکه گرمش کنیم
خفه نکنیم آرامش را
بلکه با طراوتش کنیم
بیا نخوابیم و دلتنگ نشویم
بلکه گناه کنیم و عذاب کشیم.
#جمانه_حداد
#شاعر لبنان
@asheghanehaye_fatima
كيف دونما يدك، أعيد حياكة روحي؟
چگونه
بدون دست تو، روحم را دوباره ببافم؟
#سوزان_عليوان
#شاعر_لبنان
ترجمه:
#محمد_حمادی
كيف دونما يدك، أعيد حياكة روحي؟
چگونه
بدون دست تو، روحم را دوباره ببافم؟
#سوزان_عليوان
#شاعر_لبنان
ترجمه:
#محمد_حمادی