عاشقانه های فاطیما
820 subscribers
21.2K photos
6.5K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima




مرگ هميشه
خيلي آسان تر از عشق بوده است
حتي ” آراگون” هم مي گفت
بدان که شبيه مرگ است دوست داشتن تو

همان کلماتي که شعله هاي آتش اند
و روزگار شاعران
که هميشه سياه بوده است

و مرگ
که در خيلي از شعرها و عشق ها
شانه بر موهاي مان مي زند

عشق که گاهي اوقات
به سان شهري مرده است
و اين رفتن رو به زوال
همواره عميق تر مي شود

تا به حال
برايت جاي سوال نبوده
چرا شاعران
به استادي ِ عشق مشهورند ؟
زيرا بيشتر از هر کسي
عشق را به دوش کشيده اند

و من که چون آب ِنگران
از بستر خويش ام
پيداست که
براي عشق و مرگ
تقلا مي کنم 

#ايلهان_برک 
#شعر_ترکیه🇹🇷
ترجمه :
#سيامک_تقي_زاده
Forwarded from دستیار
.

وقتی به هم نزدیک می‌شویم
بیش‌تر از هم فاصله می‌گیریم
وقتی با هم هستیم
بیش‌تر تنهاییم
آرام آرام
خانه‌ای در ذهن‌مان شکل می‌گیرد.
او تنهاست
من هم تنهایم
و از دودکش خانه
اندوه بالا می‌رود
دیوارهای گلی نامریی
لخت و عور
به هر طرف که می‌نگریم
به خودمان برمی‌خوریم.

#عزيز_نسین
#شعر_ترکیه 🇹🇷
ترجمه:
#رسول_یونان

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima




با وسواس عجيبي
تو را در من پيش مي برم
حتي در دوست داشتن هاي ديگر
تو در همان جايگاه پيشين ات ايستاده اي

رفتن ات هم مرا تنها نمي گذارد
در تن هاي غريبه حتي
تو را در من با وسواس پيش مي برم
انگار که رد پاي بودن ات را
در تمام اتفاقات
درون عشقي ناشناخته دنبال مي کنم


#مورات_حان_مونگان
#شعر_ترکیه🇹🇷
ترجمه :
#سيامک_تقي_زاده
@asheghanehaye_fatima



به تبعید رفتن
و یا حبس شدن
در چشمان تو..

چشمانی که مرا با درد
سمت عشق می بَرد

چشمانی
که در آنها می توان
آفتاب را نوشید

بگو ، چشمانت کو؟

#احمد_عارف
#شعر_ترکیه🇹🇷
ترجمه: #سیامک_تقی_زاده
🔸زندگی با تو


تو ای محبوبِ من!
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به آسمان نگاه می‌کنم
زیرا که چشم‌های تو را در آبیِ آن می‌بینم

تو ای یکی‌یک‌دانه‌ی من!
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به دریاها می‌نگرم
زیرا که وقتی به افق نگاه می‌کنم
معجزه‌ات را می‌بینم

تو ای یکی‌یک‌دانه‌ی من!
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به پرندگان نگاه می‌کنم
زیرا که آزاد بودن‌ات را در بال‌های‌شان می‌بینم

و تو ای معشوق من!
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
به‌نام تو عصیان می‌کنم
اما نمی‌خواهم که مشتاقِ دیدار تو باشم
که می‌خواهم با تو زندگی کنم
هر بار که مشتاقِ دیدار تو می‌شوم
می‌خواهم به خودت نگاه کنم
و تو را فقط در خودت ببینم.


📝شاعر: #بهچت_نجاتی_گیل (ترکیه)

🔺Behçet Necatigil (1916 - 1979)

🔘برگردان: #ابوالفضل_پاشا


📚منبع: از کتابِ "جمهوری فدرال ابر"( آفاق شعر نو ترکیه)، ترجمه، بازسرایی و پژوهش ابوالفضل پاشا، نشر سولار ۱۳۹۶

#شعر_ترکیه
@asheghanehaye_fatima

" جدایی"


جدایی همچون میله ای آهنین در هوا معلق است
به صورتم می کوبد، می کوبد
گیج شدم



می دوم، جدایی دنبالم میکند
خلاصی ار آن ممکن نیست
تاب از زانوانم رفت، می افتم.



جدایی زمان نیست، جاده نیست
جدایی پلی ست در میان ما
باریک تر از مو و برنده تر از شمشیر

**

باریک تر از مو و برنده تر از شمشیر
جدایی پلی ست در میان ما
حتی زمانی که با تو
زانو به زانو نشسته ایم.



#ناظم_حکمت
#شعر_ترکیه
برگردان #رضا_سیدحسینی و #جلال_خسروشاهی
از مجموعه ی «آخرین شعر ها»