This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
من زندهام
چرا که با من حرف زدهاند
و مرا
دوست داشتهاند ..
عشق، معجزهایست از یک روزِ
شنیده شده در اعماقِ سکوتِ ما ..
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
من زندهام
چرا که با من حرف زدهاند
و مرا
دوست داشتهاند ..
عشق، معجزهایست از یک روزِ
شنیده شده در اعماقِ سکوتِ ما ..
#کریستین_بوبن
@asheghanehaye_fatima
مرگ، شبی خنک است
زندگی، روزی سخت.
تاریک میشود، چرتم میگیرد
روز خستهام کرده است.
قد میکشد درختی فراز بسترم
بر آن، بلبل جوان آواز میخواند؛
از عشقِ ناب.
میشنومش، حتی در رویا.
#هاینریش_هاینه
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
زندگی، روزی سخت.
تاریک میشود، چرتم میگیرد
روز خستهام کرده است.
قد میکشد درختی فراز بسترم
بر آن، بلبل جوان آواز میخواند؛
از عشقِ ناب.
میشنومش، حتی در رویا.
#هاینریش_هاینه
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
میخواهمت
نمیدانم که بودم،
که خواهم بود و چه میشوم..
اما میخواهمت تا نهایت ویرانی.
#نزار_قبانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
نمیدانم که بودم،
که خواهم بود و چه میشوم..
اما میخواهمت تا نهایت ویرانی.
#نزار_قبانی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
وقتی تو نیستی
من فکر می کنم تو
آنقدر مهربانی
که توپ های کوچک بازی
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشه های فنجان ها ، حتی
از دوری تو رنج می برند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت و
آیینه و
هوا
به تو معتادند
و انعکاس لهجه شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی هایم
می پیچد
ای راز سر به مهر ملاحت !
رمز شگفت اشراق!
ای دوست!
آیا کجاوه تو
از کدام دروازه می آید
تا من تمام شب را
رو سوی آن نماز بگزارم
کی ؟
در کدام لحظه ی نایاب ؟
تا من دریچه های چشمم را
در انتظار
باز بگذارم
وقتی تو باز می گردی
کوچکترین ستـاره چشمم خورشیـد است
استاد #حسین_منزوی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
من فکر می کنم تو
آنقدر مهربانی
که توپ های کوچک بازی
تصویرهای صامت دیوار
و اجتماع شیشه های فنجان ها ، حتی
از دوری تو رنج می برند
و من چگونه بی تو نگیرد دلم ؟
اینجا که ساعت و
آیینه و
هوا
به تو معتادند
و انعکاس لهجه شیرینت
هر لحظه زیر سقف شیفتگی هایم
می پیچد
ای راز سر به مهر ملاحت !
رمز شگفت اشراق!
ای دوست!
آیا کجاوه تو
از کدام دروازه می آید
تا من تمام شب را
رو سوی آن نماز بگزارم
کی ؟
در کدام لحظه ی نایاب ؟
تا من دریچه های چشمم را
در انتظار
باز بگذارم
وقتی تو باز می گردی
کوچکترین ستـاره چشمم خورشیـد است
استاد #حسین_منزوی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
من گردنش را گردنش را گردنش را
لاقیدیاتِ دکمه یِ پیراهنش را
پهلو به باران می زنم وقتی که گیسوش ....
پهلو به الکل می زنم وقتی تنش را ....
من قسمت تاریکِ ماهم عاشقی که
در ابرها گم کرده نیم روشنش را
#حسین_شکربیگی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
لاقیدیاتِ دکمه یِ پیراهنش را
پهلو به باران می زنم وقتی که گیسوش ....
پهلو به الکل می زنم وقتی تنش را ....
من قسمت تاریکِ ماهم عاشقی که
در ابرها گم کرده نیم روشنش را
#حسین_شکربیگی
#عزیز_روزهام
@asheghanehaye_fatima
هر روز چیزی رو بخون که هیچکس دیگه نمیخونه؛
به چیزی فکر کن که کس دیگه ای بهش فکر نمی کنه
و کاری رو بکن که هیچکس
جرات انجام دادنش رو نداشته باشه.
خوب نیست که ذهنتون دائما با آدمها هم عقیده باشه.
#کریستفر_مورلی
@asheghanehaye_fatima
به چیزی فکر کن که کس دیگه ای بهش فکر نمی کنه
و کاری رو بکن که هیچکس
جرات انجام دادنش رو نداشته باشه.
خوب نیست که ذهنتون دائما با آدمها هم عقیده باشه.
#کریستفر_مورلی
@asheghanehaye_fatima
دلم برای تو تنگ است
و این را نمی توانم بگویم؛
مثل باد که از پشت پنجره ات میگذرد
و یا درخت ها که خاموش اند
سرنوشت عشق،
گاهی سکوت است.
#چیستا_یثربی
@asheghanehaye_fatima
و این را نمی توانم بگویم؛
مثل باد که از پشت پنجره ات میگذرد
و یا درخت ها که خاموش اند
سرنوشت عشق،
گاهی سکوت است.
#چیستا_یثربی
@asheghanehaye_fatima
َ
راستی یک زن چطور میمیرد
مرگش چگونه ست
یا لبخند به لب ندارد
یا آرایش نمیکند
یا دست کسی را نمیفشارد
یا منتظر آغوشی نیست
یا حرف عشق که میشود پوزخند میزند
آری زنها اینگونه میمیرند
#گابریل_گارسیا_مارکز
@asheghanehaye_fatima
راستی یک زن چطور میمیرد
مرگش چگونه ست
یا لبخند به لب ندارد
یا آرایش نمیکند
یا دست کسی را نمیفشارد
یا منتظر آغوشی نیست
یا حرف عشق که میشود پوزخند میزند
آری زنها اینگونه میمیرند
#گابریل_گارسیا_مارکز
@asheghanehaye_fatima
هزار سال است که هر لحظه اش جنگیده ام
جنگ با تعلق
جنگ با خاطر و خاطرات تو
جنگ با درک نصفه نیمه ام از دنیای نصفه نیمه ام با تو
هزار سال است که در خواب تنها تو را می بینم
سرخوش
پیراهن سرخابی بر تن
گلی در دست
در میان جمع
و من حتی در خواب
حتی در حضور تو
تنها!
هزار سال است از تو نوشته ام
ماه را که دیده ام از تو خوانده ام
زیر باران با تو رقصیده ام
در هر سطر شعرم با تو عشق ورزیده ام
تو خوابیده بودی اما من زیر لاله ی گوشت حرف زده ام
حرفها زده ام
هزار سال است
بیداری اما خواب!
مرا ندیده ای
نشنیده ای
و پابپای من حتی دقیقه ای نرقصیده ای
هزار سال است با فصل پاییز
با جنون جدایی
با بی قراری
با این تعلق مریض به خاطر و خاطرات تو
جنگیده ام
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima
جنگ با تعلق
جنگ با خاطر و خاطرات تو
جنگ با درک نصفه نیمه ام از دنیای نصفه نیمه ام با تو
هزار سال است که در خواب تنها تو را می بینم
سرخوش
پیراهن سرخابی بر تن
گلی در دست
در میان جمع
و من حتی در خواب
حتی در حضور تو
تنها!
هزار سال است از تو نوشته ام
ماه را که دیده ام از تو خوانده ام
زیر باران با تو رقصیده ام
در هر سطر شعرم با تو عشق ورزیده ام
تو خوابیده بودی اما من زیر لاله ی گوشت حرف زده ام
حرفها زده ام
هزار سال است
بیداری اما خواب!
مرا ندیده ای
نشنیده ای
و پابپای من حتی دقیقه ای نرقصیده ای
هزار سال است با فصل پاییز
با جنون جدایی
با بی قراری
با این تعلق مریض به خاطر و خاطرات تو
جنگیده ام
#نیکی_فیروزکوهی
@asheghanehaye_fatima
بردگی عاطفی یعنی نادیده گرفتن عواطف و ارزش های خود، یعنی برای گرفتن تائید دیگران و پذیرفته شدن توسط جامعه، نیازهای مان را سرکوب کنیم و از خود بیگانه باشیم. بردگی عاطفی یعنی با اندوه و اجبار به دیگری پاسخ دهیم و به جایش در وجودمان خشم تلنبار کنیم.
#مارشال_روزنبرگ
ارتباط بدون خشونت
@asheghanehaye_fatima
#مارشال_روزنبرگ
ارتباط بدون خشونت
@asheghanehaye_fatima
تو مرا دوست نداری
و هرگز دوست نخواهی داشت
من چرا چنین دلبستهام
به مردی کاملا بیگانه؟
چرا شامگاهان
چنین از تهِ دل برایت دعا میکنم؟
#آنااخماتووا
#ترجمهی #احمدپوری
@asheghanehaye_fatima
و هرگز دوست نخواهی داشت
من چرا چنین دلبستهام
به مردی کاملا بیگانه؟
چرا شامگاهان
چنین از تهِ دل برایت دعا میکنم؟
#آنااخماتووا
#ترجمهی #احمدپوری
@asheghanehaye_fatima
روزی در یک جایی
از نو با هم آشنا شویم...
#دیوار_نوشته_ترکی | #şiir_sokakta
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
از نو با هم آشنا شویم...
#دیوار_نوشته_ترکی | #şiir_sokakta
#دیوار_نوشت
@asheghanehaye_fatima
.
تو رفتی اما صدایت را گذاشتی بمانَد. اول هم همه جا بود. بعد زمان شروع کرد آن کارِ غم انگیز را با آن کردن. هرچند که وقتی فراموشش می کنم دردش کمتر است، دلم نمی آید فراموشش کنم. مثل این است که پدری ناگهان اسباب بازیِ کودکِ از دست رفته اش را ببیند. هم نگه داشتنش کارِ سختی است برایش، هم دور انداختنش دردِ بزرگی است در دلش. آدم دلش می خواهد حرمتِ عشق را نگه دارد. فراموش کردنش سنگدلی می خواهد. اما به خاطر آوردنش هم ویران کننده است. هیچ وقت نباید به عشق کم محلی کرد. اما این هم مثل آن است که جایی در تسخیرِ ارواح باشد. این طور نیست؟ معشوقت در یادت بر می گردد و تو ترس به دلت می افتد.
#رابرت_وون
#عباس_پژمان
،@asheghanehaye_fatima
تو رفتی اما صدایت را گذاشتی بمانَد. اول هم همه جا بود. بعد زمان شروع کرد آن کارِ غم انگیز را با آن کردن. هرچند که وقتی فراموشش می کنم دردش کمتر است، دلم نمی آید فراموشش کنم. مثل این است که پدری ناگهان اسباب بازیِ کودکِ از دست رفته اش را ببیند. هم نگه داشتنش کارِ سختی است برایش، هم دور انداختنش دردِ بزرگی است در دلش. آدم دلش می خواهد حرمتِ عشق را نگه دارد. فراموش کردنش سنگدلی می خواهد. اما به خاطر آوردنش هم ویران کننده است. هیچ وقت نباید به عشق کم محلی کرد. اما این هم مثل آن است که جایی در تسخیرِ ارواح باشد. این طور نیست؟ معشوقت در یادت بر می گردد و تو ترس به دلت می افتد.
#رابرت_وون
#عباس_پژمان
،@asheghanehaye_fatima
آنچه که زن ها را بیش و کم زیبا جلوه میدهد،نه لباس و جامه است، نه بزک و سرخاب سفیدآب! نه زیورآلات و نه حتی نادر بودن...
میدانم چیز دیگری است! اما چه چیز؟! درست نمیدانم. اما این را میدانم، همانی نیست که خود زنها می پندارند...
#مارگریت_دوراس
@asheghanehaye_fatima
میدانم چیز دیگری است! اما چه چیز؟! درست نمیدانم. اما این را میدانم، همانی نیست که خود زنها می پندارند...
#مارگریت_دوراس
@asheghanehaye_fatima