anandayoga
1.32K subscribers
3K photos
544 videos
51 files
891 links
زندگی رازی است که باید آن را زیست ، عاشقش شد و تجربه اش کرد
Download Telegram
مهمتر این است که بدانی کیستی تا
اینکه بدانی خدا کیست .

چونکه نمیتوانی خدا را بشناسی پیش
از آنکه خود خویش را بشناسی .

بهر صورت هنگامیکه برای خدا کنجکاوانه جستجو می‌کنی ،تویی هستی که در کشف خود خویش است ، چرا که خویش واقعی تو از خداوند جدا نیست .

و سرانجام هر دو، هم جوینده و هم جستجو شده ادغام می‌شوند.

#موجی

#خداشناسی #خودشناسی #خدا
#عشق مگر حتما باید پیدا و آشکار باشد تا به آدمی‌زاد حق عاشق شدن، عاشق بودن بدهد؟ گاه عشق گم است؛ اما هست، هست، چون نیست. عشق مگر چیست؟ آن چه که پیداست؟ نه، عشق اگر پیدا شد که دیگر عشق نیست. #معرفت است. عشق از آن رو هست، که نیست. پیدا نیست و حس می‌شود. می‌شوراند. منقلب می‌کند. به رقص و شلنگ‌اندازی وامی‌دارد. می‌گریاند، می‌چزاند. می‌کوبد و می‌دواند. دیوانه به صحرا!

گاه آدم، خود آدم، عشق است. بودن‌اش عشق است. رفتن و نگاه کردن‌اش عشق است. دست و قلب‌اش عشق است. در تو عشق می‌جوشد، بی‌آنکه ردش را بشناسی. بی‌آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی!

#محمود_دولت‌آبادی، برگرفته از کتاب #جای_خالی_سلوچ

#روانکاوی #خودشناسی #خودشکوفایی #مشاوره #رواندرمانی #روانشناسی_تحلیلی #یونگ #تغییر #تغییر_نگرش
.
#مارتین_هایدگر در آغازِ کتابش #هستی_و_زمان به بررسیِ ماهیتِ "پرسش‌گری" می‌پردازد و الهام‌بخشِ کاوشِ #سارتر در موردِ ماهیتِ پرسش‌ها می‌گردد. کاوش‌هایِ هایدگر به درکِ انسان به عنوانِ وجودی منتهی می‌شود که پرسش‌هایی درباره‌ی سایرِ اشیاء و درباره‌ی خود طرح می‌کند. #هایدگر می‌نویسد:
.
«این موجود که هریک از ما یکی از آن هستیم، به طرحِ پرسش از امکانِ وجودِ خود می‌پردازد، و این چیزی است که اصطلاحاً با واژه‌ی دازاین درک می‌شود. #دازاین موجودی است که صرفاً در میانِ سایرِ موجودات قرار ندارد، بلکه به لحاظِ وجودی با این واقعیت متمایز می‌گردد که به وجودِ خود توجه نشان می‌دهد»
.
به عبارتِ دیگر، افراد با علامتِ سوالی که در وجودشان حک شده است، به جهان پرتاب می‌شوند. توصیفِ هایدگر از انسان‌ها به عنوانِ موجوداتی که «به وجودِ خود توجه نشان می‌دهند» به این ایده‌ی #دکارت نزدیک است که جست‌وجوی قطعیت با تلاش برایِ «به پرسش‌ گرفتنِ همه‌چیز» آغاز می‌شود با این امید که به امری قطعی دست یافته شود. با وجودِ این، هنگامی که فرآیندِ «شک در همه چیز»، در موردِ وجودِ خودِ فرد به کار بسته می‌شود انسان‌ها به طورِ کلی به عنوانِ موجوداتی شناخته می‌شوند که در خود شک می‌کنند و از [وجود و ماهیتِ] خود می‌پرسند. این ایده‌ی دکارتی-هایدگری که «همواره می‌توان خود را موضوعِ پرسش قرار داد» [همواره می‌توان #خودشناسی کرد] مضمونِ اصلیِ برداشتِ سارتر از #اصالت است.
.
#ژان_پل_سارتر می‌گوید هنگامی که ما به طورِ جدی خودمان را موردِ پُرسش قرار می‌دهیم و به این واقعیت پی می‌بریم که هیچ‌چیزْ دائمی نیست، دچارِ نوعی سرگیجه [#تهوع: عنوان یکی از رمان‌های سارتر] می‌شویم. هنگامی که با نیستی بر اثرِ به پرسش گرفتنِ خودمان و جدایی از تعاریف‌مان از خود مواجه می‌شویم، نتیجه‌ی این امر بی‌قراری و اضطراب است. این بدان معناست که هنگامی که به طورِ فعال خود را به عنوانِ موجوداتی درک می‌کنیم که از خود پرسش می‌کنند، در مقایسه با زمانی که در برداشت‌هایی که از خود داریم «ثابت‌قدم هستیم و در وضعِ موجود می‌مانیم» رنجِ بیشتری می‌بریم. هنگامی که کمتر خود را موردِ پرسش قرار می‌دهیم و درکِ خود را از خودمان به عنوانِ موجوداتِ خودپرسشگر به حداقل می‌رسانیم، رنجِ کمتری می‌بریم. به عبارتِ دیگر، تجربه‌ی آزادی بهایی دارد.
.
#رابرت_ویکس، برگرفته از کتاب #فلسفه‌_مدرن_فرانسه
.
آدمی به همان اندازه که خود را شناخته باشد آزاد است. اما #آزادی گوهر گران‌بهایی‌ست که رایگان بخشیده نمی‌شود.
.
#وحیدشاهرضا
👍1
#بخشش_نه_صدقه 🔷🔹🔹

#اشو_عزیز: آیا شما با "صدقه و بخشش" مخالفید؟

همه ادیان بر صدقه و بخشش تاکید بسیار دارند. علت آن است که انسان همیشه نسبت به پول نوعی احساس گناه دارد. توصیه و تاکید بر دادن صدقات نیز بخاطر آن است که این احساس تخفیف پیدا کند. هرگاه پولدار باشید ناخود آگاه در برابر مردم فقیر احساس گناه می‌کنید. صدقه دادن بار گناهانتان را سبک می‌کند.

#با_خودتان_می‌گویید:

من کار خیری انجام می‌دهم، یک بیمارستان یا مدرسه می‌سازم. به سازمان‌های خیریه کمک می‌کنم. با این افکار احساس شادی می‌کنید.

صدقه دادن نشانه تقوی نیست. بلکه نوعی ابراز تاسف است بخاطر اعمالی که برای به چنگ آوردن ثروت انجام داده‌اید. مثلا صد روپیه بدست آورده‌اید، و ده روپیه‌اش را صدقه می‌دهید. با این کار نفس‌تان احساس امنیت می‌کند.

به خدا می‌گویید: "من در این معامله هم سود بردم و هم به فقرا کمک کردم. "اما من در مورد صدقه حرفی نمی‌زنم، بلکه از شریک شدن و سهیم شدن حرف می‌زنم. می‌گویم: اگر چیزی داری آن را قسمت کن. نه بخاطر آنکه به دیگران کمک کنی. با قسمت کردن و سهیم شدن، انسان رشد می‌کند. هر چه بیشتر سهیم شوی بیشتر رشد می‌کنی.

بخشش فقط دادن پول به دیگری نیست، ممکن است مرد ثروتمندی از عشق تهی باشد، عشق‌ات را با او تقسیم کن. شاید فقیری عشق را بشناسد، اما بسیار گرسنه باشد، غذایت را با او سهیم شو. شاید ثروتمندی از آگاهی بی‌بهره باشد، آگاهی و درکت را با او سهیم شو.

"فقیر هزارو یک شکل دارد". هر چه که دارید، قسمت کنید. اما بدانید هدفم از این حرف‌ها این نیست که این سهیم شدن از شما انسان با تقوایی می‌سازد و یا در بهشت جای خواهید داشت.

قسمت کردن با صدقه دادن متفاوت است. اینجا صحبت از داشتن یا نداشتن طرف مقابل نیست. شریک شدن بر اثر وفور و فراوانی است، اما صدقه دادن بخاطر نیاز و فقر دیگری است. در صدقه دادن به نظر می‌آید که شما توانا و بالاترید و نفر مقابل پایین و پست و درمانده است. یک گداست و او به شما نیاز دارد. من این را نمی‌پسندم.

اینکه احساس کنید شما توانگرید و او محتاج شماست، این احساسی زشت و غیر انسانی است. اما در سهیم شدن این گونه نیست. وقتی آنچه که در اختیار دارید، حتی اگر به کوچکی یک لبخند باشد با دیگران قسمت می‌کنید، بدون اینکه به داشتن و نداشتن طرف مقابل نگاه کنید، احساس شادی عظیم خواهید کرد.

کسی که فقط پول روی پول می‌گذارد، آدم خوشحالی نیست. او همیشه عبوس و نگران است و آرامش ندارد و نمی‌تواند لذتی ببرد. چرا که برای لذت بردن، انسان باید با دیگران شریک شود. زیرا همه لذات و شادی‌ها، نوعی شراکت و سهیم شدن است. 🔷🔹🔹
#اشو

#خودشناسی_آغاز_خردمندی‌ستღ

Join us @OCEAN_OM 🔚

📅 #دوشنبه #روز۹ #آبان #سال۱۴۰۱
👍5👏4