💠 #یادداشت
🔹 از ترس تا فرصتطلبی
📌 نگاهی به مواجهه برخی معلمان با مطالبات خود
✍ جعفر ابراهیمی
🔹 اولین و ابتداییترین شکل اعتراض معلمان به وضعیت معیشتی و آموزشی شکایت و #گلایه در اتاق معلمان و در گفتگوهای روزمره سر میز صبحانه و زنگ تفریح است. اگر معلمی در کل آدم ساکت و کمحرف نباشد اغلب بیشتر معلمان در این شکایت مشارکت میکنند و از ظلم و ستم بر خود سخن میرانند.
در این میان اگر قرار باشد این اعتراض یک گام به جلو رود و مثلا تبدیل به یک #طومار اعتراضی گردد نیمی از شاکیان سر در گریبان میکنند و گلایهها یادشان میرود و حتی حاضر نیستند یک نامه رسمی اعتراضی به اداره ارسال کنند نامهای که هیچ خطری برایشان ندارد این نهایت ترس و محافظهکاری این دست از معلمان است و نشان میدهد که نظام #گزینش چقدر ماهرانه عمل نموده و افرادی با روحیه اطاعتپذیری را وارد نظام آموزشی نموده است این دسته از معلمان فقط #نق میزنند و اصلا نباید روی شکایتهای آنان حساب باز کرد.
جالب اینکه این دسته که تعدادشان هم زیاد است از همه بیشتر اشتیاق دارند اعتراضات سایرین به نتیجه برسد و آنان هم از کنار این اعتراضات که حتی ممکن است منجر به هزینه برای فعالان گردد بهرهمند گردند.
تجربه زیسته نگارنده نشان داده این دسته از معلمان در وظیفه خود نسبت به دانشآموزان هم بد عمل میکنند و به همان میزان که در مقابل معاون و مدیر مدرسه و اداره #کرنش میکنند در مقابل دانشآموزان #قلدری میکنند و سعی میکنند در کلاس اگر زورشان برسد دانشآموزان را #رام و مطیع خود کنند اغلب به دنبال پر کردن فرم #معلم_نمونه هستند و جالب اینکه اکثر معلمان نمونه از بین همین تیپ از معلمان هستند هر چند ممکن است تعداد محدودی معلم متعهد و قوی هم به صورت اتفاقی به عنوان معلم نمونه انتخاب گردند.
این دسته از معلمان در حرف زدن یا به عبارتی نق زدن همیشه دست پر را دارند نمونههایی از وضعیت حقوق دیگر کارکنان دولت را مثال و شاهد میآورند که حقوقشان چقدر است و چه مزایایی دارند و اگر استثنایی شنیدهباشند که حقوق یک #کارگر نگونبخت همسطح آقای معلم است آه و ناله سر میدهند که منزلت و معیشت ما را به هیچ گرفتهاند.
این دسته از معلمان آنقدر ترسزده هستند که حتی جرات نمیکنند حقوق نجومی صاحبان قدرت و ثروت را به چالش بکشند و حقوق خود را با این استثمارگران مقایسه کنند و میگویند چرا حقوق ما از فلان کارگر و پرستار و ... کمتر است سطح شعور و درک آنان در سطحی است که در برخی موارد اگر حقوق #خدمتگزار مدرسه به واسطه سابقه یا امتیاز نزدیک به حقوقشان باشد از روی غرور و خودخواهی میگویند چرا «حقوق مستخدم» با ما تفاوت چندان ندارد؟ گویی اینان دنبال #کاهش حقوق بقیه هستند تا به عدالت برسند و چون روحیه مطالبهگری ندارند شکایت و اعتراض آنان در سطح نق زدن باقی میماند.
🔻 به نظر میرسد امروز هیچ معلمی نیست که از حقوق خود مبنی بر برخورداری از دستمزد بالای خط فقر و بیمهکارآمد و ... آگاه نباشد معلمان نق زنی که دیگران را همراهی نمیکنند نا آگاه نیستند یا فرصتطلبند یا ترسو و محافظهکار هستند.
معلمان ترسو ممکن است با دیدن عملکرد شجاعانه دیگران و روحیه حمایتگری بر ترس خود غلبه کنند خود عمل جمعی و کنشگری دارای ابعاد آگاهیبخش است و ممکن است افراد محتاط تحت شرایط و حرکت جمعی از نقزدن فراتر روند و به کنشگری بپردازند آنها باید بدانند که میتوانند با عاملیت و کنشگری بر زندگی خود و اطرافیانشان تاثیر مثبت بگذارند. این وظیفه کنشگران پیشرو و آگاه است که به این تیپ از معلمان کمک نمایند.
اما معلمان فرصتطلب خطرناکند. آنان منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح میدهند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به اهداف جمعی نیستند و سخت میشود این افراد را با حرکات جمعی همراه نمود و بیشتر انرژی جمع را به هدر میدهند و با بیعملی خود ناامیدی را به جمع منتقل میکنند و ...نباید به کنشگری این تیپ از معلمان امیدوار بود.
اما با ترویج مطالبهگری شاید بتوان امیدوار شد نسل جدید و جوان معلمان فاقد این صفات منفی باشند تا جایی که افراد فرصتطلب هم نفع خود را در کار جمعی و تشکیلاتی تشخیص دهند و این محقق نمیگردد مگر با تعمیق کنشگری در محیط کار و مدرسه به اتکای تشکلیابی مستقل.
هیچ کس مانند خود ما از ما شناخت ندارد باید با خود صادق باشیم اگر در تقسیمبندی فوق رویکردمان فرصتطلبی و خوشهچینی از زحمات دیگران است ما واجد یک صفت غیرانسانی هستیم و باید ترکش کنیم اما اگر معلمی هستیم که از عواقب مطالبهگری میترسیم #صمد_بهرنگی پیش از این راه را به ما نشان دادهاست آنجا که میگوید : همهاش که نباید ترسید راه که بیافتیم ترسمان میریزد.
لطفا مطلب را نقد کنید و دیدگاه خود را برای نگارنده ارسال نمایید
@kahimeh
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 از ترس تا فرصتطلبی
📌 نگاهی به مواجهه برخی معلمان با مطالبات خود
✍ جعفر ابراهیمی
🔹 اولین و ابتداییترین شکل اعتراض معلمان به وضعیت معیشتی و آموزشی شکایت و #گلایه در اتاق معلمان و در گفتگوهای روزمره سر میز صبحانه و زنگ تفریح است. اگر معلمی در کل آدم ساکت و کمحرف نباشد اغلب بیشتر معلمان در این شکایت مشارکت میکنند و از ظلم و ستم بر خود سخن میرانند.
در این میان اگر قرار باشد این اعتراض یک گام به جلو رود و مثلا تبدیل به یک #طومار اعتراضی گردد نیمی از شاکیان سر در گریبان میکنند و گلایهها یادشان میرود و حتی حاضر نیستند یک نامه رسمی اعتراضی به اداره ارسال کنند نامهای که هیچ خطری برایشان ندارد این نهایت ترس و محافظهکاری این دست از معلمان است و نشان میدهد که نظام #گزینش چقدر ماهرانه عمل نموده و افرادی با روحیه اطاعتپذیری را وارد نظام آموزشی نموده است این دسته از معلمان فقط #نق میزنند و اصلا نباید روی شکایتهای آنان حساب باز کرد.
جالب اینکه این دسته که تعدادشان هم زیاد است از همه بیشتر اشتیاق دارند اعتراضات سایرین به نتیجه برسد و آنان هم از کنار این اعتراضات که حتی ممکن است منجر به هزینه برای فعالان گردد بهرهمند گردند.
تجربه زیسته نگارنده نشان داده این دسته از معلمان در وظیفه خود نسبت به دانشآموزان هم بد عمل میکنند و به همان میزان که در مقابل معاون و مدیر مدرسه و اداره #کرنش میکنند در مقابل دانشآموزان #قلدری میکنند و سعی میکنند در کلاس اگر زورشان برسد دانشآموزان را #رام و مطیع خود کنند اغلب به دنبال پر کردن فرم #معلم_نمونه هستند و جالب اینکه اکثر معلمان نمونه از بین همین تیپ از معلمان هستند هر چند ممکن است تعداد محدودی معلم متعهد و قوی هم به صورت اتفاقی به عنوان معلم نمونه انتخاب گردند.
این دسته از معلمان در حرف زدن یا به عبارتی نق زدن همیشه دست پر را دارند نمونههایی از وضعیت حقوق دیگر کارکنان دولت را مثال و شاهد میآورند که حقوقشان چقدر است و چه مزایایی دارند و اگر استثنایی شنیدهباشند که حقوق یک #کارگر نگونبخت همسطح آقای معلم است آه و ناله سر میدهند که منزلت و معیشت ما را به هیچ گرفتهاند.
این دسته از معلمان آنقدر ترسزده هستند که حتی جرات نمیکنند حقوق نجومی صاحبان قدرت و ثروت را به چالش بکشند و حقوق خود را با این استثمارگران مقایسه کنند و میگویند چرا حقوق ما از فلان کارگر و پرستار و ... کمتر است سطح شعور و درک آنان در سطحی است که در برخی موارد اگر حقوق #خدمتگزار مدرسه به واسطه سابقه یا امتیاز نزدیک به حقوقشان باشد از روی غرور و خودخواهی میگویند چرا «حقوق مستخدم» با ما تفاوت چندان ندارد؟ گویی اینان دنبال #کاهش حقوق بقیه هستند تا به عدالت برسند و چون روحیه مطالبهگری ندارند شکایت و اعتراض آنان در سطح نق زدن باقی میماند.
🔻 به نظر میرسد امروز هیچ معلمی نیست که از حقوق خود مبنی بر برخورداری از دستمزد بالای خط فقر و بیمهکارآمد و ... آگاه نباشد معلمان نق زنی که دیگران را همراهی نمیکنند نا آگاه نیستند یا فرصتطلبند یا ترسو و محافظهکار هستند.
معلمان ترسو ممکن است با دیدن عملکرد شجاعانه دیگران و روحیه حمایتگری بر ترس خود غلبه کنند خود عمل جمعی و کنشگری دارای ابعاد آگاهیبخش است و ممکن است افراد محتاط تحت شرایط و حرکت جمعی از نقزدن فراتر روند و به کنشگری بپردازند آنها باید بدانند که میتوانند با عاملیت و کنشگری بر زندگی خود و اطرافیانشان تاثیر مثبت بگذارند. این وظیفه کنشگران پیشرو و آگاه است که به این تیپ از معلمان کمک نمایند.
اما معلمان فرصتطلب خطرناکند. آنان منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح میدهند و حاضر به فداکاری برای رسیدن به اهداف جمعی نیستند و سخت میشود این افراد را با حرکات جمعی همراه نمود و بیشتر انرژی جمع را به هدر میدهند و با بیعملی خود ناامیدی را به جمع منتقل میکنند و ...نباید به کنشگری این تیپ از معلمان امیدوار بود.
اما با ترویج مطالبهگری شاید بتوان امیدوار شد نسل جدید و جوان معلمان فاقد این صفات منفی باشند تا جایی که افراد فرصتطلب هم نفع خود را در کار جمعی و تشکیلاتی تشخیص دهند و این محقق نمیگردد مگر با تعمیق کنشگری در محیط کار و مدرسه به اتکای تشکلیابی مستقل.
هیچ کس مانند خود ما از ما شناخت ندارد باید با خود صادق باشیم اگر در تقسیمبندی فوق رویکردمان فرصتطلبی و خوشهچینی از زحمات دیگران است ما واجد یک صفت غیرانسانی هستیم و باید ترکش کنیم اما اگر معلمی هستیم که از عواقب مطالبهگری میترسیم #صمد_بهرنگی پیش از این راه را به ما نشان دادهاست آنجا که میگوید : همهاش که نباید ترسید راه که بیافتیم ترسمان میریزد.
لطفا مطلب را نقد کنید و دیدگاه خود را برای نگارنده ارسال نمایید
@kahimeh
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #گزارش
🔹 خانواده ایرانی و نفس کشیدن در هوای بحران ص۱
اصلی ترین مصائب پیش روی جامعه ایرانی
آمارهای تکان دهنده فقر ، بحران های اجتماعی و عدم فرزندآوری و طلاق حالا یکی از اصلی ترین زنگ خطرها در اوضاع اقتصادی و اجتماعی در کشور است. براساس آمار اعلامی سازمان ثبت احوال کشور، در استانهای تهران، البرز و مازندران به ازای هر دو ازدواج، یک طلاق صورت میگیرد، به طوری که نسبت ازدواج به طلاق در دو استان تهران و البرز پایینترین تعداد در سطح کشور است.
🔺بحران #فروپاشی_خانواده، #فقر و #ترک_تحصیل اصلی ترین مصائب کشور
به گزارش عصر ایران و به نقل از پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان؛ در سال های اخیر، مساحت زیر خط فقر به شدت افزایش یافته تا جایی که از هر سه نفر در ایران، یک نفر فقیر است؛ تازه باید در نظر داشته باشیم که در این پایش، شاغلان فقیر را در نظر نگرفتهاند؛ که اگر در نظر گرفته شود، از آن دو نفر، یک نفر دیگر نیز قطعاً فقیر واقعی است.
این آمار در حالی منتشر می شود که حالا تا آغاز سال تحصیلی جدید یعنی ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۰ حدود یک هفته باقی مانده است و در همین حال سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور اعلام کرد «هنوز ۲ میلیون و ۱۱۰ هزار دانشآموز نسبت به خرید اینترنتی کتابهای درسی خود اقدام نکردهاند.»
سال گذشته نیز رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور اعلام کرده بود که «با وجود اهمیت آموزش مجازی، هماکنون ۳۰ درصد دانشآموزان یعنی حدود پنج میلیون دانشآموز، از وسایل هوشمند آموزش بیبهره هستند.»
این شرایط در حالی است که حدود ۵ میلیون دانشآموزی دیگر نیز هستند که امکانات آموزش هوشمند ندارند و خطر افت تحصیلی و ترک تحصیل آنها را تهدید میکند. به باور صاحب نظران این درد اگر علاج نشود، در سال های آینده به بحرانی فرهنگی و اجتماعی تبدیل میشود.
حالا دیگر ترکیب این سه آسیب و بحران، در کنار بحران های بسیار دیگر، خانواده های ایرانی را به صورت جدی و فراگیر تهدید می کند. خانواده کوچک ترین ومهم ترین نهاد هر جامعه ای به شمار می رود که علیرغم همه بحران ها و دگرگونی هایی که با آن روبه رو هست، اگرچه به قول آنتونی گیدنز«نمی توان گفت که در آستانه زوال وفروپاشی کامل قرار دارد» اما به شدت در معرض آسیب است و صدای فروپاشی آن از برخی جوامع به گوش می رسد.
🔺 نفس های ناتمام نهاد خانواده
نهاد خانواده در ایران، اگر چه همچنان نفس می کشد، اما در بسیاری از موارد، دیگر آن انسجام سابق را ندارد و برخی کارویژه های آن، از جمله کارکردهای حمایتی، عاطفی و هویتی خانواده در حال کم رنگ شدن است و زندگی مشترک، دیگر الزاماً تصویری از خوشبختی و آرامش نیست.
این روزها خانواده در ایران، زاویه های تاریک و الگوهای خشن خود را بیشتر نشان می دهد. از انواع خشونت عاطفی و شکل های مختلف طلاق گرفته تا در نهایت جدایی مطلق. اگر چه هنوز نمی توان گفت نهاد خانواده در ایران در آستانه فروپاشی و یا زوال هست اما امروز شاهد تغییرات گسترده ای در ماهیت ازدواج وخانواده در ایران هستیم و آهنگ این فروپاشی از زیر پوست شهر شنیده می شود.
اگر صنعتی شدن تاثیر ژرفی بر الگوی خانواده در غرب گذاشت، در ایران اما«#فقر» ساختار والگوهای خانواده را به شدت بهم ریخته است و از شکل خانواده گسترده به هسته ای و از چند همسری به بی همسری، ازدواج سفید، ازدواج های مکرر غیر رسمی و الگوهای دیگر در حال گذار است.
🔺 بحران ادامه دار #کاهش_جمعیت و #پیر_جمعیتی
نگرانی از کاهش جمعیت و غالب شدن جمعیت سالخورده، یکی از جدی ترین بحران های امروز ایران است. به خاطر این نگرانی، الگوهای مالی جدیدی برای تشویق به فرزند آوری و افزایش از ازدواج در جامعه ایجاد شد و از الگوهای سنتی چون «کودک همسری» حمایت شد.
برای تشویق به فرزندآوری بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران براساس بند ث ماده ۱۰۲ قانون برنامه ششم توسعه مکلف شده است برای متولدین سال ۱۴۰۰ به بعد، «تسهیلات قرض الحسنه تولد فرزند» پرداخت کند. مبلغ این تسهیلات برای تولد فرزند اول صد میلیون ریال، فرزند دوم دویست میلیون ریال و برای تولد فرزند سوم سیصد میلیون ریال، فرزند چهارم چهارصد میلیون ریال و فرزند پنجم پانصد میلیون ریال تعیین شده است.
🔺تبلیغ رشد #کودک_همسری به جای راه حلی برای بحران
به گزارش عصر ایران ، همچنین ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله، ۱۰.۵ درصد رشد کرد و مطابق با گزارش مرکز آمار ایران، در سال گذشته ۳۱ هزار و ۳۷۹ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله ازدواج کردند. آمار منتشره تنها معطوف به ازدواجهای رسمی و ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور است و به باور برخی جامعه شناسان، بسیاری از ازدواج های صورت گرفته در این سنین حتی به ثبت هم نمی رسند.
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 خانواده ایرانی و نفس کشیدن در هوای بحران ص۱
اصلی ترین مصائب پیش روی جامعه ایرانی
آمارهای تکان دهنده فقر ، بحران های اجتماعی و عدم فرزندآوری و طلاق حالا یکی از اصلی ترین زنگ خطرها در اوضاع اقتصادی و اجتماعی در کشور است. براساس آمار اعلامی سازمان ثبت احوال کشور، در استانهای تهران، البرز و مازندران به ازای هر دو ازدواج، یک طلاق صورت میگیرد، به طوری که نسبت ازدواج به طلاق در دو استان تهران و البرز پایینترین تعداد در سطح کشور است.
🔺بحران #فروپاشی_خانواده، #فقر و #ترک_تحصیل اصلی ترین مصائب کشور
به گزارش عصر ایران و به نقل از پایگاه اطلاعات رفاه ایرانیان؛ در سال های اخیر، مساحت زیر خط فقر به شدت افزایش یافته تا جایی که از هر سه نفر در ایران، یک نفر فقیر است؛ تازه باید در نظر داشته باشیم که در این پایش، شاغلان فقیر را در نظر نگرفتهاند؛ که اگر در نظر گرفته شود، از آن دو نفر، یک نفر دیگر نیز قطعاً فقیر واقعی است.
این آمار در حالی منتشر می شود که حالا تا آغاز سال تحصیلی جدید یعنی ۱۴۰۱ ـ ۱۴۰۰ حدود یک هفته باقی مانده است و در همین حال سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی کشور اعلام کرد «هنوز ۲ میلیون و ۱۱۰ هزار دانشآموز نسبت به خرید اینترنتی کتابهای درسی خود اقدام نکردهاند.»
سال گذشته نیز رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور اعلام کرده بود که «با وجود اهمیت آموزش مجازی، هماکنون ۳۰ درصد دانشآموزان یعنی حدود پنج میلیون دانشآموز، از وسایل هوشمند آموزش بیبهره هستند.»
این شرایط در حالی است که حدود ۵ میلیون دانشآموزی دیگر نیز هستند که امکانات آموزش هوشمند ندارند و خطر افت تحصیلی و ترک تحصیل آنها را تهدید میکند. به باور صاحب نظران این درد اگر علاج نشود، در سال های آینده به بحرانی فرهنگی و اجتماعی تبدیل میشود.
حالا دیگر ترکیب این سه آسیب و بحران، در کنار بحران های بسیار دیگر، خانواده های ایرانی را به صورت جدی و فراگیر تهدید می کند. خانواده کوچک ترین ومهم ترین نهاد هر جامعه ای به شمار می رود که علیرغم همه بحران ها و دگرگونی هایی که با آن روبه رو هست، اگرچه به قول آنتونی گیدنز«نمی توان گفت که در آستانه زوال وفروپاشی کامل قرار دارد» اما به شدت در معرض آسیب است و صدای فروپاشی آن از برخی جوامع به گوش می رسد.
🔺 نفس های ناتمام نهاد خانواده
نهاد خانواده در ایران، اگر چه همچنان نفس می کشد، اما در بسیاری از موارد، دیگر آن انسجام سابق را ندارد و برخی کارویژه های آن، از جمله کارکردهای حمایتی، عاطفی و هویتی خانواده در حال کم رنگ شدن است و زندگی مشترک، دیگر الزاماً تصویری از خوشبختی و آرامش نیست.
این روزها خانواده در ایران، زاویه های تاریک و الگوهای خشن خود را بیشتر نشان می دهد. از انواع خشونت عاطفی و شکل های مختلف طلاق گرفته تا در نهایت جدایی مطلق. اگر چه هنوز نمی توان گفت نهاد خانواده در ایران در آستانه فروپاشی و یا زوال هست اما امروز شاهد تغییرات گسترده ای در ماهیت ازدواج وخانواده در ایران هستیم و آهنگ این فروپاشی از زیر پوست شهر شنیده می شود.
اگر صنعتی شدن تاثیر ژرفی بر الگوی خانواده در غرب گذاشت، در ایران اما«#فقر» ساختار والگوهای خانواده را به شدت بهم ریخته است و از شکل خانواده گسترده به هسته ای و از چند همسری به بی همسری، ازدواج سفید، ازدواج های مکرر غیر رسمی و الگوهای دیگر در حال گذار است.
🔺 بحران ادامه دار #کاهش_جمعیت و #پیر_جمعیتی
نگرانی از کاهش جمعیت و غالب شدن جمعیت سالخورده، یکی از جدی ترین بحران های امروز ایران است. به خاطر این نگرانی، الگوهای مالی جدیدی برای تشویق به فرزند آوری و افزایش از ازدواج در جامعه ایجاد شد و از الگوهای سنتی چون «کودک همسری» حمایت شد.
برای تشویق به فرزندآوری بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران براساس بند ث ماده ۱۰۲ قانون برنامه ششم توسعه مکلف شده است برای متولدین سال ۱۴۰۰ به بعد، «تسهیلات قرض الحسنه تولد فرزند» پرداخت کند. مبلغ این تسهیلات برای تولد فرزند اول صد میلیون ریال، فرزند دوم دویست میلیون ریال و برای تولد فرزند سوم سیصد میلیون ریال، فرزند چهارم چهارصد میلیون ریال و فرزند پنجم پانصد میلیون ریال تعیین شده است.
🔺تبلیغ رشد #کودک_همسری به جای راه حلی برای بحران
به گزارش عصر ایران ، همچنین ازدواج دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله، ۱۰.۵ درصد رشد کرد و مطابق با گزارش مرکز آمار ایران، در سال گذشته ۳۱ هزار و ۳۷۹ دختر ۱۰ تا ۱۴ ساله ازدواج کردند. آمار منتشره تنها معطوف به ازدواجهای رسمی و ثبت شده در سازمان ثبت احوال کشور است و به باور برخی جامعه شناسان، بسیاری از ازدواج های صورت گرفته در این سنین حتی به ثبت هم نمی رسند.
👇 ادامه در پست بعد
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #یادداشت
🔹 دولت چگونه میخواهد کمبود بودجهاش را جبران کند؟
🔹 رتبهبندی شاغلان و همسانسازی بازنشستگان قربانی کمبود بودجه
✍ جعفر ابراهیمی / معلم
تجارتنیوز در گزارشی به این موضوع پرداخته که آیا افزایش حقوق سال آینده منتفی است؟
در بخشهایی از این گزارش آمدهاست :
« براساس گزارش #مرکز_پژوهشهای_مجلس، بودجه امسال ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری دارد و این میزان برای سال آینده افزایش مییابد. براساس اظهارات پژوهشگران، دولت نمیتواند این کسری بودجه را بدون تبعات تورمی جبران کند. همچنین در این گزارش پیشنهاد شده که دولت برای حل مشکل کسری بودجه باید دست به اصلاح ساختاری بزند.
یکی از راههای اصلاح ساختار بودجه، کنترل هزینههاست. آنطور که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده این کنترل هزینهها باید از چند جهت انجام شود.
یکی کنترل هزینههای غیرضروری است که شامل شناسایی و حذف مخارج غیرضروری و ناکارآمد دستگاههای اجرایی میشود.
اما دومین اقدامی که دولت باید انجام دهد این است که #ضریب_رشد حقوق و دستمزد در بودجههای سنواتی را #کاهش دهد و جلوی گسترش مستخدمین و حقوقبگیران دولت را بگیرد.
در نتیجه این دو اقدام دولت باید حقوق کارمندان و کارگران خود را افزایش ندهد و افراد جدید را استخدام نکند تا با کاهش حقوقهای پرداختی هزینههای دولت نیز کاهش یابد »
همانطور که در گزار مرکز پژوهشهای مجلس آمدهاست ارزان سازی نیروی کار و عدام استخدام از جمله راهکارهای ارایه شده است که سیاستهای انقباضی است و مستقیما سفره و معیشت کارگران و کارمندان را هدف گرفته است.
در گذشته هر جا مجلس و دولت از اصلاح ساختاری دم زده است به سمت مقرراتزدایی ، کاهش قدرت خرید مردم از طریق ارزانسازی نیروی کار، عدم افزایش حقوق کارگران متناسب با تورم به بهانه تورم زا بودن ، برونسپاری خدمات عمومی و اجتماعی و پولی سازی آن ، خصوصیسازی و اختصاصی سازی اموال عمومی و حذف یارانه از مایحتاج ضروری و حاملان انرژی و ... بودهاست.
در طی دو سال گذشته با افزایش نرخ تورم و گرانی برخی نهادها و وزارتخانهها توانستند سهم خود از بودجه را افزایش دهند و حقوق کارمندان خود را به بالای خط فقر برسانند اما وزارتخانه آموزش و پرورش نه تنها موفق نشد حقوق فرهنگیان را افزایش دهد بلکه روز به روز به سمت سرکوب معیشت و زندگی قدم برداشته است.
در حالی مرکز پژوهش های مجلس نسخه کاهش حقوق کارمندان دولت را میپیچد که معلمان در بین کارمندان دولت از کمترین حقوق برخوردارند و بارها به حقوق زیر خط فقر خود اعتراض کرده و گفتهاند هم از فقر مینالند هم از فرق.
فرهنگیان شاغل و بازنشسته امیدوارند با اجرای رتبهبندی و همسانسازی فاصله حقوقی آنها با سایر کارمندان دولت کاهش یابد اما گویی رویکرد هیئت رییسه مجلس و دولت در پیش گرفتن سیاستهای انقباضی است و قرار است رتبهبندی به بهانه کمبود بودجه سلاخی و مثله گردد.
بازنشستگان و کارگران نیز وضعیت بهتری ندارند و وزارتخانه کار عملا فقر و فلاکت را با ورشکسته کردن صندوقهای بازنشستگان و عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و همسانسازی کامل به بازنشستگان تحمیل کردهاست از سوی دیگر وزارت کار عملا در حمایت از کارفرمایان و سرمایهداران ، با تعیین حداقل دستمزد سه برابر زیر خط فقر ، زندگی کارگران را با بحران و فاجعه روبرو کردهاست.
اگر رویکرد حاکم بر مرکز پژوهش های مجلس عملی شود عملا اکثریت جامعه از جمله بازنشستگان، معلمان و کارگران بیشتر به زیر خط فقر رانده میشوند این در حالی است که مردم همچنان از بودجه نهادهای خاص میپرسند و نشانهای از کاهش فساد و اختلاس دیدهنمیشوند و اقلیت برخوردار باندهای قدرت و ثروت به حیات زالویی و چپاولگرانه خود ادامه میدهند.
۱۶ مهر ۱۴۰۰
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
🔹 دولت چگونه میخواهد کمبود بودجهاش را جبران کند؟
🔹 رتبهبندی شاغلان و همسانسازی بازنشستگان قربانی کمبود بودجه
✍ جعفر ابراهیمی / معلم
تجارتنیوز در گزارشی به این موضوع پرداخته که آیا افزایش حقوق سال آینده منتفی است؟
در بخشهایی از این گزارش آمدهاست :
« براساس گزارش #مرکز_پژوهشهای_مجلس، بودجه امسال ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری دارد و این میزان برای سال آینده افزایش مییابد. براساس اظهارات پژوهشگران، دولت نمیتواند این کسری بودجه را بدون تبعات تورمی جبران کند. همچنین در این گزارش پیشنهاد شده که دولت برای حل مشکل کسری بودجه باید دست به اصلاح ساختاری بزند.
یکی از راههای اصلاح ساختار بودجه، کنترل هزینههاست. آنطور که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده این کنترل هزینهها باید از چند جهت انجام شود.
یکی کنترل هزینههای غیرضروری است که شامل شناسایی و حذف مخارج غیرضروری و ناکارآمد دستگاههای اجرایی میشود.
اما دومین اقدامی که دولت باید انجام دهد این است که #ضریب_رشد حقوق و دستمزد در بودجههای سنواتی را #کاهش دهد و جلوی گسترش مستخدمین و حقوقبگیران دولت را بگیرد.
در نتیجه این دو اقدام دولت باید حقوق کارمندان و کارگران خود را افزایش ندهد و افراد جدید را استخدام نکند تا با کاهش حقوقهای پرداختی هزینههای دولت نیز کاهش یابد »
همانطور که در گزار مرکز پژوهشهای مجلس آمدهاست ارزان سازی نیروی کار و عدام استخدام از جمله راهکارهای ارایه شده است که سیاستهای انقباضی است و مستقیما سفره و معیشت کارگران و کارمندان را هدف گرفته است.
در گذشته هر جا مجلس و دولت از اصلاح ساختاری دم زده است به سمت مقرراتزدایی ، کاهش قدرت خرید مردم از طریق ارزانسازی نیروی کار، عدم افزایش حقوق کارگران متناسب با تورم به بهانه تورم زا بودن ، برونسپاری خدمات عمومی و اجتماعی و پولی سازی آن ، خصوصیسازی و اختصاصی سازی اموال عمومی و حذف یارانه از مایحتاج ضروری و حاملان انرژی و ... بودهاست.
در طی دو سال گذشته با افزایش نرخ تورم و گرانی برخی نهادها و وزارتخانهها توانستند سهم خود از بودجه را افزایش دهند و حقوق کارمندان خود را به بالای خط فقر برسانند اما وزارتخانه آموزش و پرورش نه تنها موفق نشد حقوق فرهنگیان را افزایش دهد بلکه روز به روز به سمت سرکوب معیشت و زندگی قدم برداشته است.
در حالی مرکز پژوهش های مجلس نسخه کاهش حقوق کارمندان دولت را میپیچد که معلمان در بین کارمندان دولت از کمترین حقوق برخوردارند و بارها به حقوق زیر خط فقر خود اعتراض کرده و گفتهاند هم از فقر مینالند هم از فرق.
فرهنگیان شاغل و بازنشسته امیدوارند با اجرای رتبهبندی و همسانسازی فاصله حقوقی آنها با سایر کارمندان دولت کاهش یابد اما گویی رویکرد هیئت رییسه مجلس و دولت در پیش گرفتن سیاستهای انقباضی است و قرار است رتبهبندی به بهانه کمبود بودجه سلاخی و مثله گردد.
بازنشستگان و کارگران نیز وضعیت بهتری ندارند و وزارتخانه کار عملا فقر و فلاکت را با ورشکسته کردن صندوقهای بازنشستگان و عدم اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و همسانسازی کامل به بازنشستگان تحمیل کردهاست از سوی دیگر وزارت کار عملا در حمایت از کارفرمایان و سرمایهداران ، با تعیین حداقل دستمزد سه برابر زیر خط فقر ، زندگی کارگران را با بحران و فاجعه روبرو کردهاست.
اگر رویکرد حاکم بر مرکز پژوهش های مجلس عملی شود عملا اکثریت جامعه از جمله بازنشستگان، معلمان و کارگران بیشتر به زیر خط فقر رانده میشوند این در حالی است که مردم همچنان از بودجه نهادهای خاص میپرسند و نشانهای از کاهش فساد و اختلاس دیدهنمیشوند و اقلیت برخوردار باندهای قدرت و ثروت به حیات زالویی و چپاولگرانه خود ادامه میدهند.
۱۶ مهر ۱۴۰۰
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
💠 #در_هزار_توی_اخبار
#اجتماعی
✅ به گزارش ایسنا، مرکز آمار ایران طی گزارشی تفصیلی جزئیات شاخص های کلان اقتصادی و اجتماعی را گردآوری و منتشر کرده است که در این گزارش در آماری به بررسی وضعیت دانش آموزان به تفکیک جنسیت از سال ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ پرداخته است.
🔹 براساس این گزارش، در سال تحصیلی ۱۳۸۱ - ۱۳۸۰ مجموع دانش آموزان ۱۷ میلیون و ۸۸۲ هزار و ۵۱۵ نفر بوده است که از این تعداد ۹ میلیون و ۳۵۹ هزار و ۹۵۲ پسر و هشت میلیون و ۵۲۲ هزار و ۵۶۳ دختر بودند.
🔺 اما در سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ مجموع دانش آموزان به ۱۵ میلیون و ۶۶۶ هزار و ۵۸۷ نفر رسیده است که در مقایسه با ابتدای دوره حدود ۲/۲ میلیون نفر کاهش دارد.
از جمعیت دانش آموزی در حال حاضر بیش از هشت میلیون پسر و بالغ بر ۷/۵ میلیون نفر دختر هستند.
🔹 در فاصله سال ۱۳۸۰ تاکنون و در این دوره ۲۰ ساله نوسان تعداد دانش آموزان به گونه ای بوده است که در سال ۸۶ - ۱۳۸۵ نسبت به ابتدای دوره، تعداد با کاهش حدود سه میلیونی به ۱۴/۹ میلیون نفر میرسد و پنج سال بعد این آمار به ۱۳/۳ میلیون نفر کاهش مییابد.
#کاهش_جمعیت_دانش_آموزی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran
#اجتماعی
✅ به گزارش ایسنا، مرکز آمار ایران طی گزارشی تفصیلی جزئیات شاخص های کلان اقتصادی و اجتماعی را گردآوری و منتشر کرده است که در این گزارش در آماری به بررسی وضعیت دانش آموزان به تفکیک جنسیت از سال ۱۳۸۰ تا ۱۴۰۰ پرداخته است.
🔹 براساس این گزارش، در سال تحصیلی ۱۳۸۱ - ۱۳۸۰ مجموع دانش آموزان ۱۷ میلیون و ۸۸۲ هزار و ۵۱۵ نفر بوده است که از این تعداد ۹ میلیون و ۳۵۹ هزار و ۹۵۲ پسر و هشت میلیون و ۵۲۲ هزار و ۵۶۳ دختر بودند.
🔺 اما در سال تحصیلی ۱۴۰۰ - ۱۳۹۹ مجموع دانش آموزان به ۱۵ میلیون و ۶۶۶ هزار و ۵۸۷ نفر رسیده است که در مقایسه با ابتدای دوره حدود ۲/۲ میلیون نفر کاهش دارد.
از جمعیت دانش آموزی در حال حاضر بیش از هشت میلیون پسر و بالغ بر ۷/۵ میلیون نفر دختر هستند.
🔹 در فاصله سال ۱۳۸۰ تاکنون و در این دوره ۲۰ ساله نوسان تعداد دانش آموزان به گونه ای بوده است که در سال ۸۶ - ۱۳۸۵ نسبت به ابتدای دوره، تعداد با کاهش حدود سه میلیونی به ۱۴/۹ میلیون نفر میرسد و پنج سال بعد این آمار به ۱۳/۳ میلیون نفر کاهش مییابد.
#کاهش_جمعیت_دانش_آموزی
🔹🔹🔹
🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)
🆔 @KSMtehran