سایه!
خورشیدی که غروب کرد...!🏴🏴
ارغوان خوشهی خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجرهی بازِ سَحَر غلغله میآغازند
جانِ گلرنگِ مرا
بر سرِ دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که همپروازان
نگران غم همپروازند...😔😔
https://telegram.me/nimaasakk
خورشیدی که غروب کرد...!🏴🏴
ارغوان خوشهی خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجرهی بازِ سَحَر غلغله میآغازند
جانِ گلرنگِ مرا
بر سرِ دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که همپروازان
نگران غم همپروازند...😔😔
https://telegram.me/nimaasakk
با رضای ضیا حکایت بود
-کز قضا بین ما حکایتهاست-
خبر سایه آمد و گفتم:
«شاعری فحل از میان برخاست»
گفت: «هرچند سوگوار شدیم
نکتهی تلخ ماجرا اینجاست
گردش روزگار را بنگر
سایه هم رفت و جنتی برجاست»
#جواد_زهتاب
https://telegram.me/nimaasakk
-کز قضا بین ما حکایتهاست-
خبر سایه آمد و گفتم:
«شاعری فحل از میان برخاست»
گفت: «هرچند سوگوار شدیم
نکتهی تلخ ماجرا اینجاست
گردش روزگار را بنگر
سایه هم رفت و جنتی برجاست»
#جواد_زهتاب
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
امشب همه غمهای عالم را خبر کن!
بنشین و با من گریه سر کن، گریه سر کن!
ای میهن، ای انبوه اندوهان دیرین!
ای چون دل من، ای خموش گریه آگین!
در پردههای اشکِ پنهان، کرده بالین!
ای میهن، ای داد!
از آشیانت بوی خون می آورد باد!
بر بالِ سرخِ کشکرت پیغام شومیست!
آنجا چه آمد بر سر آن سروِ آزاد؟
ای میهن، ای غم!
چنگ هزارآوای بارانهای ماتم!
در سایهافکندِ کدامین ناربُن ریخت
خون از گلوی مرغِ عاشق؟
مرغی که میخواند
مرغی که میخواست
پرواز باشد
ای میهن، ای پیر
بالندهی افتاده، آزاد زمینگیر!
خون میچکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها
ای میهن! اینجا سینهی من چون تو زخمیست
اینجا، دمادم دارکوبی بر درخت پیر میکوبد
دمادم
#هوشنگ_ابتهاج
پ.ن: کشکرت=معادل گیلکی کشکرک، نوعی زاغ
https://telegram.me/nimaasakk
بنشین و با من گریه سر کن، گریه سر کن!
ای میهن، ای انبوه اندوهان دیرین!
ای چون دل من، ای خموش گریه آگین!
در پردههای اشکِ پنهان، کرده بالین!
ای میهن، ای داد!
از آشیانت بوی خون می آورد باد!
بر بالِ سرخِ کشکرت پیغام شومیست!
آنجا چه آمد بر سر آن سروِ آزاد؟
ای میهن، ای غم!
چنگ هزارآوای بارانهای ماتم!
در سایهافکندِ کدامین ناربُن ریخت
خون از گلوی مرغِ عاشق؟
مرغی که میخواند
مرغی که میخواست
پرواز باشد
ای میهن، ای پیر
بالندهی افتاده، آزاد زمینگیر!
خون میچکد اینجا هنوز از زخم دیرین تبرها
ای میهن! اینجا سینهی من چون تو زخمیست
اینجا، دمادم دارکوبی بر درخت پیر میکوبد
دمادم
#هوشنگ_ابتهاج
پ.ن: کشکرت=معادل گیلکی کشکرک، نوعی زاغ
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
شب تنهاییام در قصد جان بود
خیالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونیندل نباشم
که با ما نرگس او سر، گران کرد
#حافظ
https://telegram.me/nimaasakk
خیالش لطفهای بیکران کرد
چرا چون لاله خونیندل نباشم
که با ما نرگس او سر، گران کرد
#حافظ
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی
دل ز تنهایی به جان آمد، خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
#حافظ
https://telegram.me/nimaasakk
دل ز تنهایی به جان آمد، خدا را همدمی
چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی
#حافظ
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak
ما فرزندان انقلاب نبودیم
ما نان بودیم، نان داغی که لقمهی چپِ سران حکومت شدیم.
تکهپارهمان کردند و خوردند و پاشیدند.
نه!
چه می گویم؟
انگار که در این خلقت اضافه بودیم
ما را مصرف جامعهمان نکردند، ما را اِسراف کردند، پخشمان کردند که بر سفرهی خودمان ننشسته باشیم، که هیچکداممان در ساختن آن مملکت نقش نداشته باشیم.
فریدون سه پسر داشت/عباس معروفی
https://telegram.me/nimaasakk
ما نان بودیم، نان داغی که لقمهی چپِ سران حکومت شدیم.
تکهپارهمان کردند و خوردند و پاشیدند.
نه!
چه می گویم؟
انگار که در این خلقت اضافه بودیم
ما را مصرف جامعهمان نکردند، ما را اِسراف کردند، پخشمان کردند که بر سفرهی خودمان ننشسته باشیم، که هیچکداممان در ساختن آن مملکت نقش نداشته باشیم.
فریدون سه پسر داشت/عباس معروفی
https://telegram.me/nimaasakk
Telegram
دومان
ارتباط با ادمین
@Nimaasak
@Nimaasak