کانال صنفی معلمان ایران
6.27K subscribers
16.2K photos
2.56K videos
401 files
8.19K links
#این_کانال_مستقل_است

حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
Download Telegram
🌀 #غزل_شدن

هی چاقویِ کُندِ کهنسال!
زيرِ بارانِ اين همه پَر
رَدِ گلویِ چند پرنده را
پنهان خواهی کرد!؟

تو که تا اَبَد نمی‌توانی
تمام کبوترانِ آن همه پاييز را
دست‌ْ‌آموزِ دانه و دلهره کنی!
(سیدعلی صالحی)

لیلا حسین زاده

"اگر خودمان بعنوان یک زن شانس آورده‌ایم و هنوز "غزل" نشدیم، سرنوشت‌های احتمالی دیگر غزل را پیش چشممان دیده‌ایم:
ستاره پنجه‌طلا سرکلیدی عادل‌آباد بود، در ۱۲ سالگی خرج خون‌بس شده بود، داده بودندش به پسرعمویش؛ کلمه نداشت تا بگوید ازدواج اجباری، کلمه نداشت تا بگوید کودک‌همسری
‏به‌جایش میگفت سر شوهرش ویار کرده بود، از شوهرش بخاطر ویار دوری می‌کرد، ویاری که از حاملگی تا همین الان پابرجا بود؛ به‌جایش می‌گفت بچه بودم شوهرم که میرفت سر کار میرفتم پیش دخترهای همسایه،بازی میکردیم. دزدی را از دختر همسایه یاد گرفته بود، مواد را با دختر همسایه اول بار زده بود.
‏بعد که از خانه فرار کرده بود، تن‌فروشی را خودش تنهایی امتحان کرده بود. بچه‌اش را که در بچگی زاییده بود، گاهی که میرفت مرخصی موفق می‌شد از دور ببیند. زندانبان داد می‌زد متادونیا و او می‌دوید؛ زندانبان داد می‌زد قرص اعصابیا و او می‌دوید...
‏سمیرا تازه سزارین کرده بود که بازداشتش کردند؛ 14 ساله بوده که به پسرعمه‌اش داده بودندش؛ عمه‌اش شاکی‌اش بود. شوهرش اعتیاد داشته، می‌گفت خودش اوردوز کرد؛ می‌گفت در آگاهی به بخیه‌های سزارینم لگد زدند اعتراف دادم؛ امید داشت حکم قصاص بشکند. امید داشت و می‌گفت عمه‌ام است.
‏پشت سر قتلی‌ها همیشه حرف هست، نازنین می‌گفت خب فرار می‌کرد؛ گفتم از کجا می‌توانسته؟ نگفتم از کجا میدانی سرنوشتش بعد فرار چه بود؟ نگفتم چون غزل را نمی‌شناختم. شاید نازنین اخبار سر بریده غزل را حالا شنیده باشد و وقتی با سمیرا دعوایش شد دیگر نگوید، خب فرار می‌کردی.
‏مریم را بیش از همه دوست داشتم. از بچه‌ ناخواسته‌اش بیزار بود. بچه می‌چسبید بهش او زیر لب فحش میداد. از پسرخاله‌اش متنفر بوده می‌خواستند به او بدهندش؛ رفته التماس مردی دیگر کرده که بگیردش تا از شر پسرخاله خلاص شود. مرد شوهرش شده و دیگر طلاقش نداده. طلا دزدیده بود که
‏با دوستش فرار کند به افغانستان. شوهرش گزارش دزدی برایش می‌دهد و حالا نشسته در گوشه بند، زیر لب به بچه‌اش فحش ‌میداد.
صحرا معاونت در قتل خورده بود؛ خودش انکار می‌کرد که با پسرعموی شوهرش ارتباطی داشته، پسرعمو حکم قصاصش اجرا شده بود؛ خودش گمانم ۲۵ سال گرفته بود.
‏کم‌کم یاد گرفتم وقت صحبت یک سوال ثابت را از همه همبندی‌ها بپرسم: اولین پریودت را در خانه شوهر شدی؟ جواب اکثریت مطلق مثبت بود. فرقی نداشت قتلی یا موادی یا سرقتی...
آرزو را قبلا گفته‌ام، آرزو دیگر اسم مستعار نیست، همبندیم نیست، آرزو عزیزم بود، جگرگوشه‌ام بود
‏آرزو وقتی مرد هنوز جای بخیه پارگی پای چشمش، جای سگک کمربند پدرش بر صورتش بود. آرزو جنگید همه عمر جنگید، جنگید و از خانه فرار کرد تا به عشقش برسد؛ جنگید و دوید و جنگید تا بالاخره توانست مهرش را حلال کند جان خودش و بچه‌اش را از دست شوهرش، عشق سابقش نجات دهد، آرزو
‏جنگید، در فقر جنگید، در بی‌کسی جنگید، مجبور به ازدواج مجدد شد، جنگید و باز طلاق گرفت و بعدش هرجور که بود خودش را دوباره از خانه پدرش بیرون کشید و یک اتاق از آن خودش دست‌وپا کرد، اتاقی که کشتش که قاتلش بود و نبود؛ وقتی از سگدو برگشته بود با گاز بخاری برای همیشه به خواب رفت.
‏ما همه‌‌ی سرنوشت‌های غزل را دیده‌ایم.بخشی از سرنوشتش را زیسته‌ایم و خوب که ببینیم بدنمان کبود است،از گردنمان خون می‌چکد،سرمان در دستان سجاد است و تف به کلمه تف به کلمه.ما بر مرگ و زندگی خواهرانمان و خودمان،در جمهوری زن‌کش اسلامی زار می‌زنیم.
زار می‌زنیم و شیونمان سلیطگی یا جرم است."



#ازدواج_کودکان
#قتل_های_ناموسی
#نابرابری_و_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
#قوانین_ضد_انسانی
#نابرابری
#اعتراض

🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
🌀 #زنان_در_تاریخ

زنان زیادی در دنیا، برای رسیدن به حقوق انسانی خود، راه‌های سخت را طی نموده تا جلو نقص فرهنگی مردسالاری زانو نزنند.
🔹 پنجاه سال پیش وقتی کاترین سوییتزر می‌خواست در دوی ماراتون بوستون بدود، مردان به این شکل می‌خواستند مانعش شوند.
اما او در 70 سالگی تصمیم گرفت با همان شماره همان مسیر ماراتون را بدود تا یادآوری کند که زنان چه مسیر سختی را طی کرده اند.


🔗 ما بالاخره روزی پرواز خواهیم کرد.


#زنان
#نابرابری
#زن_کشی
#قوانین_غیرانسانی
#نشر_آگاهی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت


🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
⤴️ ادامه از پست قبل 👆


امان از وقتی که ماموران برای دستگیری و بازداشت می‌آیند، ترس ونگرانی‌ها و برخوردهای توهین آمیز که بچه‌ها شاهد آن می‌شوند:

"جدا از اینا، اونایی که میان، کل وسایل ارتباطی مثل گوشی و لبتاب رو می‌برن و این نگرانی همیشگیه ..."

در زمان دستگیری و بازداشت و زندان، بار زندگی چند برابر روی دوش زنان و خانواده‌ها می‌افتد:

"هر وقت هم خدایی نکرده دستگیر بشن کلیییی برو بیا و تماس تلفنی و استرس و اینکه چی می‌خواد پیش بیاد که واقعا ازار دهنده است."

"زن خانواده باید هم کارهای خانه را انجام دهد ، هم کارهای بیرون از خانه ، همچنین کارهای تازه ای روی دوش زن خواهد افتاد ، مانند پیگیری پرونده ی همسر زندانی ".

احساس امنیت کم می‌شود. نگرانی سلامتی زندانی به کنار، نگرانی‌های معیشتی و... به دنبال آن می‌آید. حقوق‌ها قطع می‌شود:

"یه سری افراد هم که اخراج می‌شن و حقوق و بیمه شون رو ازشون گرفتن"
در این دوران سخت، مادر می‌ماند و بچه‌های کوچک و بزرگ و نیازهایشان. بچه‌هایی که درکی از این مسایل ندارند . مادر می ماند و این که چگونه باید به پسربچه هفت هشت ساله بگوید که:

"زندان فقط جای آدم‌های بد نیست، بابا آدم خوبیه، برای آینده تو و دیگر بچه‌ها رفته زندان".

چگونه دختر بچه پنج شش ساله را برای ملاقات‌های کابینی با پدر آماده کرد؟
چگونه دلتنگی‌های شبانه بچه‌ها را تاب آورد و مرهمی شد برایشان؟ چگونه هم مادر بود و هم جای خالی پدر را پر کرد؟ چگونه سر خم نکرد و زنانه ایستاد در مقابل این ناملایمات و با لبخندی به ملاقات رفت تا مبادا، نگرانی وضعیت خانواده سبب شود سختی زندان دو چندان شود؟ چگونه، چگونه و هزاران چگونه دیگر.

🔺 اما این دوران دریچه‌ای و مسیری از رشد را برای همسر یک فعال زندانی می‌گشاید. توانایی‌هایش دو چندان رخ می‌نماید و از کوره این حوادث زنی قوی‌تر، آگاه تر بیرون می‌آید. زنی که فرسنگ‌ها با آنچه بوده تفاوت کرده است. زنی که دیگر تن به تسلیم و رضای بدون چرا نمی‌دهد، زنی که خود را باور کرده و ایمانش به زندگی بهتر و آینده‌ای روشن‌تر دو چندان.




#زنان
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
💠 #همیشه_همراه


🍃 از ارتباط با زن قوی نهراس؛ شاید روزی برسد که #او تنها ارتش تو باشد.

#۸مارس #روزجهانی_زن_مبارک 🪴


🍃و قرن ها از من می پرسند
تو کیستی ای زن
و باد از من می پرسد
تو کجایی ای زن
من
روح ناآرام توام ای باد
زمان مرا انکار کرده است
از این رو
من نیز مانند تو
هیچ کجا نیستم ...

نازک الملائکه



#زنان
#همراه
#همدل
#هشت_مارس
#روز_جهانی_زن
#نه_به_تبعیض
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
🔴 #قوانین_غیرانسانی

مردی ۵ سال پیش همسرش را به قتل رساند. اما به مدد قوانین غیر انسانی و ارتجاعی از زندان آزاد شد.
همان مرد حالا دو فرزند ۷ و ۸ ساله‌اش را در شهر کنگان با چاقو کشته و اجسادشان را از کوه به پایین پرتاب کرده است.

#قاتلین_آزاد
#قوانین_تحریک_گر_قتل

♦️بر حسب همین قوانينِ ضد انسانی بعید نیست این‌بار نیز مرد پس از مدتی کوتاه از زندان رها شود؛ او ولیِ دم است!!!



#زنان
#نابرابری
#زن_کشی
#قوانین_غیرانسانی
#حقوق_کودکان
#نشر_آگاهی
#روز_جهانی_زن
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت


🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران

🆔 @kasenfi
💠 #یاد

🔹 #معرفی_زنان_تاثیر_گذار


🔹 #زینب_پاشا؛ پیشتاز بیداری زنان مشروطه خواه در تبریز

🍁 در ۲۶ اسفند ۱۲۹۹؛ ۱۱۰ سال پیش در چنین روزی زینب پاشا در کربلا درگذشت.

🔹 زینب پاشا از جمله زنان مبارز تبریزی است که نامش در نهضت مبارزه با واگذاری امتیاز تنباکو آمده‌است. او با شرکت کردن در نهضت تحریم توتون و تنباکو و در گشودن انبارهای محتکران تبریز در زمان قحطی نان پیشگام بوده‌است.

🔹 زینب معروف به «بی بی شاه زینب»، «زینب باجی» و «ده باشی زینب»، در محلهٔ عموزین الدین، یکی از محله‌های قدیمی تبریز در یک خانواده کشاورز به دنیا آمده‌است.

🔹 زینب پاشا زنی تنومند و قوی هیکل بود که دو گوشه چادر خود را به کمر می‌بست. در آن زمان که در تبریز بیشتر خانم‌ها روبندی به صورت خود می‌زدند؛ این خانم با صورت باز و بدون روبند؛ رفت‌وآمد می‌کرده‌است. قبل از مشروطیت و در دوران استبداد؛ چون در ایران نظم و امنیتی وجود نداشت، لذا محتکران در تابستان غله سالانه مردم را به قیمت ارزان خریده و در انبارها نگه می‌داشتند و در فصل زمستان قحطی مصنوعی، به وجود آورده و کالای احتکار شده خود را به چندین برابر قیمت، به مردم فقیر می‌فروختند.

🔹 تقریباً در سال ۱۳۱۳ هجری قمری و در دوره سلطنت ناصرالدین شاه این قحطی مصنوعی که توسط عده‌ای محتکر به وجود آمده بود، به اوج خود رسیده بود و افراد فقیر شهر در تنگنای بزرگی گرفتار شده بودند، تا جایی که قیمت یک من نان از ۱۲ شاهی به ۱۵ شاهی ترقی کرده بود. در چنین شرایط سخت اجتماعی، «زینب پاشا» چماق خود را که پوشیده از میخ و فلز بود، به دست گرفته و عده‌ای از زنان را به دور خود جمع کرده و علیه محتکران با سلاح سرد خود قیام نمود. زینب پاشا غیر از بستن بازار و حمله به مقر حکومت و سنگ‌باران کردن آن، عده‌ای از بقال‌های محتکر و نانوایان گران‌فروش را نیز به زیر چماق خود انداخته بود.

🔻 علل قیام زینب پاشا

🔹 او تقریباً یک قرن و اندی پیش، برای اولین بار در تاریخ ایران با چهل نفر از زنان تبریز علیه ستم پیشگان و به موازات آن علیه نابرابری‌های جنسی که نظام فئودالی و دیدگاه‌های سنتی بر زنان تحمیل کرده بود، به جنگ مسلحانه و پارتیزانی دست می‌زند. یکی از عوامل مهم جنبش زنان تبریز به رهبری زینب، ستمگری بیش از حد برخی شاهزادگان و حکام دوره قاجار در آذربایجان بود.

🔹 در عرصه اجتماعی و سیاسی این دوره همچنین مشکلات و مسایل مهمی مانند «بحران نان» و «امتیاز تنباکو» نیز مطرح گردید که این دو عامل نیز از جمله مهم‌ترین عواملی بود که جنبش زنان تبریز به رهبری زینب پاشا را موجب گردید.

🔹 از جمله کارهای معروف «زینب پاشا» و یاران وی نیز حمله به انبارهای احتکار غله و تقسیم آن بین فقرا و گرسنگان در شهر تبریز بوده‌است.

🔹 زنان اغلب در اعتراض به وضع بحرانی نان پیش قدم بودند نمونه‌ای از این عملیات «زینب پاشا» و یارانش در قحطی اواخر دوره ناصرالدین شاه دیده شد که این قحطی در اثر احتکار گندم به وجود آمده بود؛ محتکرین، مجتهد تبریز، مباشرین، ولیعهد و حاکم تبریز بودند. زنان تصمیم به تظاهرات گرفتند. در حدود سه هزار زن چوب به دست، در بازارها به راه افتادند و کسبه را به بستن دکان و پیوستن به راهپیمایان مجبور کردند. حکومت، قشون مراغه را خبر کرد، دستور تیراندازی داده شد. در دم پنج زن و یک سید کشته شدند. در این‌جا روحانیت معترض هم علیه مجتهد بزرگ به زنان پیوست، و در کنسولگری روس تحصن کردند و سه یار از فرار ملائی که می‌خواست صحنه را ترک کند ممانعت کردند و با او به خشونت تمام رفتار نمودند. فردای همان روز تظاهرات را از سر گرفتند. حکومت هراسید و بار دیگر عقب‌نشینی کرد.

🔹 شاعری به نام میرزا فرخ که خود شاهد مبارزات زینب بوده شعری دارد که آن روزها ورد زبان مردم تبریز بوده. او به زبان ترکی سروده بود:

حکم ایله دی زینب پاشا جمله اناث و فراشا
سیز بازاری باسون داشا دگنگی باغلیوم گلیم
پاتاوامی باغلیوم گلیم

ترجمهٔ شعر ترکی به فارسی:

فرمان بداد زینب پاشا به شیرزنان و فراشا
بازار به سنگ بندید شما من چماقو حاضر کنم
پاتابه را پیچم به پا

زینب پاشا سخنرانی‌های آتشین در کوچه و بازار ایراد می‌کرد و مردان را به قیام فرا می‌خواند.

نمونه‌ای از سخنان زینب پاشا است که گفت:

«اگر شما مردان جرئت ندارید جزای ستم پیشگان را کف دستشان بگذارید، در کنج خانه بنشینید، ما به جای شما با ستمکاران می‌جنگیم.»

🔹 این حرکات و سخنان باعث برانگیخته شدن مردان می‌شد؛ و نوشته‌اند که حتی گروه زینب برای انگیختن مردان به اعتراض لچک‌های خود را به سوی مردان پرتاب می‌کردند.

منبع: کانال جامعه شناسی زن روز

https://tttttt.me/ksmtehran1/194

#یاد
#زنان
#زنان_تاثیر_گذار
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran
زنان دهه 50 .pdf
21.5 MB
💠 #معرفی_کتاب

📚 سیر مبارزات زنان ایران در دهه ی ۵۰ شمسی

#هاله_صفرزاده


🔹 *"در این مطالعه تاریخی_ اسنادی با رویکردی انتقادی به بررسی نقدهای وارده به تفکر چپ مارکسیستی ایران در زمینه‌ی مسئله‌ی زن و نابرابری جنسیتی در دهه‌ی ۵۰ شمسی پرداخته شده است.

نویسنده با توجه به عملکرد و نقش زنان مبارز این دهه، ضرورت تجدید نظر در برخی نقدها و بازتعریف جنبش زنان را متذکر می شود. کتاب به طور مشخص به بررسی دو دوره‌ی تاریخی معین یعنی حدفاصل ۵۰تا ۵۷و ۵۷ تا ۶۰ می‌پردازد. روش مورد استفاده در این کتاب مطالعه‌ی تاریخی اسنادی مجلات و اسناد در دسترس سازمان‌ها و گروه‌های مختلف چپ در ایران است.

کتاب از متن روانی برخوردار است و مطالب بحث برانگیز آن خواننده را به دنبال کردن مطلب تشویق میکند."
*الهام هومین فر


#هاله_صفرزاده
#معلم_زندانی
#زنان
#نه_به_تبعیض #همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_خشونت
🔹🔹🔹

🖋کانال کانون صنفی معلمان ایران ( تهران)

🆔 @KSMtehran