کانال صنفی معلمان ایران
📝اطلاعیه کانون صنفی معلمان ایران(تهران) پیرامون جلسه تشکلهای فرهنگیان با آقای نوبخت و وزیر آموزش و پرورش در تاریخ ۹۹/۱/۲۸ 🔹پیرو نامهی ارسال شدهی مشاور وزیر آموزش و پرورش در امور تشکلها که بعد از ظهر روز گذشته به این تشکل صنفی معلمان ابلاغ شد، و باتوجه…
📣 قابل توجه معلمان عزیز !
#توضیحی پیرامون یک جلسه
همان طور که مطلع هستید نوبخت طی این روزها کوشیده است با برقراری جلسات کذایی و ساختگی با به اصطلاح نمایندگان فرهنگیان بازنشسته و شاغل سیاستهای #سرکوب_حقوق_فرهنگیان را توجیه نماید. در همین راستا #نوبخت از تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان که هم پیمان #جناح_نوبخت هستند مانند #انجمن_اسلامی_معلمان و #مجمع_فرهنگیان ایران اسلامی و ... را به عنوان نمایندگان فرهنگیان!!! برای جلسهای در روز پنجشنبه ۹۹/۱/۲۸ دعوت نمود و برای خالی نبودن عریضه و فریب افکار عمومی #کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) را نیز دعوت کرد و ما از شما خواستیم فیش های خود را برای طرح در جلسه برای ما ارسال نمایید.
اما کانون تهران و نمایندگان صنفی معلمان پس از بررسی همه جوانب تصمیم گرفتند که در این جلسه شرکت ننمایند و اطلاعیه آن در کانال منتشر شدهاست.
از سویی مطالبات و خواسته معلمان در مورد حقوق ، شفاف و روشن است و آن اجرای کامل قانون و افزایش حقوق تمام معلمان به بالای شش میلیون تومان است.
اما این به معنای عدم پیگیری حقوق فرهنگیان توسط تشکلهای صنفی نیست و مستندات در اختیار تشکلهای صنفی قرار گرفته است و آنها در فرصت مناسب مستدل چون گذشته از حقوق ما فرهنگیان دفاع خواهند نمود.
مدیریت کانال صنفی معلمان ضمن حمایت از تصمیم اصولی کانون صنفی معلمان ایران (تهران) نسبت به #وعده #اجرای_ناقص دوباره قانون هشدار میدهد و از تمام معلمان درخواست میکند #تشکلهای صنفی مستقل در استان خود را ایجاد و تقویت نمایند.
با احترام
#مدیریت_کانال_صنفی_معلمان_ایران
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
#توضیحی پیرامون یک جلسه
همان طور که مطلع هستید نوبخت طی این روزها کوشیده است با برقراری جلسات کذایی و ساختگی با به اصطلاح نمایندگان فرهنگیان بازنشسته و شاغل سیاستهای #سرکوب_حقوق_فرهنگیان را توجیه نماید. در همین راستا #نوبخت از تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان که هم پیمان #جناح_نوبخت هستند مانند #انجمن_اسلامی_معلمان و #مجمع_فرهنگیان ایران اسلامی و ... را به عنوان نمایندگان فرهنگیان!!! برای جلسهای در روز پنجشنبه ۹۹/۱/۲۸ دعوت نمود و برای خالی نبودن عریضه و فریب افکار عمومی #کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) را نیز دعوت کرد و ما از شما خواستیم فیش های خود را برای طرح در جلسه برای ما ارسال نمایید.
اما کانون تهران و نمایندگان صنفی معلمان پس از بررسی همه جوانب تصمیم گرفتند که در این جلسه شرکت ننمایند و اطلاعیه آن در کانال منتشر شدهاست.
از سویی مطالبات و خواسته معلمان در مورد حقوق ، شفاف و روشن است و آن اجرای کامل قانون و افزایش حقوق تمام معلمان به بالای شش میلیون تومان است.
اما این به معنای عدم پیگیری حقوق فرهنگیان توسط تشکلهای صنفی نیست و مستندات در اختیار تشکلهای صنفی قرار گرفته است و آنها در فرصت مناسب مستدل چون گذشته از حقوق ما فرهنگیان دفاع خواهند نمود.
مدیریت کانال صنفی معلمان ضمن حمایت از تصمیم اصولی کانون صنفی معلمان ایران (تهران) نسبت به #وعده #اجرای_ناقص دوباره قانون هشدار میدهد و از تمام معلمان درخواست میکند #تشکلهای صنفی مستقل در استان خود را ایجاد و تقویت نمایند.
با احترام
#مدیریت_کانال_صنفی_معلمان_ایران
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
#این_کانال_مستقل_است
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
🔴 نوبخت و بازی با کارت تشکلهای فرهنگیان
#جعفر_ابراهیمی
#معلم_نوشت
در حالی که#کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) اعلام کردهاست در جلسه روز پنجشنبه( ۱/۲۸) با نوبخت شرکت نمیکند اما چون گذشته پیگیر حقوق صنفی فرهنگیان است. لیستی از سوی #فرج_کمیجانی دبیرکل تشکل موسوم به #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی در فضای مجازی منتشر شدهاست که در این لیست نام دو تن از اعضای هیات مدیره کانون تهران آقایان #ایمانزاده و #رضاخواه به چشم میخورد و این پرسش در اذهان به وجود آمده است که داستان چیست؟ چرا #نوبخت به یکباره خواستار دیدار با #نمایندگان تشکلها شده و چرا تشکلهای سیاسی را به عنوان نماینده معلمان جا زده است و چرا با وجود اطلاعیه کانون تهران نام دو تن از اعضای هیات مدیره کانون تهران در لیست افراد حاضر در جلسه است؟
در این یادداشت سعی میکنم از زوایه معلمی به قضیه نگاه کنم که به این اتفاقات از منظر تاریخی نگاه میکند و تا در حکم کارگزینی خود اعداد و ارقام واقعی را نبیند ذوق زده نخواهد شد و نامه جانم به قربانت برای کسی چون نوبخت نمیفرستد و اگر نوبخت به وعده خود عمل نماید و رتبه بندی را به صورت کامل و نه فرمالیته احیا نماید تازه ما به مرحله ای رسیده ایم که باید برای رسیدن حقوق خود تا خط فقر یعنی هشت میلیون تومان باید تلاش نماییم و مطالبه گری مداوم آن چیزی است که هرگز نباید فراموش گردد اما داستان چیست :
۱. تا جایی که به عنوان یک عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) مطلعم کانون تهران تشکلی است که تاکنون با مسئولان در چارچوب منافع صنفی بارها مذاکره کرده است. اما این اطلاعیه نشان داد که به هر صورت و به هر قیمت حاضر نیست پای میز مذاکره برود و این همان اصولی است که یک تشکل مستقل باید به آن پایبند باشد. در این میان برخی گمان می کنند این که #نوبخت تن به مذاکره صرفا ناشی از فشار برخی نمایندگان و مطالبه گری مجازی است و عدم شرکت کانون تهران یعنی از دست دادن این فرصت استثنایی. ضمن اهمیت حساس شدن نمایندگان به این مساله و مطالبه گری در سطح مجازی باید اذعان نمود که تصمیمات خلق الساعه نیستند و در یک بستر زمانی رخ می دهند اگر امروز نوبخت حاضر است بیاید و اقرار کند که اشتباه کرده است نتیجه ۱۲ سال پیگیری معلمان و فعالان صنفی در مورد قانون مدیریت خدمات کشوری است. برخی از عزیزان و پیشکسوتان نازنین ما رخ در خاک کشیدند اما اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری را ندیدند و هنوز هم این قانون به صورت کامل اجرا نشده است.
۲. حال چرا تنها از کانون تهران دعوت به عمل آمده است؟ پاسخ روشن و مبرهن است برای خالی نبودن عریضه. چرا که اگر این جماعت به مشارکت فرهنگیان باور داشتند به صورت مستقل دو نفر از «گروه اعتراض به حذف رتبه بندی ...» را دعوت می کردند. نوبخت و هم مسلکانش تشکل های صنفی را به صورت ویترین می خواهند و الا در میان دهها تشکل صنفی موجود حداقل ۲۲ تشکل فعال عضو شورای هماهنگی وجود دارد و اگر ریگی به کفش نوبخت نبود باید به جای دعوت از تشکل های سیاسی که در امر #کارچاقکنی مهارت ویژه ای دارند و اعضای ارشد آنها سهامدار چندین مدرسه و شرکت بوده و. در امر لابی بین وزارتخانه و بخش خصوصی برای واگذاری قراردادها فعال بوده و پول کلان به جیب میزنند باید سراغ تشکل های صنفی مستقل می رفت و از آنها دعوت می کرد.
به جرات می توان ادعا کرد که سرجمع اعضای تشکل های سیاسی از چپ و راست و میانه به اندازه انجمن صنفی معلمان سقز و زیویه عضو و هوادار ندارد اگر فکر می کنید اغراق می کنیم لطفا در پساکرونا امنیت تجمع را تامین نمایید تا نشان دهیم آیا تشکلهای صنفی بدنه دارند یا ندارند.
در پاسخ به بهانه جویان احتمالی و کسانی که میخواهند مرز تشکلهای صنفی مستقل را با تشکلهای سیاسی وابسته مغشوش نمایند باید یاد آور شد که دبیرکل های تشکل های سیاسی اگر بر سر دعوای جناحی زندان بروند مورد لطف قرار گرفته و #عفو_موردی مشمول حالشان می شود اما سه دبیر دبیرکل کانون تهران حداقل ۱۲ سال محکومیت گرفتهاند و تاکنون ۱۰ سال حبس کشیدهاند دبیرکل فعلی دارای پرونده گشوده است و سایر اعضای کانون تهران و تشکلهای صنفی در سراسر کشور چند ده سال حبس گرفتهاند نه به خاطر اینکه عاشق زندان هستند بلکه به خاطر اینکه سر منافع فرهنگیان حاضر به معامله نیستند و الا در میان هیاهو و پروندهسازی امنیتی اگر هیچ کس نداند پروندهسازان و خود فعالان این حقیقت را میدانند اتهام امنیتی پایه و واقعیت ندارد.
ص۱
ادامه 👇
#جعفر_ابراهیمی
#معلم_نوشت
در حالی که#کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) اعلام کردهاست در جلسه روز پنجشنبه( ۱/۲۸) با نوبخت شرکت نمیکند اما چون گذشته پیگیر حقوق صنفی فرهنگیان است. لیستی از سوی #فرج_کمیجانی دبیرکل تشکل موسوم به #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی در فضای مجازی منتشر شدهاست که در این لیست نام دو تن از اعضای هیات مدیره کانون تهران آقایان #ایمانزاده و #رضاخواه به چشم میخورد و این پرسش در اذهان به وجود آمده است که داستان چیست؟ چرا #نوبخت به یکباره خواستار دیدار با #نمایندگان تشکلها شده و چرا تشکلهای سیاسی را به عنوان نماینده معلمان جا زده است و چرا با وجود اطلاعیه کانون تهران نام دو تن از اعضای هیات مدیره کانون تهران در لیست افراد حاضر در جلسه است؟
در این یادداشت سعی میکنم از زوایه معلمی به قضیه نگاه کنم که به این اتفاقات از منظر تاریخی نگاه میکند و تا در حکم کارگزینی خود اعداد و ارقام واقعی را نبیند ذوق زده نخواهد شد و نامه جانم به قربانت برای کسی چون نوبخت نمیفرستد و اگر نوبخت به وعده خود عمل نماید و رتبه بندی را به صورت کامل و نه فرمالیته احیا نماید تازه ما به مرحله ای رسیده ایم که باید برای رسیدن حقوق خود تا خط فقر یعنی هشت میلیون تومان باید تلاش نماییم و مطالبه گری مداوم آن چیزی است که هرگز نباید فراموش گردد اما داستان چیست :
۱. تا جایی که به عنوان یک عضو کانون صنفی معلمان ایران (تهران) مطلعم کانون تهران تشکلی است که تاکنون با مسئولان در چارچوب منافع صنفی بارها مذاکره کرده است. اما این اطلاعیه نشان داد که به هر صورت و به هر قیمت حاضر نیست پای میز مذاکره برود و این همان اصولی است که یک تشکل مستقل باید به آن پایبند باشد. در این میان برخی گمان می کنند این که #نوبخت تن به مذاکره صرفا ناشی از فشار برخی نمایندگان و مطالبه گری مجازی است و عدم شرکت کانون تهران یعنی از دست دادن این فرصت استثنایی. ضمن اهمیت حساس شدن نمایندگان به این مساله و مطالبه گری در سطح مجازی باید اذعان نمود که تصمیمات خلق الساعه نیستند و در یک بستر زمانی رخ می دهند اگر امروز نوبخت حاضر است بیاید و اقرار کند که اشتباه کرده است نتیجه ۱۲ سال پیگیری معلمان و فعالان صنفی در مورد قانون مدیریت خدمات کشوری است. برخی از عزیزان و پیشکسوتان نازنین ما رخ در خاک کشیدند اما اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری را ندیدند و هنوز هم این قانون به صورت کامل اجرا نشده است.
۲. حال چرا تنها از کانون تهران دعوت به عمل آمده است؟ پاسخ روشن و مبرهن است برای خالی نبودن عریضه. چرا که اگر این جماعت به مشارکت فرهنگیان باور داشتند به صورت مستقل دو نفر از «گروه اعتراض به حذف رتبه بندی ...» را دعوت می کردند. نوبخت و هم مسلکانش تشکل های صنفی را به صورت ویترین می خواهند و الا در میان دهها تشکل صنفی موجود حداقل ۲۲ تشکل فعال عضو شورای هماهنگی وجود دارد و اگر ریگی به کفش نوبخت نبود باید به جای دعوت از تشکل های سیاسی که در امر #کارچاقکنی مهارت ویژه ای دارند و اعضای ارشد آنها سهامدار چندین مدرسه و شرکت بوده و. در امر لابی بین وزارتخانه و بخش خصوصی برای واگذاری قراردادها فعال بوده و پول کلان به جیب میزنند باید سراغ تشکل های صنفی مستقل می رفت و از آنها دعوت می کرد.
به جرات می توان ادعا کرد که سرجمع اعضای تشکل های سیاسی از چپ و راست و میانه به اندازه انجمن صنفی معلمان سقز و زیویه عضو و هوادار ندارد اگر فکر می کنید اغراق می کنیم لطفا در پساکرونا امنیت تجمع را تامین نمایید تا نشان دهیم آیا تشکلهای صنفی بدنه دارند یا ندارند.
در پاسخ به بهانه جویان احتمالی و کسانی که میخواهند مرز تشکلهای صنفی مستقل را با تشکلهای سیاسی وابسته مغشوش نمایند باید یاد آور شد که دبیرکل های تشکل های سیاسی اگر بر سر دعوای جناحی زندان بروند مورد لطف قرار گرفته و #عفو_موردی مشمول حالشان می شود اما سه دبیر دبیرکل کانون تهران حداقل ۱۲ سال محکومیت گرفتهاند و تاکنون ۱۰ سال حبس کشیدهاند دبیرکل فعلی دارای پرونده گشوده است و سایر اعضای کانون تهران و تشکلهای صنفی در سراسر کشور چند ده سال حبس گرفتهاند نه به خاطر اینکه عاشق زندان هستند بلکه به خاطر اینکه سر منافع فرهنگیان حاضر به معامله نیستند و الا در میان هیاهو و پروندهسازی امنیتی اگر هیچ کس نداند پروندهسازان و خود فعالان این حقیقت را میدانند اتهام امنیتی پایه و واقعیت ندارد.
ص۱
ادامه 👇
🔴 نقش #انجمن_اسلامی_معلمان در سرکوب معلمان و دانشآموزان پس از انقلاب فرهنگی
✍ #علی_بدرینیا
#یک_معلم_یک_یادداشت
هنگامی که فرمان انقلاب فرهنگی توسط روحالله خمینی صادر شد دانشگاهها از اردیبهشت ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ تعطیل و دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد و مخالف پاکسازی گردید. اما این پاکسازی به دانشگاه محدود نشد و در آموزش و پرورش نیز موجب پاکسازی معلمان و دانشآموزان شد.
یکی از نیروهایی که در این پاکسازی نقش داشت #انجمناسلامیمعلمان بود که در کنار سایر نیروها مانند #انجمناسلامیدانشجویان و #انجمناسلامیاساتیددانشگاه و چند انجمن اسلامی دیگر #نیروهای_خط را تشکیل میدادند و در اخراج و پاکسازی معلمان منتقد و مخالف نقش اساسی داشتند.
آنها که زمانی خود را #چپ_اسلامی و #حامی_مستضعفان و #ضدامپریالیسم معرفی میکردند در طی دهه شصت در دولت میرحسین موسوی و مجلسهای دوم و سوم قدرت فراوانی داشتند اما در زمان رفسنجانی و بعد از جنگ از قدرت کنار زده شدند اما همچنان در ساختار وزارتخانه آموزش و پرورش دارای نقش های کلیدی بودند تا اینکه در زمان خاتمی با نقاب اصلاحات و با ایدههای خصوصیسازی به قدرت بازگشتند. اما دیگر از آن ریش و پشمهای دهه شصت خبری نبود ایده های راستگرایانه نیاز به تیپ و قیافه جدید داشت. آنها ریشهها را زدند و با ته ریش آنکادر شده اما دکمه پیراهن تا بیخ گلو بسته به سمت اقتصاد بازار آزاد خیز برداشتند تا از مبلغان خصوصیسازی و از مالکان مدارس خصوصی گردند.
در قدرت ماندن انجمن اسلامی معلمان بستگی به قدرتی است که به آن وابسته است به خاطر همین مانند سایر تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان به خاطر وابسته بودن با جناحی میآیند و با جناحی میروند پس هرگز نمیتوانند نماینده منافع معلمان باشند و مدافع منافع باند و جناح خود هستند. پس با آمدن دولت احمدینژاد، انجمن اسلامی معلمان دوباره به حاشیه رفت اما بار دیگر در زمان روحانی برای میوه چینی از قدرت و ثروت به عرصه مدیریتی بازگشت.
اما نکته جالب اینجاست که اگر چه انجمن اسلامی معلمان در دورههایی مانند دوره رفسنجانی و احمدینژاد نفوذ خود را از دست داد اما همواره سیطره خود را بر برخی قسمتها حفظ نمودهاست. جالب اینکه این بخشها همچنان از ویژگی سرکوب کنندگی برخوردارند.
پس از شنیدن حکم اخراج محمد حبیبی به خاطر پیگیری حقوق صنفی معلمان و با توجه به صدور حکم اخراج در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در آپ شهرستان های استان تهران و چک کردن مسئول وقت این هیات به نام #عبدالله_زند به عنوان رییس این هیات برخورد کردم که از اعضای موثر انجمن اسلامی معلمان استان تهران است البته به جز رییس هیات ، #حسن_خوانینزاده و #یعقوب_یوسفوند دو عضو دیگر هیات هستند که در صدور این حکم ظالمانه نقش اساسی داشتند هر چند این حکم به اراده وزیر و معاونان بودهاست اما ریلگذاری اخراج توسط این سه نفر از زمان بطحایی صورت گرفته است البته #خوانینزاده در دهه ۶۰ در اخراج همکاران ما نقش جدی است.
این تنها یک نمونه از عملکرد ضد معلمی انجمن است اما در شش سال اخیر ، برخی اعضای انجمن اسلامی معلمان به واسطه نزدیکی به مدیران ارشد در وزارتخانه در بستن قرارداد با شرکتهای خاص و دریافت پورسانت نقش جدی داشتهاند به عنوان نمونه تحمیل یک شرکت غیربیمهای به نام «آتیه سازان حافظ» به فرهنگیان شاغل و بازنشسته و از دور خارج نمودن سایر شرکتهای بیمهای نتیجه عملکرد اعضای انجمن به عنوان مشاور در این زمینه است.
در نشست اخیر با نوبخت نیز که موجب شد مطالبات بازنشستگان در قالب اجرای ناقص قانون مدیریت خدمات کشوری نادیده گرفته شود یکی از پایههای اصلی این توافق ظالمانه در کنار #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی ، همین انجمنیها بودند.
اگر اینجانب و نسل من به دست امثال #خوانینزاده و سایر انجمنیها در دهه شصت پاکسازی و اخراج شدند متاسفانه در حال حاضر همین تشکلهای وابسته باعث اخراج امثال حبیبی میشوند.
حالا وقتی به وضعیت هم دورههایی خود که در آموزش و پرورش بازنشست شدند نگاه میکنم از این بابت که اخراج شدم از بابت اقتصادی ناراحت نیستم اما از اینکه شغل شریف معلمی را از من گرفتند هنوز خشم دارم اگر چه سعی کردم به صورت غیررسمی معلم بمانم.
این روزها که به وضعیت دوستان بازنشسته خود نگاه میکنم افسوس میخورم که هنوز بازنشستگانی هستند که فریب انجمنیها را میخورند و به جلسات نوبخت دل خوش کردهاند.
کلام آخر اینکه ، اگر چه آنها هنوز میتوانند حبیبیها را اخراج نمایند اما به خاطر تشکلهای صنفی امروز میتوان از حقوق معنوی و حیثیت این معلم آزاده دفاع کرد پس نسل جدید معلمان از نسل ما یک قدم جلوتر است البته جامعه نیز رشد کرده پس به عنوان یک معلم اخراجی توصیه برادرانه من این است که فریب تشکلهای سیاسی را نخورید و تشکلهای صنفی را تقویت نمایید.
✍ #علی_بدرینیا
#یک_معلم_یک_یادداشت
هنگامی که فرمان انقلاب فرهنگی توسط روحالله خمینی صادر شد دانشگاهها از اردیبهشت ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ تعطیل و دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد و مخالف پاکسازی گردید. اما این پاکسازی به دانشگاه محدود نشد و در آموزش و پرورش نیز موجب پاکسازی معلمان و دانشآموزان شد.
یکی از نیروهایی که در این پاکسازی نقش داشت #انجمناسلامیمعلمان بود که در کنار سایر نیروها مانند #انجمناسلامیدانشجویان و #انجمناسلامیاساتیددانشگاه و چند انجمن اسلامی دیگر #نیروهای_خط را تشکیل میدادند و در اخراج و پاکسازی معلمان منتقد و مخالف نقش اساسی داشتند.
آنها که زمانی خود را #چپ_اسلامی و #حامی_مستضعفان و #ضدامپریالیسم معرفی میکردند در طی دهه شصت در دولت میرحسین موسوی و مجلسهای دوم و سوم قدرت فراوانی داشتند اما در زمان رفسنجانی و بعد از جنگ از قدرت کنار زده شدند اما همچنان در ساختار وزارتخانه آموزش و پرورش دارای نقش های کلیدی بودند تا اینکه در زمان خاتمی با نقاب اصلاحات و با ایدههای خصوصیسازی به قدرت بازگشتند. اما دیگر از آن ریش و پشمهای دهه شصت خبری نبود ایده های راستگرایانه نیاز به تیپ و قیافه جدید داشت. آنها ریشهها را زدند و با ته ریش آنکادر شده اما دکمه پیراهن تا بیخ گلو بسته به سمت اقتصاد بازار آزاد خیز برداشتند تا از مبلغان خصوصیسازی و از مالکان مدارس خصوصی گردند.
در قدرت ماندن انجمن اسلامی معلمان بستگی به قدرتی است که به آن وابسته است به خاطر همین مانند سایر تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان به خاطر وابسته بودن با جناحی میآیند و با جناحی میروند پس هرگز نمیتوانند نماینده منافع معلمان باشند و مدافع منافع باند و جناح خود هستند. پس با آمدن دولت احمدینژاد، انجمن اسلامی معلمان دوباره به حاشیه رفت اما بار دیگر در زمان روحانی برای میوه چینی از قدرت و ثروت به عرصه مدیریتی بازگشت.
اما نکته جالب اینجاست که اگر چه انجمن اسلامی معلمان در دورههایی مانند دوره رفسنجانی و احمدینژاد نفوذ خود را از دست داد اما همواره سیطره خود را بر برخی قسمتها حفظ نمودهاست. جالب اینکه این بخشها همچنان از ویژگی سرکوب کنندگی برخوردارند.
پس از شنیدن حکم اخراج محمد حبیبی به خاطر پیگیری حقوق صنفی معلمان و با توجه به صدور حکم اخراج در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در آپ شهرستان های استان تهران و چک کردن مسئول وقت این هیات به نام #عبدالله_زند به عنوان رییس این هیات برخورد کردم که از اعضای موثر انجمن اسلامی معلمان استان تهران است البته به جز رییس هیات ، #حسن_خوانینزاده و #یعقوب_یوسفوند دو عضو دیگر هیات هستند که در صدور این حکم ظالمانه نقش اساسی داشتند هر چند این حکم به اراده وزیر و معاونان بودهاست اما ریلگذاری اخراج توسط این سه نفر از زمان بطحایی صورت گرفته است البته #خوانینزاده در دهه ۶۰ در اخراج همکاران ما نقش جدی است.
این تنها یک نمونه از عملکرد ضد معلمی انجمن است اما در شش سال اخیر ، برخی اعضای انجمن اسلامی معلمان به واسطه نزدیکی به مدیران ارشد در وزارتخانه در بستن قرارداد با شرکتهای خاص و دریافت پورسانت نقش جدی داشتهاند به عنوان نمونه تحمیل یک شرکت غیربیمهای به نام «آتیه سازان حافظ» به فرهنگیان شاغل و بازنشسته و از دور خارج نمودن سایر شرکتهای بیمهای نتیجه عملکرد اعضای انجمن به عنوان مشاور در این زمینه است.
در نشست اخیر با نوبخت نیز که موجب شد مطالبات بازنشستگان در قالب اجرای ناقص قانون مدیریت خدمات کشوری نادیده گرفته شود یکی از پایههای اصلی این توافق ظالمانه در کنار #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی ، همین انجمنیها بودند.
اگر اینجانب و نسل من به دست امثال #خوانینزاده و سایر انجمنیها در دهه شصت پاکسازی و اخراج شدند متاسفانه در حال حاضر همین تشکلهای وابسته باعث اخراج امثال حبیبی میشوند.
حالا وقتی به وضعیت هم دورههایی خود که در آموزش و پرورش بازنشست شدند نگاه میکنم از این بابت که اخراج شدم از بابت اقتصادی ناراحت نیستم اما از اینکه شغل شریف معلمی را از من گرفتند هنوز خشم دارم اگر چه سعی کردم به صورت غیررسمی معلم بمانم.
این روزها که به وضعیت دوستان بازنشسته خود نگاه میکنم افسوس میخورم که هنوز بازنشستگانی هستند که فریب انجمنیها را میخورند و به جلسات نوبخت دل خوش کردهاند.
کلام آخر اینکه ، اگر چه آنها هنوز میتوانند حبیبیها را اخراج نمایند اما به خاطر تشکلهای صنفی امروز میتوان از حقوق معنوی و حیثیت این معلم آزاده دفاع کرد پس نسل جدید معلمان از نسل ما یک قدم جلوتر است البته جامعه نیز رشد کرده پس به عنوان یک معلم اخراجی توصیه برادرانه من این است که فریب تشکلهای سیاسی را نخورید و تشکلهای صنفی را تقویت نمایید.