کانال صنفی معلمان ایران
#علیه_فراموشی 📝 شکلدادن جامعهی ذرهای، کار سیستماتیک دستگاه قدرت بوده است؛ تلاشی بیوقفه برای ساختنِ انسان-شیء، که در خلأ ولنگار بماند و مهمتر از هر چیز، بیحس باشد؛ و این درست، شَمایی از "برهوت واقعیت" است؛ اینجا که هر یک از ما تنها ایستادهایم و عملِ…
#قلم_معلم
#یک_معلم_یک_یادداشت
همکاران عزیز عید همگی مبارک
سال جدید قصد داریم بیش از پیش از شما مطلب منتشر کنیم برای همین با آی زیر مسیر
#ارتباط_با_ما را گشودیم
@Ertebatbama1399
پس کانالهای خودتان را به ما معرفی و یادداشتهای خود را برای ما ارسال نمایید.
یادداشت فوق از همکارمان خانم آرزو رضایی مجاز است که در کانال «صور ما» به آدرس
@SooreMa
نوشتههای خود را منتشر میکنند.
شما هم همراه ما باشید
🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
#یک_معلم_یک_یادداشت
همکاران عزیز عید همگی مبارک
سال جدید قصد داریم بیش از پیش از شما مطلب منتشر کنیم برای همین با آی زیر مسیر
#ارتباط_با_ما را گشودیم
@Ertebatbama1399
پس کانالهای خودتان را به ما معرفی و یادداشتهای خود را برای ما ارسال نمایید.
یادداشت فوق از همکارمان خانم آرزو رضایی مجاز است که در کانال «صور ما» به آدرس
@SooreMa
نوشتههای خود را منتشر میکنند.
شما هم همراه ما باشید
🔻🔻🔻
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
#این_کانال_مستقل_است
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
🔴'وجود یک رسانه خبری قدرتمند، لازمه آغاز مطالبه گریِ جمعی فرهنگیان'
✍ رضا اصغرزاده
#یک_معلم_یک_یادداشت
چند روز پیش وزارت ارتباطات از اهدای بیست گیگ اینترنت رایگان به معلمان خبر میدهد. چند ساعت بعد حدود سیصد هزار فرهنگی جهت دریافت آن ثبت نام می کنند. جامعه آموزش و پرورش کشور تقریبا نهصد هزار پرنسل دارد. مسلما یکی و دو روز بعد از آن، آمار معلمان ثبت نام کرده برای اینترنت رایگان دست کم بالای ششصد هزار نفر و حداکثر خیلی نزدیک به کل جمعیت فرهنگیان بوده است. این ماجرا کافی بود که مورد نقد شدید منتقدان قرار بگیرد چه از درون قشر فرهنگیان و چه بیرون از آن. کانون انتقادت شامل چند سوال اصلی بود:
۱) چرا فرهنگیان برای احقاق حق خود، برای رفع بی عدالتی و تبعیض و نا به سامانیِ معیشتی گروه خود چنین جمعی را شکل نمی دهند؟
۲) چرا فرهنگیان برای شرکت در اجتماعات اعتراضی؛ اعتصابات و تحصن ها اینگونه جمع نمی شوند؟ (برای نمونه در تحصن های سراسری فرهنگیان سال ۹۷ که چند هدف مشخص داشته است، فقط کمتر از دویست مدرسه در کشور به این تحصن پیوستند)
۳) چرا فرهنگیان حتی برای امضا بیانیه های مختلف چنین آمار خیره کننده ای ندارند؟ (برای نمونه اخیرا در بیانیه الکترونیکی اعتراض به عدم افزایش پنجاه درصدی حقوق از محل فصل دهم قانون خدمات کشوری، فقط کمتر از ده درصد کل فرهنگیان آن را امضا زدند.) و سوالاتی از این قبیل.
برای پرداخت به این گونه انتقادات و پاسخ به این سوالات در قدم اول، ظاهرا باید به کمیّت رسانه ها توجه کرد. اینکه چه حجمی از رسانه ها، اخباری مثل اینترنت رایگان، افزایش حقوق چندغازی معلمان و امثالهم را مخابره میکنند؟ و چه تعداد رسانه، اخبار تبعیض و بی عدالتی مبرهنِ میان معلمان و سایر کارکنان دولت و یا حتی بررسی اعتراضات و اعتصابات آنها را اعلان میکنند؟
صد البته که فقط با افزایش تعداد رسانه ها و به سمع رساندن خبر نمیتوان این مسئله را حل کرد و از طرفی دیگر منکر آن هم نمیتوان شد که تجمع اعتراضی و احقاق حق شبیه به تجمع دریافت اینترنتِ رایگان نیست که به راحتی و با سرعت اجرا شود و عوامل بسیار مهم و متفاوت دیگری در اجرای آنها نقش دارند که بحث آن در این مقال نمیگنجد. منتهی آنچه که با نام گام اول معرفی شد و باید درست برداشته شود خبررسانی قدرتمند است. در واقع خبررسانی ِقوی اولین قدمی است که جامعه ی فرهنگی را از این مشکل می رهاند. اینکه فرهنگی جماعت برای دستیابی به مطالبات خود به صورت جمعی شرکت نمیکنند در وهله ی اول همین است که به دلیل خبررسانی ضعیف، اکثر پرسنل از نوع و زمان کنش اعتراضی خبر ندارند. یکی از دلایل اصلی آن نبود یک منبع مشخص و قابل اعتماد از طرف صنف بوده و میتوان با توجه به سَمتِ پیشرفت جامعه نوع دیگر این دلیل را نبود یک صفحه اطلاع رسانی مجازی معتمد دانست.
بعد از سپری کردن این مرحله است که باید نتیجه ی آن را دید و سراغ عوامل دیگر رفت. باید دید که با وجود اطلاع رسانی جامع و کامل، جمعیت شرکت کننده چقدر خواهد بود؟ کم است یا زیاد؟ که با توجه به آن به سایر عوامل منع کننده پرداخته شود.
۹۹/۱/۸
📌 محتوای یادداشتهای منتشر شده صرفا دیدگاه نویسنده است.
لطفا از طریق آی دی زیر آثار و نظرات خود را برای ما ارسال کنید
#ارتباط_با_ما
@Ertebatbama1399
🔹🔹🔹🔹
🆔 @kasenfi
از طریق لینک زیر عضو #کانال_صنفی_معلمان شوید و اخبار صنفی و آموزشی را دنبال نمایید :
https://tttttt.me/kasenfi
🔻🔻🔻🔻🔻
✍ رضا اصغرزاده
#یک_معلم_یک_یادداشت
چند روز پیش وزارت ارتباطات از اهدای بیست گیگ اینترنت رایگان به معلمان خبر میدهد. چند ساعت بعد حدود سیصد هزار فرهنگی جهت دریافت آن ثبت نام می کنند. جامعه آموزش و پرورش کشور تقریبا نهصد هزار پرنسل دارد. مسلما یکی و دو روز بعد از آن، آمار معلمان ثبت نام کرده برای اینترنت رایگان دست کم بالای ششصد هزار نفر و حداکثر خیلی نزدیک به کل جمعیت فرهنگیان بوده است. این ماجرا کافی بود که مورد نقد شدید منتقدان قرار بگیرد چه از درون قشر فرهنگیان و چه بیرون از آن. کانون انتقادت شامل چند سوال اصلی بود:
۱) چرا فرهنگیان برای احقاق حق خود، برای رفع بی عدالتی و تبعیض و نا به سامانیِ معیشتی گروه خود چنین جمعی را شکل نمی دهند؟
۲) چرا فرهنگیان برای شرکت در اجتماعات اعتراضی؛ اعتصابات و تحصن ها اینگونه جمع نمی شوند؟ (برای نمونه در تحصن های سراسری فرهنگیان سال ۹۷ که چند هدف مشخص داشته است، فقط کمتر از دویست مدرسه در کشور به این تحصن پیوستند)
۳) چرا فرهنگیان حتی برای امضا بیانیه های مختلف چنین آمار خیره کننده ای ندارند؟ (برای نمونه اخیرا در بیانیه الکترونیکی اعتراض به عدم افزایش پنجاه درصدی حقوق از محل فصل دهم قانون خدمات کشوری، فقط کمتر از ده درصد کل فرهنگیان آن را امضا زدند.) و سوالاتی از این قبیل.
برای پرداخت به این گونه انتقادات و پاسخ به این سوالات در قدم اول، ظاهرا باید به کمیّت رسانه ها توجه کرد. اینکه چه حجمی از رسانه ها، اخباری مثل اینترنت رایگان، افزایش حقوق چندغازی معلمان و امثالهم را مخابره میکنند؟ و چه تعداد رسانه، اخبار تبعیض و بی عدالتی مبرهنِ میان معلمان و سایر کارکنان دولت و یا حتی بررسی اعتراضات و اعتصابات آنها را اعلان میکنند؟
صد البته که فقط با افزایش تعداد رسانه ها و به سمع رساندن خبر نمیتوان این مسئله را حل کرد و از طرفی دیگر منکر آن هم نمیتوان شد که تجمع اعتراضی و احقاق حق شبیه به تجمع دریافت اینترنتِ رایگان نیست که به راحتی و با سرعت اجرا شود و عوامل بسیار مهم و متفاوت دیگری در اجرای آنها نقش دارند که بحث آن در این مقال نمیگنجد. منتهی آنچه که با نام گام اول معرفی شد و باید درست برداشته شود خبررسانی قدرتمند است. در واقع خبررسانی ِقوی اولین قدمی است که جامعه ی فرهنگی را از این مشکل می رهاند. اینکه فرهنگی جماعت برای دستیابی به مطالبات خود به صورت جمعی شرکت نمیکنند در وهله ی اول همین است که به دلیل خبررسانی ضعیف، اکثر پرسنل از نوع و زمان کنش اعتراضی خبر ندارند. یکی از دلایل اصلی آن نبود یک منبع مشخص و قابل اعتماد از طرف صنف بوده و میتوان با توجه به سَمتِ پیشرفت جامعه نوع دیگر این دلیل را نبود یک صفحه اطلاع رسانی مجازی معتمد دانست.
بعد از سپری کردن این مرحله است که باید نتیجه ی آن را دید و سراغ عوامل دیگر رفت. باید دید که با وجود اطلاع رسانی جامع و کامل، جمعیت شرکت کننده چقدر خواهد بود؟ کم است یا زیاد؟ که با توجه به آن به سایر عوامل منع کننده پرداخته شود.
۹۹/۱/۸
📌 محتوای یادداشتهای منتشر شده صرفا دیدگاه نویسنده است.
لطفا از طریق آی دی زیر آثار و نظرات خود را برای ما ارسال کنید
#ارتباط_با_ما
@Ertebatbama1399
🔹🔹🔹🔹
🆔 @kasenfi
از طریق لینک زیر عضو #کانال_صنفی_معلمان شوید و اخبار صنفی و آموزشی را دنبال نمایید :
https://tttttt.me/kasenfi
🔻🔻🔻🔻🔻
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
#این_کانال_مستقل_است
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
⭕️ اندر حکایت آموزشی مجازی و شبکه شاد
🖌#شبنم_بهارفر دبیر دبیرستان های #کرج
🔺این که مسئولین در این روزهای کرونا زده به فکر آموزش جامعه دانش آموزی هستند جای تقدیر فراوان دارد. راه اندازی شبکه شاد در واقع مصداق عملی این دغدغه مسئولین و متولیان امر آموزش و پرورش است و ایده آن این است که معلمان و دانش آموزان بتوانند در این روزها با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته باشند ولی باید دید که با توجه به امکانات و زیر ساخت های موجود چقدر این ایده واقع بینانه است؟
🔺نکته اساسی و مهم فقر روز افزون جامعه است که موجب محرومیت بسیاری از دانش آموزان و حتی بعضا معلمان از داشتن گوشی هوشمند و خرید بسته های اینترنت است. متاسفانه بسیاری از خانواده ها که تا قبل از اپیدمی کرونا درآمدی بخور و نمیر در حد رفع نیازهای ضروری زندگی داشتند، امروز از همان هم محروم شده اند. به طوری که من و بسیاری از همکارانم پیام هایی از دانش آموزانمان دریافت کرده ایم مبنی بر نداشتن گوشی هوشمند و عدم توانایی خرید بسته های اینترنت. گاها به مواردی برخورد کردیم که تنها گوشی هوشمند متعلق به پدر خانواده بوده و وی برای تامین مخارج خانواده مجبور به فروش گوشی شده و فرزندان هم محروم از کلاس های مجازی.
🔺نکته مهم دیگر نبود زیر ساخت های لازم برای اجرای این امر است. شبکه اینترنتی که در حال حاضر با ترافیک موجود کشش ندارد و دائم قطع وصل می شود چگونه پاسخگوی این همه دانش آموز و معلم است که می خواهند وارد شبکه شاد شوند؟ در حال حاضر برای تدریس مجازی در حد کنونی یعنی از طریق شبکه های اجتماعی برای تعداد محدود از دانش آموزان هم اینتر نت کشش ندارد. شاید فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد دانش آموزان کلاس های مجازی را جدی می گیرند.
مشکل همین است که بدون برنامه ریزی طرحی اجرایی می شود و بودجه ایی هم به آن تعلق می گیرد. پس از چندی به دلیل غیر منطقی بودن طرح و نبود امکانات مقتضی طرح متوقف و بودجه هم خدا می داند چه می شود.
🔺اگر مسئولان مصمم بودند که این طرح اجرا شود اولا نیاز نبود که همه معلمان وارد شوند و بر ترافیک شبکه بیفزایند. این طرح با پنجاه و نهایتا صد معلم هم قابل اجراست.
در ضمن باید به هر دانش آموز و معلمی که در طرح شرکت می کنند گوشی یا تبلت مناسب داده شود. این موضوع خودش به جدیت مساله می افزاید زیرا دیگر بهانه ایی برای عدم حضور نمی ماند. آن زمان است که حضور و غیاب معنا میدا می کند. و همین طور اینترنت رایگان و پرسرعت حتی در دورافتاده ترین نقاط کشور. اکثر مناطق کشور از تبعیض آموزشی در رنجند و دیگر نیاز ندارند تبعیض دیگری بر این تبعیض ها اضافه شود.
و البته آنچه باعث ارائه یک کار با کیفیت و ایجا رقابت سالم برای ارائه بهتر می شود تعیین حق الزحمه برای همکارانیست که در تدریس مجازی و تولید محتوا همکاری می کنند.
اجرای طرح به شکل کنونی نه تنها تاثیری بر کیفیت آموزشی ندارد بلکه باعث ایجاد اضطراب در بین گروه زیادی از دانش آموزان می شود و شکاف طبقاتی در امر آموزش را ژرف تر می کند. در حالی که آموزش مجازی به شکل فعلی تا کتون بازخورد خوبی نداشته چگونه مسئولین به فکر شبکه شاد افتاده اند که به قول دانش آموزانم کابوسی بیش نیست؟
تنها با واقع بینی و درک صحیح موقعیت هاست که می توان یک ایده خوب خلق کرد و به مرحله اجرا درآورد.
#معلم_نوشت
#یک_معلم_یک_یادداشت
منبع :
🆔 @edalatxah
🔹🔹🔹🔹
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
🖌#شبنم_بهارفر دبیر دبیرستان های #کرج
🔺این که مسئولین در این روزهای کرونا زده به فکر آموزش جامعه دانش آموزی هستند جای تقدیر فراوان دارد. راه اندازی شبکه شاد در واقع مصداق عملی این دغدغه مسئولین و متولیان امر آموزش و پرورش است و ایده آن این است که معلمان و دانش آموزان بتوانند در این روزها با یکدیگر ارتباط و تعامل داشته باشند ولی باید دید که با توجه به امکانات و زیر ساخت های موجود چقدر این ایده واقع بینانه است؟
🔺نکته اساسی و مهم فقر روز افزون جامعه است که موجب محرومیت بسیاری از دانش آموزان و حتی بعضا معلمان از داشتن گوشی هوشمند و خرید بسته های اینترنت است. متاسفانه بسیاری از خانواده ها که تا قبل از اپیدمی کرونا درآمدی بخور و نمیر در حد رفع نیازهای ضروری زندگی داشتند، امروز از همان هم محروم شده اند. به طوری که من و بسیاری از همکارانم پیام هایی از دانش آموزانمان دریافت کرده ایم مبنی بر نداشتن گوشی هوشمند و عدم توانایی خرید بسته های اینترنت. گاها به مواردی برخورد کردیم که تنها گوشی هوشمند متعلق به پدر خانواده بوده و وی برای تامین مخارج خانواده مجبور به فروش گوشی شده و فرزندان هم محروم از کلاس های مجازی.
🔺نکته مهم دیگر نبود زیر ساخت های لازم برای اجرای این امر است. شبکه اینترنتی که در حال حاضر با ترافیک موجود کشش ندارد و دائم قطع وصل می شود چگونه پاسخگوی این همه دانش آموز و معلم است که می خواهند وارد شبکه شاد شوند؟ در حال حاضر برای تدریس مجازی در حد کنونی یعنی از طریق شبکه های اجتماعی برای تعداد محدود از دانش آموزان هم اینتر نت کشش ندارد. شاید فقط ۲۰ تا ۳۰ درصد دانش آموزان کلاس های مجازی را جدی می گیرند.
مشکل همین است که بدون برنامه ریزی طرحی اجرایی می شود و بودجه ایی هم به آن تعلق می گیرد. پس از چندی به دلیل غیر منطقی بودن طرح و نبود امکانات مقتضی طرح متوقف و بودجه هم خدا می داند چه می شود.
🔺اگر مسئولان مصمم بودند که این طرح اجرا شود اولا نیاز نبود که همه معلمان وارد شوند و بر ترافیک شبکه بیفزایند. این طرح با پنجاه و نهایتا صد معلم هم قابل اجراست.
در ضمن باید به هر دانش آموز و معلمی که در طرح شرکت می کنند گوشی یا تبلت مناسب داده شود. این موضوع خودش به جدیت مساله می افزاید زیرا دیگر بهانه ایی برای عدم حضور نمی ماند. آن زمان است که حضور و غیاب معنا میدا می کند. و همین طور اینترنت رایگان و پرسرعت حتی در دورافتاده ترین نقاط کشور. اکثر مناطق کشور از تبعیض آموزشی در رنجند و دیگر نیاز ندارند تبعیض دیگری بر این تبعیض ها اضافه شود.
و البته آنچه باعث ارائه یک کار با کیفیت و ایجا رقابت سالم برای ارائه بهتر می شود تعیین حق الزحمه برای همکارانیست که در تدریس مجازی و تولید محتوا همکاری می کنند.
اجرای طرح به شکل کنونی نه تنها تاثیری بر کیفیت آموزشی ندارد بلکه باعث ایجاد اضطراب در بین گروه زیادی از دانش آموزان می شود و شکاف طبقاتی در امر آموزش را ژرف تر می کند. در حالی که آموزش مجازی به شکل فعلی تا کتون بازخورد خوبی نداشته چگونه مسئولین به فکر شبکه شاد افتاده اند که به قول دانش آموزانم کابوسی بیش نیست؟
تنها با واقع بینی و درک صحیح موقعیت هاست که می توان یک ایده خوب خلق کرد و به مرحله اجرا درآورد.
#معلم_نوشت
#یک_معلم_یک_یادداشت
منبع :
🆔 @edalatxah
🔹🔹🔹🔹
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
#این_کانال_مستقل_است
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
🔴 #احیای_رتبهبندی و سناریوی محتمل
✍ #جعفر_ابراهیمی
#معلم_نوشت
از زمان احمدی نژاد که به ناحق قانون مدیریت خدمات کشوری در مورد فرهنگیان بازنشسته و شاغل اجرا نگردید تاکنون فعالان و تشکل های صنفی رفع تبعیض در پرداخت حقوق را به عنوان یک مطالبه جدی مطرح نمودهاند اما دولت روحانی مانند دولت احمدینژاد حاضر به اجرای قانون نبود و همواره از زیر بار آن شانه خالی مینمود تا اینکه به دنبال اعتراضات صنفی و قانونی در سال 1394، دولت تن به اجرای فاز یک رتبه بندی داد.
همان موقع تشکلها و فعالان صنفی تاکید کردند که این افزایش دردی از معیشت فرهنگیان دوا نمی کند چرا که مبلغ افزایش ناچیز و شامل یکسری از فرهنگیان از جمله بازنشستگان نمی گردد با ادامه پیگیری و اعتراضات بالاخره در دی 98 دولت فاز دوم رتبه بندی را اجرا نمود اما اینبار هم با توجه به نرخ بالای تورم مقدار افزایش حقوق تاثیری در زندگی معلمان نداشت و مجددا بازنشستگان و نیروهای #جدیدالاستخدامی مشمول این افزایش حقوق نشدند در نهایت دولت بعد از 12 سال تاخیر در اسفند 98 فصل دهم ق م خ ک را اجرا نمود اما اینبار در یک کار غیرقانونی #رتبهبندی را حذف نمود که اعتراضات زیادی را در پی داشته است.
حالا نوبخت وعده می دهد که دوباره می خواهد رتبهبندی را احیا کند اما هنوز مکانیسم آن را مشخص نکرده است و معلوم نیست خروجی چه خواهد بود. در این میان دو سناریو محتمل است:
سناریوی اول : بدون در نظر گرفتن رتبهبندی، #فصلدهم بصورت کامل برای تمام فرهنگیان بازنشسته و شاغل اجرا گردد و سپس بر مبنای رتبه بندی سال 94 و 98 رتبه بندی به صورت کامل اجرا گردد.
سناریوی دوم : فرآیند احیای رتبهبندی به صورت مرحله ای و فرمالیته باشد مانند آنچه که از سال 94 تا 98 رخ داد و دولت 4 سال در هر مناسبت از رتبه بندی به عنوان وعده درمانی استفاده می نمود.
فعالان و تشکل های صنفی کف مطالبه دستمزد را باید روی وقوع سناریوی اول بگذارند چرا که حتی با وقوع این سناریو باز دستمزد فرهنگیان فاصله زیادی با سایر ارگان ها و خط فقر دارد.
در صورتی که سناریوی اول رخ دهد به نظر می رسد میانگین حقوق فرهنگیان یعنی هشت میلیون تومان خط فقر فاصله زیادی وجود دارد.
اما تجربه نشان داده است که دولتها در اجرای قانون همیشه سر و ته آن را زدهاند تا کمتر هزینه کنند و بیشتر از جیب معلمان و دانشآموزان صرفهجویی میکند پس باید هوشیارانه تا تحقق کامل حقوق مطالبه گری نمود.
#یک_معلم_یک_یادداشت
🔸🔸🔸🔸
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
✍ #جعفر_ابراهیمی
#معلم_نوشت
از زمان احمدی نژاد که به ناحق قانون مدیریت خدمات کشوری در مورد فرهنگیان بازنشسته و شاغل اجرا نگردید تاکنون فعالان و تشکل های صنفی رفع تبعیض در پرداخت حقوق را به عنوان یک مطالبه جدی مطرح نمودهاند اما دولت روحانی مانند دولت احمدینژاد حاضر به اجرای قانون نبود و همواره از زیر بار آن شانه خالی مینمود تا اینکه به دنبال اعتراضات صنفی و قانونی در سال 1394، دولت تن به اجرای فاز یک رتبه بندی داد.
همان موقع تشکلها و فعالان صنفی تاکید کردند که این افزایش دردی از معیشت فرهنگیان دوا نمی کند چرا که مبلغ افزایش ناچیز و شامل یکسری از فرهنگیان از جمله بازنشستگان نمی گردد با ادامه پیگیری و اعتراضات بالاخره در دی 98 دولت فاز دوم رتبه بندی را اجرا نمود اما اینبار هم با توجه به نرخ بالای تورم مقدار افزایش حقوق تاثیری در زندگی معلمان نداشت و مجددا بازنشستگان و نیروهای #جدیدالاستخدامی مشمول این افزایش حقوق نشدند در نهایت دولت بعد از 12 سال تاخیر در اسفند 98 فصل دهم ق م خ ک را اجرا نمود اما اینبار در یک کار غیرقانونی #رتبهبندی را حذف نمود که اعتراضات زیادی را در پی داشته است.
حالا نوبخت وعده می دهد که دوباره می خواهد رتبهبندی را احیا کند اما هنوز مکانیسم آن را مشخص نکرده است و معلوم نیست خروجی چه خواهد بود. در این میان دو سناریو محتمل است:
سناریوی اول : بدون در نظر گرفتن رتبهبندی، #فصلدهم بصورت کامل برای تمام فرهنگیان بازنشسته و شاغل اجرا گردد و سپس بر مبنای رتبه بندی سال 94 و 98 رتبه بندی به صورت کامل اجرا گردد.
سناریوی دوم : فرآیند احیای رتبهبندی به صورت مرحله ای و فرمالیته باشد مانند آنچه که از سال 94 تا 98 رخ داد و دولت 4 سال در هر مناسبت از رتبه بندی به عنوان وعده درمانی استفاده می نمود.
فعالان و تشکل های صنفی کف مطالبه دستمزد را باید روی وقوع سناریوی اول بگذارند چرا که حتی با وقوع این سناریو باز دستمزد فرهنگیان فاصله زیادی با سایر ارگان ها و خط فقر دارد.
در صورتی که سناریوی اول رخ دهد به نظر می رسد میانگین حقوق فرهنگیان یعنی هشت میلیون تومان خط فقر فاصله زیادی وجود دارد.
اما تجربه نشان داده است که دولتها در اجرای قانون همیشه سر و ته آن را زدهاند تا کمتر هزینه کنند و بیشتر از جیب معلمان و دانشآموزان صرفهجویی میکند پس باید هوشیارانه تا تحقق کامل حقوق مطالبه گری نمود.
#یک_معلم_یک_یادداشت
🔸🔸🔸🔸
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
#این_کانال_مستقل_است
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
🔴خانم قریشی لطفا بازیگری را رها کن!!!
#عزیز_قاسمزاده
#یک_معلم_یک_یادداشت
#اجتماعی
سحر قریشی یکی از سلبریتی های بی درد مثل بسیاری از هم مسلکانش در پشت دوربین های گفتگو،متین و مؤدب و عاشق و فدایی مردمش هست.البته مردمان انتزاعی نه ملتی که در جغرافیایی به نام ایران زندگی می کنند.از همین رو مردمان واقعی کوچه و بازار را دستاویز خنده و شادی خود قرار می دهد.سحر قریشی در تصویری که منتشر شده به کنار رفتگر زحمتکشی می رود که برای لحظاتی رفع خستگی از رنج و شکنج کار،روی سکویی نشسته و استراحت می کند. سحر قریشی به دوستانش می گوید: لباسم با این دوستم ست است.آن رفتگر زحمتکش که با عمق جان بی دردی او را حس می کند حجم آوار درد هایی که رویش ریخته وادارش می کند تا نسبت به رفتار ناپسند این بازیگر واکنش نشان دهد.او بی کمترین اعتنایی به این بازیگر خطاب به او می گوید: خانم برو برو!!!سحر قریشی با خنده ای نامبارک به کنار دوستانش می آید و با پوزخند به دوستانش می گوید: «فقط کم مونده بود اینم به من بگه برو» خانم قریشی شما همان کمید چرا فکر می کنید خیلی مهم هستید؟چرا این هویت جعلی و برکشیده از دوپینگ پروپاگاندا شما را تا این حد بی تاب تفرعن های بی امان مهار ناپذیر کرده است؟ شما و هم مسلکانتان با بی اعتنایی به رنج عظیم و فلاکت بار توده ها قراردادهای میلیاردی بستن و به دور دنیا سفر کردن و هیچ لذتی را بر خود حرام نکردن را حق مسلم خود و حریم خصوصیتان می انگارید که جای هیچ پرسش و چون و چرایی نیست.بسیار خوب!اگر این ساز و کار نادرست هنر در این جامعه که به ناحق به برکشیدن کسی چون تو منجر شده اگر حق توست،آیا دستاویز قرار دادن انسانی زحمتکش را هم حق سرشتی خود می انگارید؟شما این همه حق را در جامعه ای که فقط تکالیفش را از دولتمردان می شنود،از کجا آورده اید؟راستی شما می دانید حس شرم چیست؟تا به اکنون در هزار کیلومتری آن اطراق کرده اید؟بی تردید اگر گذرتان به حوالی شرم نقل مکان می نمود،چنین به تحقیر شریف ترین مردم سرزمین خود نمی پرداختید.خانم قریشی وقتی شما کمی خسته می شوید و سفر چند روزه اروپایی را مثل تاکسی بین شهری می روید و بعد به کشور خود بر می گردید،بهترین لباس ها را می پوشید و بهترین تفریحات را بر خود حلال می شمارید،آن انسانی که شما می خواهید با او لحظه ای از روزتان را خوش کنید،با خود می اندیشد که پول کمک به مدرسه بچه اش را از کجا تامین کند که فرزندش در مدرسه خجالت زده نشود.او غمگنانه دارد به این فکر می کند که چرا نمی تواند برای خواهش های مکرر کودک خردسالش عروسکی برایش بخرد؟!.یک روز دست خانواده اش را بگیرد و به رستوران برود.همیشه باید به بهانه ای وعده امروز را به فردا بسپرد.
خانم قریشی!
شما یک لحظه می توانی جای این انسان شریف باشی؟تو نمی دانی ولی باید به تو آموخت بزرگی و شرافت نه به شهرت است نه به هنر و نه به علم تنها به انسانیت است.همین و بس!معنی انسانیت را وقتی درک می کنی که دریابی تو روزی به دنیا آمده ای و روزی خواهی مرد. پس با همگان و همگنان برابری.هیچ فخری در این جهان برای فروختن به هم نوع خویش حق هیچ کس نیست.ما آدمیان حقیرتر از آنیم که در این جهان بزرگ خود را این قدر جدی بگیریم.
خانم قریشی!
شما می خواهی به هر چیز که می رسی خاطره بازی کنی و لحظه ای بساط عیش و تنعم خویش را فراهم آوری اما بدان «وقتی که مرگ سر برسد خاطرات ما حتی به درد کار تمسخر نمی خورد.»پس بهتر است تمسخر شریف ترین قشر جامعه را برای چند لحظه خنده های نا متعارف و عشوه های نا متجانس خویش رها کنی.لطفا بازیگری را رها کن.تو واقعا بازیگر بزرگی شده ای و دقیقا اشکال کار همین جاست.حالا برو کمی انسانیت را هم یاد بگیر مطمئن باش ضرر نمی کنی.
🔹🔹🔹🔹
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
#عزیز_قاسمزاده
#یک_معلم_یک_یادداشت
#اجتماعی
سحر قریشی یکی از سلبریتی های بی درد مثل بسیاری از هم مسلکانش در پشت دوربین های گفتگو،متین و مؤدب و عاشق و فدایی مردمش هست.البته مردمان انتزاعی نه ملتی که در جغرافیایی به نام ایران زندگی می کنند.از همین رو مردمان واقعی کوچه و بازار را دستاویز خنده و شادی خود قرار می دهد.سحر قریشی در تصویری که منتشر شده به کنار رفتگر زحمتکشی می رود که برای لحظاتی رفع خستگی از رنج و شکنج کار،روی سکویی نشسته و استراحت می کند. سحر قریشی به دوستانش می گوید: لباسم با این دوستم ست است.آن رفتگر زحمتکش که با عمق جان بی دردی او را حس می کند حجم آوار درد هایی که رویش ریخته وادارش می کند تا نسبت به رفتار ناپسند این بازیگر واکنش نشان دهد.او بی کمترین اعتنایی به این بازیگر خطاب به او می گوید: خانم برو برو!!!سحر قریشی با خنده ای نامبارک به کنار دوستانش می آید و با پوزخند به دوستانش می گوید: «فقط کم مونده بود اینم به من بگه برو» خانم قریشی شما همان کمید چرا فکر می کنید خیلی مهم هستید؟چرا این هویت جعلی و برکشیده از دوپینگ پروپاگاندا شما را تا این حد بی تاب تفرعن های بی امان مهار ناپذیر کرده است؟ شما و هم مسلکانتان با بی اعتنایی به رنج عظیم و فلاکت بار توده ها قراردادهای میلیاردی بستن و به دور دنیا سفر کردن و هیچ لذتی را بر خود حرام نکردن را حق مسلم خود و حریم خصوصیتان می انگارید که جای هیچ پرسش و چون و چرایی نیست.بسیار خوب!اگر این ساز و کار نادرست هنر در این جامعه که به ناحق به برکشیدن کسی چون تو منجر شده اگر حق توست،آیا دستاویز قرار دادن انسانی زحمتکش را هم حق سرشتی خود می انگارید؟شما این همه حق را در جامعه ای که فقط تکالیفش را از دولتمردان می شنود،از کجا آورده اید؟راستی شما می دانید حس شرم چیست؟تا به اکنون در هزار کیلومتری آن اطراق کرده اید؟بی تردید اگر گذرتان به حوالی شرم نقل مکان می نمود،چنین به تحقیر شریف ترین مردم سرزمین خود نمی پرداختید.خانم قریشی وقتی شما کمی خسته می شوید و سفر چند روزه اروپایی را مثل تاکسی بین شهری می روید و بعد به کشور خود بر می گردید،بهترین لباس ها را می پوشید و بهترین تفریحات را بر خود حلال می شمارید،آن انسانی که شما می خواهید با او لحظه ای از روزتان را خوش کنید،با خود می اندیشد که پول کمک به مدرسه بچه اش را از کجا تامین کند که فرزندش در مدرسه خجالت زده نشود.او غمگنانه دارد به این فکر می کند که چرا نمی تواند برای خواهش های مکرر کودک خردسالش عروسکی برایش بخرد؟!.یک روز دست خانواده اش را بگیرد و به رستوران برود.همیشه باید به بهانه ای وعده امروز را به فردا بسپرد.
خانم قریشی!
شما یک لحظه می توانی جای این انسان شریف باشی؟تو نمی دانی ولی باید به تو آموخت بزرگی و شرافت نه به شهرت است نه به هنر و نه به علم تنها به انسانیت است.همین و بس!معنی انسانیت را وقتی درک می کنی که دریابی تو روزی به دنیا آمده ای و روزی خواهی مرد. پس با همگان و همگنان برابری.هیچ فخری در این جهان برای فروختن به هم نوع خویش حق هیچ کس نیست.ما آدمیان حقیرتر از آنیم که در این جهان بزرگ خود را این قدر جدی بگیریم.
خانم قریشی!
شما می خواهی به هر چیز که می رسی خاطره بازی کنی و لحظه ای بساط عیش و تنعم خویش را فراهم آوری اما بدان «وقتی که مرگ سر برسد خاطرات ما حتی به درد کار تمسخر نمی خورد.»پس بهتر است تمسخر شریف ترین قشر جامعه را برای چند لحظه خنده های نا متعارف و عشوه های نا متجانس خویش رها کنی.لطفا بازیگری را رها کن.تو واقعا بازیگر بزرگی شده ای و دقیقا اشکال کار همین جاست.حالا برو کمی انسانیت را هم یاد بگیر مطمئن باش ضرر نمی کنی.
🔹🔹🔹🔹
#ارتباط_با_کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔸🔹🔶🔷
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
#این_کانال_مستقل_است
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
حقوق دانش آموزان و معلمان
قوانین اداری
بخشنامه ها
یادداشت های صنفی و آموزشی
پلی بین معلمان و فعالان صنفی.
شعر ، داستان ، یادداشت خود را از طریق آی دی زیر برای ما ارسال نمایید.
@Ertebat_ba_kasenfe
🔴 نقش #انجمن_اسلامی_معلمان در سرکوب معلمان و دانشآموزان پس از انقلاب فرهنگی
✍ #علی_بدرینیا
#یک_معلم_یک_یادداشت
هنگامی که فرمان انقلاب فرهنگی توسط روحالله خمینی صادر شد دانشگاهها از اردیبهشت ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ تعطیل و دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد و مخالف پاکسازی گردید. اما این پاکسازی به دانشگاه محدود نشد و در آموزش و پرورش نیز موجب پاکسازی معلمان و دانشآموزان شد.
یکی از نیروهایی که در این پاکسازی نقش داشت #انجمناسلامیمعلمان بود که در کنار سایر نیروها مانند #انجمناسلامیدانشجویان و #انجمناسلامیاساتیددانشگاه و چند انجمن اسلامی دیگر #نیروهای_خط را تشکیل میدادند و در اخراج و پاکسازی معلمان منتقد و مخالف نقش اساسی داشتند.
آنها که زمانی خود را #چپ_اسلامی و #حامی_مستضعفان و #ضدامپریالیسم معرفی میکردند در طی دهه شصت در دولت میرحسین موسوی و مجلسهای دوم و سوم قدرت فراوانی داشتند اما در زمان رفسنجانی و بعد از جنگ از قدرت کنار زده شدند اما همچنان در ساختار وزارتخانه آموزش و پرورش دارای نقش های کلیدی بودند تا اینکه در زمان خاتمی با نقاب اصلاحات و با ایدههای خصوصیسازی به قدرت بازگشتند. اما دیگر از آن ریش و پشمهای دهه شصت خبری نبود ایده های راستگرایانه نیاز به تیپ و قیافه جدید داشت. آنها ریشهها را زدند و با ته ریش آنکادر شده اما دکمه پیراهن تا بیخ گلو بسته به سمت اقتصاد بازار آزاد خیز برداشتند تا از مبلغان خصوصیسازی و از مالکان مدارس خصوصی گردند.
در قدرت ماندن انجمن اسلامی معلمان بستگی به قدرتی است که به آن وابسته است به خاطر همین مانند سایر تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان به خاطر وابسته بودن با جناحی میآیند و با جناحی میروند پس هرگز نمیتوانند نماینده منافع معلمان باشند و مدافع منافع باند و جناح خود هستند. پس با آمدن دولت احمدینژاد، انجمن اسلامی معلمان دوباره به حاشیه رفت اما بار دیگر در زمان روحانی برای میوه چینی از قدرت و ثروت به عرصه مدیریتی بازگشت.
اما نکته جالب اینجاست که اگر چه انجمن اسلامی معلمان در دورههایی مانند دوره رفسنجانی و احمدینژاد نفوذ خود را از دست داد اما همواره سیطره خود را بر برخی قسمتها حفظ نمودهاست. جالب اینکه این بخشها همچنان از ویژگی سرکوب کنندگی برخوردارند.
پس از شنیدن حکم اخراج محمد حبیبی به خاطر پیگیری حقوق صنفی معلمان و با توجه به صدور حکم اخراج در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در آپ شهرستان های استان تهران و چک کردن مسئول وقت این هیات به نام #عبدالله_زند به عنوان رییس این هیات برخورد کردم که از اعضای موثر انجمن اسلامی معلمان استان تهران است البته به جز رییس هیات ، #حسن_خوانینزاده و #یعقوب_یوسفوند دو عضو دیگر هیات هستند که در صدور این حکم ظالمانه نقش اساسی داشتند هر چند این حکم به اراده وزیر و معاونان بودهاست اما ریلگذاری اخراج توسط این سه نفر از زمان بطحایی صورت گرفته است البته #خوانینزاده در دهه ۶۰ در اخراج همکاران ما نقش جدی است.
این تنها یک نمونه از عملکرد ضد معلمی انجمن است اما در شش سال اخیر ، برخی اعضای انجمن اسلامی معلمان به واسطه نزدیکی به مدیران ارشد در وزارتخانه در بستن قرارداد با شرکتهای خاص و دریافت پورسانت نقش جدی داشتهاند به عنوان نمونه تحمیل یک شرکت غیربیمهای به نام «آتیه سازان حافظ» به فرهنگیان شاغل و بازنشسته و از دور خارج نمودن سایر شرکتهای بیمهای نتیجه عملکرد اعضای انجمن به عنوان مشاور در این زمینه است.
در نشست اخیر با نوبخت نیز که موجب شد مطالبات بازنشستگان در قالب اجرای ناقص قانون مدیریت خدمات کشوری نادیده گرفته شود یکی از پایههای اصلی این توافق ظالمانه در کنار #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی ، همین انجمنیها بودند.
اگر اینجانب و نسل من به دست امثال #خوانینزاده و سایر انجمنیها در دهه شصت پاکسازی و اخراج شدند متاسفانه در حال حاضر همین تشکلهای وابسته باعث اخراج امثال حبیبی میشوند.
حالا وقتی به وضعیت هم دورههایی خود که در آموزش و پرورش بازنشست شدند نگاه میکنم از این بابت که اخراج شدم از بابت اقتصادی ناراحت نیستم اما از اینکه شغل شریف معلمی را از من گرفتند هنوز خشم دارم اگر چه سعی کردم به صورت غیررسمی معلم بمانم.
این روزها که به وضعیت دوستان بازنشسته خود نگاه میکنم افسوس میخورم که هنوز بازنشستگانی هستند که فریب انجمنیها را میخورند و به جلسات نوبخت دل خوش کردهاند.
کلام آخر اینکه ، اگر چه آنها هنوز میتوانند حبیبیها را اخراج نمایند اما به خاطر تشکلهای صنفی امروز میتوان از حقوق معنوی و حیثیت این معلم آزاده دفاع کرد پس نسل جدید معلمان از نسل ما یک قدم جلوتر است البته جامعه نیز رشد کرده پس به عنوان یک معلم اخراجی توصیه برادرانه من این است که فریب تشکلهای سیاسی را نخورید و تشکلهای صنفی را تقویت نمایید.
✍ #علی_بدرینیا
#یک_معلم_یک_یادداشت
هنگامی که فرمان انقلاب فرهنگی توسط روحالله خمینی صادر شد دانشگاهها از اردیبهشت ۵۹ تا سال ۱۳۶۲ تعطیل و دانشگاه از اساتید و دانشجویان منتقد و مخالف پاکسازی گردید. اما این پاکسازی به دانشگاه محدود نشد و در آموزش و پرورش نیز موجب پاکسازی معلمان و دانشآموزان شد.
یکی از نیروهایی که در این پاکسازی نقش داشت #انجمناسلامیمعلمان بود که در کنار سایر نیروها مانند #انجمناسلامیدانشجویان و #انجمناسلامیاساتیددانشگاه و چند انجمن اسلامی دیگر #نیروهای_خط را تشکیل میدادند و در اخراج و پاکسازی معلمان منتقد و مخالف نقش اساسی داشتند.
آنها که زمانی خود را #چپ_اسلامی و #حامی_مستضعفان و #ضدامپریالیسم معرفی میکردند در طی دهه شصت در دولت میرحسین موسوی و مجلسهای دوم و سوم قدرت فراوانی داشتند اما در زمان رفسنجانی و بعد از جنگ از قدرت کنار زده شدند اما همچنان در ساختار وزارتخانه آموزش و پرورش دارای نقش های کلیدی بودند تا اینکه در زمان خاتمی با نقاب اصلاحات و با ایدههای خصوصیسازی به قدرت بازگشتند. اما دیگر از آن ریش و پشمهای دهه شصت خبری نبود ایده های راستگرایانه نیاز به تیپ و قیافه جدید داشت. آنها ریشهها را زدند و با ته ریش آنکادر شده اما دکمه پیراهن تا بیخ گلو بسته به سمت اقتصاد بازار آزاد خیز برداشتند تا از مبلغان خصوصیسازی و از مالکان مدارس خصوصی گردند.
در قدرت ماندن انجمن اسلامی معلمان بستگی به قدرتی است که به آن وابسته است به خاطر همین مانند سایر تشکلهای سیاسی منتسب به معلمان به خاطر وابسته بودن با جناحی میآیند و با جناحی میروند پس هرگز نمیتوانند نماینده منافع معلمان باشند و مدافع منافع باند و جناح خود هستند. پس با آمدن دولت احمدینژاد، انجمن اسلامی معلمان دوباره به حاشیه رفت اما بار دیگر در زمان روحانی برای میوه چینی از قدرت و ثروت به عرصه مدیریتی بازگشت.
اما نکته جالب اینجاست که اگر چه انجمن اسلامی معلمان در دورههایی مانند دوره رفسنجانی و احمدینژاد نفوذ خود را از دست داد اما همواره سیطره خود را بر برخی قسمتها حفظ نمودهاست. جالب اینکه این بخشها همچنان از ویژگی سرکوب کنندگی برخوردارند.
پس از شنیدن حکم اخراج محمد حبیبی به خاطر پیگیری حقوق صنفی معلمان و با توجه به صدور حکم اخراج در هیات بدوی رسیدگی به تخلفات اداری در آپ شهرستان های استان تهران و چک کردن مسئول وقت این هیات به نام #عبدالله_زند به عنوان رییس این هیات برخورد کردم که از اعضای موثر انجمن اسلامی معلمان استان تهران است البته به جز رییس هیات ، #حسن_خوانینزاده و #یعقوب_یوسفوند دو عضو دیگر هیات هستند که در صدور این حکم ظالمانه نقش اساسی داشتند هر چند این حکم به اراده وزیر و معاونان بودهاست اما ریلگذاری اخراج توسط این سه نفر از زمان بطحایی صورت گرفته است البته #خوانینزاده در دهه ۶۰ در اخراج همکاران ما نقش جدی است.
این تنها یک نمونه از عملکرد ضد معلمی انجمن است اما در شش سال اخیر ، برخی اعضای انجمن اسلامی معلمان به واسطه نزدیکی به مدیران ارشد در وزارتخانه در بستن قرارداد با شرکتهای خاص و دریافت پورسانت نقش جدی داشتهاند به عنوان نمونه تحمیل یک شرکت غیربیمهای به نام «آتیه سازان حافظ» به فرهنگیان شاغل و بازنشسته و از دور خارج نمودن سایر شرکتهای بیمهای نتیجه عملکرد اعضای انجمن به عنوان مشاور در این زمینه است.
در نشست اخیر با نوبخت نیز که موجب شد مطالبات بازنشستگان در قالب اجرای ناقص قانون مدیریت خدمات کشوری نادیده گرفته شود یکی از پایههای اصلی این توافق ظالمانه در کنار #مجمع_فرهنگیان_ایران_اسلامی ، همین انجمنیها بودند.
اگر اینجانب و نسل من به دست امثال #خوانینزاده و سایر انجمنیها در دهه شصت پاکسازی و اخراج شدند متاسفانه در حال حاضر همین تشکلهای وابسته باعث اخراج امثال حبیبی میشوند.
حالا وقتی به وضعیت هم دورههایی خود که در آموزش و پرورش بازنشست شدند نگاه میکنم از این بابت که اخراج شدم از بابت اقتصادی ناراحت نیستم اما از اینکه شغل شریف معلمی را از من گرفتند هنوز خشم دارم اگر چه سعی کردم به صورت غیررسمی معلم بمانم.
این روزها که به وضعیت دوستان بازنشسته خود نگاه میکنم افسوس میخورم که هنوز بازنشستگانی هستند که فریب انجمنیها را میخورند و به جلسات نوبخت دل خوش کردهاند.
کلام آخر اینکه ، اگر چه آنها هنوز میتوانند حبیبیها را اخراج نمایند اما به خاطر تشکلهای صنفی امروز میتوان از حقوق معنوی و حیثیت این معلم آزاده دفاع کرد پس نسل جدید معلمان از نسل ما یک قدم جلوتر است البته جامعه نیز رشد کرده پس به عنوان یک معلم اخراجی توصیه برادرانه من این است که فریب تشکلهای سیاسی را نخورید و تشکلهای صنفی را تقویت نمایید.