Forwarded from کانال کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
💠 #یاد
پروانه اسکندری (فروهر)
#درگذشت (قتل)؛ ۱ آذر ۱۳۷۷
#معلم و فعال سیاسی
🔹 پروانه اسکندری متولد تهران، از رهبران جنبش دانشجویی و سپس حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران بود. او در دهه سی همزمان #آموزگار و دانشجو بود.
در روز ۱۶ آذر ۳۹ در اولین مراسمی که به مناسبت کشته شدن سه آذر اهورایی در ۱۶ آذر ۳۲ برگزار شد، پروانه اسکندری سخنرانی و این روز را به عنوان #روز_دانشجو اعلام کرد. این مراسم و این سخنرانی، اولین حرکت دانشجویی در ایران از سال ۳۲ به این سو بود.
🔹 در همان سال به نمایندگی از فرهنگیان، به عضویت کمیته ۵ نفری فرهنگیان درآمد. تلاشهای وی در این کمیته، بار دیگر منجر به دستگیری وی گردید.
پروانه که در این سالها به یکی از محبوب ترین فعالان دانشجویی کشور و اعضای حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران تبدیل شده بود، در سوم اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ با داریوش فروهر ازدواج کرد.
🔹 وی بار دیگر بعد از سخنرانی در تظاهرات سی تیر ۴۰ توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. پروانه در همین سال، به همراه چهار دانشجوی دیگر از جمله حسن حبیبی، به نمایندگی از طرف دانشجویان برای مذاکره با علی امینی نخستوزیر وقت انتخاب شد. وی اولین زنی بود که به نمایندگی دانشجویان کشور انتخاب میشد.
🔹پروانه اسکندری در سال ۴۱، اولین نماینده زنی بود که در کنگره جبهه ملی شرکت جست. وی در سال ۴۹ به دلیل فعالیتهای سیاسی خود از حق تدریس در دبیرستانهای کشور محروم شد.
...
📌 در نخستین روز آذر ۷۷ پروانه و داریوش فروهر در خانه شخصی خود در خیابان هدایت، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. قاتلان که به عنوان دانشجو/ خبرنگار و با بهانه «مصاحبه برای نشریه دانشجویی» به خانهشان رفته بودند، «ابتدا گردن، دهان و دستانشان را گرفتند، سپس با ضربات پیاپی چاقو سینههایشان را دریدند و در نهایت اجسادشان را به سمت قبله قرار دادند!
پیکر پروانه و داریوش فروهر در قطعه ۸۹ بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.
یادشان همواره گرامی.🍃
#معلم
#یادمان
#تقویم_کانون
#تشکل_فرهنگیان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#قتل_های_زنجیره_ای
📎 https://tttttt.me/ksmtehran1/5
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان تهران
🆔 @KSMtehran
پروانه اسکندری (فروهر)
#درگذشت (قتل)؛ ۱ آذر ۱۳۷۷
#معلم و فعال سیاسی
🔹 پروانه اسکندری متولد تهران، از رهبران جنبش دانشجویی و سپس حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران بود. او در دهه سی همزمان #آموزگار و دانشجو بود.
در روز ۱۶ آذر ۳۹ در اولین مراسمی که به مناسبت کشته شدن سه آذر اهورایی در ۱۶ آذر ۳۲ برگزار شد، پروانه اسکندری سخنرانی و این روز را به عنوان #روز_دانشجو اعلام کرد. این مراسم و این سخنرانی، اولین حرکت دانشجویی در ایران از سال ۳۲ به این سو بود.
🔹 در همان سال به نمایندگی از فرهنگیان، به عضویت کمیته ۵ نفری فرهنگیان درآمد. تلاشهای وی در این کمیته، بار دیگر منجر به دستگیری وی گردید.
پروانه که در این سالها به یکی از محبوب ترین فعالان دانشجویی کشور و اعضای حزب ملت ایران و جبهه ملی ایران تبدیل شده بود، در سوم اردیبهشت ماه ۱۳۴۰ با داریوش فروهر ازدواج کرد.
🔹 وی بار دیگر بعد از سخنرانی در تظاهرات سی تیر ۴۰ توسط نیروهای امنیتی دستگیر شد. پروانه در همین سال، به همراه چهار دانشجوی دیگر از جمله حسن حبیبی، به نمایندگی از طرف دانشجویان برای مذاکره با علی امینی نخستوزیر وقت انتخاب شد. وی اولین زنی بود که به نمایندگی دانشجویان کشور انتخاب میشد.
🔹پروانه اسکندری در سال ۴۱، اولین نماینده زنی بود که در کنگره جبهه ملی شرکت جست. وی در سال ۴۹ به دلیل فعالیتهای سیاسی خود از حق تدریس در دبیرستانهای کشور محروم شد.
...
📌 در نخستین روز آذر ۷۷ پروانه و داریوش فروهر در خانه شخصی خود در خیابان هدایت، با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیدند. قاتلان که به عنوان دانشجو/ خبرنگار و با بهانه «مصاحبه برای نشریه دانشجویی» به خانهشان رفته بودند، «ابتدا گردن، دهان و دستانشان را گرفتند، سپس با ضربات پیاپی چاقو سینههایشان را دریدند و در نهایت اجسادشان را به سمت قبله قرار دادند!
پیکر پروانه و داریوش فروهر در قطعه ۸۹ بهشت زهرا تهران به خاک سپرده شد.
یادشان همواره گرامی.🍃
#معلم
#یادمان
#تقویم_کانون
#تشکل_فرهنگیان
#تاریخ_آموزش_و_پرورش
#قتل_های_زنجیره_ای
📎 https://tttttt.me/ksmtehran1/5
🔹🔹🔹
🖋 کانال کانون صنفی معلمان تهران
🆔 @KSMtehran
Telegram
..
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌀 #یاد
🖊 آنقدر عزا بر سرمان ریخته اند که فرصت زاری کردن نداریم ...
🔸 سخنان کوتاه هوشنگ گلشیری در تشییع جنازه محمد مختاری نویسنده و از جمله قربانیان قتل های زنجیره ای روشنفکران توسط بخشی از وزارت اطلاعات در پاییز ۱۳۷۷
#فرهنگ
#قتل_های_زنجیره_ای
#هوشنگ_گلشیری
#ادبیات
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🖊 آنقدر عزا بر سرمان ریخته اند که فرصت زاری کردن نداریم ...
🔸 سخنان کوتاه هوشنگ گلشیری در تشییع جنازه محمد مختاری نویسنده و از جمله قربانیان قتل های زنجیره ای روشنفکران توسط بخشی از وزارت اطلاعات در پاییز ۱۳۷۷
#فرهنگ
#قتل_های_زنجیره_ای
#هوشنگ_گلشیری
#ادبیات
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌀 یاد آر
🖊 برای تیرگان (سیزدهم تیر ماه) روز قلم و نویسنده در ایران باستان، که در ایران کنونی به روز چهاردهم تیر تغییر کرد.
📌آدمیزاد که خیک ماست نیستش،
انگشت بزنیم توش، جای انگشت هَم بیاد.
جای انگشتِ درد و فقر و رنج و بلا و تنهایی و بیپناهی و اینها در آدم میمونه...
و ادبیات بههرحال اگر نتونه شکل این ردانگشتانِ بلا رو در درون انسان کشف کنه، خب پس چهکارس؟ (محمد مختاری)
🔹 به یاد جان هایی که بر سر قلم رفتند ... از شیخ اشراق تا میر علائی، مجید شریف، زال زاده، پوینده و مختاری
#فرهنگ
#روز_قلم
#قتل_نویسندگان
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🖊 برای تیرگان (سیزدهم تیر ماه) روز قلم و نویسنده در ایران باستان، که در ایران کنونی به روز چهاردهم تیر تغییر کرد.
📌آدمیزاد که خیک ماست نیستش،
انگشت بزنیم توش، جای انگشت هَم بیاد.
جای انگشتِ درد و فقر و رنج و بلا و تنهایی و بیپناهی و اینها در آدم میمونه...
و ادبیات بههرحال اگر نتونه شکل این ردانگشتانِ بلا رو در درون انسان کشف کنه، خب پس چهکارس؟ (محمد مختاری)
🔹 به یاد جان هایی که بر سر قلم رفتند ... از شیخ اشراق تا میر علائی، مجید شریف، زال زاده، پوینده و مختاری
#فرهنگ
#روز_قلم
#قتل_نویسندگان
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🌀 بیانیه ۱۳۴ نویسنده معروف به «ما نویسنده ایم»
♦️ بیانیه صد و سی و چهار نویسنده که به متن ما نویسندهایم نیز مشهور است نامهٔ سرگشاده ۱۳۴ نویسنده، شاعر، نمایشنامه و فیلمنامهنویس، محقق، منتقد و مترجم ایرانی است. آنها در سال ۱۳۷۳ با انتشار این متن خواستار آزادی اندیشه، بیان و نشر آثار خود شده و به سانسور اعتراض کردند. این اعضای کانون نویسندگان ایران در این متن همچنین از حضور صنفی خود به عنوان کانون نویسندگان ایران خبر دادند.موج کشتار نویسندگان بعد از انتشار این نامه آغاز شد.
🖋 ما نویسندهایم
«اما مسائلی که در تاریخ معاصر در جامعهٔ ما و جوامع دیگر پدید آمده، تصویری را که دولت و بخشی از جامعه و حتی برخی از نویسندگان از نویسنده دارد، مخدوش کرده است؛ و در نتیجه هویت نویسنده و ماهیت اثرش، و همچنین حضور جمعی نویسندگان دستخوش برخوردهای نامناسب شدهاست. از اینرو ما نویسندگان ایران وظیفهٔ خود میدانیم برای رفع هر گونه شبهه و توهم، ماهیت کار فرهنگی و علت حضور جمعی خود را تبیین کنیم.
ما نویسندهایم، یعنی احساس، تخیل، اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان – اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیز ترجمهٔ آثار دیگر نویسندگان جهان – آزادانه و بی هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهای، در صلاحیت هیچکس یا نهادی نیست. اگرچه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه دربارهٔ آنها بر همگان گشودهاست.
هنگامی که مقابله با موانع نوشتن و اندیشیدن از توان و امکان فردی ما فراتر میرود، ناچاریم بهصورت جمعی-صنفی با آن روبرو شویم، یعنی برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و نشر و مبارزه با سانسور، به شکل دستهجمعی بکوشیم. به همین دلیل معتقدیم: حضور جمعی ما، با هدف تشکل صنفی نویسندگان ایران متضمن استقلال فردی ماست. زیرا نویسنده در چگونگی خلق اثر، نقد و تحلیل آثار دیگران، و بیان معتقدات خویش باید آزاد باشد. هماهنگی و همراهی او در مسائل مشترک اهل قلم به معنای مسئولیت او در برابر مسائل فردی ایشان نیست. همچنانکه مسئولیت اعمال و افکار شخصی یا سیاسی یا اجتماعی هر فرد بر عهدهٔ خود اوست.
با این همه، غالباً نویسنده را، نه به عنوان نویسنده، بلکه به ازای نسبتهای فرضی یا وابستگیهای محتمل به احزاب یا گروهها یا جناحها میشناسند و بر این اساس دربارهٔ او داروی میکنند. در نتیجه حضور جمعی نویسندگان در یک تشکل صنفی-فرهنگی نیز در عداد احزاب یا گرایشهای سیاسی قلمداد میشود. دولتها و نهادها و گروههای وابسته به آنها نیز بنا به عادت، اثر نویسنده را به اقتضای سیاست و مصلحت روز میسنجند و با تفسیرهای دلبخواه حضور جمعی نویسندگان را به گرایشهای ویژهٔ سیاسی یا توطئههای داخل و خارج نسبت میدهند. حتی بعضی افراد، نهادها و گروههای وابسته، همان تفسیرها و تعبیرهای خودساخته را مبنای اهانت و تحقیر و تهدید میکنند. از اینرو تأکید میکنیم که هدف اصلی ما از میان برداشتن موانع راه آزادی اندیشه و بیان و نشر است و هرگونه تعبیر دیگری از این هدف، نادرست است و مسئول آن صاحب همان تعبیر است.
مسئولیت هر نوشتهای با همان کسی است که آن را آزادانه مینویسد و امضا میکند. پس مسئولیت آنچه در داخل یا خارج کشور به امضای دیگران، در موافقت یا مخالفت با ما نویسندگان ایران منتشر میشود، فقط بر عهدهٔ همان امضاکنندگان است.
بدیهی است که حق تحلیل و بررسی هر نوشته برای همگان محفوظ است، و نقد آثار نویسندگان لازمهٔ اعتلای فرهنگ ملی ماست، اما تجسس در زندگی خصوصی نویسنده به بهانهٔ نقد آثارش، تجاوز به حریم اوست و محکوم شناختن او به دستاویزهای اخلاقی و عقیدتی خلاف دموکراسی و شئون نویسندگی است. همچنانکه دفاع از حقوق انسانی و مدنی هر نویسنده نیز در هر شرایطی وظیفهٔ صنفی نویسندگان است.
حاصل آنکه
حضور جمعی ما ضامن استقلال فردی ماست، و اندیشه و عمل خصوصی هر فرد ربطی به جمع نویسندگان ندارد. این یعنی نگرش دموکراتیک به یک تشکل صنفی مستقل. پس اگرچه توضیح واضحات است، باز میگوییم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید.»
#فرهنگ
#ادبیات
#ما_نویسنده_ایم
#قتل_های_زنجیره_ای
#احمد_میر_علائی
#محمد_مختاری
#محمد_جعفر_پوینده
#اتوبوس_ارمنستان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
♦️ بیانیه صد و سی و چهار نویسنده که به متن ما نویسندهایم نیز مشهور است نامهٔ سرگشاده ۱۳۴ نویسنده، شاعر، نمایشنامه و فیلمنامهنویس، محقق، منتقد و مترجم ایرانی است. آنها در سال ۱۳۷۳ با انتشار این متن خواستار آزادی اندیشه، بیان و نشر آثار خود شده و به سانسور اعتراض کردند. این اعضای کانون نویسندگان ایران در این متن همچنین از حضور صنفی خود به عنوان کانون نویسندگان ایران خبر دادند.موج کشتار نویسندگان بعد از انتشار این نامه آغاز شد.
🖋 ما نویسندهایم
«اما مسائلی که در تاریخ معاصر در جامعهٔ ما و جوامع دیگر پدید آمده، تصویری را که دولت و بخشی از جامعه و حتی برخی از نویسندگان از نویسنده دارد، مخدوش کرده است؛ و در نتیجه هویت نویسنده و ماهیت اثرش، و همچنین حضور جمعی نویسندگان دستخوش برخوردهای نامناسب شدهاست. از اینرو ما نویسندگان ایران وظیفهٔ خود میدانیم برای رفع هر گونه شبهه و توهم، ماهیت کار فرهنگی و علت حضور جمعی خود را تبیین کنیم.
ما نویسندهایم، یعنی احساس، تخیل، اندیشه و تحقیق خود را به اشکال مختلف مینویسیم و منتشر میکنیم. حق طبیعی و اجتماعی و مدنی ماست که نوشتهمان – اعم از شعر یا داستان، نمایشنامه یا فیلمنامه، تحقیق یا نقد، و نیز ترجمهٔ آثار دیگر نویسندگان جهان – آزادانه و بی هیچ مانعی به دست مخاطبان برسد. ایجاد مانع در راه نشر این آثار، به هر بهانهای، در صلاحیت هیچکس یا نهادی نیست. اگرچه پس از نشر راه قضاوت و نقد آزادانه دربارهٔ آنها بر همگان گشودهاست.
هنگامی که مقابله با موانع نوشتن و اندیشیدن از توان و امکان فردی ما فراتر میرود، ناچاریم بهصورت جمعی-صنفی با آن روبرو شویم، یعنی برای تحقق آزادی اندیشه و بیان و نشر و مبارزه با سانسور، به شکل دستهجمعی بکوشیم. به همین دلیل معتقدیم: حضور جمعی ما، با هدف تشکل صنفی نویسندگان ایران متضمن استقلال فردی ماست. زیرا نویسنده در چگونگی خلق اثر، نقد و تحلیل آثار دیگران، و بیان معتقدات خویش باید آزاد باشد. هماهنگی و همراهی او در مسائل مشترک اهل قلم به معنای مسئولیت او در برابر مسائل فردی ایشان نیست. همچنانکه مسئولیت اعمال و افکار شخصی یا سیاسی یا اجتماعی هر فرد بر عهدهٔ خود اوست.
با این همه، غالباً نویسنده را، نه به عنوان نویسنده، بلکه به ازای نسبتهای فرضی یا وابستگیهای محتمل به احزاب یا گروهها یا جناحها میشناسند و بر این اساس دربارهٔ او داروی میکنند. در نتیجه حضور جمعی نویسندگان در یک تشکل صنفی-فرهنگی نیز در عداد احزاب یا گرایشهای سیاسی قلمداد میشود. دولتها و نهادها و گروههای وابسته به آنها نیز بنا به عادت، اثر نویسنده را به اقتضای سیاست و مصلحت روز میسنجند و با تفسیرهای دلبخواه حضور جمعی نویسندگان را به گرایشهای ویژهٔ سیاسی یا توطئههای داخل و خارج نسبت میدهند. حتی بعضی افراد، نهادها و گروههای وابسته، همان تفسیرها و تعبیرهای خودساخته را مبنای اهانت و تحقیر و تهدید میکنند. از اینرو تأکید میکنیم که هدف اصلی ما از میان برداشتن موانع راه آزادی اندیشه و بیان و نشر است و هرگونه تعبیر دیگری از این هدف، نادرست است و مسئول آن صاحب همان تعبیر است.
مسئولیت هر نوشتهای با همان کسی است که آن را آزادانه مینویسد و امضا میکند. پس مسئولیت آنچه در داخل یا خارج کشور به امضای دیگران، در موافقت یا مخالفت با ما نویسندگان ایران منتشر میشود، فقط بر عهدهٔ همان امضاکنندگان است.
بدیهی است که حق تحلیل و بررسی هر نوشته برای همگان محفوظ است، و نقد آثار نویسندگان لازمهٔ اعتلای فرهنگ ملی ماست، اما تجسس در زندگی خصوصی نویسنده به بهانهٔ نقد آثارش، تجاوز به حریم اوست و محکوم شناختن او به دستاویزهای اخلاقی و عقیدتی خلاف دموکراسی و شئون نویسندگی است. همچنانکه دفاع از حقوق انسانی و مدنی هر نویسنده نیز در هر شرایطی وظیفهٔ صنفی نویسندگان است.
حاصل آنکه
حضور جمعی ما ضامن استقلال فردی ماست، و اندیشه و عمل خصوصی هر فرد ربطی به جمع نویسندگان ندارد. این یعنی نگرش دموکراتیک به یک تشکل صنفی مستقل. پس اگرچه توضیح واضحات است، باز میگوییم: ما نویسندهایم. ما را نویسنده ببینید و حضور جمعی ما را حضور صنفی نویسندگان بشناسید.»
#فرهنگ
#ادبیات
#ما_نویسنده_ایم
#قتل_های_زنجیره_ای
#احمد_میر_علائی
#محمد_مختاری
#محمد_جعفر_پوینده
#اتوبوس_ارمنستان
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🌀 یاد آر
♦️احمد میر علائی، نویسنده و مترجم آثار اکتاویوپاز، بورخس، جوزف کنراد، گراهام گرین، میلان کوندرا، هرمان ملویل و ... صبح روز دوم ابان ۱۳۷۴ خانه اش را به قصد کتابخانه ترک اما هیچگاه به انجا نرسید.
جسد احمد میر علائی را نیروی انتظامی در حالی پیدا کرد که دو بطری عرق ارمنی - ناشیانه- در کنار او گذاشته شده بود! علت مرگ را ایست قلبی اعلام کردند! برادرزاده میرعلائی می گوید که آثار تزریق انسولین بر روی دستانش مشهود بود!
گلشیری بعدها با گریه می گفت؛ رفیق ما مست از دنیا رفت ...
#فرهنگ
#ادبیات
#احمد_میر_علائی
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_جعفر_پوینده
#محمد_مختاری
#اتوبوس_ارمنستان
#ما_نویسنده_ایم
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
♦️احمد میر علائی، نویسنده و مترجم آثار اکتاویوپاز، بورخس، جوزف کنراد، گراهام گرین، میلان کوندرا، هرمان ملویل و ... صبح روز دوم ابان ۱۳۷۴ خانه اش را به قصد کتابخانه ترک اما هیچگاه به انجا نرسید.
جسد احمد میر علائی را نیروی انتظامی در حالی پیدا کرد که دو بطری عرق ارمنی - ناشیانه- در کنار او گذاشته شده بود! علت مرگ را ایست قلبی اعلام کردند! برادرزاده میرعلائی می گوید که آثار تزریق انسولین بر روی دستانش مشهود بود!
گلشیری بعدها با گریه می گفت؛ رفیق ما مست از دنیا رفت ...
#فرهنگ
#ادبیات
#احمد_میر_علائی
#قتل_های_زنجیره_ای
#محمد_جعفر_پوینده
#محمد_مختاری
#اتوبوس_ارمنستان
#ما_نویسنده_ایم
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🌀 #یاد_آر
🔳۲۰آبان سالگرد #غفار_حسینی شاعر،نویسنده و مترجم عضو کانون نویسندگان ایران است که در ۲۰ آبان ۱۳۷۵ و در پی یورش به آپارتمان کوچکش توسط بخشی از نیروهای وزارت اطلاعات با تزریق آمپول پتاسیم به قتل رسید.
فرج سرکوهی تعریف می کند که اقای هاشمی( مهرداد عالیخانی) در یک جلسه بازجویی به من گفت « غفار را هم حذف کردیم»
🔹 بر فرش آفتاب بر برگهای پوسیده
لم میدهم در بیشه
تابوت من کنارم روئیدهست.
ننوی بوریا - آوند خواب - بر شاخه میلکد.
لالایی حزین مادر جان میگیرد: «لالای لای لای، گل لاله»
چشمی به تابوت و چشمی به گهواره:
ناگه درخت پل میزند
میان زندگی و مرگ...»
#فرهنگ
#ادبیات
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔳۲۰آبان سالگرد #غفار_حسینی شاعر،نویسنده و مترجم عضو کانون نویسندگان ایران است که در ۲۰ آبان ۱۳۷۵ و در پی یورش به آپارتمان کوچکش توسط بخشی از نیروهای وزارت اطلاعات با تزریق آمپول پتاسیم به قتل رسید.
فرج سرکوهی تعریف می کند که اقای هاشمی( مهرداد عالیخانی) در یک جلسه بازجویی به من گفت « غفار را هم حذف کردیم»
🔹 بر فرش آفتاب بر برگهای پوسیده
لم میدهم در بیشه
تابوت من کنارم روئیدهست.
ننوی بوریا - آوند خواب - بر شاخه میلکد.
لالایی حزین مادر جان میگیرد: «لالای لای لای، گل لاله»
چشمی به تابوت و چشمی به گهواره:
ناگه درخت پل میزند
میان زندگی و مرگ...»
#فرهنگ
#ادبیات
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🩸به بهانه ۱ آذر ۱۳۷۷
👩🎨اثری از پرستو فروهر«اثر پروانه ها»
♦️در نمایشگاه که توسط پرستو فروهر با عنوان «بازخوانی تخیل» چند سال پیش در لندن برگزار گردید ،اثری انتزاعی در ابعاد بزرگ به نام «زمان پروانهها» به نمایش درآمد ؛ طراحی دیجیتالی که در آن پروانهها میبینیم که درون متلاطمی دارند و هر یک بخشی از وضعیت سیاسی- اجتماعی امروز ایران را ترسیم میکنند: از پروانههایی که درونی خونین دارند (اشاره آشکار به قتلهای زنجیرهای؛ تم اصلی آثار او طی سالها که در آثار مختلفش ابعاد و شکلهای گوناگون یافته) و چشم بند و میلههای زندان (زندان و زندانیان سیاسی) تا اسارت زنان (وضعیت زنان در جامعه امروز).
مضمون آخر در آثار دیگری هم نمود دارد و اساساً ترسیم وضعیت زن در جامعه امروز ایران، یکی دیگر از دغدغههای اصلی آثار اوست.
🪶نقل از سایت ایران فردا
#داریوش_فروهر
#پروانه_فروهر
#قتل_های_زنجیره_ای
#پرستو_فروهر
#زمان_پروانه_ها
#یک_آذر_۱۳۷۷
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
👩🎨اثری از پرستو فروهر«اثر پروانه ها»
♦️در نمایشگاه که توسط پرستو فروهر با عنوان «بازخوانی تخیل» چند سال پیش در لندن برگزار گردید ،اثری انتزاعی در ابعاد بزرگ به نام «زمان پروانهها» به نمایش درآمد ؛ طراحی دیجیتالی که در آن پروانهها میبینیم که درون متلاطمی دارند و هر یک بخشی از وضعیت سیاسی- اجتماعی امروز ایران را ترسیم میکنند: از پروانههایی که درونی خونین دارند (اشاره آشکار به قتلهای زنجیرهای؛ تم اصلی آثار او طی سالها که در آثار مختلفش ابعاد و شکلهای گوناگون یافته) و چشم بند و میلههای زندان (زندان و زندانیان سیاسی) تا اسارت زنان (وضعیت زنان در جامعه امروز).
مضمون آخر در آثار دیگری هم نمود دارد و اساساً ترسیم وضعیت زن در جامعه امروز ایران، یکی دیگر از دغدغههای اصلی آثار اوست.
🪶نقل از سایت ایران فردا
#داریوش_فروهر
#پروانه_فروهر
#قتل_های_زنجیره_ای
#پرستو_فروهر
#زمان_پروانه_ها
#یک_آذر_۱۳۷۷
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🔮به مناسبت 12 آذر، سالروز قتل شاعر...
🩸#محمد_مختاری
💎شعری از شاعر:
تابوتها که راهِ گورستان را
تنها
میپیمایند
و این خیابانِ دراز که غیبتش را تشییع میکند
ـــ «آن نیمهام کجاست؟
تا من چقدر گورستان باقی است؟»
گودالها چه زود پُر شد
از ما که از طنابها
و آمبولانسها یکدیگر را پایین میآوردیم
حتی صدای گریهی هیچکس را انگار نشنیدم
#محمد_مختاری
#آذر۱۳۷۷
#قتل_شاعر
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🩸#محمد_مختاری
💎شعری از شاعر:
تابوتها که راهِ گورستان را
تنها
میپیمایند
و این خیابانِ دراز که غیبتش را تشییع میکند
ـــ «آن نیمهام کجاست؟
تا من چقدر گورستان باقی است؟»
گودالها چه زود پُر شد
از ما که از طنابها
و آمبولانسها یکدیگر را پایین میآوردیم
حتی صدای گریهی هیچکس را انگار نشنیدم
#محمد_مختاری
#آذر۱۳۷۷
#قتل_شاعر
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔮به مناسبت 12 آذر، سالروز قتل شاعر...
🩸#محمد_مختاری
💎شعری از شاعر:
تابوتها که راهِ گورستان را
تنها
میپیمایند
و این خیابانِ دراز که غیبتش را تشییع میکند
ـــ «آن نیمهام کجاست؟
تا من چقدر گورستان باقی است؟»
گودالها چه زود پُر شد
از ما که از طنابها
و آمبولانسها یکدیگر را پایین میآوردیم
حتی صدای گریهی هیچکس را انگار نشنیدم
#محمد_مختاری
#آذر۱۳۷۷
#قتل_شاعر
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
🩸#محمد_مختاری
💎شعری از شاعر:
تابوتها که راهِ گورستان را
تنها
میپیمایند
و این خیابانِ دراز که غیبتش را تشییع میکند
ـــ «آن نیمهام کجاست؟
تا من چقدر گورستان باقی است؟»
گودالها چه زود پُر شد
از ما که از طنابها
و آمبولانسها یکدیگر را پایین میآوردیم
حتی صدای گریهی هیچکس را انگار نشنیدم
#محمد_مختاری
#آذر۱۳۷۷
#قتل_شاعر
#قتل_های_زنجیره_ای
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi