💢پشت پردۀ بازگشایی مدارس ( دانش آموزان، قربانی منفعت طلبی مسئولان)
✍️ علی حاجی / معلم و فعال صنفی
🔹براستی با وجود هشدارها این همه اصرار بر بازگشایی مدارس بصورت حضوری برای چیست؟ علت را باید در لابیهای پر نفوذ #مدارس_غیرانتفاعی در #آموزش_و_پرورش جستجو کرد که مجازی شدن آموزش در سالتحصیلی جدید را به معنای نصف شدن سودشان میدانند.
🔸هدف از بهوجود آمدن مدارس غیرانتفاعی شعار توسعه #عدالت_آموزشی بود، اما به تدریج با رشد قارچگونه مدارس مختلف از جمله مدارس لاکچری و غیرانتفاعی ، آموزش و پرورش از آنچه در قانون اساسی ( اصل ۳۰ قانون اساسی ) مبنی بر #آموزش_رایگان از ابتدایی تا پایان دوره متوسطه تأکید شده است، دور شد.
🔹مدارس غیرانتفاعی در دو دهه اخیر تبدیل به #بنگاه_اقتصادی مشترک المنافع #اصلاحطلبان و #اصولگرایان شده است! شاید از خود بپرسید صاحبان مدارس غیرانتفاعی پرطمطراق چه کسانی هستند؟
🔸#آموزش به مثابه " طفل یتیمی" در کشور ماست که زیر دست دل سوزی های نامادری به بیراهه رفته است! بسیاری از مسئولین شعار #عدالت_اجتماعی سر میدهند اما محل تحصیل فرزندانشان همین مدارس لاکچری و غیرانتفاعی است.
ادامه این مقاله را در لینک زیر می توانید مطالعه کنید :
https://telegra.ph/پشت-پردۀ-بازگشایی-مدارس--دانش-آموزان-قربانی-منفعت-طلبی-09-09
ارتباط با کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
✍️ علی حاجی / معلم و فعال صنفی
🔹براستی با وجود هشدارها این همه اصرار بر بازگشایی مدارس بصورت حضوری برای چیست؟ علت را باید در لابیهای پر نفوذ #مدارس_غیرانتفاعی در #آموزش_و_پرورش جستجو کرد که مجازی شدن آموزش در سالتحصیلی جدید را به معنای نصف شدن سودشان میدانند.
🔸هدف از بهوجود آمدن مدارس غیرانتفاعی شعار توسعه #عدالت_آموزشی بود، اما به تدریج با رشد قارچگونه مدارس مختلف از جمله مدارس لاکچری و غیرانتفاعی ، آموزش و پرورش از آنچه در قانون اساسی ( اصل ۳۰ قانون اساسی ) مبنی بر #آموزش_رایگان از ابتدایی تا پایان دوره متوسطه تأکید شده است، دور شد.
🔹مدارس غیرانتفاعی در دو دهه اخیر تبدیل به #بنگاه_اقتصادی مشترک المنافع #اصلاحطلبان و #اصولگرایان شده است! شاید از خود بپرسید صاحبان مدارس غیرانتفاعی پرطمطراق چه کسانی هستند؟
🔸#آموزش به مثابه " طفل یتیمی" در کشور ماست که زیر دست دل سوزی های نامادری به بیراهه رفته است! بسیاری از مسئولین شعار #عدالت_اجتماعی سر میدهند اما محل تحصیل فرزندانشان همین مدارس لاکچری و غیرانتفاعی است.
ادامه این مقاله را در لینک زیر می توانید مطالعه کنید :
https://telegra.ph/پشت-پردۀ-بازگشایی-مدارس--دانش-آموزان-قربانی-منفعت-طلبی-09-09
ارتباط با کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
Telegraph
پشت پردۀ بازگشایی مدارس ( دانش آموزان، قربانی منفعت طلبی مسئولان)
سالتحصیلی ۱۴۰۰- ۱۳۹۹ امسال بر خلاف سال های گذشته از پانزدهم شهریور ماه با استرس، اضطراب، نگرانی و ترس دانش آموزان ، معلمان و اولیا آغاز شد. این در حالی است که قبل از بازگشایی اظهارنظرهای مختلفی از سوی وزیر آموزش و پرورش اعلام شده بود: «تا مهار کرونا، آموزش…
🔴بیانیه کوتاه و تحلیلی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در خصوص انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳
چند روز به انتخابات مانده است و فضای اجتماعی نشان از بی رغبتی مردم نسبت به حضور در انتخابات حکومتی دارد. این وضعیت ریشههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی دارد که مجال پرداختن آن در اینجا نیست. ولی کافیست که نگاهی به قیامهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ بیندازیم که در آن مردم و خصوصا زنان، جوانان، کودکان و فعالان حوزههای مختلف مورد تهدید، ضرب و شتم، تیر مستقیم، زندان و…. قرار گرفتند تا نتیجه بگیریم که چرا رغبتی به حضور در انتخابات وجود ندارد. فراتر از این، نگاهی به مناظرههای انتخاباتی، حاکی از این واقعیتاند که هیچکدام از نامزدها هیچ برنامهای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلیگویی میکنند. به عنوان نمونه در بخش آموزش و پرورش هیچ برنامهای ارایه نمیشود.
تشکلهای سیاسی وابسته که اسم فرهنگیان را یدک میکشند برای گرم کردن تنور انتخابات از شیوههای مختلفی استفاده میکنند. تشکلهای وابسته به #اصلاحطلبان تنها بخش کوچکی از مطالبات معلمان را به اسم کاندیدای خود جا میزنند و هنوز به قدرت نرسیده، از «نظام معلمی» نام میبرند که خود طلیعه تشکیل تشکلهای حکومتی و سرکوب تشکلهای صنفی مستقل است و به مطالبات واقعی معلمان نمیپردازند. تشکلهای سیاسی وابسته به #اصولگرایان هم با بیاخلاقی نام و لوگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را جعل میکنند تا از آن سواستفاده نمایند و مسئولیت خود در به وجود آمدن شرایط بد موجود را نمیپذیرند.
مطالبات واقعی مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش که در این سالها در کف خیابان طنینانداز شده است از این قرارند:
اعتراض به نظام آموزشی ایدئولوژیک، اعتراض به کالایی شدن آموزش، مطالبه تشکلیابی مستقل، مطالبه حق تجمع و اعتراض، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، آزادی معلمان زندانی، مطالبات معیشتی و منزلتی، بیمه کارامد و مطالبات اجتماعی چون حق پوشش اختیاری و دفاع از حقوق زنان و کودکان و ... اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار میشوند. این مطالبات نه در مناظرههای اخیر نامزدهای ریاستجمهوری مطرح شدهاند و نه مورد اهتمام دولتهای پیشین اصولگرا و اصلاحطلب بوده است. ضمن این که نامزدهای انتخابات اخیر در دهههای گذشته نیز در مناصب بالای تصمیمگیری بوده و بخش مهمی از مشکلات و مسایل مردم و معلمان متوجه برنامهها و سیاستهای آنهاست.
با این تفاسیر انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکلیابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد. ما سواستفاده از مطالبات صنفی برای گرم کردن تنور انتخابات و توهین به شعور فرهنگیان بازنشسته و شاغل و همچنین جعل و سواستفاده از نام شورای هماهنگی برای مقاصد انتخاباتی از سوی جناحهای سیاسی را به شدت محکوم میکنیم.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
چند روز به انتخابات مانده است و فضای اجتماعی نشان از بی رغبتی مردم نسبت به حضور در انتخابات حکومتی دارد. این وضعیت ریشههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مختلفی دارد که مجال پرداختن آن در اینجا نیست. ولی کافیست که نگاهی به قیامهای ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ بیندازیم که در آن مردم و خصوصا زنان، جوانان، کودکان و فعالان حوزههای مختلف مورد تهدید، ضرب و شتم، تیر مستقیم، زندان و…. قرار گرفتند تا نتیجه بگیریم که چرا رغبتی به حضور در انتخابات وجود ندارد. فراتر از این، نگاهی به مناظرههای انتخاباتی، حاکی از این واقعیتاند که هیچکدام از نامزدها هیچ برنامهای برای مردم و معلمان ندارند و فقط کلیگویی میکنند. به عنوان نمونه در بخش آموزش و پرورش هیچ برنامهای ارایه نمیشود.
تشکلهای سیاسی وابسته که اسم فرهنگیان را یدک میکشند برای گرم کردن تنور انتخابات از شیوههای مختلفی استفاده میکنند. تشکلهای وابسته به #اصلاحطلبان تنها بخش کوچکی از مطالبات معلمان را به اسم کاندیدای خود جا میزنند و هنوز به قدرت نرسیده، از «نظام معلمی» نام میبرند که خود طلیعه تشکیل تشکلهای حکومتی و سرکوب تشکلهای صنفی مستقل است و به مطالبات واقعی معلمان نمیپردازند. تشکلهای سیاسی وابسته به #اصولگرایان هم با بیاخلاقی نام و لوگوی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران را جعل میکنند تا از آن سواستفاده نمایند و مسئولیت خود در به وجود آمدن شرایط بد موجود را نمیپذیرند.
مطالبات واقعی مردم و معلمان در حوزه آموزش و پرورش که در این سالها در کف خیابان طنینانداز شده است از این قرارند:
اعتراض به نظام آموزشی ایدئولوژیک، اعتراض به کالایی شدن آموزش، مطالبه تشکلیابی مستقل، مطالبه حق تجمع و اعتراض، آزادیهای اجتماعی و سیاسی، آزادی معلمان زندانی، مطالبات معیشتی و منزلتی، بیمه کارامد و مطالبات اجتماعی چون حق پوشش اختیاری و دفاع از حقوق زنان و کودکان و ... اینها بخشی از مطالباتی است که همین امروز نیز در تجمعات خیابانی تکرار میشوند. این مطالبات نه در مناظرههای اخیر نامزدهای ریاستجمهوری مطرح شدهاند و نه مورد اهتمام دولتهای پیشین اصولگرا و اصلاحطلب بوده است. ضمن این که نامزدهای انتخابات اخیر در دهههای گذشته نیز در مناصب بالای تصمیمگیری بوده و بخش مهمی از مشکلات و مسایل مردم و معلمان متوجه برنامهها و سیاستهای آنهاست.
با این تفاسیر انتخابات در این ساختار برای شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران موضوعیتی ندارد و ما مطالبات خود را از طریق تلاش برای تشکلیابی مستقل و تقویت نهادهای مردمی دنبال خواهیم کرد. ما سواستفاده از مطالبات صنفی برای گرم کردن تنور انتخابات و توهین به شعور فرهنگیان بازنشسته و شاغل و همچنین جعل و سواستفاده از نام شورای هماهنگی برای مقاصد انتخاباتی از سوی جناحهای سیاسی را به شدت محکوم میکنیم.
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸🔸🔸
🆔 @kasenfi
🔴 چرا #اصلاحطلبان خطرناکترند؟
#یادداشت_روز ، پنجشنبه ، ۴ مرداد ۱۴۰۳
تجربه زیسته ما از حاکمیت، نشاندهنده این واقعیت است که اصلاحطلبان برای کنشگری سیاسی، صنفی و مدنی بسیار خطرناکترند. در واقع، یک قاعده در این چند دهه وجود دارد که مطابق آن ورود اصلاحطلبان فضا را مهآلود میکند و تالی آن این است که مبارزه جدی و #موضوعگیریهای_اصولی به سستی و رکود میگراید. این فضا معمولا خطرناکتر از فضای سرکوب عریان است. زیرا در فضای سرکوب تکلیف کنشگران حوزههای مختلف مشخص است: یا مبارزه میکنند یا نمیکنند. ولی با ورود اصلاحطلبان معمولا فضا ابری و #مرزبندیها مغشوش میشود. در این فضا بسیاری از کنشگران، هزینهدادهها و زندانرفتهها در تردید فرو میروند و یک پا در هوا میمانند. اسامی افراد مشهوری و نامشهوری زیادی را میتوان لیست کرد که در فضای انتخاباتی اخیر بیانیه حمایت دادند یا در فضاهای واقعی و مجازی به این استدلال روی آوردند که این بار هم میرویم تا فلان طیف خطرناک نیاید و سپس مبارزه خود را ادامه میدهیم. از یوسف اباذری تا کیوان صمیمی. از دوستان صنفی خودمان تا دیگرانی که تا دیروز گذار از جمهوری اسلامی را تنها چاره کار میدانستند.
اگر نگاهی گذرا به بیانیهها و سخنان و استدلالهای اولیه این افراد بیندازیم، تردید در آنها موج میزند. هرچند همینکه پا در این میدان گذاشتند، ظاهرا دچار #دوگانگی_شناختی شده و بر این قاعده، به آنچه انتخاب کرده بودند، هر روز بیشتر پای فشردند. در واقع، اکثر آنها - اگر آنهایی که در جستحوی منافع خویش بودند را جدا کنیم - ابتدا با تردید و چه کنم وارد این میدان شدند و سپس …
این همان فضای خطرناکیست که پیش پای کنشگران پهنههای مختلف گسترده میشود. در این فضاست که کنشگر سیاسی یا صنفی یا مدنی به امید اندک تغییری یا از هراس طیفی که به نظر خطرناکتر از طیف مقابل میرسد، از مواضع اصولی خویش عدول میکند و دل به چیزی میبندد که تجربه تاریخی این چند دهه نشان میدهد، دویدن پی سراب است.
در این میان برخی از فعالان صنفی معلمان نیز وارد چنین فضایی شدند. مواضع مشخص و اصولی فعالان صادق صنفی معلمان در بیانیهها، قطعنامهها و تجمعات اعتراضی، مجموعهی در هم تنیدهای بود و هست که شامل مخالفت با #ایدئولوژیک بودن محتوای آموزشی، مخالفت با #کالایی_شدن_آموزش
مطالبه #عدالت_آموزشی،
حق #تشکلیابی_مستقل،
حق #آزادی_تجمعات، #آزادی_معلمان_زندانی، و #مطالبات_معیشتی میشد. مجموعهای که نمیتوان به یک یا دو مورد فروکاهید. مجموعهای که چون رنجیرهای پیوسته به هم گره میخورد. از هر کدام از فعالان صنفی که در این مرزبندی مغشوش سمت انتخابات حکومتی ایستادند اگر بپرسیم که آیا در وضعیتی که با روی کار آمدن اصلاحطلبان تصویر و تصور میکنند، آیا امیدی دارند که محتوای ایدئولوژیک آموزشی و پرورشی تغییر کند، پاسخی نخواهند داشت؛ چون به صورت واقعی این امید در دولتهای هر دو طیف جمهوری اسلامی ناممکن است. اگر از آنها بپرسید که چقدر امیدوارند بساط کالایی شدن آموزش برچیده شود، باز هم پاسخی نخواهند داشت. زیرا واقعیت جاری در دولتهای رنگارنگ جمهوری اسلامی نشان از انتخاب نظام اقتصادی #نئولیبرالی هاری است که در هر دولت تیزتر میشود. اگر بپرسید آیا در دولت اصلاحطلبان به سطحی از عدالت آموزشی خواهیم رسید، هر پاسخی هم که دهند، واقعیت این است که عدالت آموزشی تابعی از نظام اقتصادی بزرگتر جامعه است که در چارچوب همان الگوهای نئولیبرالیستی به بازتولید #فاصله_طبقاتی میانجامد. از حق تشکلیابی مستقل که بپرسید، هر پاسخی که دهند تاریخ جمهوری اسلامی پیش روی ماست. انحلال تشکلهای کارگری، دانشجویی، معلمی و … در ابتدای انقلاب ۵۷ و برساختن خانه کارگر و تشکیلات دانشجویی و معلمی همچون انجمن اسلامی و بسیج اسلامی داشجویان، انجمن اسلامی معلمان، مجمع اسلامی معلمان و تشکلهای متعدد وابسته دیگر که از یک سو کارکرد سرکوب طبقه خود را به عهده دارند و از سوی دیگر محفلی برای نیروهای حکومتی و محملی برای رانتخوری را ایجاد میکنند. این سیاست هنوز نیز ادامه دارد و حاکمیت همچنان تشکلهای مستقل را دشمن خوبش میداند. اگر با همین خط پیش برویم و پرسشهای خویش را ادامه دهیم، احتمالا به شکلی ناروشن و کلی پاسخ خواهند داد که شاید فضای سرکوب کاهش یابد و شاید امکان تجمع نیز فراهم آید. پاسخ این است که تجمع و اعتراض و فعالیت صنفی معلمان برای دستیابی به اصول پیشگفته است وگرنه فعالیت صنفی بدون آن اصول معنایی ندارد. این افراد نهایت به بهبود معیشت خواهند چسبید که خود تابع سیاستهای کلی نظام و عوامل بینالمللی و منطقهای است؛ که این عوامل نیز از دست رییس حمهور خارج است. ضمن این که جنبش معلمان و فعالیت صنفی آنها هیچگاه جنبش و فعالیتی معیشت-محور نبوده است.
منبع 👇
@edalatxah
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸
🆔 @kasenfi
#یادداشت_روز ، پنجشنبه ، ۴ مرداد ۱۴۰۳
تجربه زیسته ما از حاکمیت، نشاندهنده این واقعیت است که اصلاحطلبان برای کنشگری سیاسی، صنفی و مدنی بسیار خطرناکترند. در واقع، یک قاعده در این چند دهه وجود دارد که مطابق آن ورود اصلاحطلبان فضا را مهآلود میکند و تالی آن این است که مبارزه جدی و #موضوعگیریهای_اصولی به سستی و رکود میگراید. این فضا معمولا خطرناکتر از فضای سرکوب عریان است. زیرا در فضای سرکوب تکلیف کنشگران حوزههای مختلف مشخص است: یا مبارزه میکنند یا نمیکنند. ولی با ورود اصلاحطلبان معمولا فضا ابری و #مرزبندیها مغشوش میشود. در این فضا بسیاری از کنشگران، هزینهدادهها و زندانرفتهها در تردید فرو میروند و یک پا در هوا میمانند. اسامی افراد مشهوری و نامشهوری زیادی را میتوان لیست کرد که در فضای انتخاباتی اخیر بیانیه حمایت دادند یا در فضاهای واقعی و مجازی به این استدلال روی آوردند که این بار هم میرویم تا فلان طیف خطرناک نیاید و سپس مبارزه خود را ادامه میدهیم. از یوسف اباذری تا کیوان صمیمی. از دوستان صنفی خودمان تا دیگرانی که تا دیروز گذار از جمهوری اسلامی را تنها چاره کار میدانستند.
اگر نگاهی گذرا به بیانیهها و سخنان و استدلالهای اولیه این افراد بیندازیم، تردید در آنها موج میزند. هرچند همینکه پا در این میدان گذاشتند، ظاهرا دچار #دوگانگی_شناختی شده و بر این قاعده، به آنچه انتخاب کرده بودند، هر روز بیشتر پای فشردند. در واقع، اکثر آنها - اگر آنهایی که در جستحوی منافع خویش بودند را جدا کنیم - ابتدا با تردید و چه کنم وارد این میدان شدند و سپس …
این همان فضای خطرناکیست که پیش پای کنشگران پهنههای مختلف گسترده میشود. در این فضاست که کنشگر سیاسی یا صنفی یا مدنی به امید اندک تغییری یا از هراس طیفی که به نظر خطرناکتر از طیف مقابل میرسد، از مواضع اصولی خویش عدول میکند و دل به چیزی میبندد که تجربه تاریخی این چند دهه نشان میدهد، دویدن پی سراب است.
در این میان برخی از فعالان صنفی معلمان نیز وارد چنین فضایی شدند. مواضع مشخص و اصولی فعالان صادق صنفی معلمان در بیانیهها، قطعنامهها و تجمعات اعتراضی، مجموعهی در هم تنیدهای بود و هست که شامل مخالفت با #ایدئولوژیک بودن محتوای آموزشی، مخالفت با #کالایی_شدن_آموزش
مطالبه #عدالت_آموزشی،
حق #تشکلیابی_مستقل،
حق #آزادی_تجمعات، #آزادی_معلمان_زندانی، و #مطالبات_معیشتی میشد. مجموعهای که نمیتوان به یک یا دو مورد فروکاهید. مجموعهای که چون رنجیرهای پیوسته به هم گره میخورد. از هر کدام از فعالان صنفی که در این مرزبندی مغشوش سمت انتخابات حکومتی ایستادند اگر بپرسیم که آیا در وضعیتی که با روی کار آمدن اصلاحطلبان تصویر و تصور میکنند، آیا امیدی دارند که محتوای ایدئولوژیک آموزشی و پرورشی تغییر کند، پاسخی نخواهند داشت؛ چون به صورت واقعی این امید در دولتهای هر دو طیف جمهوری اسلامی ناممکن است. اگر از آنها بپرسید که چقدر امیدوارند بساط کالایی شدن آموزش برچیده شود، باز هم پاسخی نخواهند داشت. زیرا واقعیت جاری در دولتهای رنگارنگ جمهوری اسلامی نشان از انتخاب نظام اقتصادی #نئولیبرالی هاری است که در هر دولت تیزتر میشود. اگر بپرسید آیا در دولت اصلاحطلبان به سطحی از عدالت آموزشی خواهیم رسید، هر پاسخی هم که دهند، واقعیت این است که عدالت آموزشی تابعی از نظام اقتصادی بزرگتر جامعه است که در چارچوب همان الگوهای نئولیبرالیستی به بازتولید #فاصله_طبقاتی میانجامد. از حق تشکلیابی مستقل که بپرسید، هر پاسخی که دهند تاریخ جمهوری اسلامی پیش روی ماست. انحلال تشکلهای کارگری، دانشجویی، معلمی و … در ابتدای انقلاب ۵۷ و برساختن خانه کارگر و تشکیلات دانشجویی و معلمی همچون انجمن اسلامی و بسیج اسلامی داشجویان، انجمن اسلامی معلمان، مجمع اسلامی معلمان و تشکلهای متعدد وابسته دیگر که از یک سو کارکرد سرکوب طبقه خود را به عهده دارند و از سوی دیگر محفلی برای نیروهای حکومتی و محملی برای رانتخوری را ایجاد میکنند. این سیاست هنوز نیز ادامه دارد و حاکمیت همچنان تشکلهای مستقل را دشمن خوبش میداند. اگر با همین خط پیش برویم و پرسشهای خویش را ادامه دهیم، احتمالا به شکلی ناروشن و کلی پاسخ خواهند داد که شاید فضای سرکوب کاهش یابد و شاید امکان تجمع نیز فراهم آید. پاسخ این است که تجمع و اعتراض و فعالیت صنفی معلمان برای دستیابی به اصول پیشگفته است وگرنه فعالیت صنفی بدون آن اصول معنایی ندارد. این افراد نهایت به بهبود معیشت خواهند چسبید که خود تابع سیاستهای کلی نظام و عوامل بینالمللی و منطقهای است؛ که این عوامل نیز از دست رییس حمهور خارج است. ضمن این که جنبش معلمان و فعالیت صنفی آنها هیچگاه جنبش و فعالیتی معیشت-محور نبوده است.
منبع 👇
@edalatxah
📚کانال صنفی معلمان ایران
🔸
🆔 @kasenfi