#بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در خصوص احکام قضایی اعضای هیئت مدیره انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی
به نام خداوند جان و خرد
🔴 شرح ماجرا :
انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در سال ۱۳۹۵ بر اساس مجوز کمیسیون ماده ۱۰ وزارت کشور، در انتخاباتی رسمی، تحت نظارت فرمانداری بجنورد، هیئت مدیره و بازرسان خود را می شناسد.
به دنبال تحصنهای اعتراضی فرهنگیان در پاییز ۱۳۹۷، ابتدا #محمدرضا_رمضانزاده به عنوان عضو تشکل مزبور که ریاست شورای هماهنگی را نیز برعهده داشت، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چند روز بازجویی، آزاد شد. حدود سه هفته بعد، مجددا ایشان همراه با شش نفر از افراد هیئت مدیره و اعضای انجمن صنفی مزبور یعنی آقایان: #حسین_رمضانپور ، #حمیدرضا_رجایی، #علی_فروتن، #مصطفی_رباطی، #سعید_حقپرست و #حسن_جوهری بازداشت و مدتی در سلولهای انفرادی تحت بازجویی قرارگرفتند تا اینکه بتدریج و در چند نوبت به قید وثیقه آزاد شدند.
درمرحله بعد، برای این افراد، همزمان در سه نهاد قضایی مختلف (#هیئت تخلفات آموزش و پرورش خراسان شمالی، #دادگاه عمومی و #دادگاه انقلاب بجنورد) پرونده دسته جمعی تشکیل شد تا در هریک ازآنها با انتساب اتهاماتی با عناوین متفاوت که مواد اولیه همه آنها همان فعالیتهای صنفی بود، در بازه های زمانی مختلف، کلکسیونی از کیفرها و مجازاتهایی صادر شود که بدون تردید نمونه ای بی بدیل از مصداق بی عدالتی به شمار می آیند.
سرانجام در پایان این ماراتن به هم پیوسته که گویی ماموریت داشت فعالیت صنفی را کنشی بسیار خطرناک، ضد امنیت و پرهزینه معرفی کند، # بیش از ۴۱ سال #حبس، دهها ضربه #شلاق، #تبعید، #توبیخ، #محرومیت از فعالیتهای مدنی، #بازنشستگی اجباری، #جریمه نقدی و ... ، تقدیم معلمانی شد که برای استیفای مطالبات صنفی فرهنگیان و اعتلای فرآیند تعلیم و تربیت، فداکارانه از وقت و زندگی و درآمد ناچیز خود، مایه گذاشته بودند.
🔴 اینک خطاب شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان به سران سه قوه، دولتمردان، نمایندگان مجلس، فعالان حوزه قضایی، ائمه جمعه و همکاران شریف فرهنگی این است که :
مگر نه آن است که دادستان یک حوزه قضایی باید چشم بینای عدالت باشد و قاضی نیز باید با استقلال قضایی و بدور از هرگونه انگیزه جانبدارانه، عدالت را اقامه کند؟ پس چگونه است که درحوزه قضایی خراسان شمالی، یک اتهام مشخص صنفی، سه قطعه می شود و سه عنوان اتهامی مختلف به خود می گیرد تا در سه محکمه قضایی گوناگون، کیفرهای رنگارنگی تولید کند؟ چگونه است که در چنین مواردی معمولاً گزارش نیروهای امنیتی برای برخی از قضات، مثل وحی منزل و آیات محکم ، مبنای قضاوت قرار می گیرد و هر کلام و دفاعیه دیگری، دفاعیات بلاوجه نامیده می شود؟ به عنوان مثال درهمین پرونده ها، توهین به برخی از مقامات درحالی مصدر رای و مستوجب کیفر می شود که هیچ سند، قرینه یا نشانه ای درخصوص آن نه در اسناد فضای حقیقی و نه فضای مجازی در دادگاه ارائه نشده است.
چرا درجریان رسیدگی به پرونده افراد مزبور، صدها صفحه بی هویت تلگرامی که ارتباطی هم به متهمان ندارد، مستند صدور رای قرارمی گیرد؟ چرا و بر اساس کدام موازین حقوقی، #تاسیس_گروهی_قانونی به نام انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی ، دارای شناسنامه صادره از وزارت کشور ایران ( و نه کشوری دیگر)، جرمی ضد امنیت تلقی و برای اعضای آن، سالهای طولانی زندان و مجازاتهای دیگر در نظر گرفته می شود؟ اگر در اندیشه مسئولان، فعالیت صنفی، جرم امنیتی و مستوجب این حجم ازعقوبت سنگین است، پس چرا مجلس چنین قوانینی تصویب و وزارت کشور، براساس آن، مجوز فعالیت صادر می کند؟
این چه پارادوکسی است که مسئولان در گفته ها و نوشته هایشان با ژست دمکراسی فریاد می زنند: (مردم حق اعتراض دارند) اما در میدان عمل، اعتراض، تبلیغ علیه نظام و ضد امنیت ملی به شمار می رود؟ وقتی صاحبان امر به گفته ها و قوانین خودساخته نیز پایبند نیستند، بهتر است برای آنکه همه تکلیف خود را بدانند با هماهنگی همه نهادها، اعلام کنند دقیقا منظور از این حق چیست؟ شیوه ، مصداق و ادبیات خاص آن کدام است؟کی ،کجا و چگونه باید عملی شود تا کیفر آن، غلیظ تر از مجازات مختلسان و غارتگران اموال عمومی نباشد.
#رسانه_ملی، تجمعات چندنفره کشورهای دیگر را بارها با حضور کارشناسان صاحب سفره ای که فرمایشهای همدیگر را تکرار می کنند، به تصویر می کشد اما یکبار شهامت آن را نداشته است که اعتراضات بیست ساله معلمان، احضارها و بازداشت های سریالی آنها در سطح کشور را بیطرفانه تحلیل و واکاوی کند تا لااقل معلوم گردد اصل ماجراچیست و این فریادها، حق است یا باطل؟آیا وجود این شرایط در رسانه ملی، صرفا اتفافی و ناخواسته است ؟ یا ...
🔺🔻🔺
🆔 @kasenfi
🔴 ادامه در صفحه بعد👇👇👇
به نام خداوند جان و خرد
🔴 شرح ماجرا :
انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی در سال ۱۳۹۵ بر اساس مجوز کمیسیون ماده ۱۰ وزارت کشور، در انتخاباتی رسمی، تحت نظارت فرمانداری بجنورد، هیئت مدیره و بازرسان خود را می شناسد.
به دنبال تحصنهای اعتراضی فرهنگیان در پاییز ۱۳۹۷، ابتدا #محمدرضا_رمضانزاده به عنوان عضو تشکل مزبور که ریاست شورای هماهنگی را نیز برعهده داشت، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چند روز بازجویی، آزاد شد. حدود سه هفته بعد، مجددا ایشان همراه با شش نفر از افراد هیئت مدیره و اعضای انجمن صنفی مزبور یعنی آقایان: #حسین_رمضانپور ، #حمیدرضا_رجایی، #علی_فروتن، #مصطفی_رباطی، #سعید_حقپرست و #حسن_جوهری بازداشت و مدتی در سلولهای انفرادی تحت بازجویی قرارگرفتند تا اینکه بتدریج و در چند نوبت به قید وثیقه آزاد شدند.
درمرحله بعد، برای این افراد، همزمان در سه نهاد قضایی مختلف (#هیئت تخلفات آموزش و پرورش خراسان شمالی، #دادگاه عمومی و #دادگاه انقلاب بجنورد) پرونده دسته جمعی تشکیل شد تا در هریک ازآنها با انتساب اتهاماتی با عناوین متفاوت که مواد اولیه همه آنها همان فعالیتهای صنفی بود، در بازه های زمانی مختلف، کلکسیونی از کیفرها و مجازاتهایی صادر شود که بدون تردید نمونه ای بی بدیل از مصداق بی عدالتی به شمار می آیند.
سرانجام در پایان این ماراتن به هم پیوسته که گویی ماموریت داشت فعالیت صنفی را کنشی بسیار خطرناک، ضد امنیت و پرهزینه معرفی کند، # بیش از ۴۱ سال #حبس، دهها ضربه #شلاق، #تبعید، #توبیخ، #محرومیت از فعالیتهای مدنی، #بازنشستگی اجباری، #جریمه نقدی و ... ، تقدیم معلمانی شد که برای استیفای مطالبات صنفی فرهنگیان و اعتلای فرآیند تعلیم و تربیت، فداکارانه از وقت و زندگی و درآمد ناچیز خود، مایه گذاشته بودند.
🔴 اینک خطاب شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان به سران سه قوه، دولتمردان، نمایندگان مجلس، فعالان حوزه قضایی، ائمه جمعه و همکاران شریف فرهنگی این است که :
مگر نه آن است که دادستان یک حوزه قضایی باید چشم بینای عدالت باشد و قاضی نیز باید با استقلال قضایی و بدور از هرگونه انگیزه جانبدارانه، عدالت را اقامه کند؟ پس چگونه است که درحوزه قضایی خراسان شمالی، یک اتهام مشخص صنفی، سه قطعه می شود و سه عنوان اتهامی مختلف به خود می گیرد تا در سه محکمه قضایی گوناگون، کیفرهای رنگارنگی تولید کند؟ چگونه است که در چنین مواردی معمولاً گزارش نیروهای امنیتی برای برخی از قضات، مثل وحی منزل و آیات محکم ، مبنای قضاوت قرار می گیرد و هر کلام و دفاعیه دیگری، دفاعیات بلاوجه نامیده می شود؟ به عنوان مثال درهمین پرونده ها، توهین به برخی از مقامات درحالی مصدر رای و مستوجب کیفر می شود که هیچ سند، قرینه یا نشانه ای درخصوص آن نه در اسناد فضای حقیقی و نه فضای مجازی در دادگاه ارائه نشده است.
چرا درجریان رسیدگی به پرونده افراد مزبور، صدها صفحه بی هویت تلگرامی که ارتباطی هم به متهمان ندارد، مستند صدور رای قرارمی گیرد؟ چرا و بر اساس کدام موازین حقوقی، #تاسیس_گروهی_قانونی به نام انجمن صنفی فرهنگیان خراسان شمالی ، دارای شناسنامه صادره از وزارت کشور ایران ( و نه کشوری دیگر)، جرمی ضد امنیت تلقی و برای اعضای آن، سالهای طولانی زندان و مجازاتهای دیگر در نظر گرفته می شود؟ اگر در اندیشه مسئولان، فعالیت صنفی، جرم امنیتی و مستوجب این حجم ازعقوبت سنگین است، پس چرا مجلس چنین قوانینی تصویب و وزارت کشور، براساس آن، مجوز فعالیت صادر می کند؟
این چه پارادوکسی است که مسئولان در گفته ها و نوشته هایشان با ژست دمکراسی فریاد می زنند: (مردم حق اعتراض دارند) اما در میدان عمل، اعتراض، تبلیغ علیه نظام و ضد امنیت ملی به شمار می رود؟ وقتی صاحبان امر به گفته ها و قوانین خودساخته نیز پایبند نیستند، بهتر است برای آنکه همه تکلیف خود را بدانند با هماهنگی همه نهادها، اعلام کنند دقیقا منظور از این حق چیست؟ شیوه ، مصداق و ادبیات خاص آن کدام است؟کی ،کجا و چگونه باید عملی شود تا کیفر آن، غلیظ تر از مجازات مختلسان و غارتگران اموال عمومی نباشد.
#رسانه_ملی، تجمعات چندنفره کشورهای دیگر را بارها با حضور کارشناسان صاحب سفره ای که فرمایشهای همدیگر را تکرار می کنند، به تصویر می کشد اما یکبار شهامت آن را نداشته است که اعتراضات بیست ساله معلمان، احضارها و بازداشت های سریالی آنها در سطح کشور را بیطرفانه تحلیل و واکاوی کند تا لااقل معلوم گردد اصل ماجراچیست و این فریادها، حق است یا باطل؟آیا وجود این شرایط در رسانه ملی، صرفا اتفافی و ناخواسته است ؟ یا ...
🔺🔻🔺
🆔 @kasenfi
🔴 ادامه در صفحه بعد👇👇👇
#بیانیه_شورای_ هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران درخصوص سخنان #مدیرکل #دادگستری _خراسان_شمالی
به نام خداوند جان و خرد
🌷ابتدا از همه مخاطبان گرامی، تقاضا می شود که تمام مطلب را تا پایان آن با دقت و حوصله مطالعه کنند.🌷
رئیس محترم قوه قضاییه
همکاران شریف فرهنگی
پس از صدور احکام غیرعادلانه توسط #دادگاه_عمومی، #دادگاه_انقلاب و #هیئت_تخلفات_آموزش_و_پرورش خراسان شمالی علیه اعضای انجمن صنفی فرهنگیان آن استان، مجموعه فعالان صنفی فرهنگی اعم از انجمن صنفی ذیربط، شورای هماهنگی و بویژه محکومان پرونده ها به منظور حفظ آرامش جامعه فرهنگی و ایجاد بستر منطقی برای پیگیری موضوع ازطریق مبادی و موازین حقوقی، تلاش نمودند قانون را فصلالخطاب قراردهند و از همین زاویه، موضوع را پیگیری نمایند. اما درچهاردهم بهمن ۱۳۹۸، ازطریق #شبکه_اترک و به تبع آن، درفضای مجازی، مصاحبه ای از #آقای_جعفری،_مدیرکل دادگستری خراسان شمالی منتشر شد که جای تعجب و تاسف بسیار دارد.
🔴شورای هماهنگی توجه #رئیس_محترم_قوه قضاییه و دیگر ارکان قضایی کشور را به موارد زیر معطوف می دارد و مصرانه خواهان توجه عملی به آن و پیگیری موضوع تا حصول نتیجه است :
۱. با توجه به موازین حقوقی که بنای آن بر ترویج عدالت و حقوق شهروندی نهاده شده است، جز درمواردی که سخنگوی قوه قضاییه برای تبیین مسائل قضایی با رسانه ها مصاحبه می کند، آیا قانونی است که مدیرکل دادگستری یک استان درخصوص جزئیات دو پرونده هایی که درباره یکی ازآنها دادنامه قطعی صادر شده و دیگری در مرحله ورود به حوزه تجدیدنظرخواهی قرار دارد، با هیجان، در رسانه عمومی، مصاحبه کند و مواردی را که بعضاً با محتوای پرونده، منافات دارد، مطرح نمایند؟ آیا چنین رویه ای در حوزه قضایی، مرسوم و مبتنی بر موازین حقوقی است؟ آیا این رویه، سبب ایجاد تنش و التهاب در نزد افکار عمومی، خصوصاً جامعه فرهنگیان نمیشود؟ اگر این رفتار سبب بروز واکنش های هیجانی افراد یا نهادهای مدنی ذیربط شود،مسبب پیامدهای آن چه کسی است؟
۲. دربخشی از فرمایش ایشان آمده است : « ... تحت عنوان همین تشکیلات آمدند سوء استفاده مالی کردند. ... به عنوان اینکه ما میخواهیم به زلزله زدگان یک استان کمک کنیم وجوهی از مردم و صنف محترم جمع آوری شده ... ازآن استفاده شخصی شده و تصاحب شده به نفع شخص. ...»
#عبارت_«تصاحب» به نفع شخص دراین مصاحبه، به معنی آن است که وجوه جمع آوری شده برای زلزله زدگان، استفاده نشده و صرفاً به امور شخصی اختصاص یافته است.
#اول اینکه چرا مدیر کل دادگستری خراسان شمالی به صورت گزینشی فقط به بیان بخشی ازموضوع پرداخته است که قابلیت تهییج افکار عمومی علیه متهمان را دارد و از بیان کامل جزئیات موضوع خودداری کرده است؟
#دوم : با توجه به اینکه وجوه جمع آوری شده، چند برابر عدد قید شده در دادنامه دادگاه عمومی بجنورد است، اگر این وجوه تصاحب شده است، چرا دادگاه، شخص متصرف را صرفاً به پرداخت مبلغ ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان محکوم کرده است و نسبت به مابقی وجوه، حکم ننموده و ایشان هم در مصاحبه خود، اشاره ای به آن ندارد؟
#سوم : اسناد، مستند گردش حساب، درخواست اخذ شهادت از اعضای شورای هماهنگی و فعالان صنفی کرمانشاه، قرارداد با سازنده کانکس های، مدارک تحویل کانکسها به آموزش و پرورش سرپل ذهاب، مدارک اعطای عیدی به دانش آموزان زلزله زده و... بینه های قانونی و مستندات متقنی هستند که بخش اعظم آنها در پرونده، موجود است. چرا قاضی محترم پرونده نسبت به این مستندات و دفاعیات صادقانه متهمان در این زمینه، بی توجه بوده است و مدیرکل دادگستری نیز به جای ورود مسئولانه به موضوع برای روشن شدن حقیقت، متعصبانه به تایید آن در رسانه ها پرداخته است؟
3. درخصوص توهین به اشخاص، در پرونده، مستنداتی که دلالت بر مباشرت متهمان به چنین اقدامی داشته باشد، وجود نداشته و علی رغم درخواست متهمان، درجلسات دادگاه، هرگز مستند این اتهام به رؤیت آنها رسانده نشده است. اگر واقعا چنین مدارکی وجود دارد، آنها را برای افکار عمومی منتشر کنید.
۴. #آقای_جعفری، مدیر کل دادگستری خراسان شمالی در بخش دیگری از مصاحبه با #شبکه_اترک فرموده اند : «قسم دوم پرونده که مربوط می شود به عناوین مجرمانه ای که جنبه امنیتی داشته... فراخوان غیرقانونی داده بودند تحت عنوان تشکل صنفی غیرقانونی. و تحریک کرده بودند. تهییج کرده بودندآنجا. به تظاهرات، به تحصن، به آشوب. به درگیری و حتی در صورت امکان، تسخیر بعضی از مراکز نظامی ما و جمع آوری و گرفتن سلاح آنها و بعد هم اقدام مسلحانه. در گفتارشان هست. مستندات هست... همه اینها رصد شده ... »
الف) وقتی پرونده امنیتی مورد اشاره ایشان هنوز در مرحله بدوی قرار دارد، یعنی دادنامه و جرم متهمان، قطعی نشده است و امکان هرگونه تغییر وجود دارد،
🔴 ادامه در صفحه دوم
🆔 @kasenfi
به نام خداوند جان و خرد
🌷ابتدا از همه مخاطبان گرامی، تقاضا می شود که تمام مطلب را تا پایان آن با دقت و حوصله مطالعه کنند.🌷
رئیس محترم قوه قضاییه
همکاران شریف فرهنگی
پس از صدور احکام غیرعادلانه توسط #دادگاه_عمومی، #دادگاه_انقلاب و #هیئت_تخلفات_آموزش_و_پرورش خراسان شمالی علیه اعضای انجمن صنفی فرهنگیان آن استان، مجموعه فعالان صنفی فرهنگی اعم از انجمن صنفی ذیربط، شورای هماهنگی و بویژه محکومان پرونده ها به منظور حفظ آرامش جامعه فرهنگی و ایجاد بستر منطقی برای پیگیری موضوع ازطریق مبادی و موازین حقوقی، تلاش نمودند قانون را فصلالخطاب قراردهند و از همین زاویه، موضوع را پیگیری نمایند. اما درچهاردهم بهمن ۱۳۹۸، ازطریق #شبکه_اترک و به تبع آن، درفضای مجازی، مصاحبه ای از #آقای_جعفری،_مدیرکل دادگستری خراسان شمالی منتشر شد که جای تعجب و تاسف بسیار دارد.
🔴شورای هماهنگی توجه #رئیس_محترم_قوه قضاییه و دیگر ارکان قضایی کشور را به موارد زیر معطوف می دارد و مصرانه خواهان توجه عملی به آن و پیگیری موضوع تا حصول نتیجه است :
۱. با توجه به موازین حقوقی که بنای آن بر ترویج عدالت و حقوق شهروندی نهاده شده است، جز درمواردی که سخنگوی قوه قضاییه برای تبیین مسائل قضایی با رسانه ها مصاحبه می کند، آیا قانونی است که مدیرکل دادگستری یک استان درخصوص جزئیات دو پرونده هایی که درباره یکی ازآنها دادنامه قطعی صادر شده و دیگری در مرحله ورود به حوزه تجدیدنظرخواهی قرار دارد، با هیجان، در رسانه عمومی، مصاحبه کند و مواردی را که بعضاً با محتوای پرونده، منافات دارد، مطرح نمایند؟ آیا چنین رویه ای در حوزه قضایی، مرسوم و مبتنی بر موازین حقوقی است؟ آیا این رویه، سبب ایجاد تنش و التهاب در نزد افکار عمومی، خصوصاً جامعه فرهنگیان نمیشود؟ اگر این رفتار سبب بروز واکنش های هیجانی افراد یا نهادهای مدنی ذیربط شود،مسبب پیامدهای آن چه کسی است؟
۲. دربخشی از فرمایش ایشان آمده است : « ... تحت عنوان همین تشکیلات آمدند سوء استفاده مالی کردند. ... به عنوان اینکه ما میخواهیم به زلزله زدگان یک استان کمک کنیم وجوهی از مردم و صنف محترم جمع آوری شده ... ازآن استفاده شخصی شده و تصاحب شده به نفع شخص. ...»
#عبارت_«تصاحب» به نفع شخص دراین مصاحبه، به معنی آن است که وجوه جمع آوری شده برای زلزله زدگان، استفاده نشده و صرفاً به امور شخصی اختصاص یافته است.
#اول اینکه چرا مدیر کل دادگستری خراسان شمالی به صورت گزینشی فقط به بیان بخشی ازموضوع پرداخته است که قابلیت تهییج افکار عمومی علیه متهمان را دارد و از بیان کامل جزئیات موضوع خودداری کرده است؟
#دوم : با توجه به اینکه وجوه جمع آوری شده، چند برابر عدد قید شده در دادنامه دادگاه عمومی بجنورد است، اگر این وجوه تصاحب شده است، چرا دادگاه، شخص متصرف را صرفاً به پرداخت مبلغ ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار تومان محکوم کرده است و نسبت به مابقی وجوه، حکم ننموده و ایشان هم در مصاحبه خود، اشاره ای به آن ندارد؟
#سوم : اسناد، مستند گردش حساب، درخواست اخذ شهادت از اعضای شورای هماهنگی و فعالان صنفی کرمانشاه، قرارداد با سازنده کانکس های، مدارک تحویل کانکسها به آموزش و پرورش سرپل ذهاب، مدارک اعطای عیدی به دانش آموزان زلزله زده و... بینه های قانونی و مستندات متقنی هستند که بخش اعظم آنها در پرونده، موجود است. چرا قاضی محترم پرونده نسبت به این مستندات و دفاعیات صادقانه متهمان در این زمینه، بی توجه بوده است و مدیرکل دادگستری نیز به جای ورود مسئولانه به موضوع برای روشن شدن حقیقت، متعصبانه به تایید آن در رسانه ها پرداخته است؟
3. درخصوص توهین به اشخاص، در پرونده، مستنداتی که دلالت بر مباشرت متهمان به چنین اقدامی داشته باشد، وجود نداشته و علی رغم درخواست متهمان، درجلسات دادگاه، هرگز مستند این اتهام به رؤیت آنها رسانده نشده است. اگر واقعا چنین مدارکی وجود دارد، آنها را برای افکار عمومی منتشر کنید.
۴. #آقای_جعفری، مدیر کل دادگستری خراسان شمالی در بخش دیگری از مصاحبه با #شبکه_اترک فرموده اند : «قسم دوم پرونده که مربوط می شود به عناوین مجرمانه ای که جنبه امنیتی داشته... فراخوان غیرقانونی داده بودند تحت عنوان تشکل صنفی غیرقانونی. و تحریک کرده بودند. تهییج کرده بودندآنجا. به تظاهرات، به تحصن، به آشوب. به درگیری و حتی در صورت امکان، تسخیر بعضی از مراکز نظامی ما و جمع آوری و گرفتن سلاح آنها و بعد هم اقدام مسلحانه. در گفتارشان هست. مستندات هست... همه اینها رصد شده ... »
الف) وقتی پرونده امنیتی مورد اشاره ایشان هنوز در مرحله بدوی قرار دارد، یعنی دادنامه و جرم متهمان، قطعی نشده است و امکان هرگونه تغییر وجود دارد،
🔴 ادامه در صفحه دوم
🆔 @kasenfi
#بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی معلمان
از سال ۲۰۰۰ یونسکو به منظور بزرگداشت و حفاظت از تنوع زبانی و فرهنگی هر ساله ۲ اسفند (۲۱ فوریه) را به نام روز جهانی زبان مادری نامگذاری کرده است .اهمیت این روز از آن جهت است که بنابر آمارهای جهانی در حال حاضر ۴۳ درصد از زبان های دنیا در معرض خطر نابودی قرار دارند. علاوه بر این تحقیقات مربوط به یونسکو نشان می دهد که آموزش به زبان مادری در مراحل ابتدایی منجر به موفقیت بیشتر کودکان در یادگیری در مدارس و مشارکت بیشتر والدین در امر بهبود کیفیت آموزشی میشود. این مهم تا بدانجا ست که یونسکو آموزش به زبان مادری در دوره آموزش عمومی را یکی از پیش شرط های مبارزه با بیسوادی تلقی و تعقیب میکند. جامعه بین الملل نیز اهمیت و ضرورت آموزش زبان مادری را به درستی پذیرفته و آن را به عنوان یک حق اساسی بشری به رسمیت شناخته است. به طوری که در چندین معاهده و اعلامیه تهیه شده از سوی مراجع بینالمللی ،ضمن تصریح به حقوق اشخاص در آموزش زبان مادری خود تعهدات مثبت و منفی دولتها نیزدر شناسایی این حق مورد تاکید قرار گرفته است.
ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۹۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد ،ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد ،ماده ۴ اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیت های قومی ،ملی ،مذهبی و زبانی مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ماده ۵۲ اعلامیه جهانی حقوق زبانی مصوب سال ۱۹۹۶ و منشور زبان مادری سازمان یونسکو از جمله این معاهدات بینالمللی هستند، که در آن دولت های عضو صراحتاً موظف شده اند که برای تقویت و آموزش زبان مادری قومیتها و ملیتهای خود ،کلیه منابع ،مواد و وسایل لازم را تولید و توزیع نمایند .دولت جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، موظف به پیگیری و اجرای این معاهدات است .علاوه بر این اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی کاملا شفاف و صریح در این خصوص مقرر داشته است :
"...استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است."
لذا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ،ضمن تبریک روز جهانی زبان مادری به همه اقوام ایرانی ، وظیفه خود میداند که بر حق آموزش به زبان مادری تاکید کند .چرا که این امر را لازمه تفاهم فرهنگی میان همه اقوام حاضر در این سرزمین دانسته و تاکید میکند که احساس تعلق خاطر سرزمینی و همبستگی ملی جز با اشاعه برابری فرهنگی میان همه اقوام ایرانی بدست نمی آید، و احترام به زبان مادری همه اقوام ایرانی از پیششرطهای برابری فرهنگی است.
۹۹/۱۲/۲
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_کردی
https://tttttt.me/kasenfi/11325
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_ترکی
https://tttttt.me/kasenfi/11329
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_بلوچی
https://tttttt.me/kasenfi/11327
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_عربی
https://tttttt.me/kasenfi/11326
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_انگلیسی
https://tttttt.me/kasenfi/11330
#آموزش_به_زبان_مادری
🔻🔻🔻
ارتباط با کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
از سال ۲۰۰۰ یونسکو به منظور بزرگداشت و حفاظت از تنوع زبانی و فرهنگی هر ساله ۲ اسفند (۲۱ فوریه) را به نام روز جهانی زبان مادری نامگذاری کرده است .اهمیت این روز از آن جهت است که بنابر آمارهای جهانی در حال حاضر ۴۳ درصد از زبان های دنیا در معرض خطر نابودی قرار دارند. علاوه بر این تحقیقات مربوط به یونسکو نشان می دهد که آموزش به زبان مادری در مراحل ابتدایی منجر به موفقیت بیشتر کودکان در یادگیری در مدارس و مشارکت بیشتر والدین در امر بهبود کیفیت آموزشی میشود. این مهم تا بدانجا ست که یونسکو آموزش به زبان مادری در دوره آموزش عمومی را یکی از پیش شرط های مبارزه با بیسوادی تلقی و تعقیب میکند. جامعه بین الملل نیز اهمیت و ضرورت آموزش زبان مادری را به درستی پذیرفته و آن را به عنوان یک حق اساسی بشری به رسمیت شناخته است. به طوری که در چندین معاهده و اعلامیه تهیه شده از سوی مراجع بینالمللی ،ضمن تصریح به حقوق اشخاص در آموزش زبان مادری خود تعهدات مثبت و منفی دولتها نیزدر شناسایی این حق مورد تاکید قرار گرفته است.
ماده ۲۷ میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۹۶ مجمع عمومی سازمان ملل متحد ،ماده ۳۰ کنوانسیون حقوق کودک مصوب ۲۰ نوامبر ۱۹۸۹ مجمع عمومی سازمان ملل متحد ،ماده ۴ اعلامیه حقوق افراد متعلق به اقلیت های قومی ،ملی ،مذهبی و زبانی مصوب ۱۸ دسامبر ۱۹۹۲ مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ماده ۵۲ اعلامیه جهانی حقوق زبانی مصوب سال ۱۹۹۶ و منشور زبان مادری سازمان یونسکو از جمله این معاهدات بینالمللی هستند، که در آن دولت های عضو صراحتاً موظف شده اند که برای تقویت و آموزش زبان مادری قومیتها و ملیتهای خود ،کلیه منابع ،مواد و وسایل لازم را تولید و توزیع نمایند .دولت جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان یکی از اعضای سازمان ملل متحد، موظف به پیگیری و اجرای این معاهدات است .علاوه بر این اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی کاملا شفاف و صریح در این خصوص مقرر داشته است :
"...استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است."
لذا شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ،ضمن تبریک روز جهانی زبان مادری به همه اقوام ایرانی ، وظیفه خود میداند که بر حق آموزش به زبان مادری تاکید کند .چرا که این امر را لازمه تفاهم فرهنگی میان همه اقوام حاضر در این سرزمین دانسته و تاکید میکند که احساس تعلق خاطر سرزمینی و همبستگی ملی جز با اشاعه برابری فرهنگی میان همه اقوام ایرانی بدست نمی آید، و احترام به زبان مادری همه اقوام ایرانی از پیششرطهای برابری فرهنگی است.
۹۹/۱۲/۲
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_کردی
https://tttttt.me/kasenfi/11325
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_ترکی
https://tttttt.me/kasenfi/11329
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_بلوچی
https://tttttt.me/kasenfi/11327
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_عربی
https://tttttt.me/kasenfi/11326
لینک ترجمه بیانیه به #زبان_انگلیسی
https://tttttt.me/kasenfi/11330
#آموزش_به_زبان_مادری
🔻🔻🔻
ارتباط با کانال :
@Ertebat_ba_kasenfi
🔻🔻🔻🔻
🔹 #کانال_صنفی_معلمان
🆔 @kasenfi
👇👇👇
https://tttttt.me/kasenfi
Telegram
کانال صنفی معلمان ایران
🔷بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان کشور #ترجمه_به_زبان_کردی
ڕاگەیەندراوی شۆرای هاودەنگیی ڕێکخراوە پیشەییەکانی مامۆستایانی ئێران، بە بۆنەی ڕۆژی زمانی زگماکی
لە ساڵی دوو هەزاری زایینییەوە یۆنسکۆ بە مەبەستی بەرز ڕاگرتن و پاراستنی فرەچەشنیی زمانی و…
ڕاگەیەندراوی شۆرای هاودەنگیی ڕێکخراوە پیشەییەکانی مامۆستایانی ئێران، بە بۆنەی ڕۆژی زمانی زگماکی
لە ساڵی دوو هەزاری زایینییەوە یۆنسکۆ بە مەبەستی بەرز ڕاگرتن و پاراستنی فرەچەشنیی زمانی و…
🔴 #بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت بازداشت آقای #عزیر_قاسمزاده سخنگوی کانون صنفی فرهنگیان استان گیلان
درست یک روز بعد از تجمع بزرگ فرهنگیان برای اجرای کامل #رتبهبندی و #همسانسازی و #بهبود_کیفیت_آموزشی ، که در بیش از چهل شهر در سراسر کشور انجام گرفت ؛ متاسفانه روز چهارم مهرماه آقای عزیز قاسم زاده ، سخنگوی کانون فرهنگیان استان گیلان ، توسط نیروهای لباس شخصی در منزل پدریاش بدون ارائه هیچگونه مجوز قانونی و حکم بازداشت ، دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد.
در ویدئوی به جا مانده از نحوه دستگیری بیتوجهی به حقوق شهروندی و برخوردهای نادرست و به دور از اخلاق ماموران امنیتی و لباس شخصیها در حضور خانواده با این فعال صنفی مشخص است نیروهای امنیتی با حضور پرتعداد و ایجاد رعب بر چشمان سخنگوی کانون گیلان چشمبند زده و بدون هیچ توضیحی به مادر و خواهر نگرانش، ایشان را پابرهنه به مکان نامعلومی منتقل نمودهاند.
رفتار خشن و پرتنش ماموران در حالی بوده که پیشتر اطلاعات شهرستان رودسر در تماس تلفنی عزیز قاسمزاده را احضار نموده و مقرر شدهبود تا ایشان پس از تماس مجدد برای پارهای توضیحات به اداره اطلاعات مراجعه نمایند.
بعد از انتشار خبر دستگیری عزیز قاسم زاده، شاهد موجی گسترده از حمایت و همبستگی با این فعال صنفی بودیم جامعه معلمان ، کنشگران صنفی و مدنی و هنرمندان با دقت و نگرانی خبرهای مربوط به ایشان را رصد می کنند و خواهان آزادی فوری این معلم خوشنام و هنرمند متعهد هستند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن بازداشت غیرانسانی این فعال صنفی و هنرمند برجسته ، تاکید میکند که احضار، بازداشت و اخراج فعالان صنفی چاره کار نیست. صدای عزیز قاسمزادهها انعکاس صدای مطالبات بر حق فرهنگیان ایران است. مقامهای قضایی و امنیتی گمان میکنند که با دستگیری و زندانی کردن میتوان مانع مطالبهگری شد اما همانگونه که بارها تاکید کردهایم حاکمیت باید پاسخگوی مطالبات قانونی و صنفی معلمان باشد و تن به خواستههای تشکلهای صنفی بدهد. خواستههایی که تامین کننده منافع معلمان و دانشآموزان و به تبع آن جامعه است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خواستار آزادی فوری و بدون قید شرط عزیز قاسمزاده و تمام معلمان زندانی است باید حکومت به پروندهسازی علیه فعالان صنفی خاتمه دهد و بعد از دو دهه حبس و زندان کردن فعالان به این حقیقت رسیدهباشد که مطالبهگری و اعتراضات صنفی معلمان متکی بر فرد نیست و این مطالبات ریشه در واقعیت زندگی مشقتبار معلمان شاغل و بازنشسته و وضعیت اسفبار نظام آموزشی دارد. مطالبهگری که نتیجه رشد و آگاهی جنبش حقطلبانه فرهنگیان شاغل و بازنشستهاست.
ما اعلام میکنیم دفاع از عزیز قاسمزاده و هر معلمی که به خاطر مطالبهگری دچار حبس و زندان شود وظیفه ذاتی کانونهای صنفی و انجمنهای صنفی است و شورای هماهنگی هرگز فعالان صنفی و معلمان را تنها نخواهد گذاشت و از همه دعوت میکنیم به هر شکل ممکن صدای عزیز قاسمزاده باشند. او که امروز، ما از صدای دلنشینش محروم شدهایم.
در پایان اعلام میکنیم بازداشت و زندان ما را متوقف نخواهد کرد و تا تحقق مطالبات و رسیدن معلمان به زندگی شرافتمندانه و دستیابی دانشآموزان به آموزشی رایگان ، عادلانه و با کیفیت در مسیر مطالبهگری استوار و محکم ایستادهایم از همین رو از فرهنگیان عزیز درخواست میکنیم در کانونهای صنفی معلمان و انجمنهای صنفی فرهنگیان متشکل شوند و در برنامهها و فراخوانهای شورای هماهنگی مشارکت نمایند.
پیروزی و موفقیت ما در همبستگی جمعی ماست.
معلم زندانی آزاد باید گردد
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۵ مهر ۱۴۰۰
.............
لینک کانال تلگرامی شورای هماهنگی :
https://tttttt.me/kashowra
تماس با دبیرخانه ی شورا:
@shora_hamahangi
سایت شورای هماهنگی :
www.hamahangi.org
ما در کنار شماهستیم.
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
درست یک روز بعد از تجمع بزرگ فرهنگیان برای اجرای کامل #رتبهبندی و #همسانسازی و #بهبود_کیفیت_آموزشی ، که در بیش از چهل شهر در سراسر کشور انجام گرفت ؛ متاسفانه روز چهارم مهرماه آقای عزیز قاسم زاده ، سخنگوی کانون فرهنگیان استان گیلان ، توسط نیروهای لباس شخصی در منزل پدریاش بدون ارائه هیچگونه مجوز قانونی و حکم بازداشت ، دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد.
در ویدئوی به جا مانده از نحوه دستگیری بیتوجهی به حقوق شهروندی و برخوردهای نادرست و به دور از اخلاق ماموران امنیتی و لباس شخصیها در حضور خانواده با این فعال صنفی مشخص است نیروهای امنیتی با حضور پرتعداد و ایجاد رعب بر چشمان سخنگوی کانون گیلان چشمبند زده و بدون هیچ توضیحی به مادر و خواهر نگرانش، ایشان را پابرهنه به مکان نامعلومی منتقل نمودهاند.
رفتار خشن و پرتنش ماموران در حالی بوده که پیشتر اطلاعات شهرستان رودسر در تماس تلفنی عزیز قاسمزاده را احضار نموده و مقرر شدهبود تا ایشان پس از تماس مجدد برای پارهای توضیحات به اداره اطلاعات مراجعه نمایند.
بعد از انتشار خبر دستگیری عزیز قاسم زاده، شاهد موجی گسترده از حمایت و همبستگی با این فعال صنفی بودیم جامعه معلمان ، کنشگران صنفی و مدنی و هنرمندان با دقت و نگرانی خبرهای مربوط به ایشان را رصد می کنند و خواهان آزادی فوری این معلم خوشنام و هنرمند متعهد هستند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن بازداشت غیرانسانی این فعال صنفی و هنرمند برجسته ، تاکید میکند که احضار، بازداشت و اخراج فعالان صنفی چاره کار نیست. صدای عزیز قاسمزادهها انعکاس صدای مطالبات بر حق فرهنگیان ایران است. مقامهای قضایی و امنیتی گمان میکنند که با دستگیری و زندانی کردن میتوان مانع مطالبهگری شد اما همانگونه که بارها تاکید کردهایم حاکمیت باید پاسخگوی مطالبات قانونی و صنفی معلمان باشد و تن به خواستههای تشکلهای صنفی بدهد. خواستههایی که تامین کننده منافع معلمان و دانشآموزان و به تبع آن جامعه است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران خواستار آزادی فوری و بدون قید شرط عزیز قاسمزاده و تمام معلمان زندانی است باید حکومت به پروندهسازی علیه فعالان صنفی خاتمه دهد و بعد از دو دهه حبس و زندان کردن فعالان به این حقیقت رسیدهباشد که مطالبهگری و اعتراضات صنفی معلمان متکی بر فرد نیست و این مطالبات ریشه در واقعیت زندگی مشقتبار معلمان شاغل و بازنشسته و وضعیت اسفبار نظام آموزشی دارد. مطالبهگری که نتیجه رشد و آگاهی جنبش حقطلبانه فرهنگیان شاغل و بازنشستهاست.
ما اعلام میکنیم دفاع از عزیز قاسمزاده و هر معلمی که به خاطر مطالبهگری دچار حبس و زندان شود وظیفه ذاتی کانونهای صنفی و انجمنهای صنفی است و شورای هماهنگی هرگز فعالان صنفی و معلمان را تنها نخواهد گذاشت و از همه دعوت میکنیم به هر شکل ممکن صدای عزیز قاسمزاده باشند. او که امروز، ما از صدای دلنشینش محروم شدهایم.
در پایان اعلام میکنیم بازداشت و زندان ما را متوقف نخواهد کرد و تا تحقق مطالبات و رسیدن معلمان به زندگی شرافتمندانه و دستیابی دانشآموزان به آموزشی رایگان ، عادلانه و با کیفیت در مسیر مطالبهگری استوار و محکم ایستادهایم از همین رو از فرهنگیان عزیز درخواست میکنیم در کانونهای صنفی معلمان و انجمنهای صنفی فرهنگیان متشکل شوند و در برنامهها و فراخوانهای شورای هماهنگی مشارکت نمایند.
پیروزی و موفقیت ما در همبستگی جمعی ماست.
معلم زندانی آزاد باید گردد
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
۵ مهر ۱۴۰۰
.............
لینک کانال تلگرامی شورای هماهنگی :
https://tttttt.me/kashowra
تماس با دبیرخانه ی شورا:
@shora_hamahangi
سایت شورای هماهنگی :
www.hamahangi.org
ما در کنار شماهستیم.
🔸🔸🔸
📚کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @kasenfi
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
Forwarded from کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🟢 #بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در اعتراض به بازداشت محمدتقی فلاحی، دبیرکل کانون صنفی معلمان استان تهران
بار دیگر نیروهای امنیتی و قوه قضاییه بهجای توجه به مطالبات بر حق معلمان، معلمی را به بند کشیدند تا نشان دهند این حاکمیت است که قصد دارد مطالبات را امنیتی نموده و معلمان را سرکوب نماید. بازداشت دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران آقای محمدتقی فلاحی یک پیام بیشتر ندارد و آن پیام این است که معلمان در نظر حاکمان در ایران جایگاهی ندارند و مطالبه گری و عدالتطلبی ازنظر حاکمیت معنا ندارد و جواب حقطلبی مشت آهنین است.
برای ما واضح و روشن است که این بگیروببندها برای مقهور کردن کانونها و انجمنهای صنفی و فعالان است و میخواهند این شور و شوق مطالبه گری که متکی به یک شعور و آگاهی صنفی بینظیر در طول این دو دهه است را سرکوب نمایند اما زهی خیال باطل. جنبش پیشرو و عدالتخواه معلمان ایران تا رسیدن به مطالبات بر حق معلمان و دانش آموزان، با حبس و اخراج و تعلیق به محاق نخواهد رفت زیرا که این جنبش هرگز به فرد قائم نیست اگرچه از کنشگران صادق قویاً حمایت میکند.
در حالی این فعال صنفی شریف به بند کشیده میشود و برای فعالان صنفی پروندهسازی میشود که دزدان و اختلاسگران آزادند و اقلیتی بر مسند نشسته چنان مست قدرتاند که خود و قدرتشان را ابدی میپندارند اما درسهای تاریخ چیز دیگری میگوید. ما در آستانه بهمنماه هستیم و این ماه درسهای عبرت فراوانی برای کسانی دارد که قدرت و ثروت و اقتدار خود را ابدی میپندارند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن ارعاب و سرکوب، خواهان آزادی بیقیدوشرط محمدتقی فلاحی و تمام معلمان دربند است و از تمام معلمان میخواهد اتحاد و همبستگی خود را برای آزادی معلمان دربند و تحقق سایر مطالبات چون گذشته حفظ نمایند.
حاکمیت باید بداند که شورای هماهنگی در برابر اینهمه بیاحترامی و هتک حرمت از حمله به تجمعات تا دستگیری فعالان ساکت نخواهند نشست ما از پرداخت هزینه درراه اعتلای معیشت و منزلت معلمان و بهبود کیفیت آموزشی و آینده بهتر برای کودکان باکی نداریم ما خواهان کشوری مستقل، دموکراتیک و صلحجو هستیم و جنبش معلمان را در ادامه مسیر جنبش مطالبه گری ملت ایران برای تحقق استقلال، آزادی، برابری، رفاه و صلح و شادی میدانیم. پرچم مطالبه گری ما هرگز بر زمین نخواهد افتاد حتی اگر همه ما را زندانی کنید شاگردان ما پرچم ما را به اهتزاز درخواهند آورد این سنت تاریخ است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
30 دی 1400
🔹🔹🔹
کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران :
https://tttttt.me/kashowra
تماس با دبیر خانه ی شورا
@maHamahangim
بار دیگر نیروهای امنیتی و قوه قضاییه بهجای توجه به مطالبات بر حق معلمان، معلمی را به بند کشیدند تا نشان دهند این حاکمیت است که قصد دارد مطالبات را امنیتی نموده و معلمان را سرکوب نماید. بازداشت دبیرکل کانون صنفی معلمان تهران آقای محمدتقی فلاحی یک پیام بیشتر ندارد و آن پیام این است که معلمان در نظر حاکمان در ایران جایگاهی ندارند و مطالبه گری و عدالتطلبی ازنظر حاکمیت معنا ندارد و جواب حقطلبی مشت آهنین است.
برای ما واضح و روشن است که این بگیروببندها برای مقهور کردن کانونها و انجمنهای صنفی و فعالان است و میخواهند این شور و شوق مطالبه گری که متکی به یک شعور و آگاهی صنفی بینظیر در طول این دو دهه است را سرکوب نمایند اما زهی خیال باطل. جنبش پیشرو و عدالتخواه معلمان ایران تا رسیدن به مطالبات بر حق معلمان و دانش آموزان، با حبس و اخراج و تعلیق به محاق نخواهد رفت زیرا که این جنبش هرگز به فرد قائم نیست اگرچه از کنشگران صادق قویاً حمایت میکند.
در حالی این فعال صنفی شریف به بند کشیده میشود و برای فعالان صنفی پروندهسازی میشود که دزدان و اختلاسگران آزادند و اقلیتی بر مسند نشسته چنان مست قدرتاند که خود و قدرتشان را ابدی میپندارند اما درسهای تاریخ چیز دیگری میگوید. ما در آستانه بهمنماه هستیم و این ماه درسهای عبرت فراوانی برای کسانی دارد که قدرت و ثروت و اقتدار خود را ابدی میپندارند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم نمودن ارعاب و سرکوب، خواهان آزادی بیقیدوشرط محمدتقی فلاحی و تمام معلمان دربند است و از تمام معلمان میخواهد اتحاد و همبستگی خود را برای آزادی معلمان دربند و تحقق سایر مطالبات چون گذشته حفظ نمایند.
حاکمیت باید بداند که شورای هماهنگی در برابر اینهمه بیاحترامی و هتک حرمت از حمله به تجمعات تا دستگیری فعالان ساکت نخواهند نشست ما از پرداخت هزینه درراه اعتلای معیشت و منزلت معلمان و بهبود کیفیت آموزشی و آینده بهتر برای کودکان باکی نداریم ما خواهان کشوری مستقل، دموکراتیک و صلحجو هستیم و جنبش معلمان را در ادامه مسیر جنبش مطالبه گری ملت ایران برای تحقق استقلال، آزادی، برابری، رفاه و صلح و شادی میدانیم. پرچم مطالبه گری ما هرگز بر زمین نخواهد افتاد حتی اگر همه ما را زندانی کنید شاگردان ما پرچم ما را به اهتزاز درخواهند آورد این سنت تاریخ است.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
30 دی 1400
🔹🔹🔹
کانال تلگرامی شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران :
https://tttttt.me/kashowra
تماس با دبیر خانه ی شورا
@maHamahangim
Telegram
کانال شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
منبع مستند اطلاعیه ها، بیانیه ها، فراخوانها و نامه های سرگشاده شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، این کانال می باشد. (مقالات ونوشته های افراد، گروهها و احزاب که از این کانال پخش شود، لزومادیدگاه شورا نیست.)
🔴 #بیانیه_شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران، در پاسخ به سناریوسازی مضحکِ صدا و سیما علیه فعالان صنفی معلمان
گمان مبر که به پایان رسیده کارِ مغان
هزار بادهی ناخورده در رگِ تاک است
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران محترم، فرهنگیان شریف ایران!
همانگونه که اطلاع دارید شورایهماهنگی با سابقهی بیستساله، مجموعهای است که از دل کانونها و انجمنها صنفی فرهنگیان در سراسر کشور، برآمده است و تمامی تشکلهای عضو این مجموعه، با مجوز وزارت کشور فعالیت میکنند. این شورا براساس آرای نمایندگان تشکلهای عضو اداره میشود و بههیچ وجه قائم به فرد نیست.
همچنین این شورا، از ابتدای تاسیس، عضو رسمی سازمان جهانی معلمان (آموزش بینالملل ei) بوده و با ایننهاد بینالمللی ارتباط داشته و دارد.
این شورا، از ابتدای تاسیس مطالبات معلمان و دانش آموزان را مدنظر داشته و از طُرق مختلف (نامهنگاری، جلسه با دولت، مجلس، وزارتخانه، نوشتن طومار و نهایتاً تجمعات اعتراضی) صدای خود را به گوش مسئولان رساندهاست.
در مدت بیست سال، فرهنگیان ایران به مسالمت آمیزترین و مدنیترین شکل ممکن و بر اساس اصل بیستوهفتم قانون اساسی تجمعات اعتراضی برگزار کردهاند. فقط در سال گذشته یازده کنش مدنی و موفق برگزار شده که به معلمانهترین شکلِ ممکن، انجام شدهاست.
تاکید میشود که تصمیمات این شورا از طریق نمایندگان تشکلها اتخاذ و با نام شورای هماهنگی منتشر میشود.
لازم بهذکر است که جنبش اعتراضی معلمان، جنبشی اصیل، مستقل و صنفی بوده و به هیچ فرد، جناح، گروه و یا نهادی وابسته نبوده و نیست. معلمان ایران نجیبتر از آنند که به ناجوانمردانه و نانجیبانهترین شکل، به نهادها، گروهها یا اشخاص داخل یا خارج از کشور منتسب شوند.
اخیرا وزارت اطلاعات پس از دستگیری چند نفر از خوشنامترین و با سابقهدارترین کنشگران صنفی، ابتدا در سناریویی مضحک آنان و شورای هماهنگی را مرتبط با دستگیری دو نفر از اتباع فرانسوی (خانم سیسیل کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه و همسرش آقای ژاک پاریس معلم مقطع ابتدایی) جلوه داد که در پی ایجاد آشوب در ایران از طریق کنشگران صنفی بودهاند، و اصلاً از خود نپرسیدهاند که اگر معلمان در پی ایجاد آشوب بودهاند، چرا در بیستسال گذشته، به مسالمتآمیزترین شکل اعتراض کردهاند.
در اقدام مذبوحانهای دیگر، صدا و سیما با پخش گزارشی و نام بردن از چند تن از معلمان شریف ایران (رسول بداقی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه) پروژهی سناریوسازی کمیکِ خود را علیه معلمان شریف ایران که رزومهی فعالیتِ آنها بسیار شفاف است، ادامه داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن این رفتار نیروهای امنیتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چند نکته را به استحضار فرهنگیانِ عزیز و ملت شریف ایران می رساند:
۱- طبق قوانین جمهوری اسلامی، پیش از تشکیل دادگاه علنی و با حضور متهم و رعایت ضوابط حقوقی کامل، نمی توان از طریق رسانهای که قید ملی را یدک میکشد، با آبرو و حیثیت افراد بازی کرد. هرچند صدا و سیمای ایران ید طولایی در این امر دارد، به شکلی که خبرنگار، عملاً نقش بازجوها را بازی میکند و چه بسا کاسهی داغتر از آش میشود.
اما نکتهی ظریف اینجاست که ملت شریف ایران، با این روش بهخوبی آشنا است؛ احتمالاً در چند روزِ آینده و برای تکمیلشدنِ این سناریو، این دو تبعه فرانسوی مجبور شوند که در تلویزیون حاضر شوند و اعتراف کنند که: هدفشان از مسافرت به ایران به آشوب کشیدن تجمعات معلمان بودهاست!
۲- نیمنگاهی به رزومه افراد دستگیر شدهی فرانسوی نشان میدهد که آنها در فرانسه، فعال صنفیِ مستقل از حکومت بوده و با سیاستهای دولت فرانسه در حیطه آموزشی و کارگری اساساً مخالفند. بسیار مضحک است که شهروندان مستقل از نهادهای قدرتِ یک کشور را گروگان گرفته و دستاویز سرکوبِ کنشگران صادقِ ایرانزمین قرار دهند و انتقام مطالبهگری را به غیر اخلاقیترین شکل ممکن، از معلمان ایران بگیرند.
۳- طی بیستسالِ گذشته، این فعالان صنفی خوشنام (بداقی، لطفی، نیکخواه، محمدی) پیگیر مطالبات صنفی جامعه معلمان و از جمله تعطیلشدن اصل سیام قانون اساسی بودهاند. صدا و سیما گزارشش را طوری تنظیم کرده که این افراد، تازه به جمع معلمان پیوستهاند و قصد آشوب از طریق خارجیها را دارند. حال آنکه معلمان دستگیر شده، سابقهای بیستساله در پیگیری مطالبات صنفی دارند و فعالیتِ آنها بر اساس اصل بیستوهفتم قانون اساسی انجام شدهاست.
ادامه در صفحه بعد ⤵️
گمان مبر که به پایان رسیده کارِ مغان
هزار بادهی ناخورده در رگِ تاک است
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران محترم، فرهنگیان شریف ایران!
همانگونه که اطلاع دارید شورایهماهنگی با سابقهی بیستساله، مجموعهای است که از دل کانونها و انجمنها صنفی فرهنگیان در سراسر کشور، برآمده است و تمامی تشکلهای عضو این مجموعه، با مجوز وزارت کشور فعالیت میکنند. این شورا براساس آرای نمایندگان تشکلهای عضو اداره میشود و بههیچ وجه قائم به فرد نیست.
همچنین این شورا، از ابتدای تاسیس، عضو رسمی سازمان جهانی معلمان (آموزش بینالملل ei) بوده و با ایننهاد بینالمللی ارتباط داشته و دارد.
این شورا، از ابتدای تاسیس مطالبات معلمان و دانش آموزان را مدنظر داشته و از طُرق مختلف (نامهنگاری، جلسه با دولت، مجلس، وزارتخانه، نوشتن طومار و نهایتاً تجمعات اعتراضی) صدای خود را به گوش مسئولان رساندهاست.
در مدت بیست سال، فرهنگیان ایران به مسالمت آمیزترین و مدنیترین شکل ممکن و بر اساس اصل بیستوهفتم قانون اساسی تجمعات اعتراضی برگزار کردهاند. فقط در سال گذشته یازده کنش مدنی و موفق برگزار شده که به معلمانهترین شکلِ ممکن، انجام شدهاست.
تاکید میشود که تصمیمات این شورا از طریق نمایندگان تشکلها اتخاذ و با نام شورای هماهنگی منتشر میشود.
لازم بهذکر است که جنبش اعتراضی معلمان، جنبشی اصیل، مستقل و صنفی بوده و به هیچ فرد، جناح، گروه و یا نهادی وابسته نبوده و نیست. معلمان ایران نجیبتر از آنند که به ناجوانمردانه و نانجیبانهترین شکل، به نهادها، گروهها یا اشخاص داخل یا خارج از کشور منتسب شوند.
اخیرا وزارت اطلاعات پس از دستگیری چند نفر از خوشنامترین و با سابقهدارترین کنشگران صنفی، ابتدا در سناریویی مضحک آنان و شورای هماهنگی را مرتبط با دستگیری دو نفر از اتباع فرانسوی (خانم سیسیل کوهلر معلم و عضو اتحادیه معلمان فرانسه و همسرش آقای ژاک پاریس معلم مقطع ابتدایی) جلوه داد که در پی ایجاد آشوب در ایران از طریق کنشگران صنفی بودهاند، و اصلاً از خود نپرسیدهاند که اگر معلمان در پی ایجاد آشوب بودهاند، چرا در بیستسال گذشته، به مسالمتآمیزترین شکل اعتراض کردهاند.
در اقدام مذبوحانهای دیگر، صدا و سیما با پخش گزارشی و نام بردن از چند تن از معلمان شریف ایران (رسول بداقی، اسکندر لطفی، شعبان محمدی و مسعود نیکخواه) پروژهی سناریوسازی کمیکِ خود را علیه معلمان شریف ایران که رزومهی فعالیتِ آنها بسیار شفاف است، ادامه داد.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، ضمن محکوم نمودن این رفتار نیروهای امنیتی و صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چند نکته را به استحضار فرهنگیانِ عزیز و ملت شریف ایران می رساند:
۱- طبق قوانین جمهوری اسلامی، پیش از تشکیل دادگاه علنی و با حضور متهم و رعایت ضوابط حقوقی کامل، نمی توان از طریق رسانهای که قید ملی را یدک میکشد، با آبرو و حیثیت افراد بازی کرد. هرچند صدا و سیمای ایران ید طولایی در این امر دارد، به شکلی که خبرنگار، عملاً نقش بازجوها را بازی میکند و چه بسا کاسهی داغتر از آش میشود.
اما نکتهی ظریف اینجاست که ملت شریف ایران، با این روش بهخوبی آشنا است؛ احتمالاً در چند روزِ آینده و برای تکمیلشدنِ این سناریو، این دو تبعه فرانسوی مجبور شوند که در تلویزیون حاضر شوند و اعتراف کنند که: هدفشان از مسافرت به ایران به آشوب کشیدن تجمعات معلمان بودهاست!
۲- نیمنگاهی به رزومه افراد دستگیر شدهی فرانسوی نشان میدهد که آنها در فرانسه، فعال صنفیِ مستقل از حکومت بوده و با سیاستهای دولت فرانسه در حیطه آموزشی و کارگری اساساً مخالفند. بسیار مضحک است که شهروندان مستقل از نهادهای قدرتِ یک کشور را گروگان گرفته و دستاویز سرکوبِ کنشگران صادقِ ایرانزمین قرار دهند و انتقام مطالبهگری را به غیر اخلاقیترین شکل ممکن، از معلمان ایران بگیرند.
۳- طی بیستسالِ گذشته، این فعالان صنفی خوشنام (بداقی، لطفی، نیکخواه، محمدی) پیگیر مطالبات صنفی جامعه معلمان و از جمله تعطیلشدن اصل سیام قانون اساسی بودهاند. صدا و سیما گزارشش را طوری تنظیم کرده که این افراد، تازه به جمع معلمان پیوستهاند و قصد آشوب از طریق خارجیها را دارند. حال آنکه معلمان دستگیر شده، سابقهای بیستساله در پیگیری مطالبات صنفی دارند و فعالیتِ آنها بر اساس اصل بیستوهفتم قانون اساسی انجام شدهاست.
ادامه در صفحه بعد ⤵️
🔴 #بیانیه_شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران و #فراخوان_تجمع_اعتراض به عدم اجرای همسانسازی، رتبهبندی، بازداشتهای غیر قانونی فعالان صنفی و سناریوسازیهای صدا و سیما
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران گرانقدر، مردم شریف ایران!
بیش از دو دهه است که معلمان ایران و نمایندگان آنها در تشکلهای صنفی، در چهارچوب قوانین موضوعه کشور به روشهای مختلف _همواره مصرانه و صریح_ مطالبات خود را پیگیری کردهاند؛ مطالباتی که علاوه بر کرامت و معیشت فرهنگیان، کرامت و حقوق بدیهی دانشآموزان و فرزندان این مرز و بوم، منجمله امکانات آموزشی رایگان، کیفی و مطابق با استانداردهای روز را نیز شامل میشود.
جای تاسف است که در تمام این سالها، مسئولانِ امر، همواره و در هرحرکت قانونی، مشروع و حقطلبانهی فرهنگیان، آن روشهای قانونی را نادرست تلقی کرده و در هر کدام از این کنشها، چند نفر از معلمان را بازداشت کردهاند.
ما بارها از مسئولان خواستهایم که با نبستنِ راهِ گفتگو ومذاکره، حرفهای ما را بشنوند و درصدد رفع معضلات برآیند.
ما در تمامی جلسات، معضلات و کمبودها را مشخص کرده و راه حلهای عملی ارائه کردهایم، با اینکه در بادی امر، سخنانمان را پذیرفتهاند، امّا هیچگاه به قولهای خود عمل نکردهاند.
برای شنیدهشدن مطالباتمان، طومارها و نامهها نوشته و تحویل دادهایم و نهایتاً و علیرغم میل باطنی مجبور به برگزاری تجمعات اعتراضیِ قانونی شدهایم تا شاید به خواب رفتگان صدای ما را بشنوند.
در سال ۱۴۰۰، اعتراضات سراسری معلمان در ۲۰۰ شهر برگزار شد و خواستههای قانونی فرهنگیان صریحاً و به بانگ بلند اعلام گردید.
این تجمعات، مدنی، مسالمتآمیز و مبتنی بر اصل ۲۷ قانون اساسی، با اینکه دستاورد بزرگی برای معلمان و کلیت جنبش مطالباتی کشور محسوب شده و در تاریخ مبارزات صنفی و مدنی به یادگار خواهد ماند، هیچگاه پاسخ مناسب دریافت نکرد. تجمعاتی که فارغ از نتایج ملموس مادی، روحیه کرامت و اعتبار و شکوه حقخواهی و عدالتطلبی را در پیکرهی جامعه تقویت کرد.
عظمت و شکوه تجمعات اعتراضی معلمان در سراسر کشور نمیتوانست از دید هیچ ناظری مغفول بماند، امّا مسئولان در دولت و مجلس، اینبار نیز طوری رفتار کردند که انگار صدای ما را نشنیدهاند.
نکتهی قابل تامل اینجاست که مسئولان در ادوار مختلف_با تفاوت در گرایش و سلایق سیاسی و مدیریتی شان_ در یک مورد اتفاقِ نظر داشتند و آن هم در شیوه (پاسخنگویی) آنان بود. آنها، بهاتفاق با خواستههای قانونیِ ما با یک روشِ واحد برخورد کردند:
"سرکوب و بازداشت فعالان صنفی معلمان و پروندهسازی، و اخیراً سناریوسازی علیه بهترین معلمان ایران".
طُرفه اینکه بهخوبی میدانند، سرکوب و بازداشت هیچ حاصلی جز تخریب آخرین بقایای دیوارهای اعتماد به مسئولان نداشته و اتفاقاً ارادهی معلمان را برای مطالبهی خواستههای برحق تقویت کردهاست.
در چند ماه گذشته و در پی برگزاری تجمعات سراسری معلمان، اتهامزنی و سناریوسازی امنیتی علیه فعالان صنفی معلمان و کارگران، بهعنوان آخرین حربه برای تقابل با اعتراضات و مطالبات صنفی، به مجموعهی روشهای سرکوب افزوده شدهاست.
همگان میدانند که این روشها، هیچگاه افکار عمومی را قانع نکرده و به مصداقِ قول مولاناً "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" نگاه جامعه را نسبت به سناریوسازان منفیتر کردهاست، همچنین ایننکته را به ذهن تداعی نموده که مگر پیشتر، توانستهاند از این روشهای نخنماشده، سودی ببرند!؟
از سوی دیگر، خواستهی معلمان تلاشگر و فرهیختهی این خاک عزیز، فضیلت ِ دانش، زیستن با کرامت، معیشت و رفاه همگانی است، یقیناً این خواستهها با مُسکنهای کم اثر و موقت قابل حل نیستند و یا با حملههایی از جنس سرکوب و سناریوسازی، فراموش شدنی نیستند و مرتفع نخواهند شد.
ساختارهای ناکارآمد اجرایی و سازمانی که برای خوشخدمتی به بالادستیها و ارباب قدرت و ثروت، تلاش میکنند که مطالبهگری کانونها و انجمنهای صنفی معلمان را به جریانیهای سیاسی داخلی و خارجی نسبت دهند، تنها و تنها یک پیام را به جامعه منتقل میکنند:
"درماندگی و ناکارآمدی ساختار اجرایی و مدیریتی کشور برای پاسخ به خواستههای قانونی معلمان! از جمله اصل سیام قانون اساسی، همسانسازی حقوق بازنشستگان و اجرای قانون رتبهبندی" و...
🔺صفحه اول
ادامه در صفحه بعد ⤵️
بهنام خداوند جان و خرد
همکاران گرانقدر، مردم شریف ایران!
بیش از دو دهه است که معلمان ایران و نمایندگان آنها در تشکلهای صنفی، در چهارچوب قوانین موضوعه کشور به روشهای مختلف _همواره مصرانه و صریح_ مطالبات خود را پیگیری کردهاند؛ مطالباتی که علاوه بر کرامت و معیشت فرهنگیان، کرامت و حقوق بدیهی دانشآموزان و فرزندان این مرز و بوم، منجمله امکانات آموزشی رایگان، کیفی و مطابق با استانداردهای روز را نیز شامل میشود.
جای تاسف است که در تمام این سالها، مسئولانِ امر، همواره و در هرحرکت قانونی، مشروع و حقطلبانهی فرهنگیان، آن روشهای قانونی را نادرست تلقی کرده و در هر کدام از این کنشها، چند نفر از معلمان را بازداشت کردهاند.
ما بارها از مسئولان خواستهایم که با نبستنِ راهِ گفتگو ومذاکره، حرفهای ما را بشنوند و درصدد رفع معضلات برآیند.
ما در تمامی جلسات، معضلات و کمبودها را مشخص کرده و راه حلهای عملی ارائه کردهایم، با اینکه در بادی امر، سخنانمان را پذیرفتهاند، امّا هیچگاه به قولهای خود عمل نکردهاند.
برای شنیدهشدن مطالباتمان، طومارها و نامهها نوشته و تحویل دادهایم و نهایتاً و علیرغم میل باطنی مجبور به برگزاری تجمعات اعتراضیِ قانونی شدهایم تا شاید به خواب رفتگان صدای ما را بشنوند.
در سال ۱۴۰۰، اعتراضات سراسری معلمان در ۲۰۰ شهر برگزار شد و خواستههای قانونی فرهنگیان صریحاً و به بانگ بلند اعلام گردید.
این تجمعات، مدنی، مسالمتآمیز و مبتنی بر اصل ۲۷ قانون اساسی، با اینکه دستاورد بزرگی برای معلمان و کلیت جنبش مطالباتی کشور محسوب شده و در تاریخ مبارزات صنفی و مدنی به یادگار خواهد ماند، هیچگاه پاسخ مناسب دریافت نکرد. تجمعاتی که فارغ از نتایج ملموس مادی، روحیه کرامت و اعتبار و شکوه حقخواهی و عدالتطلبی را در پیکرهی جامعه تقویت کرد.
عظمت و شکوه تجمعات اعتراضی معلمان در سراسر کشور نمیتوانست از دید هیچ ناظری مغفول بماند، امّا مسئولان در دولت و مجلس، اینبار نیز طوری رفتار کردند که انگار صدای ما را نشنیدهاند.
نکتهی قابل تامل اینجاست که مسئولان در ادوار مختلف_با تفاوت در گرایش و سلایق سیاسی و مدیریتی شان_ در یک مورد اتفاقِ نظر داشتند و آن هم در شیوه (پاسخنگویی) آنان بود. آنها، بهاتفاق با خواستههای قانونیِ ما با یک روشِ واحد برخورد کردند:
"سرکوب و بازداشت فعالان صنفی معلمان و پروندهسازی، و اخیراً سناریوسازی علیه بهترین معلمان ایران".
طُرفه اینکه بهخوبی میدانند، سرکوب و بازداشت هیچ حاصلی جز تخریب آخرین بقایای دیوارهای اعتماد به مسئولان نداشته و اتفاقاً ارادهی معلمان را برای مطالبهی خواستههای برحق تقویت کردهاست.
در چند ماه گذشته و در پی برگزاری تجمعات سراسری معلمان، اتهامزنی و سناریوسازی امنیتی علیه فعالان صنفی معلمان و کارگران، بهعنوان آخرین حربه برای تقابل با اعتراضات و مطالبات صنفی، به مجموعهی روشهای سرکوب افزوده شدهاست.
همگان میدانند که این روشها، هیچگاه افکار عمومی را قانع نکرده و به مصداقِ قول مولاناً "از قضا سرکنگبین صفرا فزود" نگاه جامعه را نسبت به سناریوسازان منفیتر کردهاست، همچنین ایننکته را به ذهن تداعی نموده که مگر پیشتر، توانستهاند از این روشهای نخنماشده، سودی ببرند!؟
از سوی دیگر، خواستهی معلمان تلاشگر و فرهیختهی این خاک عزیز، فضیلت ِ دانش، زیستن با کرامت، معیشت و رفاه همگانی است، یقیناً این خواستهها با مُسکنهای کم اثر و موقت قابل حل نیستند و یا با حملههایی از جنس سرکوب و سناریوسازی، فراموش شدنی نیستند و مرتفع نخواهند شد.
ساختارهای ناکارآمد اجرایی و سازمانی که برای خوشخدمتی به بالادستیها و ارباب قدرت و ثروت، تلاش میکنند که مطالبهگری کانونها و انجمنهای صنفی معلمان را به جریانیهای سیاسی داخلی و خارجی نسبت دهند، تنها و تنها یک پیام را به جامعه منتقل میکنند:
"درماندگی و ناکارآمدی ساختار اجرایی و مدیریتی کشور برای پاسخ به خواستههای قانونی معلمان! از جمله اصل سیام قانون اساسی، همسانسازی حقوق بازنشستگان و اجرای قانون رتبهبندی" و...
🔺صفحه اول
ادامه در صفحه بعد ⤵️
🔴 #بیانیه شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت فاجعهی #تعرض به کودکان در خراسان جنوبی
بهنام خداوند جان و خرد
آزار جنسی بیماری ۵۵ ساله که در کسوت معلمی، دست تعرض به ۱۸ کودک بیپناه در فردوسِ خراسان جنوبی دراز کرد، وجدانِ مردم ایران را سخت آزار داد.
بهراستی بر جامعه ایران چه گذشته است که در سالهای اخیر اتفاقاتی از این دست _که فروپاشی اخلاق و فرهنگ را نشان میدهد_ در حال گسترش است!؟
متولیان امر، چه پاسخی برای جامعه دارند، وقتی که با همه نظریات کارشناسان، روانشناسان و جامعهشناسان پیرامون آموزشهای جنسی به کودکان و چگونگی مراقبت از خود، پیوسته مخالفت کردهاند!؟
همین افراد، چرا در مقابل چنین فجایعی _که نتیجه مستقیم مخالفتهای آنها برای حفظ تابوهاست_ هرگز پاسخی قانعکننده نداشتهاند؟
وقتی با سند ۲۰۳۰ سازمان یونسکو برای ارائه آموزشهای درست به کودکان در این زمینه مخالفت میشود و با درک نادرست و غیر کارشناسانه آن را ترویج بیحیایی مینامیدند، اکنون در مقابل چنین قربانیان معصوم و بیگناه و خانوادههایشان چه توجیهی دارند؟ و چه تضمینی میدهند که زین پس شاهد تکرار چنین فجایعی نباشیم؟
چرا هنوز هیچ عزم و ارادهی علمی، اصولی و کارشناسانه برای جلوگیری از چنین اقدامات تاسفبار وجود ندارد؟
در عوض، در دو دههی اخیر صدها معلم شریف برای احیای اصل ۳۰ قانون اساسی، اعتراض به نابرابریهای آموزشی، از جمله وجود مدارس کپری و کانکسی در مناطق محروم کشور، آموزش ایدئولوژیک، همترازی دریافت فرهنگیان شاغل و بازنشسته، قانونِ رتبهبندی و دیگر مسائل مبتلا به آموزشی و صنفی، با مجازاتهایی چون توبیخ و تبعید و شلاق و زندانهای طولانی مواجه میشوند، اما در برابر چنین فاجعهای رأفت اسلامی حداکثری در برابر چنین متجاوزانی، موجب وقاحت بیشترِ چنین بیمارانی برای ارتکاب چنین جنایاتی شدهاست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن چنین اقداماتی، خواهان تغییر اساسی رویکردهای آموزشی مدارس برای جلوگیری از چنین فجایع دردناکی است.
یکی از این راهکارها دعوت از همه کارشناسان خبره و متخصص در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی کودک و ارائه آموزشهای پیشگیرانه جنسی در مدارس برای جلوگیری از چنین وقایع تلخ است.
بیتردید کسانی که تا کنون با چنین راهکارهای علمی و آزمون شده، مخالفت آشکار کرده و چشم بر نقشِ خود در تاثیر و گسترش چنین فجایعی بستهاند، اکنون باید پاسخگو باشند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران هشدار میدهد تداوم سیاستهای جاری آموزشی و تابو دانستن آموزشهای درست جنسی در مدارس، میتواند به تکرار فجایعی تلختر هم منجر شود. برای جلوگیری از گسترش چنین چرخه معیوب و آسیب زایی، با تغییر رویکردها و بینشها باید راه تکرار چنین فجایعی برای همیشه بسته شود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران چهارم مرداد ۱۴۰۱
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
بهنام خداوند جان و خرد
آزار جنسی بیماری ۵۵ ساله که در کسوت معلمی، دست تعرض به ۱۸ کودک بیپناه در فردوسِ خراسان جنوبی دراز کرد، وجدانِ مردم ایران را سخت آزار داد.
بهراستی بر جامعه ایران چه گذشته است که در سالهای اخیر اتفاقاتی از این دست _که فروپاشی اخلاق و فرهنگ را نشان میدهد_ در حال گسترش است!؟
متولیان امر، چه پاسخی برای جامعه دارند، وقتی که با همه نظریات کارشناسان، روانشناسان و جامعهشناسان پیرامون آموزشهای جنسی به کودکان و چگونگی مراقبت از خود، پیوسته مخالفت کردهاند!؟
همین افراد، چرا در مقابل چنین فجایعی _که نتیجه مستقیم مخالفتهای آنها برای حفظ تابوهاست_ هرگز پاسخی قانعکننده نداشتهاند؟
وقتی با سند ۲۰۳۰ سازمان یونسکو برای ارائه آموزشهای درست به کودکان در این زمینه مخالفت میشود و با درک نادرست و غیر کارشناسانه آن را ترویج بیحیایی مینامیدند، اکنون در مقابل چنین قربانیان معصوم و بیگناه و خانوادههایشان چه توجیهی دارند؟ و چه تضمینی میدهند که زین پس شاهد تکرار چنین فجایعی نباشیم؟
چرا هنوز هیچ عزم و ارادهی علمی، اصولی و کارشناسانه برای جلوگیری از چنین اقدامات تاسفبار وجود ندارد؟
در عوض، در دو دههی اخیر صدها معلم شریف برای احیای اصل ۳۰ قانون اساسی، اعتراض به نابرابریهای آموزشی، از جمله وجود مدارس کپری و کانکسی در مناطق محروم کشور، آموزش ایدئولوژیک، همترازی دریافت فرهنگیان شاغل و بازنشسته، قانونِ رتبهبندی و دیگر مسائل مبتلا به آموزشی و صنفی، با مجازاتهایی چون توبیخ و تبعید و شلاق و زندانهای طولانی مواجه میشوند، اما در برابر چنین فاجعهای رأفت اسلامی حداکثری در برابر چنین متجاوزانی، موجب وقاحت بیشترِ چنین بیمارانی برای ارتکاب چنین جنایاتی شدهاست.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران ضمن محکوم کردن چنین اقداماتی، خواهان تغییر اساسی رویکردهای آموزشی مدارس برای جلوگیری از چنین فجایع دردناکی است.
یکی از این راهکارها دعوت از همه کارشناسان خبره و متخصص در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی کودک و ارائه آموزشهای پیشگیرانه جنسی در مدارس برای جلوگیری از چنین وقایع تلخ است.
بیتردید کسانی که تا کنون با چنین راهکارهای علمی و آزمون شده، مخالفت آشکار کرده و چشم بر نقشِ خود در تاثیر و گسترش چنین فجایعی بستهاند، اکنون باید پاسخگو باشند.
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران هشدار میدهد تداوم سیاستهای جاری آموزشی و تابو دانستن آموزشهای درست جنسی در مدارس، میتواند به تکرار فجایعی تلختر هم منجر شود. برای جلوگیری از گسترش چنین چرخه معیوب و آسیب زایی، با تغییر رویکردها و بینشها باید راه تکرار چنین فجایعی برای همیشه بسته شود.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران چهارم مرداد ۱۴۰۱
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
🔴 #بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت قتل دختر بی گناه ایران #مهسا_امینی
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
به نام خداوند جان و خرد
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سروقدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
#ملت_شریف_و_داغدار_ایران_و_کردستان
امروز بیش از هر زمانی شاهد فجایع و جنایات سیستماتیک و سازمان یافته از جانب تبه کاران ریاکاری هستیم که سرشت ذاتی و انسانی آدمی را به پشیزی نمی گیرند و در تقابل و تعارض آشکار با حقیقت، گوی سبقت را از همه ددمنشان تاریخ ربوده اند!
افسارگسیختگانی که به نام دین و به کام قدرت طلبی و هوای نفس پلید خود،آمر به این جنایات هستند،سالهاست کمر همت نابودی دین را بسته اند و در بسط دین گریزی به دین ستیزی راهی نزدیک تر پیموده اند.
کسانی که از اندیشه و تعقل ورزی هراسان و گریزانند،حکومت و حکمرانی را با عداوت و شقاوت چنان عجین کرده اند، که هیچ دشمنی تاکنون نتوانسته این چنین زندگی را به کام این ملت، تلخ و زهرآگین کند!
متاسفانه سیاست های غلط و خوانش های نادرست از دین و حکومت هر روز فاجعه ای می آفریند.
این ایدئولوژی و تفکر منحط در راستای فریب جامعه به منظور ایجاد حواشی و انحراف افکار عمومی است تا با مسائل و مصائب ساختگی،تسلط بیشتر برای غارت منابع و ثروت کشور بیابند و بر قدرت نامشروع خود بیفزایند.
امروز با ریختن خون دختر معصوم اهل سقز به نام
ژینا(مهسا)، دیروز در مریوان و فارس و خوزستان و تهران و البرز؛ گویا این چرخه قتل تمامی ندارد و عزمی جدی برای کشیدن خط بطلان، بر پایان چنین فجایع و جنایاتی دیده نمی شود.
خشک مغزانی که چنین با قرائت خشونت بار از دین، سالها علیه حقوق شهروندان اقدام کرده اند و با این خوانش نامبارک، زمینه قتل و کشتن شهروندان را فراهم آورده اند،باید بدانند شهروندان ایرانی دیگر در مقابل چنین جنایاتی بی تفاوت نخواهند گذشت.اگر عزمی جدی برای پایان دادن به چرخه خشونت ها و قتل ها از ندا آقا سلطان تا پویا بختیاری و نوید افکاری در میان بود، امروز ما شاهد پرپر شدن معصومانه #ژینا_امینی در ۲۲ سالگی نبودیم. کشته شدن مسافران بی گناه در پرواز ۷۵۲،قتل های زنجیره ای،حمله به کوی دانشگاه و عدم بررسی دقیق عاملان و آمران این فجایع و برخورد جدی و ریشه ای با آنها موجب شده که اعتماد عمومی دچار خدشه ای جدی گردد و حاکمیت سرمایه اجتماعی خود را به طرز بی سابقه ای از دست بدهد.
و اما جا دارد هشداری به مقلدان و مأمورانی بدهیم که خود را معذور می نامند و می دانند.آنها باید بدانند که امر آمران کج اندیش علیه شهروندان ایران، مسئولیت را از آنها سلب نکرده و ننگ ابدی را برای همیشه بر پیشانیشان خواهد نگاشت.به برپا کنندگان گشت ارشاد هم انذار می دهیم: گشت ارشادتان برای مردم غربب نیست، اما مرگ فجیع مظلومانی چون مهسا امینی، چهره ی بدون روتوش تفکر و منش آمران خشونت طلب تهی مغز پشت صحنه را در ویترین افکار عمومی به نمایش گذارده است.
به راستی گشت ارشاد با کدامین مجوز قانونی و شرعی و حقوق بشری به خود اجازه می دهد به صورت وحشیانه و غیر انسانی، دختران معصوم و مظلوم ایران را در درون "ون" بیندازد تا به بهانه ی آموزش های ایدئولوژیک در بازداشتگاه ها،برخی از آنها را از مسلخ قتل بیرون آورد؟
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدردی با خانواده و بازماندگان مرحوم ژینا(مهسا) امینی، مردم شریف ایران و کردستان خواهان اجرای نص صریح قانون و عدالت در مورد آمران و عاملان این جنایت هولناک بوده و از دستگاه قضایی و نهادهای حاکمیتی انتظار دارد اجازه ندهند قانون گریزان و خاطیان این پرونده همچون موارد مشابه در امان باشند.
همچنین این شورا خواهان برچیده شدن نهادهای بی خاصیتی همچون گشت ارشاد (ارتجاع) بوده چرا که اعتقاد دارد این نهادها کارکردی جز نقض حقوق بشر و کاشتن تخم کین و نفاق در تار و پود جامعه نداشته و صرفا بستری برای سو استفاده ی تمامیت خواهان و قدرت طلبان است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران
۱۴۰۱/۶/۲۶
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
به نام خداوند جان و خرد
از خون جوانان وطن لاله دمیده
از ماتم سروقدشان، سرو خمیده
در سایه گل بلبل از ازین غصه خزیده
گل نیز چو من در غمشان جامه دریده
#ملت_شریف_و_داغدار_ایران_و_کردستان
امروز بیش از هر زمانی شاهد فجایع و جنایات سیستماتیک و سازمان یافته از جانب تبه کاران ریاکاری هستیم که سرشت ذاتی و انسانی آدمی را به پشیزی نمی گیرند و در تقابل و تعارض آشکار با حقیقت، گوی سبقت را از همه ددمنشان تاریخ ربوده اند!
افسارگسیختگانی که به نام دین و به کام قدرت طلبی و هوای نفس پلید خود،آمر به این جنایات هستند،سالهاست کمر همت نابودی دین را بسته اند و در بسط دین گریزی به دین ستیزی راهی نزدیک تر پیموده اند.
کسانی که از اندیشه و تعقل ورزی هراسان و گریزانند،حکومت و حکمرانی را با عداوت و شقاوت چنان عجین کرده اند، که هیچ دشمنی تاکنون نتوانسته این چنین زندگی را به کام این ملت، تلخ و زهرآگین کند!
متاسفانه سیاست های غلط و خوانش های نادرست از دین و حکومت هر روز فاجعه ای می آفریند.
این ایدئولوژی و تفکر منحط در راستای فریب جامعه به منظور ایجاد حواشی و انحراف افکار عمومی است تا با مسائل و مصائب ساختگی،تسلط بیشتر برای غارت منابع و ثروت کشور بیابند و بر قدرت نامشروع خود بیفزایند.
امروز با ریختن خون دختر معصوم اهل سقز به نام
ژینا(مهسا)، دیروز در مریوان و فارس و خوزستان و تهران و البرز؛ گویا این چرخه قتل تمامی ندارد و عزمی جدی برای کشیدن خط بطلان، بر پایان چنین فجایع و جنایاتی دیده نمی شود.
خشک مغزانی که چنین با قرائت خشونت بار از دین، سالها علیه حقوق شهروندان اقدام کرده اند و با این خوانش نامبارک، زمینه قتل و کشتن شهروندان را فراهم آورده اند،باید بدانند شهروندان ایرانی دیگر در مقابل چنین جنایاتی بی تفاوت نخواهند گذشت.اگر عزمی جدی برای پایان دادن به چرخه خشونت ها و قتل ها از ندا آقا سلطان تا پویا بختیاری و نوید افکاری در میان بود، امروز ما شاهد پرپر شدن معصومانه #ژینا_امینی در ۲۲ سالگی نبودیم. کشته شدن مسافران بی گناه در پرواز ۷۵۲،قتل های زنجیره ای،حمله به کوی دانشگاه و عدم بررسی دقیق عاملان و آمران این فجایع و برخورد جدی و ریشه ای با آنها موجب شده که اعتماد عمومی دچار خدشه ای جدی گردد و حاکمیت سرمایه اجتماعی خود را به طرز بی سابقه ای از دست بدهد.
و اما جا دارد هشداری به مقلدان و مأمورانی بدهیم که خود را معذور می نامند و می دانند.آنها باید بدانند که امر آمران کج اندیش علیه شهروندان ایران، مسئولیت را از آنها سلب نکرده و ننگ ابدی را برای همیشه بر پیشانیشان خواهد نگاشت.به برپا کنندگان گشت ارشاد هم انذار می دهیم: گشت ارشادتان برای مردم غربب نیست، اما مرگ فجیع مظلومانی چون مهسا امینی، چهره ی بدون روتوش تفکر و منش آمران خشونت طلب تهی مغز پشت صحنه را در ویترین افکار عمومی به نمایش گذارده است.
به راستی گشت ارشاد با کدامین مجوز قانونی و شرعی و حقوق بشری به خود اجازه می دهد به صورت وحشیانه و غیر انسانی، دختران معصوم و مظلوم ایران را در درون "ون" بیندازد تا به بهانه ی آموزش های ایدئولوژیک در بازداشتگاه ها،برخی از آنها را از مسلخ قتل بیرون آورد؟
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران ضمن ابراز همدردی با خانواده و بازماندگان مرحوم ژینا(مهسا) امینی، مردم شریف ایران و کردستان خواهان اجرای نص صریح قانون و عدالت در مورد آمران و عاملان این جنایت هولناک بوده و از دستگاه قضایی و نهادهای حاکمیتی انتظار دارد اجازه ندهند قانون گریزان و خاطیان این پرونده همچون موارد مشابه در امان باشند.
همچنین این شورا خواهان برچیده شدن نهادهای بی خاصیتی همچون گشت ارشاد (ارتجاع) بوده چرا که اعتقاد دارد این نهادها کارکردی جز نقض حقوق بشر و کاشتن تخم کین و نفاق در تار و پود جامعه نداشته و صرفا بستری برای سو استفاده ی تمامیت خواهان و قدرت طلبان است.
#شورای_هماهنگی_تشکلهای_صنفی_فرهنگیان_ایران
۱۴۰۱/۶/۲۶
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
📝 #بیانیه شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران در محکومیت اعدام های اخیر
ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجرەی باز سحر غلغله می آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
معلمان و دانش آموزان گرانقدر و ملت شریف ایران:
بار دیگر در روزهای اخیر پس از اعدام #محسن_شکاری و #مجید_رضا_رهنورد شاهد اعدام #محمد_مهدی_کرمی و #سید_محمد_حسینی بودیم.
در حالیکه این دو جوان تا صدور و تایید رای در دیوان، حق داشتن وکیل انتخابی را نداشتند و وقتی با تلاش برخی وکلای شریف، نهایتا اعاده دادرسی #سید_محمد_حسینی، جوان کارگری که هیچ پشت و پناهی در زندگی نداشت و در یک مرغداری کار می کرد، پذیرفته شد و این امید می رفت که او از مرگ رهایی یابد، اما هفدهم دی ماه او و محمد مهدی کرمی، ورزشکاری که دارای مدال های کشوری و جهانی برای سرزمین ما بود، به دار آویخته شدند.
نحوه محاکمه آنها بدون طی تشریفات حقوقی و امکان بهرمندی از وکیل تعیینی و شرایط دادگاه علنی برای رفع شبهەها، اعتراض اغلب حقوقدانان کشور را بر انگیخته است. در کنار عدم رعایت حقوق قانونی متهمان برخی از فقها از عدم انطباق این اعدام ها با موازین فقهی نیز تأکید ورزیدند. اما حاکمیت مغرورانه و سرمستانه چنین تصور می کند که با عجله و شتاب در اعدام جوانان می تواند بر ناکارآمدی خود، که علت العلل اصلی خیزش اخیر به جان آمدگان است، سرپوش بگذارد و با ایجاد ترس و تهدید، معترضان را خاموش کند.
معلمان، دانش آموزان و ملت شریف ایران:
دردناک ترین و رنج آورترین قصه این اعدام ها این است که حاکمیت مدعی حکومت مستضعفان و فقرا اینک، برای مجازات سراغ فقیرترین و بی بهرەمندترین و در عین حال شریف ترین لایەهای طبقاتی جامعه رفته تا دریابیم علی رغم این شعارهای فریبنده در چهار دهه، دین و اخلاق و همه هنجارها تنها سرپوشی برای چپاول و غارت بیشتر سرمایەهای مادی و معنوی مردم این سرزمین بوده است.
سحرگاه ۱۹ دی قرار بود دو جوان دیگر به نام های #محمد_قباد_لو و #محمد_بروغنی نیز به دار آویخته شوند اما ابعاد اعتراض گسترده رسانەای و حضور مردم شریف در همراهی با این دو خانواده دردمند، خوشبختانه مانع انجام این کار شد و نشان داد که همبستگی و اتحاد جمعی چگونه می تواند موجب پیروزی شود. در دو مورد اخیر نیز ضمن عدم رعایت حقوق متهمان، بنابر گفته خانواده و برخی وکلا ۲۰ پزشک معتمد قوه قضاییه بر بیماری #محمد_قباد_لو صحه گذاشتەاند و عجیب تر آنکه مادر او دردمندانه فریاد می زند که در سایت ناجا توضیح داده شده که قتل کرم پور در رباط کریم انجام شده و سخنران مراسمش نحوه کشته شدن او را برای حاضران توضیح داده اما قتل او را به گردن فرزندش و با زیر گرفتن ماشین، که اساسا چنین اتفاقی در آن لحظه روی نداده، نسبت دادەاند.
پرسش مهمی که حاکمیت تاکنون بدان پاسخ نداده این است که اگر اصرار به درستی مدعیات خود دارد، چرا تا کنون به هیچ کدام از این ادعاها که عدم بررسیش، جان بی گناهانی را ستانده است، وقعی ننهاده است و می خواهد تنها منبع درست نشان دادن همه سناریوهای ساختگیش را صدا و سیمای غیر ملی و کم مخاطب قرار دهد؟ چرا اجازه برگزاری دادگاه علنی به این متهمان نمی دهد؟ چرا وکلای انتخابی و تعیینی حق ورود برای دفاع از آنها را ندارند؟ چرا اساسا، شفاف سازی پیرامون این پروندەها و قانع کردن افکار عمومی برای حاکمیت کمترین ارزشی ندارد.
آیا جز این است که با رعایت همه اصول دادرسی، سناریوهای ساختگی که از نظر اکثریت مردم رسوا و مردود شده، دیگر نمی تواند حتی اندک طرفداران باقی مانده از آنها را هم قانع نماید.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن اعتراض به تداوم اعدام جوانان و محکومیت آن، خواهان توقف احکام اعدام همه متهمان و اعاده دادرسی عادلانه برای این جوانان وطن با حضور وکلای تعیینی است. بی تردید این روند اگر بر اساس قانون انجام گیرد، مشخص خواهد شد که در صدور این احکام علیه فرودستان حق طلب، چه سخاوت بی رحمانەای در گشادگی صدور احکام ظالمانه جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه به خرج داده اند تا صدای اعتراض بر ظلم و تبعیض و بی عدالتی را خاموش کنند. اما سیاست ترس و فشار تا زمانی که چرخه ظلم و بی عدالتی به مسیر خود پرشتاب تر ادامه دهد، نه تنها کمترین اثری ندارد که نهایتا پایەهای ستم و ظلم را خواهد سوزاند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ دی ۱۴۰۱
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi
ارغوان خوشه خون
بامدادان که کبوترها
بر لب پنجرەی باز سحر غلغله می آغازند
جان گل رنگ مرا
بر سر دست بگیر
به تماشاگه پرواز ببر
آه بشتاب که هم پروازان
نگران غم هم پروازند
معلمان و دانش آموزان گرانقدر و ملت شریف ایران:
بار دیگر در روزهای اخیر پس از اعدام #محسن_شکاری و #مجید_رضا_رهنورد شاهد اعدام #محمد_مهدی_کرمی و #سید_محمد_حسینی بودیم.
در حالیکه این دو جوان تا صدور و تایید رای در دیوان، حق داشتن وکیل انتخابی را نداشتند و وقتی با تلاش برخی وکلای شریف، نهایتا اعاده دادرسی #سید_محمد_حسینی، جوان کارگری که هیچ پشت و پناهی در زندگی نداشت و در یک مرغداری کار می کرد، پذیرفته شد و این امید می رفت که او از مرگ رهایی یابد، اما هفدهم دی ماه او و محمد مهدی کرمی، ورزشکاری که دارای مدال های کشوری و جهانی برای سرزمین ما بود، به دار آویخته شدند.
نحوه محاکمه آنها بدون طی تشریفات حقوقی و امکان بهرمندی از وکیل تعیینی و شرایط دادگاه علنی برای رفع شبهەها، اعتراض اغلب حقوقدانان کشور را بر انگیخته است. در کنار عدم رعایت حقوق قانونی متهمان برخی از فقها از عدم انطباق این اعدام ها با موازین فقهی نیز تأکید ورزیدند. اما حاکمیت مغرورانه و سرمستانه چنین تصور می کند که با عجله و شتاب در اعدام جوانان می تواند بر ناکارآمدی خود، که علت العلل اصلی خیزش اخیر به جان آمدگان است، سرپوش بگذارد و با ایجاد ترس و تهدید، معترضان را خاموش کند.
معلمان، دانش آموزان و ملت شریف ایران:
دردناک ترین و رنج آورترین قصه این اعدام ها این است که حاکمیت مدعی حکومت مستضعفان و فقرا اینک، برای مجازات سراغ فقیرترین و بی بهرەمندترین و در عین حال شریف ترین لایەهای طبقاتی جامعه رفته تا دریابیم علی رغم این شعارهای فریبنده در چهار دهه، دین و اخلاق و همه هنجارها تنها سرپوشی برای چپاول و غارت بیشتر سرمایەهای مادی و معنوی مردم این سرزمین بوده است.
سحرگاه ۱۹ دی قرار بود دو جوان دیگر به نام های #محمد_قباد_لو و #محمد_بروغنی نیز به دار آویخته شوند اما ابعاد اعتراض گسترده رسانەای و حضور مردم شریف در همراهی با این دو خانواده دردمند، خوشبختانه مانع انجام این کار شد و نشان داد که همبستگی و اتحاد جمعی چگونه می تواند موجب پیروزی شود. در دو مورد اخیر نیز ضمن عدم رعایت حقوق متهمان، بنابر گفته خانواده و برخی وکلا ۲۰ پزشک معتمد قوه قضاییه بر بیماری #محمد_قباد_لو صحه گذاشتەاند و عجیب تر آنکه مادر او دردمندانه فریاد می زند که در سایت ناجا توضیح داده شده که قتل کرم پور در رباط کریم انجام شده و سخنران مراسمش نحوه کشته شدن او را برای حاضران توضیح داده اما قتل او را به گردن فرزندش و با زیر گرفتن ماشین، که اساسا چنین اتفاقی در آن لحظه روی نداده، نسبت دادەاند.
پرسش مهمی که حاکمیت تاکنون بدان پاسخ نداده این است که اگر اصرار به درستی مدعیات خود دارد، چرا تا کنون به هیچ کدام از این ادعاها که عدم بررسیش، جان بی گناهانی را ستانده است، وقعی ننهاده است و می خواهد تنها منبع درست نشان دادن همه سناریوهای ساختگیش را صدا و سیمای غیر ملی و کم مخاطب قرار دهد؟ چرا اجازه برگزاری دادگاه علنی به این متهمان نمی دهد؟ چرا وکلای انتخابی و تعیینی حق ورود برای دفاع از آنها را ندارند؟ چرا اساسا، شفاف سازی پیرامون این پروندەها و قانع کردن افکار عمومی برای حاکمیت کمترین ارزشی ندارد.
آیا جز این است که با رعایت همه اصول دادرسی، سناریوهای ساختگی که از نظر اکثریت مردم رسوا و مردود شده، دیگر نمی تواند حتی اندک طرفداران باقی مانده از آنها را هم قانع نماید.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن اعتراض به تداوم اعدام جوانان و محکومیت آن، خواهان توقف احکام اعدام همه متهمان و اعاده دادرسی عادلانه برای این جوانان وطن با حضور وکلای تعیینی است. بی تردید این روند اگر بر اساس قانون انجام گیرد، مشخص خواهد شد که در صدور این احکام علیه فرودستان حق طلب، چه سخاوت بی رحمانەای در گشادگی صدور احکام ظالمانه جهت ایجاد رعب و وحشت در جامعه به خرج داده اند تا صدای اعتراض بر ظلم و تبعیض و بی عدالتی را خاموش کنند. اما سیاست ترس و فشار تا زمانی که چرخه ظلم و بی عدالتی به مسیر خود پرشتاب تر ادامه دهد، نه تنها کمترین اثری ندارد که نهایتا پایەهای ستم و ظلم را خواهد سوزاند.
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
۱۹ دی ۱۴۰۱
#معلمان_زندانی_تنها_نیستند
🔸🔸🔸
📚 کانال صنفی معلمان ایران
🆔 @Kasenfi