📝میدانی چرا در روابط عاطفی هرگز موفق نمیشی؟
چون اعتماد بنفس و عزت نفس نداری و انتخاب هایت بر اساس ان چیزی است که خودت آن را لایق خودت میدانی.
که کسی را بیابی که فقط کمبود محبتت را جبران کند
یک وسیله جبران نداشته هایی که میبایست تا حد زیادی خودت برای خودت جبران میکردی.خلا تو را پر کند و تو کاری نکنی.
او بسوزد و تو شمع باشی
و این یعنی وابستگی!
زندگی همه اش انتخاب هنرمند و روشنفکر و ژست نیست و یا کسی که فقط فکر میکند عاشق است ( اما نیست)
شما باید به خودت زحمت بدی
خوب فکر کنید . اگر چیز ناخوشایندی امروز پیش امده ، جدا از شرایط عینی و اجتماعی، ایا تا حدودی تقصیر افکار شما خیالات و ترس ها و جذب انان در گذشته نیست؟
امروز وقت هست داستان ان مورچه که در تابستان زحمت نمیکشید نشود که در زمستان تنهایی و کمبودها بعدا گیر کنید.
که فکر نکنید این شمایید که بد شانس هستید که هرکسی میاید به شما زخمی میزند و میرود. شما انتخاب کرده اید نه روزگار و سرنوشت.
امروز توانایی ها و علل عقده های خود را بشناسید تا که برای فرار از انها در خیالات خود فردی رویایی( که نمیتواند وجود خارجی هم داشته باشد) را تجسم نکنید و به ان شخصی که توانایی خوشبخت کردن شما را ندارد(اما منطبق با خیالات شماست) پناهنده شوید
تا که اگر او را دیدید فکر نکنید عاشق شده اید ...
امروز با شناسایی کمبود ها و عقده ها ، ایده الهای واقعی و خوب را تجسم کنید تا در اینده شخص خوب در زندگی شما ظاهر شود
بر اساس همراهی نه وابستگی.
✍"پارسا.ب"
#روانکاوی #کاربردی
✅کانال جامعه شناسی
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
چون اعتماد بنفس و عزت نفس نداری و انتخاب هایت بر اساس ان چیزی است که خودت آن را لایق خودت میدانی.
که کسی را بیابی که فقط کمبود محبتت را جبران کند
یک وسیله جبران نداشته هایی که میبایست تا حد زیادی خودت برای خودت جبران میکردی.خلا تو را پر کند و تو کاری نکنی.
او بسوزد و تو شمع باشی
و این یعنی وابستگی!
زندگی همه اش انتخاب هنرمند و روشنفکر و ژست نیست و یا کسی که فقط فکر میکند عاشق است ( اما نیست)
شما باید به خودت زحمت بدی
خوب فکر کنید . اگر چیز ناخوشایندی امروز پیش امده ، جدا از شرایط عینی و اجتماعی، ایا تا حدودی تقصیر افکار شما خیالات و ترس ها و جذب انان در گذشته نیست؟
امروز وقت هست داستان ان مورچه که در تابستان زحمت نمیکشید نشود که در زمستان تنهایی و کمبودها بعدا گیر کنید.
که فکر نکنید این شمایید که بد شانس هستید که هرکسی میاید به شما زخمی میزند و میرود. شما انتخاب کرده اید نه روزگار و سرنوشت.
امروز توانایی ها و علل عقده های خود را بشناسید تا که برای فرار از انها در خیالات خود فردی رویایی( که نمیتواند وجود خارجی هم داشته باشد) را تجسم نکنید و به ان شخصی که توانایی خوشبخت کردن شما را ندارد(اما منطبق با خیالات شماست) پناهنده شوید
تا که اگر او را دیدید فکر نکنید عاشق شده اید ...
امروز با شناسایی کمبود ها و عقده ها ، ایده الهای واقعی و خوب را تجسم کنید تا در اینده شخص خوب در زندگی شما ظاهر شود
بر اساس همراهی نه وابستگی.
✍"پارسا.ب"
#روانکاوی #کاربردی
✅کانال جامعه شناسی
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPve1xfOrGDB4Eg
📝 بهترین کاری که انسانها در حق خود " باید " انجام دهند مدیریت احساسات خود است.
@IRANSOCIOLOGY
واگذاردن کامل خود به احساسات کار کودکان پنج ساله ای است که هنوز نمی دانند نباید دنبال هر آنچه رفت و هر کاری را انجام داد که دل می طلبد.
گذاشتن منطق و احساس در کنار هم یک باید و یک هنر است. فرض کنیم شما برای خرید لباس به مغازه ای می روید
در انجا از لباسی خوشتان می اید اما بخاطر بزرگ یا کوچک بودن، قیمت، رنگ یا هرچه از خرید ان صرف نظر می کنید
این منجر به عقده ای شدن شما نخواهد شد.
دست از لباس خریدن و یا عشق به لباس برنخواهید داشت بلکه با انتخاب لباس زیبای دیگری که " به شما بخورد" بازهم همان حس زیبایی را برای خود فراهم می کنید.
البته این مثال کاملی نبود اما انتخاب انسانها نیز چنین است احساس و منطق در کنار هم!
خاطرات و احساسات و تجربیات خوش همیشه قابل تکرار شدن و جبران هستند و احساسات بشری و عشق در یک فردی که منجر به ناکامی شما شده خلاصه نشده است یعنی شاید شما بوده اید که طرف را زیادی برای خود بزرگ کرده اید .
اما فضاها و طعم های مختلفی دارند
قصد من از این حرفها "حسابگری بازار منشانه" نبود اگر شکست خورده اید باز هم شروع کنید اما تجربیات و حافظه تاریخی خود را بکار اندازید.
باید بدانید چه چیزهایی برای شما لازم است و باید داشته باشید نه هرچیزی که دل به شما میگوید و بعد از هزینه و تاوان بسیار طرف مقابل را به "بی صفتی" متهم کنید بلکه این فقط انتخاب شما بوده است.
انسان در هر حالتی حتی اگر همه چیز نیز فراهم باشد باز هم احساس کمبود می کند ؛ واقع بین تر باشید و از افسانه های عشقی دوری کنید عشق ساختنی است نه نازل شدنی ازلی و ابدی نیست بلکه ساختنی و حفظ کردنی است.
از دنیاهای فانتزی فیلم ها خارج شوید وظایف خود را یاد بگیرید و اول و اخر زندگی خود را لجبازانه در بود و نبود یک انسان درک نکنید به خود بیایید و تکیه گاه بیابید نه یک رفیق خوشگذرانی دوران دانشگاه.
بلوغ عاطفی را در خود ایجاد کنید عمیق باشید و منتظر یک ناجی نباشید برای نجات شما شاید کسی بتواند پشتوانه ی عاطفی و دلتنگی شما شود اما کسی عاشق یک انسان ضعیف نمیشود.
سخن اخر اینکه با تمام این حرفها ، سنگینی وزنه احساس و منطق باید بر احساس و دل باشد زیرا عشق انگیزه ای به انسان می دهد که بتواند غیر ممکن ها را ممکن کند.
✍#پارسا.ب
#روانکاوی #کاربردی
✅مطالب بیشتر را در کانال #جامعه_شناسی بخوانید:
🆔 @IRANSOCIOLOGY
@IRANSOCIOLOGY
واگذاردن کامل خود به احساسات کار کودکان پنج ساله ای است که هنوز نمی دانند نباید دنبال هر آنچه رفت و هر کاری را انجام داد که دل می طلبد.
گذاشتن منطق و احساس در کنار هم یک باید و یک هنر است. فرض کنیم شما برای خرید لباس به مغازه ای می روید
در انجا از لباسی خوشتان می اید اما بخاطر بزرگ یا کوچک بودن، قیمت، رنگ یا هرچه از خرید ان صرف نظر می کنید
این منجر به عقده ای شدن شما نخواهد شد.
دست از لباس خریدن و یا عشق به لباس برنخواهید داشت بلکه با انتخاب لباس زیبای دیگری که " به شما بخورد" بازهم همان حس زیبایی را برای خود فراهم می کنید.
البته این مثال کاملی نبود اما انتخاب انسانها نیز چنین است احساس و منطق در کنار هم!
خاطرات و احساسات و تجربیات خوش همیشه قابل تکرار شدن و جبران هستند و احساسات بشری و عشق در یک فردی که منجر به ناکامی شما شده خلاصه نشده است یعنی شاید شما بوده اید که طرف را زیادی برای خود بزرگ کرده اید .
اما فضاها و طعم های مختلفی دارند
قصد من از این حرفها "حسابگری بازار منشانه" نبود اگر شکست خورده اید باز هم شروع کنید اما تجربیات و حافظه تاریخی خود را بکار اندازید.
باید بدانید چه چیزهایی برای شما لازم است و باید داشته باشید نه هرچیزی که دل به شما میگوید و بعد از هزینه و تاوان بسیار طرف مقابل را به "بی صفتی" متهم کنید بلکه این فقط انتخاب شما بوده است.
انسان در هر حالتی حتی اگر همه چیز نیز فراهم باشد باز هم احساس کمبود می کند ؛ واقع بین تر باشید و از افسانه های عشقی دوری کنید عشق ساختنی است نه نازل شدنی ازلی و ابدی نیست بلکه ساختنی و حفظ کردنی است.
از دنیاهای فانتزی فیلم ها خارج شوید وظایف خود را یاد بگیرید و اول و اخر زندگی خود را لجبازانه در بود و نبود یک انسان درک نکنید به خود بیایید و تکیه گاه بیابید نه یک رفیق خوشگذرانی دوران دانشگاه.
بلوغ عاطفی را در خود ایجاد کنید عمیق باشید و منتظر یک ناجی نباشید برای نجات شما شاید کسی بتواند پشتوانه ی عاطفی و دلتنگی شما شود اما کسی عاشق یک انسان ضعیف نمیشود.
سخن اخر اینکه با تمام این حرفها ، سنگینی وزنه احساس و منطق باید بر احساس و دل باشد زیرا عشق انگیزه ای به انسان می دهد که بتواند غیر ممکن ها را ممکن کند.
✍#پارسا.ب
#روانکاوی #کاربردی
✅مطالب بیشتر را در کانال #جامعه_شناسی بخوانید:
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📝 افراد بشر در عین حال که برای آزادی و خود مختاری مبارزه می کنند، خواهان ارتباط و وابستگی به دیگران نیز هستند. شیوه بر طرف کردن این تضاد که فرد هم می خواهد آزاد باشد و هم نیاز به ارتباط و وابستگی به دیگران دارد، وابسته به ساختار اقتصادی جامعه است. در یک جامعه سرمایه داری، بر موقعیتهای فردی آزادی انتخاب، مسئولیتهای فردی به قیمت احساسهای عمیق انزوا و تنهایی فرد تاکید می شود. مردم در حالت از خود بیگانگی به کارهای مختلف و به شیوه های گوناگون دست می زنند و تا راهی برای گریز از تنهایی هستی شناسی پیدا کنند .
عشق،هنر، و...
از سوی دیگر یکی از راه های برطرف کردن تنهایی و گوشه گیری فرد که محصول جامعه سرمایه داری است معاشرت مردم با یکدیگر است.
در اثر معاشرت و تعامل، افراد به صورت گروه های متشکل در آمده و در آن حل می شوند. در این صورت برای سیستمهای حکومتی فرصت مناسبی فراهم می آید که بتوانند از طریق رهبری مقتدر، افراد جامعه را وادار به اطاعت کنند و دستورات خود را به اجرا در آورند. این مساله را به عنوان فرار از آزادی مطرح شده است و فروم مسیله اقتدار و اطاعت را به عینه در زمان بدست گیری قدرت توسط هیتلر را مشاهده کرد.
رشد شخصیت بسان واکنشی به رضایت مندی ها و ناکامی های حاصل از سایق های فیزیولوژیکی قرار دارد.
در مقابل، انسانها عمدتا موجوداتی هستند که بر پایه روابطی که با دیگران دارند درک می شوند. نخستین نیاز بشری، نیز به ارتباط، سائقی برای پیوستن به فرد یا افراد دیگر است. فرض آن است که افراد به سه طریق با دنیا ارتباط برقرار می کنند - 1 سلطه پذیری - 2 قدرت - 3 عشق
#روانکاوی_دیالکتیک
#اریش_فروم
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
عشق،هنر، و...
از سوی دیگر یکی از راه های برطرف کردن تنهایی و گوشه گیری فرد که محصول جامعه سرمایه داری است معاشرت مردم با یکدیگر است.
در اثر معاشرت و تعامل، افراد به صورت گروه های متشکل در آمده و در آن حل می شوند. در این صورت برای سیستمهای حکومتی فرصت مناسبی فراهم می آید که بتوانند از طریق رهبری مقتدر، افراد جامعه را وادار به اطاعت کنند و دستورات خود را به اجرا در آورند. این مساله را به عنوان فرار از آزادی مطرح شده است و فروم مسیله اقتدار و اطاعت را به عینه در زمان بدست گیری قدرت توسط هیتلر را مشاهده کرد.
رشد شخصیت بسان واکنشی به رضایت مندی ها و ناکامی های حاصل از سایق های فیزیولوژیکی قرار دارد.
در مقابل، انسانها عمدتا موجوداتی هستند که بر پایه روابطی که با دیگران دارند درک می شوند. نخستین نیاز بشری، نیز به ارتباط، سائقی برای پیوستن به فرد یا افراد دیگر است. فرض آن است که افراد به سه طریق با دنیا ارتباط برقرار می کنند - 1 سلطه پذیری - 2 قدرت - 3 عشق
#روانکاوی_دیالکتیک
#اریش_فروم
✅کانال جامعه شناسی
🆔 @IRANSOCIOLOGY
.
.
.
📝با بوطیقای نو در آثار هدایت
✍️جواد اسحاقیان
▪️بخش اول
▪️با رویکرد فرویدی “شور زندگی” و “شور مرگ” در آثار “هدایت”
@IranSociology
“زندگی، عرصه ی تضاد میان غرایز مرگ و غرایز زندگی است”
“فروید”
🔹دو اندیشه ی فلسفی و محوری در آثار هدایت، نخست ناتوانی های ذاتی و غریزی آدمی و هراس از چیرگی دیو درون بر پندار، گفتار و کردار کسان داستان او و دو دیگر، اشارات عاشقانه ی روح مینوی است و اگر بخواهیم به زبان روانکاوانه سخن بگوییم، از نمودهای دو غریزه ی برجسته در روان آدمی یعنی “شور مرگ” ۱ و “شور زندگی ” ۲ در مصطلحات “فروید” ۳ یاد باید کرد. در یک داوری کلی، به پندار “هدایت” توان “شور زندگی” آدمی برای چیرگی بر نیروهایی که “فروید” از آن به “شور مرگ” تعبیر می کند ـ اندک است و آدمی در کشاکش میان این دو نیروی نابرابر، پیوسته با شکست روبه رو است.
💬از متن:
🔹من با این داوری برخی منتقدان که گویا انگیزه های اجتماعی ـ تاریخی از یک سو و مطالعه یا آشنایی “هدایت” با برخی آثار فلسفی ـ ادبی غربی بر جهتگیری ذهنی او تأثیر نهایی و “تعیین کننده” ای داشته، همداستان نیستم، بی آن که بخواهم نقش این عوامل و رویکردها را در جهت بخشی حیات هنری ( و نه ذهنی ) او کلا ً انکار کنم. “هدایت” مانند شاعر ـ نقاش برجسته ی کشورمان “سهراب سپهری” بیش از آنچه زیر تأثیر جریان های عینی اجتماعی قرار داشته باشد، تحت تأثیر نهاد بی آرام و سلوک روحی و فردی خویش است.
🔹او علاقه ی ای برای نوشتن در باره ی “دیگران” ندارد. او “خود” را می نویسد اما سبک نوشته ی او، گول زننده و غلط انداز است. خطای بسیاری از تحلیلگران یا به اصطلاح “منتقدان” ادبی هم، نا آگاهی از همین آمیزش در سبک و سیاق نوشته ها است؛ به گونه ای که “هدایت” مشکلات زندگی فردی و شخصی خود را، همان دشوارها و معضلات حیات اجتماعی وانمود می کند.
🔹در داستان آیینه ی شکسته در مجموعه ی سه قطره خون شخصیتی زن به نام “اودت” هست که “مثل گل های بهار تر و تازه ” است و یک دسته از زلف های بورش همیشه ” از روی گونه اش آویزان ” است و وقتی والس “گریزری” را در ویولون می نوازد، قلب راوی از جا کنده می شود. چنان که ملاحظه می شود، همه ی نشانه های وجود “شور زندگی” در زن و عاشق هست و هیچ دلیل خاصی برای خودکشی “اودت” در داستان وجود ندارد. اما در “هدایت” مرضی هست که هیچگاه شخصیت داستان خود را زنده نمی خواهد.
📜متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#ادبیات #صادق_هدایت #روانکاوی #جامعه_شناسی_ادبیات
✍️جواد اسحاقیان
▪️بخش اول
▪️با رویکرد فرویدی “شور زندگی” و “شور مرگ” در آثار “هدایت”
@IranSociology
“زندگی، عرصه ی تضاد میان غرایز مرگ و غرایز زندگی است”
“فروید”
🔹دو اندیشه ی فلسفی و محوری در آثار هدایت، نخست ناتوانی های ذاتی و غریزی آدمی و هراس از چیرگی دیو درون بر پندار، گفتار و کردار کسان داستان او و دو دیگر، اشارات عاشقانه ی روح مینوی است و اگر بخواهیم به زبان روانکاوانه سخن بگوییم، از نمودهای دو غریزه ی برجسته در روان آدمی یعنی “شور مرگ” ۱ و “شور زندگی ” ۲ در مصطلحات “فروید” ۳ یاد باید کرد. در یک داوری کلی، به پندار “هدایت” توان “شور زندگی” آدمی برای چیرگی بر نیروهایی که “فروید” از آن به “شور مرگ” تعبیر می کند ـ اندک است و آدمی در کشاکش میان این دو نیروی نابرابر، پیوسته با شکست روبه رو است.
💬از متن:
🔹من با این داوری برخی منتقدان که گویا انگیزه های اجتماعی ـ تاریخی از یک سو و مطالعه یا آشنایی “هدایت” با برخی آثار فلسفی ـ ادبی غربی بر جهتگیری ذهنی او تأثیر نهایی و “تعیین کننده” ای داشته، همداستان نیستم، بی آن که بخواهم نقش این عوامل و رویکردها را در جهت بخشی حیات هنری ( و نه ذهنی ) او کلا ً انکار کنم. “هدایت” مانند شاعر ـ نقاش برجسته ی کشورمان “سهراب سپهری” بیش از آنچه زیر تأثیر جریان های عینی اجتماعی قرار داشته باشد، تحت تأثیر نهاد بی آرام و سلوک روحی و فردی خویش است.
🔹او علاقه ی ای برای نوشتن در باره ی “دیگران” ندارد. او “خود” را می نویسد اما سبک نوشته ی او، گول زننده و غلط انداز است. خطای بسیاری از تحلیلگران یا به اصطلاح “منتقدان” ادبی هم، نا آگاهی از همین آمیزش در سبک و سیاق نوشته ها است؛ به گونه ای که “هدایت” مشکلات زندگی فردی و شخصی خود را، همان دشوارها و معضلات حیات اجتماعی وانمود می کند.
🔹در داستان آیینه ی شکسته در مجموعه ی سه قطره خون شخصیتی زن به نام “اودت” هست که “مثل گل های بهار تر و تازه ” است و یک دسته از زلف های بورش همیشه ” از روی گونه اش آویزان ” است و وقتی والس “گریزری” را در ویولون می نوازد، قلب راوی از جا کنده می شود. چنان که ملاحظه می شود، همه ی نشانه های وجود “شور زندگی” در زن و عاشق هست و هیچ دلیل خاصی برای خودکشی “اودت” در داستان وجود ندارد. اما در “هدایت” مرضی هست که هیچگاه شخصیت داستان خود را زنده نمی خواهد.
📜متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#ادبیات #صادق_هدایت #روانکاوی #جامعه_شناسی_ادبیات
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥گزیدههایی از سخنرانی ژاک لکان در دانشگاه لووان
🗓 اکتبر 1972 (همراه با زیرنویس فارسی)
💠 ترجمه: محمد پورفر
#سخنرانی، #فایل_تصویری، #روانکاوی، #ژاک_لاکان
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
🗓 اکتبر 1972 (همراه با زیرنویس فارسی)
💠 ترجمه: محمد پورفر
#سخنرانی، #فایل_تصویری، #روانکاوی، #ژاک_لاکان
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
📕 جنون شهرت
نویسنده: برت کار
مترجم: مهیار علینقی
ناشر: بینش نو
144 ص رقعی شومیز
قيمت: 36000 ت
#روانکاوی #روانشناسی #سلبریتی
این کتاب کوچک به قلم برت کار رهیافتی به فهم روانکاوانه شهرت و پدیده سلبریتی در اوایل قرن بیست و یکم ارائه میدهد که بر مبنای اندیشه فروید استوار شده است. کتاب به شش فصل تقسیم شده است. فصل نخست به روانشناسی پدیده سلبریتی و آسیبشناسی خودشیفتگی میپردازد و فصل دوم, وضعیت روانشناختی کسانی را بررسی میکند که از شهرت دیگران به وجد میآیند و به معنای عامتر, در فرهنگ سلبریتی زندگی میکنند. فصل سوم تاریخ مختصری از مفهوم سلبریتی ارائه میدهد. کار در فصل چهارم به بررسی بعضی مفاهیم نظری فروید و وینیکات میپردازد که زیربنای مهمی برای بررسی پویاییهای روانشناختی شهرت به دست میدهند و در فصل پنجم, نظریه جامعتری در باب ریشههای ناشیاری ارائه میدهد که زمینهساز شهرتپرستی و شهرتطلبی هستند. کتاب در فصل ششم با بررسی پویاییهای روانی پدیده سلبریتی و شهرت و با این مدعا به پایان میرسد که ای بسا دیده شدن و به رسمیت شناخته شدن از سوی اعضای خانواده و دوستان و در بستر امن زندگی خانوادگی, بهترین راه اشتهار و سلبریتی بودن باشد. جنون شهرت نظریهای روانکاوانه در باب ریشههای وسواس ما با شهرت ارائه میکند. مطالعه این کتاب برای رواندرمانگران و پژوهشگران روانکاوی و نیز, برای خوانندگانی که به روانشناسی شهرت علاقه دارند, حائز اهمیت خواهد بود.
لینک سفارش این کتاب:
https://barkhatbook.com/ln/z7gr
#معرفی_کتاب #هرروز_یک_تبلیغ
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
نویسنده: برت کار
مترجم: مهیار علینقی
ناشر: بینش نو
144 ص رقعی شومیز
قيمت: 36000 ت
#روانکاوی #روانشناسی #سلبریتی
این کتاب کوچک به قلم برت کار رهیافتی به فهم روانکاوانه شهرت و پدیده سلبریتی در اوایل قرن بیست و یکم ارائه میدهد که بر مبنای اندیشه فروید استوار شده است. کتاب به شش فصل تقسیم شده است. فصل نخست به روانشناسی پدیده سلبریتی و آسیبشناسی خودشیفتگی میپردازد و فصل دوم, وضعیت روانشناختی کسانی را بررسی میکند که از شهرت دیگران به وجد میآیند و به معنای عامتر, در فرهنگ سلبریتی زندگی میکنند. فصل سوم تاریخ مختصری از مفهوم سلبریتی ارائه میدهد. کار در فصل چهارم به بررسی بعضی مفاهیم نظری فروید و وینیکات میپردازد که زیربنای مهمی برای بررسی پویاییهای روانشناختی شهرت به دست میدهند و در فصل پنجم, نظریه جامعتری در باب ریشههای ناشیاری ارائه میدهد که زمینهساز شهرتپرستی و شهرتطلبی هستند. کتاب در فصل ششم با بررسی پویاییهای روانی پدیده سلبریتی و شهرت و با این مدعا به پایان میرسد که ای بسا دیده شدن و به رسمیت شناخته شدن از سوی اعضای خانواده و دوستان و در بستر امن زندگی خانوادگی, بهترین راه اشتهار و سلبریتی بودن باشد. جنون شهرت نظریهای روانکاوانه در باب ریشههای وسواس ما با شهرت ارائه میکند. مطالعه این کتاب برای رواندرمانگران و پژوهشگران روانکاوی و نیز, برای خوانندگانی که به روانشناسی شهرت علاقه دارند, حائز اهمیت خواهد بود.
لینک سفارش این کتاب:
https://barkhatbook.com/ln/z7gr
#معرفی_کتاب #هرروز_یک_تبلیغ
🌎جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
برزیل گفتمان بی طرفی.pdf
420.4 KB
گفتمان بیطرفی و نگرش روانکاوی
ترجمه از زبان پرتقالی به انگلیسی: دریک گوی فلیپس
ترجمه از انگلیسی به فارسی: خشایار داودی فر
این مقاله به بررسی موقعیت جوامع روانکاوی و روانکاوان برزیلی وابسته به انجمن
بین المللی روانکاوی در دوران دیکتاتوری نظامی دهۀ 70میلادی میپردازد. این مقاله
نمایش دهندۀ دورۀ زمانی است که ایدۀ سرمایهگذاری کلان در کلینیکهای خصوصی و در
نتیجه به حاشیه راندن دکترین جهان اجتماعی گسترش یافت. در این مقاله از طریق
نوشتارهای اعضای مهم جنبش، تلاش خواهم کرد تا نشان دهم چگونه با استفاده از مفهوم
"بی طرفی" جهان درونی نسبت به جهان برونی اولویت یافت و روانکاوان با تاکید بر مفهوم
" اینجا و اکنون" روانکاوی و سیاست را از هم جدا کردند. این مقاله با بسط استدلالهایی از
اهمیت حضور متخصصان در جامعۀ سیاسی به پایان خواهد رسید.
#مقاله #روانکاوی #سیاست
🆔 @IRANSOCIOLOGY
ترجمه از زبان پرتقالی به انگلیسی: دریک گوی فلیپس
ترجمه از انگلیسی به فارسی: خشایار داودی فر
این مقاله به بررسی موقعیت جوامع روانکاوی و روانکاوان برزیلی وابسته به انجمن
بین المللی روانکاوی در دوران دیکتاتوری نظامی دهۀ 70میلادی میپردازد. این مقاله
نمایش دهندۀ دورۀ زمانی است که ایدۀ سرمایهگذاری کلان در کلینیکهای خصوصی و در
نتیجه به حاشیه راندن دکترین جهان اجتماعی گسترش یافت. در این مقاله از طریق
نوشتارهای اعضای مهم جنبش، تلاش خواهم کرد تا نشان دهم چگونه با استفاده از مفهوم
"بی طرفی" جهان درونی نسبت به جهان برونی اولویت یافت و روانکاوان با تاکید بر مفهوم
" اینجا و اکنون" روانکاوی و سیاست را از هم جدا کردند. این مقاله با بسط استدلالهایی از
اهمیت حضور متخصصان در جامعۀ سیاسی به پایان خواهد رسید.
#مقاله #روانکاوی #سیاست
🆔 @IRANSOCIOLOGY