🔸از اول دنیا همینطوری بوده که یکی از گشنگی بمیره یکی از سیری بترکه!
✍ #صادق_هدایت، حاجی آقا
✅جامعه شناسی👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdHmUPzAjh-jg
✍ #صادق_هدایت، حاجی آقا
✅جامعه شناسی👇
https://telegram.me/joinchat/BW29hDusPvdHmUPzAjh-jg
📝با بوطیقای نو در آثار هدایت
✍️جواد اسحاقیان
▪️بخش اول
▪️با رویکرد فرویدی “شور زندگی” و “شور مرگ” در آثار “هدایت”
@IranSociology
“زندگی، عرصه ی تضاد میان غرایز مرگ و غرایز زندگی است”
“فروید”
🔹دو اندیشه ی فلسفی و محوری در آثار هدایت، نخست ناتوانی های ذاتی و غریزی آدمی و هراس از چیرگی دیو درون بر پندار، گفتار و کردار کسان داستان او و دو دیگر، اشارات عاشقانه ی روح مینوی است و اگر بخواهیم به زبان روانکاوانه سخن بگوییم، از نمودهای دو غریزه ی برجسته در روان آدمی یعنی “شور مرگ” ۱ و “شور زندگی ” ۲ در مصطلحات “فروید” ۳ یاد باید کرد. در یک داوری کلی، به پندار “هدایت” توان “شور زندگی” آدمی برای چیرگی بر نیروهایی که “فروید” از آن به “شور مرگ” تعبیر می کند ـ اندک است و آدمی در کشاکش میان این دو نیروی نابرابر، پیوسته با شکست روبه رو است.
💬از متن:
🔹من با این داوری برخی منتقدان که گویا انگیزه های اجتماعی ـ تاریخی از یک سو و مطالعه یا آشنایی “هدایت” با برخی آثار فلسفی ـ ادبی غربی بر جهتگیری ذهنی او تأثیر نهایی و “تعیین کننده” ای داشته، همداستان نیستم، بی آن که بخواهم نقش این عوامل و رویکردها را در جهت بخشی حیات هنری ( و نه ذهنی ) او کلا ً انکار کنم. “هدایت” مانند شاعر ـ نقاش برجسته ی کشورمان “سهراب سپهری” بیش از آنچه زیر تأثیر جریان های عینی اجتماعی قرار داشته باشد، تحت تأثیر نهاد بی آرام و سلوک روحی و فردی خویش است.
🔹او علاقه ی ای برای نوشتن در باره ی “دیگران” ندارد. او “خود” را می نویسد اما سبک نوشته ی او، گول زننده و غلط انداز است. خطای بسیاری از تحلیلگران یا به اصطلاح “منتقدان” ادبی هم، نا آگاهی از همین آمیزش در سبک و سیاق نوشته ها است؛ به گونه ای که “هدایت” مشکلات زندگی فردی و شخصی خود را، همان دشوارها و معضلات حیات اجتماعی وانمود می کند.
🔹در داستان آیینه ی شکسته در مجموعه ی سه قطره خون شخصیتی زن به نام “اودت” هست که “مثل گل های بهار تر و تازه ” است و یک دسته از زلف های بورش همیشه ” از روی گونه اش آویزان ” است و وقتی والس “گریزری” را در ویولون می نوازد، قلب راوی از جا کنده می شود. چنان که ملاحظه می شود، همه ی نشانه های وجود “شور زندگی” در زن و عاشق هست و هیچ دلیل خاصی برای خودکشی “اودت” در داستان وجود ندارد. اما در “هدایت” مرضی هست که هیچگاه شخصیت داستان خود را زنده نمی خواهد.
📜متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#ادبیات #صادق_هدایت #روانکاوی #جامعه_شناسی_ادبیات
✍️جواد اسحاقیان
▪️بخش اول
▪️با رویکرد فرویدی “شور زندگی” و “شور مرگ” در آثار “هدایت”
@IranSociology
“زندگی، عرصه ی تضاد میان غرایز مرگ و غرایز زندگی است”
“فروید”
🔹دو اندیشه ی فلسفی و محوری در آثار هدایت، نخست ناتوانی های ذاتی و غریزی آدمی و هراس از چیرگی دیو درون بر پندار، گفتار و کردار کسان داستان او و دو دیگر، اشارات عاشقانه ی روح مینوی است و اگر بخواهیم به زبان روانکاوانه سخن بگوییم، از نمودهای دو غریزه ی برجسته در روان آدمی یعنی “شور مرگ” ۱ و “شور زندگی ” ۲ در مصطلحات “فروید” ۳ یاد باید کرد. در یک داوری کلی، به پندار “هدایت” توان “شور زندگی” آدمی برای چیرگی بر نیروهایی که “فروید” از آن به “شور مرگ” تعبیر می کند ـ اندک است و آدمی در کشاکش میان این دو نیروی نابرابر، پیوسته با شکست روبه رو است.
💬از متن:
🔹من با این داوری برخی منتقدان که گویا انگیزه های اجتماعی ـ تاریخی از یک سو و مطالعه یا آشنایی “هدایت” با برخی آثار فلسفی ـ ادبی غربی بر جهتگیری ذهنی او تأثیر نهایی و “تعیین کننده” ای داشته، همداستان نیستم، بی آن که بخواهم نقش این عوامل و رویکردها را در جهت بخشی حیات هنری ( و نه ذهنی ) او کلا ً انکار کنم. “هدایت” مانند شاعر ـ نقاش برجسته ی کشورمان “سهراب سپهری” بیش از آنچه زیر تأثیر جریان های عینی اجتماعی قرار داشته باشد، تحت تأثیر نهاد بی آرام و سلوک روحی و فردی خویش است.
🔹او علاقه ی ای برای نوشتن در باره ی “دیگران” ندارد. او “خود” را می نویسد اما سبک نوشته ی او، گول زننده و غلط انداز است. خطای بسیاری از تحلیلگران یا به اصطلاح “منتقدان” ادبی هم، نا آگاهی از همین آمیزش در سبک و سیاق نوشته ها است؛ به گونه ای که “هدایت” مشکلات زندگی فردی و شخصی خود را، همان دشوارها و معضلات حیات اجتماعی وانمود می کند.
🔹در داستان آیینه ی شکسته در مجموعه ی سه قطره خون شخصیتی زن به نام “اودت” هست که “مثل گل های بهار تر و تازه ” است و یک دسته از زلف های بورش همیشه ” از روی گونه اش آویزان ” است و وقتی والس “گریزری” را در ویولون می نوازد، قلب راوی از جا کنده می شود. چنان که ملاحظه می شود، همه ی نشانه های وجود “شور زندگی” در زن و عاشق هست و هیچ دلیل خاصی برای خودکشی “اودت” در داستان وجود ندارد. اما در “هدایت” مرضی هست که هیچگاه شخصیت داستان خود را زنده نمی خواهد.
📜متن کامل را در فایل #PDF زیر بخوانید.
🌐جامعهشناسی👇
https://tttttt.me/joinchat/AAAAADusPvd55HU6gKBynA
#ادبیات #صادق_هدایت #روانکاوی #جامعه_شناسی_ادبیات
تنها مرگ است که راست میگوید.
حرکات، افکار، آرزوها و عادات مردمان پیشین که توسط متلها به نسلهای بعد انتقال داده شده، یکی از واجبات زندهگی بوده است. هزاران سال است که همین حرفها را زدهاند. همین جماعها را کردهاند، همین گرفتاریهای بچهگانه را داشتهاند؛ آیا سرتاسر زندهگی یک قصهی مضحک، یک متل باورنکردنی و احمقانه نیست؟ آیا من فسانه و قصهی خودم را نمینویسم؟ قصه فقط یک راه فرار برای آرزوهای ناکام است؛ آرزوهایی که به آن نرسیدهاند و هر متلسازی مطابق روحیهی محدود و موروثی خودش تصور کرده است. تنها مرگ است که دروغ نمیگوید. حضور مرگ همهی موهومات را نیست و نابود میکند. ما بچهی مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریبهای زندهگی نجات میدهد و در تمام مدت مرگ است که به ما اشاره میکند.
آیا برای هر کسی اتفاق نیفتاده که ناگهان و بدون دلیل به فکر فرو برود و بهقدری در فکر غوطهور بشود که از زمان و مکان خودش بیخبر شود و نداند که فکر چهچیز را میکند؟ آنوقت باید بکوشد به وضعیت و دنیای ظاهری خودش دوباره آگاه بشود؛ این صدای مرگ است.
بوف کور
#صادق_هدایت
19 فروردین 1330
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
حرکات، افکار، آرزوها و عادات مردمان پیشین که توسط متلها به نسلهای بعد انتقال داده شده، یکی از واجبات زندهگی بوده است. هزاران سال است که همین حرفها را زدهاند. همین جماعها را کردهاند، همین گرفتاریهای بچهگانه را داشتهاند؛ آیا سرتاسر زندهگی یک قصهی مضحک، یک متل باورنکردنی و احمقانه نیست؟ آیا من فسانه و قصهی خودم را نمینویسم؟ قصه فقط یک راه فرار برای آرزوهای ناکام است؛ آرزوهایی که به آن نرسیدهاند و هر متلسازی مطابق روحیهی محدود و موروثی خودش تصور کرده است. تنها مرگ است که دروغ نمیگوید. حضور مرگ همهی موهومات را نیست و نابود میکند. ما بچهی مرگ هستیم و مرگ است که ما را از فریبهای زندهگی نجات میدهد و در تمام مدت مرگ است که به ما اشاره میکند.
آیا برای هر کسی اتفاق نیفتاده که ناگهان و بدون دلیل به فکر فرو برود و بهقدری در فکر غوطهور بشود که از زمان و مکان خودش بیخبر شود و نداند که فکر چهچیز را میکند؟ آنوقت باید بکوشد به وضعیت و دنیای ظاهری خودش دوباره آگاه بشود؛ این صدای مرگ است.
بوف کور
#صادق_هدایت
19 فروردین 1330
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
دنیا دمدمی است، دو روز دیگر ماها خاک می شویم. چرا سر حرف های پوچ وقتمان را تلف بکنیم؟
چیزی که می ماند همان خوشی است، وقت را باید غنیمت شمرد. باقیش پوچ است و بعد افسوس دارد.
از کتابِ صورتک ها
#صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
چیزی که می ماند همان خوشی است، وقت را باید غنیمت شمرد. باقیش پوچ است و بعد افسوس دارد.
از کتابِ صورتک ها
#صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
عُمده مطلب پوله!
اگر توی دنیا پول داشته باشی:افتخار، اعتبار، شرف، ناموس و همه چیز داری.
عزیزِ بی جهت میشی،باهوش هستی،
همه کار هم برایت میکنند
پول ستارالعُیوبه!
از کتاب حاجی آقا
اثر: #صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اگر توی دنیا پول داشته باشی:افتخار، اعتبار، شرف، ناموس و همه چیز داری.
عزیزِ بی جهت میشی،باهوش هستی،
همه کار هم برایت میکنند
پول ستارالعُیوبه!
از کتاب حاجی آقا
اثر: #صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
... اما چرا علم شریف تاریخ تکرار میشود. برای اینکه وقاحتها و پستیها و سستیهای بشر هم تکرار میشود. حیوانات بت نمیپرستند، قلدر نمیتراشند و به کثافتکاریهای خودشان هم نمیبالند برای همین تاریخ ندارند. صفحات تاریخ بشر با خون نوشته شده، هر قلدری که وقیحتر و درندهتر باشد و بیشتر کشتار و غارت بکند و پدر مردم را در بیاورد، در صفحات تاریخ عزیزچسانهتر است. آنوقت موجودات احمق وازدهای که ریزهخوار خوان رجالههای تازه به دوران رسیده میباشند، قد علم میکنند و جریان وقایع را با منافع شکم و زیرشکم خودشان تطبیق میدهند، با جملات چسبندهی پرطمطراق و سجع و قافیه، پرده روی جنایات و حماقت کارنامه این قلدرها میاندازند و اسم خودشان را مورخ میگذارند، به این طریق افسانه به وجود میآید، خوبیش این است که از افسانه هم درس عبرت نمیشود گرفت. تنها فایده تاریخ این است که از مطالعهاش انسان به ترقی و آینده بشر هم ناامید میشود. در هر زمان که آدمها به هم برخوردهاند، این برخورد دائمی همیشه کشت و کشتار به بار آورده، هر ملتی که به درجه تمدن رسیده ملت همسایهاش که قلدر و پاچه ورمالیده بوده به آن حمله کرده و هستیاش را به باد داده است. خاصیت هر نسل آن است که آزمایش نسل گذشته را فراموش بکند. وقایع تاریخ یک فاجعه و یا رمان است که به تناسب مقتضیات وقت هر مورخی مطابق سلیقه خودش از میان هرج و مرج اسناد تاریخی بهرهبرداری کرده است اما به ما ربطی ندارد فقط درس پستی و درندگی و کینتوزی به ما میآموزد.
#توپ_مرواری #صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#توپ_مرواری #صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
روزها را یکی پس از دیگری با سلام و صلوات به خاک میسپریم و از گذشتن آن هم افسوس نداریم. همه چیز این مملکت مال آدمهای بخصوصی است. کیف، لذت، گردش و همه چیز.
نصیب ما این میان، گند و کثافت و مسئولیت شد. مسئولیتش دیگر خیلی مضحک است! آنهای دیگر مسئولیت اتومبیل سواری و قمار و هرزگی دارند...
#صادق_هدایت
از میان نامه ها به شهید نورایی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
نصیب ما این میان، گند و کثافت و مسئولیت شد. مسئولیتش دیگر خیلی مضحک است! آنهای دیگر مسئولیت اتومبیل سواری و قمار و هرزگی دارند...
#صادق_هدایت
از میان نامه ها به شهید نورایی
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
تو تنها اسیر شکم و زیرشکمت هستی...
تو پستی را با شیر مادرت مکیدی
کدام خوک جان و مال همجنس خودش را به بازیچه گرفته یا پول آنها را اندوخته و یا خوراک و دوای آنها را احتکار کرده؟!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
🆔 @IRANSOCIOLOGY
تو پستی را با شیر مادرت مکیدی
کدام خوک جان و مال همجنس خودش را به بازیچه گرفته یا پول آنها را اندوخته و یا خوراک و دوای آنها را احتکار کرده؟!
#حاجی_آقا
#صادق_هدایت
🆔 @IRANSOCIOLOGY
جانوران بت نمیپرستند، قلدر نمیتراشند و به کثافتکاریهای خودشان نمیبالند برای همین تاریخ ندارند؛ صفحات تاریخ بشر با خون نوشته شده، هر قلدری که وقیح تر و درنده تر باشد، بیشتر کشتار و غارت بکند و پدر مردم را در بیاورد، در صفحات این تاریخ عزیزتر است و به اصطلاح نامش جاویدان میشود، گاهی لقب عادل هم به دمش میچسبانند و حتی به درجه الوهیت هم او را بالا میبرند؛ این از خصایص اشرف مخلوقات است.
#صادق_هدایت
#توپ_مرواری
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#صادق_هدایت
#توپ_مرواری
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
حقیقت اینست که امروزه ملت، بی پشت و پناه و سرپرست است و کسی به فکر او نیست و از دو راه، یکی را باید انتخاب کند. یا تا جان دارد رنج ببرد و جور آقابالاسرهایش را بکشد که به ریشش بخندند و یا اینکه علی رغم عقیده ی ناجیانِ فداکارش، ثابت بنماید که حقِ زندگی دارد!
#صادق_هدایت
#اشک_تمساح
تصویر: حال و روز این روزهای مردم بی پناه زلزله زده ی خوی...
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#صادق_هدایت
#اشک_تمساح
تصویر: حال و روز این روزهای مردم بی پناه زلزله زده ی خوی...
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
حقیقت اینست که امروزه ملت بیپشت و پناه و سرپرست است و کسی به فکر او نیست و از دو راه یکی را باید انتخاب کند. یا تا جان دارد رنج ببرد و جور آقابالاسرهایش را بکشد که به ریشش بخندند و یا اینکه علیرغم عقیده ناجیان فداکارش، ثابت بنماید که حق زندگی دارد.
اشک تمساح
#صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اشک تمساح
#صادق_هدایت
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
اگر کتابهای فروید را سرسری نمیخواندی میدیدی که فحش یکی از اصول اکیلیبر (تعادل) آدمیزاد است. اگر فحش نباشد، بله، آدم دق میکند. هر زبانی که فحشمند است، دق دل مردمش بیشتر است. از تعداد فحش و نوع فحش هر زبانی میشود از اوضاع مردمی که تو یک ناحیه هستند سر درآورد. رابطه بینشان را کشف کرد. زبان فارسی اگر هیچ چیز نداشته باشد، فحش آبدار زیاد دارد. ما که سر این ثروت عظیم نشستهایم چرا ولخرجی نکنیم؟ هان دوست عزیزم؟ شما را چه میشود؟ دیگر چسفحش را هم به ما نمیتوانی ببینی؟ بله! ایمایه اینجوری هستیم. میخوای بخوای، نمیخوای نخوای. موجودی هستیم فحشمند و تا دلمان میخواهد فحش ریخت و پاش میکنیم تا همه عبرت بگیرند.
#صادق_هدایت
به نقل از م ف فرزانه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY
#صادق_هدایت
به نقل از م ف فرزانه
🌏جامعهشناسی👇
🆔 @IRANSOCIOLOGY