بازيابی ايرانشهريگ
نه غزه نه لبنانی ها (ترامپیست ها) نگاه کنند. نکته در مورد خاک مقدس غزه: در آنجا ده هزار دلاور زرتشتی ایرانی و عرب به فرماندهی #اسپهبد_باتیس در برابر سپاه جهودی ... @iranshahrig
نه غزه نه لبنانی ها (ترامپیست ها) نگاه کنند. نکته در مورد خاک مقدس #غزه: در آنجا ده هزار دلاور #زرتشتی ایرانی و #عرب به فرماندهی #اسپهبد_باتیس در برابر #سپاه #جهودی #الکسندر_گجستگ نبرد کردند و تا واپسین تن کشته شدند. دلاوران ایرانشهری در این نبرد توانستند الکسندر را شخصا زخمی کنند. آن #اهرمن آنقدر عصبانی شده بود که پس از دستگیری باتیس، که خون مغدونیان از شمشیر اش می چکید و با آنکه سراسر پیگر اش زخمی بود لیک خم به ابرو نیاورده بود، به باتیس گفت چرا علیه من این میزان مقاومت کردی. باتیس برای او حتا ارزش پاسخ دادن نیز قائل نشد و نگاه اش نیز نکرد. الکسندر با عصبانیت گفت کاری می کنم که آه ات درآید. لیک باتیس زیر شکنجه آه نگفت. آنگاه الکسندر تسمه در غوزک او انداخت و با ارابه گرد میدان چرخاند اش. باتیس، ساتراپ غزه اینگونه بابک وار در راه میهن اهورائی جان سپاری کرد، و همراه او ده هزار دلاور ایرانی و عرب زرتشتی. بعد از این پیروزی بود که الکسندر به اورشلیم رفت، شهری که با پول پارسی بازسازی شده بود، و #خاخام ها برای تشکر از نیکی های کوروش و داریوش درهای شهر را بر روی او گشودند. الکسندر، چنانچه که #ژزفوس گزارش می دهد، در برابر خاخام زانو زد و لوح طلای معبد را گرفت و بر نام #یهوه که بر آن کنده شده بود بوسه زد و رسما به سپاه اش اعلام کرد که او خدای جهودها را می پرستد و خاخامی که در برابر اش زانو زده همان کسی است که وقتی در مغدونیه بوده است در خواب به او ظاهر شده و گفته است: عجله کن، و کار فتح پارس را عقب نینداز! آنگاه به معبد می رود و تمامی مراسم دعا را دست در دست خاخام انجام می دهد و جهودان نیز شمار بزرگی از تیغ کشان اورشلیم را در اختیار او می گذراند تا همراه او به فتح ایرانشهر و ویران کردن آتشکده ها روند. این بود سپاس کسان از نیکی زرتشتیان. تاریخ نگاران جهود الکسندر را، که آمیزه ای بود از #چنگیز و #محمد، تبدیل به #شاه حکیم و همزمان به #پیامبر کردند. (نگاه کنید به ژزفوس، جوش آنتیکوئیتی، نسک دهم یا یازدهم اش باید باشد)
#کیخسرو_آرش_گرگین #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #نه_غزه_نه_لبنان #ترامپ
@iranshahrig
#کیخسرو_آرش_گرگین #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #نه_غزه_نه_لبنان #ترامپ
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
و اهورامزدا شادی را برای مردم آفرید * در باورهای ایرانی، اهورامزدا ایزد شادی را با یاری #ایزد سپهر می آفریند، از دل آسمان، تا ایزد شادی بر روی زمین آید و مردم را ... @iranshahrig
و #اهورامزدا #شادی را برای مردم آفرید
*
در باورهای ایرانی، اهورامزدا ایزد شادی را با یاری #ایزد سپهر می آفریند، از دل آسمان، تا ایزد شادی بر روی زمین آید و مردم را، یعنی انسان را، در نبرد ایشان با اهرمن، که بُنِ رنج و درد و بیم است، یاری، و اَبیم ( = ایمن) کند. از این رو، شادی، یک کنش دینی و ایزدانه است بر روی زمین، که نگاه به آسمان دارد. ما این را در ریشه ی واژه ی «جشن» نیز می بینیم، که با «یسن» و «یشت»، «یزد»، «ایزد» و «یزدان»، از یک تبار است، همه، از آریائی هخامنشی yaz، برابر با آریائی اوستائی yad: «ستودن»، «پرستیدن»، «در درگاه بغان قربانی کردن». واژه ی آیدان/آیدانه در آریائی #هخامنشی، به چم «بغین: جای ستایش #بغان» و «#آتشکده»، نیز از همین ریشه است. بر این پایه، جشن و شادی، در دستگاه #مغان، پایکوبی هنباز مردان و بغان است در راستای نبرد با ترس و درد و رنج #اهرمن داده. می خندیم تا که اهرمن بگسلد.
خردکام کیخسرو آرش گرگین
@iranshahrig
*
در باورهای ایرانی، اهورامزدا ایزد شادی را با یاری #ایزد سپهر می آفریند، از دل آسمان، تا ایزد شادی بر روی زمین آید و مردم را، یعنی انسان را، در نبرد ایشان با اهرمن، که بُنِ رنج و درد و بیم است، یاری، و اَبیم ( = ایمن) کند. از این رو، شادی، یک کنش دینی و ایزدانه است بر روی زمین، که نگاه به آسمان دارد. ما این را در ریشه ی واژه ی «جشن» نیز می بینیم، که با «یسن» و «یشت»، «یزد»، «ایزد» و «یزدان»، از یک تبار است، همه، از آریائی هخامنشی yaz، برابر با آریائی اوستائی yad: «ستودن»، «پرستیدن»، «در درگاه بغان قربانی کردن». واژه ی آیدان/آیدانه در آریائی #هخامنشی، به چم «بغین: جای ستایش #بغان» و «#آتشکده»، نیز از همین ریشه است. بر این پایه، جشن و شادی، در دستگاه #مغان، پایکوبی هنباز مردان و بغان است در راستای نبرد با ترس و درد و رنج #اهرمن داده. می خندیم تا که اهرمن بگسلد.
خردکام کیخسرو آرش گرگین
@iranshahrig
#صهيونيسم_شيعه: #روحانی در شرايطي ميگويد پول ندارد به #دولت_تفنگچي بدهد، كه رسولان عمامه به سر #اهرمن در پول شنا ميكنند ....
@iranshahrig
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
#صهيونيسم_شيعه: #روحانی در شرايطي ميگويد پول ندارد به #دولت_تفنگچي بدهد، كه رسولان عمامه به سر #اهرمن در پول شنا ميكنند .... @iranshahrig
#صهيونيسم_شيعه: #روحانی در شرايطي ميگويد پول ندارد به #دولت_تفنگچي بدهد، كه رسولان عمامه به سر #اهرمن در پول شنا ميكنند؛ بر اين استعمار حجازي نقطه پاياني بايد نهاد؛ اين موجودات نتيجه مستقيم شكست #قادسيه هستند، ادامه منطقي تيغ خالد بن وليد و سعد بن ابی وقّاص؛ بايد جمع شود، جمع خواهد شد.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
نگر #روستاييان #ايرانزمين درباره ي حكومت علي #خامنهاي و فراماسون هاي عباپوش؛ اين خنده چيزي جز خنده ي پايان سيادت ... @iranshahrig
نگر #روستاييان #ايرانزمين درباره ي حكومت علي #خامنهاي و فراماسون هاي عباپوش؛ اين خنده چيزي جز خنده ي پايان سيادت #شيعيان موسوي نيست، خنده اي از ته دل، براي پايان وحشتي به بلنداي ١٤٠٠ سال، خنده اي، به پايان #اهرمن برامده از #قادسيه. ۱۴ نوامبر ۲۰۱۸
.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
.
#جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
از دستاوردهای #دمکراسی و #دمکرات هایی چون #برنارد_هانری_لوی برای #لیبی. همین را با همیاری #بارزانی برای اقلیم نیز تدارک دیده بودند. و با کسانی چون پسرک #رضا_پهلوی و دیگر ... @iranshahrig
از دستاوردهای #دمکراسی و #دمکرات هایی چون #برنارد_هانری_لوی برای #لیبی. همین را با همیاری #بارزانی برای اقلیم نیز تدارک دیده بودند. و با کسانی چون پسرک #رضا_پهلوی و دیگر دمکرات ها، برای کل #ایرانزمین تدارک اش دیده اند. دمکراسی به مثابه ی خوناشام ترین نوع نظام #سیاسی-اقتصادی #تاریخ بشریت تجلی تام و تمام روح #اهرمن است. بر این روح تاریک تنها و تنها با مینوی #اورمزد و دیگر #ایزدان #آریائی است که می توان برآمد. هم از این روست که هماره گفته ایم: نبرد امروز جهان پیش از هر چیز نخست نبرد #خدایان است و سپس نبرد مردان. برای انجام این نبرد نیاز به یک مکتب #فلسفی، #یزدان شناختی و #سیاسی منسجم و همبسته است و در این راستا، #بازیابی_ایرانشهری بی هیچ شک و تردید یگانه پایتخت فکری رسیستانس آریائی در برابر اهرمن دمکراسی و نیروهای وابسته بدان به شمار می آید. از #جهودیت تا #اسلام، و از #مسیحیت تا #بهائیت، هر یک به نوعی، ذیل و زیرآمدی از دمکراسی اند. پس نبرد ما صرفا نبردی سیاسی و بر روی زمین نیست، که نبردی مینوی و آسمانی نیز هست، نبردی که به طریق اولی تنها و تنها در پناه ایزدان ایرانشهر می توان پیروز از آن به درآمد. پس باید گزید: تثلیث #اهورامزدا-آناهیت-مهر یا تثلیث #آدون-الله-یهوه، این، روشن ترین جبهه ی نبرد نه تنها امروز، که دیروز و امروز و هم نیز فردای جهان است.
۲۲ نوامبر ۲۰۱۸ یادآوری ۲۰۱۷
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
۲۲ نوامبر ۲۰۱۸ یادآوری ۲۰۱۷
#جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
میترا، میترائیسم و نسبت این دو با ایرانزمین در زبان فارسی آزندی است که می گوید هر گردی گردو نیست. ماجرای میترا و #میترائیسم نیز همین است: اگر چه ... @iranshahrig
یادآوری دسامبر ۲۰۱۴
میترا، میترائیسم و نسبت این دو با ایرانزمین
[خردکام کیخسرو آرش گرگین]
*
در زبان فارسی آزندی است که می گوید هر گردی گردو نیست. ماجرای میترا و #میترائیسم نیز همین است: اگر چه میترا خدائی ایرانی است، لیک میترائیسم ایرانی نیست، بلکه آئینی رومی است که انباشته است از نمادهای ایرانی و ایرانیسم های معنوی و نمادین گوناگون، از جمله، پایه ی «پارسی» که پایه ی پنجم از مراحل سلوک و رهروئی میترائی بوده است؛ میتراداد ششم یا هوپدر، [میترا داد یعنی داده و مخلوق میترا] خود را برایندی می دانست از سنت ایرانی و آتنی، و نیای خود را پرسویس/پرزویس PERSEUS می دانست؛ چه بسا در روم این مسئله به بالا رفتن مقام میترا و یا پدید آمدن مقام پرسویس کمک کرده باشد.
میترائیسم آئینی است که تاثیرات به سزائی بر #مسیحیت نهاده است. شمار بسیاری از سرشناس ترین کارشناسان این پهنه متاثر بودن دین ترسائی از آئین میترا را پذیرفته اند، به عبارت دیگر، مسیحیت، از گذر میترائیسم، وام های بسیاری از #یزدان_شناسی ایرانشهری برگرفته است؛ این اما یگانه منبع تاثیر نبوده است: مسیحیت از طریق #یهودیت نیز متاثر از دین #زرتشت بوده و هست. چرا که یهودیت خود در سطوح گوناگون وامدار دین زرتشت است، از جمله مفهوم #اهرمن، #بهشت و #دوزخ، و جاوادانگی روح بزرگ و جهانی بودن مفهوم پروردگار.
به عبارت دیگر، مسیحیت هم در منبع سامی خود، یعنی یهودیت، و هم در تعاملات اغلب یک سویانه و تاثیرپذیرانه اش با میترائیسم رومی، آغشته از عناصر ایرانی و #آریائی است.
این همه اما، هیچ ربطی به این توهم غلط و نادرست ندارد که میترائیسم، آئینی ایرانی است، و یا نادرست تر از آن، که ایرانیان پیش از زرتشت میترائیست بوده اند و با برامدن دین بهی میترائیسم در ایرانزمین برچیده شده است! این نیست.
ایرانیان پیش از برامدن دین بهی نیز خدا پرست، یعنی #اهوره پرست بودند و اهوره های گوناگون را یزشن می کردند، از جمله میترا، #بهرام، #آناهیت، #وایو، #آذر، و بسیاری بغان دیگر. تغییر پاردایمی که در این میان با پدید آمدن دین بهی روی داد، تبدیل مزدا به بغ همه ی بغان بود. ما هرگز در ایران با یک دین همه جاگیر میترائی یا آناهیتی یا آذری یا وایوئی روبرو نبوده ایم. زمانی که ایرانیان میترا را می پرستیدند، آناهیت و آذر را نیز نیایش می کردند: این پرستش هم پیش از زمان زرتشتی شدن ایرانیان بوده است و هم پس از آن، و درست از این رو است که ایزدان آریائی در اوستا حضور دارند. با آمدن زرتشت میترا ورنیفتاد، آناهیت و وایو نیز برنیفتاندند.
دین زرتشت براندازنده و "بت شکن" در مفهوم ابراهیمی اش نبود، بلکه تنظیم کننده بود. میترا و آناهیت و اپام نبات حتا در دین زرتشت مقام اهورائی خود را نگه داشتند! این یک مسئله ی بزرگ یزدان شناختی است که "توحید" را منتفی می کند. زرتشتیان #موحد نبوده و نیستند.
باید متذکر شد که ایرانیان هرگز در مفهوم سامی اش موحد نبوده اند. نه تنها نبوده اند، که از روزن سامی-ابراهیمی، #مشرک بوده و هستند. #توحید در مفهوم فنی اش اختراعی سامی است و یعنی قائل بودن به یک خدا، که هم منبع شر است و هم منبع خیر: خدائی که هم دوست می دارد و هم متنفر است. هم زندگی می آفریند و هم مرگ. هم قهر می کند و هم آشتی. هم زجر می دهد و شکنجه می کند و هم نوازش و نازکی. ایرانیان هرگز به چنین چیزی باور نداشته اند و ندارند. این گونه از توحید در نگاه ایرانی چیزی جز دروندی و کفر نیست و بی آزرمی به امر خیر. خدای ایرانی هرویسپ نیکی است: یعنی خوبی مطلق. این برداشت از خوبی یعنی این: امر نیک قادر به فعل بد نیست، به عبارت دیگر، قدر قدرتی اهورا مزدا محدود در محدوده ی امر نیک و منطقی است. #اهورامزدا هرگز نمی تواند دروغ بگوید، حیله کند، کلک بزند و قهر کند و گریه کند و بکشد و جهنم به پا کند و از این امور. این ها، در یزدان شناسی ایرانشهری، مختص #دیو ها و ارواح خبیث است. معمار دوزخ اهرمن است و کارگزاران اش دیو ها، در نهایت نیز برچیده می شوند و از بین می روند و خوبی مطلق و روشنائی بی کران بر همه چیز چیره می شود: پایان شب سیه سفید است!
ادامه 👇👇
@iranshahrig
میترا، میترائیسم و نسبت این دو با ایرانزمین
[خردکام کیخسرو آرش گرگین]
*
در زبان فارسی آزندی است که می گوید هر گردی گردو نیست. ماجرای میترا و #میترائیسم نیز همین است: اگر چه میترا خدائی ایرانی است، لیک میترائیسم ایرانی نیست، بلکه آئینی رومی است که انباشته است از نمادهای ایرانی و ایرانیسم های معنوی و نمادین گوناگون، از جمله، پایه ی «پارسی» که پایه ی پنجم از مراحل سلوک و رهروئی میترائی بوده است؛ میتراداد ششم یا هوپدر، [میترا داد یعنی داده و مخلوق میترا] خود را برایندی می دانست از سنت ایرانی و آتنی، و نیای خود را پرسویس/پرزویس PERSEUS می دانست؛ چه بسا در روم این مسئله به بالا رفتن مقام میترا و یا پدید آمدن مقام پرسویس کمک کرده باشد.
میترائیسم آئینی است که تاثیرات به سزائی بر #مسیحیت نهاده است. شمار بسیاری از سرشناس ترین کارشناسان این پهنه متاثر بودن دین ترسائی از آئین میترا را پذیرفته اند، به عبارت دیگر، مسیحیت، از گذر میترائیسم، وام های بسیاری از #یزدان_شناسی ایرانشهری برگرفته است؛ این اما یگانه منبع تاثیر نبوده است: مسیحیت از طریق #یهودیت نیز متاثر از دین #زرتشت بوده و هست. چرا که یهودیت خود در سطوح گوناگون وامدار دین زرتشت است، از جمله مفهوم #اهرمن، #بهشت و #دوزخ، و جاوادانگی روح بزرگ و جهانی بودن مفهوم پروردگار.
به عبارت دیگر، مسیحیت هم در منبع سامی خود، یعنی یهودیت، و هم در تعاملات اغلب یک سویانه و تاثیرپذیرانه اش با میترائیسم رومی، آغشته از عناصر ایرانی و #آریائی است.
این همه اما، هیچ ربطی به این توهم غلط و نادرست ندارد که میترائیسم، آئینی ایرانی است، و یا نادرست تر از آن، که ایرانیان پیش از زرتشت میترائیست بوده اند و با برامدن دین بهی میترائیسم در ایرانزمین برچیده شده است! این نیست.
ایرانیان پیش از برامدن دین بهی نیز خدا پرست، یعنی #اهوره پرست بودند و اهوره های گوناگون را یزشن می کردند، از جمله میترا، #بهرام، #آناهیت، #وایو، #آذر، و بسیاری بغان دیگر. تغییر پاردایمی که در این میان با پدید آمدن دین بهی روی داد، تبدیل مزدا به بغ همه ی بغان بود. ما هرگز در ایران با یک دین همه جاگیر میترائی یا آناهیتی یا آذری یا وایوئی روبرو نبوده ایم. زمانی که ایرانیان میترا را می پرستیدند، آناهیت و آذر را نیز نیایش می کردند: این پرستش هم پیش از زمان زرتشتی شدن ایرانیان بوده است و هم پس از آن، و درست از این رو است که ایزدان آریائی در اوستا حضور دارند. با آمدن زرتشت میترا ورنیفتاد، آناهیت و وایو نیز برنیفتاندند.
دین زرتشت براندازنده و "بت شکن" در مفهوم ابراهیمی اش نبود، بلکه تنظیم کننده بود. میترا و آناهیت و اپام نبات حتا در دین زرتشت مقام اهورائی خود را نگه داشتند! این یک مسئله ی بزرگ یزدان شناختی است که "توحید" را منتفی می کند. زرتشتیان #موحد نبوده و نیستند.
باید متذکر شد که ایرانیان هرگز در مفهوم سامی اش موحد نبوده اند. نه تنها نبوده اند، که از روزن سامی-ابراهیمی، #مشرک بوده و هستند. #توحید در مفهوم فنی اش اختراعی سامی است و یعنی قائل بودن به یک خدا، که هم منبع شر است و هم منبع خیر: خدائی که هم دوست می دارد و هم متنفر است. هم زندگی می آفریند و هم مرگ. هم قهر می کند و هم آشتی. هم زجر می دهد و شکنجه می کند و هم نوازش و نازکی. ایرانیان هرگز به چنین چیزی باور نداشته اند و ندارند. این گونه از توحید در نگاه ایرانی چیزی جز دروندی و کفر نیست و بی آزرمی به امر خیر. خدای ایرانی هرویسپ نیکی است: یعنی خوبی مطلق. این برداشت از خوبی یعنی این: امر نیک قادر به فعل بد نیست، به عبارت دیگر، قدر قدرتی اهورا مزدا محدود در محدوده ی امر نیک و منطقی است. #اهورامزدا هرگز نمی تواند دروغ بگوید، حیله کند، کلک بزند و قهر کند و گریه کند و بکشد و جهنم به پا کند و از این امور. این ها، در یزدان شناسی ایرانشهری، مختص #دیو ها و ارواح خبیث است. معمار دوزخ اهرمن است و کارگزاران اش دیو ها، در نهایت نیز برچیده می شوند و از بین می روند و خوبی مطلق و روشنائی بی کران بر همه چیز چیره می شود: پایان شب سیه سفید است!
ادامه 👇👇
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
خنده ي جهي: ٢٦ ديماه، روزي كه فرشته ها گريستند و ديوها قاه قاه خنديدند، روزي كه بي شك از اهرمني ترين روزهاي سراسر ماهروز #ایرانشهر است، روزي كه در آن #استر و عروس برگزيده ي #صهیونیسم ... @iranshahrig
خنده ي جهي: ٢٦ ديماه، روزي كه فرشته ها گريستند و ديوها قاه قاه خنديدند، روزي كه بي شك از اهرمني ترين روزهاي سراسر ماهروز #ایرانشهر است، روزي كه در آن #استر و عروس برگزيده ي #صهیونیسم جهاني، #فرح_دیبا، با خنده ي پيروزي بر لب، #شاه و #پادشاهی را از #ايیران بيرون برد تا #قادسبه را به سرانجام اش رساند. و اينچنين بود كه جادوگر شاه را بيرون برد و كشور را به ميانجي پسرخاله ي چون خود #صهيونيست اش، #شاپور بختيار، به دست #كمونيست ها و #شیعیان و #بهائیان پنهان وانهاد تا فرش قرمز را در پيش پاي #خمينی، ارزشمندترين ديو در كابينه ي آن زمان #اهرمن، پهن كنند. ٢٦ ديماه، روز فرح و خميني، روز شادي همه ي ديوها و جادوها
#جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#جنبش_فرزندان_زرتشت_کوروش #انجمن_بازیابی_ایرانشهری #خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
#جان_بولتون هم دريافته است كه #نرمشعلی_خامنه_ای حتا از #رضا_ناپهلوی و #مریم_رجوی نيز براي صهيونيسم جهاني و سود اسراييل گزينه ي بهتري است و هيچ كس چون او #ایران را كلنگي نكرده و ... @iranshahrig
#جان_بولتون هم دريافته است كه #نرمشعلی_خامنه_ای حتا از #رضا_ناپهلوی و #مریم_رجوی نيز براي صهيونيسم جهاني و سود اسراييل گزينه ي بهتري است و هيچ كس چون او #ایران را كلنگي نكرده و نميكند. با اين همه پسرك دلسرد نشود، زمان براي خيانت هست، دور او نيز خواهد تواند رسيد، تا #اهرمن چه خواهد.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
#جان_بولتون هم دريافته است كه #نرمشعلی_خامنه_ای حتا از #رضا_ناپهلوی و #مریم_رجوی نيز براي صهيونيسم جهاني و سود اسراييل گزينه ي بهتري است و هيچ كس چون او #ایران را كلنگي نكرده و ... @iranshahrig
#جان_بولتون هم دريافته است كه #نرمشعلی_خامنه_ای حتا از #رضا_ناپهلوی و #مریم_رجوی نيز براي صهيونيسم جهاني و سود اسراييل گزينه ي بهتري است و هيچ كس چون او #ایران را كلنگي نكرده و نميكند. با اين همه پسرك دلسرد نشود، زمان براي خيانت هست، دور او نيز خواهد تواند رسيد، تا #اهرمن چه خواهد.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
ادیان الهی و یا ادیان الهی-ابلیسی؟ بررسی یک مفهوم #یزدان_شناختی * در ادبیات رسمی انقلاب اسلامی، خواه ادبیات حکومتی و خواه اپوزیسیون اش، مفهوم #ادیان_الهی جای ویژه و ... @iranshahrig
ادیان الهی و یا ادیان الهی-ابلیسی؟
بررسی یک مفهوم #یزدان_شناختی
*
در ادبیات رسمی انقلاب اسلامی، خواه ادبیات حکومتی و خواه اپوزیسیون اش، مفهوم #ادیان_الهی جای ویژه و بلندی دارد؛ آن ها بطور آشکار بار مثبتی برای این مفهوم به جای می آورند و منظورشان از ادیان الهی، ادیان "توحیدی" است که در درجه ی اول، دین #یهود و دو زیر شاخه ی اصلی آن، یعنی #مسیحیت و #اسلام را دربرمی گیرد؛ به دیگر سخن، #دین_الهی، دینی است استوار بر تک بُنی و یک بن انگاری، چرا که #توحید، که گاه به نادرست #یگانه_پرستی خوانده می شود، نه تنها یک گانه پرستی نیست، بلکه در گوهر اش، دو-گانه پرستی است، #دو_گانه_پرستی ای، مبتنی بر تک بُنانگیِ آفرینش که در ذیل می کوشیم آن را واشکافیم؛ (اشاره: #مردان_فرخ، در «شک و گمان شک»، که #صادق_هدایت نیز آن را ترجمه کرده است، به تفصیل بدین امر پرداخته است و ما همه ی دوستداران #فلسفه ی ایرانی را به خواندن این اثر فرامی خوانیم؛)
مفهوم وحدت به معنای تک بُنی، در سنت #ایرانشهری، یک مفهوم شناخته شده است، این مفهوم، به #ادیان_ابراهیمی نسبت داده می شود؛ در برابر، دین زرتشتی، دو بُن انگار خوانده می شود؛
اما یک بُن انگار و دو بُن انگار، و یا آنگونه که در سنت ابراهیمی نامیده می شود، توحید و شرک، به چه معناست؟ پاسخ را سنت داده است:
توحید، استوار بر هم بُنی ِ #اورمزد و #اهرمن است و شرک، استوار بر جُد-بُنیِ آن دو؛ به عبارت دیگر، ادیانی که از سوی متولیان انقلاب #اسلامی الهی نامیده می شوند، مبتنی بر هم بُنیِ الله و #ابلیس اند، این در حالی است که در سنت ایرانشهری، اورمزد و اهرمن، از هر روزن جُد گوهر و جُد بُن اند؛ در نهایت نیز، اهرمن، به مثابه یِ بُن و آفریننده ی مرگ، از بین می رود، یعنی مرگ، که ریشه ای اورمزدی ندارد، می میرد و با او نیز دوزخ و کل بدی برچیده می شود؛
در سنت ابراهیمی اما، نیستی و عدم، در درون الله تعبیه شده است و بدین گونه، اله/ایزد (آدونای، یهوه، خدای پدر، الله) مجموعه ی هستی و نیستی را در خود و با خود می برد: ابلیس و روح خبیث، بخشی از ذات الله است؛ از این رو، فرای نیکی ها و خوبی ها، همه ی بدی ها نیز در خود الله سرچشمه دارند، از دروغ و کین و آز، تا خشم و بدی و تندی؛
بر این پایه، کاربرد مفهومِ دینِ الهی، یک کاربرد یک جانبه و گمراه کننده است که تمامیت این مفهوم را به نمایش نمی گذارد، ادیان مربوطه، ادیان الهی-ابلیسی و یا، اورمزدی-اهرمنی اند؛
در برابر، #دین_بهی، دینی به گوهر اورمزدی است و یگانه پرست؛ چرا که در یزدان شناسی مزدائی، تنها یک بُن است که پرستیده می شود: بُنِ اورمزد؛ اورمزد، سرچشمه ی همه ی نیکی ها و خوبی هاست؛ او قادر مطلق (هرویسپ توان) و عالم مطلق (هرویسپ خرد) نامیده می شود، اما هرویسپ توانی و هرویسپ خردی او، صرفا معطوف به امور نیک و منطقی (مبتنی بر #اشا) و افزاینده ی هستی (سپنتائی) می باشند و هیچگونه فعلیت سلبی و منفی ای را نمی توان نزد او یافت؛
بر این پایه، بدی ها، همگی عارضه و اموری سلبی اند که در نهایت نیز محکوم به فنا هستند؛ اهرمن، به مثابه ی بُن بدی، در سلبیت اش، مورد توجه و به واسطه ی عملِ سوشیانتی هر مومن، مورد انکار قرار گرفته و به مبارزه و چالش کشیده می شود، اما پرستیده نمی شود؛
بر این اساس، بر خلاف سنت مزدائی، ادیان نامدار به الهی، یعنی ادیان ابراهیمی، به ناچار، همگی دو-گانه پرست اند، چرا که هم بُن بدی را جاودانه و اصیل می انگارند و هم، آن را در درون نیکی تعبیه کرده اند؛ خدای ابراهیمی به گونه ای شگفت آور، هم نیکی مطلق است و هم بدی مطلق، هم قهر می کند و هم می خندد، هم آزمند است و هم مهربان، هم هستی بخش است و هم مرگ زا، هم راست گو است و هم دروغ گو؛نزد او به هیچ وجه نمی توان تاریکی را از روشنائی جدا کرد، نیکی را از بدی، هستی را از نیستی، و تا ابد، این دو در کنار و با یکدیگر اند و این همان چیزی ست که ما دو-گانه پرستی می نامیم چرا که مومن ابراهمیی نمی تواند الله اش را در تمامیت الهیت اش بپرستد، اما نیمه ی تاریک آن را به رسمیت نشناخته و نپرستد، به عبارت دیگر، ابلیس پرستی، وجهی گوهرین از الله پرستی است و بدین وجه است که ما ادیان ابراهیمی را ادیان مبتنی بر شرک می دانیم، شرکی، که خود را ذیل وحدت پنهان کرده است؛ مفهوم ادیان الهی، مفهومی نارسا و برپوشاننده ی راستی است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بررسی یک مفهوم #یزدان_شناختی
*
در ادبیات رسمی انقلاب اسلامی، خواه ادبیات حکومتی و خواه اپوزیسیون اش، مفهوم #ادیان_الهی جای ویژه و بلندی دارد؛ آن ها بطور آشکار بار مثبتی برای این مفهوم به جای می آورند و منظورشان از ادیان الهی، ادیان "توحیدی" است که در درجه ی اول، دین #یهود و دو زیر شاخه ی اصلی آن، یعنی #مسیحیت و #اسلام را دربرمی گیرد؛ به دیگر سخن، #دین_الهی، دینی است استوار بر تک بُنی و یک بن انگاری، چرا که #توحید، که گاه به نادرست #یگانه_پرستی خوانده می شود، نه تنها یک گانه پرستی نیست، بلکه در گوهر اش، دو-گانه پرستی است، #دو_گانه_پرستی ای، مبتنی بر تک بُنانگیِ آفرینش که در ذیل می کوشیم آن را واشکافیم؛ (اشاره: #مردان_فرخ، در «شک و گمان شک»، که #صادق_هدایت نیز آن را ترجمه کرده است، به تفصیل بدین امر پرداخته است و ما همه ی دوستداران #فلسفه ی ایرانی را به خواندن این اثر فرامی خوانیم؛)
مفهوم وحدت به معنای تک بُنی، در سنت #ایرانشهری، یک مفهوم شناخته شده است، این مفهوم، به #ادیان_ابراهیمی نسبت داده می شود؛ در برابر، دین زرتشتی، دو بُن انگار خوانده می شود؛
اما یک بُن انگار و دو بُن انگار، و یا آنگونه که در سنت ابراهیمی نامیده می شود، توحید و شرک، به چه معناست؟ پاسخ را سنت داده است:
توحید، استوار بر هم بُنی ِ #اورمزد و #اهرمن است و شرک، استوار بر جُد-بُنیِ آن دو؛ به عبارت دیگر، ادیانی که از سوی متولیان انقلاب #اسلامی الهی نامیده می شوند، مبتنی بر هم بُنیِ الله و #ابلیس اند، این در حالی است که در سنت ایرانشهری، اورمزد و اهرمن، از هر روزن جُد گوهر و جُد بُن اند؛ در نهایت نیز، اهرمن، به مثابه یِ بُن و آفریننده ی مرگ، از بین می رود، یعنی مرگ، که ریشه ای اورمزدی ندارد، می میرد و با او نیز دوزخ و کل بدی برچیده می شود؛
در سنت ابراهیمی اما، نیستی و عدم، در درون الله تعبیه شده است و بدین گونه، اله/ایزد (آدونای، یهوه، خدای پدر، الله) مجموعه ی هستی و نیستی را در خود و با خود می برد: ابلیس و روح خبیث، بخشی از ذات الله است؛ از این رو، فرای نیکی ها و خوبی ها، همه ی بدی ها نیز در خود الله سرچشمه دارند، از دروغ و کین و آز، تا خشم و بدی و تندی؛
بر این پایه، کاربرد مفهومِ دینِ الهی، یک کاربرد یک جانبه و گمراه کننده است که تمامیت این مفهوم را به نمایش نمی گذارد، ادیان مربوطه، ادیان الهی-ابلیسی و یا، اورمزدی-اهرمنی اند؛
در برابر، #دین_بهی، دینی به گوهر اورمزدی است و یگانه پرست؛ چرا که در یزدان شناسی مزدائی، تنها یک بُن است که پرستیده می شود: بُنِ اورمزد؛ اورمزد، سرچشمه ی همه ی نیکی ها و خوبی هاست؛ او قادر مطلق (هرویسپ توان) و عالم مطلق (هرویسپ خرد) نامیده می شود، اما هرویسپ توانی و هرویسپ خردی او، صرفا معطوف به امور نیک و منطقی (مبتنی بر #اشا) و افزاینده ی هستی (سپنتائی) می باشند و هیچگونه فعلیت سلبی و منفی ای را نمی توان نزد او یافت؛
بر این پایه، بدی ها، همگی عارضه و اموری سلبی اند که در نهایت نیز محکوم به فنا هستند؛ اهرمن، به مثابه ی بُن بدی، در سلبیت اش، مورد توجه و به واسطه ی عملِ سوشیانتی هر مومن، مورد انکار قرار گرفته و به مبارزه و چالش کشیده می شود، اما پرستیده نمی شود؛
بر این اساس، بر خلاف سنت مزدائی، ادیان نامدار به الهی، یعنی ادیان ابراهیمی، به ناچار، همگی دو-گانه پرست اند، چرا که هم بُن بدی را جاودانه و اصیل می انگارند و هم، آن را در درون نیکی تعبیه کرده اند؛ خدای ابراهیمی به گونه ای شگفت آور، هم نیکی مطلق است و هم بدی مطلق، هم قهر می کند و هم می خندد، هم آزمند است و هم مهربان، هم هستی بخش است و هم مرگ زا، هم راست گو است و هم دروغ گو؛نزد او به هیچ وجه نمی توان تاریکی را از روشنائی جدا کرد، نیکی را از بدی، هستی را از نیستی، و تا ابد، این دو در کنار و با یکدیگر اند و این همان چیزی ست که ما دو-گانه پرستی می نامیم چرا که مومن ابراهمیی نمی تواند الله اش را در تمامیت الهیت اش بپرستد، اما نیمه ی تاریک آن را به رسمیت نشناخته و نپرستد، به عبارت دیگر، ابلیس پرستی، وجهی گوهرین از الله پرستی است و بدین وجه است که ما ادیان ابراهیمی را ادیان مبتنی بر شرک می دانیم، شرکی، که خود را ذیل وحدت پنهان کرده است؛ مفهوم ادیان الهی، مفهومی نارسا و برپوشاننده ی راستی است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
دو قلب #شیعه: شیعه ی سکولاریستی و شیعه ی انقلابی امروز شیعه دارای دو قلب، دارای دو پیکر است: قلب #سکولار، که در پیکر #رضا_دیبا_ناپهلوی، فرزند بزرگ استر زمان، ... @iranshahrig
دو قلب #شیعه: شیعه ی سکولاریستی و شیعه ی انقلابی
امروز شیعه دارای دو قلب، دارای دو پیکر است: قلب #سکولار، که در پیکر #رضا_دیبا_ناپهلوی، فرزند بزرگ استر زمان، #فرح_گجستگ_دیبا_طباطبائی، ملکه ی شاهکش می تپد، و قلب انقلابی که #نرمشعلی_خامنه_ای، بتن ریز مهین و دشمن سوگندخورده ی #ایرانشهر خداوندگار و داشتار آن است. برای ایرانشهریان و #جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش، قلب #سکولار_شیعه، قلبی که در سینه ی پسرک می تپد، اگر پر سیج و زیان آورتر از قلب انقلابی #اهرمن شیعه نباشد، بی شک کم سیج تر و دارای زیان کمتر نیست. روشن است: کسان، که دو بازوی #گلوبالیسم به شمار می روند، #ایرانزمین را گردپیچ کرده، در چنگال زهرآگین آئین محمد گرفته اند و پیوسته از دو سو می فشرند اش. این که در این میان از مافیای بهاء اللهی تا اسرائیلی ها پارسی زبان، از جدائی خواهان #سکولاردمکرات تا گروهک های نامدار و گمنام مصدقی، هر یک به گونه ای به یکی از این دو پیکره ی گجستگ و انباشته از مرگی آویزان اند، چیزی ست چهریگ و فهمیدنی. پرنده با پرنده باز با باز. #اسکندریان و #ابراهیمیان زمان یک دیگر را می بویند و می یابند و ارج یک دیگر می دانند. لیک آن چه در این نبرد سهمگین و سرنوشت ساز بیش از هر چیز مایه ی امید #زرتشتیان ایرانشهری است، به شمارش افتادن دو قلب یاد شده است. نه قلب سکولاریستی شیعه که #رضا_ناپهلوی آن را در خود می برد، و نه قلب انقلابی اش، هیچ یک پایان سده ای را که اینک در آن به سر می بریم نه خواهند آزمود: آن ها از تپش بازخواهند ایستاد و آن چه که در سپهر ماهروز جهان باری دیگر درخشیدن خواهد آغازید خورشید جاودان #زرتشت و مهر آریائی #کوروش است. آری، آتش #مغان باری دیگر در کوی و برزن #ایرانشهر برخواهد افروخت و تاریکیِ چون قیر بسودنیِ شیعه از دیمه ی روزگار زدوده خواهد گشت. ما به #تیسپون بازمی گردیم.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
امروز شیعه دارای دو قلب، دارای دو پیکر است: قلب #سکولار، که در پیکر #رضا_دیبا_ناپهلوی، فرزند بزرگ استر زمان، #فرح_گجستگ_دیبا_طباطبائی، ملکه ی شاهکش می تپد، و قلب انقلابی که #نرمشعلی_خامنه_ای، بتن ریز مهین و دشمن سوگندخورده ی #ایرانشهر خداوندگار و داشتار آن است. برای ایرانشهریان و #جنبش_فرزندان_زرتشت_و_کوروش، قلب #سکولار_شیعه، قلبی که در سینه ی پسرک می تپد، اگر پر سیج و زیان آورتر از قلب انقلابی #اهرمن شیعه نباشد، بی شک کم سیج تر و دارای زیان کمتر نیست. روشن است: کسان، که دو بازوی #گلوبالیسم به شمار می روند، #ایرانزمین را گردپیچ کرده، در چنگال زهرآگین آئین محمد گرفته اند و پیوسته از دو سو می فشرند اش. این که در این میان از مافیای بهاء اللهی تا اسرائیلی ها پارسی زبان، از جدائی خواهان #سکولاردمکرات تا گروهک های نامدار و گمنام مصدقی، هر یک به گونه ای به یکی از این دو پیکره ی گجستگ و انباشته از مرگی آویزان اند، چیزی ست چهریگ و فهمیدنی. پرنده با پرنده باز با باز. #اسکندریان و #ابراهیمیان زمان یک دیگر را می بویند و می یابند و ارج یک دیگر می دانند. لیک آن چه در این نبرد سهمگین و سرنوشت ساز بیش از هر چیز مایه ی امید #زرتشتیان ایرانشهری است، به شمارش افتادن دو قلب یاد شده است. نه قلب سکولاریستی شیعه که #رضا_ناپهلوی آن را در خود می برد، و نه قلب انقلابی اش، هیچ یک پایان سده ای را که اینک در آن به سر می بریم نه خواهند آزمود: آن ها از تپش بازخواهند ایستاد و آن چه که در سپهر ماهروز جهان باری دیگر درخشیدن خواهد آغازید خورشید جاودان #زرتشت و مهر آریائی #کوروش است. آری، آتش #مغان باری دیگر در کوی و برزن #ایرانشهر برخواهد افروخت و تاریکیِ چون قیر بسودنیِ شیعه از دیمه ی روزگار زدوده خواهد گشت. ما به #تیسپون بازمی گردیم.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
برنامه زنده، امشب، ۱۵ ام، روز دی به مهر از ماه تیر، ساعت ۲۱ به وقت اروپا (۲۳:۳۰ ایران)، چهرنسک، برگه ی فرزندان زرتشت https://www.facebook.com/childrenofzoroaster @iranshahrig
برنامه زنده، امشب، ۱۵ ام، روز دی به مهر از ماه تیر، ساعت ۲۱ به وقت اروپا (۲۳:۳۰ ایران)، چهرنسک، برگه ی فرزندان زرتشت
https://www.facebook.com/childrenofzoroaster
دادستان سخن: 1. #ترامپ_شناسی چنان ذیلی از #الکسندر_شناسی، رشته ای که جای اش در دانشگاه تهی ست 2. #اهورامزدا زن است ایا مرد؟ نگاهی به #یزدانشناسی_زرتشتی 3. درماندگی و آوارگی #چگینی_های±شیعه: از #فرح ستائی و #ترامپ_پرستی، تا #خامنه ای_ستائی.
در یک ایران بازیابی شده و بازگشته به دستگاه ارزشی #زرتشتی، یکی از رشته های دانشگاهی ما الکسندر شناسی ایا همان #گجستگ_شناسی خواهد بود، رشته ای کو خود ذیلی از #تباهی_شناسی و آن خود، ذیلی از #اهرمن_شناسی است، چه، در آموزه ی #بهدینی، اهرمن بُنِ تباهی ست و تباهی همانا چیزی جز فروکاستن هستی و رواج #دروج نیست. ما در #ترامپ و مردان اش، که از #اورشلیم و مدینه، تا واشنگتن و بروکسل پراکنده اند، بازآمد مردانی را داریم چیون فیلیپ، الکسندر گجستگ، #ایسوکراتس، #اریستوتلیس، #دمادس، #ایسخینس، #پردیکاس، آنتی پاتر، پارمنیون و همگنان. و شکی نیست که اگر سازمان دهی و گردش و گنارش ایران در دست ایرانیان می بود ما نه تنها کاخ سفید شناسی ایا ترامپ شناسی چنان ذیلی از الکسندر شناسی را می داشتیم، که پژوهش گاه هایی نیز می داشتیم که بر سر در شان نوشته بود: کرملین شناسی، ایا الیزه شناسی، #رایشستا_گشناسی و از این دست. این ها را نه داریم، چه را که ایران نه به دست ایرانیان، که به دست #شیعیان و برادران #جهود و #ترسا و #بهائی شان افتاده است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
https://www.facebook.com/childrenofzoroaster
دادستان سخن: 1. #ترامپ_شناسی چنان ذیلی از #الکسندر_شناسی، رشته ای که جای اش در دانشگاه تهی ست 2. #اهورامزدا زن است ایا مرد؟ نگاهی به #یزدانشناسی_زرتشتی 3. درماندگی و آوارگی #چگینی_های±شیعه: از #فرح ستائی و #ترامپ_پرستی، تا #خامنه ای_ستائی.
در یک ایران بازیابی شده و بازگشته به دستگاه ارزشی #زرتشتی، یکی از رشته های دانشگاهی ما الکسندر شناسی ایا همان #گجستگ_شناسی خواهد بود، رشته ای کو خود ذیلی از #تباهی_شناسی و آن خود، ذیلی از #اهرمن_شناسی است، چه، در آموزه ی #بهدینی، اهرمن بُنِ تباهی ست و تباهی همانا چیزی جز فروکاستن هستی و رواج #دروج نیست. ما در #ترامپ و مردان اش، که از #اورشلیم و مدینه، تا واشنگتن و بروکسل پراکنده اند، بازآمد مردانی را داریم چیون فیلیپ، الکسندر گجستگ، #ایسوکراتس، #اریستوتلیس، #دمادس، #ایسخینس، #پردیکاس، آنتی پاتر، پارمنیون و همگنان. و شکی نیست که اگر سازمان دهی و گردش و گنارش ایران در دست ایرانیان می بود ما نه تنها کاخ سفید شناسی ایا ترامپ شناسی چنان ذیلی از الکسندر شناسی را می داشتیم، که پژوهش گاه هایی نیز می داشتیم که بر سر در شان نوشته بود: کرملین شناسی، ایا الیزه شناسی، #رایشستا_گشناسی و از این دست. این ها را نه داریم، چه را که ایران نه به دست ایرانیان، که به دست #شیعیان و برادران #جهود و #ترسا و #بهائی شان افتاده است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
Facebook
Children of Zoroaster Movement - جنبش فرزندان زرتشت
Children of Zoroaster Movement - جنبش فرزندان زرتشت. 3,165 likes. تلگرام:
Telegram.me/bazyabe
اینستاگرام:
iranshahr.retrieval
Telegram.me/bazyabe
اینستاگرام:
iranshahr.retrieval
Forwarded from در آینهی مغان، بايگانی هرويسپ برنامههای كيخسرو آرش گرگين (ardawiraz3)
برنامه ۱۵ تیر ۲۵۹۶ (۹۸)
دادستان سخن: 1. #ترامپ_شناسی چنان ذیلی از #الکسندر_شناسی، رشته ای که جای اش در دانشگاه تهی ست 2. #اهورامزدا زن است ایا مرد؟ نگاهی به #یزدانشناسی_زرتشتی 3. درماندگی و آوارگی #چگینی_های±شیعه: از #فرح ستائی و #ترامپ_پرستی، تا #خامنه ای_ستائی.
در یک ایران بازیابی شده و بازگشته به دستگاه ارزشی #زرتشتی، یکی از رشته های دانشگاهی ما الکسندر شناسی ایا همان #گجستگ_شناسی خواهد بود، رشته ای کو خود ذیلی از #تباهی_شناسی و آن خود، ذیلی از #اهرمن_شناسی است، چه، در آموزه ی #بهدینی، اهرمن بُنِ تباهی ست و تباهی همانا چیزی جز فروکاستن هستی و رواج #دروج نیست. ما در #ترامپ و مردان اش، که از #اورشلیم و مدینه، تا واشنگتن و بروکسل پراکنده اند، بازآمد مردانی را داریم چیون فیلیپ، الکسندر گجستگ، #ایسوکراتس، #اریستوتلیس، #دمادس، #ایسخینس، #پردیکاس، آنتی پاتر، پارمنیون و همگنان. و شکی نیست که اگر سازمان دهی و گردش و گنارش ایران در دست ایرانیان می بود ما نه تنها کاخ سفید شناسی ایا ترامپ شناسی چنان ذیلی از الکسندر شناسی را می داشتیم، که پژوهش گاه هایی نیز می داشتیم که بر سر در شان نوشته بود: کرملین شناسی، ایا الیزه شناسی، #رایشستا_گشناسی و از این دست. این ها را نه داریم، چه را که ایران نه به دست ایرانیان، که به دست #شیعیان و برادران #جهود و #ترسا و #بهائی شان افتاده است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@ayenehyemoghan
دادستان سخن: 1. #ترامپ_شناسی چنان ذیلی از #الکسندر_شناسی، رشته ای که جای اش در دانشگاه تهی ست 2. #اهورامزدا زن است ایا مرد؟ نگاهی به #یزدانشناسی_زرتشتی 3. درماندگی و آوارگی #چگینی_های±شیعه: از #فرح ستائی و #ترامپ_پرستی، تا #خامنه ای_ستائی.
در یک ایران بازیابی شده و بازگشته به دستگاه ارزشی #زرتشتی، یکی از رشته های دانشگاهی ما الکسندر شناسی ایا همان #گجستگ_شناسی خواهد بود، رشته ای کو خود ذیلی از #تباهی_شناسی و آن خود، ذیلی از #اهرمن_شناسی است، چه، در آموزه ی #بهدینی، اهرمن بُنِ تباهی ست و تباهی همانا چیزی جز فروکاستن هستی و رواج #دروج نیست. ما در #ترامپ و مردان اش، که از #اورشلیم و مدینه، تا واشنگتن و بروکسل پراکنده اند، بازآمد مردانی را داریم چیون فیلیپ، الکسندر گجستگ، #ایسوکراتس، #اریستوتلیس، #دمادس، #ایسخینس، #پردیکاس، آنتی پاتر، پارمنیون و همگنان. و شکی نیست که اگر سازمان دهی و گردش و گنارش ایران در دست ایرانیان می بود ما نه تنها کاخ سفید شناسی ایا ترامپ شناسی چنان ذیلی از الکسندر شناسی را می داشتیم، که پژوهش گاه هایی نیز می داشتیم که بر سر در شان نوشته بود: کرملین شناسی، ایا الیزه شناسی، #رایشستا_گشناسی و از این دست. این ها را نه داریم، چه را که ایران نه به دست ایرانیان، که به دست #شیعیان و برادران #جهود و #ترسا و #بهائی شان افتاده است.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@ayenehyemoghan
بازيابی ايرانشهريگ
این چیزی جز تبین مفهوم Permanent Revolution که #تروتسکی بنیاد گذاشت نیست؛ سپس می افزاید: "هر نظر سازنده و مثبت و مکمل انقلاب که ارائه شود و واقعا مفید تشخیص داده شود، حتی اگر مستلزم تعویض یا تعدیل اصولی از انقلاب، به غیر از اصول بنیادی آن باشد، از طرف من پذیرفته…
اما امر مهمی که نباید از آن غافل بود:
خروج از توهم بزرگی به نام پهلویسم، یگانه راه فعال کردن نیروی عظیم اجتماعی ای است که هر روز و به طور مستمر دارد به هدر می رود. جوانانی که جز عشق به میهن در دلشان نیست، لیک، آموزگاران و رهبران بد داشته اند؛ هدف بنیادین ما در جنبش بازیابی ایرانشهری، خارج کردن ایرانشهر از بن بست تمدنی کنونی، به عبارت دیگر، خارج کردن ایرانشهر از کلیت مفهومی ای است که «ماتریکس اسکندریسم ابراهیمی»می نامیم. انرژی ای که تا به امروز پای توهمی به نام پهلویسم به هدر رفته است، بسنده بوده است تا چندین بار کشوری را از نو ساخت. ما سخن از به هدر رفتن یک سده است که می گوئیم.
خویشکاری یک آموزگار راستین زرتشتی، راست گو، دلسوز، مردم دوست، آری، خویشکاری یک #فیلسوف مغانی و دانائی دوست #آریائی، گفتن راستی است، به هر بهائی، و تحت هر شرایطی. ما در دینکرد اصل اخلاقی بسیار مهمی داریم که می گوید:"راست را بگو، حتا اگر به زیان همه ی پارسایان تمام شود؛ دروغ را مگو، حتا اگر به سود همه ی پارسیان منجر گردد"؛ پس، در راستی، مسئله ی سود و زیان مطرح نیست، خودِ نفسِ راستی است که مد نظر فیلسوف آریائی است؛
استوار بدین اصل است که باید همواره و تحت هر شرایطی راست را اندیشید و راست را گفت و راست را ورزید و از هیچ چیز نه هراسید. ترس، فرزند #اهرمن است و از ترس، #دروغ زاید و دوروئی و بی پرنسیپی و لیزی در اخلاق و خیم. آریائیان نیاز به مردان دوپهلو، لیز، و دونبش ندارند، بلکه نیاز به مردانی دارند که نخست، از دانش بسنده و پایه ای برخوردار باشند، و دوم، دلیری به کار بستن آن دانش را داشته باشند. در نهایت، راه تنها یکی بیش نیست، و آن، #راستی ست، چرا که، همه راه های دیگر، بی راهه اند؛
به ایران، با #ایران، در ایران بیندیشم و بگوئیم و بورزیم
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
خروج از توهم بزرگی به نام پهلویسم، یگانه راه فعال کردن نیروی عظیم اجتماعی ای است که هر روز و به طور مستمر دارد به هدر می رود. جوانانی که جز عشق به میهن در دلشان نیست، لیک، آموزگاران و رهبران بد داشته اند؛ هدف بنیادین ما در جنبش بازیابی ایرانشهری، خارج کردن ایرانشهر از بن بست تمدنی کنونی، به عبارت دیگر، خارج کردن ایرانشهر از کلیت مفهومی ای است که «ماتریکس اسکندریسم ابراهیمی»می نامیم. انرژی ای که تا به امروز پای توهمی به نام پهلویسم به هدر رفته است، بسنده بوده است تا چندین بار کشوری را از نو ساخت. ما سخن از به هدر رفتن یک سده است که می گوئیم.
خویشکاری یک آموزگار راستین زرتشتی، راست گو، دلسوز، مردم دوست، آری، خویشکاری یک #فیلسوف مغانی و دانائی دوست #آریائی، گفتن راستی است، به هر بهائی، و تحت هر شرایطی. ما در دینکرد اصل اخلاقی بسیار مهمی داریم که می گوید:"راست را بگو، حتا اگر به زیان همه ی پارسایان تمام شود؛ دروغ را مگو، حتا اگر به سود همه ی پارسیان منجر گردد"؛ پس، در راستی، مسئله ی سود و زیان مطرح نیست، خودِ نفسِ راستی است که مد نظر فیلسوف آریائی است؛
استوار بدین اصل است که باید همواره و تحت هر شرایطی راست را اندیشید و راست را گفت و راست را ورزید و از هیچ چیز نه هراسید. ترس، فرزند #اهرمن است و از ترس، #دروغ زاید و دوروئی و بی پرنسیپی و لیزی در اخلاق و خیم. آریائیان نیاز به مردان دوپهلو، لیز، و دونبش ندارند، بلکه نیاز به مردانی دارند که نخست، از دانش بسنده و پایه ای برخوردار باشند، و دوم، دلیری به کار بستن آن دانش را داشته باشند. در نهایت، راه تنها یکی بیش نیست، و آن، #راستی ست، چرا که، همه راه های دیگر، بی راهه اند؛
به ایران، با #ایران، در ایران بیندیشم و بگوئیم و بورزیم
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
بازيابی ايرانشهريگ
ائتلاف #روشنفکری و #روحانیت جهت تجزیه ی ایران، از #مشروطه تا امروز *** این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان #مافیای_روشنفکری و #مافیای_روحانیت ... @iranshahrig
ائتلاف #روشنفکری و #روحانیت جهت تجزیه ی ایران، از #مشروطه تا امروز
***
این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان #مافیای_روشنفکری و #مافیای_روحانیت می نامیم. نکته ی مهم در این میان این است: این ائتلاف، یک تجدید و احیاء بود، یک #رنسانس_ایرانستیزانه با فاعلیت مشترک روحانیت و روشنفکری که ریشه در ائتلاف تاریخی ایشان در مشروطه داشت. در مشروطه نیز ائتلاف میان روشنفکری و روحانیت باعث شد تا #جنبش_آریائی گری سده ی نوزده میلادی که توسط #فیلسوف بزرگ آن قرن، #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده کلید خورده بود، غصب و به سود #اسلام و غرب مصادره به مطلوب شود.
پیروزی $خمینی و روشنفکران در بهمن 57، چیزی نبود جز پیروزی فتنه ی مشروطیت. #پهلوی اول و تا حدودی دوم، صرفا میان پرده ای بودند میان این دو کمانه ی #اهرمن. در بهمن 57 روشنفکری و روحانیت توانستند، با کمک تمام عیار مافیای #فرح که ستون پنجم روحانیت و روشنفکری در درون دستگاه بود، سد و مانعی به نام پهلوی را از سر راه انحلال و استحاله ی دمکراتیک #ایرانزمین بردارند.
لیک نکته ی سوم و بسیار مهم دیگری نیز در این میان هست: ماموریت کسان هنوز به پایان نرسیده، و مشروطه، به مثابه ی تلاش و کوششی همه سویه جهت منفجر کردن جغرافیای ایرانزمین و ایجاد #اسرائیل_بزرگ، هنوز تحقق کامل نیافته است. کسان توانستند در یک و نیم سده ی گذشته دو سد بزرگ را از سر راه خود بردارند: نهاد #پادشاهی روس و نهاد پادشاهی ایرانی. دو انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب مشروطه در ایران، هر دو، می بایست نهادهای پادشاهی در شرق را گیوتینه کنند. در چین نیز به همچنین. در چین و روسیه توانستند، در ایران این امر میسر نشد.
لیک با فتنه ی 57 که ادامه ی همان تلاش و با مشارکت همان بازیگران بود، و مسلما با وارد شدن مهره ی بسیار تنومندی به نام فرح به میدان بازی، مافیای #صهیونیسم_جهانی موفق شدند نهاد پادشاهی ایرانی را نیز از پا درآورند. قطع رشته ی پادشاهی مهمترین ماموریت فرح بود که تا امروز ادامه یافته است و او، و پسرک اش [ #رضا_ناپهلوی ] ، کاری نمی کنند جز جلوگیری از امکان بازگشت نهاد پادشاهی.
از سوی دیگر، هدف عالی دیگر تجزیه یا همان انحلال دمکراتیک کشور است که مشروطه چیان در پی آن بودند و با آمدن شخصیتی چون #رضا_شاه به صحنه، از انجام آن بازماندند. آن چه را که تجزیه طلبان دمکرات و مشروطه چی هایی چون میرزا کوچک خان، سمیتقو و دیگران بدان نرسیدند، امروز جنبش نوین مشروطه خواهی که فرح و رضا ناپهلوی در شورای ملی سردمدار آن هستند دنبال می کنند.
بنابراین، اگر چه روحانیت و روشنفکری توانستند در فتنه ی 57 به بخش مهمی از اهداف خود، که نابود کردن نهاد پادشاهی بود، با کمک مافیای فرح برسند، لیک هنوز تا حذف کامل فیزیکی سرزمین راه هایی برای پوئیدن مانده است.
ایران ما زیر اره ی مشترک روحانیت و روشنفکری قرار دارد، و این، کار دیروز و امروز نیست، سد و اندی سال است. حاکمان #اصول_گرا و #اصلاح_طلب تهران به همان صهیونیست های پنهان و به مثابه ی اره اند که مخالفان من و توئی و بی بی سی چی ها و امثالهم.
درک این پروژه ی عظیم تاریخی جهت متلاشی کردن ایرانشهر و خاورمیانه و گسترش این آگاهی به میان جوانان داخل و خارج، به ویژه به میان نیروهای #سپاهی و #ارتشی، از مهمترین و عاجل ترین خویشکاری های آریائیان است. جلوی صهیونیسم جهانی بایستید، این ایستادگی را به روح #زرتشت و #کوروش بدهکارید.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
*
#صهیونیست_های_شیعه #نرمشعلی_خامنه_ای
***
این اعلامیه نمائی دیگر است از آن چه که ما تجدید ائتلاف تاریخی میان #مافیای_روشنفکری و #مافیای_روحانیت می نامیم. نکته ی مهم در این میان این است: این ائتلاف، یک تجدید و احیاء بود، یک #رنسانس_ایرانستیزانه با فاعلیت مشترک روحانیت و روشنفکری که ریشه در ائتلاف تاریخی ایشان در مشروطه داشت. در مشروطه نیز ائتلاف میان روشنفکری و روحانیت باعث شد تا #جنبش_آریائی گری سده ی نوزده میلادی که توسط #فیلسوف بزرگ آن قرن، #میرزا_فتحعلی_آخوندزاده کلید خورده بود، غصب و به سود #اسلام و غرب مصادره به مطلوب شود.
پیروزی $خمینی و روشنفکران در بهمن 57، چیزی نبود جز پیروزی فتنه ی مشروطیت. #پهلوی اول و تا حدودی دوم، صرفا میان پرده ای بودند میان این دو کمانه ی #اهرمن. در بهمن 57 روشنفکری و روحانیت توانستند، با کمک تمام عیار مافیای #فرح که ستون پنجم روحانیت و روشنفکری در درون دستگاه بود، سد و مانعی به نام پهلوی را از سر راه انحلال و استحاله ی دمکراتیک #ایرانزمین بردارند.
لیک نکته ی سوم و بسیار مهم دیگری نیز در این میان هست: ماموریت کسان هنوز به پایان نرسیده، و مشروطه، به مثابه ی تلاش و کوششی همه سویه جهت منفجر کردن جغرافیای ایرانزمین و ایجاد #اسرائیل_بزرگ، هنوز تحقق کامل نیافته است. کسان توانستند در یک و نیم سده ی گذشته دو سد بزرگ را از سر راه خود بردارند: نهاد #پادشاهی روس و نهاد پادشاهی ایرانی. دو انقلاب اکتبر روسیه و انقلاب مشروطه در ایران، هر دو، می بایست نهادهای پادشاهی در شرق را گیوتینه کنند. در چین نیز به همچنین. در چین و روسیه توانستند، در ایران این امر میسر نشد.
لیک با فتنه ی 57 که ادامه ی همان تلاش و با مشارکت همان بازیگران بود، و مسلما با وارد شدن مهره ی بسیار تنومندی به نام فرح به میدان بازی، مافیای #صهیونیسم_جهانی موفق شدند نهاد پادشاهی ایرانی را نیز از پا درآورند. قطع رشته ی پادشاهی مهمترین ماموریت فرح بود که تا امروز ادامه یافته است و او، و پسرک اش [ #رضا_ناپهلوی ] ، کاری نمی کنند جز جلوگیری از امکان بازگشت نهاد پادشاهی.
از سوی دیگر، هدف عالی دیگر تجزیه یا همان انحلال دمکراتیک کشور است که مشروطه چیان در پی آن بودند و با آمدن شخصیتی چون #رضا_شاه به صحنه، از انجام آن بازماندند. آن چه را که تجزیه طلبان دمکرات و مشروطه چی هایی چون میرزا کوچک خان، سمیتقو و دیگران بدان نرسیدند، امروز جنبش نوین مشروطه خواهی که فرح و رضا ناپهلوی در شورای ملی سردمدار آن هستند دنبال می کنند.
بنابراین، اگر چه روحانیت و روشنفکری توانستند در فتنه ی 57 به بخش مهمی از اهداف خود، که نابود کردن نهاد پادشاهی بود، با کمک مافیای فرح برسند، لیک هنوز تا حذف کامل فیزیکی سرزمین راه هایی برای پوئیدن مانده است.
ایران ما زیر اره ی مشترک روحانیت و روشنفکری قرار دارد، و این، کار دیروز و امروز نیست، سد و اندی سال است. حاکمان #اصول_گرا و #اصلاح_طلب تهران به همان صهیونیست های پنهان و به مثابه ی اره اند که مخالفان من و توئی و بی بی سی چی ها و امثالهم.
درک این پروژه ی عظیم تاریخی جهت متلاشی کردن ایرانشهر و خاورمیانه و گسترش این آگاهی به میان جوانان داخل و خارج، به ویژه به میان نیروهای #سپاهی و #ارتشی، از مهمترین و عاجل ترین خویشکاری های آریائیان است. جلوی صهیونیسم جهانی بایستید، این ایستادگی را به روح #زرتشت و #کوروش بدهکارید.
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#سپاه #ارتش #کودتا
*
#صهیونیست_های_شیعه #نرمشعلی_خامنه_ای
بازيابی ايرانشهريگ
آخر زمان #نظام_شیعی، بازگشت #بهرام_ورجاوند *** از اتاق های فکری #صهیونیست_های_ترامپیستی در واشنگتن تا اتاق های فکری #زرتشتی های پنهان در تهران، کسانی دارند در یک #آتوماتیسم ... @iranshahrig
آخر زمان #نظام_شیعی، بازگشت #بهرام_ورجاوند
***
از اتاق های فکری #صهیونیست_های_ترامپیستی در واشنگتن تا اتاق های فکری #زرتشتی های پنهان در تهران، کسانی دارند در یک #آتوماتیسم تاریخی و با دو نیت متفاوت و متضاد، همه ی برجامیست ها و افی ای تی افی های راست و چپ و میانه را، از #اصلاح_طلب و #اصولگرا تا #اعتدالیون، دراز می کنند. از تحریم خود #نرمشعلی [ #نرمشعلی_خامنه_ای / #خامنه_ای ] و سپس زدن #ظریف توسط تیم #ترامپ، که آس همیشه خندان و برگ برنده ی نرمشعلی بود در همه ی بازی های درونی و منطقه ای و جهانی اش، تا زدن #کارامازوف_های_اسلامی، برادران مخوف #لاریجانی، تا زمینگیر کردن برادر #روحانی و برادرزاده ی #عراقچی و در هلفتونی انداختن #حسن_عباسی که جیغ کیهانیست های نظام را نیز درآورده و اینک آواز ذبح #شمخانی، که از ستون های خیمه ی بیت خامنه ای به شمار می رود، ما با یک #کاتارسیس ( پاکسازی) آخر زمانی در #نظام_جهودی_شیعه، که بدخیم ترین نوع از #صهیونیسم تاریخی است روبروئیم که تنها از یک روح اعظم بر می تواند آید: بهرام ورجاوند. #خدایان البرز و قاف (قاف، چرا که ژن خفته و سلاخی شده ی زرتشتی ارمنستان اینک فعال شده است و در حال بازسازی و بازیابی ذات #اهورائی خود است)، از #ایزد_رشن و مهر و سروش، تا بهرام و آناهیت و اپام نبات، جاروهای #سوشیانت ی خود را برون آورده اند و دارند #اهرمن را از جهان #ایرانشهری می روبند. ظرافت کار ایزدان در این است: جارو را به دست خود اهرمن داده اند!
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
https://news.gooya.com/2019/08/post-29118.php
@iranshahrig
***
از اتاق های فکری #صهیونیست_های_ترامپیستی در واشنگتن تا اتاق های فکری #زرتشتی های پنهان در تهران، کسانی دارند در یک #آتوماتیسم تاریخی و با دو نیت متفاوت و متضاد، همه ی برجامیست ها و افی ای تی افی های راست و چپ و میانه را، از #اصلاح_طلب و #اصولگرا تا #اعتدالیون، دراز می کنند. از تحریم خود #نرمشعلی [ #نرمشعلی_خامنه_ای / #خامنه_ای ] و سپس زدن #ظریف توسط تیم #ترامپ، که آس همیشه خندان و برگ برنده ی نرمشعلی بود در همه ی بازی های درونی و منطقه ای و جهانی اش، تا زدن #کارامازوف_های_اسلامی، برادران مخوف #لاریجانی، تا زمینگیر کردن برادر #روحانی و برادرزاده ی #عراقچی و در هلفتونی انداختن #حسن_عباسی که جیغ کیهانیست های نظام را نیز درآورده و اینک آواز ذبح #شمخانی، که از ستون های خیمه ی بیت خامنه ای به شمار می رود، ما با یک #کاتارسیس ( پاکسازی) آخر زمانی در #نظام_جهودی_شیعه، که بدخیم ترین نوع از #صهیونیسم تاریخی است روبروئیم که تنها از یک روح اعظم بر می تواند آید: بهرام ورجاوند. #خدایان البرز و قاف (قاف، چرا که ژن خفته و سلاخی شده ی زرتشتی ارمنستان اینک فعال شده است و در حال بازسازی و بازیابی ذات #اهورائی خود است)، از #ایزد_رشن و مهر و سروش، تا بهرام و آناهیت و اپام نبات، جاروهای #سوشیانت ی خود را برون آورده اند و دارند #اهرمن را از جهان #ایرانشهری می روبند. ظرافت کار ایزدان در این است: جارو را به دست خود اهرمن داده اند!
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
https://news.gooya.com/2019/08/post-29118.php
@iranshahrig
Gooya
ثروت افسانهای خانواده دبیر شورای عالی امنیت ملی
ابهامات مالی درباره خانواده علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی این روزها حاشیه ساز شده است. اخباری از ثروت زیاد همسر و فرزندان شمخانی منتشر شده و اطرافيان وي در پاسخ به این شائبهها گفتند با اغراض سیاسی در حال تخریب او هستند.
ترامپ خود را شاه جهودها و مسیح ثانی خواند.
زه، راست میگوید، از زهدان اهرمن جز دیو نروید
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#ارتش #سپاه #کودتا #ترامپ #اهرمن #جهود
زه، راست میگوید، از زهدان اهرمن جز دیو نروید
#خردکام_کیخسرو_آرش_گرگین
@iranshahrig
#ارتش #سپاه #کودتا #ترامپ #اهرمن #جهود
Forwarded from بازيابی ايرانشهريگ
یادآوری دسامبر ۲۰۱۴
میترا، میترائیسم و نسبت این دو با ایرانزمین
[خردکام کیخسرو آرش گرگین]
*
در زبان فارسی آزندی است که می گوید هر گردی گردو نیست. ماجرای میترا و #میترائیسم نیز همین است: اگر چه میترا خدائی ایرانی است، لیک میترائیسم ایرانی نیست، بلکه آئینی رومی است که انباشته است از نمادهای ایرانی و ایرانیسم های معنوی و نمادین گوناگون، از جمله، پایه ی «پارسی» که پایه ی پنجم از مراحل سلوک و رهروئی میترائی بوده است؛ میتراداد ششم یا هوپدر، [میترا داد یعنی داده و مخلوق میترا] خود را برایندی می دانست از سنت ایرانی و آتنی، و نیای خود را پرسویس/پرزویس PERSEUS می دانست؛ چه بسا در روم این مسئله به بالا رفتن مقام میترا و یا پدید آمدن مقام پرسویس کمک کرده باشد.
میترائیسم آئینی است که تاثیرات به سزائی بر #مسیحیت نهاده است. شمار بسیاری از سرشناس ترین کارشناسان این پهنه متاثر بودن دین ترسائی از آئین میترا را پذیرفته اند، به عبارت دیگر، مسیحیت، از گذر میترائیسم، وام های بسیاری از #یزدان_شناسی ایرانشهری برگرفته است؛ این اما یگانه منبع تاثیر نبوده است: مسیحیت از طریق #یهودیت نیز متاثر از دین #زرتشت بوده و هست. چرا که یهودیت خود در سطوح گوناگون وامدار دین زرتشت است، از جمله مفهوم #اهرمن، #بهشت و #دوزخ، و جاوادانگی روح بزرگ و جهانی بودن مفهوم پروردگار.
به عبارت دیگر، مسیحیت هم در منبع سامی خود، یعنی یهودیت، و هم در تعاملات اغلب یک سویانه و تاثیرپذیرانه اش با میترائیسم رومی، آغشته از عناصر ایرانی و #آریائی است.
این همه اما، هیچ ربطی به این توهم غلط و نادرست ندارد که میترائیسم، آئینی ایرانی است، و یا نادرست تر از آن، که ایرانیان پیش از زرتشت میترائیست بوده اند و با برامدن دین بهی میترائیسم در ایرانزمین برچیده شده است! این نیست.
ایرانیان پیش از برامدن دین بهی نیز خدا پرست، یعنی #اهوره پرست بودند و اهوره های گوناگون را یزشن می کردند، از جمله میترا، #بهرام، #آناهیت، #وایو، #آذر، و بسیاری بغان دیگر. تغییر پاردایمی که در این میان با پدید آمدن دین بهی روی داد، تبدیل مزدا به بغ همه ی بغان بود. ما هرگز در ایران با یک دین همه جاگیر میترائی یا آناهیتی یا آذری یا وایوئی روبرو نبوده ایم. زمانی که ایرانیان میترا را می پرستیدند، آناهیت و آذر را نیز نیایش می کردند: این پرستش هم پیش از زمان زرتشتی شدن ایرانیان بوده است و هم پس از آن، و درست از این رو است که ایزدان آریائی در اوستا حضور دارند. با آمدن زرتشت میترا ورنیفتاد، آناهیت و وایو نیز برنیفتاندند.
دین زرتشت براندازنده و "بت شکن" در مفهوم ابراهیمی اش نبود، بلکه تنظیم کننده بود. میترا و آناهیت و اپام نبات حتا در دین زرتشت مقام اهورائی خود را نگه داشتند! این یک مسئله ی بزرگ یزدان شناختی است که "توحید" را منتفی می کند. زرتشتیان #موحد نبوده و نیستند.
باید متذکر شد که ایرانیان هرگز در مفهوم سامی اش موحد نبوده اند. نه تنها نبوده اند، که از روزن سامی-ابراهیمی، #مشرک بوده و هستند. #توحید در مفهوم فنی اش اختراعی سامی است و یعنی قائل بودن به یک خدا، که هم منبع شر است و هم منبع خیر: خدائی که هم دوست می دارد و هم متنفر است. هم زندگی می آفریند و هم مرگ. هم قهر می کند و هم آشتی. هم زجر می دهد و شکنجه می کند و هم نوازش و نازکی. ایرانیان هرگز به چنین چیزی باور نداشته اند و ندارند. این گونه از توحید در نگاه ایرانی چیزی جز دروندی و کفر نیست و بی آزرمی به امر خیر. خدای ایرانی هرویسپ نیکی است: یعنی خوبی مطلق. این برداشت از خوبی یعنی این: امر نیک قادر به فعل بد نیست، به عبارت دیگر، قدر قدرتی اهورا مزدا محدود در محدوده ی امر نیک و منطقی است. #اهورامزدا هرگز نمی تواند دروغ بگوید، حیله کند، کلک بزند و قهر کند و گریه کند و بکشد و جهنم به پا کند و از این امور. این ها، در یزدان شناسی ایرانشهری، مختص #دیو ها و ارواح خبیث است. معمار دوزخ اهرمن است و کارگزاران اش دیو ها، در نهایت نیز برچیده می شوند و از بین می روند و خوبی مطلق و روشنائی بی کران بر همه چیز چیره می شود: پایان شب سیه سفید است!
ادامه 👇👇
@iranshahrig
میترا، میترائیسم و نسبت این دو با ایرانزمین
[خردکام کیخسرو آرش گرگین]
*
در زبان فارسی آزندی است که می گوید هر گردی گردو نیست. ماجرای میترا و #میترائیسم نیز همین است: اگر چه میترا خدائی ایرانی است، لیک میترائیسم ایرانی نیست، بلکه آئینی رومی است که انباشته است از نمادهای ایرانی و ایرانیسم های معنوی و نمادین گوناگون، از جمله، پایه ی «پارسی» که پایه ی پنجم از مراحل سلوک و رهروئی میترائی بوده است؛ میتراداد ششم یا هوپدر، [میترا داد یعنی داده و مخلوق میترا] خود را برایندی می دانست از سنت ایرانی و آتنی، و نیای خود را پرسویس/پرزویس PERSEUS می دانست؛ چه بسا در روم این مسئله به بالا رفتن مقام میترا و یا پدید آمدن مقام پرسویس کمک کرده باشد.
میترائیسم آئینی است که تاثیرات به سزائی بر #مسیحیت نهاده است. شمار بسیاری از سرشناس ترین کارشناسان این پهنه متاثر بودن دین ترسائی از آئین میترا را پذیرفته اند، به عبارت دیگر، مسیحیت، از گذر میترائیسم، وام های بسیاری از #یزدان_شناسی ایرانشهری برگرفته است؛ این اما یگانه منبع تاثیر نبوده است: مسیحیت از طریق #یهودیت نیز متاثر از دین #زرتشت بوده و هست. چرا که یهودیت خود در سطوح گوناگون وامدار دین زرتشت است، از جمله مفهوم #اهرمن، #بهشت و #دوزخ، و جاوادانگی روح بزرگ و جهانی بودن مفهوم پروردگار.
به عبارت دیگر، مسیحیت هم در منبع سامی خود، یعنی یهودیت، و هم در تعاملات اغلب یک سویانه و تاثیرپذیرانه اش با میترائیسم رومی، آغشته از عناصر ایرانی و #آریائی است.
این همه اما، هیچ ربطی به این توهم غلط و نادرست ندارد که میترائیسم، آئینی ایرانی است، و یا نادرست تر از آن، که ایرانیان پیش از زرتشت میترائیست بوده اند و با برامدن دین بهی میترائیسم در ایرانزمین برچیده شده است! این نیست.
ایرانیان پیش از برامدن دین بهی نیز خدا پرست، یعنی #اهوره پرست بودند و اهوره های گوناگون را یزشن می کردند، از جمله میترا، #بهرام، #آناهیت، #وایو، #آذر، و بسیاری بغان دیگر. تغییر پاردایمی که در این میان با پدید آمدن دین بهی روی داد، تبدیل مزدا به بغ همه ی بغان بود. ما هرگز در ایران با یک دین همه جاگیر میترائی یا آناهیتی یا آذری یا وایوئی روبرو نبوده ایم. زمانی که ایرانیان میترا را می پرستیدند، آناهیت و آذر را نیز نیایش می کردند: این پرستش هم پیش از زمان زرتشتی شدن ایرانیان بوده است و هم پس از آن، و درست از این رو است که ایزدان آریائی در اوستا حضور دارند. با آمدن زرتشت میترا ورنیفتاد، آناهیت و وایو نیز برنیفتاندند.
دین زرتشت براندازنده و "بت شکن" در مفهوم ابراهیمی اش نبود، بلکه تنظیم کننده بود. میترا و آناهیت و اپام نبات حتا در دین زرتشت مقام اهورائی خود را نگه داشتند! این یک مسئله ی بزرگ یزدان شناختی است که "توحید" را منتفی می کند. زرتشتیان #موحد نبوده و نیستند.
باید متذکر شد که ایرانیان هرگز در مفهوم سامی اش موحد نبوده اند. نه تنها نبوده اند، که از روزن سامی-ابراهیمی، #مشرک بوده و هستند. #توحید در مفهوم فنی اش اختراعی سامی است و یعنی قائل بودن به یک خدا، که هم منبع شر است و هم منبع خیر: خدائی که هم دوست می دارد و هم متنفر است. هم زندگی می آفریند و هم مرگ. هم قهر می کند و هم آشتی. هم زجر می دهد و شکنجه می کند و هم نوازش و نازکی. ایرانیان هرگز به چنین چیزی باور نداشته اند و ندارند. این گونه از توحید در نگاه ایرانی چیزی جز دروندی و کفر نیست و بی آزرمی به امر خیر. خدای ایرانی هرویسپ نیکی است: یعنی خوبی مطلق. این برداشت از خوبی یعنی این: امر نیک قادر به فعل بد نیست، به عبارت دیگر، قدر قدرتی اهورا مزدا محدود در محدوده ی امر نیک و منطقی است. #اهورامزدا هرگز نمی تواند دروغ بگوید، حیله کند، کلک بزند و قهر کند و گریه کند و بکشد و جهنم به پا کند و از این امور. این ها، در یزدان شناسی ایرانشهری، مختص #دیو ها و ارواح خبیث است. معمار دوزخ اهرمن است و کارگزاران اش دیو ها، در نهایت نیز برچیده می شوند و از بین می روند و خوبی مطلق و روشنائی بی کران بر همه چیز چیره می شود: پایان شب سیه سفید است!
ادامه 👇👇
@iranshahrig