🌲
چون #الف کز اتصال حرف باشد مستقیم
برنیارد کثرت مردم ز #یکتایی تو را
#صائب
خط و انتخاب شعر: #محمد_حیدری
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
چون #الف کز اتصال حرف باشد مستقیم
برنیارد کثرت مردم ز #یکتایی تو را
#صائب
خط و انتخاب شعر: #محمد_حیدری
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
باغ صائب
🌲 چون #الف کز اتصال حرف باشد مستقیم برنیارد کثرت مردم ز #یکتایی تو را #صائب خط و انتخاب شعر: #محمد_حیدری @bagh_saeb 🌲🌲🌲
بیت صائب - در معنا - تداعی کنندهٔ بیت #حافظ است:
نیست بر لوح دلم جز #الف قامتِ دوست
چه کنم؟ حرفِ دگر یاد نداد استادم!
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
نیست بر لوح دلم جز #الف قامتِ دوست
چه کنم؟ حرفِ دگر یاد نداد استادم!
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
باغ صائب
🌲 چون #الف کز اتصال حرف باشد مستقیم برنیارد کثرت مردم ز #یکتایی تو را #صائب خط و انتخاب شعر: #محمد_حیدری @bagh_saeb 🌲🌲🌲
لطف خوشنویس و صائبپژوه گرامی جناب آقای مهندس #محمود_صوفی و تأمل ایشان در شعر و تصویر مرتبط با آن موجب بیانات مفیدی شد که شایسته دانستیم برای اطلاع ادب دوستان آن را نقل کنیم:
🔻
چون الف کز اتصال حرف باشد مستقیم
برنیارد کثرت مردم ز یکتایی تو را
چند نکته را در مورد شعر بالا و تحریر "الف" از جناب حیدری، لازم به ذکر دانستم.
اول. #الف تنها حرف مستقیم و بدون اتصال (یکپارچه) است که کاملا مشابه عدد یک می باشد. جناب صائب نیز این مورد را کاملا واضح مطرح کرده و مستقیم را بگمانم در نوعی از ایهام بیان کرده است به دو معنای صاف بودن ، و مجرد و بخودی خود ایستا بودن.
دوم. بنابر آنچه در بالا آمد و با توجه به مضمون بیت الف مورد اشاره صائب الفی است که به عدد یک شبیه باشد که با "یکتایی" و مفهوم وحدت مورد اشاره در شعر همخوانی داشته باشد. الفی که جناب حیدری مکتوب فرموده اند ، الف شکسته است که برای اشاره به این مضمون و مفهوم مناسب نیست. شاید الف نسخ مورد مناسبی باشد که کاملا با عدد یک مشابه است.
سوم. بیت جناب صائب کاملا مبین بینش فلسفی و عرفانی جناب صائب در باب "وحدت و کثرت" و "اصالت وجود" است، و بگمان بنده در بیتی
که از حضرت حافظ آورده اید اشاره عرفانی به وحدت وجود را میتوان یافت ولی مسئله وحدت و کثرت در آن مستتر نیست.
سه بیت زیر از جناب صائب را در باب این دو موضوع بسیار شیوا و رسا دیدم که تقدیم میگردد:
ز خوبان قامت جانان علم باشد به یکتایی
الف را هیچ حرفی برنمی آرد ز رعنایی
نمی گردد حجاب بحر وحدت موجه کثرت
نمی آرد برون سی پاره، مصحف را ز یکتایی
حجاب نور وحدت، عالم اسباب می گردد
شود محجوب اگر در پرده های چشم بینایی
همچنین به نظر این حقیر بیت زیر را جناب صائب با عنایت به همان بیت حافظ شیرین سخن سروده باشد:
پیشتر زان که دهد خامه به دستش استاد
الف قامت او مشق قیامت می کرد
در ضمن ابیات زیادی در باب کاربرد "الف" در شعر صائب یافتم ولی چند بیت زیر بنظرم شگفتی ها و اسراری را در خود مخفی دارند که بسیار جالب است:
سوختم، چند از حجاب عشق دارم زیر لب
چون الف در بسم پنهان مد آه خویش را؟
وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان
چون الف با هر چه پیوندیم، تنهاییم ما
چون الف در مد بسم الله پنهان می شود
گر برابر سرو را با قد رعنایش کنند
چنان کاین حرفهای مختلف شد از الف پیدا
برون از پرده هر خار چندین گلعذار آمد
جماعتی که مجرد شدند همچو الف
چو تیر آه ز نه جوشن فلک جستند
جز حرف الف نقش دو عالم همه هیچ است
ای آینه های دل اگر راست نمایید
تا کی الف به سینه کشد کلک بی گناه؟
دندان ز نقطه چند نهد بر جگر سخن؟
با احترام و پوزش
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
🔻
چون الف کز اتصال حرف باشد مستقیم
برنیارد کثرت مردم ز یکتایی تو را
چند نکته را در مورد شعر بالا و تحریر "الف" از جناب حیدری، لازم به ذکر دانستم.
اول. #الف تنها حرف مستقیم و بدون اتصال (یکپارچه) است که کاملا مشابه عدد یک می باشد. جناب صائب نیز این مورد را کاملا واضح مطرح کرده و مستقیم را بگمانم در نوعی از ایهام بیان کرده است به دو معنای صاف بودن ، و مجرد و بخودی خود ایستا بودن.
دوم. بنابر آنچه در بالا آمد و با توجه به مضمون بیت الف مورد اشاره صائب الفی است که به عدد یک شبیه باشد که با "یکتایی" و مفهوم وحدت مورد اشاره در شعر همخوانی داشته باشد. الفی که جناب حیدری مکتوب فرموده اند ، الف شکسته است که برای اشاره به این مضمون و مفهوم مناسب نیست. شاید الف نسخ مورد مناسبی باشد که کاملا با عدد یک مشابه است.
سوم. بیت جناب صائب کاملا مبین بینش فلسفی و عرفانی جناب صائب در باب "وحدت و کثرت" و "اصالت وجود" است، و بگمان بنده در بیتی
که از حضرت حافظ آورده اید اشاره عرفانی به وحدت وجود را میتوان یافت ولی مسئله وحدت و کثرت در آن مستتر نیست.
سه بیت زیر از جناب صائب را در باب این دو موضوع بسیار شیوا و رسا دیدم که تقدیم میگردد:
ز خوبان قامت جانان علم باشد به یکتایی
الف را هیچ حرفی برنمی آرد ز رعنایی
نمی گردد حجاب بحر وحدت موجه کثرت
نمی آرد برون سی پاره، مصحف را ز یکتایی
حجاب نور وحدت، عالم اسباب می گردد
شود محجوب اگر در پرده های چشم بینایی
همچنین به نظر این حقیر بیت زیر را جناب صائب با عنایت به همان بیت حافظ شیرین سخن سروده باشد:
پیشتر زان که دهد خامه به دستش استاد
الف قامت او مشق قیامت می کرد
در ضمن ابیات زیادی در باب کاربرد "الف" در شعر صائب یافتم ولی چند بیت زیر بنظرم شگفتی ها و اسراری را در خود مخفی دارند که بسیار جالب است:
سوختم، چند از حجاب عشق دارم زیر لب
چون الف در بسم پنهان مد آه خویش را؟
وحشت ما کم نگردد ز اجتماع دوستان
چون الف با هر چه پیوندیم، تنهاییم ما
چون الف در مد بسم الله پنهان می شود
گر برابر سرو را با قد رعنایش کنند
چنان کاین حرفهای مختلف شد از الف پیدا
برون از پرده هر خار چندین گلعذار آمد
جماعتی که مجرد شدند همچو الف
چو تیر آه ز نه جوشن فلک جستند
جز حرف الف نقش دو عالم همه هیچ است
ای آینه های دل اگر راست نمایید
تا کی الف به سینه کشد کلک بی گناه؟
دندان ز نقطه چند نهد بر جگر سخن؟
با احترام و پوزش
@bagh_saeb 🌲🌲🌲