Forwarded from برکهی کهن (حمید زارعیِ مرودشت)
حافظیه به لحظهی اکنون
جای همه خالی در شیرازِ بارانی
عکسهای بیشتر در ادامه آپلود خواهد شد.
ـ @berkeye_kohan ـ
حافظیه به لحظهی اکنون
جای همه خالی در شیرازِ بارانی
عکسهای بیشتر در ادامه آپلود خواهد شد.
ـ @berkeye_kohan ـ
🌲
امسال #نوبهار قدم پیشتر گذاشت
گل نیز از بساط چمن پا بدر گذاشت
سوسن به وصف باغ زبان را کبود کرد
نرگس ز شوق در قدح لاله سر گذاشت
برگ شکوفه رقعهٔ معشوق باغ بود
زان بوسه داد نرگس و بر چشم تر گذاشت*
شیرینی تبسم هر غنچه را مپرس
در شیر #صبح خندهٔ گلها شکر گذاشت
گل را غرور مشت زر خویش بس نبود
ابر بهار بر سر آن زر، گهر گذاشت
نگذاشت یادگار بجز خرمن گلی
بر هر گل زمین که شکم ابر تر گذاشت
می آورَد بسان گل زرد سر برون
نتوان بخاک گلشن #کشمیر زر گذاشت
رمزی ست اینکه عاشق و معشوق یکدلند
در پای خویش بید موله* چو سر گذاشت
کوتاه ماند دست #کلیم از گل مراد
هر چند آرزو به سر یکدگر گذاشت*
#کلیم کاشانی (همدانی)
رقعه: پارهٔ چرم یا پارچه یا کاغذ و نیز نام نوعی خط در خوشنویسی
معنای بیت: گلبرگ شکوفه ها نامه ای بود که معشوق باغ فرستاده است؛ از این رو نرگس این نامهٔ عاشقانه را بوسید و روی چشمهای خود گذاشت که از اشک شوق تر بودند.
موله: بر وزن مرفه، شیفته و آشفته، بید موله: بید مجنون
آرزو به سر یکدگر گذاشت: آرزوهای فراوان داشت که گویی آنها را بر سرهم گذاشته و انباشته است.
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
امسال #نوبهار قدم پیشتر گذاشت
گل نیز از بساط چمن پا بدر گذاشت
سوسن به وصف باغ زبان را کبود کرد
نرگس ز شوق در قدح لاله سر گذاشت
برگ شکوفه رقعهٔ معشوق باغ بود
زان بوسه داد نرگس و بر چشم تر گذاشت*
شیرینی تبسم هر غنچه را مپرس
در شیر #صبح خندهٔ گلها شکر گذاشت
گل را غرور مشت زر خویش بس نبود
ابر بهار بر سر آن زر، گهر گذاشت
نگذاشت یادگار بجز خرمن گلی
بر هر گل زمین که شکم ابر تر گذاشت
می آورَد بسان گل زرد سر برون
نتوان بخاک گلشن #کشمیر زر گذاشت
رمزی ست اینکه عاشق و معشوق یکدلند
در پای خویش بید موله* چو سر گذاشت
کوتاه ماند دست #کلیم از گل مراد
هر چند آرزو به سر یکدگر گذاشت*
#کلیم کاشانی (همدانی)
رقعه: پارهٔ چرم یا پارچه یا کاغذ و نیز نام نوعی خط در خوشنویسی
معنای بیت: گلبرگ شکوفه ها نامه ای بود که معشوق باغ فرستاده است؛ از این رو نرگس این نامهٔ عاشقانه را بوسید و روی چشمهای خود گذاشت که از اشک شوق تر بودند.
موله: بر وزن مرفه، شیفته و آشفته، بید موله: بید مجنون
آرزو به سر یکدگر گذاشت: آرزوهای فراوان داشت که گویی آنها را بر سرهم گذاشته و انباشته است.
🌲🌲🌲
--------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
🌲
از تعصب، جاهلان دین هُدا را دشمنند
عاقبت در چنگ اینکوران عصا خواهد شکست
#بیدل دهلوی
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
از تعصب، جاهلان دین هُدا را دشمنند
عاقبت در چنگ اینکوران عصا خواهد شکست
#بیدل دهلوی
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
🌲
حضور ذهن، اگر پشت انتظار نشیند
حریم آینه در غربت غبار نشیند
سکون رسوب کند، در دقیقههای تحرک،
سموم عقربهها، در رگ مدار نشیند
کند بهار، سقوط از فراز سبز طراوت
بنفشه بر لب جوبار، سوگوار نشیند
به باغ و باغچه، پائیز، بی اجازهی گلها
فرود آید و بر مسندِ بهار نشیند
به تیغ فاجعه، زخمی شود، بلوغ شکفتن
و در رگارگ گل، نیشنیش خار نشیند
ز ازدحام علف هرزهها، مجال نماند
که تاک، پنجه برافشاند و به بار نشیند
به پاس خشم خشونت، به جرم ذوق تبسم
گَوَن به گلشن و سوسن به شورهزار نشیند
هزار خار بنوشند جام جام شقایق
کنار بزم خسان، شاپرک خمار نشیند
گل نگاه شکوفا کن، ای ملول تماشا!
مباد باغ حضورت در انتظار نشیند!
بنوش عشق و فراموش کن بهشت گذشته
بهشت توست همان جا که با تو یار نشیند
کدام یار؟ حضوری که یک دم از تو جدا نیست
اگر اسیر تغافل شوی، کنار نشیند
بخوان چکامهی پرواز و پر بکش به رهائی
همای عشق، نشاید که در حصار نشیند
#بهمن_رافعی بروجنی 🌿
@bahmanrafeii
از مجموعه غزل "روشنی در قفس ماندنی نیست"
🌲🌲🌲
------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
حضور ذهن، اگر پشت انتظار نشیند
حریم آینه در غربت غبار نشیند
سکون رسوب کند، در دقیقههای تحرک،
سموم عقربهها، در رگ مدار نشیند
کند بهار، سقوط از فراز سبز طراوت
بنفشه بر لب جوبار، سوگوار نشیند
به باغ و باغچه، پائیز، بی اجازهی گلها
فرود آید و بر مسندِ بهار نشیند
به تیغ فاجعه، زخمی شود، بلوغ شکفتن
و در رگارگ گل، نیشنیش خار نشیند
ز ازدحام علف هرزهها، مجال نماند
که تاک، پنجه برافشاند و به بار نشیند
به پاس خشم خشونت، به جرم ذوق تبسم
گَوَن به گلشن و سوسن به شورهزار نشیند
هزار خار بنوشند جام جام شقایق
کنار بزم خسان، شاپرک خمار نشیند
گل نگاه شکوفا کن، ای ملول تماشا!
مباد باغ حضورت در انتظار نشیند!
بنوش عشق و فراموش کن بهشت گذشته
بهشت توست همان جا که با تو یار نشیند
کدام یار؟ حضوری که یک دم از تو جدا نیست
اگر اسیر تغافل شوی، کنار نشیند
بخوان چکامهی پرواز و پر بکش به رهائی
همای عشق، نشاید که در حصار نشیند
#بهمن_رافعی بروجنی 🌿
@bahmanrafeii
از مجموعه غزل "روشنی در قفس ماندنی نیست"
🌲🌲🌲
------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
🌲
غمگین نیم که خلق شمارند بد مرا
نزدیک می کند به خدا، دست رد مرا
گو دیگری مکن طلب من، که لطف حق
هر روز پنج بار طلب می کند مرا
کیفیتم چو باده انگور شد زیاد
چندان که زد به فرق، حوادث لگد مرا
شد جوش خلق پردهٔ چشم خداشناس
غافل ز بحر کرد هجوم زبد مرا
میریخت اشک گرم ز مژگان آفتاب
روزی که بود آینه زیر نمد مرا
ترسانده است چشم مرا خار انتقام
بازی نمیدهد گل روی سبد مرا
چون لعل اگر چه در جگر سنگ خارهام
از نور آفتاب مدد میرسد مرا
قارون شدم ز داغ، همانا درین بساط
عشق تو یافته است همین معتمد مرا
چندان که پا ز کوی خرابات میکشم
آب روان حکم قضا میبرد مرا
#صائب میان تازه خیالان اصفهان
بس باشد این غزل، گل روی سبد مرا
#صائب
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
غمگین نیم که خلق شمارند بد مرا
نزدیک می کند به خدا، دست رد مرا
گو دیگری مکن طلب من، که لطف حق
هر روز پنج بار طلب می کند مرا
کیفیتم چو باده انگور شد زیاد
چندان که زد به فرق، حوادث لگد مرا
شد جوش خلق پردهٔ چشم خداشناس
غافل ز بحر کرد هجوم زبد مرا
میریخت اشک گرم ز مژگان آفتاب
روزی که بود آینه زیر نمد مرا
ترسانده است چشم مرا خار انتقام
بازی نمیدهد گل روی سبد مرا
چون لعل اگر چه در جگر سنگ خارهام
از نور آفتاب مدد میرسد مرا
قارون شدم ز داغ، همانا درین بساط
عشق تو یافته است همین معتمد مرا
چندان که پا ز کوی خرابات میکشم
آب روان حکم قضا میبرد مرا
#صائب میان تازه خیالان اصفهان
بس باشد این غزل، گل روی سبد مرا
#صائب
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Forwarded from باغ صائب
🌲
سعی کن در عزت سی پارهٔ ماه صیام
کز فلک، از بهر تعظیمش فرود آمد کلام
آدمی ممتاز شد از سایر حیوان به صوم
نامهٔ انسان به این مُهر خدایی شد تمام
چون در دوزخ، دهان گر چند روزی بسته شد
باز شد چندین در از جنت، به روی خاص و عام
خال روی مه جبینان، گر ز مشک و عنبرست
از شب قدرست، خال چهرهٔ ماه صیام
نیست در سالی دو عید افزون و از فرخندگی
عید باشد مردمان را، سی شب این ماه تمام
لذت افطار، در دنبال باشد روزه را
صبح اگر بندد دری، ایزد گشاید وقت شام
روزه سازد پاک، صائب! سینه ها را از هوس
ز آتش امساک میسوزد، تمناهای خام
#صائب
#روزه
#صیام
🌲
----------------------
@bagh_saeb
سعی کن در عزت سی پارهٔ ماه صیام
کز فلک، از بهر تعظیمش فرود آمد کلام
آدمی ممتاز شد از سایر حیوان به صوم
نامهٔ انسان به این مُهر خدایی شد تمام
چون در دوزخ، دهان گر چند روزی بسته شد
باز شد چندین در از جنت، به روی خاص و عام
خال روی مه جبینان، گر ز مشک و عنبرست
از شب قدرست، خال چهرهٔ ماه صیام
نیست در سالی دو عید افزون و از فرخندگی
عید باشد مردمان را، سی شب این ماه تمام
لذت افطار، در دنبال باشد روزه را
صبح اگر بندد دری، ایزد گشاید وقت شام
روزه سازد پاک، صائب! سینه ها را از هوس
ز آتش امساک میسوزد، تمناهای خام
#صائب
#روزه
#صیام
🌲
----------------------
@bagh_saeb
Forwarded from باغ صائب
🌲
رمضانست! هین! دهن دربند
در دوزخ به خویشتن در بند
بهر دفع زبانی دوزخ
این زبان دروغ زن در بند
روزکی چند با خدا پرداز
در دکّان اهر من در بند
جز به ذکر و دعا دهن مگشای
ورنه هرزه مدارتن در بند
نبود آدمی، ستور بود
که کند رایضش دهن در بند
روزه دار آن بود که شرع کند
حسّ و وهم و خیالش اندر بند
رسنی محکمست قرآنت
خویشتن رابدان رسن در بند
بوی مشکت گر آرزوست نخست
به هوا راه دم زدن در بند
چون رسد کاروان غیبت و فحش
در دروازۀ سخن در بند
پس بخار دهان بجای بخور
بگریبان پیرهن در بند
این بجا آر، ور چنین نبود
از نصیحت زبان من در بند
کمال الدین اسماعیل
🌲
--------------------
@bagh_saeb
رمضانست! هین! دهن دربند
در دوزخ به خویشتن در بند
بهر دفع زبانی دوزخ
این زبان دروغ زن در بند
روزکی چند با خدا پرداز
در دکّان اهر من در بند
جز به ذکر و دعا دهن مگشای
ورنه هرزه مدارتن در بند
نبود آدمی، ستور بود
که کند رایضش دهن در بند
روزه دار آن بود که شرع کند
حسّ و وهم و خیالش اندر بند
رسنی محکمست قرآنت
خویشتن رابدان رسن در بند
بوی مشکت گر آرزوست نخست
به هوا راه دم زدن در بند
چون رسد کاروان غیبت و فحش
در دروازۀ سخن در بند
پس بخار دهان بجای بخور
بگریبان پیرهن در بند
این بجا آر، ور چنین نبود
از نصیحت زبان من در بند
کمال الدین اسماعیل
🌲
--------------------
@bagh_saeb
Forwarded from مکتب وقوع و سبک هندی(اصفهانی) (mohammad azizi)
telegram_audio 2.ogg
3 MB
🌲
یارب این جانهای غربت دیده را فریاد رس!
روحهای گِل به رو مالیده را فریاد رس!
با کمند جذبهای، ای آفتاب بینیاز
سایههای بر زمین چسبیده را فریاد رس
از کشاکشهای بحر، ای ساحل آرامبخش
این خس و خاشاکِ طوفاندیده را فریاد رس
از ره پنهان، به روی گرم ای پیر مغان
بادههای خام ناجوشیده را فریاد رس
می شود از قطع، راه عشق هر دم دورتر
رهروان این ره خوابیده را فریاد رس
ای بهار عشق کز رخسارت آتش میچکد
این ز سرمای هوس لرزیده را فریاد رس
ای که رگ از سنگ _چون مو از خمیر_ آری برون
رشتهٔ جان به تن پیچیده را فریاد رس
ای که کردی از صدف گهوارهٔ دُرّ یتیم
این گهرهای به گل چسبیده را فریاد رس
بلبلان گلها ز باغ کامرانی چیدهاند
این گُل از باغ جهان ناچیده را فریاد رس
گرچه می دانم به دادِ پاکبازان میرسی
این به خونِ آرزو غلتیده را فریاد رس
در جهان پر ملال ای کیمیای خوشدلی
رحمتی کن، #صائبِ غمدیده را فریاد رس!
#صائب
@saeb_org
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
یارب این جانهای غربت دیده را فریاد رس!
روحهای گِل به رو مالیده را فریاد رس!
با کمند جذبهای، ای آفتاب بینیاز
سایههای بر زمین چسبیده را فریاد رس
از کشاکشهای بحر، ای ساحل آرامبخش
این خس و خاشاکِ طوفاندیده را فریاد رس
از ره پنهان، به روی گرم ای پیر مغان
بادههای خام ناجوشیده را فریاد رس
می شود از قطع، راه عشق هر دم دورتر
رهروان این ره خوابیده را فریاد رس
ای بهار عشق کز رخسارت آتش میچکد
این ز سرمای هوس لرزیده را فریاد رس
ای که رگ از سنگ _چون مو از خمیر_ آری برون
رشتهٔ جان به تن پیچیده را فریاد رس
ای که کردی از صدف گهوارهٔ دُرّ یتیم
این گهرهای به گل چسبیده را فریاد رس
بلبلان گلها ز باغ کامرانی چیدهاند
این گُل از باغ جهان ناچیده را فریاد رس
گرچه می دانم به دادِ پاکبازان میرسی
این به خونِ آرزو غلتیده را فریاد رس
در جهان پر ملال ای کیمیای خوشدلی
رحمتی کن، #صائبِ غمدیده را فریاد رس!
#صائب
@saeb_org
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Forwarded from بهمن رافعی (farzaneh bazargan)
تازههای نشر
انتشارات چشمه آفرینش اصفهان
زمستان ۱۴۰۳
جهانی در من زندگی میکند؛
به کوشش خسرو گودرزی بروجنی؛
شناخت نامه زنده یاد استاد بهمن رافعی بروجنی،
مجموعه خاطرات هشت دهه زندگی شاعر گرانسنگ این مرز و بوم، زنده یاد بهمن رافعی در قالب گفتگوی اختصاصی چاپ و منتشر شد.
این اثر در قالب مصاحبه و گفتگو با استاد تهیه و تنظیم شده است و بسیاری از فرازهای زندگی، مختصات فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و جامعه شناسی، به ویژه شاخصهای دنیای هنر و ادبیات شاعر مورد بررسی و تعمق قرار گرفته است.
این گفتگو نامه تنها بازسازی سالهای گذشته شاعر نیست، بلکه نقش تازهای از نمادها و نمودها و عبور از مراحل و منازل در طول نزدیک به ۸ دهه اخیر است که در متن آن ویژگیهای عینی حداقل یک قرن گذشته به خواننده تقدیم میشود.
بهمن رافعی را میتوان به تنهایی خورشیدی تابناک در پهنه فرهنگ دیروز و امروز ما معرفی کرد که با ذهنی پرورده و عواطفی انسانی و پنداری افسونگر همراه با زبانی خوش آهنگ به کشف و شهود پرداخته است.
مرکز پخش:
اصفهان، خیابان فیض، مجتمع نگین، انتشارات چشمه آفرینش
ناشر، جناب محمود حسننژاد،
شماره تماس؛
۰۹۱۳۱۱۵۲۸۱۴
@bahmanrafeii
انتشارات چشمه آفرینش اصفهان
زمستان ۱۴۰۳
جهانی در من زندگی میکند؛
به کوشش خسرو گودرزی بروجنی؛
شناخت نامه زنده یاد استاد بهمن رافعی بروجنی،
مجموعه خاطرات هشت دهه زندگی شاعر گرانسنگ این مرز و بوم، زنده یاد بهمن رافعی در قالب گفتگوی اختصاصی چاپ و منتشر شد.
این اثر در قالب مصاحبه و گفتگو با استاد تهیه و تنظیم شده است و بسیاری از فرازهای زندگی، مختصات فرهنگی، جغرافیایی، تاریخی و جامعه شناسی، به ویژه شاخصهای دنیای هنر و ادبیات شاعر مورد بررسی و تعمق قرار گرفته است.
این گفتگو نامه تنها بازسازی سالهای گذشته شاعر نیست، بلکه نقش تازهای از نمادها و نمودها و عبور از مراحل و منازل در طول نزدیک به ۸ دهه اخیر است که در متن آن ویژگیهای عینی حداقل یک قرن گذشته به خواننده تقدیم میشود.
بهمن رافعی را میتوان به تنهایی خورشیدی تابناک در پهنه فرهنگ دیروز و امروز ما معرفی کرد که با ذهنی پرورده و عواطفی انسانی و پنداری افسونگر همراه با زبانی خوش آهنگ به کشف و شهود پرداخته است.
مرکز پخش:
اصفهان، خیابان فیض، مجتمع نگین، انتشارات چشمه آفرینش
ناشر، جناب محمود حسننژاد،
شماره تماس؛
۰۹۱۳۱۱۵۲۸۱۴
@bahmanrafeii
🌲
درخت
تو قامت بلند تمنایی ای درخت
همواره خفته است در آغوشت آسمان
بالایی ای درخت
دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار
زیبایی ای درخت
وقتی که بادها
در برگهای در هم تو لانه می کنند
وقتی که بادها
گیسوی سبز فام تو را شانه می کنند
غوغایی ای درخت
وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است
در بزم سرد او
خنیاگر غمین خوش آوایی ای درخت
در زیر پای تو
اینجا شب است و شب زدگانی که چشمشان
صبحی ندیده است
تو روز را کجا
خورشید را کجا
در دشت دیده غرق تماشایی ای درخت
چون با هزار رشته تو با جان خاکیان
پیوند می کنی
پروا مکن ز رعد
پروا مکن ز برق که بر جایی ای درخت
سر بر کش ای رمیده که همچون امید ما
با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت
سیاوش #کسرایی
[تولد: ۵ اسفند ۱۳۰۵ ، اصفهان،
درگذشت: ۱۹ بهمن ۱۳۷۴، اطریش: وین]
۱۵ اسفند: روز درختکاری
توضیح عکس: سرو کهن و تاریخی ابرکوه، استان یزد
🌲🌲🌲
------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
درخت
تو قامت بلند تمنایی ای درخت
همواره خفته است در آغوشت آسمان
بالایی ای درخت
دستت پر از ستاره و جانت پر از بهار
زیبایی ای درخت
وقتی که بادها
در برگهای در هم تو لانه می کنند
وقتی که بادها
گیسوی سبز فام تو را شانه می کنند
غوغایی ای درخت
وقتی که چنگ وحشی باران گشوده است
در بزم سرد او
خنیاگر غمین خوش آوایی ای درخت
در زیر پای تو
اینجا شب است و شب زدگانی که چشمشان
صبحی ندیده است
تو روز را کجا
خورشید را کجا
در دشت دیده غرق تماشایی ای درخت
چون با هزار رشته تو با جان خاکیان
پیوند می کنی
پروا مکن ز رعد
پروا مکن ز برق که بر جایی ای درخت
سر بر کش ای رمیده که همچون امید ما
با مایی ای یگانه و تنهایی ای درخت
سیاوش #کسرایی
[تولد: ۵ اسفند ۱۳۰۵ ، اصفهان،
درگذشت: ۱۹ بهمن ۱۳۷۴، اطریش: وین]
۱۵ اسفند: روز درختکاری
توضیح عکس: سرو کهن و تاریخی ابرکوه، استان یزد
🌲🌲🌲
------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Forwarded from باغ صائب
🌲
به جای این که دمادم به نان بیندیشیم
چه میشود که دمی هم به جان بیندیشیم؟
کویر تشنهٔ تن را چقدر آب دهیم؟!
به باغ داغ غریب روان بیندیشیم
نثار آب به گلهای کاغذی تا چند؟
بیا به تشنگی ارغوان بیندیشیم
درخت پیر، در اعماق ریشهها دارد
به آرزوی درخت جوان بیندیشیم
بیا ز بام خیابان و کوچه پَر گیریم
به بیکرانگی آسمان بیندیشیم
بگستریم چو خورشید با تمام حضور
به یک نگاه به کل جهان بیندیشیم
فریب بال و پر مرغ خانگی نخوریم
به یک پرندهٔ بیآشیان بیندیشیم
بیا ز رود بپرسیم راه اقیانوس
به آن حماسگی بیکران بیندیشیم
به قلب پر تپش مرغهای دریایی
به روح آبی دریادلان بیندیشیم
بیا مسافر شهر ستارهها باشیم
به راه نقرهای کهکشان بیندیشیم
به گریه گریهٔ ابر و به خنده خندهٔ مهر
به چتر جاری رنگین کمان بیندیشیم
همین نه با تپش قلب خود نفس بکشیم
به قلب حادثهکوبِ زمان بیندیشیم
#بهمن_رافعی_بروجنی
🌲
--------------------
@bagh_saeb
به جای این که دمادم به نان بیندیشیم
چه میشود که دمی هم به جان بیندیشیم؟
کویر تشنهٔ تن را چقدر آب دهیم؟!
به باغ داغ غریب روان بیندیشیم
نثار آب به گلهای کاغذی تا چند؟
بیا به تشنگی ارغوان بیندیشیم
درخت پیر، در اعماق ریشهها دارد
به آرزوی درخت جوان بیندیشیم
بیا ز بام خیابان و کوچه پَر گیریم
به بیکرانگی آسمان بیندیشیم
بگستریم چو خورشید با تمام حضور
به یک نگاه به کل جهان بیندیشیم
فریب بال و پر مرغ خانگی نخوریم
به یک پرندهٔ بیآشیان بیندیشیم
بیا ز رود بپرسیم راه اقیانوس
به آن حماسگی بیکران بیندیشیم
به قلب پر تپش مرغهای دریایی
به روح آبی دریادلان بیندیشیم
بیا مسافر شهر ستارهها باشیم
به راه نقرهای کهکشان بیندیشیم
به گریه گریهٔ ابر و به خنده خندهٔ مهر
به چتر جاری رنگین کمان بیندیشیم
همین نه با تپش قلب خود نفس بکشیم
به قلب حادثهکوبِ زمان بیندیشیم
#بهمن_رافعی_بروجنی
🌲
--------------------
@bagh_saeb
Forwarded from کاغذِ آتشزده
ز شهید کردههای نگهش که راست طاقت؟
که به حشر دامن او به کف استوار گیرد
چو سفید گشت چشمم، به وصال خوشدلم کن
که درخت چون شکوفه بنمود، بار گیرد!
مبر ای سمند خاکم به هوا ز جلوهگاهش
که ز گَرد من مبادا دل او غبار گیرد
#فیضی_دکنی
@kaghaze_atashzade
که به حشر دامن او به کف استوار گیرد
چو سفید گشت چشمم، به وصال خوشدلم کن
که درخت چون شکوفه بنمود، بار گیرد!
مبر ای سمند خاکم به هوا ز جلوهگاهش
که ز گَرد من مبادا دل او غبار گیرد
#فیضی_دکنی
@kaghaze_atashzade
🌲
یارب! از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
هر سر موی حواس من به راهی میرود
این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده
در دل تنگم ز داغ عشق شمعی برفروز
خانه تن را چراغی از دل بیدار ده
مدتی شد تا ز سرمشق جنون افتادهام
سرخطی از نو به این مجنون بیپرگار ده
نشئهٔ پا در رکابِ مِی ندارد اعتبار
مستیِ دنبالهداری همچو چشم یار ده
در لباس تن پرستی پایکوبی مشکل است
دامن جان را رهایی زین تهِ دیوار ده
قسمت خاصان بود هر چند درد و داغ عشق
عام کن این لطف را، بخشی به این افگار ده
برنمیآید به حفظ جام، دست رعشه دار
قوّت بازوی توفیقی مرا در کار ده
پیچ و تاب بیقراری رشتهٔ صد گوهرست
گنج را از من بگیر و پیچ و تاب مار ده!
چار دیوار عناصِر نیست میدان سماع
رخصتِ جولان مرا در عالم انوار ده
چند مالم سینه بر ریگ روان از تشنگی؟
شربتِ آبی به من زان تیغ بیزنهار ده
مدتی گفتار بیکردار کردی مرحمت
روزگاری هم به من کردارِ بی گفتار ده
چند چون مرکز گره باشد کسی در یک مقام؟
پایی از آهن به این سرگشته چون پرگار ده
شیوهٔ ارباب همت نیست جود ناتمام
رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده
کار را بی کارفرما پیش بردن مشکل است
کارفرمایی به من از غیرت همکار ده
سینهای چون چنگ لبریز فغانم دادهای
صد دهن در ناله کردن همچو موسیقار ده
بیش از این مپسند صائب را به زندان خرد
از بیابان ملک و تخت از دامن کهسار ده
#صائب
#نیایش
🌲🌲🌲
---------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
یارب! از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
هر سر موی حواس من به راهی میرود
این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده
در دل تنگم ز داغ عشق شمعی برفروز
خانه تن را چراغی از دل بیدار ده
مدتی شد تا ز سرمشق جنون افتادهام
سرخطی از نو به این مجنون بیپرگار ده
نشئهٔ پا در رکابِ مِی ندارد اعتبار
مستیِ دنبالهداری همچو چشم یار ده
در لباس تن پرستی پایکوبی مشکل است
دامن جان را رهایی زین تهِ دیوار ده
قسمت خاصان بود هر چند درد و داغ عشق
عام کن این لطف را، بخشی به این افگار ده
برنمیآید به حفظ جام، دست رعشه دار
قوّت بازوی توفیقی مرا در کار ده
پیچ و تاب بیقراری رشتهٔ صد گوهرست
گنج را از من بگیر و پیچ و تاب مار ده!
چار دیوار عناصِر نیست میدان سماع
رخصتِ جولان مرا در عالم انوار ده
چند مالم سینه بر ریگ روان از تشنگی؟
شربتِ آبی به من زان تیغ بیزنهار ده
مدتی گفتار بیکردار کردی مرحمت
روزگاری هم به من کردارِ بی گفتار ده
چند چون مرکز گره باشد کسی در یک مقام؟
پایی از آهن به این سرگشته چون پرگار ده
شیوهٔ ارباب همت نیست جود ناتمام
رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده
کار را بی کارفرما پیش بردن مشکل است
کارفرمایی به من از غیرت همکار ده
سینهای چون چنگ لبریز فغانم دادهای
صد دهن در ناله کردن همچو موسیقار ده
بیش از این مپسند صائب را به زندان خرد
از بیابان ملک و تخت از دامن کهسار ده
#صائب
#نیایش
🌲🌲🌲
---------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
🌲
قرب یک ماه به میخانه اقامت کردم
اتفاقا رمضان بود، نمیدانستم!
اشرف مازندرانی
@zakhme_bz
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
🌲
قرب یک ماه به میخانه اقامت کردم
اتفاقا رمضان بود، نمیدانستم!
اشرف مازندرانی
@zakhme_bz
🌲🌲🌲
-------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
🌲
بیقراری
لبریخته از دیری و دوریست دلم
یا نقطۀ پایانِ صبوریست دلم
سرتاسرش التهاب و آتشبازی
همچون شب چارشنبهسوریست دلم!
محمدرضا روزبه ۱۳۹۶
@Mohammadrezarouzbeh
🌲🌲🌲
------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
بیقراری
لبریخته از دیری و دوریست دلم
یا نقطۀ پایانِ صبوریست دلم
سرتاسرش التهاب و آتشبازی
همچون شب چارشنبهسوریست دلم!
محمدرضا روزبه ۱۳۹۶
@Mohammadrezarouzbeh
🌲🌲🌲
------------
http://tttttt.me/bagh_saeb
Telegram
باغ صائب
کانال اختصاصی صائب شناسی، سبک هندی/ اصفهانی و شعر اصفهان
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
نشانی باغ صائب در تلگرام👇
Forwarded from باغ صائب
🌲
اکنون که نسیم #عید_نوروز وزید
دنیا ز گل وشکوفه شد سرخ وسپید
ازحضرت دوست بهرتان میطلبم
خوشبختی و کامرانی و عشق و امید!
فضلالله شیرانی ( #سخا )
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
اکنون که نسیم #عید_نوروز وزید
دنیا ز گل وشکوفه شد سرخ وسپید
ازحضرت دوست بهرتان میطلبم
خوشبختی و کامرانی و عشق و امید!
فضلالله شیرانی ( #سخا )
@bagh_saeb 🌲🌲🌲
Forwarded from باغ صائب
بهشت نقد طلب میکنی اگر #صائب
چو غنچه سر ز گریبان خود برآر امروز
نوروز و سال نو بر شما مبارک!
t.me/bagh_saeb
چو غنچه سر ز گریبان خود برآر امروز
نوروز و سال نو بر شما مبارک!
t.me/bagh_saeb