عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
@asheghanehaye_fatima



همزمان!
در دومکان!
زندگی می کنم!

آنجا که تویی!
آنجا که منم!


#مارگارت_اتوود
هیچ وقت نمیتوانی به کسی بگویی از دوست داشتن یک نفر خود داری کند دوست داشتن با چیز های دیگر خیلی فرق میکند.

#مارگارت_اتوود

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشنداما مطمئنا بازگشت‌ها بدترند
حضور عینی انسان نمی‌تواندبا سایه درخشانی که در نبودش ایجادشده برابری کند



#مارگارت_اتوود
کتاب: آدمکش کور
@asheghanehaye_fatima




خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند. حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه‌ درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند!



#مارگارت_اتوود
خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت
کننده باشند اما مطمئناً بازگشت‌ها بدترند.
حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده
برابری کند!

#مارگارت_اتوود


@asheghanehaye_fatima
🌾


عشق بینایی را تار می‌کند؛
اما وقتی فرونشست،
همه‌چیز را از هر زمان
دیگری شفاف‌تر می‌بینی.
درست مثل موجی که عقب نشسته باشد،
هر چه در آن پرت یا غرق شده،
نمایان می‌شود.

#مارگارت_اتوود

@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



می‌خواهم در خواب تماشایت کنم
می‌دانم که شاید هرگز اتفاق نیافتد
می‌خواهم تماشایت کنم در خواب
بخوابم با تو
تا به درون خوابت درآیم
چنان موج روان تیره‌‌ای
که بالای سرم می‌لغزد
و با تو قدم بزنم
از میان جنگل روشن مواج برگ‌های آبی و سبز
همراه خورشیدی خیس و سه ماه
به سوی غاری که باید در آن هبوط کنی
تا موحش‌ترین هراس‌هایت
می‌خواهم آن شاخه‌ی نقره‌ای را ببخشم به تو
آن گل سفید کوچک را
کلمه‌ای که تو را حفظ می‌کند
از حزنی که در مرکز رویاهایت زندگی می‌کند
می‌خواهم تعقیبت کنم
تا بالای پلکان و دوباره
قایقی شوم که که محتاطانه تو را به عقب بر می‌گرداند
شعله‌ای در جام‌های دو دست
تا آن‌جا که تنت آرمیده است
کنار من
و تو به آن وارد می‌شوی
به آسانی دمی که برمی‌آوری
می‌خواهم هوا باشم
هوایی که در آن سکنی می‌کنی
برای لحظه‌ای حتی
می‌خواهم همان‌قدر قابل چشم‌پوشی و
همان‌قدر ضروری باشم.

#مارگارت_اتوود
#شاعر_کانادا
ترجمه :
#محسن_عمادی
ترانهٔ جغد


من‌ام قلب زنی مقتول
که راه خانه را اشتباه پیمود
که در گوشه‌ای خلوت خفه‌شد و دفن نشد هرگز
که زیر درختی هدف دقیق گلوله‌ شد
که با چاقوی تیز مثله شد
ما بسیاریم.

من پر درآوردم و پاره کردم و راه خویش را از تن زن
من شکل قلبی پردار گرفته‌م
دهانم یکی مغار است، دست‌هایم
جنایت‌هایی که دست‌ها مرتکب شده‌اند

در بیشه‌زار می‌نشینم و از مرگ می‌گویم
به صدایی تکاهنگ:
اگرچه راه رسیدن به مرگ بسیار است
سرود مرگ اما تنها یکی است
رنگ مِه
می‌پرسد چرا چرا.

من انتقام نمی‌جویم
کفاره نمی‌طلبم
فقط می‌خواهم از کسی بپرسم
چگونه گم شده بودم
چگونه گم شده بودم

من‌ام قلب گم شدهٔ قاتلی
که هنوز کشته نشده‌است
که نمی‌داند هنوز
میل کشتن دارد، هنوز
مثل دیگران است.

من به دنبال آن مرد‌َم
که پاسخ‌هایی برایم در آستین دارد

گام‌هایش را می‌پاید، محتاط است و
خشن، می‌بالد پنجه‌هایم در دستانش
و چنگال‌هایی می‌شود، و او به چنگ نمی‌آید.


#مارگارت_اتوود
#ترجمه: حسین مکی زاده تفتی



@asheghanehaye_fatima
@asheghanehaye_fatima



خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت کننده باشند امّا مطمئناً بازگشت‌ها بدترند.
حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند.

📕 آدمکش کور
✍🏽 #مارگارت_اتوود
نفرت آسان‌تر بود ،
اگر از آنها متنفر بودم، می‌دانستم چه کار کنم.
نفرت واضح و روشن است،
فلزگونه، یک‌سویه، متزلزل؛
برعکسِ عشق.

#چشم_گربه
#مارگارت_اتوود

@asheghanehaye_fatima
چندسال بعد روزی که فکرش را هم نمی‌کنیم
توی خیابان با هم روبه‌رو می‌شویم.
تو از روبرو می‌آیی. هنوز با همان پرستیژ مخصوص به خودت قدم بر می‌داری فقط کمی جا افتاده‌تر شده‌ای. قدم‌هایم آهسته‌تر می‌شود
به یک قدمی‌ام می‌رسی و با چشمان نافذت مرا کامل برانداز می‌کنی!
درد کهنه‌ای از اعماق قلبم تیر می‌کشد و رعشه‌ای می‌اندازد بر استخوان فقراتم.
هنوز بوی عطر فرانسوی‌ات را کامل استنشاق نکرده‌ام که از کنارم رد شده‌ای، تمام خطوط چهره‌ات را در یک لحظه کوتاه در ذهنم ثبت می‌کنم
می‌ایستم و برمی‌گردم و می‌بینم تو هم ایستاده‌ای، می‌دانم به چه فکر می‌کنی
من اما به این فکر می‌کنم که چقدر دیر ایستاده‌ای
چقدر دیر کرده ای
چقدر دیر ایستاده‌ام
چقدر به این ایستادن‌ها سال‌ها پیش نیاز داشتم
قدم‌های سستم را دوباره از سر می‌گیرم
تو اما هنوز ایستاده‌ای
خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشند اما مطمئنا بازگشت‌ها بدترند.
حضور عینی انسان نمی‌تواند با سایه‌ درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند‌.

آدم‌کش کور/
#مارگارت_اتوود


@asheghanehaye_fatima
عشق بینایی را تار می‌کند؛ اما وقتی فرونشست، همه‌چیز را از هر زمان دیگری شفاف‌تر می‌بینی. درست مثل موجی که عقب نشسته باشد، هر چه در آن پرت یا غرق شده، نمایان می‌شود.

#مارگارت_اتوود

@asheghanehaye_fatima
دوست دارم هوایی شوم
که تنها برای یک لحظه
درتو ساکن می‌شود
دوست دارم چیزی شوم
که به چشم نمی‌آید
اما لازم است.

#مارگارت_اتوود
#عزیز_روزهام


@asheghanehaye_fatima
عشق بینایی را تار میکند؛ اما وقتی فرونشست، همه‌چیز را از هر زمان دیگری شفاف‌تر میبینی. درست مثل موجی که عقب نشسته باشد، هر چه در آن پرت یا غرق شده، نمایان میشود...


#مارگارت_اتوود

@asheghanehaye_fatima
عشق بینایی را تار میکند؛ اما وقتی فرونشست، همه‌چیز را از هر زمان دیگری شفاف‌تر میبینی. درست مثل موجی که عقب نشسته باشد، هر چه در آن پرت یا غرق شده، نمایان میشود...


#مارگارت_اتوود


@asheghanehaye_fatima
مادرم به پرستارهايی که در بيمارستان‌های مختلف از پدرم مراقبت کرده بودند حسادت می‌کرد.
دلش می‌خواست پدرم سلامتی‌اش را فقط مديون او بداند، می‌خواست پدرم به وفاداری خستگی‌ناپذير او اهميت دهد.
ديکتاتوری، روی ديگرِ فداکاری است!


📕 #آدمکش_کور

#مارگارت_اتوود

@asheghanehaye_fatima
#مارگارت_اتوود:

خداحافظی‌ها ممکن است بسیار ناراحت‌کننده باشند اما مطمئنا بازگشت‌ها بدترند چرا که حضور عینی آن فرد هرگز نمی‌تواند با سایه درخشانی که در نبودش ایجاد شده برابری کند .

@asheghanehaye_fatima
▪️

نمی‌توانی به کسی بگویی
از دوست داشتنِ یک نفر خودداری کند،‌
دوست داشتن با چیزهای دیگر خیلی فرق می کند.

#مارگارت_اتوود 🌿

@asheghanehaye_fatima
دیروز آن قدر خسته تر بودم که تمام مدت روی کاناپه دراز کشیدم و هیچ کاری نکردم. بنا به عادت گفتگوی روز تلویزیون را تماشا می کردم، که در آن اطلاعاتی را بدون ملاحظه آشکار می کردند. آشکار کردن بدون ملاحظه اطلاعات مد شده است: مردم اطلاعاتی درباره خود و دیگران آشکار می کنند. این کار را از فرط نگرانی و گناه، و به خاطر خوش آمد خودشان می کنند، ولی بیشتر به این دلیل که می خواهند خودشان را نشان دهند، و آدم های دیگر هم می خواهند تماشایشان کنند.

من خود را از آن ها مستثنی نمی کنم: من هم از تماشای این گناهان کوچک زشت، این نابسامانی های کثیف خانوادگی، و این ضربه های روحی لذت می برم.

#مارگارت_اتوود
کتاب: آدمکش کور
مترجم: شهین آسایش

@asheghanehaye_fatima
.
.

آب مقاومت نمی‌کند. جاری می‌شود. وقتی دستت را تویش فرو می‌بری فقط احساس نوازش می‌کنی. آب دیواری سخت نیست، تو را متوقف نمی‌کند. آب همیشه هرجا بخواهد می‌رود و در نهایت هیچ‌چیز نمی‌تواند در مقابلش بایستد. آب شکیباست. قطره‌های آب سنگ را می‌ساید. یادت باشد، فرزندم. یادت باشد تو نیمه آبی. اگر نمی‌توانی از مانعی رد بشوی دورش بزن. آب اینگونه است.
‌‌
«پنلوپیاد»


#مارگارت_اتوود
نویسنده، شاعر، منتقد ادبی و فعال سیاسی کانادایی



@asheghanehaye_fatima