عاشقانه های فاطیما
817 subscribers
21.2K photos
6.49K videos
276 files
2.94K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
August 17, 2019
October 13, 2020
November 15, 2020
ما فقط یک‌بار
در کودکی
جهان را نظاره می‌کنیم
باقی،
خاطره است...

We look at the world once,
in childhood.
The rest is memory.

■شاعر: #لوییز_گلوک | Louise Gluck | آمریکا، ۱۹۴۳ |

■برگردان: #مرجان_وفایی

@asheghanehaye_fatima
March 11, 2021
در منتهای رنجم
دری بود.

نه، تا آخر گوش کنید: من به یاد دارم
آن را که شما مرگش خوانید.

آن بالا خش‌خشِ شاخه‌های کاجی که جابه‌جا می‌گشت.
و سپس هیچ. خورشیدِ بی‌جان
می‌درخشید بر رویه‌های خشک.

چه خوفناک است زنده ماندن
هنگامی که شعور
خفته در تیره‌ی خاک.

آنک تمام شد: آن‌چه بیم داری از آن،
جانی که بود و توان سخن گفتنش نبود
یک‌باره به پایان رسید و خاکِ سخت
اندکی خم شد. و آن‌چه گمان کردم
پرندگانی بودند جَسته چون تیر
در بوته‌های پست.

با توام ای آن‌که به یاد نداری
گذر از جهان دیگر را
به تو می‌گویم که می‌توانستم باز سخن بگویم:
هرچه بازآید از دیار نسیان
بازمی‌آید تا بیابد صدایی:

از مرکز حیاتم جوشید
چشمه‌ساری بزرگ،
سایه‌های کبود
بر لاجوردِ دریا.

#لوییز_گلوک
برگردان: #صالح_نجفی

@asheghanehaye_fatima
November 18, 2021
همیشه چنین است
که چیزی اندوه را رج زند:
مثل بافته‌های مادرت
که همه شال‌های سرخ سایه را نگه می‌دارد؛
شال‌های کریسمس
که تو را گرم می‌کرد
هر بار که ازدواج کرده بود
تو را هم با خود برده بود.
پس چگونه توانست
همه آن سال‌ها قلب بیوه‌اش را سخت نگه دارد
انگار که یکی مرده احیاء شود.
پس نه عجیب است: تو همانی که باید بوده باشی
بانویت می‌هراسد از خون
چونان دیوار خشتی
که از پسِ دیواری.

#لوییز_گلوک


@asheghanehaye_fatima
January 2, 2022