@asheghanehaye_fatima
گاهی،
زیر باران
و در سرما
دستانات را در جیبهای
پالتواَم مییابم.
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | ■برگردان: #محمد_حمادی
گاهی،
زیر باران
و در سرما
دستانات را در جیبهای
پالتواَم مییابم.
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | ■برگردان: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
من بادی غمینام
شاخه را میلرزانم
و تو را میبینم
که در سبد دیگران میافتی.
☆☆☆☆☆
انا ریحُ حزینة تهزُّ الغصنَ
و تراكِ تسقطین في سلالِ الآخرین...
○●شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | ○●برگردان: #صالح_بوعذار
من بادی غمینام
شاخه را میلرزانم
و تو را میبینم
که در سبد دیگران میافتی.
☆☆☆☆☆
انا ریحُ حزینة تهزُّ الغصنَ
و تراكِ تسقطین في سلالِ الآخرین...
○●شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | ○●برگردان: #صالح_بوعذار
@asheghanehaye_fatima
من بادی اندوهگینام،
که شاخه را میتکاند؛
و میبیندت
که در سبد دیگران میافتی...
☆☆☆☆☆
انا ریحُ حزینة تهزُّ الغصنَ
و تراكِ تسقطین في سلالِ الآخرین...
■●شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | زادهی ۱۹۵۵ میلادی در ناصریه عراق |
■●برگردان: #فاطمه_محبی
من بادی اندوهگینام،
که شاخه را میتکاند؛
و میبیندت
که در سبد دیگران میافتی...
☆☆☆☆☆
انا ریحُ حزینة تهزُّ الغصنَ
و تراكِ تسقطین في سلالِ الآخرین...
■●شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | زادهی ۱۹۵۵ میلادی در ناصریه عراق |
■●برگردان: #فاطمه_محبی
@asheghanehaye_fatima
آری دوست دارم ..
و گرنه در وطنی غمگین و غارت شده
چــه می توانستم بکنـــم .!؟
#عبدالعظیم_فنجان
آری دوست دارم ..
و گرنه در وطنی غمگین و غارت شده
چــه می توانستم بکنـــم .!؟
#عبدالعظیم_فنجان
من بادی اندوهگینام،
که شاخه را میتکاند؛
و میبیندت
که در سبد دیگران میافتی...
انا ریحُ حزینة تهزُّ الغصنَ
و تراكِ تسقطین في سلالِ الآخرین...
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | زادهی ۱۹۵۵ میلادی در ناصریه عراق |
■برگردان: #فاطمه_محبی
@asheghanehaye_fatima
که شاخه را میتکاند؛
و میبیندت
که در سبد دیگران میافتی...
انا ریحُ حزینة تهزُّ الغصنَ
و تراكِ تسقطین في سلالِ الآخرین...
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | زادهی ۱۹۵۵ میلادی در ناصریه عراق |
■برگردان: #فاطمه_محبی
@asheghanehaye_fatima
أحبك طبعاً
و إلا ماذا يمكن أن أفعل
في وطن منهوب وحزين..
آری، قطعا دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمین و غارت شده
چه میتوانستم بکنم
#عبدالعظیم_فنجان
#ابن_عربی
@asheghanehaye_fatima
و إلا ماذا يمكن أن أفعل
في وطن منهوب وحزين..
آری، قطعا دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمین و غارت شده
چه میتوانستم بکنم
#عبدالعظیم_فنجان
#ابن_عربی
@asheghanehaye_fatima
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانهای خواستی،
به رویت آغوش گشودم...
#عبدالعظیم_فنجان
برگردان: #اسماء_خواجهزاده
@asheghanehaye_fatima
به رویت آغوش گشودم...
#عبدالعظیم_فنجان
برگردان: #اسماء_خواجهزاده
@asheghanehaye_fatima
أحبك طبعاً
و إلا ماذا يمكن أن أفعل
في وطن منهوب وحزين..
آری، قطعا دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمین و غارت شده
چه میتوانستم بکنم
#عبدالعظیم_فنجان
#ابن_عربی
@asheghanehaye_fatima
و إلا ماذا يمكن أن أفعل
في وطن منهوب وحزين..
آری، قطعا دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمین و غارت شده
چه میتوانستم بکنم
#عبدالعظیم_فنجان
#ابن_عربی
@asheghanehaye_fatima
تو را سپاس ای عشق:
همچو حصاری ویرانام کردی
و بهسان قلعه از نو ساختی.
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | عراق، ۱۹۵۵ |
■برگردان: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
همچو حصاری ویرانام کردی
و بهسان قلعه از نو ساختی.
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان | عراق، ۱۹۵۵ |
■برگردان: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
.
هناك شجارُ عصافیرَ في بُحّة صوتك وأنتِ تُغَنّین یُحوِّل الصباحُ إلی حقل السنابل.
نزاع گنجشکها در گرفتگی صدایت پیداست
وقتی آواز سر میدهی
صبح رنگ و بوی کشتزار گندمها به خود میگیرد.
#عبدالعظیم_فنجان
ترجمه: #رامین_آبسالان
@asheghanehaye_fatima
هناك شجارُ عصافیرَ في بُحّة صوتك وأنتِ تُغَنّین یُحوِّل الصباحُ إلی حقل السنابل.
نزاع گنجشکها در گرفتگی صدایت پیداست
وقتی آواز سر میدهی
صبح رنگ و بوی کشتزار گندمها به خود میگیرد.
#عبدالعظیم_فنجان
ترجمه: #رامین_آبسالان
@asheghanehaye_fatima
آری قطعا دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمگین چه میتوانستم بکنم!
#عبدالعظیم_فنجان
@asheghanehaye_fatima
وگرنه در وطنی غمگین چه میتوانستم بکنم!
#عبدالعظیم_فنجان
@asheghanehaye_fatima
آری، قطعا دوستت دارم
وگرنه در وطنی غمین
و غارتشده
چه میتوانستم بکنم...؟!
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
■برگردان: #سعید_هلیچی
@asheghanehaye_fatima
وگرنه در وطنی غمین
و غارتشده
چه میتوانستم بکنم...؟!
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
■برگردان: #سعید_هلیچی
@asheghanehaye_fatima
تو را سپاس ای عشق:
همچو حصاری ویرانام کردی
و بهسانِ قلعه از نو ساختی.
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
■برگردان: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
همچو حصاری ویرانام کردی
و بهسانِ قلعه از نو ساختی.
■شاعر: #عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
■برگردان: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
.
أحيانا،
تحت المطر، وفي البرد،
أعثرُ على يديكِ في جيوب معطفي...
گاهی،
زیرِ باران، و در سرما،
دستانت را در جیبهای پالتوام مییابم...
#عبدالعظیم_فنجان
ترجمهی محمد حمادی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
أحيانا،
تحت المطر، وفي البرد،
أعثرُ على يديكِ في جيوب معطفي...
گاهی،
زیرِ باران، و در سرما،
دستانت را در جیبهای پالتوام مییابم...
#عبدالعظیم_فنجان
ترجمهی محمد حمادی
#شما_فرستادید
@asheghanehaye_fatima
هيچكس نمىداند
زنى كه عشقاش را فروخورده،
به چه مىانديشد؟
جز مردى كه وجودش
مثلِ هوايى براى نفس كشيدن اوست
#عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
@asheghanehaye_fatima
زنى كه عشقاش را فروخورده،
به چه مىانديشد؟
جز مردى كه وجودش
مثلِ هوايى براى نفس كشيدن اوست
#عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
@asheghanehaye_fatima
أنتِ مني بمنزلة الحزن من الشِعر
بمنزلة الندى من الصباح
بمنزلة الرصيف من شاعر مهمِل
بمنزلة الحُب من المشي تحت المطر
----------------------
تو نسبت به من بهمنزلهی اندوه نسبت به شعر هستی
بهمنزلهی شبنم نسبت به صبحگاهان
بهمنزلهی پیادهرو نسبت به شاعری بیتفاوت
بهمنزلهی عشق نسبت به راهرفتن زیر باران
#عبدالعظیم_فنجان
ترجمه: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
بمنزلة الندى من الصباح
بمنزلة الرصيف من شاعر مهمِل
بمنزلة الحُب من المشي تحت المطر
----------------------
تو نسبت به من بهمنزلهی اندوه نسبت به شعر هستی
بهمنزلهی شبنم نسبت به صبحگاهان
بهمنزلهی پیادهرو نسبت به شاعری بیتفاوت
بهمنزلهی عشق نسبت به راهرفتن زیر باران
#عبدالعظیم_فنجان
ترجمه: #محمد_حمادی
@asheghanehaye_fatima
میچرخم حولِ نبودنت
همچون پرندهیی
در توفان
که دنبالِ بالهایش...
#عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
@asheghanehaye_fatima
همچون پرندهیی
در توفان
که دنبالِ بالهایش...
#عبدالعظیم_فنجان [ عراق، ۱۹۵۵ ]
@asheghanehaye_fatima