@asheghanehaye_fatima
صبح، درخشش میبخشد به پرندگان
گشاده است و
تازه است.
با وحشت اندیشه
با هماش مینوشیم.
ای یار
گرم کن گذشته را!
مرا میبوسی و
بوسهها بیدار میشوند،
در جوار خورشید
فرو میافتیم.
زیر-پیراهنهای رنگیات را به خاطر میآورم
گلهای رنگیات را
بوسههای رنگیات را
دل سفیدت را.
خوان خلمن
#شاعر_آرژانتین🇦🇷
ترجمه:
#محسن_عمادی
صبح، درخشش میبخشد به پرندگان
گشاده است و
تازه است.
با وحشت اندیشه
با هماش مینوشیم.
ای یار
گرم کن گذشته را!
مرا میبوسی و
بوسهها بیدار میشوند،
در جوار خورشید
فرو میافتیم.
زیر-پیراهنهای رنگیات را به خاطر میآورم
گلهای رنگیات را
بوسههای رنگیات را
دل سفیدت را.
خوان خلمن
#شاعر_آرژانتین🇦🇷
ترجمه:
#محسن_عمادی
@asheghanehaye_fatima
تاریک است صدایت
از بوسه هایی که به من ندادی
از بوسه هایی که به من نمی دهی
شب
غبارِ این تبعید است
بوسه هایت
ماه را می آویزد
اقماری
که معبدم را منجمد می کنند
و من
به زیر خورشید
میلرزم.
#خوان_خلمن
#شاعر_آرژانتین 🇦🇷
ترجمه:
#محسن_عمادی
تاریک است صدایت
از بوسه هایی که به من ندادی
از بوسه هایی که به من نمی دهی
شب
غبارِ این تبعید است
بوسه هایت
ماه را می آویزد
اقماری
که معبدم را منجمد می کنند
و من
به زیر خورشید
میلرزم.
#خوان_خلمن
#شاعر_آرژانتین 🇦🇷
ترجمه:
#محسن_عمادی
@asheghanehaye_fatima
چیزی را جستجو کردن،
همیشه یافتن چیز دیگری است.
پس برای یافتن چیزی،
باید به جستجوی آنچه نیست بروی.
پرنده ای را جستجو کردن، گل سرخی را یافتن؛
عشق را جستجو کردن، تبعید را یافتن؛
هیچ را جستجو کردن، انسان را شناختن؛
به عقب رفتن، برای پیشروی کردن.
رازِ راه نه در فرعیهایش،
نه آغازِ مشکوک،بض
و پایانِ تردیدآمیزش،
که در طنز گزنده ی
دوطرفههایش است.
همیشه میرسی،
ولی به جایی دیگر.
همه چیز می گذرد،
اما در دیگر سو.
#روبرتو_خوارز
#شاعر_آرژانتین
ترجمه :
#مودب_میر_علایی
چیزی را جستجو کردن،
همیشه یافتن چیز دیگری است.
پس برای یافتن چیزی،
باید به جستجوی آنچه نیست بروی.
پرنده ای را جستجو کردن، گل سرخی را یافتن؛
عشق را جستجو کردن، تبعید را یافتن؛
هیچ را جستجو کردن، انسان را شناختن؛
به عقب رفتن، برای پیشروی کردن.
رازِ راه نه در فرعیهایش،
نه آغازِ مشکوک،بض
و پایانِ تردیدآمیزش،
که در طنز گزنده ی
دوطرفههایش است.
همیشه میرسی،
ولی به جایی دیگر.
همه چیز می گذرد،
اما در دیگر سو.
#روبرتو_خوارز
#شاعر_آرژانتین
ترجمه :
#مودب_میر_علایی
...اشاره كرد كه به او نزديك شَوَم.
دستش، دستِ مرا جُست!
من ولى عقب نشستم؛
از برخوردِ دستهايمان، مى ترسيدم!...
#در_ستايش_تاريكى
#خورخه_لوئيز_بورخس
#شاعر_آرژانتین
@asheghanehaye_fatima
دستش، دستِ مرا جُست!
من ولى عقب نشستم؛
از برخوردِ دستهايمان، مى ترسيدم!...
#در_ستايش_تاريكى
#خورخه_لوئيز_بورخس
#شاعر_آرژانتین
@asheghanehaye_fatima
...خاطرم سرشار باد
از یاد آن زمان که به من بگویی دوستم داری
و من شادمانه و دگرگون
تا سپیده دم خواب در چشم نیاورم.
#خورخه_لوئیس_بورخس
#شاعر_آرژانتین
ترجمه:
#حسن_تهرانی
@asheghanehaye_fatima
از یاد آن زمان که به من بگویی دوستم داری
و من شادمانه و دگرگون
تا سپیده دم خواب در چشم نیاورم.
#خورخه_لوئیس_بورخس
#شاعر_آرژانتین
ترجمه:
#حسن_تهرانی
@asheghanehaye_fatima