🍂🍁♡

لبخندت
روی بند آفتاب تاب می خورد!
وقتی بدون شک
در ردیف صبح راه می افتی،
پاهایت به هیچ اتفاقی
جز دوست داشتن من"
گره نمی خورند!

راه بندان گریه است
و طعم سرخ هزاران بوسه"

اینبار بدون هیچ اتفاق روشنی
در مدار تو می چرخم،
بر ضلع خورشید می نشینم"
و تنهایی را جا می گذارم
در خاکستری که
در نگاه آسمان دود می شود"

انگشت هایم را به سمت آغوش تو
شانه می کشم!
موسیقی کلام تو را
بر ترانه ی لب هایم نجوا می کنم!

از عشق تو می مانی
و خطوط نامنظمی که بر انگشت هایم
نام تو را
رمز گذاری کرده اند،
بیراهه نمی روم
راه تویی"
دنیای من
بدون تو به هیچ صراطی
مستقیم نیست"

#زینب_سادات_حسینی(ترنّم)

@asheghanehaye_fatima

#سلام_صبحتون_غزل_روشن_عشق

آرزو میکنم
در این صبح زیبا
نـسـیم مــهر
زلف خاطرتان را بیاراید
تـپش عـشق
حیـات را در وجـودتـون
گل افشان کند
و شـور زنـدگی
در جانتان متلاطم گردد


#سلام
#صبحتون_به_مهر
#روزتون_مملو_از_عشق_و_لبخند

درس امروز

تا زمانی که هر صبح چشمان خود را
با کینه باز کنیم و آدم های
خاطراتِ تلخ را زنده نگه داریم و
در ذهن خود هر روز محاکمه شان کنیم؛
رنگ آرامش را نخواهیم دید!
گاه باید چشم ها را بست
و از کنار تمام بد بودن ها گذشت.
مهم نیست … امروز روز دیگریست
قدری شادی و امید با خود به خانه ببر ...
راه خانه ات را که یاد گرفتند ،
فردا با پای خودشان می آیند ، شک نکن ...

@asheghanehaye_fatima
#صبح

مست می شوم
هر بار که در فنجان چایم،
ردّ دوست داشتنت را لب می زنم!
وقتی هر صبح، از نگاهت
می شود عشق را بوسه بوسه، نوشید ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_صبحتون_گل_آذین

از پنجره ی نگاهت،
صبح آغاز می شود!
تو همان آفتابی، که می سوزاند مرا!
هر صبح
به طعمِ توت فرنگی هایِ سرخِ لبانش!
شیرینِ شیرین ...


#عرفان_یزدانی


#سلام_صبحتون_دلنشین

تو دیوانه ترین بودی
و هیچ کس نمی دانست،
چند خورشید روشن در چشم تو بود،
که تنم را در خواهشِ
سوز سلام هایت گرم می کرد،
تا صبح آغوشم در رگ سرخ بوسه هایت
از جنون عشق بسوزد ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_صبحتون_گل_آذین

هر صـبح زندگی برای ادامه پیدا کردن به
دنـبـال بـهـانه می‌گردد و چـه بـهـانه‌ای
زیـبـاتر از چـشمـانـت ...

#سیدعلی_صالحی

#سلام_صبحتوݩ_زیبا❤️


@asheghanehaye_fatima
#صبح

آن سوی چشم هايت،
خورشيد، نگاهم را گرم می کند!
نور می ريزد در دستانم
آن سوی صبح، تويی که نشسته ای
چون خورشيدی گرم، در آغوشم ...



#عرفان_یزدانی


#سلام_صبحتون_بانشاط

@asheghanehaye_fatima

@asheghanehaye_fatima

صبح به خیر های تو،
روزم را زیباتر می کند
و نگاهت عشق را ...
باز هم بگو سلام!
تا بوسه ام، عطر ناز شب بو بگیرد
در آغوش تو چه محشری ست،
دیدن بارانِ پشتِ پنجره!
آن زمان که در گوشم
از رنگ ‌زندگی سخن می گویی!
خنده می زنم به صبح ، به تو
و باران باز هم می بارد ...



#عرفان_يزدانی


#سلام_صبحتون_باطراوت

چشم های توست
چشم های توست
هیچ کس نمی داند،
من به کدام نگاه لب فرو بسته ام!
عشق دهان به کام می دوزد!
سحرگاهی که به وقت دل
نام تو را
باران باران به وقت دعا نوشیدم ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_طلوع_صبحتان_عطرآگین


@Hsanam1353 کانال اشعار

تو، از نقش چین آسمان آمده ای!
آفتاب نگاهت،
روشنایی بخشیده چشمانم را
عطر گلی، روی دامن صبح می روید
و عشق در حصار پنجره لبخند می زند!
تو از زبان مهربانی بوسه می گیری!
روز در جریان نگاهت،‌ اتّفاق خواهد افتاد ...


#عرفان_یزدانی
#سلام_صبحتون_زرین


@Hsanam1353 کانال اشعار

صبح شد!

خیر است

به داشتنِ تو، ادامه می دهم ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_صبحتون_بالنده_و_ناب


╭━═━⊰✹♡✹⊱━═━╮
@Hsanam1353 کانال اشعار
╰━═━⊰❀♡❀⊱━═━╯

‌
#سلام آینه‌ی آفتاب‌زاده‌ی من!
صبیحِ جبهه‌فروزِ جبین‌گشاده‌ی من!

اتاق را همه خورشید می‌کنی هر #صبح
سلام آینه‌ی روی رف نهاده‌ی من!

همه کدورتِ پیچیده در تو، نقش من است
مگر نه آینه‌ای تو؟ زلالِ ساده‌ی من!

به برگ های گل از تو غبار روبم، اگر
خزان امان دهدم، هست این اراده ی من.

«فرشته عشق نداند» که گفت؟ اینک تو:
فرشته ی همه هستی به عشق داده ی من

تو را چه کار که سرو ایستاده می میرد؟
همیشه سبز بمان سرو ایستاده ی من!

به تو رسیدن و ماندن خوش است خانه ی امن!
نهایت سفر! ای انتهای جاده ی من!

#حسین_منزوی
‌
@asheghanehaye_fatima

#سلام به چشمانِ محترم شما
سلام به مَردُمک‌های نازنین شما
که نورِ سماواتِ والاَرض بر آن‌ها می‌تابد ...



#محمد_صالح‌علا

@asheghanehaye_fatima

‍ گفتم: #سلام!
آمده‌ام تا دوباره بنویسمت
و هیزم کلمه ریختم آنجا

گفتم: می‌خواهم بدانم نون نامت
چه گونه بر تنور حس امروزم می‌چسبد
و‌ امروز نبضم
چه انفجاری خواهد داشت
وقتی بگویم دوستت دارم...

می‌خواهم دوباره بچینمت
ای میوهٔ رسیدهٔ کامل
ای اتفاق هر نفس افتادنی
ای گوشت شیرین خالص تابستان

می‌خواهم دوباره بخوانمت
تا دوباره خواندنت را
پرندگان مهاجر ترانهٔ اشتیاق وطن کنند
و آسمان غروب پاییزی
یکسره کهکشانی از ترانه و پرواز شود

گفتم: سلام
آمده‌ام تا دوباره بخوانم
شاید سطری شگفت
ناخوانده ماند، گلاویز حافظه‌ام شود
و بخواهد بداند که
خوانده بوده‌امش از این یا نه
و یا نوشته بوده‌امش اصلا؟
یا از پرنده‌ای شنیده بوده‌امش.

سلام..! سلام..!
آمده‌ام تا دوباره حفظت کنم
بخوانمت،
شب
روز
بیداری
رویا
ای درس سخت ناآموختنیِ زیبا....


@asheghanehaye_fatima

#منوچهر_آتشی

🍃🌹🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹
🌹

تو، اقبال بلند منی!

هر صبح می تابی،

تا خوشبختی

از بخت عشق، بی نصيب نماند ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_صبحتون_عطر_آگین


@Hsanam1353 کانال اشعار
🌹
🍃🌹
🌹🍃🌹
🍃🌹🍃🌹

🍁🍂🍁
🍂🍁
🍁

تو را از میانِ لبخندِ بیدها
به صبح پنجره، دعوت می کنم!
به نوازشِ آفتاب
به زرد پیراهن برگ های چنار،
که بر شاخه ی نارسِ پاییز، می وزند!
تو را از میان بوسه های باد و باران
به سپیدی یک اتّفاق
دعوت می کنم!
مرا که از میان نارون ها،
با موسیقیِ آوایِ گنجشگ هایِ عاشق
به صبح چشم هایت دعوت کرده ای ...

#عرفان_یزدانی

#سلام_صبحتون_دلبرانه


     @Hsanam1353 کانال اشعار
🍁
🍂🍁
🍁🍂🍁

چشم های توست
چشم های توست
هیچ کس نمی داند،
من به کدام نگاه لب فرو بسته ام!
عشق دهان به کام می دوزد!
سحرگاهی که به وقت دل
نام تو را
باران باران به وقت دعا نوشیدم ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_طلوع_صبحتان_عطرآگین


@Hsanam1353 کانال اشعار

🦋🍀🦋
🍀
🦋

به آفتاب رویت، سلام می کنم!
صبح، آغاز می شود
من زندگی را،
روی لبخندهایت، کوک کرده ام!
بوسه هایم را، به لبانت ساز کن
نت به نت ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_صبحتون_به_خیر

@Hsanam1353 کانال اشعار
🦋
🍀
🦋🍀🦋

🌸🍃🌸
🍃
🌸

مثل اتّفاقی، که هر روز می افتد
مانند صبح
اشتياق عابری در خيابان
بر سر چهار راه کنار ترافيک
مرا، بر سر دو راهی گذاشته ای
از بودن يا نبودن!
و باز این عشق است که
تو هر جا قدم گذاری،
در دل منی!
عزيز و بی دليل، محبوبم ...


#عرفان_یزدانی

#سلام_تنور_دلتون_گرم

@Hsanam1353 کانال اشعار
🌸
🍃
🌸🍃🌸

°❀°🌸°❀°
‌ 🌸°❀°
°❀°
°
تو نرفته ای!
اما می شود
زیر آفتاب خوشبخت زیست!
عطر گل را بر دستانم پاشید!
صورت خیس پنجره را نوازش کرد!
هرجا که آفتاب،
از پشت دیوارها طلوع می کند
روی گل ها می نشیند
همه را علامت می زنم
هر آنچه را که
به تو تعلّق دارد، دوست دارم ...

#عرفان_یزدانی

#سلام_صبحتون_بخیر

@Hsanam1353 کانال اشعار
°
°❀°
‌ 🌸°❀°
°❀°🌸°❀°