عاشقانه های فاطیما
781 subscribers
21K photos
6.4K videos
276 files
2.93K links
منتخب بهترین اشعار عاشقانه دنیا
عشق
گلایه
دلتنگی
اعتراض
________________
و در پایان
آنچه که درباره‌ی خودم
می‌توانم بگویم
این است:
من شعری عاشقانه‌ام
در جسمِ یک زن.
الکساندرا واسیلیو

نام مرا بنویسید
پای تمام بیانیه‌هایی که
لبخند و بوسه را آزاد می‌خواهند..
Download Telegram
🎼 #موزیک

▫️گروه #دایره Circle Band
▫️تو دیدی
▫️شعر #مولانا

@asheghanehaye_fatima
To Didi
The Circle Band
تو دیدی هیچ عاشق را که سیری بود از این سودا
تو دیدی هیچ ماهی را که او شد سیر از این دریا

تو دیدی هیچ نقشی را که از نقاش بگریزد
تو دیدی هیچ وامق را که عذرا خواهد از عذرا

بود عاشق فراق اندر چو اسمی خالی از معنی
ولی معنی چو معشوقی فراغت دارد از اسما

تویی دریا منم ماهی چنان دارم که می‌خواهی
بکن رحمت بکن شاهی که از تو مانده‌ام تنها

ایا شاهنشه قاهر چه قحط رحمتست آخر
دمی که تو نه‌ای حاضر گرفت آتش چنین بالا

اگر آتش تو را بیند چنان در گوشه بنشیند
کز آتش هر که گل چیند دهد آتش گل رعنا

عذابست این جهان بی‌تو مبادا یک زمان بی‌تو
به جان تو که جان بی‌تو شکنجه‌ست و بلا بر ما

خیالت همچو سلطانی شد اندر دل خرامانی
چنانک آید سلیمانی درون مسجد اقصی

هزاران مشعله برشد همه مسجد منور شد
بهشت و حوض کوثر شد پر از رضوان پر از حورا

تعالی الله تعالی الله درون چرخ چندین مه
پر از حورست این خرگه نهان از دیده اعمی

زهی دلشاد مرغی کو مقامی یافت اندر عشق
به کوه قاف کی یابد مقام و جای جز عنقا

زهی عنقای ربانی شهنشه شمس تبریزی
که او شمسیست نی شرقی و نی غربی و نی در جا

#مولانا
گروه #دایره

@asheghanehaye_fatima


🎼●آهنگ: «بگو»

🎙●گروه: #دایره | ○●شعر: #مولانا

جز من اگرت عاشق شیداست بگو
ور میل دل‌ات به جانب ماست بگو

گر هیچ مرا در دل تو جاست بگو
گر هست بگو نیست بگو راست بگو

@asheghanehaye_fatima
تو دیدی
#مولانا

عذاب‌ست این جهان بی‌تو مبادا یک زمان
بی‌تو
ب
ه‌جان تو که جان بی‌تو شکنجه‌ست و بلا بر ما...

#گروه_دایره
#دایره

@asheghanehaye_fatima
تو کیستی
گروه: #دایره | ○●شعر: #فریدون_مشیری

تو كیستی كه من این‌گونه بی‌تو بی‌تاب‌ام؟
شب از هجوم خیال‌ات نمی‌برد خواب‌ام
تو چیستی، كه من از موج هر تبسم تو
به‌سان قایق سرگشته روی گرداب‌ام!

@asheghanehaye_fatima

🎼●آهنگ: «روشنی، من، گل، آب»

🎙●گروه
: #دایره

●●شعر: هراب_سپهری

ابری نیست
بادی نیست
می‌نشینم لب حوض
گردش ماهی‌ها روشنی، من، گل، آب
پاکی خوشه‌ی زیست...

پشت لبخندی پنهان هر چیز.
روزنی دارد دیوار زمان، که از آن،
چهره‌ی من پیداست...

من پر از نورم و شن
و پر از دار و درخت.
پرم از راه، از پل، از رود، از موج.
پرم از سایه‌ی برگی در آب:
چه درونم تنهاست.

@asheghanehaye_fatima